آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

از کجا بفهمم وعده ازدواج نامزدم دروغ است؟

یکی از موارد اصلی که توسط دختران و پسران جوان به عنوان دلیل دوستی ها و آشنایی های پیش از ازدواجشان عنوان می شود آشنایی به قصد ازدواج است. معمولاً در اینگونه روابط یکی از طرفین به دیگری قول ازدواج داده و از وی می خواهد به منظور شناخت بیشتر مدتی با هم در ارتباط باشند.

اما متاسفانه ممکن است برخی به قول و قرارهایشان وفادار نبوده و تنها قصد سوء استفاده از فرد مقابل را داشته باشند. به همین دلیل لازم است که افراد قادر باشند میان راست و دروغ تمایز قائل شده و خود را از عواقب ناگوار چنین مسئله ای محفوظ بدارند.

معمولاً در رفتار و افکار کسانی که با دادن وعده دروغین سعی در اغفال فرد مقابل دارند نکاتی دیده می شود که با کمی دقت در آنها می توان نسبت به نیت فرد مقابل آگاهی حاصل نمود. 

مهمترین این مسائل و رفتارها عبارتند از

اصرار بر پنهان ماندن رابطه 

معمولاً این افراد اصرار دارند که هیچ یک از اعضای خانواده و حتی دوستان از این ماجرا با خبر نشوند. گرچه ممکن است آنها دلایلی مانند نامساعد بودن شرایط،  ترس از مخالفت اطرافیان و ... را دلیل این درخواست معرفی می کنند اما چون در حقیقت قصد ازدواج ندارند از اینکه شما این موضوع را با دیگران در میان گذاشته و آنها شما را راهنمایی کنند و همچنین به منظور اجتناب از جدی شدن رابطه از طریق مطلع شدن خانواده ها، می خواهند این رابطه پنهان بماند. 

پیشنهاد ازدواج در آغاز آشنایی 

اگر فردی بدون هیچ آشنایی قبلی با شما در همان اولین برخورد پیشنهاد ازدواج داد باید کمی محتاط شوید. چطور ممکن است در اولین برخورد، شخصی چنین پیشنهاد مهمی به شما بدهد بدون آنکه هنوز شما را درست شناخته باشد؟ در چنین مواردی احتمالاً ویژگی های ظاهری مانند زیبایی، وضعیت مالی، تحصیلی و... شما فرد مقابل را تحت تاثیر قرار داده و وی از دادن پیشنهاد ازدواج به شما اهداف دیگری دارد. 

پیشنهاد ازدواج پس از رد درخواست های نامعقول 

اگر فردی که با او آشنا شده اید پس از اینکه شما به درخواست های نامعقول وی در زمینه های مختلف مثل صمیمیت جسمی یا درخواست کمک مالی پاسخ منفی دادید به شما پیشنهاد ازدواج داد بدانید که او تنها به دنبال راهی برای رسیدن به خواسته های خویش است و به محض اینکه نیازهایش ارضا شود قول و قراهایش را زیر پا خواهد گذاشت. 

تمایل نداشتن به صحبت کردن درباره ازدواج 

اگر فردی که به شما قول ازدواج داده از صحبت کردن در این باره طفره می رود دقت خود را کمی بیشتر کنید. اگر ازدواج برای وی یک هدف باشد مانند هر هدف دیگری بریا رسیدن به آن برنامه ریزی نموده و تلاش می کند. به همین دلیل باید در مورد آن با شما صحبت کند تا به کمک هم تصمیماتی اتخاذ کنید و گام هایی بردارید که شما را به هدفتان نزدیک تر کند. مثلاً ممکن است فردی تصمیم بگیرید که در کلاس های آموزش مهارت های زندگی شرکت کند یا به دنبال پیدا کردن شغلی باشد. به هر حال هنگامی که فرد قصد انجام کاری دارد حتماً در مورد آ ن فکر و اقدام می کند. 

موکول کردن ازدواج به سال های بعد 

اگر فردی که با او آشنا شده اید می گوید با آنکه علاقه بسیاری به شما دارد اما حداقل تا پنج سال دیگر شرایط ازدواج را ندارد و از شما می خواهد که به خاطرش صبر کنید، باید در صحت گفته های وی شک کنید. بهتر است دلایل وی را بشنوید و به او بگویید که لازم نیست در شروع زندگی همه شرایط ایده آل باشد و شما از اینکه در کنار وی برای ساختن زندگی تان تلاش کنید لذت می برید.

 

سـوالات دهـگانه و ضـروری قبـل از ازدواج

سـوالات دهـگانه و ضـروری قبـل از ازدواج 

 

 


همواره از شنیدن واژه "ازدواج"، موجی از شادی و هیجانات آن مثل، جشن، حلقه، نامزدی و … از ذهن ما می گذرد، امّا خوب، مراسم عروسی تنها مثل رویایی شیرین یک شبه تمام می شود و بعد از آن چیزی که بسیار مهم است کیفیت زندگی مشترک زوجین در روزهای آینده است. در اینجا با بهره گیری از جدیدترین تحقیقات، به ده نکته از ضرورترین مسائلی که هر کدام از دو طرف، قبل از ازدواج باید بدانند، اشاره می کنیم تا شما دوستان هم یک وقت بی گدار به آب نزنید!
1. نحوه تصمیم گیری: ازدواج به نوعی، رسیدن به یک تفاهم مشترک است که طی گفتگو و صحبت های فی مابین حاصل می شود، در این تبادلات کلامی در عمل نیز باید متعادل باشید، بنابراین قبل از ازدواج، با مطرح کردن افکار و تصمیم های خود، دریابید که طرف مقابل نیز در این موارد با شما هم عقیده است یا خیر؟. البته با صحبت، گفتگو و از همه مهم تر دقّت در شنیدن صحبت های طرفین، بسیاری از این اختلافات نمایان و شاید هم قابل حل باشد.
2. وظایف در زندگی: در مورد نگاه خود به وظایف و زندگی مشترک، آشکارا صحبت کنید، بنا به وضعیت اجتماعی و اقتصادی متفاوت با دهه های گذشته، به نوعی شاید نتوان خیلی مرز مشخصی برای این وظایف و مسئولیتها تعیین کرد و ناخودآگاه باعث بروز مشکل در آینده می شود، بنابراین دیدگاه خود را قبل از ازدواج مشخص کنید.
3. فرزند در زندگی: در مورد علاقه به بچه دار شدن و تعداد آن به توافق برسید. فرزند، بخشی از زندگی مشترک است، از آنجاییکه هر فردی در این مورد و نحوه ی تربیت فرزندان خود، نظری متفاوت دارد و این مسئله خود به نوعی یکی از دلایل ایجاد تنش در کانون خانواده است، بنابراین قبل از ازدواج دیدگاهها و افکار خود را در این زمینه با یکدیگر مطرح کنید و به توافق برسید.
4. عقاید و باورها: شاید با کمی آشنایی فکر کنید که گمشده ی خود را در زندگی پیدا کردید، امّا حقیقت این است که عدم شناخت عقاید دینی، باورها و ارزشهای طرفین، یکی از مهم ترین عوامل بروز چالش ها در زندگی زناشویی می باشد. صادقانه، قبل از ازدواج، عقاید، باورهای خود را بازگو و در عمل نشان دهید، چرا که با گذشت چندی از زندگی مشترک و به خصوص در تربیت فرزندان، عدم تفاهم در این مورد موجب بروز مشکلاتی می شود و شاید هم دیگر نتوانید یکدیگر را تحمّل کنید، البته همواره به یاد داشته باشید در زندگی مشترک انعطاف پذیری و گذشت امری ضروریست.
5. حس مسئولیت و بودن در کنار خانواده: با خود کنار بیایید، یکی از پایه های لازم برای دوام زندگی زناشویی، وقت گذاشتن برای خانواده و بودن در کنارشان است. آیا به آن درجه رسیده اید که بتوانید تعطیلات آخر هفته را با همسر و فرزند خود سپری کنید؟ شاید از دید شما این مسئله خیلی مهم نباشد، امّا همسر و فرزندان آینده تان، از شما انتظار دارند که در تفریحات با آنها همراه باشید و حمایتشان کنید.
6. انتظارات: البته انتظارات و توقعات هر انسانی، به مرور زمان تغییر می کند، امّا نکته ی اساسی این است که هر دو طرف نیاز به احترام و توجه متقابل دارند، با گذشت و درک متقابل می توانید زندگی خود را متدوام کنید.
7. رابطه ی جنسی: شاید برایتان سخت باشد که با فرد مورد انتخاب خود قبل از ازدواج در مورد سکس و مسائل آن سر صحبت را باز کنید، امّا از جهت اهمیت فوق العاده این مطلب در زندگی زناشویی، به تدریج و با زمینه چینی و در نهایت ادب، می توانید نظر یکدیگر را جویا شوید، چرا که عدم رضایت در روابط جنسی، عاملی ویران کننده برای ثبات زندگیست.
8. مسائل مالی: درمورد درآمد و هزینه های زندگی با یکدیگر مشورت کنید، چرا که چیزی نمی گذرد که با عدم توافق در این مسئله، کنترل زندگی از دستتان خارج شده و رو به زوال می رود. بنابراین درباره مخارج، کم کردن هزینه های غیر ضروری با یکدیگر برنامه ریزی کنید و افکار خود را بیان کنید.
9. صرف زمان با یکدیگر: در مورد چگونگی با هم بودن در اوقات فراغت یا یکدیگر صحبت کنید، شاید شما دوست داشته باشید آخر هفته در بستری گرم همراه با همسرتان به تماشای فیلم بپردازید و از لحظات با هم بودن لذّت ببرید، امّا ممکن است وی نظری متفاوت داشته باشد، این مسائل جزئی را شوخی نگیرید و هیچ گاه نگویید:"هرچه تو بگویی!"، چرا که به مروز زمان به دلیل عدم رضایت حس درونیتان، افسردگی روح شما را دربر می گیرد. بنابراین قبل از ازدواج با یکدیگر به توافق برسید.
10. اعتیاد به سیگار، الکل و ...: به عنوان آخرین مطلب ولی در عین حال مهم، به خاطر داشته باشید، دانستن و آگاهی از هر کدام از مصرف مواد اعتیاد آور، سیگار، … در یکی از طرفین و با این آگاهی زندگی مشترک را شروع کردن، به معنای سر کردن و قبول وضعیت وی است. بنابراین قبل از ازدواج ضمن روراست بودن و تبادل نظر در این موارد، در صورت تصمیم قطعی برای ازدواج، باز هم با نگاهی عمقی به این مسئله فکر کنید تا بتوانید کنار بیایید.
منبع:پرشین استار

عملکرد تای چی چوان درتقویت بدن و بهبود سلامتی

1- حفظ سلامتی سیستم عصبی و بهبود توانایی واکنش در مقابل تحریکات بیرونی 

رفتار عادی انسانها توسط  سیستم عصبی کنترل میشود. همکاری بین مجموعه عضلات مختلف، عملکرد عضلات و ارگانها، و همکاری بین سیستم های مختلف بدن، و هماهنگی بین حالتهای درونی و بیرونی، همگی توسط لایه محافظ خارجی مغزی (کورتکس) کنترل میشوند. هنگام انجام تمرینات تای چی چوان، شما باید آرامش جسمی و روحی خود را حفظ کنید. در این شرایط قادر خواهید بود قابلیت کنترل خود را تقویت نموده، محرکهای خارجی را کاهش داده و باعث شوید دوره های هیجان و آرامش در مغزتان بطور متناوب و با ریتمی مشخص اتفاق بیافتد. بنابراین هیجان و آرامش مغزی بخوبی با یکدیگرهمکاری نموده و حسگرهای شما پیامهای بیرونی را بدقت دریافت میکنند. بدلیل بهبود عملکرد حواس و افزایش هوشیاری، بدن انسان قابلیت واکنش فعال خود را بهبود بخشیده و نسبت به پیامهای کلامی دقیق تر عمل خواهد کرد. این امر برای ایجاد واکنش مشروط و کامل کردن سیستم پیام دوم، بسیار مناسب بوده و براساس آن،(تای چی کار) قادر خواهد بود اطلاعات رشدی و پرورشی را بهتر فرا بگیرد یا کلیدها و تکنیکهای رفتاری را دقیق تر و سریعتر بدست آورد. کسانیکه اغلب به انجام این تمرینات میپردازند دارای انرژی فراوان، ذهنی آرام و تفکراتی سیستماتیک بوده و اشتیاق کاری و بازده آنها بوضوح افزایش می یابد. این متد تمرین که آرامش را در انجام کارها ترکیب می کند، بطور وسیع موجب تقویت سیستم عصبی شده و عملکرد مراکز عصبی را هماهنگ تر می نماید. بعنوان مثال درحالیکه مرکز حرکتی در لایه محافظ خارجی مغزی (کورتکس) و سیستم پیام دوم ، هردو در اوج هیجان میباشند، قسمتهای دیگر کورتکس در آرامش کامل بسر برده و در نتیجه موجب استراحت کافی مغز و رفع سریع خستگی ها  می گردد. استراحت کافی کورتکس مغزی برای کسانیکه دچار بیماریهای مزمن می باشند موجب رهایی از علائم آن بیماری شده و واکنشهای بازگشتی را حذف و باعث ارتقاء سطح سلامتی و رسیدن به اهداف درمان ریشه ای میگردد. همانگونه که همگان میدانند احساسات ، ارتباط بسیار نزدیکی با سلامتی دارند و حالت اعتدال بهترین حالت برای سالم ماندن است ولی زمانیکه هفت حالت شادی ، عصبانیت، نگرانی، اندیشناکی، غم، ترس، و شگفتی، بیش از حد باشند ممکن است صدماتی بر ما وارد کنند. این هفت حالت عوامل داخلی هستند که میتوانند مردمان را مریض کنند. برای مثال شادی بیش از حد برای قلب، عصبانیت برای کبد، نگرانی و اندیشناکی برای طحال، غم و غصه برای ریه ها، ترس برای کلیه ها و شگفتی بیش از حد برای کیسه صفرا مضر میباشند.

ادامه مطلب ...

چگونه ذهن تان را همیشه فعال نگه دارید

در مقطع زمانی که دوره درس و تحصیل و پژوهش تمام می شود در مورد اکثر انسان ها به این دلیل که مغز کمتر با رقم ها و اطلاعات سروکار دارد، به نظر می رسد که به تدریج توانایی های خود را از دست می دهد.
چگونه ذهن تان را همیشه فعال نگه دارید

در مقطع زمانی که دوره درس و تحصیل و پژوهش تمام می شود در مورد اکثر انسان ها به این دلیل که مغز کمتر با رقم ها و اطلاعات سروکار دارد، به نظر می رسد که به تدریج توانایی های خود را از دست می دهد. «دکتر رابرت ایستاک» متخصص نورولوژی در این مورد می گوید: «لازم است هر فردی، به همان شکل که با فعالیت بدنی بر سلامت جسمی خود می افزاید، از طریق به کار گرفتن مغز خود توانایی های ذهنی خود را نیز افزایش دهد.» توانایی های ذهنی به تدریج، با سپری شدن عمر تحلیل می روند؛ زیرا از طریق پاسخگویی به تجربه هاست که فعال می مانند. اگر فردی از تجربه های ذهنی متعدد و متنوعی برخوردار باشد، روابط بین سلول های عصبی در مغز او نیز بیشتر خواهد بود، در حالی که اگر تجربه های ذهنی فرد محدود و معدود باشد، روابط بین سلولی کمتر برقرار شده یا اینکه کاملا قطع خواهند شد.

ادامه مطلب ...

دستورالعمل درمان افسردگی بدون قرص

دارو های ضد افسردگی و هزار و یک چیز دیگر، در درمان خمودگی شما بی تاثیر نیستند اما آنچه می تواند زندگی شما را برای همیشه دگرگون کرده و شما را از مصرف چنین ترکیباتی بی نیاز کند، داشتن یک هدف در زندگی است.
دستورالعمل درمان افسردگی بدون قرص

دارو های ضد افسردگی و هزار و یک چیز دیگر، در درمان خمودگی شما بی تاثیر نیستند اما آنچه می تواند زندگی شما را برای همیشه دگرگون کرده و شما را از مصرف چنین ترکیباتی بی نیاز کند، داشتن یک هدف در زندگی است. شادی حقیقی، با آمدن چنین هدفی، به زندگی شما می آید. هدفی که موجب می شود درجا نزنید و هر لحظه از زندگی تان، با لحظه قبل تفاوت داشته باشد. همین است که باعث می شود قدم برداشتن به جلو، به یک اتفاق عادی در زندگی شما تبدیل شود.

با مهار ذهنتان، شما تنها از پس افسردگی های مزمن یا گاه و بی گاه برنمی آیید، بلکه می توانید تمام زندگی تان را زیر و رو کنید و یک سروگردن از خود قدیمی تان بالاتر بروید. اگر می خواهید چنین زندگی ای را آغاز کنید، از راهنمایی های دکتر اوز کمک بگیرید. او که سال هاست کتاب هایش از پرفروش ترین کتاب های روانشناسی و سبک زندگی بوده ، حتما به شما در این مسیر کمک می کند.

ادامه مطلب ...

کارشناس هنرهای رزمی و سلامتی عنوان کرد:

کارشناس هنرهای رزمی و سلامتی عنوان کرد:

تای‌چی روشی موثر برای کاهش دردهای ترک اعتیاد

روش‌های درمانی بسیاری برای افراد مبتلا به اعتیاد در سطح کشور مشاهده می‌شود، تای چی و جی کونگ می‌تواند به عنوان یک روش مکمل در کنار درمان اعتیاد نقش قابل ملاحظه‌‌ای را در کاهش بسیاری از دردهای معتادان ایفا کند. 

 

جی کونگ باعث افزایش هوشیاری در بیماران و معتادان می‌شود
ادامه مطلب ...

روشی اعجاب انگیز برای خستگی چشم

روشی اعجاب انگیز برای خستگی چشم 

 

در طول روز با کارهای زیاد و طاقت فرسا،بیشترین خستگی را به چشم هایمان وارد می سازیم، روشی اعجاب انگیز برای از بین بردن خستگی چشم وجود دارد.

 

استفاده از چای کیسه‌ای می‌تواند خستگی چشم را برطرف کند.بدین منظور چای کیسه‌ای را کمی خیس کرده و در یخچال قرار دهید.سپس دراز کشیده و به آرامی آنها را روی چشم‌ها بگذارید و اجازه دهید تا جادوی خود را در از بین بردن پف دور چشم، تورم ناشی از کار زیاد یا گریه نشان دهد.چای کیسه‌ای پس از چند دقیقه که روی چشم قرار می‌گیرد،با گرمای بدن و همچنین گرمای محیط،سردی خود را از دست داده و گرم می‌شود.
از این رو توصیه می‌شود تعدادی چای کیسه‌ای را در یک کیسه فریزر و در یخچال قرار دهید.هنگام استفاده از این مرهم،کیسه را کنار خود گذاشته و هر چند دقیقه یکبار آنها را عوض کنید

مرگ بی صدای چشم

 

مرگ بی صدای بینایی

 

 

گلوکوم یا آب سیاه یک بیماری چشمی است که مشخصه آن آسیب بینایی است،گفته می‌شود علت این آسیب در بیشتر موارد بالا ‌رفتن فشار مایع داخل چشم است که بتدریج و بدون هیچ‌گونه نشانه‌ای می‌تواند بینایی را از بین ببرد. دکتر میرمحمدصادقی،جراح و متخصص بیماری ‌های چشم و فلوشیپ جراحی پلاستیک درباره این آسیب می‌گوید:گلوکوم یک بیماری عصب بینایی است که در اثر بالا رفتن فشار داخل چشم ایجاد می‌شود و به ‌دلیل این که رشته‌های عصب بینایی بشدت نسبت به بالا رفتن فشار حساسند،بر اثر اندکی افزایش فشار داخل چشمی این الیاف به مرور زمان از بین می ‌روند و موجب از بین رفتن دید می‌شوند.این جراح و متخصص بیماری‌های چشم اظهار می‌کند:در ابتدای بیماری الیاف مربوط به کناره‌های میدان بینایی از بین می‌روند و بتدریج به طرف مرکز بینایی پیشرفت می‌کند،به طوری که در مراحل اولیه بیماری،فرد طرفین میدان بینایی را از دست می‌دهد و با پیشرفت آن میدان بینایی محدود و محدودتر می‌شود تا در مراحل پیشرفته،دید به صورتی است که گویی فرد از درون یک لوله نگاه می‌کند یعنی دید محدودی به اندازه قطر یک لوله دارد که پس از این مرحله دید مرکزی هم از دست می ‌رود و تاریکی مطلق فرا می ‌رسد و به همین دلیل است که از قدیم به ‌این بیماری آب سیاه گفته‌اند چرا که بیماری بتدریج تبدیل به سیاهی مطلق می‌شود

ادامه مطلب ...

سکتـه قلبـی Myocardial Infarction

سکته قلبی یا انفارکتوس میوکارد (MI ) همچنین تحت عنوان حمله قلبی نیز نامیده میشود. حمله قلبی زمانی اتفاق می افتد که یک شریان شاخص و مهم بطور کامل مسدود شود و یک اورژانس پزشکی محسوب میگردد. اگر شما یا هر شخص دیگر دارای نشانه های زیر باشید،  مراقبتهای فوری پزشکی مورد پیگیری قرار می گیرد.

علایم و نشانه ها :

·         درد، سنگینی، فشار، سوزش در سینه، پشت، بازوی چپ، فک، گردن

·         دشواری تنفس

·         گیجی، ضعف و بیحالی

·         تهوع، استفراغ

·         ضربان قلب نامنظم

ادامه مطلب ...

ارتباط بین چاقی و بیماری قلبی عروقی

محققان دانشگاه تگزاس دریافته اند که سلولهای چربی انسان پروتئینی را تولید می کند که با التهاب و افزایش احتمال بیماری قلبی و سکته مغزی ارتباط دارد. این یافته نشان می دهد چرا افرادی که دچار اضافه وزن هستند ، معمولا سطوح بیشتری از پروتئین واکنشگر – سی ( CRP ) را دارند. این پروتئین از لحاظ تشخیصی برای پیش بینی وقوع بیماری های قلبی عروقی بکار می رود. به گزارش مدیکال نیوز محققان می گویند آسپرین و داروهای استاتین که اکنون برای درمان بیماری های قلبی مورد استفاده قرار می گیرند، بطور موثر تولید سی – آر – پی را از سلولهای چربی کاهش می دهند. این اولین مطالعه ای است که نشان می دهد چگونه بدن در پاسخ التهابی که منجر به بیماری قلبی عروقی می شود شرکت می کند. بافت آدیپوز (چربی بدن) بعنوان یک اندام مجزا که می تواند ملکولهای فعال بیولوژیک مختلف (مانند سایتوکاین ها که با التهاب ارتباط دارند، و هورمون رزیستین که با مقاومت انسولینی و ایجاد بیماری تیپ دو مرتبط است) را تولید کند، در نظر گرفته شده است. سطح سی – آر – پی در افراد چاق و دارای بافت چربی بیشتر است حتی اگر این افراد سالم باشند. بیمارانی که دچار سندرم متابولیک هستند سطوح بیشتری سی – آر – پی دارند همانطور که احتمال بیماری های قلبی عروقی در آنان بیشتر است. این مسئله که سلولهای چربی خود ، سیگنال های التهابی تولید می کنند که سلولها را به تولید سی – آر – پی تحریک می نماید، و سی – آر – پی اثرات بیولوژیک بر دیواره عروق می گذارد، افزایش احتمال بیماری قلبی عروقی را توجیه می کند

زنان باردار مبتلا به تنگی دریچه قلب بیش از سایرین دچار سنکوپ و ت

ما که ماما شدیم رفت... گفتیم از این به بعد تو حوزه کاریمون مطلب بذاریم


زنان بارداری که دچار تنگی دریچه قلب هستند به دلیل کاهش میزان برون ده قلب (میزان خونی که قلب در هر دقیقه پمپ می‌کند) بیش از سایرین در معرض خطر ابتلا به سنکوپ، تنگی نفس و مرگ ناگهانی خود و جنین قرار می‌گیرند.

دکتر «مصطفی داستانی»، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و فوق تخصص قلب و عروق ضمن بیان مطلب فوق در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) واحد علوم پزشکی ایران، افزود: همچنین، زنان مبتلا به بیماری عضله قلب و نارسایی آن به دلیل اینکه در دوران بارداری به پمپاژ خون بیشتری نیازمندند هر گونه اختلال در پمپاژ خون آنها، عوارضی همچون تنگی نفس، تجمع سرم در بافت بینابینی قلب و تظاهر آن بصورت تورم را افزایش می‌دهد و در نهایت موجب ضعف، بی‌حالی و خستگی می‌شود.
وی گفت: بارداری در زنانی که به بیماری‌های مادرزادی قلبی دچار بوده و جهت جریان خون آنها تغییر کرده باشد، مضر است و گاهی می‌تواند باعث مرگ آنها شود.
وی تصریح کرد: با توجه به اینکه بیشتر بیماری‌های قلبی در طی دوران بارداری ناشناخته‌اند و خطرات جانبی زیادی را برای مادر و جنین به همراه خواهند داشت،‌ بنابراین بهتر است آنها قبل از باردار شدن به پزشک معالج مراجعه کرده و طی انجام آزمایشاتی مشکلات قلبی خود را با دارو و اعمال جراحی برطرف سازند.
دکتر داستانی نقش تغذیه در سلامت قلب را طی دوران بارداری ضروری ذکر کرد و افزود: مواد غذایی حاوی ریز مغذی‌ها و سرشار از یون برای کارکرد طبیعی قلب خصوصا در دوران بارداری ضروری است؛ به طوری که در صورت کمبود این مواد، اختلالاتی نظیر تپش قلب، بی‌حالی، ضعف، سرگیجه و خستگی ظاهر می‌شود.

ورزش درمانی بیماری های قلب و مفاصل

ورزش درمانی بیماری های قلب و مفاصل

ورزش درمانی


همانطور که می دانید ورزش بیماری های زیادی را درمان می کند. دو مورد از مهم ترین آنها، بیماری های مفاصل و استخوان و بیماری های قلب و عروق است.


بیماری های مفاصل و استخوان

یک مفصل، محل تقاطع دو استخوان است. استخوان ها در محل مفصل یک روکش غضروفی دارند. گاهی هم یک روکش اسفنج مانند دارند که از صدمه به استخوان جلوگیری می کند. باید ماهیچه ها (که مفصل را می پوشانند) قوی باشند تا دو استخوان همیشه در کنار هم باشند و دررفتگی رخ ندهد.

اگر ماهیچه ضعیف باشد، زود خسته می شویم و مفاصل هم دچار سائیدگی بیشتر می شوند. این عارضه، همان آرتروز است. آرتروز، درمانی بهتر از ورزش ندارد. فردی که ورزش نمی کند، خون کمتری به غضروف هایش می رسد، غضروف هایش تحلیل می روند و در نتیجه باعث کم تحرکی مفاصل می گردند. در این صورت زاویه انحنای مفاصل کمتر می شود و به اصطلاح مفاصل خشک می گردند.

ادامه مطلب ...

تای چی چوان یا تای جی چوان (Tai Chi Chuan / Tai ji Quan) (تلفظ چینی آن "تای جی چوان" می باشد) نوعی هنر رزمی چینی است که برای بهبود سلامتی، افزایش طول عمر و آرامش روحی انجام می‌شود.

این ورزش در رده ورزشهای رزمی ملایم قرار دارد و باعث می‌شود تا عضلات بدن با انجام تمرینات نرم و ساده، انعطاف‌پذیر و قوی شوند. درست برعکس ورزشهای رزمی سخت که با فشار و شدت تمرین عضلات را تقویت می‌کنند.

ادامه مطلب ...

تایچی

تای‌چی چیست؟

تای‌چی یک تکیک قدیمی چینی است که ذهن، بدن و روح را با یکدیگر هماهنگ می‌کند.  در تای‌چی، افراد یک سری حرکات پیوسته را که "forms" نامیده می‌شوند، به همراه مراقبه و تنفس عمیق انجام می‌دهند. با وجود اینکه تای‌چی به عنوان یک ورزش رزمی شناخته می‌شود، امروزه بیشتر بخاطر فواید درمانی از آن استفاده می‌گردد، از جمله کاهش استرس، افزایش تعادل، انعطاف‌پذیری و حتی تخفیف دردهای مفاصل.

ادامه مطلب ...

اگر کسی عاشق شما بود اما شما عاشق او نبودید !؟

برخی از افراد در مقابل موج محبت و عشق دیگری، عقب نشینی می کنند و دچار ترس می شوند. محبت دیگری و صمیمیت دیگری، آنها را می ترساند و فراری می دهد. عشق، آنها را می ترساند. عشق برای این افراد ترسناک و مخوف ظاهر می شود. این افراد معمولاً وقتی متوجه عشق دیگری می شوند از او دوری می کنند، اجتناب می کنند و به صورت غیرکلامی به او پیام می دهند که «نزدیک نشو من تو را دوست ندارم». عشق آنها را به یاد خطر می اندازد، خطری که باید از آن اجتناب کرد و از آن دور شد. عشق و صمیمیت آنها را به یاد سوء استفاده، رهاشدگی، بی اعتمادی، آسیب و... می اندازد برای همین از آن می گریزند و از آن دوری می کنند. بسیاری از ما در کودکی کسی را دوست داشته ایم که بعدها به ما آسیب زده است؛ کسی را دوست داشته ایم که از ما سوء استفاده کرده است و... همه این خاطرات در ترس از صمیمت تأثیر به سزایی دارند. یکی از راه حل های اصلی برای رفع این ترس ها، روان درمانی است. نزدیک شدن به ترس های کودکی توسط درمانگر، راه را برای کاهش این گونه از ترس ها باز می کند.

برخی دیگر در مقابل محبت و عشق دیگری فرار نمی کنند و نمی ترسند بلکه با پذیرش برخورد می کنند، آنها از اینکه معشوق واقع شده اند و مورد عشق دیگری هستند بدون آن که به او احساس خاصی داشته باشند، شادمان می شوند، گویا نیاز آنها به دوست داشته شدن ارضا می شود.

این افراد معمولاً وقتی متوجه عشق دیگری می شوند اجازه می دهند که او نزدیک شود تا بیشتر و بیشتر عشق او را ببینند و به خودشان و دیگران ثابت کنند که دوست داشتنی هستند. پیام غیرکلامی آنها این است: «نزدیک شو و مرا دوست بدار اما از من نخواه که با تو ازدواج کنم». در برابر این پیام، فرد عاشق پیام «نزدیک شو و مرا دوست بدار» را حمل بر تمایل فرد به ازدواج و رابطه ی صمیمانه می کند. به همین دلیل پس از مدتی پای پیش می گذارد و بحث ازدواج را پیش می کشد و امید کامل دارد که هیچ مشکلی نخواهد بود اما دربرابر خواستگاری صریح عاشق، قسمت دوم پیام معشوق تازه به گوش می رسد که بنا نشد که سراغ این صحبت ها بروی.

تو فقط مرا دوست داری و این هم مشکلی نیست اما من با تو ازدواج نمی کنم، اینجاست که فرد عاشق گیج می شود و نمی تواند این دو پیام را از هم تفکیک کند پیام «نزدیک شو» برای عاشق به این معناست که من هم تو را دوست دارم و پیام این که «از من نخواه که با تو ازدواج کنم» کاملاً در تناقض با پیام «نزدیک شو» می باشد. معمولاً افراد در این زمان احساس می کنند که بازیچه قرار گرفته اند و مورد سوء استفاده واقع شده اند. برخی از افراد پیام «از من نخواه که با تو ازدواج کنم» را حمل بر شرایط روحی و شرایط فعلی فرد می دانند و با خود می گویند، اگر صبر کنم ز قوره حلوا سازم.

آنها بر این اعتقادند که او فعلاً این نظر را دارد اما بعداً نظرش تغییر خواهد کرد چرا که مرا دوست دارد. شاهد این مدعا هم پیام های غیرکلامی «نزدیک شو» است. پس از این معمولاً یک رابطه ی دوستانه ی طولانی مدت برقرار می شود که یکی به فکر ازدواج است و دیگری به ازدواج فکر نمی کند و اگر با درخواست ازدواج هم رو به رو شود با صراحت و اطمینان می گوید که «من گفته بودم که با تو ازدواج نخواهم کرد». روابط دوستانه ی طولانی مدت و بی سرانجام تاحدودی حاصل یک چنین ارتباطی است.

برخی دیگر در برابر ابراز غیرکلامی عواطف عاشقانه، بی تفاوت نشان می دهند، خود را به نادیدن می زنند، گویا که هیچ اتفاقی نیفتاده است. این افراد نمی خواهند خود را درگیر چنین فضاهایی بکنند. چنین افرادی واکنش های غیرکلامی را نادیده می گیرند، ابرازهای غیرکلامی را انکار می کنند و بی تفاوت از کنار آن می گذرند. چنین افرادی معمولاً در پس این بی تفاوتی رابطه را تنظیم می کنند.

در صورتی که فرد عاشق بخواهد نزدیک شود به او پیام های «دور باش!» می دهند و هرگاه که دور می شود به او پیام می دهند که: « حالا ناراحت نشو می توانی کمی به من نزدیک شوی! پسر (دختر) خوب!» این افراد معمولاً عاشق را سر در گم می کنند. عاشق وقتی به آنها نزدیک می شود پیام «دور باش» دریافت می کند و زمانی که دور می شود پیام « می توانی کمی نزدیک شوی» دریافت می کند. عاشق در مقابل چنین فردی با تردید بسیار مواجه می شود، نمی داند که پیام صریح فرد چیست؟! وقتی می خواهد برود به یاد پیام های «نزدیک شو» می افتد و زمانی که می خواهد نزدیک شود و خواستگاری کند، به یاد پیام های «دور باش» می افتد. بهترین راه حل برای مواجهه با چنین افرادی بیان کلامی عواطف و درخواست پاسخ صریح از آنهاست.

به هر حال ما جزو هرکدام از دسته های سه گانة بالا هم که باشیم، سؤال اساسی این است که اگر کسی عاشق من بود اما من عاشق او نبودم با او چگونه برخورد کنم؟! آیا از او فرار کنم؟ یا اینکه او را بپذیرم اما با او ازدواج نکنم؟ و یا اینکه بی تفاوت نشان دهم، بدون طرد کامل و بدون پذیرش کامل؟!

اگر براساس تئوری روابط اصلی بخواهیم عشق را توضیح دهیم، وقتی یک نفر عاشق ماست، ما برای او یادآور تصویر یکی از افراد اصلی زندگی او هستیم و او به این دلیل به ما عشق می ورزد که «کودک درون» او در آن ارتباط به نحوی ناکام شده است و اکنون می خواهد که مشابه آن رابطه را با ما که یادآور آن فرد اصلی هستیم، شروع کند تا شاید این بار مشکلات و مسایل قبلی تکرار نشود. اگر یک کودک در یک بازی ببازد رفتار طبیعی او چیست؟ معمولاً کودکان اصرار می کنند که یکبار دیگر بازی کنند تا شاید این بار برنده شوند اما اگر یکبار دیگر با آنها بازی کنید و باز ببازند چه می کنند؟! معمولاً دوباره اصرار می کنند که «فقط یکبار دیگر!» و سعی می کنند که دوباره بازی کنند و اگر دوباره ببازند معمولاً بازهم با التماس می خواهند که یکبار دیگر بازی کنند.

این دور، ادامه دارد تا زمانی که برنده شوند، آنگاه آرام می گیرند و بازی تمام است. همین مسأله برای کودکانی اتفاق می افتد که در رابطه با پدر، مادر، برادر و خواهر احساس باخت کرده اند، احساس کرده اند که در این رابطه چیزی کم بود و به همین خاطر کودک درون سعی می کند دوباره بازی کند تا شاید این بار آن کمبود نباشد و اگر بازهم کم باشد دوباره بازی را تکرار می کند و دوباره و دوباره تا وقتی که احساس کند آن رابطه به تعادل رسیده است و دیگر مسأله ای نیست و مسأله حل شده است. اینک کودک درون احساس می کند که بالاخره برنده شد و بازی تمام می شود.

وقتی کسی عاشق ماست با عشق خود به ما این پیام را می دهد که «من تو را سالهاست که می شناسم تو یادآور یکی از افراد اصلی در کودکی من هستی امیدوارم در رابطه با تو که یادآور او هستی، مشکلات قبلی تکرار نشود و من به تعادل روانی برسم». و زمانی که شما هیچ حس خاصی نسبت به او که عاشق شماست ندارید به او این پیام را می دهید که «من تو را نمی شناسم، تو یادآور هیچ یک از افراد اصلی در کودکی من نیستی، من نیازی به تو ندارم پس لطفاً تعادل روانی مرا برهم نزن» وقتی کسی را که عاشق ماست طرد می کنیم، یعنی از همان اول به او گفته ایم که «تو درست فکر کردی من همانند آن فرد هستم، طرد کننده، پس تلاش کن تا بازی را ببری!» و او هم تلاش خواهد کرد و بازی ادامه خواهد یافت.

اما اگر او را به طور کامل بپذیریم یعنی به او این پیام را داده ایم که «چه فرد بدی بوده است اما من مثل او نخواهم بود، تو خواهی دید که من چقدر با او متفاوتم و چقدر از او بهترم پس بیا و پذیرش مرا دریاب و آن را احساس کن و آرام گیر» اما وقتی به او احساس خاصی نداریم طبیعتاً در برابر او نمی توانیم عواطف راستینی را از خود بروز دهیم بنابراین دروغین بودن پذیرش ما آشکار خواهد شد و آن فرد این بار با زخم هایی جدید بر پیکره زخم های کهنه قدیمی بازی را خواهد باخت، حتی اگر هم با او ازدواج کرده باشیم.

اما اگر طرد نکنیم و به دروغ هم نپذیریم و تلاش کنیم که توضیح دهیم به نظر می رسد بازی چندان ادامه نخواهد یافت و در آخر نیز احساس باخت نخواهد بود. همانند زمانی که کودکی اصرار به بازی دارد اما شما برای او توضیح می دهید که نمی توانید بازی کنید و بازی هم نمی کنید. درست است که او ناکام می شود اما ناکامی او از این خواهد بود که چرا بازی شروع نشد و او به دنبال یک نفر دیگر خواهد رفت که با او بازی کند. «بازی نکردن» بهتر از این است که به دروغ بازی کنید اما بازی نکردن هم آدابی دارد شما ممکن است بازی نکنید اما بدون توهین، بدون طرد و بدون اینکه احساس بدی ایجاد کنید.

اما ممکن است بازی نکنید اما بازی نکردن شما به گونه ای باشد که فرد، احساس توهین کند، احساس طرد کند و با احساس بد از شما جدا شود. انسان ها را محترم بداریم چه وارد زندگی ما بشوند و چه نشوند. آنها را به گونه ای پس نزنیم که احساس بی احترامی، حقارت و خواری در آنها ایجاد کنیم. که البته اگر کسی چنین کند توهین و تحقیر و طرد او بدون دلیل روانی در خود او نخواهد بود. زمانی که دیگری را طرد می کنیم این پیام را می دهیم که «از من دور شوید ای همه ی آنهایی که ارزش مرا ندانستید و سال ها پیش مرا از خود دور کردید».

انسان ها را محترم بداریم چه وارد زندگی ما بشوند و چه نشوند. رابطه با دیگران همیشه راهی است برای خودشناسی، در رابطه با انسانهاست که می توانیم در آیینه ی دیگران، خودمان را و زندگی خودمان را ببینیم. وقتی از کسی بدم می آید می توانم در آیینه ی او به جستجوی آن باشم که چه چیزی در او هست که از آن بَدَم می آید و آنچه از آن بدم می آید مثلاً کجا مرا آزار داده است؟ این ویژگی در چه کسی بوده است که من از آن بدم می آید؟! در گذشته این ویژگی را و یا مشابه این فرد را من کجا دیده ام و در گذشته چه بر من رفته است که از این ویژگی متنفر شده ام؟

رابطه همیشه بابی است برای آشنایی بیشتر با روابط اصلی که در کودکی شکل گرفته است و مبنا و پایه ی سایر ارتباطها و روابط انسانی است. اگر من از یک فرد مستبد و خودرأی بدم می آید درست است که استبداد و خودرأیی بد است اما در کجای زندگی من، استبداد و خودرأیی بوده است؟ چه کسی در گذشته ی من مستبد و خودرأی بوده است؟! اگر پدرم مستبد و خودرأی بوده است کجا و چرا از او بدم آمده است؟ از کدام رفتار او متنفرم و... همان گونه که به عشق و عواطف مثبت خود توجه می کنید به طرد و نفرت خود نیز توجه کنید و سعی کنید ریشه های آن را درک کنید که این نفرت و این طرد از یادآوری و تداعی کدامین طرد و نفرت در گذشته ی من می آید. طرد و نفرت را وسیله ای کنید برای شناختن خود و خودشناسی. اما به اختصار اگر کسی عاشق شما بود و شما عاشق او نبودید سعی کنید مطابق جدول زیر عمل کنید تا هم به دیگری آسیب کمتری برسد و هم به شما.

ادامه مطلب ...

ازدواج

« ازدواج» 

مهارت های زندگی 

مقاله ای جدید از .:: مکتب زندگی ::. 

  

«لینک دریافت مقالات »

در انتظار تایید دیگرانیم!

« در انتظار تایید دیگرانیم!» 

مهارت های زندگی 

مقاله ای جدید از .:: مکتب زندگی ::. 

  

«لینک دریافت مقالات »

هیچ کس پیر نیست!

« هیچ کس پیر نیست!» 

مهارت های زندگی 

مقاله ای جدید از .:: مکتب زندگی ::. 

  

«لینک دریافت مقالات »

هدف

« هــدف » 

بزرگ ترین راهنمای بشر 

مقاله ای جدید از .:: مکتب زندگی ::. 

اجبار در دگرگون ساختن کسانی که دوستشان داریم

« اجبار در دگرگون ساختن کسانی که دوستشان داریم» 

مهارت های زندگی 

مقاله ای جدید از .:: مکتب زندگی ::. 

  

«لینک دریافت مقالات »

تشکـــر و قدر دانــی

تشکر از آقای حامد قدرتی .:: محمد جانبلاغی ::.

 از  آقای حامد قدرتی به خاطر زحمات دلسوزانه و بی دریغشان به عنوان ناشر و همیار صمیمانه تشکر می کنم.

ارتباط با آقای قدرتی:  http://hamed1385.blogfa.com/

تشکر از آقای  آرین بدوی .:: محمد جانبلاغی ::.

از آقای آرین بدوی (چاپ رووبار) به خاطر طراحی، ویرایش،همکاری و دیزاین کتاب ها صمیمانه تشکر می کنم.
تماس با چاپ رووبار: 87 29 980 0914

اندیشه های زندگی ساز!

اندیشه های زندگی ساز!

همیشه حرفی را بزن که بتوانی بنویسی، چیزی را بنویس که بتوانی امضا کنی و چیزی را امضاء کن که بتوانی عواقبش را تحمل کنی.

***

عادت کن همیشه حتی وقتی عصبانی هستی عاقبت کار را در نظر بگیری! 

***

سخت ترین کار دنیا محکوم کردن یک احمق است. 

***

در شرایط دشوار زندگی مرد بزرگ به خود سخت می گیرد و مرد کوچک به دیگران .

***

هرگز به دیگران اجازه نده قلم خودخواهی دست بگیرند دفتر سرنوشت را ورق زنند خاطراتت را پاک کنند و در پایانش بنویسند قسمت نبود !

***

***

هرگز از کسی که همیشه با من موافق بود چیزی رو یاد نگرفتم.

***

دریای توفانی ناخدای  خوب می سازد. همیشه ممنون لحظات سخت زندگی باش.

***

جذابیت

از سه نفر هرگز متنفر نباش :

فروردینی ها، مهری‌ها، اسفندی ها

چـون بهتـرین هستند
سه نفر را هرگز نرنجون :

اردیبهشتی ها، تیری ها، دی ـی ها

چـون صادق هستند
سه نفر رو هیچوقت نذار از زندگیت بیرون برن :

شهریوری‌ ها، آذری‌ ها، آبانی ها

چـون به درد دلت گوش میدهند
سه نفر رو هرگز از دست نده :

مرداد ـی ها، خرداد ـی ها، بهمن ـی ها

چـون دوست ِ واقعی هستند
.
.
.
.
نتیجه زندگی، چیزهایی نیست که جمع میکنیم

بلکه قلبهایی است که جذب میکنیم

ویژگی های افرادی که ازدواج سالمی داشته اند چیست؟

جامعه شناسان و روانشناسان ویژگی  ها و مهارت هایی  را برای کسانی که  می توانند روابطی موفق و رضایت  بخش داشته  باشند، مشخص کردند:

1 - فلسفه ای سالم از زندگی با ایدآل های مشخص دارند.

2 - دوستی، احترام ، عشق بین آنها هر روز بیشتر می شود.

3 - علایق و فعالیت های مشترک زیادی دارند.

4 - از همراهی یکدیگر لذت می برند. 

5 - اعتماد پذیر هستند و می توانند اعتماد کنند، صادق و در عین حال موقعیت شناس هستند.

6 - به یکدیگر وابسته اند.

7 - از موفقیت های همدیگر احساس غرور کرده و همدیگر را از ته دل تحسین می کنند.

8 - به کار یکدیگر علاقه مند بوده و به آن احترام می گذارند.

9 - در تصمیم گیری ها مشارکت می کنند.

ادامه مطلب ...

اولین حلقه ازدواج را چه کسی به دست کرد؟!

                               http://persian-star.net/1391/6/27/zendegi.jpg

به دست  کردن حلقه ازدواج  یکی از قدیمی ترین و جهانی ترین رسوم است. این رسم مربوط به زمان های خیلی قدیم است. در واقع کسی نمی تواند زمان درست آن را بگوید؛ اما استفاده از انگشتری در مراسم ازدواج به شکل "حلقه"، علامت کمال و ارتباط آن با وصلت دو فرد، مؤید کمال زندگی انسانی به شمار می رفت.

اولین  مردمی که در تاریخ ، حلقه ازدواج را به کار بردند مصریان بوده اند. گویا در نوشته های هیروگلیف که نوشته های تصویری مصریان است حلقه، علامت ابدیت بود. یعنی حلقه ازدواج به انگشت زوجین کردن، به نوعی رمز زناشویی پایدار و ابدی بوده است و پس از مصریان، مسیحیان نیز در حدود سال ۹۰۰ میلادی شروع به دست کردن و استفاده انگشتر و حلقه در مراسم ازدواج خود نمودند.

شاید برای بسیاری این سؤال پیش بیاید که چرا حلقه ازدواج در انگشت چهارم دست چپ می اندازند؟ تحقیقات نشان داده است که یونانیان قدیم عقیده داشتند که رگ مخصوصی از این انگشت می گذرد و مستقیماً به قلب وارد می گردد و برخی ها نیز بر این معتقدند که چون این انگشت را کمتر از سایر انگشتان دست خود مورد استفاده قرار می دهیم حلقه درآن قرار می گیرد و به طور کلی برای به دست کردن یک وسیله زینتی مناسب تر از سایر انگشتان دست است.

لطفا قبل از مشاوره بخوانید

لطفا قبل از مشاوره بخوانید   

انجمن ارسالی جدید ندارد با عرض ادب و سلام خدمت شما خواننده عزیز، محترم و دوست داشتنی.من محمد جانبلاغی بنا به دلایل کاری که دارم فعلا از تاریخ 22 شهریور 1391 قادر به مشاوره نخواهم بود. با تشکر از شما محمد جانبلاغی

پی نوشت1: خواننده گرامی لطفا برای من محمد جانبلاغی ایمیل های تبلیغاتی ارسال نفرمایید. از همراهی شما صمیمانه تشکر می کنم.

پی نوشت2: خواننده عزیز من محمد جانبلاغی مقالات متععدی نوشته ام که با دریافت و مطالعه آن ها می توانید جاده های زندگی را با آرامش بپیمایید.

جهت دریافت مقالات به وب سایت مکتب زندگی به آدرس زیر مراجعه فرمایید.

http://www.maktabezendegi.blogsky.com/

ورود سریع به لینک مقالات

مهارت های نه گفتن!

به احتمال زیاد برای شما شرایطی پیش آمده که «نه» گفتن سخت بوده است.می توانید آخرین باری که در این موقعیت قرار گرفتید را به یاد آورید؟آیا شما مجبور به پذیرش شرایطی شدید که اصلا دوست نداشتید و مدتها از آن احساس رنجش داشتید یا اینکه….. فرض کنید در یک برنامه ریزى دقیق با دوستانتان، تصمیم گرفته اید تعطیلات آخر هفته را به تفریح بروید اما والدینتان مى گویند ترجیح مى دهند این هفته را با هم و در کنار هم باشید. شاید هم یک لباس نو خریده اید و دوستى مى خواهد آن را قرض بگیرد و یا اینکه کسى از شما مى خواهد با او به مسافرت روید در حالیکه از او خوشتان نمى آید.یکی از دوستانتان از شما می خواهد او را در شرکت در یک مهمانی همراهی کنید در صورتیکه علاقه ای به این کار ندارید.

ادامه مطلب ...

داشتن دوست قبل از ازدواج، درست یا غلط ؟

 داشتن دوست قبل از ازدواج، درست یا غلط ؟  

 

دوستی هایی که قبل از ازدواج دنبال می شود، قطعاً دوستی پایدار و بلند مدتی نخواهد بود اما وابستگی عاطفی ای که بعد از مدتی بین دو طرف شکل می گیرد، جدایی را سخت می کند.

معمولا افرادی که اقدام به برقراری چنین رابطه هایی می کنند، با این استدلال که «ما نمی خواهیم ازدواج کنیم» انتخاب ها و رفتارهایی را که باید از خود نشان دهند، بروز نمی دهند و بدون آشنایی کافی و درنظر نگرفتن معیارهای درست، اقدام به برقراری این رابطه می کنند و حاضر به پذیرش مسئولیت های یک رابطه نیستند. چنین دوستی هایی به دلیل ضربه هایی که طرفین رابطه متحمل می شوند، توصیه نمی شود.

بخشی از این ضربه ها مربوط به وابستگی های عاطفی می شود. به عبارت بهتر، شما تصور کنید دختر و پسری تصمیم می گیرند که رابطه ای با هم برقرار کنند، منتها چون قصد ازدواج ندارند، ملاک هایی را که برای ازدواج در ذهن خود ساخته اند نادیده می گیرند، با این توجیه که قرار نیست این رابطه به ازدواج منجر شود. بنابراین با کسانی دوست می شوند که کیفیت اخلاقی و رفتاری پایین تری دارند.

از طرفی این رابطه آغاز می شود و بعد از مدتی این دوستی دو حالت پیدا می کند؛ یا رابطه به خاطر مشکلاتی که به وجود می آید قطع می شود و در این میان، طرفین ضربه های روحی- عاطفی زیادی خواهند خورد و یا این رابطه مدتی ادامه پیدا می کند تا وابستگی عاطفی شدیدی به وجود می آید و تصمیم می گیرند ازدواج کنند؛ غافل از اینکه این آدم مناسب ازدواج نیست و معیارهای یک ازدواج موفق در این رابطه وجود ندارد.

نکته دیگر این است که وقتی این گونه روابط براساس حداقل شناخت آغاز می شود، طرفین به مسائلی مانند معیارهای اخلاقی مورد پذیرش شان توجه نمی کنند. برای مثال، دختر یک حدی از رابطه را می پسندد ولی پسر خواسته های بیشتری دارد و یا بالعکس. در این موارد مشاهده می شود طرفین از ترس از دست دادن دوستی و یا به خاطر تهدیدهایی که صورت می گیرد، تسلیم خواسته های طرف مقابل می شوند.

دوستی برای شناخت جنس مخالف

بعضی ها می گویند من دختر و یا پسری را برای دوستی می خواهم تا بتوانم دخترها و یا پسرها را بشناسم؛ در صورتی که این کاملا غلط است. برای شناختن روحیات دخترها و یا پسرها لازم نیست افراد چنین روابطی را تجربه کنند. جنس متفاوت چیز پیچیده ای نیست که لازم باشد یک نفر «دوست دختر» یا «دوست پسر» داشته باشد تا جنس متفاوت را بشناسد. روابط معمولی که درون برخی چهارچوب های اخلاقی و عرفی شکل می گیرد مثل روابط معمول دو همکلاسی یا دو همکار، برای شناختن جنس متفاوت کفایت می کند و لازم نیست برای شناخت پیدا کردن وارد روابطی بشوند که وابستگی های عاطفی حرف اول و آخر را می زند.

در کشورهای غربی که حتی از لحاظ فرهنگی تفاوت های زیادی با جامعه ما دارند و ارزش های متفاوتی برای آنها تعریف شده است، تحقیقات نشان م یدهد که افرادی که دوستی با آدم های بیشتری را تجربه کردند و به قول معروف دوست دختر و یا دوست پسرهای بیشتری داشته اند و قبل از ازدواج روابط متعددی با جنس مخالف داشته اند، بعد ازدواج رضایت کمتری از زندگی شان دارند و مشکلات بیشتری را تجربه خواهند کرد. این تجربه برخلاف تصور قالب جوانان ماست. در حال حاضر، دخترها و پسرها فکر می کنند هرچه روابط بیشتری را تجربه کنند، در انتخاب همسر موفق تر خواهند بود اما این یک ذهنیت نادرست است.

قطع رابطه

مرحله آخر، قطع این گونه روابط است. افراد باید بدانند که هرچه از عمر رابطه می گذرد، وابستگی بیشتری به وجود خواهد آمد و قطع رابطه همراه با رنج فراوان خواهد بود.

از نظر روانشناسی، از دست دادن یک رابطه که در آن عاطفه و احساس وجود دارد همچون مرگ یکی از نزدیکان، دردناک است و فرد دور های سوگوار رابطه از دست رفته اش خواهد بود. گریه ها، خواهش و التماس ها، قول و قرارها و امثالهم در این دوران نباید مورد اعتنا قرار بگیرند؛ چراکه فرد برای فرار از غم از دست دادن رابطه دست به هر کاری می زند تا شاید بتواند طرف مقابل را از جدایی منصرف کند.

طرفین رابطه اگر بتوانند با واقعیت رو به رو شوند و چند ماه ناراحتی شان را کنترل کنند، به زندگی عادی برخواهند گشت و حتی بعد از سپر یشدن مدتی متوجه فواید قطع رابطه گذشته شان خواهند شد، اما اگر مدام امیدوارانه به فکر از سرگیری رابطه باشند، نخواهند توانست به زندگی عادی و معمولشان بازگردند.

یک نکته مهم

نکته دیگر این است که اگر تصمیم به قطع رابطه گرفته شد، این جدایی باید به یکباره و برای همیشه صورت گیرد و نه به صورت تدریجی یا با کم کردن رابطه. تجربه نشان می دهد کم کردن تدریجی رابطه مؤثر نیست و همه چیز باید یک دفعه تمام شود. تنزل رابطه به یک دوستی معمولی هم به هیچ عنوان مؤثر نخواهد بود؛ چرا که این ها سابقه ای از یک رابطه عاطفی را با هم دارند که ممکن است طرفین را دچار مشکلات روحی کند.

تست روانشناسی ازدواج

1 – آیا زمانی که مادر و پدری را به همراه فرزند کوچکشان می بینید ، غبطه می خورید؟  

الف ) بله
ب ) خیر
ج ) گاهی اوقات

2 – آیا زمانی که یک زوج جوان را در حال خنده می بینید ، افسوس می خورید ؟ 

الف ) بله
ب ) خیر
ج ) گاهی اوقات

3 – آیا همچون گذشته از اوقات تنهایی تان لذت می برید؟ 

الف ) بله
ب ) خیر
ج ) گاهی اوقات

ادامه مطلب ...

در بدن یک عاشق چه می گذرد؟

مه آنهایی که با هم ازدواج می‌کنند، دوست دارند زندگی‌شان دوام داشته باشد. دانش امروز نشان می‌دهد، احتمالا نوع عمل هورمون‌های ما در داشتن یک زندگی سعادتمند دخیل است؛ هورمون‌هایی که احساس محبت و دیگر احساسات ارزشمند زندگی را به وجود می‌آورند.

ادامه مطلب ...

رابطه جنسی یک شبه: مشکلات و معضلات

متاسفانه گاهی شاهد آن هستیم که برخی آقایان در برقراری ارتباط با خانمها فقط به دنبال رابطه جنسی هستند آن هم از نوع غربی و یک شبه و بلافاصله بعد از دوستی به طرف مقابلشان پیشنهاد سکس میدهند که این موضوع خلاف همه معیارهای اخلاقی، عرفی و انسانی جامعه است. خانمهایی که دانسته و نادانسته وارد چنین روابطی میشوند باید بدانند که هدف آن شخص چیزی جز سوء استفاده جنسی نبوده و هرگز مسئله عشق و دوست داشتن در میان نیست و احتمال خیلی زیاد وجود دارد که پس از اتمام رابطه جنسی دیگر شاید حتی یک بار هم از وی خبری نشود و همین مسئله باعث بروز مشکلات روحی، جسمی و احساسی فراوانی شود. رابطه جنسی بخصوص برای خانمها باید به همراه احساس و اتصال عاطفی عمیق باشد و فقط به بعد از ازدواج موکول شود.

در این مقاله بررسی میکنیم که آیا برای خانم ها هم امکان دارد که بدون ایجاد واکنش احساسی یا وابستگی، با کسی ارتباط جنسی برقرار کنند؟ به عبارت دیگر، آیا خانم ها هم می توانند مثل خیلی از آقایان رابطه جنسی بی احساس داشته باشند؟ در 99% از موارد پاسخ منفی است.

بیشتر خانم ها نمی توانند بدون وارد کردن قلب و احساس خود یا انتظارات و توقعات بعدی، با کسی ارتباط جنسی برقرار کنند اما چرا؟ اجازه بدهید کمی به بیولوژی بدن آنها بپردازیم. وقتی خانم ها شروع به تبادلات فیزیکی با مردی می کنند، از در آغوش کشیدن گرفته تا ایجاد رابطه جنسی، مقدار زیادی هورمون پیوندی اُکسی توسین در بدن آنها ترشح می شود. زمانیکه این هورمون ترشح می شود، شیمی مغز تغییر کرده و فرد از نظر احساسی، پیوند بیشتری با فردی که آن را تحریک کرده پیدا می کند. اگر تصور می کنید که یک خانم می تواند بدون ایجاد هیچ حسی با مردی ارتباط برقرار کند، مطمئن باشید که اکسی توسین همه چیز را تغییر خواهد داد! حتی اگر واقعاً علاقه ای به دیدن دوباره او نداشته باشد، مطمئناً هنوز دوست دارد از او خبر داشته باشد تا مطمئن شود که همه ارتباطش کاملاً بی مفهوم نبوده است. و اگر قبل از برقراری ارتباط به او تمایل داشته باشد، اکسی توسین باعث می شود انتظارش از آن رابطه بیشتر شود. باعث می شود روز بعد مدام نگاهش به تلفن همراهش باشد و انتظار یک تماس یا پیام را بکشد و فکرش هم مدام پیش او خواهد بود. این متاسفانه کاملاً طبیعی است. میل خانم ها به ارتباط عاطفی بخاطر تغییر هورمونی ایجاد شده در مغزشان و چون موجوداتی احساسی هستند، بعد از ایجاد ارتباط جسمی بیشتر می شود.

وقتی زنی وارد یک رابطه جنسی عادی بدون آینده می شود و چیزیکه می خواهد را طلب نمی کند یا چیزیکه دوست دارد را انجام نمی دهد یا در هر حال احساس رانده شدن می کند، دچار یک نوع خماری بعد از معاشقه می شود. این خماری بخاطر وجود هورمون های پیوندی زیاد در بدن اوست که هیچکس را برای وصل شدن پیدا نمی کنند. ممکن است احساس ناامیدی، ناراحتی، عصبانیت، گناه یا خجالت کند زیرا مقدار زیادی اکسی توسین در بدنش تولید شده است بدون اینکه کسی را بیابد که با او ارتباط احساسی پیدا کند.

علاوه براین، خانم هایی که در مسیرهای معنوی گام برمی دارند نسبت به این نوع ارتباطات حساس تر هستند. چرا؟ زیرا وقتی برای ارتقای معنویت خود تلاش می کنیم، آگاه تر و روشن تر می شویم و احساس وابستگی و اتصال بیشتری داریم و بخش عظیمی از رشد معنوی ما درمورد پایین کشیدن دیوارهایی است که حس عدم وابستگی و ارتباط را ایجاد می کنند. طبیعتاً حساس تر شده و نسبت به راهنمای درونمان دقیق تر می شویم. اگر آگاهانه وارد شویم و با افرادی ارتباط برقرار کنیم که تمایل به ازدواج با ما را دارند و رابطه جنسی را به بعد از ازدواج موکول میکنند، صمیمیت جسمی و جنسی می تواند بخش مهمی از زندگی معنوی را تشکیل دهد. درغیراینصورت، احساس خالی بودن و بی مفهوم بودن را ایجاد کرده و واقعاً آیا ارزشش را دارد؟

مطمئناً خیلی از خانم ها دور این نوع روابط جنسی را خط کشیده اند. اما شاید لازم باشد دوباره به مرزهای خود فکر کنید و ببینید انتخاب های شما چطور بر نوع مردهایی که با آنها ارتباط برقرار می کنید، تاثیر می گذارد. دفعه بعدی که در شرایطی قرار گرفتید که فردی که از قبل نمی شناختید یا به او علاقه ای نداشتید از شما تقاضای رابطه جنسی کرد، این سوالات را از خودتان بپرسید:

1. آیا فقط به این دلیل اینکار را می کنم که فکر می کنم وقتش رسیده است یا به نظر می رسد که واقعاً از من خوشش آمده و دوست ندارم این علاقه اش از بین برود؟

2. آیا برای اینکه به خودم یا فردی دیگر چیزی را ثابت کنم می خواهم وارد چنین ارتباطی شوم؟

3. چه مرزهایی دارم و آیا آنها را عنوان کرده ام و به آنها احترام می گذارم؟

4. آیا می خواهم کارهایی را انجام دهم که اصلاً دوست ندارم و احساس خوبی از انجام آن پیدا نمی کنم؟

5. آیا به او اجازه می دهم به جای اینکه با من و تمایلات من در این ارتباط هماهنگ باشد، خودش فرمانروایی کند؟

6. آیا بیشتر روی لذت دادن به او تمرکز دارم تا لذت جسمانی خودم؟

7. آیا اگر فردا دیگر هیچ خبری از او نداشته باشم ناامید و ناراحت نخواهم شد؟

با خودتان صادق باشید. مطمئناً وقتی هورمون ها شروع به ترشح می کنند، دیگر ذهنتان چندان خوب و واضح کار نمی کند. به همین دلیل خیلی مهم است که قبل از اینکه وارد این جریان شوید، این سوالات را از خود بپرسید. و مطمئن باشید اگر قبل از ازدواج وارد رابطه جنسی با او شوید، باعث نخواهد شد که بیشتر دوستتان داشته باشد! منتظر مردی بمانید که رابطه ای واقعی با شما شروع کند و قصدش ازدواج باشد، از شما درمورد زندگیتان بپرسد و به تدریج به شما علاقه مند شود.

حالا برمی گردیم به سوالی که در ابتدا مطرح کردیم. آیا برای خانم ها هم امکان دارد که بدون ایجاد واکنش احساسی یا وابستگی، با کسی ارتباط جنسی برقرار کنند؟ در دو صورت چنین چیزی امکانپذیر است. اولی زمانی است که زن بی قید است و قدرت جنسی بالایی دارد و همیشه به دنبال تمایلات خود می رود، هیچ توقعی ندارد و به هیچ عنوان به دنبال هیچ رابطه ای نیست. دومی زنانی است که تمایل آن مرد بسیار بیشتر از آن زن بوده و به همین علت عشقبازی زیادی با زن انجام می دهد. خیلی وقت ها اگر زنی از مردی خیلی خوشش نیاید، حتی بعد از ایجاد رابطه جنسی راحت تر می تواند بگذرد و برود. هر دو این شرایط بسیار نادر هستند. در اکثر موارد خانم ها از ایجاد چنین ارتباطاتی پشیمان می شوند و وقتی می فهمند که آن مرد به دنبال ایجاد رابطه بیشتر نبوده، ناامید شده و سعی می کنند خودشان را توجیه کنند که آن ارتباط یک تجربه خود برایشان بوده است.

خانم ها باید بدانند که بدنشان مقدس است و تمایلات جنسی آنها بخشی از روحشان است. جسم و روح آنها هر دو برای ایجاد لذت در آنها هستند. قلب آنها با تمایلات جنسیشان در ارتباط است و باید بدانند وقتی وارد رابطه جنسی می شوند قلبشان را هم وارد جریان کرده اند. از اینرو بهتر است جنسیت و تمایلات جنسی خود را فقط بعد از ازدواج و با راه هایی تجربه کنید که باعث نشود احساس بدی به خودتان پیدا کنید.

اگر رابطه ای به آن شکل زودگذر و یک شبه را تجربه کردید، اول از همه باید بتوانید خود را ببخشید و دست از قضاوت کردن خود بردارید. به خودتان سخت نگیرید. به درگاه خدا توبه کنید. در دفترچه خاطراتتان چیزایی که از آن تجربه یاد گرفته اید را یادداشت کنید و ببینید چطور این تجربه می تواند کمکتان کند بفهمید واقعاً چه می خواهید و به دنبال چه هستید. افسار تمایلات جنسی تان را دوباره به دست گیرید و از آن به بعد آن را هماهنگ با واقعیت وجودیتان و نوع صمیمیتی که به دنبالش هستید راه ببرید.

نظر شما در این باره چیست؟ فکر می کنید برقراری ارتباط جنسی پیش از ازدواج و بدون ایجاد واکنش احساسی یا وابستگی چه مشکلاتی را به همراه خواهد داشت؟

قابل تـوجه تـازه ازدواج کـرده ها ...

 

 


1. به‌ یاد خدا باشید و از او کمک بخواهید

با یاد خدا، دل‌ها آرام می‌گیرد و مطمئن باشید خداوند به شما کمک خواهد کرد.

2.
هدفی مشترک را در نظر بگیرید
با هم‌فکری برای خود و همسرتان، هدف مشترکی داشته باشید و برای رسیدن به آن، یکدیگر را کمک کنید.

3. خودخواه و خودرای نباشید
خودخواهی و خودرأیی آسیب های متعدی را بهمراه دارد گذشته از اینکه با این خصلت کمتر موفق خواهید شد تا لذت‌های معنوی را درک کنید.

4.
عیب‌های خود را ببینید
فقط به‌دنبال عیب‌جویی از همسرتان نباشید، عیوب خود را نیز رفع کنید.

5.
قدرشناس باشید
قدر محبت‌های پدر، مادر، همسر و دوستان‌تان را بدانید و سپاس‌گزار الطاف خداوند باشید تا به تقدیرهای او راضی شوید. آن‌چه مورد رضایت خداوند نیست را انجام ندهید تا اطمینان و عزت‌نفس بیش‌تری بیابید.

6.
اهل عمل و مسۆولیت‌پذیر باشید
به‌جای توقع‌داشتن از دیگران، به فکر انجام مسۆولیت‌ها و وظایف خود باشید.

7.
به ارزش‌های اعتقادی و فرهنگی یکدیگر احترام بگذارید
اعتقادات و ارزش های فرهنگی هر شخص قابل احترام است و این یکی از عوامل احترام به شخصیت وجودی اوست.

8.
مثبت بیندیشید و اضطراب را از خود دور سازید
اگر بپذیرید هرکاری از جانب خداوند خیر است، در زندگی اضطراب نخواهید داشت.

9.
هرگز دشنام ندهید و جدال نکنید
بحث و جدل، تش کینه را در دل شعله‌ور ساخته و حرمت میان زن و شوهر را خدشه‌دار می‌کند.

10.
دلی آرام و نیک‌خواه داشته باشید
دل‌آرامی، یکی از راه‌های برقراری صلح و صفا بین شما و همسرتان است. برای رسیدن به آرامش، باید به خداوند نزدیک شد. از ویژگی‌های همسر دل‌آرام، مثبت‌اندیشی، ایمان، جاذبه‌ی فکری و امیدواری‌است.

11.
عاشقانه زندگی کنید
برای رسیدن به عشق، از انجام هیچ‌کاری کوتاهی نکنید.

12.
معناجو باشید
حساسیت‌های رفتاری همسرتان را بشناسید تا موجب بروز اختلال در روابط‌تان نشود.

13.
پیش از صحبت، تفکر کنید
هرگاه حرفی می‌‌زنید، از قبل، به عواقب آن فکرکنید تا بعد، شرمنده و پشیمان نشوید. با توجه به شرایط روحی و جسمی همسرتان حرف بزنید و از پرحرفی بپرهیزید.

14.
تا جایی‌که می‌توانید، با یکدیگر غذا بخورید
جمع‌شدن افراد خانواده دور میز یا سفره‌ی غذا، موجب افزایش روابط عاطفی و احساس نزدیکی بیش‌تر آنان خواهد شد.

15.
شبکه‌ی ارتباطی خود را گسترش دهید
یکی از علت‌های ایجاد افسردگی در خانواده‌ها، قطع ارتباط با محیط بیرون از خانه است. اگر شما و همسرتان، نظرات متفاوتی در مورد نوع تفریح و ارتباطات دارید، چیزی را انتخاب کنید که تا حد ممکن، هر دو، آن‌را ترجیح می‌دهید.

16.
به رشد یکدیگر کمک کنید
زن و شوهر باید به‌منظور رسیدن به درجات معنوی والاتر، ادامه‌ی تحصیل، اشتغال و... شرایط رشد و پیشرفت یکدیگر را فراهم کنند.

17.
به یکدیگر هدیه دهید
به همسرتان هدیه بدهید چون نشان‌می‌دهد به او توجه دارید.

18.
خوش اخلاق باشید.
خوش خلقی نه تنها در روابط زناشویی بلکه بطور کلی در تمام مراحل زندگی از برگزیده ترین صفات است.

19.
بی‌ریا و صادق باشید
اگر با اطرافیان خود صادقانه برخورد کنید، علاوه‌بر راحتی خودتان، آنان هم شما را آسان‌تر می‌پذیرند.

20.
به‌عهد خود وفا کنید
اگر قولی به همسرتان می‌دهید، تمام تلاش خود را برای عمل‌کردن به آن، به‌کار گیرید.

21.
از نصایح و تجربیات پدر و مادرتان استفاده کنید
استفاده از نصایح دیگران، به این معنا نیست که به آنان اجازه‌ی دخالت در زندگی خصوصی خود را بدهید، بلکه از تجربیات آنان استفاده کنید.

22.
همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید
اگرچه افراد نقایصی دارند اما خوبی‌هایی هم دارند. سعی‌کنید به نکات مثبت همسر خود فکر کنید.

23.
عیب‌پوشی کنید
همیشه اول، خوبی‌های همسرتان را به او بگویید و بعد با ظرافت، انتقاد کنید و سعی‌ نمایید معیار نقدهای‌تان، منطقی و قابل ‌قبول باشد. هم‌چنین هرگز نزد دیگران، عیب همسرخود را بازگو نکنید.

24.
خانواده‌گرا باشید
همیشه برای خانواده‌تان اعتبار قائل شوید و به ‌رشد و پیشرفت هم کمک کنید.

25.
عذرخواه باشید و خود نیز عذر دیگران را بپذیرید.
تواضع و صداقت پیشگی در رفتار راه های ایجاد کدورت را مسدود می کند.

26.
رازدار باشید
هم اسرار همسرتان را نزد دیگران و هم اسرار دیگران را نزد همسرتان فاش نکنید.

27.
صبور و باگذشت باشید
صبر و گذشت موجب می‌شود دوستی صمیمی برای همسرتان باشید.

28.
همسرتان را از وضعیت اقتصادی موجود، آگاه کنید
از درآمد هم، مطلع باشید تا با هم‌فکری، برنامه‌ریزی بهتری انجام دهید.

29.
به خلوت یکدیگر احترام بگذارید
گاهی‌اوقات افراد نیاز دارند با خود خلوت و تفکر کنند؛ در این‌صورت، آرامش همسرتان را به‌هم نزنید.

30.
به‌ فکر ایجاد تغییرهای مثبت در خود و همسرتان باشید
سعی‌کنید تغییر در حرکت به‌سمت تعالی و بالندگی باشد و پیش از تغییر، راه‌های درست ایجاد آن‌را بدانید.

منبع:پرشین استار

زبان بدن نشان دهنده شخصیت شما می باشد و بعضی از حرکات درصورت، دست‌ها، پاها و دیگر اعضای بدن می‌تواند به فاش‌شدن افکار و روحیات مخاطب کمک کند. آیا می‌دانستید حتی زمانی که یک شخص با شما صحبت نمی‌کند، نشانه‌هایی درصورت، بدن، پاها و دست‌های او وجود دارد که می‌تواند بدون آن‌که خود او متوجه شود به شما در خواندن فکر او کمک کند. در حقیقت همه انسان‌ها به‌طور ناخودآگاه حرکاتی از بدن خود نشان می‌دهند که از آن به‌عنوان زبان بدن یاد می‌شود. آشنایی با این حرکات و نشانه‌ها می‌تواند به شما کمک کند، در ملاقات با دیگران بهتر بتوانید به آنچه در ذهن آن‌ها می‌گذرد پی ببرید و به این ترتیب تصمیمات منطقی‌تری بگیرید. برای مثال در بسیاری از موارد، زمانی که یک فرد هنگام صحبت با شما سرش را پایین نگه می‌دارد، با موهایش بازی می‌کند یا وزن بدن خود را روی یکی از پاهایش می اندازد به‌طور ناخودآگاه در حال انتقال پیامی به شماست. 

 

zabane badan زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد 

zabane badan زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد

او تحت تاثیر شما ست

کنار زدن موها از روی صورت
این حرکت نشانه‌ای از عصبی بودن و در عین حال جلب شدن نظر شخص است. شخص سعی می‌کند با این کار حالت واقعی چهره خود را مخفی کند و نشان ندهد که تحت تاثیر قرار گرفته است.

لبخند فقط ۵ ثانیه است

لبخند زدن

 

zabane badan2 زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد 

 


حتما شما هم هنگام صحبت‌کردن با دیگران به فردی برخورد کردید که مرتب لبخند می‌زند و با این تصور که مخاطب‌تان نسبت به موضوع مورد بحث علاقه‌مند است به گفت‌وگو ادامه داده‌اید اما آنیتا باربی از دانشگاه لوئیسوایل در این زمینه نظر متفاوتی دارد.او می‌گوید یک لبخند درصورتی واقعی است که در آن عضلات چشم‌ها هم درگیر شوند و خیلی هم طول نکشد. در حقیقت افرادی که لبخند آن‌ها بیش از ۵ ثانیه طول می‌کشد و این لبخند فقط در لب‌های آن‌ها مشاهده می‌شود در حال تظاهر‌کردن هستند. برای مدیران هم لبخند زدن‌های مداوم در محیط کار توصیه نمی شود، زیرا این کار باعث می‌شود آن‌ها در نگاه کارمندان چندان جدی به‌نظر نیایند. 

zabane badan3 زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد 

 

zabane badan3 زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد

استرس دارد
پلک زدن بیش از حد
هر فرد در حالت طبیعی بین ۶ تا ۸ مرتبه در یک دقیقه پلک می‌زند اما هنگام استرس تعداد این پلک‌زدن‌ها بیشتر می‌شود و به همین دلیل توجه مخاطب را بیشتر به‌خود جلب می‌کند. اگر شما هم هنگام سخنرانی یک فرد در میان جمع به چشمان او توجه کنید، به‌طور حتم متوجه پلک زدن‌های مداوم او می‌شوید. این یک نشانه است که به شما اعلام می‌کند، فردی که در حال گفت‌وگو با شماست از لحاظ روانی چندان در آرامش قرار ندارد.

یا اشتباه کرده یا می‌ترسد!
گزیدن لب‌ها
«کارول کینسی» که یکی از روان‌شناسان معروف و متخصص در زبان بدن است، گزیدن لب‌ها را یکی از مهم‌ترین نشانه‌ها از قرار داشتن فرد در وضعیت استرس‌زا می‌داند. در بسیاری از مواقع زمانی که انسان‌ها اشتباهی را مرتکب می‌شوند بی‌اختیار لب‌های خود را می‌گزند. در این مواقع انسان سعی می‌کند، به‌طور ناخودآگاه با گزیدن لب‌ها، فرو بردن آن‌ها به داخل دهان و تماس زبان با آن‌ها خود را از زیر بار روانی خارج کند.

 

 zabane badan4 زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد 

 

zabane badan4 زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد

بینی پینوکیو
خاراندن بینی
سعی کنید هنگام دروغ گفتن هرگز بینی خود را لمس نکنید، زیرا می‌تواند شما را در مقابل مخاطبان‌تان لو بدهد. «مایکل کانینگهام»، استاد ارتباطات از دانشگاه «لوئیسوایل» در این باره می‌گوید: «زمانی که فردی دروغ می‌گوید، ترشح هورمون آدرنالین در بدنش افزایش پیدا می‌کند. این عامل باعث انبساط رگ‌های خونی بسیار ریز در داخل بینی می‌شوند و در این هنگام شما در این نقطه از صورت‌تان احساس خارش می‌کنید.» نگاه ممتد ولی کوتاه مدت به‌صورت فرد طرف مقابل یکی دیگر از نشانه‌هایی است که فرد دروغگو را رسوا می‌کند. هنگام دروغ گفتن فرد خطاکار سعی می‌کند با نگاه‌کردن به‌صورت طرف مقابل متوجه شود که آیا حرف او مورد قبول واقع شده یا خیر. به همین علت است که هنگام دروغ گفتن یا بعد از آن نگاه‌های فرد دروغگو طولانی‌تر و دقیق‌تر از حالات عادی می‌شود.

سانسور خطرناک‌ها
بستن چشم‌ها
با مالیدن چشم‌ها، پوشاندن آن‌ها با دست یا بستن آن‌ها در زمانی طولانی‌تر از پلک زدن، مغز می‌خواهد از دیدن بعضی از عواملی که در مقابل چشمان ما قرار دارد جلوگیری کند. حتی در بسیاری موارد زمانی که صدایی ما را آزار می‌دهد، ما به‌طور ناخودآگاه برای لحظه‌ای دستان‌مان را روی چشمان خود می‌گذاریم. این یک مکانیسم دفاعی برای مغز است تا بتواند خود را از پردازش رویدادهای ناخوشایند یا تهدید‌کننده رهایی ببخشد.

 

zabane badan5 زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد 

 

zabane badan5 زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد

کمک می‌خواهد
نگاه کردن به سمت پایین به‌مدت طولانی
با این حرکت فرد از دیگران حمایت را درخواست می‌کند. این تاکتیکی است که بسیاری از کودکان کم سن و سال هنگام مواجه شدن با دیگران در انجام یک کار اشتباه از خود بروز می‌دهند تا به این ترتیب بتوانند حمایت والدین یا اطرافیان را به سمت خود بکشانند. اگر شخصی این حالت را از خود نشان می‌دهد احتمالا انتظار همدردی دارد، پس سعی کنید در این مواقع او را درک کنید.

گذشته را به یاد بیاورید
نگاه کردن به بالا یا اطراف
آیا می‌خواهید بفهمید چه زمانی فردی در حال تلاش است تا خاطرات گذشته را به یاد بیاورد، پس به جهت نگاه کردن او توجه کنید. زمانی که فردی سعی می‌کند چیزی را به یاد بیاورد چشمان خود را به سمت آسمان می‌گیرد، زیرا در تلاش است تا آن را در ذهن‌ خود تصویر کند. زمانی هم که تلاش می‌کند یک حرف را به یاد بیاورد به سمت یکی از گوش‌های خود نگاه می کند، به این شکل که گویا تلاش می‌کند دوباره آن را بشنود.

خطر در کمین شماست
لمس‌کردن پیشانی یا لاله گوش
این کار نشان‌دهنده آن است که شما احساس تهدید می‌کنید یا خونسرد نیستید. برای مثال زمانی که شما در ردیف اول کلاس نشسته‌اید و امیدوارید که معلم نام شما را صدا نزند. بسیاری از مواقع اگر انسان‌ها در حالت نشسته باشند در این حالت دست خود را به آرامی روی پاهای خود می‌زنند. ضربه زدن به عصب‌هایی که در قسمت‌های انتهایی بدن مانند پاها یا گوش‌ها قرار دارند به بدن کمک می‌کند ضربان قلب یا فشار خون خود را پایین بیاورد.

خواندن زبان بدن
مخالفت ایستادن در حالتی که پاها کنار هم هستند
این وضعیت نشان‌دهنده آن است که فرد حالت دفاعی به‌خود گرفته و شاید بیان‌کننده آن باشد که چندان با گفته‌ها یا کارهای شما موافق نیست.
خوش‌آمدگویی چرخیدن به یک سمت
تقریبا بسیاری از مردم در حالت ایستاده یا نشسته بدن خود را اندکی به سمت کسی که توجه آن‌ها را به‌خود جلب کرده است می‌چرخانند. در این بین، شاید توجه به یک نکته بتواند به بهتر شدن رابطه شما با دیگران کمک کند. زمانی که در حال صحبت کردن با فردی هستید و یک شخص سوم تصمیم دارد به جمع شما نزدیک شود، سعی کنید زاویه خود را تا ۴۵ درجه به سمت او بچرخانید. این یک علامت است که نشان می‌دهد به طرف مقابل خوش‌آمد می‌گویید و او را به جمع خود دعوت می‌کنید.

فرق راه رفتن زنانه و مردانه
راه رفتن
شیوه راه رفتن شما هم اطلاعات خاصی را به دیگران منتقل می‌کند. افرادی که سریع راه می‌روند در نگاه دیگران خلاق و شایسته به‌نظر می‌آیند. این‌طور به‌نظر می‌رسد، آن‌ها باید به جای مهمی بروند و در زندگی خود هدف دارند. برای آن‌که راه رفتن‌تان در نگاه دیگران تاثیرگذار به‌نظر بیاید سعی کنید ابتدا پاشنه پا را روی زمین بگذارید و سپس به سمت نوک انگشتان بروید. جالب است که بسیاری از مردان ابتدا پاشنه پای خود را روی زمین گذاشته اما اکثر زنان میانه کف پا را روی زمین می‌گذارند.

باورتان نمی‌کنند
تکان‌دادن دست‌ها
تحقیقات نشان داده است، افرادی که مرتب دست‌های خود را حین صحبت کردن تکان می‌دهند شخصیت باانرژی، منطقی و گرمی دارند اما در عوض افرادی که حرکات دست کمتری دارند منطقی‌تر و تحلیلگرتر به‌نظر می‌رسند. به یاد داشته باشید که حفظ تعادل کلید موفقیت در تاثیرگذاشتن روی دیگران است. افرادی که بیش‌ از‌ اندازه دست‌های خود را تکان می‌دهند در نگاه دیگران باورپذیری کمتری دارند و ضعیف‌تر نشان داده می‌شوند. اگر فکر می‌کنید در موقعیت‌هایی مانند مصاحبه شغلی ممکن است دستان خود را بیش از حد تکان بدهید، بهتر است چیزی مانند یک کتاب یا پوشه در دستان خود بگیرید.

احساس برتری
ایستادن با پاهای باز
ایستادن در حالتی که پاهای شما به اندازه عرض شانه‌ها باز است، نشان از اقتدار، تسلط و نفوذ دارد. هنگام بحث کردن با دیگران یا اختلاف نظر، این شکل از ایستادن به طرف مقابل القا می‌کند که شما در این بین احساس برتری دارید. قرار دادن دست‌ها روی ران‌ها هم یکی از نشانه‌های سنتی قدرت و اقتدار است.
عوض کردن پاها
شکلی که شما بدن خود را حرکت می‌دهید نشان‌دهنده علاقه، نگرش و گرایش شماست. اگر به‌طور مرتب وزن خود را روی یکی از پاهای خود قرار می‌دهید یکی از نشانه‌های آن است که شما ناراحت و عصبی هستید و به این شکل می‌خواهید به‌خود آرامش بدهید. در این وضعیت فرد مرتب در حال فکر کردن در مورد موضوعات متعدد در ذهن خود است و این تغییر فکر خود را به شکل عوض کردن پایی نشان می‌دهد که بیشتر وزن بدن را تحمل می‌کند.

منعطف نیست
باز‌کردن دست‌ها
اگر شخصی دستانش را در مقابل شما باز کند به شکلی که گویا یک سینی برای تعارف کردن در مقابل شما گرفته است، نشان می‌دهد که از نظرات شما استقبال می‌کند و منتظر شنیدن آن است. قرار دادن کف دست‌ها به سمت پایین یا گره کردن آن‌ها به شکل مشت نشان می‌دهد، فرد مقابل شما در آن لحظه شخصیت انعطاف‌پذیری ندارد.

متقلب
پنهان‌کردن دست‌ها
اگر فردی در حال صحبت‌کردن با شما دستانش را در جیبش می‌گذارد یا در پشت خود پنهان می‌کند، این احتمال را بدهید که چیزی را از شما پنهان می‌کند یا قصد تقلب دارد. شاید فردی در حال تعریف کردن ماجرایی برای شماست اما این احتمال وجود دارد که او تمام داستان را نمی‌گوید و بخشی از آن را مخفی می‌کند.

فرار سریع
تکان دادن مداوم پاها
آیا دقت کرده‌اید در حالتی که یکی از پاهای خود را روی پای دیگر انداخته و نشسته‌اید، مرتب یکی از آن‌ها را مرتب تکان می‌دهید. تحقیقات نشان می‌دهد، این نوع حرکات می‌تواند به آرام شدن تنش در انسان کمک کند و هر چه شدت این حرکات بیشتر باشد به همان اندازه هم میزان این تنش‌ها بیشتر است. همچنین تکان‌دادن مرتب پاها نشان می‌دهد که شما هرچه سریع‌تر می‌خواهید خود را از وضعیتی که در آن قرار دارید رهایی ببخشید و پاهای شما کاملا برای این موضوع آماده‌اند. دقیقا به همین دلیل است که در مطب‌های پزشکان، در اکثر مواقع بیماران منتظر پاهای خود را تکان می‌دهند.

آماده برای فرار از دست شما
قرار دادن نوک پاها به سمت در خروجی
زمانی که با یک فرد در حال گفت‌وگو هستید، اگر متوجه شدید که آن فرد نوک انگشتان پایش را به سمت در خروجی چرخانده است، بدانید که آن فرد به‌طور ناخودآگاه اعلام می‌کند که آماده است تا گفت‌وگو را تمام کند و به سمت بیرون حرکت کند.

 

هفـت راز و کلیـد طلایـی جذابیـت


حتما شما هم دوست دارید در سطح قابل قبولی جذاب و دوست داشتنی باشید، ماهم در این نوشتار سعی میکنیم تا شما دوستان پرشین استاری را با شیوه های موثری که میتوانید بوسیله آنها بیش از گذشته جذاب باشید، آشنا میکنیم.
1. اصلی ترین اولویت ما چیست؟
اولین چیزی که باید همیشه بیاد داشته باشیم این است که بدنیا آمده ایم تا انسانی با ویژگی ها و صفات والای انسانی و اخلاقی باشیم، پس هیچ چیز بر انسانیت و ویژگی های اخلاقی انسانی ما اولویت ندارد و تنها این صفات برجسته انسانی است که میتواند ما را بعنوان فردی جذاب و دوست داشتنی معرفی کند، شاید بارها در خیابان و مهمانی و محل کار با افراد زیادی برخورد داشتید که سعی میکنند تا با پوشیدن لباس های گرانقیمت و شیک و یا انواع آرایش ها خود را دوست داشتنی نشان دهند اما نهایتا موفقیتی را بدست نمی آورند و یا در حالی که متوهم کسب موفقیت هستند بیشتر وسیله ای برای سود جویی دیگران هستند. این افراد همان گروهی هستند که اولویت های خود را از دست داده و یا فراموش کرده اند، بخاطر همین اقداماتشان طبق یک اصل تکرار پذیر به قیمت نابودی شان به بهای کسب علاقه دیگران تمام میشود.

2. با کسی باشیم که صد عالم است

خداوند عالم عدد صد به معنای تکامل در صفات و ویژگی های عالی است که بنابر این هرکسی که تلاش کند عدد 100 را بدست بیاورد طبیعتا در این مسیر اعداد پایینتر و ویژگی های ابتدایی تر را نیز بدست می آورد، پس فراموش نکنید که با خدا باش و پادشاهی کن و غیر آن هر چه میخواهی باش و گدایی کن که این گدایی شامل جلب و جذب محبت و احترام دیگران هم میشود که انگیزه ای است برای بدست آوردن جذابیت های بیشتر و سطح وسیع تری از نگاه دیگران. ضمن اینکه با خدا بودن یعنی آرامش و اگر تنها اندکی به خدا فکر کنیم و یادمان نرود که او سرچشمه همه زیبایی های عالم است خداوند زیبایی را در سیما، صدا و افکار ما تزریق میکند و حتی اگر زشت ترین صورت دنیا را هم داشته باشیم یا نازیباترین صدای شنیده شده را؛ باز خداوند جاذبه هایی را در وجود ما قرار میدهد که افرادی برای نزدیک شدن به ما ثانیه شماری میکنند، بنابر این برای بدست آوردن دل ها خدا را بدست بیاوریم و بدانیم هرکس رابطه بین خود و خدایش را اصلاح کند و دوستی برقرار کند خداوند بین او و عموم مردم دوستی و محبت را برای همیشه و با شکلی ماندگار برقرار خواهد کرد. حتما فراموش نکنیم که آدم های دلنشین دوستان و بندگان خوب خدا هستند و به این واسطه در یک لحظه دلربایی کرده و برای همیشه در حافظه ما خواهند ماند.

3. بدنبال نگاه کسی نباشید

اغلب انسان هایی که تباه میشوند کسانی هستند که بدنبال جذب نگاههای دیگران هستند، این نگاهها مثل یک رسانه و مثل یک پدیده پیش رونده کم کم شما را برنامه ریزی میکند، اجازه ندهید نگاه دیگران شما را برنامه ریزی کند چرا که ممکن است روزی جذابیت را غرق شدن شما در دریاچه ای از لجن یا مواد متعفن تعریف کند، حال آنکه اگر بدنبال خوبی های واقعی و کمال حقیقی باشیم همیشه مسیر ترقی روحی و اجتماعی را طی خواهیم کرد.

با تمام توان اعتماد به نفس مفید و سازنده را در خود تقویت کنید و بدانید تنها زمانی دوست داشتنی خواهید بود که خودتان باشید و برای خودتان بپوشید، بگویید، بشنوید و ببینید و بعد برای دیگران اندکی ملاحظه کنید تا فقط حقوقشان ازین هایی که شما را مشغول کرده است، ضایع نشود. اینطور شما جذابیتی ادبی، منطقی و متعادل را سبب میشوید که با هر بادی ویران شدنی و نابود شدنی نیست و به نگاه کسی هم بند نیست.

4. متعادل باشیم

تعادل در پوشش، گفتار، روابط و تفکر مجموعه ای است که باعث میشود تا طیف کسانی که میتوانند دوست داشتن شما را باور کنند، گسترش میدهد به این معنا که دایره افرادی که میتوانند با شما تعامل داشته باشند شعاع بیشتری می یابد و شخصیت مطلوب تری را برای معاشران شما به نمایش میگذارد. استفاده از طیف های کلمات آرام تر، رنگ های آرام و لحن ساده تر و آرام باعث میشود تا رنج و هزینه های احتمالی ناشی از معاشرت با شما به اقل ترین سطح ممکن کاهش پیدا کند، بنابراین همواره سعی کنید در یک محیط تعادلی حرکت و برنامه ریزی کنید.

5. خوب باشیم

خوب بودن ساده ترین کاری است که از یک انسان متعادل و دارای شخصیت توسعه یافته برمی آید، حتی ساده ترین و کم اطلاع ترین افراد هم میدانند خوب بودن یعنی چه. مثلا میدانند خوب بودن یعنی زندگی سالم داشتن، حق کسی را پایمال نکردن، به دیگران احترام گذاشتن، دروغ نگفتن، صداقت و تعامل بجا و غیر افراطی، طبیعی است که رعایت این ویژگی ها باعث میشود که تا دیگران وقتی درباره شما سخن میگویند، شما را خوب معرفی کنند و بگویند فلانی آدم خوبی است و همین خوب بودن میزان قابل توجهی جذابیت راستین شما را افزایش میدهد.

بسیاری از موفقیت های واقعی و معادلاتی که برای کسب موفقیت تعریف میشود تنها در گرو راه حل های بسیار ساده ای مثل خوب بودن است که در اغلب موارد خوب بودن با مومن بودن و پرهیزگاری و البته بدرستی تعریف میشود.

6. صبور باشید

کمی به عقب برگردید و درباره شخصیت های صبوری که در زندگی با شما برخورد داشته اند اندکی فکر کنید. آیا تصویر خوب و دوست داشتنی از آنها در ذهن شما نقش بسته است؟ اگر اینطور هست بنابر این همین راز را کشف کنید و در زندگی بکار ببندید و در حد توان صبور باشید و سعی کنید از یاد نبرید که عجول بودن یا زود عصبانی شدن میتواند حاصل موفقیت های شما و کامیابی شما را به زیر صفر کاهش دهد.
شما اگر شخص صبوری باشید عملا این امکان را در اختیار دیگران قرار میدهید که از واکنش های شما نترسند و برای گفتگو یا معاشرت با شما نگرانی نداشته باشند در واقع صبور بودن نوعی مقدمه در هر نوع رابطه ای است که قرار است پایدار و ماندگار باشد.

7. هدف از جذب دیگران را بدانید

بسیاری از ما مدت زیادی را صرف جذب افرادی میکنیم که بدلیل عدم هدفمندی و برنامه ریزی اساسا جذب شدن آنها جز دردسر و حاشیه هایی غیر مفید برای ما بهره ای ندارد، بنابر این هدفگذاری کنید. همین زمان فرصت و انگیزه های بعدی شما را برای دوست داشته شدن توسط دیگران در سطح غیر قابل تصوری کاهش میدهد، شما نیاز به این دارید تا زمانی که زنده هستید دیگران دوستتان داشته باشند و باید بدانیم صرفا جذاب بودن یک هدف نیست و چه بسا میتواند این تمنای دائمی برای کسب جذابیت زندگی شما را با مخاطرات زیادی دست به گریبان کند.

این 5 دلیل مانع اصلی برای ازدواج شما خواهند بود

نمی‌توانیم یک حکم کلی صادر کنیم و بگوییم که ازدواج آرزوی هر کسی است. اما در میان تعداد زیادی از مرد و زن مجردی که در اطراف‌مان هستند، تنها گروه کوچکی را می‌بینیم که با دلایل منطقی و محکمشان از عالم مجردی لذت می‌برند و باقی این افراد، به خاطر دلایلی تنهایی را به جان می‌خرند که یا موقتا شاد‌شان می‌کند یا تنها یک سد دروغین را در برابرشان ایجاد کرده‌است.


بسیاری از دلایل این افراد برای «نه» گفتن به فرصت‌هایشان، تنها از عادت‌ها یا ترس‌هایی ایجاد می‌شود که از وجود‌شان بیرون نمی‌رود. اگر شما هم به دلیل‌های مشابه به ازدواج فکر نمی‌کنید، بهتر است یک‌بار دیگر به زندگی‌تان و انتظاری که از آینده‌تان دارید نگاه کنید و با دلایل منطقی‌تر در این مورد تصمیم بگیرید.

زیاد از حد عشق کارید؟

شاید شما آنقدر غرق مناسبات شغلی‌تان شده‌اید که نمی‌توانید فکری اساسی برای زندگی عاطفی‌تان کنید. ممکن است فکر کنید هیچ چیز در دنیا شما را به اندازه پیشرفت کاری راضی نمی‌کند و البته احتمالا آنقدر غرق این تفکر شده‌اید، که حتی فکر تغییر هم در سرتان چرخ نمی‌زند. نگاهی به محیط کارتان بیندازید. افرادی که مثل شما عشق کارند کم نیستند. کسانی که حتی در چهارمین و پنجمین دهه زندگی‌شان، تنها با پرونده‌های روی میز‌شان زندگی می‌کنند. حالا کمی دقیق‌تر به آنها نگاه کنید. آیا واقعا این افراد خوشبخت و راضی هستند؟


راه حل

شمایی که کارتان همه زندگی‌تان بوده، قرار نیست یک شبه خانه‌دار شوید. پس باید مردی را انتخاب کنید که توان پذیرش محدودیت‌های شما را داشته باشد. او باید با نوع کار شما و شرایطی که دارید آشنایی داشته باشد تا بتواند تصویر دقیقی نسبت به مشکلات احتمالی که در این مسیر پیش می‌آید را در ذهنش شکل دهد. اگر شما هم نمی‌خواهید که در میانه راه هم خودتان و هم او را ناامید کنید پس سعی کنید تصویری دقیق از اهداف و شرایط‌تان را برای خواستگارتان شکل دهید و قبل از هر تصمیمی، ببینید که چقدر اهداف‌تان در یک راستا هستند و تا چه حد می‌توانید با محدودیت‌های یکدیگر کنار بیایید. البته این تمام ماجرا نیست. شما نمی‌توانید بدون ‌هیچ تغییری پیش بروید و تنها انتظار داشته‌باشید که همسر آینده‌تان شما را درک کند. شما باید بپذیرید که بعد از ازدواج، شرایط کاری‌تان هم شکل دیگری به‌خود می‌گیرد و شما دیگر نمی‌توانید تمام لحظه‌های زندگی‌تان را با پرونده‌های کاری‌تان بگذرانید.



استانداردهای غیر قابل عبوری دارید؟

شاید معیار‌های سفت و سخت شما در مورد همسر آینده‌تان دلیل این تنهایی باشد؛ حق هم دارید. پای یک عمر زندگی در میان است و نمی‌خواهید که بی‌گدار به آب بزنید. احتمالا شما با دیدن مردهای اطرافتان و همسر دوستان‌تان فورا ایرادهایشان را می‌بینید و در دلتان می‌گویید اگر من بودم، با مردی که این ویژگی را داشته باشد ازدواج نمی‌کردم و از آنجا که خواستگارهایتان هم یکی از مردهای همین کره خاکی هستند و از همین دسته عیب و نقص‌ها را در خود دارند،پس شما نمی‌توانید دلتان را راضی کنید و به مردی که چنین عیب‌هایی داشته باشد «بله» بگویید. از آنجایی که خودتان سال‌ها در مورد ازدواج‌های دیگران قضاوت کرده‌اید، احتمالا در دلتان می‌گویید، مردم در مورد انتخاب من چه می‌گویند... .

راه حل

وقتی پای یک عمر زندگی در میان است، قطعا نمی‌توانید به مردی که هیچ کدام از معیارهایتان را ندارد «بله» بگویید. اما قبل از اینکه با این قضاوت تنهایی را به جان بخرید، نگاهی به خودتان و معیارهایتان بیندازید.

 در درجه اول بهتر است نقاط ضعف و ایراد‌های خودتان را ببینید. آیا شما یک فرد بی‌عیب و نقصید که به دنبال یک مرد بی‌عیب و نقص هستید؟ در درجه دوم، باید فهرستی از این معیارها که عمری شما را تنها نگه‌داشته‌ است بنویسید. آنها را به ترتیب اهمیت فهرست کنید.
حالا دوباره مرورشان کنید، از کدام ویژگی‌هایی که نوشته‌اید می‌توانید بگذرید و کدامشان غیرقابل چشم‌پوشی هستند.

حالا که این فهرست را پاکسازی کردید، نگاهی به گزینه‌هایی که برای ازدواج دارید بیندازید. شاید یکی از این افراد، چند نمونه از این ویژگی‌های منفی را داشته باشد اما این ویژگی‌ها ممکن است جزء اصلی شخصیت او نباشد. اگر این خصوصیات در او کمرنگ هستند و در مقابل خصوصیات بسیار مطلوب دیگری دارد که می‌توانید به آنها تکیه کنید، بهتر است کمی بیشتر در مورد این گزینه فکر کنید.



بودن با دوستان‌تان برای شما کافی‌است؟

ازدواج به چشم افرادی که یک لحظه هم بدون دوستان‌شان زندگی نمی‌کنند، یعنی محدودیت. این افراد گروه‌های متفاوتی از دوستان را در کنار خود دارند و برایشان تنهایی معنایی ندارد. آنها نمی‌توانند بپذیرند که بعد از ازدواج، باید دور خیلی از این لحظه‌ها را خط بکشند.

دوستان نزدیک و صمیمی، نمی‌گذارند که این افراد هیچ خلأ عاطفی‌ای را در زندگی‌شان احساس کنند و به همین دلیل خود را وارد زندگی‌ای بکنند‌ که باعث می‌شود در ظاهر تنها تر از قبل شوند.

راه‌حل

اگر شما در گروه این افراد هستید، ازدواج برایتان تصمیم سختی است. اما بهتر است به‌جای این سختگیری، چند قدم جلوتر را هم ببینید و به آینده نگاه کنید. این دوستان صمیمی تا کجا با شما پیش می‌آیند؟ تجربه دیگران می‌گوید، احتمالا آنها هم یکی یکی ازدواج می‌کنند و این گروه‌های سرشار از صمیمیت هم روز به روز کوچک‌تر می‌شوند. اگر مراقب نباشید، این ماجرا خیلی زود از شما یک فرد همیشه تنها می‌سازد. فردی که در گروه متاهل‌ها احساس خوشبختی نمی‌کند و البته دیگر دوستانی ندارد که هر لحظه برای بودن در کنار او حاضر باشند. گذشته از این، ازدواج قرار نیست به معنای از دست دادن دوستان و تنها شدنتان باشد. شما می‌توانید با کسی ازدواج کنید که از بودن در کنار گروه دوستان‌تان هم لذت ببرد و بعد از شکل دادن زندگی‌تان، با پذیرش محدودیت‌هایی که یک زندگی متاهلی دارد، تلاش کنید تا از این دوستان هم فاصله نگیرید.



به دنبال موقعیت‌های بهترید؟

فکر می‌کنید که «بله» گفتن به یک گزینه، یعنی «نه» گفتن به باقی گزینه‌ها و به همین دلیل نمی‌توانید خودتان را برای تصمیم‌گرفتن راضی کنید؟ شاید گمان می‌کنید همیشه فرصت‌های بهتری در مقابل‌تان قرار خواهند داشت و لیاقت شما بیشتر از مواردی است که تا امروز به شما پیشنهاد شده. اگر شما گرفتار چنین تفکراتی هستید، احتمالا نمی‌توانید به گزینه‌هایی که تا چند وقت پیش به نظر‌تان ایده‌آل می‌آمدند هم «بله» بگویید و به همین دلیل فرصت‌هایی که روزی برایتان آرزو بوده‌اند را هم رد می‌کنید.


راه‌حل

در مورد گزینه‌های بهتر، نمی‌توان حکم قطعی‌ صادر کرد. شاید حق با شما باشد و کسانی شایسته‌تر از خواستگاران فعلی‌تان هم روزی به شما پیشنهاد ازدواج دهند. اما نگاهی به خودتان بیندازید؛ احتمالا در آن زمان هم شما برای رسیدن یک پیشنهاد بهتر به آنها «نه» می‌گویید. فکر بهترین بودن را از سرتان بیرون کنید. سری به همان فهرست اولویت‌ها بزنید و خواستگارتان را با آن اولویت‌های اساسی بسنجید. اگر فکر می‌کنید مهم‌ترین ویژگی‌هایی که برایتان مطرح بوده را در خود دارد، مته به خشخاش نگذارید. بپذیرید که بهترینی وجود ندارد و همه افراد ضعف‌های خاص خودشان را دارند. ضعف‌هایی که در همه وجود دارد اما نوعشان از فردی به فرد دیگر فرق می‌کند. پس به‌جای این آرمان گرایی، تلاش کنید سراغ کسی که ویژگی‌هایش با خط قرمز‌های شما هماهنگی ندارد، نروید.



از اینکه کسی واقعیت را بفهمد می‌ترسید؟

ممکن است شما و خانواده‌تان، تفاوت‌های زیادی داشته باشید. از عقاید شخصی‌تان گرفته تا سبک زندگی اجتماعی شما که می‌تواند متفاوت یا حتی متضاد با خانواده‌تان باشد. شمایی که به سن ازدواج رسیده‌اید و نسبت به این اتفاق بی‌میل هم نیستید، به‌خاطر این تفاوت‌ها به خواستگارهایتان «نه» می‌گویید. از طرفی کسانی‌که خانواده به شما پیشنهاد می‌کنند، مرد رؤیاهای شما نیستند و از طرف دیگر نمی‌توانید مردی که در مقابلش خود را به شکل دیگری معرفی کرده‌اید را، با خانواده‌تان آشنا کنید. شما گمان می‌کنید که «بله» گفتن به انتخاب خانواده‌تان؛ یعنی یک عمر زندگی سرد و «بله» گفتن به خواستگاری که هنوز خانواده‌تان را ندیده، یعنی یک زندگی شکست خورده یا جدایی از همه عزیزان‌تان.

راه‌حل

اشتباه نکنید. ازدواج یک جعبه کامل است که نمی‌توانید هیچ کدام از محتویاتش را گل‌چین کنید. خانواده و دوستان شما، خانواده و دوستان او و تمام محدودیت‌ها و شرایط‌تان در این جعبه قرار می‌گیرند و اگر بخواهید زندگی موفقی داشته باشید باید با همه آن شرایط روبه‌رو شوید. برای شمایی که در مورد ازدواج بی‌میل نیستید، چنین دلیلی نباید مانع بزرگی تلقی شود. کافی است خودتان باشید؛ همانطور که هستید نه آنطور که خانواده‌تان می‌خواهد. از طرف دیگر، باید پنهان کاری را کنار بگذارید. با خواستگارتان در مورد شرایط خانوادگی‌تان صحبت کنید و تفاوت‌ها را روشن کنید. به او بگویید که حفظ خانواده و ارتباط‌تان برای شما یک اولویت اساسی است و اگر می‌خواهد که در کنار شما خوشبخت باشد، باید این موضوع را بپذیرد و در کمال احترام با این تفاوت‌ها کنار بیاید. فکر نکنید با این خط و نشان کشیدن‌ها خودتان را بی‌ارزش کرده‌اید. اهمیتی که شما به عزیزان‌تان و شرایطی که دارید می‌دهید، می‌تواند ارزش شما را در نظر او چند برابر کند. شاید روبه‌رو کردن این 2‌گروه با هم آسان نباشد اما اگر منطقی پیش بروید و از مسیری مناسب با خانواده‌تان وارد مذاکره شوید که برایشان قابل پذیرش باشد، می‌توانید خیلی زود و با کمترین تنش، به نتیجه برسید.


چگونـه پاسـخ منـاسب به خـواستـگارم بدهـم ؟


"چگونه پاسخ مناسب به خواستگارم بدهم؟!" این موقعیتی است که خیلی از دختر خانم ها با آن مواجه می‌شوند که در این ایمیل تنها می‌خواهیم نکته‌هایی را گوشزد کنیم که با به‌ کار بستن‌شان، در تصمیم گیری شما دختر خانم دم بخت موثر خواهد بود.

● با عشق شوخی نکنید

با ادای احترام به همه خانم های جوان، باید قبول کنیم در سال های اخیر، بعضی باورهای نادرست و "عوامانه" به عنوان اصول زندگی درست و "عاقلانه" در ذهن خانم های جوان جا گرفته است. البته این را هم قبول داریم که شکل گیری این ذهنیت ها، ناشی از برخوردهای نادرست جامعه و به خصوص برخی رفتارهای نادرست آقایان در قبال خانم ها بوده است اما چیزی که اشتباه است، اشتباه است و اینکه چه زمینه های قبلی باعث آن شده، از اشتباه بودن آن کم نمی کند.

یکی از این گزاره های غلط در ذهن خانم های جوان، راهبرد "در آب نمک خواباندن" آقا پسرهاست. گاهی خانم ها، وقتی با پیشنهاد خواستگاری روبه رو می شوند، هرچه سبک و سنگین می کنند، نمی توانند به این نتیجه برسند که بله را بگویند یا نه. این طبیعی است. گریزی هم از آن نیست اما رفتار خانم ها در این دوره تردید، باید رفتار استانداردی باشد، با رعایت ۳ اصل: اول اینکه باید صریح و شفاف به طرف مقابلشان بگویند که هنوز تصمیمی نگرفته اند و نیاز به زمان دارند. دوم اینکه باید زمانی را برای خود مشخص کنند و به خودشان تکلیف کنند تا آن زمان، تصمیم قطعی شان را بگیرند و آن را به خواستگارشان اعلام کنند. سوم اینکه در طول این مدت باید تلاش کنند به شناختی برسند که بتوانند بر مبنای آن، تردیدهایشان را برطرف کرده و به نتیجه قطعی برسند.

متاسفانه بعضی خانم ها، حتی وقتی جمع بندی نسبی شان این می شود که به خواستگارشان نه بگویند، بازهم این را اعلام نمی کنند. گاهی نمی دانند چطور نه بگویند (به خصوص اگر خواستگارشان خیلی علاقه نشان بدهد) و گاهی هم پیش خودشان فکر می کنند بهتر است چیزی نگویند و این مورد را از دست ندهند، شاید مرد بهتری پیدا نشد! توضیح اینکه این رفتار چقدر خطرناک است، بحث مفصلی می طلبد اما کافی است به حادثه تلخی که در همین صفحه به آن اشاره شده، توجه کنید. همین کافی نیست؟
● بگویم بله؟ بگویم نه؟

اگر هنوز نتوانسته اید تصمیم بگـیرید، ایــن۴ نکته را فراموش نکنید
▪ شهر را خبر نکنید

اگر گیج شوید هم حق دارید. پای یک عمر زندگی در میان است و به سادگی نمی توانید در موردش تصمیم بگیرید. اما با تمامی این اوصاف، می توانید راه را کوتاه تر کنید و انتخابی بهتر و منطقی تر داشته باشید. قرار نیست به تنهایی تصمیم بگیرید اما کمی راز دار بودن، می تواند شما را در داشتن انتخابی مناسب تر کمک کند.

اگر می خواهید با آرامش بیشتری به این موضوع فکر کنید، باید از ورود هر عامل مزاحمی جلوگیری کنید. رودربایستی های اجتماعی، ترس از اینکه فرصت دیگری برایتان فراهم نشود و تحریک های دیگران، بزرگ ترین مشکلاتی هستند که می توانند شما را در تصمیم گیری به اشتباه بیندازند، پس قدم اول شما برای داشتن یک انتخاب خوب، این است که موضوع را با هرکسی در میان نگذارید. از میان آدم های اطرافتان، می توانید چند نفر که اعتماد بیشتری به آنها دارید و فکر می کنید خودشان به دلیل داشتن یک زندگی موفق می توانند راهنمایتان باشند را انتخاب کنید و راز کوچک تان را برایشان فاش کنید. این افراد به شما کمک می کنند که واقعیت را بدون توجه کردن به احساسات تان ببینید و با نگاهی منطقی در مورد آینده تان تصمیم بگیرید.
▪ تند نروید

عجله نکنید. به خودتان و او فرصت دهید تا شرایط را بررسی کرده و باتوجه به تمامی مسائل در مورد آینده تان تصمیم بگیرید. خانواده ها را به طور کامل به این روند وارد کنید. برای تفریح های خانوادگی برنامه ریزی کرده و با خانواده ها و دوستان تان بیرون بروید. فکر نکنید حالا که خیلی ها از این موضوع خبردار شده اند، هیچ راه برگشتی ندارید. این دوره کوتاه نامزدی، فقط و فقط برای شناخت بیشتر است، پس اگر فکر می کنید به هزار و یک دلیل نمی توانید کنارش احساس خوشبختی کنید، با خانواده تان در این مورد صحبت کنید و از آنها بخواهید برای گرفتن تصمیمی درست شما را همراهی کنند. اگر هم جواب تان مثبت است، به دلیل بهانه های کوچک ماجرا را کش ندهید. اجازه ندهید که نامزدی تان کمتر از ۶ ماه و بیشتر از دو سال باشد چراکه روانشناسان معتقدند نامزدی بیشتر و کمتر از این زمان، می تواند زندگی مشترک تان را دچار آسیب کند.▪ وقت را تلف نکنید

قطعا هر کدام از شما برای آینده تان برنامه هایی دارید، پس با تلف کردن وقت و ناتوانی در تصمیم گیری، همدیگر را بازی ندهید. حالا که دید دقیق تری در مورد او و توانایی هایش به دست آورده اید و نظرهای علمی و بی طرف مشاور را هم در اختیار دارید، وقت را تلف نکنید. دو دو تا چهار تا کنید و با دادن پاسخ تان، او را هم از این تعلیق بیرون بیاورید. اگر جواب تان مثبت است، می توانید فاز بعدی را شروع کنید و برای ساختن یک زندگی موفق، از همین حالا تلاش کنید و اگر جواب تان منفی است، می توانید از راه هایی که در ادامه گفته شده، برای قطع این ارتباط کمک بگیرید. مهم نیست چه جوابی می دهید، مهم این است که با کش دادن این موضوع، زندگی او و خودتان را تلف نکنید.▪ تعارف نکنید؛ حرف دلتان را بگویید

درست است که تا قبل از ازدواج خیلی چیزها را در مورد زندگی مشترک و فراز و فرود هایش نمی دانید، اما حتی قبل از این مرحله هم، موضوعاتی برایتان اهمیت دارند. احتمالا شما هم فکر می کنید بدون برخی معیارها نمی توانید زندگی کنید و البته در ذهن تان شرایط خاصی را برای ساختن و ادامه این زندگی تصور می کنید. این موضوع ها را بدون پرده با خواستگار تان درمیان بگذارید. شاید از برخی مسائل بتوانید بگذرید و او هم بتواند خودش را تاحدودی با نیازهای شما تطبیق دهد. اما اگر در مورد موضوعات اساسی اختلاف دارید و فکر می کنید سبک زندگی و نیازهایتان زمین تا آسمان با هم فرق می کند، قید این گزینه را بزنید.● چطـــوری بگویــم نه؟



بالاخره تصمیم تان را گرفتید؟ حالا به این نکته ها توجه کنید :
▪ راستش را بگویید

اگر بعد از بررسی تمام موارد بالا و درست تحلیل کردن شرایط تان، باز هم فکر می کنید برای هم ساخته نشده اید، باید هرچه زودتر حرف دل تان را به او هم بگویید. حستان را در دلتان نگه ندارید و سعی نکنید با تحقیر و کم محلی، به او پاسخ منفی تان را نشان دهید. دلایل تان را بیان کنید و مقابلش اعتراف کنید که علاقه ای به او ندارید. از شکستن دلش نترسید و نگذارید که بیشتر از این امیدوار باشد و در دلش برای ازدواج کردن با شما برنامه بریزد. پرده پوشی را کنار بگذارید. اگر قرار بود منظور شما را به زبان بی زبانی بفهمد تا حالا فهمیده بود، پس وقت آن است که با صراحت تمام و بدون ترس، تکلیف را روشن کنید. ممکن است حرف شما دلش را بشکند. اشکالی ندارد. اگر بدون توهین و او نشانه گرفتن نقاط ضعفش، تنها واقعیت را روشن کنید، دیگر مسئولیتی متوجه شما نخواهد بود، پس کاملا منطقی و بدون اینکه هیجان بی موردی به این روند تزریق کنید، بگویید که برای خودتان و او آینده خوبی نمی بینید یا اینکه احساسی که به او دارید از این جنس نیست و هیچ وقت هم نخواهد بود.▪ چشم در چشم حرف بزنید

اگر هنوز جواب منفی تان را قاطعانه به او نداده اید، بجنبید. در نخستین فرصت یک قرار دونفره با او بگذارید و بدون گوشه و کنایه یا در لفافه حرف زدن، برایش همه چیز را توضیح دهید. احترام گذاشتن به او پذیرش این موضوع را برایش آسان تر می کند و تنظیم کردن چنین قراری یکی از نشانه های این احترام است. قرار نیست این ملاقات را دوباره تکرار و ده ها بار موضعتان را بیان کنید. چه قانع شود و چه نه، شما تنها باید یک بار و برای همیشه تکلیف این ماجرا را روشن کنید.▪ غرورش را نشکنید

هیچ وقت او را به دلیل علاقه ای که به شما دارد، تحقیر نکنید. شما هر راهی را برای رد کردن درخواستش می توانید بروید؛ اما حق ندارید به او حمله و توهین کنید یا به دلیل حسی که دارد او را سرزنش کنید. اگر او با درخواست های مکررش شما را آزار می دهد، تنها جریان ارتباط تان را قطع کرده و تلاش کنید تاجایی که می توانید از او فاصله بگیرید.▪ مراقب واژه ها باشید

موضعتان را طوری بیان کنید که امکان هیچ برداشت دیگری وجود نداشته باشد و مهم تر اینکه، هیچ امیدی برای آینده به او ندهید. جملاتی مثل "فعلا قصد ازدواج ندارم"، "بگذار بازهم فکر کنم"، "به دلیل مخالفت خانواده ام نمی توانم" و… نه تنها کمکی به پیشبرد این ماجرا نمی کند بلکه او را هم معلق و بلاتکلیف گذاشته و آینده اش را تحت تاثیر قرار می دهند. به دلیل ناتوانی در نه گفتن، با او بازی نکنید.● علمی تصمیم بگیرید، نه احساسی

قبل از آنکه موضوع را علنی کنید، باید یک قدم دیگر هم بردارید. یک روانشناس خبره پیدا کنید و برای مشاوره و البته دادن یک تست از او وقت بگیرید. تست های شخصیت که از هر دو شما گرفته می شوند، می توانند تاحدودی آینده ازدواج تان را پیش بینی کنند. مشاور با تحلیل تستی که از شما می گیرد، می تواند بگوید که چقدر با هم تفاهم دارید و در چه مواردی ممکن است دچار مشکل شوید.● بگذارید از احساسش حرف بزند

متکلم وحده نباشید و به او هم اجازه دهید که حرف هایش را بزند و از خودش دفاع کند. بدون آنکه حرفش را قطع کنید یا با لحنی تند و شتاب زده به او جواب دهید، بگذارید خودش را خالی کند. او به عنوان خواستگار شما، حق دارد تمام تلاشش را بکند و هر راهی که گمان می کند برای رسیدن به شما منتهی می شود را برود. پس به او این فرصت را بدهید اما در تمام مراحل، قاطعانه روی موضع اولی تان پافشاری کنید.● با اقتدار حرف بزنید

اینجا هم اعتماد به نفس حرف اول را می زند مثل آدم های ضعیف رفتار نکنید و با اعتماد به نفس حرف دلتان را بزنید. این حق شماست که تنها با کسی که دوستش دارید زیر یک سقف زندگی کنید و علاقه فرد دیگری به شما، نمی تواند این حق را از بین ببرد. هر کسی مسئول احساسات خودش است و اگر شما کاری نکرده اید که به او آسیب بزند، پس دیگر نباید نگران چیزی باشید. او باید آنقدر منطقی باشد که بتواند با این موضوع کنار بیاید و اگر در این مورد ناتوان است، شما نمی توانید کمکی به او بکنید.● بگویید دیگران عاشقش می شوند اما شما نه !

اگر می خواهید یک پایان بندی خوب ایجاد کنید و مثل یک فرشته به او نه بگویید، کمی او را تحسین کنید. در ذهن تان فهرستی از نقاط قوت او را بچینید و وقت نه گفتن، با اشاره به همه آنها برایش توضیح دهید که باز هم می تواند شانس عاشق شدن و دوست داشته شدن را داشته باشد. فقط برایش توضیح دهید که او را به چشم مرد زندگی تان ببینید و این به معنای بد بودن یا ناتوان بودن او نیست.● رابطه را کش ندهید

اگر پیشنهاد ازدواجش را رد کرده اید، باید تا آب ها از آسیاب نیفتاده از او فاصله بگیرید. به هیچ بهانه ای به او زنگ نزنید. شاید برای شما که به او احساسی ندارید، این اتفاق کاملا عادی به نظر برسد و بخواهید کاملا دوستانه با او حرف بزنید یا ببینیدش، اما اشتباه می کنید، حتی باوجود پایان گرفتن این ارتباط، ماجرا در او تمام نشده، پس آتشی که سعی کردید خاموشش کنید را دوباره روشن نکنید.● وقت مشاوره

اگر می بینید که بعد از گفتن حرف دلتان، شرایط زندگی برای او روز به روز سخت تر می شود یا اینکه با نپذیرفتن حرف شما، همچنان برای برقراری این ارتباط تلاش می کند، یک راه دیگر را امتحان کنید. با او به جلسه های مشاوره بروید و حل کردن این ماجرا را به علم روانشناسی بسپارید. به او نگویید که برای قانع کردنش نیاز به کمک روانشناس دارید، بلکه موضوع مشاوره پیش از ازدواج را مطرح کنید و بگویید اگر واقعا با شما بودن را می خواهد، باید این شرط، یعنی شرکت در جلسات مشاوره را بپذیرد. شاید او در کنترل و شناخت احساساتش دچار مشکل شده و نیاز به کمک های یک متخصص داشته باشد.● با زندگی تان بازی نکنید

هرگز به دلیل ترحم وارد یک ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید به دلیل اینکه دلش را بشکنید به او وعده ای بدهید که در مورد ادامه دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشترک تان امیدی ندارید، قبل از آنکه چیزی شروع شود، تمامش کنید. شما نمی توانید یک عمر با ترحم زندگی کنید، پس با کش دادن این ماجرا با احساسات و آینده او بازی نکنید و خودتان را هم به بازی نگیرید.● تصمیم تان را بگیرید، بالاخره او را می خواهید یا نه؟

قبل از آنکه حجت را برای این خواستگار تان تمام کنید، به پیشنهاد خواستگار دیگری فکر نکنید. درست است که رابطه ای میان شما و هیچ کدام از آنها نیست اما تا زمانی که پاسخ قطعی تان را نداده اید، در قبال فکری که این خواستگار در مورد آینده مشترک تان می کند، مسئولید، پس با گفتن جواب تان به این مسئولیت پایان دهید. شاید هم پاسخ ندادن شما به دلیل تردید باشد، اما اگر فکر می کنید که اول باید موقعیت بهتری پیدا کنید و بعد باید به این خواستگار جواب منفی بدهید در اشتباه هستید. شما حق ندارید به دلیل منافع خودتان، دیگران را معلق نگه دارید.

منبع:پرشین استار

مادرنمونه

 

 

 مـــــــــــــــــــــــن هــــــــــــــــــمــــــــــــین الان زن میخوام  

 

 

بیـــا بغلــــــم کصـــافـــــط  

 

اثرات و ضررهای خود ارضایی

اموئل اون ویر، فیلسوف، انسان شناس، و محقق امور جنسی و روانشناس بخش مطالعات جنسی، در کتاب خود با عنوان “یادگیری علوم فردی” در مورد این هوای سرد جذب شده تصریح می دارد که: ” در خصوص افرادی که به شخصه استمناء می کنند، به راحتی می توان گفت که چه ایرادی می تواند بوجود آید. زمانی که آنها خود ارضایی می کنند، در حال ارتکاب به جرم در برابر طبیعت هستند. وقتی انزال به واسطه خود ارضایی پدید می آید، حرکات کرم وار جذب ایجاد می شوند که این حرکات برای هر مردی کاملاً قابل درک و تشخیص است و به واسطه ی تاثیر خالی بودن کیسه های منی، این کیسه ها سعی می کنند تا خود را پر کنند و به همین دلیل هوای مرطوب از طریق آلت تناسلی مرد با همان حرکات کرمی شکل، جذب می شود. این سیگنال ها به مغز فرستاده می شوند، به همین دلیل مایع مغزی زیادی در این میان از بین می رود، و در نتیجه فرد از نظر ذهنی خسته می شود. بد نیست بدانید که تعداد بیشماری از مردها به دلیل عمل منفور خودارضایی دیوانه شده اند. مغزی که پر از هوا شود دیگر توانایی تفکر ندارد و قابلیت های ذهنی خود را به طور ۱۰۰% از دست خواهد داد. به همین دلیل ما هم این عمل نادرست را ۱۰۰% محکوم می کنیم …

 

اثرات و ضررهای خود ارضایی 

 

به همین دلیل هم هست که فروید خود ارضایی را یک نقص فردی نـامگـذاری مـی کند (بـه این دلیل که طرف دوم در این ارتباط وجود ندارد مگر در خیال). در حین خود ارضایی فرد اگر مرد بـاشــد، یک زن را در ذهن خود مجسم می کند و اگر زن بـاشد یک مرد را در ذهن خود مجسم کرده و با او وارد رابـطـه جنسی می شود. در این حال خستگی چند برابر می شود، چرا که فرد هم از نظر جنسی از خود کار می کشد و هم از نظر ذهنی. تصویر شریک جنسی خیالی، مانند یک لوح در ضمیر ناخودآگاه فرد حک می شود و سبب بروز انزال های شبانه ناخواسته می شود. به این ترتیب که فرد هر چقدر بیشتر خود ارضایی کند، میزان این انزال های شبانه افزایش می یابد.

دمای خارجی بدن انسان ۹۸ درجه فارنهایت است و دمای درونی آن ۱۰۰ درجه فارنهایت. این دما در زمان خود ارضایی افزایش پیدا می کند. زمانیکه انزال به واسطه خود ارضایی پدید می آید، حرکات کرم وار جذب در کیسه ی منی ایجاد می شوند، اما به دلیل خود ارضایی، کیسه ی حاوی منی خیلی زودتر از زمان مقرر تخلیه گردیده است. فرایند طبیعی بدین گونه است که کیسه های منی سعی می کنند تا خود را پر کنند، اما از آنجایی که منی خیلی زودتر از بدن خارج شده، چیزی جز هوای مرطوب از طریق آلت تناسلی مرد جذب نخواهد شد. این هوا بعداً از طریق کیسه منی به سیستم لنفاوی انتقال داده می شود، سپس به مغز انتقال پیدا کرده و باعث ایجاد شک دمایی شده و فضای سردی را میان ماده ی مغزی و سلول ها ایجاد می کند و این امر واکنش نرمال ماده مغزی، سیستم عصبی و جسمانی را مختل می سازد.

کیسه منی می بایست به جای جذب هوا، اسپرم جذب کند، اما این امر مقدور نخواهد بود چراکه اسپرم ها قبلاً آزاد شده اند. علاوه بر این جذب هوا از جذب مایع خیلی ساده تر است.

ساموئل اون ویر، فیلسوف، انسان شناس، و محقق امور جنسی و روانشناس بخش مطالعات جنسی، در کتاب خود با عنوان “یادگیری علوم فردی” در مورد این هوای سرد جذب شده تصریح می دارد که: ” در خصوص افرادی که به شخصه استمناء می کنند، به راحتی می توان گفت که چه ایرادی می تواند بوجود آید. زمانی که آنها خود ارضایی می کنند، در حال ارتکاب به جرم در برابر طبیعت هستند. وقتی انزال به واسطه خود ارضایی پدید می آید، حرکات کرم وار جذب ایجاد می شوند که این حرکات برای هر مردی کاملاً قابل درک و تشخیص است و به واسطه ی تاثیر خالی بودن کیسه های منی، این کیسه ها سعی می کنند تا خود را پر کنند و به همین دلیل هوای مرطوب از طریق آلت تناسلی مرد با همان حرکات کرمی شکل، جذب می شود. این سیگنال ها به مغز فرستاده می شوند، به همین دلیل مایع مغزی زیادی در این میان از بین می رود، و در نتیجه فرد از نظر ذهنی خسته می شود. بد نیست بدانید که تعداد بیشماری از مردها به دلیل عمل منفور خودارضایی دیوانه شده اند. مغزی که پر از هوا شود دیگر توانایی تفکر ندارد و قابلیت های ذهنی خود را به طور ۱۰۰% از دست خواهد داد. به همین دلیل ما هم این عمل نادرست را ۱۰۰% محکوم می کنیم.

اسپرم ها حاوی رمز ژنتیکی DNA (اسید دی اکسی ریبونوکلئیکDeoxyribonucleic Acid)، RNA یا اسید ریبونوکلویک (Ribonucleic Acid)، آنزیم ها، کلسیم، فسفر، نمک های بیولوژیک، و تستوسترون می باشند. زمانیکه استمناء صورت می پذیرد، کلیه ی این اجزای حیاتی از بدن فرد بیرون کشیده می شوند و اگر فرد در دوران بلوغ قرار داشته باشد، امکان رشد کافی را پیدا نمی کند و نیرویی که در این مواد وجود دارد، جذب نشده و از بدن او خارج می شوند.

از آنجایی که میزان زیادی کلسیم به همراه منی از بدن خارج می شود، فرد احساس خستگی شدید در استخوان ها می کند و ممکن است دچار کوفتگی پا شود. لازم به ذکر است که استخوان های تنومند نشان دهنده ی میزان قدرت فرد هستند. همانطور که می دانید گلبول های قرمز خونی و پلاکت ها در مغز استخوان تولید می شوند. فرد جوانی که خودارضایی می کند، اجازه نمی دهد که مایع مغز استخوان به خوبی شکل بگیرد و باید تا آخر عمر خود شاهد عواقب آن باشد. زمانیکه فسفر بیش از حد طبیعی به واسطه خودارضایی از بدن خارج می شود، مشکلات عصبی از قبیل رعشه برای فرد ایجاد می شود. در زمان خود ارضایی لسیتین نیز از بدن خارج می شود که این امر سبب فرسودگی سیستم عصبی می شود و به مرور زمان موجبات بیحالی، ضعف اعصاب و نهایتاٌ مرگ تدریجی سلول های عصبی را فراهم خواهد آورد.

منبع : www.patogh98.com

مقابله با استرس

برای مقابله با استرس ها یا فشارهای روانی، راهکارهای مختلفی وجود دارد که شیوه مدیریت صحیح، آنها را به ما می آموزد. با رعایت و بکارگیری این روشها، می توانیم علاوه بر حل یا کم کردن مشکلات به آرامش پایدارتری دست یابیم :

1- به خداوند توکل کنیم.

وقتی انسان یاد خدا را در دل خود زنده نگهدارد و ارتباط روحی و معنوی بین خود و خدا برقرار کند، به آرامش عمیق، همراه با خشنودی می رسد و با توکل به خدا از هرگونه یاس و اضطراب و فشار روانی رها می شود.

قرآن کریم در سوره رعد آیه 29 می فرماید: کسانی که ایمان آوردند قلبهایشان با یاد خدا آرام می گیرد، آگاه باشند تنها با یاد خدا قلبها آرامش می یابد.

2- عوامل استرس زا را  کم کنیم.

عوامل بی شماری ممکن است باعث استرس ما شوند. که باید آنها را شناخته و سعی کنیم از زندگی خود حذف کنیم. برای مثال، اگر شلوغی موجب ناراحتی ما می شود، زمانی را برای خرید انتخاب کنیم که خلوت باشد.

3- از وقایع اطراف خود با اطلاع باشیم.

بی اطلاعی و نادیده گرفتن حوادث و وقایع اطرافمان، دلیل بر شادی و عدم وجود مشکل نیست. گاهی اوقات آن چه ما بعلت عدم آگاهی از اصل موضوع در ذهن خود تصور می کنیم، بسیار بدتر و ناراحت کننده تر از آن چیزی است که واقعا" اتفاق افتاده است.

4- از وضعیت جسمی خود آگاه باشیم.

از نشانه های پریشانی در خود از قبیل سردرد، آشفتگی، درد معده، نداشتن تمرکز، سرماخوردگی، خستگی زیاد و ... مطلع باشیم. زیرا این علائم می توانند نشانه های استرس باشد که باعث اختلالات جدی تر از قبیل: زخم معده، فشار خون بالا، بیماری های قلبی و..... باشند.

5- برنامه های زندگی را اولویت بندی کنیم .

هنگامی که با انبوهی از مشکلات بطور همزمان روبه رو هستیم، به آسانی در مقابل آنها به زانو در آمده و از حل آنها عاجز می شویم. زیرا آشفتگی و بی نظمی، در کارها و برنامه ها می تواند تولید استرس کرده، یا نقطه ای برای شروع آن از شکست طرح های ناتمام می شود. اولویت بندی مسائل به ترتیب اهمیت و بررسی آنها به ما این امکان را می دهد که به هر کاری در زمان و مکان خود رسیدگی کنیم، بهتر است که طرحها را یکی بعد از دیگری به انجام برسانیم.

6- به موقع از خانه خارج شویم.

اگر به موقع از خانه خارج شویم، می توانیم بسیاری از تنش های خود را کم کنیم و همچنین از بروز مشکلات احتمالی بعدی جلوگیری کنیم.

7- وقت خود را تنظیم کنیم.

کارهای روزمره خود را به ترتیب اهمیت و مدت زمان آنها یادداشت کنیم، با این کار در می یابیم وقت خود را چگونه تنظیم کنیم تا همیشه کارهایمان به موقع انجام شود. اگر وقت کافی برای انجام تمام فعالیت های مورد نظر و مهم خود نداریم، شاید بیش از حد و بیهوده تلاش می کنیم.

8- از شر وسایل اضافی خلاص می شویم.

از شر وسایل اضافی و بی مصرف خلاص می شویم و اطراف خود را خلوت کنیم. وسایل اضافی و به درد نخور و شلوغی محیط می تواند استرس زا باشد.

9- شب ها به موقع و به اندازه کافی بخوابیم.

بدن انسان برای تجدید قوا به خواب کافی و لذت بخش نیاز دارد. شب به موقع بخوابیم و تا دیروقت بیدار نباشیم. هنگام خواب بهتر است به سمت چپ خود بخوابیم و نفس عمیق بکشیم. در این حالت سوراخ راست بینی تحریک و سمت راست بدن فعال تر می شود. زیرا سمت راست، قسمت فعال بدن است.

ادامه مطلب ...

گوڵی خراپه‌

مه کته بی زینده گی -------- محمد جانبلاغی

 
ناوی کتێب؛ گوڵی خراپه‌
نوسینی؛ بۆدلێر
وه‌رگێڕانی له‌ فه‌ڕه‌نسیه‌وه‌؛ ئه‌حمه‌دی مه‌لا
ئه‌م کتێبه‌ له‌ ساڵی 2001 دا له‌لایه‌ن ده‌زگای چاپ و په‌خشی ئاراسه‌وه‌‌‌ بڵاوکراوه‌ته‌وه‌
 ده ر هیه نه ر : مه حه مدی جانبلاغی.
سایتی نوسه ر : مه کته بی زنده گی.
آدرس: www.jmp.blogsky.com

تکایه له هر چه شنه کو‍‌ِ‌ٌپی کردنه یک خو بپاره زین.

سپاس بوو ئیه وه ی به ره ز

ادامه مطلب ...

هه‌ر هیچ.. ته‌نیا!

مه کته بی زینده گی -------- محمد جانبلاغی

 
ناوی کتێب؛ هه‌ر هیچ.. ته‌نیا!
نوسینی؛ (ساماڵ) محه‌مه‌د ئه‌حمه‌دی
ئه‌م په‌ڕتووکه‌ له‌ ساڵی 2001دا‌ بڵاوکراوه‌ته‌وه‌
 ده ر هیه نه ر : مه حه مدی جانبلاغی.
سایتی نوسه ر : مه کته بی زنده گی.
آدرس: www.jmp.blogsky.com

تکایه له هر چه شنه کو‍‌ِ‌ٌپی کردنه یک خو بپاره زین.

سپاس بوو ئیه وه ی به ره ز

ادامه مطلب ...