تدریجی بودن درمان از نکات مهمی است که باید مورد توجه فرد مبتلا قرار گیرد. نوجوانی که چند ماه و یا چند سال گرفتار این مشکل بوده،نباید لزوما از خودش انتظار داشته باشد که در عرض چند روز یا چند هفته بتواند این کار را ترک کند، همین که به تدریج بتواند از تعداد دفعات آن بکاهد، پیشرفت خوبی کرده است. همان طور که قبلا اشاره کردیم، یکی از عوارض خودارضایی اعتیاد به این است. کسی که به خودارضایی عادت کرده باشد، برای درمانش نیاز به زمان دارد، درست مثل کسی که معتاد به مواد مخدر شده باشد. چنین شخصی نباید در درمان عجله کند و اگر بعد از مدتی دید هنوز مشکلش حل نشده، نباید ناامید گردد. درمان مشکلی که به صورت عادت درآمده است، در زمان کوتاه، معمولا غیر ممکن و یا خیلی مشکل است. گاهی اوقات درمان خودارضایی حداقل به همان میزانی که فرد مبتلا به این کار بوده نیازمند زمان است البته گاهی اوقات هم فرد با اراده قوی خودش پس از سالها ابتلا به خودارضایی در عرض مدت کوتاهی این کار را ترک میکند. پس شتابزده و مأیوس نشویم و از میدان نبرد مبارزه بیرون نرویم.
اگر نوجوان مبتلا به خودارضایی بتواند درمان این مشکل را تحت نظر یک مشاور دلسوز، مذهبی، امین و کاردان پیگیری نماید و مراحل درمانی را با راهنماییهای او قدم به قدم طی کند، قطعا موثرتر خواهد بود، تجربه تعدادی از مبتلایان نشان میدهد که این روش با موفقیت بیشتری همراه است.
در تجربه به من اثبات شده که از مهمترین متغیرهایی که می تواند در شادی زندگی مشترک نقش مهمی را ایفا کند، عجیب بودن، تازگی، و حس بالای زوجین در ارضای نیازهای یکدیگر است. یکی از دلایلی که رابطه جدید و یا هر کار دیگری را میتواند جالب توجه کند این است که زوجین می خواهند به یکدیگر لذت بخشند و همین امر خود منجر به خلق خلاقیت و تحریک جنسی می شود.
یکی از چالش هایی که در زندگی مشترک مطرح می شود، این است که کاری کنیم تا رابطه، تازه و با شور و نشاط باقی بماند. یکی از عوارضی که روانشناسان امروزه در روابط به وفور مشاهده می کنند، این است که پس از گذشت مدت زمانی رابطه زوجین تبدیل به رابطه خواهر و برادری می شود و رابطه جنسی هیچ نقشی را در زندگی آنها بازی نمی کند و نتیجتاً جایگاه اولیه خود را از دست می دهد. در زندگی مشترک باید طوری برخورد کنید که به شهوت یکدیگر دامن بزنید. این امر در سایه شعله های کوچک، سوزان باقی نخواهد ماند. زوجین باید اولین اولویت خود را برقراری رابطه جنسی قرار دهند. برای خانواده هایی که زندگی پر مشغله ای را دنبال می کنند و هر کدام مجبورند بر سر دو شغل متفاوت حاضر شوند، باید طوری برنامه ریزی کنند که به جنبه جنسی زندگی خود نیز برسند. زمانیکه صحبت از رابطه جنسی به میان می آید اغلب افراد تصور می کنند تحریک کردن امری است که به خودی خود به وقوع میپیوندد؛ اما حقیقت چیز دیگری است. یک رابطه جنسی ایده آل، مانند یک موفقیت شغلی، نیازمند تعهد، التزام، تلاش، خلاقیت و تمرین می باشد. جمع کثیری از افراد تنها برای رهایی از یکنواختی، سکس انجام می دهند و روابط جنسی آنها رضایت بخش نیست.
عصر کنونی معمولاً میان نیازهای جنسی و عاطفی تمایز قائل می شود. این امر در حالی است که در زمان های گذشته و در فرهنگ های دیگر معمولاً آمیزش و معاشقه ارتباط تنگاتنگی با معنویات برقرار می کردند. امیدوارم انسان های زیادی با خواندن این مقاله بتوانند از نو، ارتباط معنویات با روابط جنسی را درک کنند.
به عقیده من، عشق، معنویت و یکی شدن، جزء مسائلی هستند که در هر رابطه جنسی وجود دارند. انسان ها در طول زندگی خود روابط جنسی متفاوتی را تجربه میکنند، اما تنها در صورتی که رابطه آنها متضمن اتحاد، مکالمه، و صداقت باشد، قادر می شوند، یک رابطه سالم برقرار کنند و نیازهای معنوی خود را مرتفع سازند.
بدون توجه به اینکه "سیاست های صحیح" جامعه چه چیزی را به شما دیکته میکنند، اگر بتوانید چنین ارزش هایی را تجربه کنید، به طور حتم در روابط جنسی خود به میزان مناسبی از رضایت دست پیدا خواهید کرد. نمی توان گفت که یک رابطه بهتر از رابطه دیگر است؛ تصمیم گیری به منظور برقراری رابطه جنسی، یک حق انتخاب است که زمانیکه به مرحله اجرا برسد، پاسخگویی و احساس مسئولیت نیز همزمان با آن معنا پیدا می کند. باید دیدگاههای خود را از نو طوری پایه ریزی کنید که هر کاری که انجام می دهید، از جمله سکس، شانسی برای رسیدن به رشد معنوی و اتصال و پیوندهای محکم تر باشد.
برای کسب موفقیت در آزمون سراسری باید چندین عامل در کنار یکدیگر قرار گیرند که به مهمترین آنها اشاره میکنم:
۱) شناخت خود و قابلیتهای فردی
اگر بخواهیم در این قسمت بحث کنم، باید ساعتها بنویسم، ولی خیلی خلاصه باید بگویم که اینقدر کلمههای ”نمیتوانم، نمیتوانم، نمیشه، دیر شده!“ و خیلی از جملههای منفی دیگر استفاده نکن و به یک تغییر اساسی، ولی کوچک فکر کن و از همین الان هم شروع کن.
۲) تعیین هدف با توجه به قابلیتهای فردی
افـسردگی اختلالی است که قادر است افکار، خلق و خو،احـساسات، رفـتــار، سلامتی جسمانی و روحی شما را تحـت الشـــعاع قرار دهد. هر انسانی در مقاطع خاصی از زنـدگی خود به افسردگی دچار میگردد. نشانه ها و علایم افسردگی عبارتند از:
* غم و اندوه پایدار، اظطراب، احساس پوچی.
* احــساس نا امیدی و بدبینی- احساس گناه، احسـاس
بی ارزشی و در ماندگی - احساس تیره بختی.
* کاهش سطح انرژی و احساس خستگی.
* دشواری در تمرکز، یاد آوری و تصمیم گیری-عدم توانایی
در اندیشیدن.
* بی خوابی و یا افزایش میزان خواب.
* از دست دادن اشتها و کاهش وزن - یا پر خوری و افزایش وزن.
* عدم تمایل به ملاقات با دیگران - یا وحشت از تنها ماندن - حضور یافتن در فعالیتهای اجتماعی دشوار و غیر ممکن میگردد.
پیشگام روماتولوژی نوین ایران و استاد ممتاز دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: بیشتر فعالیتهای تحقیقاتی در مورد بیماری «بهجت» را داریم و یکی از بهترین مراکز تشخیص این بیماری نیز، مرکز تحقیقات روماتولوژی بیمارستان "شریعتی" است. دکتر "دواچی"، در حاشیهی برگزاری سومین جشنوارهی "فارابی"، در گفتوگو با ما افزود: بیشتر کارهای تحقیقاتی بیماری بهجت در کشورمان انجام شده است. وی در خصوص این بیماری گفت: «بهجت»، بیماری خودایمنی است که زمینه ژنتیک دارد. این بیماری تمام دستگاههای بدن از جمله مفاصل، پوست و مخاط، چشم، قلب و ریه، دستگاه گوارش، مغز و اعصاب و سیستم خونی را درگیر میکند. دواچی با بیان اینکه، ایران یکی از شایعترین مناطق دنیا برای ابتلا به این بیماری است، تصریح کرد: بهجت جزو بیماریهای شایع است. طبق مطالعات ILAR، WHO و COPCORD که در ایران انجام شده، شیوع این بیماری 80 نفر در هر 100 هزار نفر جمعیت است. استاد ممتاز دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه داد: بهجت یکی از بزرگترین و شایعترین بیماریهای خودایمنی در جهان محسوب میشود که بیشتر در کشورهایی که اطراف جاده ابریشم هستند، دیده میشود. هر چه از جاده ابریشم دور شویم شیوع این بیماری کمتر میشود، به طوری که در نیمکره جنوبی این بیماری بسیار استثنایی است. دواچی با بیان این که به دلیل افزایش مهاجرت، این بیماری به نقاط دیگر جهان نیز نفوذ کرده، اظهار کرد: این بیماری بیشتر در نژاد زردپوست و نژاد ترک دیده میشود. وی افزود: تحقیقات انجام شده در ایران نشان میدهد که بیماری به وسیله نژاد ترک از شمال چین به ایران، ترکیه، جنوب اروپا و شمال افریقا نفوذ کرده و از طریق تنگه برینگ به قاره افریقا انتقال یافته و از شمال آمریکا تا آمریکایی جنوبی و برزیل نفوذ کرده است. وی خاطرنشان کرد: یکی از بهترین مراکزی که در کشور ما میتواند بیماری بهجت را تشخیص دهد، مرکز تحقیقات روماتولوژی در بیمارستان شریعتی است.
متخصصان تغذیه در ژاپن تاکید کردند گوجه فرنگی حاوی یک ریزمغذی مفید است که برای جلوگیری از بروز بیماریهای عروقی بسیار مفید است. نتایج یک آزمایش جدید روی خواص گوجه فرنگی نشان داده است این صیفی حاوی مادهای موسوم به 9- اوکسو - اوکتادکادینوئیک است که خاصیت ضد تشکیل چربی مضر در عروق را دارد. دکتر تریو کاوادا، متخصص و کارشناس علم تغذیه در دانشگاه کیوتوی ژاپن در مطالعات خود روی مواد و ترکیبات عصارهای متمرکز شده است که میتوانند به عارضه «دیسلیپیدمی» مقابله کنند. این عارضه حالتی است که در آن مقادیر غیرطبیعی و ناسالمی از لیپیدها مثل کلسترول و چربی در جریان خون تشکیل میشوند. به گزارش سایت اخبار بینالمللی آسیا، این عارضه معمولا به خودی خود علائمی ندارد اما میتواند به بروز بیماریهای عروقی مثل تصلب شرائین یا سیروز کبدی منجر شود. به گفته پزشکان، به منظور جلوگیری از بروز این بیماریها، پیشگیری از تشکیل لیپیدها به مقدار زیاد در بدن ضروری است. این بار مطالعات تایید کرده است گوجه فرنگی علاوه بر مزایای بسیاری که برای سلامتی دارد حاوی ترکیبی است که از تشکیل لیپیدها در خون نیز جلوگیری کرده و برای حفظ سلامت عروق بسیار مفید است. این یافته در مجله «تغذیه مولکولی و مطالعه غذا» منتشر شده است.
پزشکان کانادایی در آزمایشات جدید خود دریافتهاند که چرا برخی از سرطانها بدخیم و برخی دیگر خوش خیم میشوند. دکتر جراردو فربیری متخصص دپارتمان بیوشیمی دانشگاه مونترال در کانادا در مطالعات جدید خود دریافته است که سلولهای سرطانی با انجام تقسیمات دوتایی تکثیر میشوند اما در این میان حضور مولکولی به نام «PML» حائز اهمیت است که تعداد دفعات این تقسیم سلولی را محدود میکند. این پزشک کانادایی و دستیارانش متوجه شدند که در سرطانهای بدخیم مشکلاتی با این مولکول بوجود میآید بدین معنی که وقتی این مولکول در هنگام تقسیمات سلولهای سرطانی وجود نداشته باشد، این سلولها هرچه بیشتر به رشد و تکثیر خود ادامه میدهند و در نهایت به سایر اعضای بدن نیز کشیده میشوند. به گزارش روزنامه سان، نکته مهمتر این است که وجود مولکولهای PML به راحتی قابل تشخیص است و میتوان از آنها بعنوان فاکتوری برای شناسایی تومورهای خوش خیم یا بدخیم استفاده کرد. سلولهای سرطانی بدخیم در سازماندهی مولکولهای PML دچار مشکل میشوند و یا اصلا این سلولها را تولید میکنند و بنابراین به طور کنترل نشده به تکثیر خود ادامه میدهند.
ادامه مطلب ...چرا برخی مردم بی وقفه در زندگی "شانس" می آورند درحالی که سایرین همیشه "بدشانس" هستند؟ مطالعه برای بررسی چیزی که مردم آن را "شانس" می خوانند، ده سال قبل شروع شد.
می خواستم بدانم چرا بخت و اقبال همیشه در خانه بعضی ها را می زند، اما سایرین از آن محروم می مانند. به عبارت دیگر چرا بعضی از مردم "خوش شانس" و عده دیگر "بدشانس" هستند؟
آگهی هایی در روزنامه های سراسری چاپ کردم و از افرادی که احساس می کنند خوش شانس یا بدشانس هستند خواستم با من تماس بگیرند. صدها نفر برای شرکت در مطالعه من داوطلب شدند و در طول سال های گذشته با آنها مصاحبه کردم، زندگی شان را زیر نظر گرفتم و از آنها خواستم در آزمایش های من شرکت کنند.
نتایج نشان داد که هرچند این افراد به کلی از این موضوع غافلند، کلید خوش شانسی یا بدشانسی آنها در افکار و کردارشان نهفته است.
برای مثال، فرصت های ظاهرا خوب در زندگی را در نظر بگیرید. افراد خوش شانس مرتبا با چنین فرصت هایی برخورد می کنند، درحالی که افراد بدشانس نه.
با ترتیب دادن یک آزمایش ساده سعی کردم بفهم آیا این مساله ناشی از توانایی آنها در شناسایی چنین فرصت هایی است یا نه. به هر دو گروه افراد "خوش شانس" و "بدشانس" روزنامه ای دادم و از آنها خواستم آن را ورق بزنند و بگویند چند عکس در آن هست.
به طور مخفیانه یک آگهی بزرگ را وسط روزنامه قرار دادم که می گفت: "اگر به سرپرست این مطالعه بگویید که این آگهی را دیده اید 250 پوند پاداش خواهید گرفت."
این آگهی نیمی از صفحه را پر کرده بود و به حروف بسیار درشت چاپ شده بود.
با این که این آگهی کاملا خیره کننده بود، افرادی که احساس بدشانسی می کردند عمدتاً آن را ندیدند، درحالی که اغلب افراد خوش شانس متوجه آن شدند.
ادامه مطلب ...
رشد روانی- اجتماعی چیست؟نظریه رشد روانی-اجتماعی اریکسون یکی از معروفترین نظریههای شخصیت در روانشناسی است. اریکسون نیز همانند فروید اعتقاد داشت که شخصیت هر فرد، طی مراحلی رشد مییابد. نظریه اریکسون برخلاف نظریه مراحل روانی-جنسی فروید، به تشریح تاثیر تجربه اجتماعی در تمام طول عمر میپردازد.
یکی از عناصر اصلی در نظریه مراحل روانی-اجتماعی اریکسون، رشد هوّیت خود ( ego identity ) است. «هویت خود»، حس آگاهانه خود است که ما از طریق تعاملات اجتماعی رشد میدهیم. به گفته اریکسون، «هویت خود» ما با هر تجربه و اطلاعات جدیدی که در تعاملات روزانه خود با دیگران به دست میآوریم، دائماً تغییر میکند. اریکسون همچنین عقیده داشت که علاوه بر «هویت خود»، یک حس صلاحیت نیز انگیزه رفتار و اعمال ما را تشکیل میدهد.
هر مرحله در نظریه اریکسون به صلاحیت یافتن و شایسته شدن در یک محدوده از زندگی مربوط است. اگر یک مرحله به خوبی پشتسر گذاشته شود، شخص احساس تسلّط خواهد کرد. و اگر یک مرحله به طور ضعیفی مدیریت شود، حس بیکفایتی در شخص پدید خواهد آمد.
اریکسون عقیده داشت که افراد در هر مرحله، با یک تضاد روبرو میشوند که نقطه عطفی در پروسه رشد خواهد بود. به عقیده اریکسون، این تضادها بر به وجود آوردن یک کیفیت روانی یا ناکامی در به وجود آوردن آن کیفیت متمرکزند. در خلال این دوره، هم زمینه برای رشد شخصی بسیار فراهم است و هم از سوی دیگر، برای شکست و ناکامی.
ادامه مطلب ...تعریف مشاورۀ شغلی:
به نظر ساندرسون ( 1954 ) راهنمایی شغلی و حرفه ای با طرح ریزی، آمادگی و سازش فرد با شغل انتخاب شده سر و کار دارد. از طریق راهنمایی شغلی و حرفه ای به فرد کمک می شود که پس از بررسی دنیای مشاغل و شناسایی خصوصیات شخصی، شغلی را انتخاب نماید و سپس برای انجام شغل مورد نظر از طریق گذراندن دوره های آموزشی آماده شود و در دورۀ اشتغال با رضایت کافی به انجام شغل مورد نظر ادامه دهد. به عبارت دیگر، بررسی جنبه های رشد فردی، طرز تلقی ها، احساسات، نگرانی های حاصل از نامناسب بودن کار، رضایت شغلی، و امنیت در کار، در زمرۀ فعالیت های راهنمایی شغلی و حرفه ای قرار می گیرند.
به نظر سوپر ( 1949 ) راهنمایی شغلی و حرفه ای فعالیتی است که بدان وسیله اطلاعات لازم و ضروری دربارۀ مشاغل مختلف دراختیار مراجع قرار می گیرد. از دیدگاه سوپر راهنمایی و نیز مشاورۀ شغلی و حرفه ای آینده نگر است. یعنی مراجع و مشاور به بررسی مشاغلی می پردازند که مراجع احتمالاً در آینده عهده دار انجام آنها خواهد شد.
ادامه مطلب ...ازدواج ،ارزش است یا ضد ارزش؟
عوامل و راهبردهاى کاهش سن ازدواج براى مبارزه با معضل اجتماعى بالا بودن سن ازدواج، راه حل هاى زیادى وجود دارد که کمابیش از گذشته مطرح بوده و فراروى مسئولان و متصدیان کشور قرار داشته است.
به نظر مى رسد دیگر زمانِ دادن راه حل تمام شده و باید در مسیر عملى ساختن این راه حل ها قدم برداشت. تنها راه رهایى از این مشکل آن است که ملت و دولت دست به دست هم دهند و با برنامه ریزى هاى کلان فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى، سعى در رفع این مشکل بزرگ داشته باشند. شاید نقطه آغازین و در عین حال، بسیار مهم حل مشکل این باشد که ابتدا سعى کنیم تفکر و شناخت جوانان را عوض کنیم و آنان را از مادى گرایى و سطحى نگرى، به معنویت و توجه خدا و دین باورى، سوق دهیم.
در این مقاله راهبردهایی برای کم تر شدن سن ازدواج در جوانان ارائه می کنیم:
درست است که ازدواج امری قابل ستایش و پسندیده است اما چگونگی شکل گیری آن و فرایند انتخاب صحیح موضوعی قابل ملاحظه و با اهمیت است. آیا به این خاطر که به احساسات کسی لطمه ای نزنید، با او ازدواج کرده اید؟ و یا می دانستید بیش از آنچه که شما به او علاقه دارید، او به شما علاقمند است، اما آنقدر احساس گناه می کردید که نمی توانستید برای ازدواج پاسخ منفی بدهید؟
احساس گناه ممکن است انگیزه عجیبی برای شکل گیری یک ازدواج به نظر برسد، شما به خود می گویید که این احساس همان عشق است در حالی که چیزی جز همدردی یا در منتهی درجه آن «حس ترحم» نیست. شما زندانی احساس گناه خود هستید.
آیا روابط شما با همسرتان را «احساس گناه» اداره می کند؟
جملات زیر را بخوانید و ببینید چه تعداد از آنها در مورد شما چه درگذشته و چه در حال، صدق می کنند.
- شما به سختی می توانید به دیگران «نه» بگویید؛ به خصوص به آنهایی که دوستشان دارید.
- شما در خانواده مختلی بزرگ شده اید که احساسات شما به حساب نمی آمدند. (به عنوان مثال: والدین انتقادگر یا کنترلگر.)
شما به خود می گویید که این احساس همان عشق است در حالی که چیزی جز همدردی یا در منتهی درجه آن «حس ترحم» نیست. شما زندانی احساس گناه خود هستید.
- شما با این احساس مسئولیت که دیگران را خوشحال و راضی کنید، بزرگ شده اید. (مثلا والدینی داشته اید که از لحاظ مهر و محبت به شما تکیه می نمایند.)
- شما مشکل می توانید احتیاجات خود را بشناسید و حتی مشکل تر نیز می توانید از کسانی که دوستشان دارید، برای برآورده کردن نیازهایتان، تقاضا کنید.
- شما خود را به عنوان فردی احساسی و بخشنده می شناسید و از این موضوع نیز احساس غرور می کنید. از اینکه شما را «خودخواه» بنامند، بسیار رنجیده خاطر می شوید.
- شما از رنجانیدن دیگران می ترسید و نهایت تلاشتان را می کنید تا مطمئن باشید هیچ چیز از چیزهایی که می گویید یا انجام می دهید، باعث رنجش عزیزانتان نشود.
- شما به مراتب ساده تر می توانید برای دیگری از پول یا وقت خود مایه بگذارید تا برای خودتان.
- وقتی که عزیزان شما از مشکلاتشان حرف می زنند، احساس بدی پیدا می کنید و احساس می کنید که حتما مجبورید به آنها کمک کنید تا آنکه راه حلی پیدا کنند.
وقتی که از روی احساس گناه و نه از روی عشق تصمیم می گیرید که با کسی ازدواج کنید، به آنان و به خود نیز کم فروشی کرده اید. مراقب باشید که احساس گناه با رنگ علاقه و عشق در وجود شما حضور نیابد.
- در موقع بیان نظر یا احساس شخصی خود، اگر حس کنید که این احساس شما نسبت به آن فرد او را می رنجاند، از بیان آن صرف نظر می کنید.
- شما از اینکه از نزدیکان خود پولدارتر، خوشبخت تر و یا موفق تر باشید، احساس خوبی ندارید.
اگر با تعداد کمی از این جملات ارتباط برقرار کردید، احتمالا به همان اندازه اغلب مردم، تحت تاثیر «احساس گناه» هستید. اگر بیش از چهار جمله از جملات فوق در مورد شما صدق می کند، احتمالا اجازه می دهید که احساس گناه در انتخاب های عشقی شما دخالت داشته باشد. اگر با اکثر این جملات ارتباط برقرار کردید، یقینا به دلائل نادرست عاشق می شوید.
در دام احساس گناه
اگر درگذشته یا حال زندانی احساس گناه بوده یا هستید و فقط به این خاطر که اگر کسی را ترک کنید احساس گناه می کنید، به جمله زیر فکر کنید:
وقتی که از روی احساس گناه و نه از روی عشق تصمیم می گیرید که با کسی ازدواج کنید، به آنان و به خود نیز کم فروشی کرده اید. مراقب باشید که احساس گناه با رنگ علاقه و عشق در وجود شما حضور نیابد.
درباره سال2012 (مقاله ای به قلم محمد جانبلاغی)
به نا پاک ایزد منان
چندی پیش در سایت ها و رسانه خبری در مورد قیامت و آخر زمان شنیدم.
و جالب است بدانید که دوستی جهت مشاوره به من ایمیل داده اند که استرس دارم. دلیلش هم همون آخرو زمانه.
من خیلی از این نوع تفکر برخی افراد تعجب می کنم. واقعا جای خجالت دارد. شما مسلمان باشید ولی حرف یکی از خدا بی خبر را باورکنید.
می گویند گه نسترداموس پیش گویی می کند و....
ولی شما انصافاً این را باور می کنید؟ خدای من به صراحت می گوید: فقط خداست که نهان و غیب آسمان ها و زمین را می داند. فقط خدا
در قرآن برای آخرو زمان نشانه های وجود دارد...
من محمد جانبلاغی همین جا به شما قول99 درصدی می دهم که در سال 2012 هیچ اتفاق خواصی نخواهد افتاد.
هیچ سیاره ای به ما برخورد نمی کند هرکی این حرف را زده عسل خورد .......
شب تاریک و سرمستان و من مست قدح از دست ما افتاد و نشکست
نکودارنده اش نیکو نگه داشت و گرنه صد قدح نوفتاده بشکست.
-------------------------------------------------
کسی را که یزدان دارد نگه زبادو باران و آتش نگردد تباه
.........................
خدای عزوجل به کرات در قرآن بیان می کند که : "از حدس و گمان پیروی نکنید " از آن چه که بدان علمی ندارید پیروی نکنید "
لطفاً انسان علمی باشید، بر اساس عقل و منطق تصمیم بگیرید....
این حرف ها را عده ای برای بازار گرمی رواج داده اند....
شاد، موفق و پر انرژی باشید.
با تشکر از شما خواننده گرامی
دوستدارتان محمد جانبلاغی
چگونه به خواب مصنوعی برویم؟ (مقاله ای به قلم محمد جانبلاغی)
1 - شروع خواب مصنوعی: مکانی ساکت و دنج پیدا کنید ، آرام روی صندلی ای راحت بنشینید و یا در جایی نرم دراز بکشید (گذاشتن موسیقی ای آرام یا صدای طبیعت می تواند کیفیت کار را بهتر کند). سپس چشمها را بسته و از 10 تا 1 به صورت معکوس بشمارید به طوریکه شماره ها یک در میان با دم و بازدم تنظیم شوند ، مثلا با شماره 10 ،نفسی عمیق بکشید و 15 ثانیه نگهدارید سپس با شماره 9 بیرون دهید و همینطور الی آخر. . . در ضمن تصور کنید لحظه به لحظه و با هر شماره بدن شما سنگینتر می شود.
2 - رها سازی پاها: ابتدا پای راست خود را از انگشتانش تا کمر(یا تا زانو)در ذهن مجسم کنید . آن را احساس کنید و در ذهن خود تصور کنید که تمام اجزای آن مثل خمیر شل ، گرم و سنگین شود ؛ سنگین سنگین ،این کلمه را 5 بار تکرار کنید ؛ وارد جزئیات شوید و سعی کنید به ترتیب عمل کنید یعنی به خود القا کنید که پای راستتان تا کمر از نوک انگشتان ، پاشنه پا ، کف پا، ساق پا، ران و... همه و همه شل ، سنگین و گرم شده اند بعد همینطور پای چپ(برای اینکار می توانید در ذهن خود 5 بار به پاهایتان دستور بدهید که آرام سنگین و گرم شو و بگویید لحظه به لحظه پاهایم گرمتر و سنگینتر و شل تر می شوند . احساس سه کلمهً گرم ، سنگین و شل را مدام در ذهن خود تکرار کنید .)
3 - رها سازی تنه: یک نفس نیمه عمیق و آرام بکشید و همه بدنتان را رها کنید.حالا عضلات شکم ، سینه ، سرسینه ها و پهلوها را رها کنید ؛ تصور کنید تمام قسمتهای بدنتان شل شده اند لذا این قسمتها را ، راحت ، آسوده ، شل ، سنگین و گرم شده باور کنید ، می توانید 5 بار ذهنی بگویید از کمر تا کتفم شل و سنگین شده و لحظه به لحظه گرمتر و شل تر و روانتر می شود .(به تصویر کشیدن اجزاء بدن در ذهن به صورت ماده ای مثل خمیر یا هر ماده ای که در حال وارفتن و روان شدن باشد بسیار کمکتان می کند)
4 - رها سازی دستها: منظور ، قسمت مچ دست تا انگشتان می باشد ؛ پس ابتدا دست راست و سپس چپ خود را رها و شل کنید ،دقیقا مانند مراحل قبل ؛یعنی تصورکنید تمام اجزای دست مورد نظر شل و سنگین شده .بهتر است از نوک انگشتان شروع کنید و 5 بار به خود بگویید دست چپم شل و سنگین شده است ،آرام و رها .
5 - رها سازی کتفها و بازوها: کتفها و بازوهایتان را شل ، سنگین و بدون هیچ انقباضی قرار دهید (همانطور که با اعضای قبلی رفتار کردید) ، می توانید تصور کنید همینطور که بازوهای شما سنگین، شل و گرم می شوند به تدریج مثل خمیری نرم ، روان به سوی پاهایتان در جریان است .
6 - رها سازی سر: حال نوبت عضلات گردن ، فک ، چانه ، صورت ، لبها ، گونه ها ، پیشانی ، گوشها ، ماهیچه های زیر چشم و موها رسیده است .تصور کنید اختیار این قسمتها دست شما نیست و همه شان شل ، گرم ، سنگین و مایع شده اند ؛ رهایشان کنید و در ذهن ببینید صورتتان آرام و آسوده شل شده است .
همه مردم تشنه دوستی و محبتند.دوست دارند محبوب دیگران باشند.دل انسان به محبت زنده است.کسیکه بداند محبوب کسی نیست خودش را بیکس و تنها میشمارد.همیشه پژمرده و افسرده است.خانم محترم،شوهر شما نیز از این احساس غریزی خالی نیست.او هم تشنه عشق و محبت است.قبلا از محبتهای بی شایبه پدر و مادر برخوردار بوداما از آنهنگام که پیمان زناشویی بستید خودش را در اختیار تو قرار داد.
انتظار دارد محبتهای آنها را جبران کنی و از صمیم قلب دوستش بداری.
رشته دوستی را از همه بریده و به تو پیوند کرده انتظار دارد تو تنها،باندازه همه دوستش بداری.شب و روز برای آسایش و رفاه تو زحمت میکشد وحاصل دسترنج خویش را در طبق اخلاص نهاده تقدیم تو میکند.شریک زندگی و مونس دایمی و غمخوار واقعی تو است.حتی از پدر و مادرت بیشتر به سعادت و خوشی تو عنایت دارد.قدرش را بدان و از صمیم قلب دوستش بدار.اگر او را دوست بداری او هم بتو علاقه مند خواهد شد.زیرامحبت یک پیوند دو طرفی است و دل به دل راه دارد.مهربانی و اظهارمحبت واقعا اعجاز میکند.یک پسر بیست ساله شهرستانی که برای درس خواندن به تهران آمده بود عاشق صاحب خانه که بیوه 39 ساله ای بود شد.
ادامه مطلب ...زندگی موفق
یک رابطه موفق زناشویی نه تنها به چگونگی تقسیمکارهای خانه بین یک زوج، بلکه به چگونگی بیان سپاسگذاریشان از یکدیگر بستگی دارد.
به گزارش لایوساینس یک بررسی جدید نشان میدهد که چرا یکی از زوجین اغلب درگیر کارهای خانه است، در حالیکه دیگری به خالیکردن سطل زباله یا شستن رختها بیاعتنا است. پژوهشگران میگویند شگرد ایجاد هماهنگی میتواند تنها یک "متشکرم" ساده باشد.
بنجامین کالدول از دانشگاه بینالمللی آلیانس در کالیفرنیا در این مورد میگوید: "تقسیم کار در خانه ، احتمالا یکی از رایجترین علل تعارض بین زن و شوهرهاست."
در "بررسی ارزشهای جهانی" 2007 به وسیله مرکز پژوهشی پیو ، اشتراک در کارهای خانه پس از وفاداری و رابطه ی زناشویی در ردیف سوم فهرست عوامل موفقیت ازدواج قرار گرفت.
به گفته دانشمندان حتی تخمینهای محافظهکارانه نشان میدهد که زنان حدود دو سوم کارهای خانه را انجام میدهند.
اما تحقیقی که اخیرا در دانشکده ارتباطات انسانی هیو داونز در دانشگاه ایالتی آریزونا انجام شد، نشان میدهد که زنان و مردان در این مورد نظرات متفاوتی دارند.
روزی که سند ازدواج را امضا می کرد، خودش را سوار بر ابرهای می دید. انگار دنیا مال او بود، رویاهایش به واقعیت تبدیل شده بود. آینده ای خوش و زیبا را در ذهنش می ساخت. آن روز فکر جدایی از ذهنش هم عبور نمی کرد. امروز بیش از 24 سال ندارد اما کوله باری از تجربه تلخ روی شانه هایش سنگینی می کند.
ماجرا از آن روزی شروع شده که دعواهای کوچک زن و شوهری، خانه را تبدیل به جهنمی کرده و شوهر تصمیم به طلاق زن گرفته است. دختر فکر می کند، می تواند مانع این طلاق شود، اما افسوس که نه تنها نتوانست از صدور حکم طلاق جلوگیری کند، بلکه حتی نتوانست مهریه اش را بگیرد.
کلام قاضی را که به او گفته بود تنها می توانی لوازم شخصی و مقدار کمی از لوازم منزل را که با خود آوردی از شوهرت پس بگیری، باور نمی کرد. اعتراض و فریادهایش به جایی نرسید چون خودش این گونه متعهد شده بود در آن هنگام که خود را سوار بر ابرها می دید، شوهرش هنگام عقد نکاح در سند ازدواج ذکر کرده بود زوجه حق مهر خود را ساقط کرده و او بی آن که بداند چیست، آن را امضا کرده بود. قبل از ورود به بحث ابتدا به تعریف شرط می پردازیم.
برخی حقوقدانان و فقها شرط را این گونه تعریف کرده اند، امری که وقوع یا تاثیر عمل یا واقعه حقوقی خاص به آن بستگی داشته باشد، مانند شرایط صحت معامله که قصد، رضا، اهلیت، مشروعیت جهت معامله و معین بودن موضوع بیان شده است.
در تعریف دیگر شرط آورده اند: توافقی که برحسب طبیعت خاص موضوع یا تراضی طرفین در شمار توابع عقد آمده است بنابراین شرط، تعهدی است که ضمن تعهد دیگر درج می گردد و در اثر این امر، بستگی و روابط میان آن دو تعهد ایجاد می شود که شرط، صورت تعهد تبعی به خود می گیرد.
شروط موجود در قباله ازدواج: ضمن عقد نکاح یا عقد خارج لازم زوجه شرط کند هرگاه طلاق بنا به درخواست او نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او به دست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل نماید.
ضمن عقد نکاح به زوج، زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر می دهد که در موارد مشروحه زیر با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز از دادگاه پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه نماید و نیز به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر می دهد تا در صورت بذل از طرف او قبول بذل نماید. مواردی که زن می تواند حسب مورد از دادگاه تقاضای صدور اجازه طلاق کند، به شرح زیر است:
ادامه مطلب ...آیا تا به حال شده است که با همسر ، دوست و یا رییس تان در مورد موضوع مهمی صحبت کنید و او اصلا متوجه گفته های شما نشود و کاملا نسبت به آن بی تفاوت باشد؟ معمولا این حالت موقعی رخ می دهد که زبان شما با زبان طرف مقابل کاملا مغایرت دارد!
خانم ها اغلب با زبان احساس صحبت می کنند و بیشتر تمایل دارند در مورد اهداف و آرزوهای شان با همسرشان گفت و گو کنند. ولی متاسفانه بیشتر آقایان با این زبان آشنایی ندارند و ترجیح می دهند تنها با زبان عقل و منطق حرف بزنند .
اغلب مشکلات زناشویی دقیقا از همین نقطه آغاز می شود. زیرا خانم ها متوجه نیستند که آقایان به طور طبیعی و غریزی بدین صورت رفتار می کنند . بنابراین مشکل از این جا نشات می گیرد که زن و شوهرها با یک زبان مشترک با یکدیگر گفت و گو نمی کنند! خیلی به ندرت اتفاق می افتد که بتوانید به اجبار آقایان را وارد مسایل احساسی کنید و از آن ها بخواهید مانند شما فکر کرده و ابراز احساسات کنند. ناراحت شدن و عصبانیت نیز در این گونه موارد هیچ فایده ای ندارد. در این حالت بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که از یک ابزار ارتباطی قدرتمند استفاده کنید تا آن ها به راحتی متوجه نیازها، عواطف و احساسات شما بشوند.
ادامه مطلب ...خجالت یا کمرویی از احساس خودکم بینی سرچشمه می گیرد و در برخی موارد آنقدر شدت می یابد که تمامی شخصیت فرد را تحت تأثیر قرار می دهد، به طوری که چنین فردی از انجام اعمال روزمره زندگی اجتماعی باز می ماند و بسیاری از موقعیت ها و فرصت های اجتماعی خود را به سادگی از دست می دهد. چنین فردی از حضور در جمع دچار ناراحتی می شود که این حالت در وضعیت جسمانی او نیز اثر می گذارد.
به دیگر سخن کمرویی به یک مشکل روانی، اجتماعی و آزاردهنده شخصی مربوط می شود که همواره به صورت یک ناتوانی یا معلولیت اجتماعی ظاهر می گردد. به کلام ساده، خجالت (کمرویی) یعنی ترس از رویارویی با افراد ناآشنا. زیرا کمرویی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن فرد از روبرو شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی می گریزد. کمرویی، مخفی شدن از انظار و احساس عجز در عین توانمندی است. احساس کمرویی افرد همیشه در برابر انسانها متبلور می شود نه حیوانات، اشیا و موقعیت های طبیعی و جغرافیایی.
● آیا خجالت یک نوع بیماری است؟
بدون هیچ تردیدی می توان گفت که خجالت یک نوع بیماری است. این حالت همچنین علامتی است بر بیماری روانی. افراد خجالتی در برابر آنان که به طور واقعی شهامت دارند، کمرو و احمق به نظر می رسند. بسیاری از افراد کمرو با دیگران دوستی نمی کنند و گروهی دیگر در تمام زندگی ازدواج نمی کنند و مجرد باقی می مانند. فراموش نکنید که خجالت واقعی اگر به خاطر بیم از ناتوانی و سستی روانی باشد، عذاب دایمی را به دنبال خواهد داشت.
ادامه مطلب ...مقدمه
آیا تا به حال شده است وقتی واقعا ناراحت هستید بخندید ؟ آیا تا به حال اتفاق افتاده است که وقتی واقعا ترسیده اید عصبانی شده باشید و رفتار عصبی و آزارنده ای از خود نشان داده باشید ؟ یا وقتی خودتان احساس گناه کرده اید فرد دیگری را سرزنش کرده باشید ؟
همه ما کم و بیش تجربیات مشابهی در این زمینه داریم. اما چرا انسان گاهی اوقات در پاسخ به موقعیت های خاص عکس العمل مناسب و در خور موقعیت نشان نمی دهد و با نشان دادن عکس العمل های ناسازگار با موقعیت شرایط را از آنچه هست خرابتر می کند ؟
ما در این مجال سعی داریم نقش لایه های عمیق احساسات را در شکل گیری شخصیت ، روابط بین فردی و خصوصا روابط زناشویی بررسی کنیم.
● حقیقت گویی به خود
درباره نقش مثبت حقیقت در سلامت روحی و روابط بین فردی مقالات بی شماری به چاپ رسیده است و ما در این بحث قصد تکرار این موارد را نداریم و تنها سعی داریم از زاویه ای اختصاصی تر نقش حقیقت گویی به خود را در روابط زناشویی بررسی کنیم. واقعیت این است که ما معمولا بزرگترین و مخرب ترین دروغ ها را به خود می گوییم و با توجه به نقش عظیم روابط عاطفی در پایداری و کیفیت روابط زناشویی ، دروغ های عاطفی و سرکوب احساسات خود ، بزرگ ترین تهدید ها برای زندگی زناشویی هستند.
ادامه مطلب ...شناخت صحیح و درک زن ها
به گفته ی روان شناسان، اغلب مردها باورهای نادرستی در مورد زنان دارند که اغلب گله گذاری های آنان را شامل می شود. این باورهای غلط ناشی از عدم شناخت صحیح و عدم درک روحیه ی لطیف زن هاست و آن ها را برای شناخت بیش تر آقایان از همسرانشان بیان می کنیم:
● هفت باور نادرست مردها درباره ی زن ها
1) زن ها سیری نا پذیرند
2) حفظ و نگهداری آن ها مشکل است
3) زن ها می خواهند مردها را کنترل کنند
4) زن ها حسود هستند
5) زن ها زیاده از حد احساساتی هستند
6) زن هایی که قوی و توانا هستند، نیازی به مراقبت ندارند
7) زن ها آزادی مرد را مختل می کنند
▪ باور غلط: زنها سیری ناپذیرند
مردها،تمایل و گرایش همیشگی زن مبنی بر بهبود و اصلاح کارها را با پر توقع بودن و سیری ناپذیری مزمن او اشتباه گرفته اند. این طبیعت زن است که به فکر بهبود، اصلاح و ارتقاء همه چیز است.
زنها- دست کم بیش تر آنها- بسیار کم توقع اند و می توان به راحتی با کوچک ترین چیزها خوشحالشان کرد. با یک لبخند، اظهار محبت و دلتنگی در آغوش گرفتن و ... خواهید دید چطور از شادی لبریز خواهند گشت.
▪ باور غلط: حفظ و نگهداری زن ها مشکل است
واقعیت این است که حفظ و نگهداری روابط صمیمی مشکل است. زن ها می خواهند رابطه شان سالم و صمیمی باشد و بدین جهت ازمردها توقع دارند برای این منظور وقت بگذارند و بر روی صمیمیت رابطه تلاش کنند.
ادامه مطلب ...به چه فکر می کند؟
در این قسمت سعی شده تا به تمام آقایونی که در زندگی خود مرتکب خیانت شده اند، نشان دهیم که برداشت واقعی نامزد و یا همسرانشان در مورد آنها چگونه است. به این منظور چکیده ای از متن "دوستی های معمولی" نویسنده: دکتر پی گلاس را با هم مرور میکنیم . 10 سوال زیر مطالبی هستند که خانم ها زمانیکه پی می برند فرد دیگری به تازگی وارد زندگی همسرشان شده در سر میپرورانند. این بخش را به دقت مطالعه کنید تا پیش از اینکه پای خود را فراتر از خط قرمز خیانت بگذارید، بدانید که ممکن است چه آسیب های روحی روانی به همسرتان وارد آورید.
● مقوله بدعهدی
پس از اینکه خیانت و بد عهدی وارد زندگی مشترک شد، خیلی اوقات دانستن جزییات مطالب و جستجو و تفحص در مورد آنها به منزله بهترین راه برای درک عمق فاجعه به شمار می رود. از این طریق فرد قادر می شود تا علل بی تفاوتی همسرش نسبت به خود را پیدا کرده و سرانجام می تواند کاری انجام دهد که فضای رمانتیک از دست رفته دو مرتبه به زندگی شان باز گردد.
10 سوال زیر، کاوشی است برای اکتشاف دلایل بروز خیانت و مسایلی که در ورای آن نهفته است. برخی از آنها سوالاتی هستند که برای روشن کردن نوع رابطه، بحث پیرامون این فرایند، مانند ماده اولیه ای است که شما را قادر می سازد تا بعدها بتوانید بنای اصلی زندگی خود را بر پایه آن استوار نمایید.
ادامه مطلب ...در هر سنی که باشیم، برای این که زندگی شاد و موفقی داشته باشیم، نیاز داریم دانش و مهارت های زندگی خود را افزایش دهیم. به عبارت دیگر، هر زن و مردی، وقتی آگاهی های خود را بالا برند، می توانند بر ذهن خود مدیریت کنند، خود را تغییر داده و انرژی، احساس ها و عواطف خود را در جهت مثبت به کار گیرند و زندگی خود و زندگی مشترک را در هر سنی که باشند، بهبود بخشند و حتی آن را به بهشت تبدیل نمایند. در این راستا، سلسله نوشتاری را تحت عنوان کلی زندگی زمانی زیباست که زیبا زندگی کردن را آموخته باشیم. شروع کرده ام:
خانم ها چگونه تشخیص می دهند که همسرشان به آنان دروغ می گوید؟ چرا خانم ها روابط، احساس ها، علایم کلامی و غیرکلامی، پیام های محسوس و نامحسوس دیگران را قوی تر از آقایان می گیرند و به نکات ناگفته بهتر پی می برند. لطفاً موضوع را پی گیری فرمایید:
ـ آقایان توجه کنند که:
خانم ها علایم شنیداری، دیداری، کلامی و غیر کلامی را به سرعت می گیرند و هماهنگی یا عدم هماهنگی بین آن ها را به راحتی در افراد تشخیص می دهند. درنتیجه در گفت وگوهای رو در رو:
با توجه به این که مغز زن، صداها را به سرعت تفکیک و طبقه بندی می کند و حرکت های بدن و ایما و اشاره ی طرف مقابل را زیر نظر می گیرد:
ادامه مطلب ... راه برای حفظ علاقه در رابطه ی زناشویی!
1- زن خود را گرامی بدارید . به شوهر خود احترام بگذارید.
نیاز احساسی یک زن، ارجمند شمرده شدن است و این امر، وظیفه شماره یک شوهر به شمار می رود. بدین معنا که احساس او را دوست بدارید و برایش ارزش قایل شوید؛ او اولویت شماره یک شما محسوب می شود.
نیاز اصلی احساسی یک مرد این است که از سوی همسرش مورد احترام قرار گیرد. هنگامی که او به خانه می آید دوست دارد احساس کند دست کم یک نفر در دنیا وجود دارد که فکر می کند او مهم است. این بدان معناست که هنگامی که او وارد خانه می شود، تلفن را کنار بگذارید.
2- مثل دو دوست خوب با یکدیگر رفتار کنید.
زیر سایه ازدواج، یکی از موهبت های الهی که به عروس و داماد اعطا شده است، این است که آنها باید دوست های خوبی برای یکدیگر باشند.
ویژگی عمده دوستی این است که هر کس به احساسات و نیازهای طرف مقابل احترام بگذارد و برای آنها ارزش قایل شود. ارزش قایل شدن یعنی، آنچه که برای شما مهم است برای من نیز مهم باشد؛ این یک روش کلیدی و اساسی است برای آنکه همسرتان احساس کند شما دوستش دارید.
سعی کنید به همه کارهایی که همسرتان برای شما انجام می دهد توجه کرده و به وسیله یک قدردانی صادقانه به آن اعتراف کنید.
خانواده را موسسه یا نهاد اجتماعی معرفی کرده اند که ناشی از پیوند زناشویی زن و مرد است و در ان اعضای خانواده که شامل زوجین و فرزندان و گاهی هم اجداد و نوه هاست براساس همزیستی مسالمت امیز, صفا , صمیمیت , انس و تفاهم مشارکت و تعاون زندگی می کنند. خانواده ها معمولا واحدی کوچک متشکل از حداقل دو یا سه نفر است ولی از نظر اهمیت ان را از مهمترین نهادهای اجتماعی و نخستین منبع سازندگی و پرورش نسل و عالی ترین سرچشمه خوشبختی و غنی ترین منبع عاطفه دانسته اند.
از جمله مظاهر زندگی اجتماعی انسان , وجود تعامل های سالم و سازنده میان انسان ها و برقرار بودن عشق به همنوع و ابراز صمیمیت وهمدلی به یکدیگر است, انسان موجودی چند بعدی است که بخش مهمی از ماهیت پیچیده او را میل به زندگی جمعی و پیوند جویی با همنوع تشکیل می دهد. روان شناسان و سایر متخصصان علوم رفتاری از جمله متخصصانی هستند که با مطالعه ابعاد پیچیده رفتار و انسان و دنیای روانی او برای بهزیستی و دستیابی به سلامت تن و روان اطلاعات و راهبردهای سودمندی را ارایه می دهند تا از این راه رسیدن به زندگی صلح اینده و توام با اسایش برای فرد فرد ادمیان امکان پذیر گردد.
روان شناسان, خانواده را محل ارضای نیازهای مختلف جسمانی و عقلانی و عاطفی می دانند . داشتن اگاهی از نیازهای زیستی و روانی وشناخت چگونگی ارضا و اطفا آنها و تجهیز شدن به تکنیک های شناخت تمایلات زیستی و روانی مهمتر , مسلح بودن به چگونگی ارضا دست و سالم انها ضرورتی انکار ناپذیر میباشد. تحقیقات زیادی در این زمینه مشاهده می شود که دلالت برتایید نقش دلبستگی در پیوند های بزرگسالان و روابط زناشویی رضایت مند میباشد. تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته به طور خاص به بررسی رابطه بین الگوهای دلبستگی و سازگاری یا نگرش نسبت به روابط زناشویی پرداخته اند.
خانواده اصلی ترین هسته هر جامعه و کانون حفظ سلامت وبهداشت روانی است و نقش مهمی در شکل گیری شخصیت فرزندان یعنی پدران و مادران اینده جامعه دارد و هیچ نهاد و مرجعی نمی تواند جایگزین خانواده به ویژه مادر شود. جامعه ای سالمتر و پویاتر است که مادران و پردانی با شخصیت تر و سالمتر وبا اعتقادتر داشته باشد.
ادامه مطلب ...همیشه اینجـوری نـبـوده. درسـتـه؟ هـمـسر شـمـا عـادت داشت وقتی ساندویج از دستتان می افتاد بخـندد و زمین را تمیز کند و فکر میکرد وقتی با کفشهای خود در اتاق راه مـی رویـد چقدر جالب است. خوب البته که این طـور بـود،حداقل همسرتان می خواست شما آنگونه برداشت کنید.
اما همان طـور که همه ما میدانیم، جنس مؤنث اگر نابـغه نباشد، زیرک و باهوش است و همسر شما از این موضوع آگـاهـی داشـته کـه برای بدام انداختن و پایبند نمودن شما مجبـور اسـت امـیـال خـود را سرکوب نموده و از ابراز عقیده در مورد ناپختگی ها و خطاهایتان صرفه نـظـر کنـد. اکنون که دم به تله داده اید، ممکن است دچار دردسر شوید.
بگذارید موضوع را بشکافیم؛اغلب زنها همیشه در حال نق زدن، و اغلب مردها همیشه در حال فریب دادن هستند. خیـلی راحـت بـگویـیـم، ایـن طبـیـعت بـشر است. همچنین می توانید خاطر جمع باشید که آنچه که همسر شما در موردش به نـق زدن می پردازد خطای خود اوست. بسیار خوب، بسیار خوب، فقط در 99 درصد از موارد تقصیر او است. احتمالا وی تصور نموده دارای مـقداری اضافه وزن شده و برای کاهش وزن به دلیلی نیاز دارد، اما مـطمیـن باشـید که شما آن نفری نیستید که باید قربانی خبر " چاق شدن" او گردید.
بنابراین از آنجایی که ما می دانیم زن ها بـدون هیـچ دلـیل مشخصی شروع به نق زدن می کنند، مـمکن است بخـواهیم علت واقـعی این عــمل آنها و چگونگی برخورد با آن را بیاموزیم.
ادامه مطلب ...اگر می خواهید یک زندگی شاد و پر از عشق را در طول زندگی خود تجربه کنید ، از هیچ تلاشی برای رسیدن به آن کوتاهی نکنید. هر لحظه از زندگی تان را با عشق و صمیمیت سپری کنید. تنها در این صورت است که می توانید از یک زندگی شاد و ایده آل برخوردار شوید و به همراه فرزندان تان به سمت تکامل و موفقیت گام بردارید. حال برای داشتن یک زندگی گرم و صمیمی به این توصیه ها توجه کنید:
1- وفادار باشید.
یکی از پایه های مهم زندگی مشترک داشتن "تعهد و ایمان" است. وقتی زن و شوهر نسبت به زندگی خود تعهد نداشته باشند خیلی زود نسبت به یکدیگر بی تفاوت شده و زندگی شان رو به فروپاشی می رود. معتقد بودن و ایمان داشتن باعث نزدیکی بیشتر زن و شوهر شده و احتمال خطا و لغزش را نیز در آن ها کاهش می دهد.
2- با یکدیگر دعا کنید.
مطمئن باشید اگر هر شب قبل از خوابیدن برای داشتن یک زندگی شاد و آرام دست به دعا بردارید ، به زودی انعکاس آن را در زندگی خود شاهد خواهید بود. ارتباط برقرار کردن به طرق مختلفی مانند صحبت کردن، لبخند زدن، شوخی کردن و... صورت می گیرد. شما می توانید با گوش دادن به صحبت های همسرتان او را آرام کنید و حتی با پذیرفتن اشتباه خود و گفتن جمله "ببخشید" بار دیگر عشق را به زندگی تان هدیه بدهید. بنابراین برای محکم کردن روابط خود باید تلاش کرده و زحمت بکشید.
وقتی زن و شوهر نسبت به زندگی خود تعهد نداشته باشند خیلی زود نسبت به یکدیگر بی تفاوت شده و زندگی شان رو به فروپاشی می رود.
خاطر نشان میسازد که محیط خانواده، محیط پرورش است و پرورش فضایی سالم و پاک را میطلبد، البته توجهدارید که پرورش تنها به پرورش تواناییهای ذهنی و جسمی محدود نمیشود بلکه پرورش اجتماعی، اخلاقی و آداب ومعنویت نیز در محیط خانواده فراهم میگردد. روشن است که تکیه و عمل به معیارهای الزامی دینی و تکالیف شرعیکه محدود به اعمال خاصی هستند، تنها پرورش دینی و مذهبی را فراهم میسازد. اخلاق دینی و آداب خانوادگی واجتماعی غیر از تکالیف دینی است و معیار در اخلاق و ادب صرف حلال و حرام شرعی نیست. ازاینرو شاید از نظرشرعی با رعایت پوشش معین شده مرتکب عمل حرام نشویم، ولی نمیتوان گفت که از این راه میتوان به کمال نهایی رسید و از نظر اخلاقی نیز هرگز مرتکب عمل ناپسندی نشدهایم. چه بسیار کارهایی که از نظر فقهی شاید حرام نباشندولی از نظر اخلاق دینی و آداب خانوادگی و اجتماعی صددرصد مردود و ناپسند تلقی میگردند. بنابراین در خصوصپوشش صحیح تنها بکارگیری و رعایت معیارهای تکلیفی و فقهی (حلال و حرام) اولیه کافی نیست، لذا اگر عملی و یاپوششی موجب گمراهی و ترتب مفسدهای باشد از نظر شرعی و تکلیفی نیز حرام میباشد.
ادامه مطلب ...خداوند که میداند بیشتر مردم در برابر شهوت و غضب و غریزه جنسی آسیبپذیر هستند چرا این غرایز را در وجود انسان قرار داده تا گناه کنند؟ |
![]() البته چه بسا از نیروی شهوت و غضب سوءاستفادههای فراوانی شود و فتنهها و آشوبها بر پا گردد; اما میتوان گفتبرای شکلگیری خوبان و آشکار شدن چهره زیباییها لازم است هزینههای آن نیز پرداختشود; چنان که برای استحصال چند مثقال طلای زرین لازم است چندین تن سنگهای معدن در سوز و گداز کوره برافروخته شوند و برای دستیابی به یک رگه الماس باید میلیونها سال فسیلها تحت فشارهای مختلف قرار گیرند . جامعه انسانی نیز از این قاعده کلی در نظام دنیا مستثنا نیست . از این رو برای به فعلیت رسیدن خوبان و پیدایش اولیای خدا باید همگان در آن همه فراز و نشیب دنیا قرار گیرند; چنان که برای پیدایی تعدادی فرهیختگان دانش باید آن همه مدارس و مراکز آموزشی راهاندازی و هزینههای بسیار پرداختشود . البته در مسیر پیدایش طلا و الماس و شناخته شدن برترینهای علم و معرفت هر کدام به مقداری در مسیر قرار گرفتهاند، بهرهای از وجود و لذتی از زیباییها بردهاند و مقام و درجهای از علم و معرفت کسب کردهاند . بنابراین، این گونه نیست که همه چیز و همگان فدای تعداد محدودی شده باشد، بلکه هر کس در جایگاه خودش و به مقدار تلاش خودش نقشی ایفا میکند و در برابر آن از دستمزدهای مادی و لذتهای روحی ومعنوی در دنیا و آخرت بهرهمند میشود . این همان تجلی «حکمت» خداوند است که هندسه کلان نظام دنیا را بر آن بنیان نهاده است . البته بر اساس عدالتخود هر کس را به اندازه استعداد و امکاناتش مورد سؤال قرارمیدهد . |
درآمدی بر مفهوم مشاوره
انسان موجودی در آرزوی رسیدن به کمال انسانی خود است، از نقص ها و کاستی ها گریزان و دائما طالب رسیدن به خوشبختی و کمال است و پیامبران و مکاتب الهی که برای نیل انسان به این هدف والای خلقت مأموریت الهی دارند، بهتین راهنمایان بشر برای وصول به سعادت و کمال بشری هستند.
بر این اساس شناخت انسان از خویشتن و درک نیازهای حقیقی خود، اولین قدم برای حرکت در این مسیر معنوی و حیات بخش به حساب می آید و از آنجا که بشر همواره بدنبال دستیابی به الگوهای معنوی و کمال است، در جستجوی پایگاهی الهی و نجات بخش به سراغ الگوهای حقیقی جهان بشریت یعنی انبیاء و اولیای عظیم الشأن الهی رفته است و آنان که از چنین درک و شعوری برخوردار نیستند در طول تاریخ راه را گم کرده اند و به انحطاط و ابتذال و سقوط کشیده شده اند تا جایی که به تعبیر قرآن کریم حتی از حیوانات و چهارپایان نیز مرتبه ای پست تر پیدا کرده اند: اولئک کالانعام بل هم اضلّ و اولئک هم الغافلون (سوره اعراف آیه 179)
آنان همچون چهارپایانند، بلکه گمراه تر و آنها همان غافلانند.
روشن است که علم و دانش از مهمترین دستاوردهای انسان در طول تاریخ است و به میزانی که انسان نایل شده است و پی گیری، تحقیق و جستجو، دقت و مشورت و طلب راهنمایی کردن از دستمایه ای بشر در این راه بوده که موجب رشد و کمال عقلی او شده است ، چنانکه امام علی (علیه السلام) می فرمایند:
مَن شاوَر الرِّجالِ شارَکَها فِی عُقُولِها، کسی که با بزرگان (صاحبان رأی و نظر صائب) مشورت نماید، در عقل های آنها شریک خواهد شد.(1)
بسیاری از مردم به خصوص جوانان چنین می پندارند که دینداری با زندگی شاد منافات دارد. کسانی که دیندارترند از شادی کمتر در زندگی برخوردارند و کسانی که به احکام و آموزه های دین کمتر پایبندند در بهره برداری از لذت ها و شادی های زندگی آزادی بیشتری دارند... آیا این پندار صحیح است؟ و اساساً این پندار از کجا شکل گرفته است و منشأ آن چیست؟ |
ریشه یابی ریشه این پندار را می توان در چند مورد خلاصه کرد: 1. نوع برخورد و مواجه ی برخی دینداران که – برخلاف دستورات و آموزه های اخلاقی اسلام – چهره ای عبوس و گرفته دارند و نیز با گلایه و نارضایتی به همه ی مسائل برخورد می کنند. گویی هیچ شادی و نشاطی در وجود آنان یافت نمی شود! 2. مراسم و برنامه هایی که در جامعه ی ما در ایام سوگواری برای پیشوایان و بزرگان دین برگزار می شود، نمود و گستره ی آن نسبت به مراسم شادی و سرور برای آن بزرگواران به مراتب بیشتر است. مثلاً برای عزاداری حضرت اباعبدلله الحسین(ع) معمولاً در ماه محرم و صفر مراسم و محافل برگزار می شود ولی به مناسبت میلاد مسعود آن حضرت تنها یک روز مراسم جشن و سرور برپا می شود، آن هم محدود و مختصر! |
در پایان قرن بیست و یکم عملا مرگ و میر وجود نخواهد داشت. ما انسان ها با استفاده از مزایای فن آوری انتقال مغز جاودان می شویم. تا آنون حیات و زندگی ما به طول عمر سخت افزارمان گره خورده بود. وقتی سخت افزار در هم می شکست آار ما تمام بود. اما وقتی آه از مرز بگذریم و خود را درون فنآوری رایانه جای دهیم، ذهن ما به تکامل خود ادامه خواهد داد. امروزه نرم افزار ما نمی تواند رشد آند. زیرا درون مغزی مرآب از تنها 100 تریلیون اتصال و سیناپس گیر افتاده است. عمر نرم افزار ما در آینده دیگر به بقای مدار
محاسباتی مغزمان وابسته نخواهد بود. در واقع روزی خواهد رسید آه هویت و بقای انسان از سخت افزار و بقای آن مستقل خواهد شد. جهانی را مجسم آنید آه تفاوت بین انسان و ماشین محو می شود. جهانی آه مرز میان بشریت و تکنولوژی رنگ می بازد. قرن بیست و یکم به روایت ری آوزویل وعده زمانی را می دهد آه پیوند هوش انسان با هوش مصنوعی ماشین بنیان زندگی بشر را گسیخته کرده و آن را دگرگون می سازد.
حیات اجتماعی, عرصه تلاش, رشد و انحطاط انسان ها است. افراد بشر به دلایل زیادی نمی توانند انفرادی زندگی کرده و عزلت و گوشه گیری اختیار کنند.1 مضافاً این که برای تأمین حوایج فردی و اجتماعی و به فعلیت رساندن استعدادها و رشد عقلی و علمی ناگزیرند اجتماعی زندگی کنند. بنابراین, وجود روابط میان انسان ها از لوازم لاینفک حیات جمعی است. اما آن چه در این روابط مورد سؤال است, چگونگی و حدود ارتباط بین زن و مرد و پسر و دختر است.
در گذشته های نه چندان دور به دلیل آموزه های دینی, سنت های ملی و اجتماعی, حریم و حرمتی بین دو جنس مخالف برقرار بود, حتی پادشاهان برای زنان خود حرم سراهایی داشتند از این رو روابط بین زن و مرد مشکل اجتماعی محسوب نمی شد چنان چه فقدان حریم و محدودیت و آزادی روابط زن و مرد در میان کشورهای غربی و هواداران آن ها نیز از مشکلات این جوامع محسوب نمی شود2 اما امروزه در میان کشورهای اسلامی و برخی از اقوام دینی, به ویژه کشور اسلامی ایران, بر اثر کثرت جمعیت و تکثر نیازمندی های اجتماعی, اقتصادی, سیاسی و فرهنگی که موجب شده حضور زنان همگام با مردان در صحنه های مختلف جامعه فزونی یابد, موضوع روابط بین زن و مرد به یکی از مشکلات مهم اجتماعی تبدیل شده است. با عنایت به این که اسلام جامع ترین و کامل ترین ادیان الهی است و برای همه چیز دستور و قانون دارد, به طور قطع حدود این روابط را نیز روشن و شفاف بیان کرده تا مسلمانان واقعی در این گونه مسایل, موازین شرعی را رعایت کنند و از حریم ها و حرمت ها تجاوز نکنند.
ادامه مطلب ...تعصب و غیرت دینى
تعصب و عصبیت، به معناى حمایت و دفاع کردن است. از دیدگاه امام خمینى (ره): «عصبیت یکى از اخلاق باطنه نفسانیه است که آثار آن مدافعه و حمایت کردن از خویشاوندان و مطلق متعلّقان است، چه تعلّق دینى و مذهبى و مسلکى باشد یا تعلق وطنى و آب و خاک یا غیره آن، مثل تعلق شغلى و».(1) از دیدگاه آموزههاى اسلامى تعصب به دو بخش تقسیم مىشود:
1. تعصب مذموم و ناپسند
اگر حمایت همه جانبه از خود یا متعلقات خود، به گونه اى باشد که او را از درک حقیقت و رسیدن به واقعیات دور کند و تنها معیار انسان در حمایت و دفاع از چیزى، حب و بغض نفسانى باشد نه معیارهاى منطقى و دینى چنین تعصبى، مذموم و ناپسند بوده و قرآن مجید از آن به عنوان تعصب جاهلانه نام برده است.(2)
شدت علاقه به افراد و آیین خاص و بغض و دشمنى با دسته اى و آیین دیگر، و نیز سودجویى و ریاست طلبى و نداشتن تقواى لازم، از ریشههاى چنین تعصبى به حساب مىآید.
2. تعصب ممدوح و پسندیده
در صورتى که حمایت انسان و تعصب او، فقط به جهت دفاع از حق بوده و هیچ گونه حب و بغض نفسانى نداشته باشد، چنین تعصبى ممدوح بوده و از بهترین صفات کمال انسانى و اخلاق پیامبران و اولیاى الهى به حساب مى آید.
امام خمینى در این رابطه مى فرماید: «دو علامت آن این است که حق با هر طرف هست، از آن طرف حمایت کند گرچه از متعلقان او نباشد، بلکه از دشمنان او باشد. چنین شخصى از حمایت کنندگان حقیقت و در زمره طرفداران فضیلت و حامیان مدینه فاضله به شمار آید و عضو صالح جامعه و مصلح مفاسد جمعیت است».
در روایتى از رسول خدا (ص) آمده است: «تعصب حرام آن است که خویشان و نزدیکان را کارهاى ناروا و ستم کمک نمایى»،(3) ولى «چنانچه کسى از قوم و عشیره خود بدون ارتکاب به خلاف دفاع کند بهترین انسان ها است».(4) امام على (ع) ضمن تقبیح تعصبات باطل مىفرماید: «فلیکن تعصبکم لمکارم الخصال و محامد الافعال و محاسن الامور»(5) «تعصب شما باید در صفات شایسته و کارهاى نیک و پسندیده باشد».
اسامی 124000 پیامبر در کدام کتابها و کجاها آمده است؟ آیا تمام آنها معجزه داشتند؟
در بحار الانوار روایاتی نقل شده است که تعداد پیامبران را 124 هزار نفر ذکر کرده است . شماری از این روایات عبارت است از:
1 . حضرت رسول میفرماید: «خداوند 124 هزار پیامبر آفریده و من گرامیترین آنان نزد خداوند هستم . . . و 124 هزار وصی آفریده که علی (علیه السلام) گرامیترین آنها نزد خداوند و بهترین ایشان است .» (27)
2 . امام زین العابدین (علیه السلام) فرمود: «هر کس دوست دارد 124 هزار پیامبر با او مصافحه کنند، امام حسین (علیه السلام) رادر نیمه شعبان زیارت کند; چرا که ارواح پیامبران از خداوند برای زیارت حضرتش اذن میگیرند و به آنان اجازه داده میشود و پنج نفر از ایشان اولوالعزم هستند» . (28)
3 . ابوذر (ره) از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال کرد: پیامبران چند نفرند؟ حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «124 هزار پیامبر . . . .» (29)
4 . شیخ صدوق (ره) در کتاب اعتقادات میفرماید: «عقیده ما (شیعه امامیه) در تعداد انبیا این است که آنان 124 هزار نفرند و هر کدامشان وصیای دارند .» (30)
مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر «المیزان» ، بعد از ذکر روایت ابوذر (ره) در تعداد انبیا، میفرماید: «قسمت اول این حدیث که مشتمل بر تعداد پیامبران است، از مشهورات است که شیعه و سنی در کتبشان نقل کردهاند . صدوق در «خصال» و «امالی» از حضرت رضا (علیه السلام) از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و از زید بن علی از اجدادش از امیرالمؤمنین (علیه السلام) و ابن قولویه در «کامل الزیارة» و سید در «اقبال» از امام سجاد (علیه السلام) و در «بصایر الدرجات» از امامباقر (علیه السلام) روایت کردهاند . (31)
معنای عالم ذر و تعهد انسان به خداپرستی در این عالم چیست؟
در این باره توجه به چند نکته لازم است:
الف) هیچ موجودی در وجود یافتنش دارای اختیار نیست و وجود انسان نیز از این قبیل است و عالم ذر، ربطی به آن ندارد.
ب) در مورد عالم «ذر» در میان دانشمندان، مفسران، متکلمان و محدثان، گفت و گوهای زیادی واقع شده است و این، نشانگر پیچیدگی موضوع (عالم ذر) می باشد.
خدای سبحان در قرآن کریم می فرماید: « به خاطر بیاور زمانی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، «ذریه ی» آنها را برگرفت و آنان را گواه بر خودشان گرفت و از آنها پرسید: « آیا من پروردگار شما نیستم؟ آنان همگی گفتند: آری، ما گواهی دادیم. این کار را خداوند به خاطر آن انجام داد که در روز قیامت نگویید ما از این موضوع –توحید و معرفه الله – غافل بودیم». 1
حال، این ظهور و بروز ( در عالم ذر) که واقع شده، به چه صورت انجام گرفته است و منظوراز عالم ذر چیست؟
1. محدثان در پاسخ می گویند: در بعضی از احادیث آمده است : فرزندان آدم تا پایان دنیا به صورت ذرات کوچکی از پشت آدم خارج شدند و فضا را پر کردند؛ در حالی که دارای عقل و شعور بودند و قادر بر سخن و تکلم بودند. خداوند از آنان پرسید: آیا من پروردگار شما نیستم؟ همگی در پاسخ گفتند. آری و به این ترتیب ، پیمان نخستین بر توحید گرفته شد.
2. گروهی از مفسران چنین می گویند: منظور از «ذر» ذرات نخستین وجود انسان (نطفه) است که از پشت پدران به رحم مادران انتقال یافت و به تدریح در عالم جنین، به صورت انسان کاملی درآمد و در همان حال، خداوند استعدادهایی به او داد تا بتواند حقیقت توحید را درک کند. از این رو، عالم ذر، عالم جنین است و سوؤال و پاسخ، به زبان حال صورت گرفته است.
3. منظور از عالم «ذر»، عالم ارواح است؛ یعنی، خداوند در آغاز، ارواح انسان ها را آفرید و مخاطب ساخت و از آنان اقرار بر توحید گرفت.
مفهوم طرب و موسیقی لهوی چیست؟ و چگونه می توان موسیقی های مجاز از غیر مجاز را تشخیص داد؟پاسخ:درباره موسیقی لهوی دیدگاههای متفاوتی در میان بزرگان و فقهای ما وجود دارد که در اینجا به برخی منظرها که شاخص هایی را مطرح می کنند بسنده می کنیم.
طرب در لغت یعنی شاد شدن، اهتزاز و جنبش از شادی و نشاط و مطرب یعنی شادی آور، چیزی که ایجاد هیجان و نشاط کند. منظور از موسیقی مطرب با توجه به معنای لغوی و آنچه بزرگان گفته اند، این است که؛ «حالت غیرعادی از نظر وجد و نشاط به وجود آورد.»
آیت الله فاضل لنکرانی(ره) می نویسد: «مقصود از طرب، تحول غیر اختیاری است (که) در مستمع پیدا می شود.»
آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ این پرسش که؛ برخی حالت طرب را تشبیه به حالت مستی کرده اند، چه دلیلی براین تشبیه وجود دارد؟ آیا چنین حالتی را تاکنون کسی دیده است؟ نوشته اند: از این که بسیاری از انوع غنا مانند مواد مخدر عمل می کند، جای شک نیست؛ منتها در این جا تخدیر از طریق گوش حاصل می شود.»
لهو در لغت؛ یعنی بازی، آنچه مایه سرگرمی باشد و انسان خود را با آن سرگرم کند. و در موسیقی لهوی، به آن نواها و آوازهایی گفته می شود که مناسب مجالس خوش گذرانی و عیاشی است.
آیت الله تبریزی(ره) نوشته اند: «نواختن آلات مخصوصه که مناسب با مجالس خوش گذرانی باشد و گوش دادن به آن، جایز نیست.»
یکی از مشکلات نسل جوان و از جمله شخص شما مسئله¬ی کم رویی است که مانند بیماری¬های روحی دیگر به طور قطع قابل درمان و معالجه است. راه¬های عملی درمان کم¬رویی عبارت¬اند:
1. تلقین: به نظر روان شناسان، تلقین در درمان بسیاری از بیماری¬های جسمی و روحی مؤثر است. این جمله ر همواره با خود تکرار کنید که من از عهده¬ی سخن گفتن در برابر دیگران برمی¬آیم. کم رویی نشانه¬ی ترس از شکست و دلیل بر وحشت از برخورد با اشخاص است. این ضعف روحی را با فرار از معاشرت نمی¬توان رفع کرد بلکه باید خود را به حشر و معاشرت با مردم مجبور سازید و در مقابل انکار نفس از خود بپرسید که چرا ازاین شخص یا از این جمعیت می¬گریزم؟ ترس یا اضطراب، اساس تمام حرکات عصبی است. اگر نمی¬توانید در جمع سخن بگویید و یا دچار مشکل می¬شوید دلیلش ترس درونی است. علی(علیه السّلام) می¬فرماید: (( بیان الرجل ینبی عن قوة جنانه؛ سخن آدمی حاکی از درجه¬ی قدرت روحی او است.))1
ترس از روبه رو شدن با مردم، ترس مذموم و موهوم است. علی(علیه السّلام) می¬فرماید: (( کسی که می¬ترسد به مقصد نمی¬رسد.))2
با تلقین به قدرت و تظاهر به نترسیدن بخشی از مشکل حل می¬شود. یکی از گویندگان مشهور انگلیسی در قرن نوزدهم اقرار می¬کند که در طول چند هفته قبل از نخستین خطابه-ای که قرار بود ایراد کند چنان ناراحت بود که آرزو می¬کرد پیش از فرا رسیدن روز معقود پایش بشکند تا از حضور درمجلس معاف گردد، او موقعی که به طرف کرسی خطابه می¬رفت آن چنان از وحشت و اضطراب خود را می¬باخت که قیافه¬ی رقت باری پیدا می¬کرد. عاقبت روزی تصمیم گرفت در وضع خود به درستی تأمل کند، با خود گفت: هنگام سخنرانی چه خطری ممکن است برای من پیش بیاید؟ هیچ چیز مهمی اتفاق نخواهد افتاد. اضطراب شدید او با این جمله مرتفع شد و متوجه شد که خیلی سخن می¬گوید و در نتیجه یکی از بزرگ¬ترین گویندگان عصر خود گردید.
آیا دین میتواند شادی مورد نیاز انسان را تامین کند؟ آیا تعالیم مذهبی و دستورهای دینی مانع شادی و شادمانی انسان نمیگردد؟ برای مثال، آیا سفارش به گریه و عزاداری موجب غم و اندوه و افسردگی انسان نمیگردد؟ ترانه ترابیان/گرافیک |
![]() خواندن دعایی با شور و حال و نمازی با حضور قلب، نجوایی شبانه و زمزمهای عاشقانه، کمک به انسانی افتاده، نوازش یتیمی غمگین، سیر کردن گرسنهای بینوا، زیارت بارگاه انسانی پاک، دیدار وابستگان و گفتوگو با دوستی صمیمی که همگی از سفارشهای دین و تعالیم پرمحتوای آن است، همان سرور و نشاطی را به دنبال دارد که دیدن بهار طربانگیز و صبح پرلطافت و قطرهای شبنم بر رخسار گل سرخ و زمزمه جویبار و وزش نسیم روح فزا . هر دو نوع شادی برگرفته از یک حقیقت و هر دو جلوهای از زیبایی وعظمت و کمال خداوند بزرگ و کریم است . نگاهی گذرا به تعالیم دینی نشان میدهد، شادی و سرزندگی از آثار ایمان مذهبی است; چرا که مذهب بر زمینههای پیدایش شادی سفارش کرده و نشانههایش را ستوده است . نداشتن نگرانی و اضطراب و غم و اندوه و رسیدن به اطمینان قلبی اساس هر نوع شادی است و این ممکن نیست مگر با ایمان به قدرت مطلقی که سرچشمه همه نیکیها است . (1) به همین دلیل، عمیقترین و عالیترین شادیها و سرورها از آن مردان پاک سیرت و آشنا با خداوند است . در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میخوانیم: «رکعتان فی جوف اللیل احب الی من الدنیا و مافیها; دو رکعت نماز در دل شب نزد من از دنیا و آنچه در آن است، ارزندهتر و دوست داشتنیتر است .» (2) |
پاسخ :
معنای تکلیف:
تکلیف آن است که کسی را آگاه سازند که باید کاری انجام دهد یا ترک کند تکلیف در اصطلاح فقه عبارت است از: الزام خداوند بندگان را به انجام دادن و یا ترک عملی، این بعث و الزام را تکلیف گویند و شخص را مکلّف و آنچه را که مورد امر و یا نهی قرار گرفته است مکلّف به خوانند.
تکالیف الهی بر پنج نوع است: وجوب، حرمت، استجاب، کراهت، اباحه و آنها را احکام تکلیفیه نامند.[1]
تکلیف مداری یا حق محوری
ممکن است گفته شود آیا به جای تکلیف مداری بهتر نیست از حق خواهی سخن گفته میشد و ادیان حق محور میبودند؟ چرا در دین به جای حق از تکلیف سخن گفته میشود؟ آیا بهتر نیست بگوئیم تکلیف مداری مناسب انساهای قرون گذشته است نه متناسب با انسان معاصر؟ در پاسخ به این محور از مساله تکلیف باید دانست: حق و تکلیف از یکدیگر قابل تفکیک نیستند بلکه از مقولة تضایفند؛ یعنی تحقق یکی بدون دیگری امکانپذیر نیست کسی که از یک جهت نسبت به دیگران حق دارد، از جهت دیگر تکلیف و وظیفه دارد. اگر حکومت نسبت به مردم وظایفی دارد، حقوقی نیز بر آنان خواهد داشت. و اگر مردم بر حکومت حقوقی دارند، وظایفی نیز خواهند داشت.
امام علی ـ علیهالسلام ـ نیز دربارة تلازم حق و تکلیف میفرماید:
«حق به سود کسی جاری نمیشود، مگر اینکه علیه او نیز جاری خواهد شد، و علیه کسی جاری نمیشود، مگر این که له او هم جاری خواهد شد. این تنها خداوند است که حق در مورد او یک جانبه است؛ یعنی له او است و نه علیه او. با این حال خداوند نیز از باب تفضل در برابر حق عبادت خود بر بندگان، پاداش مضاعف اعمال نیک آنان را بر خود لازم نموده است.»[2] و سپس حقوق متقابل حکومت و مردم را بیان میکند.[3] از اینرو نمیتوان گفت حق محوری یا تکلیف مداری یعنی نمیتوان تکلیف را مخالف حق و ناسازگار با آن تلقی کرد و خواهان حذف آن بود زیرا همانگونه که گفتیم حق و تکلیف متضایف و متلازمند و وجود یکی مستلزم دیگری است یعنی هر جا حقی باشد تکلیفی آنجا وجود دارد و هر جا تکلیفی باشد در آنجا حقی وجود دارد.
مقصود از دنیای مذموم چیست؟ این که در حدیث میفرمایند: «حب الدنیا راس کل خطیئة» ; منظور چیست؟ اعظم شاکری |
![]() «دنیا» یعنی مجموعه عناوین اعتباری که انسان در نهان و نهاد خود بافته و میسازد; همین من و مایی که برخی به آن مبتلایند: نظر من این است، دلم میخواهد فلان کار را بکنم، دلم میخواهد این طور بپوشم و ... . البته میتوان از شر اینها نجات پیدا کرد، این کار شدنی و این راه رفتنی است و همه ما باید بکوشیم با «مراقبت مستمر» آن را طی کنیم . |
شکی نیست که محیط آرام و سرشار از محبت و انس و الفت، خواسته¬ی همه¬ی افراد جامعه است و وظیفه والدین است که این شرایط را در محیط خانواده حاکم کنند، ولی متأسفانه گاهی به دلیل عواملی که معمولاً ریشه در فرهنگ دارد، این خواسته¬ی فرزندان نادیده گرفته می¬شود و مشکلات روحی و روانی برای جوانان به وجود می¬آید. دراین وضعیت فرزندان چه باید بکنند؟
به طور کلی سه راه پیش روی فرزندان می¬باشد. 1- برخورد و مقابله با والدین؛ 2- فرار از خانه؛ 3- رفق و مدارا و سازگاری. بدیهی است که برخورد قهرآمیز با والدین جز پیچیده¬تر کردن اوضاع نتیجه¬ای ندارد، فرار از خانه نیز با وجود مشکلات اجتماعی به ویژه برای خواهران تصمیم عقلایی نیست، بنابراین تنها راه باقی مانده همان سازگاری با محیط خانواده است. هر چند انتخاب این روش برای فرزنان سخت است، اما مطمئن¬ترین راه است. در این میان خویشاوندان نقش بسزایی در تعادل و استحکام خانواده دارند که متأسفانه از آن محروم می¬باشید. با توجه به این که حضرت عالی خواهری تحصیل کرده و با شخصیت هستید و از نظر مالی تا حدودی مستغنی از دیگران می¬باشید می¬توانید با توکل به خدا و تدبیر و برنامه¬ریزی، زندگی خوبی برای خود و دیگر خواهرانتان ترسیم نمایید. در شرایط کنونی سعی کنید اوقات خود را در خارج از منزل در محیط مدرسه و یا کتاب خانه بگذرانید تا با والدین کم¬تر مواجه شوید. برخوردهای تند والدین حاکی از شرایط نا متعادل روحی آن ها و اعتیادی است که به آن مبتلا هستند. باید این واقعیت را بپذیرید و خود را با آن تطبیق دهید تا ان شاء الله زمینه¬ی ازدواج فراهم گردد.
آن چه مهم است، حفظ خون سردی و امیدواری است به جنبه¬های مثبت زندگی و به لطفی که خداوند در حق شما داشته تا با وجود شرایط سخت، تحصیل خود را به پایان رسانده و به شغل مقدس معلمی بپردازید. از این فرصت استفاده کنید و با استفاده از سخنان پیشوایان دین که همگان را به مدارا کردن با دیگران فرا خوانده¬اند، توان تحمل و مقاومت خود را بالا ببرید. امام باقر(علیه السّلام) می¬فرماید: ((صلاح و مصلحت کلی زندگی همانند ظرفی است که دو سوم آن هوش مندی و کیاست و یک سوم آن تغافل است.))1
تغافل به معنای نادیده گرفتن لغزشها و تحمل امور است. کسانی که تغافل نمی¬کنند همواره در رنج و عذاب به سر می¬برند. علی(علیه السّلام) می¬فرماید: (( کسی که تغافل نکند و از بسیاری از امور چشم¬ پوشی ننماید، زندگیش تیره و تار خواهد بود.))2
افسردگی (depression) حالتی احساسی است که مشخصهاش اندوه، بیاحساسی (apathy) ، بدبینی (pessimism) و احساس تنهایی است . این بیماری که امروزه از شیوع بالایی در میان مراجعه کنندگان به کلینیکهای روانپزشکی برخوردار است، دارای تظاهرات متنوع و زیادی بوده که از مهمترین آنها میتوان به اختلالات خواب اشاره نمود . تحقیقات نشان میدهد 75 درصد از بیماران افسرده مشکلی در خواب (چه به صورت بی خوابی و چه پرخوابی) دارند و همچنین علایم این بیماران در هنگام صبح تشدید میشود . نکته جالب و قابل توجه و مورد بحث ما این است که در این بیماران چگالی (rem حرکتسریع چشم) در نیمه اول خواب و همچنین کل زمان rem افزایش یافته و فاصله میان به خواب رفتن تا شروع اولین دوره rem یعنی ( latency - rem) کم شده و مرحله 4 خواب نیز کاهش مییابد . (1)
پس به عبارت سادهتر میتوان گفت، افراد افسرده زمان بیشتری را در مرحله خواب rem به سر میبرند . یعنی به میزان بیشتری نسبتبه سایرین خواب میبینند .
حال ببینیم، این موضوع چه ارتباطی با نماز صبح دارد، یعنی نماز صبح چه اثر درمانی میتواند در این بیماران داشته باشد؟
به طور متوسط 20 - 15 دقیقه طول میکشد تا یک فرد معمولی به خواب رود . پس در عرض 45 دقیقه وارد مراحل 3و4 خواب شده که این مراحل عمیقترین مراحل خواباند . یعنی بیشترین تحریک برای بیدار کردن فرد در این مراحل لازم است . حدود 45 دقیقه پس از مرحله4 است که نخستین دوره حرکات سریع چشم (rem) فرا میرسید . هر چه از شب میگذرد، دورههای rem طولانیتر و مراحل 3و4 کوتاهتر میشود . بنابراین در اواخر شب، خواب شخص سبکتر شده و رؤیای بیشتری میبیند (یعنی خواب rem اش بیشتر میشود). پس قسمت اعظم خواب rem در ساعات نزدیک صبح بوقوع میپیوندد . و از طرفی دیدیم که یکی از مشکلات مهم بیماران افسرده، افزایش یافتن طول خواب rem و خواب دیدن زیاد است . از این جهتیک مبنای مهم در تولید داروهای ضد افسردگی ایجاد داروهایی است که کاهش دهنده مرحله rem خواب باشند (از جمله داروهای ضد افسردگی سه حلقهای) .
آیا احضار روح و ارتباط طرفین زنده و مرده امکان دارد؟ |
تلاش برای ارتباط با عالم ماورای ماده و احضار ارواح گذشتگان را حتی میتوان در مراسم مذهبی قبائل بدوی نیز مشاهده کرد. چنین باوری از سوی انسان دیروز و امروز، همواره دستآویز کسانی شده است که با باز کردن دکان عوامفریبی و استخدام ابزارآلات مخصوص با لطایفالحیل، مدعی ارتباط با عالم ارواح شده، مطامع خود را در این مسیر دنبال کردهاند. بیشک، ارتباط با عالم ارواح، امری ممکن است و سیره ائمه معصوم علیهمالسلام و تجربه تاریخی بشر، این امر را ممکن میسازد و این نوشتار در پی اثبات این نظریه، در راستای پاسخگویی به پرسش یک دانشجوی جستوجوگر است؛ اما این که ارتباط با عالم ارواح و احضار روح، چه گره ای از زندگی فردی و اجتماعی انسان میگشاید، حدیث دیگری است. در آموزههای دینی، احضارکننده روح، دارای جایگاه ویژهای نیست تا چه رسد به این که برای چنین ویژگی او، ثواب و پاداشی در نظر گرفته شود. اگر چنین ویژگی برای زندگی فردی و اجتماعی و حتی اُخروی افراد دستاوردی داشت، به یقین ائمه معصوم علیهمالسلام، شیعیان و یا حتی اصحاب خاص خود را به چنین رویکردی ترغیب میکردند و حال این که آن برگزیدگان الهی، شیعیان خود را به انجام تکالیف و پرهیز از گناه، ترغیب و آنان را از رفتار بیهودهای که فرصت عبادت خداوندی و تلاش در آبادانی دین و دنیا را از آنان میگیرد، بر حذر داشتهاند. |
آیا جنیان هم در بهشت و جهنم ما جزاى اعمالشان را مىبینند یا در جاى دیگر؟ |
در این باب جز استناد به ظواهر آیات و روایات راهى دیگر نداریم . اما در مساله دوزخ آیات قرآن قائل به اشتراک دوزخ براى جنیان و انسانهاى کافر است . همچون آیه 13 سوره سجده: «و لکن حق القول منى لاملئن جهنم من الجنة و الناس اجمعین; و لیکن وعده حق و حتمى من است که دوزخ را البته از (کافران) جن و انس پرسازم .» یا در سوره جن آیات 14 و15 چنین آمده است: «و انا منا المسلمون و منا القاسطون فمن اسلم فاولئک تحروا رشدا و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا .» در این آیه از زبان جنیان آمده است: «و برخى از ما مسلمانان و برخى قاسط (منحرف از راه دین و حق - کافر) هستند . پس آنان که مسلمانند رستگارى را پى جستند و اما منحرفین هیزم دوزخاند .» اما درباره بهشت از امام (ع) پرسیدند: آیا مؤمنین از جن به بهشت داخل مىشوند . امام (ع) فرمود: نه، ولى براى خداوند باغهایى بین بهشت و جهنم است که ایشان و فساق شیعه در آن جا خواهند بود . (1) |
در مقاله حاضر پیرامون تمسک به ریسمان محکم الهی، تشریح معنی ریسمان الهی، نکوهش عرض حاجت به دیگران و انواع تمسک به حبل الله سخن گفته شده که با هم آن را از نظر می گذرانیم.
گفتنی است این مطلب از ماهنامه معرفت، شماره 106 انتخاب شده است.
در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فرماید: یا موسی، اذا انقطع حبلک منی لم یتصل بحبل غیری. فاعبدنی و قم بین یدی مقام العبد الحقیر الفقیر. ذم نفسک فهی اولی بالذم، و لا تتطاول بکتابی علی بنی اسراییل، فکفی بهذا واعظا لقلبک و منیرا و هو کلام رب العالمین- جل و تعالی. (1) ترجمه تحت اللفظی عبارت این است که خداوند خطاب به حضرت موسی(ع) می فرماید: هنگامی که ارتباط تو با من قطع شود با هیچ کس دیگری ارتباطی نخواهی داشت. هنگامی که ریسمان تو با من بریده شود هیچ ریسمانی نخواهی یافت. مرا پرستش کن و در مقابل من، مثل بنده ای حقیر و فقیر بایست و خودت را نکوهش کن که نفس از دیگران، اولی به نکوهش است. و به وسیله کتاب من، که تورات است، بر بنی اسراییل برتری نفروش. این کتاب برای موعظه و روشنگری کافی است؛ زیرا کلام خدای متعال است.
ادامه مطلب ...علت لذت نبردن از نماز چیست؟ |
![]() الف) قبل از عبادت، انسان خود را مستعد و مهیا سازد؛ یعنی، به خود تلقین کند که من در صدد نیایش و نماز هستم و سعی کند افکار متفرق را از ذهنش دور کند. ب) سعی کند در بهترین وقت عبادت کند؛ مثلاً، با کسالت - خستگی و خواب آلودگی - وارد نماز نشود؛ «لاتقربوا الصلوة و انتم کسالی». ج) در محیط پر سر و صدا به مناجات نایستد؛ بلکه محیط آرام و ساکتی را انتخاب کند. د) در حین نماز، مصمّم بر مراقبت باشد و اگر احیاناً افکار دیگری به او هجوم آورد، همین که متوجه شد، سعی کند خود را از دام آن افکار برهاند. یکی از عواملی که باعث صفای دل و زدودن حالت قساوت میشود، همین دعاها و نیایشها و نمازهای سازنده است، البته اگر با شرایط ادا شوند. 1. در حالت شادابی و نشاط عبادت انجام شود. 2. توجه کامل به خدا باشد. 3. در محیطی دور از سر و صدا و جنجال انجام شوند. 4. گریه از خوف خدا و اهوال قیامت عامل دیگری است که در صفای دل موءثر است. 5. نشست و برخاست با عالمان و شخصیتهای برجسته و وزینی که خود مظهر صفا و تقوا هستند. همچنین تلاوت قرآن با توجه به آیات الهی نیز موءثر است. |