آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

روش برخورد با مشکلات


دنیایی که ما در آن زندگی می‏کنیم همراه با رنج‏ها و زحمت‏ها است و به قول فلاسفه چون مادی است، این رنج‏ها و مصیبت‏ها جزو این زندگی هستند. به هر حال ماهیت این مصیبت‏ها هر چه باشد، ما باید در قبال آنها چه عکس ‏العملی نشان بدهیم؟ خودمان را در برابر آنها ببازیم یا با آنها مبارزه کنیم و بر آنها فائق آییم؟

 

اگر می‏خواهیم با آنها برخوردی داشته باشیم که بر زندگی ما اثرات منفی نگذارد یا حداقل اثرات منفی را از خودمان دور کنیم، چه کار باید بکنیم؟ مقاله حاضر درصدد پاسخگویی این سۆال‏ها از دیدگاه «نهج‏البلاغه» است.


 
1. شناخت مشکلات
در اولین مرحله ما باید مشکل را بشناسیم تا بتوانیم با آن مبارزه کنیم. وقتی دو ورزشکار می‏خواهند با یکدیگر مبارزه کنند، درباره ویژگی‏های یکدیگر اطلاعاتی به دست می‏آورند و از طریق این اطلاعات خود را برای مقابله با حریف آماده می‏سازند. شناخت مشکلات، نخستین مرحله برخورد است.
 
انواع مشکلات و مصیبت‏ها
الف. مصیبت‏هایی که لازمه طبیعت و فطرت انسانی است، مانند مرگ.
ب. مشکلاتی که خدا برای توانا ساختن انسان قرار داده است. بعضی از این مشکلات انسان را از نظر جسمانی محکم می‏سازد و بعضی‏ها از نظر معنوی.

حضرت علی(ع) در نامه معروف خودش به عثمان بن‏حنیف می‏فرماید: آگاه باشید درختان بیابانی، چوب‏شان سخت‏تر و درختان کناره جویبار پوست‏شان نازک‏تر است. درختان بیابانی که با باران سیراب می‏شوند آتش چوبشان شعله‏ورتر و پر دوام‏تر است. مراد امام این است که چون درخت‏های بیابان در شداید و سختی‏ها رشد و نمو می‏کنند، از درختان دیگر سخت‏تر هستند.( نامه 45)

سپس آن حضرت در خطبه 192 خویش در مورد مشکلاتی که انسان را از نظر معنوی مستحکم می‏کند، می فرماید:

خداوند همواره بندگان خود را به انواع شداید مواجه می‏کند و اقسام کوشش‏ها و مجاهدت‏ها را پیش پای آنها می‏گذارد، تکالیفی گوناگون برخلاف طبع آسایش‏طلب آنها بر آنها مقرر می‏دارد تا غرور و تکبر از دلشان بیرون رود، نفوس‏شان به عبودیت خدا رام گردد و این وسیله‏ای است برای اینکه درهای فضل و رحمت پروردگار به روی آنها گشوده شود.

خداوند برای امتحان و رشد دادن انواع مشکل‏ها را سر راه انسان قرار می‏دهد تا با آنها دست و پنجه نرم کند و رشد نماید.

مشکلات برای انسان‏ها مفید هستند هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی. فایده معنوی این است که انسان به سوی خدا متوجه می‏شود و گناهانش کم می‏گردد و برای توبه و استغفار زمینه می‏یابد.

نکته دیگر اینکه کافی نیست ما مشکلات را بشناسیم بلکه باید حد و اندازه آنها را بسنجیم. بعضی‏ها مشکلات کوچک را خیلی بزرگ می‏شمارند و در مقابل آن خود را می‏بازند و توان تصمیم‏گیری را از دست می‏دهند و به مشکلات بزرگتر گرفتار می‏گردند. امیرالمۆمنین(ع) شاید با توجه به همین نکته می‏فرمایند: «من عظّم صغارالمصائب ابتلاه‏اللّه‏ بکبارها؛(حکمت 448) کسی که مصیبت‏های کوچک را بزرگ شمارد خدا او را به مصیبت‏های بزرگ مبتلا خواهد کرد.»

2. شناخت خود
انسان، علاوه بر شناخت مشکل، باید خودش را هم بشناسد. استعدادهایی که خدا به او داده شناسایی کند. کسانی که خودشان را نمی‏شناسند مشکلات را خیلی بزرگ تصور می‏کنند و خودشان را هیچ کاره.

امیرمۆمنان می‏فرماید: «هلک امرۆ من لم یعرف قدره؛(حکمت 149) نابود شد کسی که ارزش خود را ندانست.»

وقتی انسان خودش را بشناسد، اعتماد به نفس و استحکام اراده پدید می‏آید.


ممکن است اینجا دو سۆال پیش بیاید:
الف. آیا اعتماد به نفس همان کبر نیست که در آیات و روایات شدیدا مورد نهی واقع شده؟
اعتماد به نفس باور به توانایی‏های واقعی خود است و تکبر خود را بزرگتر پنداشتن است. اعتماد به نفس بر واقعیت استوار است ولی تکبر بر توهم. و بین این دو فاصله از زمین تا آسمان است.

ب. آیا اعتماد به نفس منافی با توکل نیست؟
متفکر شهید استاد مطهری می‏فرماید: «توکل در مقابله جهد و سعی نیست که آیا جهد و سعی کنیم یا توکل؟ توکل یعنی انسان همیشه به آنچه مقتضای حق است عمل کند و در این راه به خدا اعتماد کند که خداوند حامی و پشتیبان کسانی است که حامی و پشتیبان حق می‏باشند.» توکل تضمین الهی است برای کسی که همیشه حامی و پشتیبان حق است.

او با ذکر یک مثال مطلب خودش را توضیح می‏دهد.
«شما می‏روید به مغازه‏ای و متاعی خریداری می‏کنید و صاحب آن مغازه مرغوبیت آن متاع را تضمین می‏کند و به شما اطمینان می‏دهد و شما هم به گفته او اعتماد می‏کنید یعنی مطمئن می‏شوید که متاع مورد نظر همان اندازه مرغوب است که او گفته است. راه حق چیزی است که انبیا از طرف خدا آن را شناسانده و از طرف خدا آن را تضمین کرده‏اند که هر که این راه را برود به نتیجه می‏رسد. خداوند این عالم را طوری ساخته است که همواره از کسانی که حق و حقیقت را حمایت کنند، حمایت می‏کند. حق همواره یک تأیید معنوی با خود دارد.

معنی توکل این نیست که کاری نکنید و قوای وجودی خود را تعطیل کنید و یکجا بنشینید و به خدا اعتماد کنید که او به جای شما وظیفه را انجام می‏دهد. کار نکردن و راه نرفتن که تضمین نمی‏خواهد، سکون و توقف تأیید نمی‏خواهد.»

از تعریف توکل معلوم می‏شود که توکل نه فقط برای مقابله با مشکلات مانع نیست بلکه کسی که توکل می‏کند یقین دارد که اگر او راه حق را بپیماید و سعی و کوشش کند خدا هم او را کمک خواهد کرد.

غیر از این، توکل انسان را از اوهام نجات می‏دهد. خیلی‏ها هستند که به خاطر آینده‏شان بی‏حساب نگران هستند. آنها فکر می‏کنند نکند فردا مشکلی پیش بیاید. اگر چه اکثر این اوهام به حقیقت تبدیل نمی‏شود ولی آنها بخاطر همین اوهام، وقتی که دارند هدر می‏دهند.

3. صبر و استقامت
انسان بعد از شناسایی مشکل و شناسایی راه حل، باید با استقامت آن راهکار را اجرا کند وقتی ما زندگی انسان‏های بزرگ را می‏خوانیم می‏بینیم که آنها در نتیجه همین صبر و استقامت بر قله عظمت رسیدند.

حضرت علی(ع) می‏فرماید:«لایعدم الصبور الظفر و ان طال به الزمان(حکمت 153)؛ انسان شکیبا پیروزی را ازدست نمی‏دهد اگر چه زمان آن طولانی باشد.»

قرآن می‏گوید: «والصبر علی ما اصابک؛ مصیبت‏هایی که بر شما می‏آیند، مقابل آنها صبر و مقاومت کنید و در برابر مشکلات تسلیم نشوید.» آل عمران، آیه 146

صبر یعنی تحمل سنگینی مصیبت و از بین بردن آن، نه شکستن و تسلیم شدن و از پا درآمدن.
 
4. اراده
برای مقابله با مشکلات لازم است که اراده محکم باشد. کسانی که عزم و اراده ‏شان سست است، از سختی‏ها فرار می‏کنند ولی کسانی که عزم‏شان محکم است، مشکلات از آنها فرار می‏کند. کسی که اراده‏اش قوی باشد، شداید و گرفتاری‏ها را به فرصت‏ها تبدیل می‏کند و آنها را پله‏ای برای پیشرفت قرار می‏دهد.

امام علی(ع) درباره رسول اکرم(ص) می‏فرماید:«غیر ناکل عن قدم و لا واه فی عزم؛(خطبه 72) حتی یک قدم به عقب برنگشت و اراده او سست نشد.»
 
5. توجه به مشکلات دیگران
برخی از گرفتاری‏ها را ما نمی‏توانیم از بین ببریم و منظور از مقابله با آنها فقط همین است که از اثرات سوء آنها در امان بمانیم.

در اینگونه مشکلات اگر انسان توجه کند که تنها نیست بلکه همه یا بسیاری از مردم با چنین مشکلی مواجه‏اند آسوده‏خاطر می‏شود و از اثرات منفی مشکل در امان می‏ماند.

امام علی(ع) مردمی را در مرگ یکی از خویشاوندان‏شان چنین تسلیت گفت: «ان هذا الامر لیس لکم بدأ و لا الیکم انتهی؛(حکمت 357) مردن از شما آغاز نشده و به شما نیز پایان نخواهد یافت.»
 
6. توجه به نتایج مثبت مشکلات
اگر انسان به نتایج مثبت مشکلات توجه داشته باشد می‏تواند از اثرات منفی ذهنی آنها نجات یابد ولی وقتی مشکلات را فقط مصیبت می‏بیند و به نتایج مبارزه با آنها توجهی نمی‏کند، به غم و غصه گرفتار می‏گردد و این غصه و اندوه توان او را از بین برده و به پیری زودرس مبتلا می‏سازد.

امام علی(ع) می‏فرماید: «الهم نصف الهرم؛(حکمت 143) اندوه خوردن نیمی از پیری است.»

اینها برخی از راهکارهای مبارزه با شداید و گرفتاری‏هاست که می‏توانند ما را نجات بدهند و از نتایج منفی و زیانبار آنها محافظت کنند.

نظرات 1 + ارسال نظر
امیر پاکدل پنج‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 10:45 http://amirpakdel.blogfa.com

سلام دوست ارجمند جناب آقای جانبلاغی عزیز .. سوار بر بالهای این پرنده به وبلاگتان پر کشیدیم ...! وبلاگتان پر محتوا و زیباست مثل همیشه ... موفق و مؤید باشید.
راستی لیست لینک دوستان را ندیدم در کجا قرار دارند؟

مرسی ممنون که تشریف فرما شدین دوست عزیزم
مکتب زندگی تبادل لینک نمی پذیرد ، دوستان عزیزی که مطالب ::. مکتب زندگی .:: را می پسندند ، می توانند ما رو لینک نمائیند .
با تشکر از حضور گرم شما هم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد