شاید مهمترین اتفاق زندگی هر فرد ازدواج او باشد. زمانی که یک زندگی مشترک شروع میشود، زن و شوهر در موقعیت خاصی قرار میگیرند که قبلاً آن را هرگز تجربه نکردهاند و هر دو در ابتدای کار بیتجربه و مبتدی هستند. بسیاری اوقات همین بیتجربگی باعث بروز تنشها و اختلافهای بین همسران میشود. متاسفانه خیلی از زوجها پس از گذشت چند سال و با داشتن فرزند باز هم با هم اختلاف دارند و زندگی پرتنش و آزار دهندهای را سپری میکنند. در ابتدا آنها یکدیگر را دوست داشتند، قول و قرارهایی با هم گذاشتند و عهد کردند که به آنها پایبند بمانند. حالا مدام تحت استرس و فشار عصبی هستند و زیر این فشار فرسوده و خسته و درمانده شدهاند. مسأله اینجاست که آنها حتی نمیدانند مشکلی که پیش آمده چیست و چرا همسری که عاشقانه دوستش داشتند، حالا به موجودی ناراحتکننده تبدیل شده که حتی گذراندن روزی با او هم آزاردهنده است.
بسیاری از خانمها و آقایان که مدتی از شروع زندگی مشترکشان میگذرد، وقتی به گذشته نگاه میکنند یاد دورانی میافتند که عاشق یکدیگر بودند و هیچچیز نمیتوانست جلوی زندگی عاشقانهشان را بگیرد، اما وقتی با هم ازدواج میکنند و مدت زمانی از این ماجرا میگذرد، عشق از زندگی آنها رخت برمیبندد.
آنها درگیر گرفتاریهای روزمره میشوند و سرشان آنقدر شلوغ میشود که زندگی مشترک برایشان یکنواخت شده و جذابیت خود را از دست میدهد. در این شرایط زمانی هم که تصمیم میگیرند تا به زندگیشان سر و سامان داده و طراوت گذشته را به آن بازگردانند، سردرگم میشوند که از کجا باید شروع کنند ؟