همه ما آن را داریم و برخی از ما کمتر به آنها اعتقاد داریم: منظورمان چهارچوب های فکری است. اعتقادات محدودکننده به نوعی تفسیرکننده خود درونی ما یا دنیایی است که طریقه زندگی ما را در قالب ترس ها و تفکرات منفی، محدود می کند.
شاید به نوعی بتوان گفت چهارچوب های فکری ما قاتلین خاموش هستند: آنها اعتماد به نفس ما را می کشند و مانع از باور کردن اهداف و دنبال کردن آرزوهایمان می شوند. آنها همه شانس های زندگی خوب، بزرگ و شاد را از بین می برند.
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید!
اگر در زندگی شاهد این هستید که اعتقادات محدودکننده، شما را از زندگی کردن بازداشته است، دید خود را عوض کنید.
1. تعریف دوباره ترس
هرکسی که قلبی در سینه داشته باشد مسلما از شنیدن سوختن کودکان بی گناه در مدرسه شین آباد بسیار متاثر شده است. این بسیار طبیعی است که دیگران نیز از چنین اتفاق هایی بترسند: ترسی که نشان می دهد قانون می تواند از بروز دوباره آن جلوگیری کند. این یک ترس موثر است. امیدواریم چنین ترس هایی باعث تغییر قانون در ساخت مدارس شوند و دوباره شاهد چنین دردهایی نباشیم.
ادامه مطلب ...1) اگر در خانواده پدری و زندگی مجردی خود، مسئولیت کاری را به عهده نمی گیرید یا در مسئولیت محوله تعلل می ورزید.( تنبلی و بی مسئولیتی)
2) اگر با پدر، مادر، برادر و خواهر خود( که به نظر شما غیرمنطقی بوده یا اخلاق دلخواه شما را ندارند) ارتباط سازنده و راضی کننده ندارید و نتوانسته اید تعامل قابل قبولی ایجاد نمائید.(عدم تعامل و ارتباط اجتماعی صحیح با دیگران)
3) اگر در زندگی، مرتب شغل خود را عوض کرده اید، با دوستان زیادی به خاطر مشکلاتی قطع رابطه نموده اید، رشته تحصیلی خود را تغییر داده یا ترک تحصیل کرده اید، علائق خود را نیمه کاره رها کرده اید و ثبات فکری، احساسی و رفتاری ندارید.(عدم ثبات فکری، احساسی و رفتاری)
طبق گفته مشاوران بسیاری از زوج ها به جای کمک گرفتن از افراد متخصص بیش از حد صبر می کنند و این باعث بدترشدن اوضاع میشود.
خیلی کم پیش میاد که ازدواجی دچار بحث و ناراحتی نشه. گاهی جروبحث ها اینقدر طولانی هستند که برای جلوگیری از فروپاشی به کمک یک مشاور حرفه ای نیاز است. اما همسران جوان چگونه باید زمان مناسب برای کمک را بفهمند؟
طبق گفته Bethany Sutton مشاور ازدواج و خانواده، روابط میتونه بسیار سخت باشه. درواقع واقعیت اینه که ازدواج سخت است و شما همیشه در حال بررسی آن هستید.
کنار آمدن با خیانت در زندگی مشترک، شرایط دشواری است که معمولا به جدایی منجر می شود. وقتی یکی از طرفین خیانت می کند، اعتماد بین آن ها به طور قابل ملاحظه ای خدشه دار می شود. زنده کردن اعتماد از دست رفته،انرژی و اراده بسیار زیادی می طلبد و این چیزی است که بسیاری از زوج ها ترجیح می دهند که انجام ندهند.
اگر هر دوی شما واقعا تمایل دارید که زندگی مشترک خود را نجات دهید، امکان کنار آمدن با خیانت وجود دارد. به هر حال، برای التیام بخشیدن به این زخم ها، زمان، انرژی و مشاوره های زیادی لازم است. همچنین بسیار مهم است که هر دوی شما صرفا به خاطر یکدیگر و نه به اهداف مالی یا خانوادگی در کنار هم بمانید. اگر عشق بین شما رخت بربسته است و شما به دلایل دیگری قصد حفظ زندگی خود را دارید، این رابطه محکوم به شکست و فناست.
ادامه مطلب ...