از آنجایی انسان به طبع اجتماعی است1همواره نیاز به یک همراه و یاور دارد و به همین دلیل است که انسان از تنهایی گریزان است؛ بی وجود دوست انسان چگونه می تواند از گردنه ها و راه های دشوار زندگی عبورکند؟
آیا انسان می تواند به تنهایی احتیاجاتش را بر اورده سازد؟
آیا می تواند جدا از جامعه زندگی کند؟
هرگز شنیده اید که رهبر یک گروه بدون آنکه بر شانه های دوستانشان گام نهند پله های موفقیت وعظمت رابپیماید؟ از آنجایی که عقل انسان کامل نیست و گاهی احساسات وهیجانات بر او چیره شده و او را از اعتدال خارج کرده واو را از رسیدن به کمالات باز می دارد پس روشن است که انسان به تنهایی قادر به اداره زندگی نیست و کسب موفقیت نیست پس به دور از جامعه دوستی و رشد امکان پذیر نیست،بر همین اساس است که اسلام همه احکام خود را در قالب ریخته و روح اجتماع را تا آخرین حد ممکن در انسان دمیده است و روشن است که هر چه صفوف جوامع بشری پیوسته تر باشد به همان اندازه در صحنه های زندگی موفق تر است و به همین دلیل است که اسلام افراد را دعوت می کند تا در کار یارو یاور هم باشند تا به اهدافشان برسند پس آدم به دوستی مهربان و امین نیاز دارد تا او را در رسیدن به هدفش رهنمون کند،از همین جهت است که مولای متقیان علی علیه السلام می فرمایند :«نخست دوست سپس راه».2
حال جای این سؤال ها باقی می ماند که دوستی چیست ؟
یکی از معضلات رایج در حوزه روابط اجتماعی عدم رعایت ضوابط و روابط خصوصی توسط زوجها و گسترش نمایش روابطی است که قاعدتا باید در خفا صورت بگیرد.
ممکن است مخاطبین محترم نیز به دفعات شاهد زوجی که در معابر پنجه در پنجه و یا حتی بدتر! دست درگردن یکدیگر و حتی باز هم بدتر!، همدیگر را در آغوش گرفته و راه میروند بوده اند.زوجینی که با استناد به نسبت زن و شوهری خود، روابط کاملا خصوصیشان را در ملاء عام به نمایش میگذارند!