آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

توصیه های جدید برای غلبه بر دلشوره

بعضی افراد بابت هر موضوعی نگران و مضطرب هستند و این دلشوره های بی مورد گاهی تا آنجا پیش می رود که جسم این افراد را هم درگیر خودش می کند. دل درد و دل پیچه، گرفتگی عضلات، مشکلات گوارشی، احساس سوزش در معده یا لرزش عضلات نمونه ای از تاثیرات دلشوره است که تنها آدم های مضطرب و دلواپس آن را تجربه کرده اند اما آیا درمانی برای این دلشوره ها وجود دارد؟

مراقب دلشوره هایت باش
همه چیز از یک فکر شروع می شود. قرار بود که دوست تان راس ساعت 6 با شما در یک رستوران قرار ملاقات داشته باشد. ساعت نیم ساعت از 6 گذشته است اما هنوز خبری از دوست شما نیست. با او تماس می گیرید و متوجه می شوید، گوشی همراه دوست تان خاموش است. با خانواده اش تماس می گیرید و آن ها هم به شما خبر می دهند که او یک ساعت قبل منزل را ترک کرده است. با خودتان می گویید از خانه دوست شما تا محل ملاقات تان تنها نیم ساعت فاصله است و اینجاست که دلشوره به صورت مهار نشدنی در شما شروع به تب و تاب می کند و در نخستین نشانه اش احساس می کنید همه عضلات بدن تان گرفته است. در این مواقع طبیعی است که احساس نگرانی و دلشوره به سراغ هر آدمی خواهد آمد اما کنترل کردن این حس در دست خود شماست.

قبل از هرچیز باید مانع افکار منفی خود باشید و به آن ها شاخ و برگ اضافی ندهید. آگاهانه افکارتان را تحت کنترل بگیرید و روی آن ها تمرکز کنید. می توانید برداشت های قابل قبول تر و مثبت تری را از شرایط بحرانی که برای تان پیش می آید، برای خود ایجاد کنید. وقتی توانستید فکر خود را به صورتی دیگر در آورید دلشوره شما هم به همان سرعت تغییر می کند. مثلا برای دوست تان که هنوز نرسیده، این طور فکر کنید که شارژ باتری گوشی همراهش ممکن است تمام شده باشد و دوست تان در ترافیک مانده باشد. با این فکر منطقی تر در مورد شرایط به وجود آمده واکنش نشان خواهید داد. پس در قدم اول فکرتان را تغییر بدهید تا کنترل دلشوره های تان را در دست تان بگیرید.

تنهایی دلواپس نشو
در شرایطی که دلشوره به سراغ تان می آید اگر تنها باشید بیشتر به این حس دامن می زنید اما اگر در این مواقع وقت خود را با دوستان و افراد خانواده تان بگذرانید و احساسات خود را با آن ها در میان بگذارید، نگرانی های تان را کمتر کرده اید. سعی کنید نگرانی و دلیل دلشوره تان را با شخصی که مثبت اندیش و خونسرد است در میان بگذارید. در این مواقع دوست شما می تواند با جملاتی مثبت آرام تان کند و دلشوره های تان را کم کند. سعی نکنید در تنهایی بمانید و حتما اطراف خود را در موقعیت های استرس زا شلوغ کنید تا خود را گرفتار افکار منفی نکنید.

در کنار همه مواردی که برای تان گفتیم ورزش را هرگز از یاد نبرید. اگر اکسیژن و هوای تازه مدام به شما برسد تاثیر زیادی در بالا بردن روحیه اعتماد به نفس شما دارد و افکار شما را قوی تر خواهد کرد اما یادتان باشد که همه افراد در زندگی شان با این حس روبه رو شده اند و تنها شما نیستید که اسیر دلشوره شده اید اما این نحوه واکنش شماست که نشان می دهد توانایی تان در رویارویی با این نوع احساسات تا چه اندازه است. فقط کافی است دلشوره های تان را خیلی جدی نگیرید.

موضوعی که نادیده اش می گیرید
شاید شما تا به حال به این موضوع توجه نکرده باشید اما به همان اندازه ای که داشتن یک فکر بد و منفی می تواند باعث به وجود آمدن دلشوره شود، استفاده نادرست شما از کلمات می تواند به این موضوع شدت بیشتری دهد.

در موقعیت استرس زا و شرایطی که دلشوره چیزی یا کسی را پیدا می کنید مراقب نوع کلماتی که به زبان می آورید باشید. از گفتن جملاتی مثل می ترسم اتفاقی افتاده باشد، احساس بی تابی می کنم، نگران هستم و... که دلشوره و نگرانی های تان را شدت می دهد دوری کنید. جایگزین کردن این جملات به جملاتی مثل هیچ اتفاقی نیفتاده، همه چیز رو به راه است، جای هیچ نگرانی نیست و خیلی جملات مثبت دیگر کمک زیادی به از بین بردن دلشوره شما می کند.

اعتبار

اعتبارخود را
 هرگزدرمیدان مقایسه ی خویش با دیگران
 مشکن
 که ما هر یک یگانه ایم
موجودی بی نظیر و بی تشابه.
...  

وآرمان های خویش را
به مقیاس معیارهای دیگران بنیاد مکن
تنها تو می دانی که «بهترین» در زندگانیت
چگونه معنا می شود.
 

از کنار آنچه با قلب تو نزدیک است
آسان مگذر
برآنها چنگ درانداز، آنچنان که
بر زندگی خویش
که بی حضور آنها، زندگی مفهوم خود را
از دست می دهد.
 

با دم زدن در هوای گذشته و نگرانی فرداهای نیامده
زندگی را مگذار که از لابه لای انگشتانت فرو لغزد
و آسان هدر شود.
 

هر روز، همان روز را زندگی کن
و بدین سان تمامی عمر را به کمال زیسته ای.
 

و هرگز امید از کف مده
آن گاه که چیز دیگری
برای دادن در کف داری.
 

همه چیز در آن لحظه ای به پایان می رسد
که قدم های تو باز می ایستد.
 

و هراسی به خود راه مده
از پذیرفتن این حقیقت که
هنوز پله ای تا کمال فاصله باشد
تنها پیوند میان ما
خط نازک همین فاصله است.
 برخیز و بی هراس خطرکن،
در هر فرصی بیاویز.
 

و هم بدین سان است که به مفهوم «شجاعت»
دست خواهی یافت.
آن گاه که بگویی دیگر نخواهمش یافت
عشق را از زندگی خویش رانده ای
عشق چنان است که
هرچه بیشتر ارزانی داری
سرشارتر شود
وهرگاه که آن را تنگ در مشت گیری
آسان تر از کف رود
پروازش ده تا که پایدار بماند.
 

رویاهایت را فرو مگذار
که بی آنان زندگانی را امیدی نیست
وبی امید، زندگی را آهنگی نباشد.
 

از روزهایت شتابان گذر مکن
که در التهاب این شتاب
نه تنها نقطه ی سرآغاز خویش
که حتی سر منزلِ مقصود را گم کنی.
 

زندگی مسابقه نیست
زندگی یک سفراست
و تو آن مسافری باش
که در هر گامش
ترنم خوش لحظه ها جاری ست.

تست روان شناسی

چه موقع از روز بهترین و ارامترین احساس را دارید؟

الف.صبح(۲ امتیاز) ب.عصرو غروب(۴ امتیاز) ج.شب(۶ امتیاز)

معمولا چگونه راه می روید؟

الف.نسبتا سریع،با قدمهای بلند(۶ امتیاز) ب.نسبتا سریع ،با قدمهای کوتاه و پشت سر هم (۴ امتیاز) ج.اهسته تر با سری صاف روبرو (۷ امتیاز) د.اهسته و سر به زیر(۲ امتیاز) ه.خیلی اهسته.(۱ امتیاز)

وقتی با دیگران صحبت می کنید:

الف.می ایستید و دست به سینه حرف می زنید(۴ امتیاز) ب.دستها را در هم قلاب می کنید (۲ امتیاز) ج.یک یا هر دو دست را در پهلو می گذارید(۵ امتیاز) د.دست به شخصی که با او صحبت می کنید می زنید (۷ امتیاز) ه.با گوش خود بازی می کنید،به چانه تان دست می زنید یا موهایتان را صاف می کنید.(6امتیاز)

ادامه مطلب ...

خود برتر

نام حقیقی (( اشتباه )) در زندگی (( درس های شگرف )) است!

 
رویاها تجدیدشدنی است; مهم نیست سن و شرایط ما چیست.

هنوز توانایی های دست نخورده ای در درون ما وجود دارند و زیبایی تازه ای در انتظار

ظهوراست!

به رویای خود سخت بچسبید, اگرچه رویاها از بین بروند, زندگی, پرنده ی بال و پرشکسته

ای است که نمی تواند پرواز کند!

در درونت جزیره ای از سلامتی عقل وجود دارد که همان خودبرتر توست; تنها زمانی

آنرا می یابی که به خویش ایمان داشته باشی!

مهر ورزیدن به خود و راستگویی, خود برتر خویش بودن است!
یادت باشد: اگر حقیقت رانگویی, خودبرترت ازتو می گریزد!
به یاد بسپار: خودبرترت, جملات را باکلمات: دوستت دارم, میفهمم,
می پذیرم, می بخشم و اعتماد می کنم, آغاز می کند و با بخشش تعریف می شود!

فراموش مکن: یارو یاور خودبرترت باش و دوست جهان شو!

جملات زیبا

 هر چیز در مقام و شان خود زیباست.حقیر را بزرگ و بزرگ را کوچک نشمارید.

ساده اندیش باش اما ساده لوح نباش. 

 عاشق شوید ولی هر عشقی لایق پرستیدن نیست. 

زندگی را دوست بدارید تا نیز زندگی شما را دوست بدارد. 

بر مشکلات بخندید تا بهتر فراموششان کنید.  

در مسیر سبز زندگی قانع باشید.به جز در راه عشق. 

در زندگی نسبت به مشکلات انعطاف داشته باشید. 

تنها کسی که نمی توانید به آن دروغ بگویید خودتان هستید. 

بخندید و لبخند را به دیگران نیز بیاموزید. 

یک نکته(چپ دست ها عاطفی ترند و در عوض راست دست ها منطقی تر) 

آگاهی , عشق و آرامش

به اندوه خود لبخند بزن!

حتی باوجود همه ی سختی های زندگی, باز باید توان آن را داشته باشیم که (( لبخند )) را از لبانمان دور نکنیم. یکی از دوستانم پرسید: (( چگونه می توانم لبخند بزنم, درحالی که وجودم آکنده ازاندوه است؟! )) به او گفتم : (( به اندوه خود لبخند بزن; زیرا ما از اندوه مان بزرگ تریم .))

انسان به تلویزیونی می ماند که هزاران شبکه دارد. اگر شبکه ی (( بصیرت )) را روشن کنیم, روشن می شویم. اگر شبکه ی (( اندوه )) را روشن کنیم, اندوه می شویم.

اگر شبکه ی (( لبخند ))را روشن کنیم , لبخند می شویم. ما نباید تنها یکی از شبکه های وجودمان را تماشا کنیم . ما بذر همه ی استعدادهای خارق العاده را  درخود داریم, فقط باید همت کنیم و آنها را به فعلیت برسانیم. ما باید ارباب وجود خویشتن خویش شویم.

وقتی بربال های آرامش قرار می گیریم , نفس می کشیم, با خودآگاهی ژرف لبخند می زنیم, تازه خودمان شده ایم و بر خویش حاکمیت پیدا کرده ایم.

آری ! با بصیرت و عشق ,  با لبخند , با تنفسی ژرف, با غنودن بر بال های آرامش است که می توان دنیا را زیباتر و بهتر ساخت.

(( مراقبه )) تنها راه خلوت کردن با خویشتن حقیقی خویش است; (( مراقبه )) , مارا با خودمان مانوس می سازد و مارابه خودمان باز می گرداند.

 البته, مصرف زدگی موجب شده است ما از حقیقت خویش دور شویم; بنابراین, به دلیل میل به داشتن و بیشتر داشتن, تامل درباره ی حقیقت

 خویشتن بسیار دشوار شده است; باید سدها را شناخت و از آنها گذشت.مراقبه, تنفس و لبخند, راهی است به رهایی از این بندها وگذشتن از موانع.

در مراقبه, ما به خودمان باز می گردیم تا ببینیم چه حوادثی در اقلیم درون ما رخ می دهید. مراقبه, آگاهی از اوضاع و احوال درون خویشتن است.
 

دانستن آنچه که در ما رخ می دهد , بسیار پر اهمیت است.

تـرس

با سلام خدمت شما دوستان عزیزم.من محمد جانبلاغی می خواهم با شما دوستان عزیزم در مورد ترس ونگرانی بحث وگفتگو کنم.

چندی پیش با دوستی (نیمای عزیز و نویسنده همکارم)  حرف می زدم.اون دوست عزیزم گفت که آقای جانبلاغی شما چگونه توانسته اید

این کتاب ها را بنویسد؟ من هم می خواهم کتاب های را بنویسم ولی می ترسم! من نمیدونم چکار کنم؟

حالا از شما عزیزان چند سوال می پرسم؟چون این می تونه مشکل خیلی از ما ها باشد.

آیا من به عنوان نوع انسان شجاعت و جسارت پدرانم را دارم؟ که در اون زمان نه برق بوده, نه امکانات رفاهی, نه بیمارستان بوده و...ولی زندگی کردند.

با سرما ها با گرما ها با سیل خشم طبیعت با طوفان با همه مشکلات زندگی که داشته اند ایستاده اند و زندگی کرده اند.

من و شما که فرزندانشان هستیم چی؟ ما با این همه امکانات باید صد برابر- هزار برابر از اون ها جسور تر و خوشحال تر باشیم.امیدوارتر باشیم.شاکرترباشیم.

وازخودمون سوال کنیم که آیا من جسارت حرکت - جسارت دیدن توانمدیهایم - جسارت ابراز وجودم را دارم؟پسر جان می خواهی بری خواستگاری؟

 دوست داری که به زوج آیندت بگی دوسش داری؟دوست داری بگی مایلی با من حرف بزنی؟دست و پات می لرزد.عرق می کنی.می ترسی.وحشت میگیردد.

آخر سر هم ولش می کنی و می روی.من نمیگم اون انتخا ب خوب یا بدی است.تا نشناسی که نمی تونی بفهمی.

آقای عزیز طرحی داری.ایده ای داری برنامه ای داری برای زندگیت سال هاست مرورش میکنی ولی می ترسی ابرازش کنید.

می ترسی کارتو  ول کنی بری دنبال یه کار جدید.جرات زندگیمون کجا رفته.

خانم حرفی داری می خواهی به همسرت بگی.خوب بگو.چــرا میذاری اینقدر جمع بشه تا عصبانی بشی.که پرخاش کنی.یا غر بزنی.

بعد زخم معده بگیری - سرطان بگیری.خوب حرفتون بزن.چون می ترسی.چون جسارتتو از دست دادی.

به خاطر بیارید شجاعت با بی تربیتی فرق می کند.شجاعت با خشونت فرق می کند.منو شما ممکنه در صد مورد با هم تفاهم نداشته باشیم

ولی می تونیم که احترام همدیگه را داشته باشیم.اتفاقا بی ادبی و بی تربیتی و پرخاشگری نتیجه ضعف بشر است.

اینقدر خودمون را باترس ها محدود کرده ایم که نفس نمیتونیم بکشیم.نه برای اینکه فضا تنگ است بلکه از این جهت است که ما ترسو هستیم.

ترس از زندگی داریم.ترس از مقابله داریم.اینقدر میذاریم جمع بشه که به خشونت گرایش پیدا می کند.یا افسرده میشیم یا پرخاشگر.

لزومی ندارد افسرده یا پرخاشگر بشیم.حد وسط.حرفمون را بزنیم.ابراز وجود کنیم.

توی مهمونی می خواهی بلند شو برقص.آخه بده؟چی بده؟ من رقصم مسخره است! خوب باشه.بذار بخندن.حداقل 2 نفر خوشحال میشه.

خودتم خوشحال میشوی.می خواهی آواز بخونی؟بلند شو آوزتو بخون. صدات بده؟ مگه گفتی صدات خوبه؟

می خواهی کتاب بنویسی؟ می ترسی؟ شجاعت پدارمون را نگاه کن.کتابتون بنویس.در زندگی جاری بشید.

 چقدر عمر می کنید؟ما غالبا در پیله ترس هایمون کوچک می مانیم. نه اینکه دیگران نمی گذارند.ما خودمون می ترسیم.

می ترسیم شکسن بخوریم - اشتباه بکنیم.می ترسیم محروم بشیم.

من در دانشگاه دوستی داشتم که می گفت : آقای جانبلاغی تو چـرا اینقدر می خندی؟اصلا به چی می خندی؟

گفتم دوست عزیزم چطور مگه؟ مگر شما نمی خندید؟گفت اگر بخندیم : نمی گویند این جلف است - بی عار است.خول است.و..

کمی به فکر فرو رفتم وگفتم دوست گلم یه خول زنده بهتر از یک دانای مرده است.

اون دوست من می ترسه بخنده بهش بگویند خول است.می ترسه بخنده بگویند این جلف است -می ترسه شاد باشه بهش بگن بی عار است.

ولی من ترجیح می دهم بهم بگویند جلف - بی عار - خول - نادان و هرچی میخواهند بگن.ولی خودم باشم.نقش بازی نکنم.

 *برقص*
 *چنانکه گویی کسی تو را نمی بیند
 *عشق بورز*
 *چنانکه گویی هرگز آزرده نشده ای
 *بخوان*
 *چنانکه گویی کسی تو را نمی شنود
 *زندگی کن*
 *چنانکه گویی بهشت روی زمین است
 خودت رو از قید هرچه رنگ و روشنایی باخته، برهان
 بذار نور به زندگیت وارد بشه

کمتر از ذره نئی پست مشو عشق بورز    تا به افلاک خورشید رسی چرخ زنان.

دوستدارتان محمد جانبلاغی

افـســردگـی

اندکی از مردم تمایل به جستوجوی درمان بیماری جسمی شان را ندارند.اما بسیار از افراد پذیرش ابتلا به بیماری روحی برایشان دشوار است.

به هــر حال اختلالاتی نظیر افسردگی - اظطراب وترسهای غیر منطقی و... قابل درمان است.لزومی ندارد که از بیماری روحیتان احساس خجالت

 و شرمندگی کنید یا براین عقیده با شید که باید تنها بمانید.

افسردگی

افسردگی عبارت از احساس غمگینی اغلب توام با از دست دادن علاقه کلی به همه چیز در زندگی که همراه با کاهش انرژی می باشد.

و افسردگی معمولا بیشتر از سن20 سالگی به بعد شایع است.ودر خانم ها دوبرار از مردان است.

جهت درمان افسردگی خود در قسمت موضوعات سایت " مدیریت استرس " را مطالعه کنید یا با من محمد جانبلاغی تماس بگیرید.

عوارض بیماری

اگر افسردگی درمان نشود ندرتا ممکن است به گیجی ملال انگیز منجر گردد که در آن گفتار وحرکات بیمار به مقدار قابل توجهی کاهش می یابد.

در صورت عدم انجام اقدام درمانی افسردگی می تواند منجر به تاخیر در بهبود بیماری فیزیکی و تشدید درد در نواحی آسیب دیده شود که این خود

می تواند با عث افزایش افسردگی گردد.فردیکه به افسردگی شدید مبتلا باشد ممکن است درصدد خود کشی برآمده و یا اقدام به این کار نماید.

 پیام من محمد جانبلاغی: چه فکر کنید که می توانید یا نمی توانید در هر صورت حق با شماست.

وقتی مسئله ای دارید

  وقتی مسئله ای دارید :

     ۱- از خداوند کمک بخواهید .

     ۲- بیندیشید.

     ۳- مسئله را بیان کنید .

     ۴-مسئله را تحلیل کنید .

    ۵- از ذهنیت مثبت استفاده کنید و مسئله را

        فرصت مناسبی تلقی نمائید.

   ۶- از ناراحتی امتیازی مثبت بسازید .

محمد جانبلاغی

آموزش کاربردی خوددرمانی بوسیله نیروی ذهن

آموزش کاربردی خوددرمانی بوسیله نیروی ذهن

 راحت و آرام به پشت دراز بکشید یا در یک صندلی راحتی بنشینید و عضلات بدن خود را کاملاً شل و ریلکس کنید ، به آرامی چشمانتان را بسته و سیاهی چشم را به وسط دو ابرو متمرکز کنید سه بار نفس عمیق بکشید همراه با تنفس احساس آرامش و لذت و نشاط بکنید در ذهن خود از شماره 100 تا یک «بطور معگوس» بشمارید با هر شماره معکوس بیشتر احساس آرامش و راحتی بکنید هنگامی که به شماره یک رسیدید نظری به تمام بدنتان بیفکنید و از شل و راحت بودن بدن احساس رضایت و لذت بکنید سپس دقایقی به تصورات ذهنتان که بصورت غیر ارادی و ناخودآگاهانه در ذهنتان جریان دارد بنگرید و بر آن تمرکز کنید مثل اینکه به فیلمی نگاه می کنید کاملاً بی تفاوت ، فقط نظاره گر باشید تا ذهنتان آرام گردد و مروری بر تصورات ذهنتان داشته باشید .


سپس عضو بیمار خود را در ذهن مجسم کنید و در عالم تصور کاملاً واضح و دقیق بر عضو بیمار خود بنگرید ، مثلاً برای درمان بیماریهای ریوی لکه های سیاه داخل ریه را بوسیله یک دستمال لطیف و سفیدی به آرامی پاک کنید که نتیجه اش از بین رفتن سرفه و بیماریهای ریوی است ، خرد کردن سنگ کلیه با دستها این بیماری را برطرف می کند ، اگر شما اتفاقاً دچار بیماری عفونی در عضوی از بدنتان هستید ، شروع به تجسم سلولهای سفید خون بکنید و آنها را از تمام نقاط بدن فرا خوانید و مانند یک لشگر مجهز و قوی سازماندهی کنید ، وقتی سربازان ارتش بزرگ سلولهای سفید گرد آمدند ، آنها را مجهز به سلاح کرده و دستور آماده باش بدهید و سپس دستور حمله به سمت عضوی که دچار ناراحتی است صادر نمایید به ارتش سلولهای سفید که در نظرتان بصورت نیروی فوق العاده قوی و قوایی شگست ناپذیر تصور شده اند دستور جنگ با سلولهای ناسالم را که در خیالتان ضعیف ،  لاغر ، سیاه و با سلاحی از کار افتاده تجسم شده اند ، بدهید و تجسم کنید که سلولهای سفید بدنتان بر سلول ناسالم بیماری غلبه کرده ، آنها را از بین برده و لاشه آنها را به بیرون از بدنتان حمل می کنند . بعد از اتمام درمان خود توسط تجسم و تصور قوی ، با چند نفس عمیق خود را کاملاً شاد و غرق در آرامش تصور کرده و با شمارش یک تا ده به آرامی چشمانتان را باز کنید و به حالت عادی باز گردید . خواهید دید که بیماری شما رو به درمان است .

لزومی ندارد عصبانی شوید

بعضی وقتها دوستان شما برای آنکه ظرفیت شما را امتحان

      کنند حرفهایی می زنند  مثل :

         -  ((تو چاقی ! ))

         - (( تو زشتی ))

                      در اغلب مواقع آنها فقط می خواهند ببیند

                  که شما چه واکنشی از خود نشان می دهید .

      می خواهند بدانند که آیا می توانند شمارا عصبانی کنند و اگر شما

     عصبانی شوید آنها برنده می شوند ممکن است عجیب به نظر برسد

    اما شما نباید عصبانی شوید .

       الف  - لبخند عمیقی بر چهره خود بنشانید و بگویید : (( شاید حق

      با تو باشد ! )) زیرا آخرین چیزی که آنها ممکن است از شما بخواهند

     موافقت شماست .

    ب - وانمود کنید که حرفهایشان را نشنیده اید .

              وقتی عکس العملی از خود نشان نمی دهید غالبا 

             راهشان را می گیرند و می روند .

محمد جانبلاغی

ترس

   ترس چیزی نیست جز بازتاب افکار منفی شما .
 
               آن را با افکار سازنده و مثبت عوض کنید .
 
        ترس بزرگترین دشمن آدمی است . سر منشاء تمام ناکامی

    و شکست ها است . عشق ترس را از دل می زداید .
           
         مشتاقانه دیده به محاسن زندگی بدوزید تا از آن برخوردارشوید .

محمد جانبلاغی

غلبه بر فشار عصبی

فشار عصبی در واقع یک جزء اساسی زندگی است . بدن انسان با زنگ خطر فشار عصبی تجهیز شده است تا در بسیاری از شرایط بتواند واکنش موثری نشان دهد. بدون فشار عصبی ،فعالیت های سازنده ما کم می شوند.هیجان های طبیعی و احساسات دلپذیر با تنش و فشار عصبی توأم هستند و این احساسات، نشاط انگیز هستند .

فشارهای عصبی برای انسان بسیار حائز اهمیتند و چنانچه فرد پس از آن آرامش خود را باز یابد و به حالت عادی باز گردد ، این فشار های عصبی برای سلامتی نیز مفید خواهند بود .

بدن ما هنگامی که ناراحت هستیم و هنگامی که به هیجان آمده ایم با فشار عصبی مواجه است . ما دسته اول را ،فشار عصبی منفی و دسته دوم را، فشار عصبی مثبت می نامیم . هدف از این مقاله ارائه برنامه کنترل فشارعصبی این است که شما رادرکنترل و کاهش فشارهای عصبی منفی خود یاری داده تابتوانید ازفشارهای عصبی مثبت خود بهره مند گردید.

ادامه مطلب ...

افسردگی

بی تردید همه انسانها در برخی لحظات زندگی ممکن است چنان دچار افسردگی مقطعی شوند که اصطلاحا دل و دماغ کار کردن را از دست بدهند، یا این که ذهن و روان آنها برای پذیرش مسایلی در این حالت یاری شان نکند. افسردگی های خاطر، معمولا توام با ناهنجاریهای فکری و رفتاری است که در بیشتر مواقع برای شخص افسرده ناشناخته است. در مورد ناراحتی های جسمی و دماغی،اطبا مساله ای به نام تغییر رژیم پیشنهاد می کنند، بد نیست که ما هم برای درمان افسردگی به یک نوع تغییر رژیم متوسل شویم.

زمانی که به افسردگی خاطر دچار می شوید، بلافاصله درصدد یافتن دلیل آن نباشید و به آن فکر نکنید. سعی کنید فکرتان را به مساله دیگر، سوای آنچه باعث افسردگی شما شده، مشغول کنید و خود را به کاری سرگرم سازید که برای تان دلچسب است. هر چه این کار و فکر نشاط آور باشد نتیجه آن در مبارزه با آن حالت سودمندتر است.

در زمان ابتلا به افسردگی، بی تامل از محلی که نشسته اید خارج شوید و بعد از تغییر محل، سعی کنید به کارهای مفرح جسمی، نظیر ورزشهای سبک بپردازید. چنان چه این مساله را امتحان کنید، خواهید دید که پس از چند لحظه چنان در بازی و ورزش غرق شده اید که نگرانی و افسردگی خود را از یاد برده اید و هیجان ناشی از بازی و ورزش مجالی برای ادامه افسردگی تان باقی نگذاشته است.

باید توجه داشته باشیم که مغز نیز چون سایر اندام بدن دچار خستگی می شود و بیشتر بر اثر همین خستگی است که افسردگی به انسان عارض  می گردد. برای علاج ذهن خسته: هیچ چیز بهتر از قدم زدن در هوای آزاد نیست. عوامل دیگری نظیر استفاده از نور خورشید، طبیعت زیبا و معاشرت با دوستان همدل نیز در برطرف کردن خستگی مغزی موثر است. وقتی با ایجاد تغییر در شرایط موجود تان، افسردگی خود را رفع کردید، متوجه خواهید شد که دیگر آن آدم سابق که نگران و نومید بود نیستید، و به علت تغییر وضع، نیرویی را در خود احساس می کنید که شما را به انجام بسیاری از کارها قادر خواهد ساخت.

به امید موفقیت شما محمد جانبلاغی