آدم معتدل، «عادت» ندارد. این یعنی یک سرمشق از قبل نوشته شده برای آدم های معتدل وجود نداره ، اون فکر می کنه و بعد درست رفتار می کنه.
آدم معتدل «عادت» ندارد. شاید این کامل ترین تعریف از یک ادم معتدل است....
بر خلافِ نظر روانشناسان که آدمی را به سوی «عادت ها» سوق می دهند، و بر عادت ها می دارند، و «آدمی» را که عاداتِ مناسب داشته باشد، رفتارش را مناسب و به «هنجار» می دانند... آدم «معتدل » صفت دارد، و «صفت» آدمی را، به یک گونه اجرا و با شکلی خاص، راهنمایی نمی کند.
«صفت» یک رغبت و یک خط حرکتی، به آدمی می دهد، آنچنان که رغبت و خط را، در هر جا و هر موقعیت، به شکلی خاص، می تواند شکل اجرایی بدهد؛ یعنی؛ هر صفتی، در اجرا، هزارها شکل پیدا می کند.
آدم معتدل، فقط در قلب خود، عادت دارد، و عادت قلب، به تفکر است، و به خیرخواهی و حق جویی، که کار قلب، همین است.
مشاوره فرصتی است برای در میان گذاشتن، افکار و احساسات و مشکلات شما با فردی متخصص، بیطرف و بدون تعصب که میتواند کمک کند تا مهارتهای جدید را فرا گیرید و راههای برخورد با موقعیتها را بهگونهای بیاموزید که بتوانید مشکلاتی را که در آینده برای شما پیش میآید به نحو تواناتر و کارآمدتری حل کنید. مشاورین سعی میکنند تا شما در جریان گفتگو احساس راحتی کنید. آنها اضطراب اولیه شما را درک کرده و کمک میکنند تا بتوانید مسائل مورد نظر خود را به زبان آورید.
مشاوره در واقع قسمت کردن افکار و احساساتتان با اطمینان و اعتماد با شنوندهای خوب و بیطرف است تا به شما کمک کند از بار هیجانی و استرس بکاهید، رفتار خود را به منظور برخورد و مقابله موثر با یک مشکل تغییر دهید، از تواناییها و نقاط قوت خود آگاه شوید و در موارد خاص اطلاعات مربوطه به شما ارائه میشود تا با آموزشهای جدید بر توانمندیهای خود بیفزایید و در نهایت شما را یاری میدهد تا خود و دیگران را با نگاهی جدید ببینید.