شناخت نتیجه پرسش و پاسخ و تفحص است. برای شناخت یکدیگر آن هم در یک رابطه نزدیک و صمیمی، احتیاج به پرسش های زیادی است. آنچه زوج ها پیش از ازدواج در مورد آن ها سوال می کنند، موضوعاتی بسیار کلی است که آن ها را در مورد شناخت عمیق یکدیگر بی نیاز نمی کند.
آنچه زوج ها به عنوان شناخت به آن ها نیازمندند، چگونگی اتصال آرزوها، نقص ها، ترس ها، شکست ها و در کل جنبه هایی از شخصیت است که تعاملی عمیق با موقعیت های معمول زندگی دارد.
برای دستیابی به این شناخت، زوج ها نیازمندند، واکنش های یکدیگر را در موقعیت های متفاوت و مهم، از نظر شناختی، رفتاری و هیجانی بررسی کنند. و به این صورت شناخت در تعامل معنا پیدا می کند و زوجین از شناخت کلی که برای یک رابطه کافی نیست به سمت شناخت موقعیتی حرکت می کنند. شناخت موقعیتی، ملموس تر است و قدرت پیش بینی را در زوج ها افزایش می دهد.
ادامه مطلب ...