این روزها با دختر و پسرهای زیادی گفتگو میکنم که به من میگویند گول خوردهاند! میگویند جنس مخالف یا همان طرف مقابل آنها، با رفتار یا با حرفهایش آنها را فریب داده است! میگویند زمان و انرژی زیادی برای طرف مقابل مصرف کرده اند اما طرف مقابل، آنها را رها کرده، به اندازه آنها، برایشان انرژی مصرف نکرده، یا آنگونه که نشان میداده آنها را دوست نداشته و سرانجام هم آنها را با یک عالم سوال و ابهام تنها گذاشته و رفته است
این دختر و پسرها با اصرار به من میگویند که فریب خورده اند و من همیشه این سوال را از خودم و گاهی از آنها میپرسم که واقعا چه کسی آنها را فریب داده است؟ طرف مقابل؟ یا خود آنها ؟!!! وقتی با خودمان صادقترهستیم و گذشته را مرور میکنیم متوجه میشویم که در بسیاری از موارد، از همان ابتدا نشانههایی را دیده و حس کرده بودیم که به ما میگفتند که باید دقت بیشتری کنیم و موضوع را با عقل و درایت بیشتری بررسی کنیم و بدتر این که همیشه نشانههایی هستند که به ما میگویند خودت را به خواب نزن و برای خودت رویا بافی نکن، اما به این نشانهها هم دقت نمیکنیم! تجربه درد آور فریب خوردن تقریباً همه ما این تجربه ناخوشایند و حتی دردناک را داریم که گول خورده و گرفتار تبعات منفی فریب خوردن شده باشیم.
ادامه مطلب ...اما نظر من بخاطر تجربه شخصی که دارم چیز دیگری است. من که در خانواده ای پرورش یافتم که والدینم تصمیم گرفتند بخاطر ما به زندگی زناشویی تاسف برانگیز خود ادامه دهند، عقیده دیگری دارم. برای من طلاق والدین بسیار بهتر است از سالها زندگی در خانه ای که والدین مدام در حال جنگ و دعوا هستند، به همدیگر احترام نمی گذارند و بچه ها با ناراحتی و عصبانیت مداوم بزرگ میشوند.