سالهاست که هنگام گرفتن شرح حال از مراجعان و بیماران در میان پرسشهای معمول از آنان میپرسم 'به مرگ و مردن فکر میکنید؟'
رایجترین پاسخی که میدهند این است که "از مرگ نمیترسم." این پاسخ همیشه مرا به یاد جملهای از فیلم ایثار تارکوفسکی میاندازد که از زبان یکی از شخصیّتها میگوید " مرگ وجود ندارد، تنها ترس از مرگ وجود دارد."
این واکنش نشان دهنده حضور ژرف و فراگیر ترس از مرگ و اهمیت زیاد این بزرگترین دشمن شادیهای آدمی است. ولی آیا از طرف دیگر حاکی از آن نیست که ما به مرگ نمیاندیشیم و وقتی در برابر پرسش اندیشیدن به آن قرار می گیریم نعل وارونه میزنیم و تنها به ذکر احساسی مبهم و معمولاً نادرست در باره آن بسنده میکنیم؟ لذا این پرسش مطرح میشود که چرا ما به مرگ و مردن فکر نمیکنیم؟ و از آن مهم تر چرا در مقابل مرگ از اندیشه نظام مندی برخوردار نیستیم که با یک سبک زندگی سالم و نیز فلسفه زندگی جامع و یکپارچه ای همنوایی داشته باشد.
ادامه مطلب ...