اتفاقات ناگوار زیادی در زندگی همه ما آدمها رخ میدهد که دلیل آن را نمیدانیم. همیشه به خودتان یادآور شوید که چیزی که کنترلی روی آن ندارید را رها کنید.
وقتی چیزی خارج از توان و اراده شماست، هیچ کاری از دستتان برنمیاید و مجبورید که عقب بنشینید، صبور باشید و ببینید بعد از آن چه اتفاقی میافتد. زندگی یک مسیر است و هر اتفاقی که در آن رخ میدهد، چه مثبت و چه منفی، تکههایی از یک پازل هستند که یک روز آن تصویر جذاب را میسازند. اینکه چطور این اتفاقات را نمایش داده و درک میکنیم است که باعث میشود امروز آدمی که الان هستیم باشیم و تعیین کنیم که در آینده دوست داریم چه زندگی داشته باشیم.
ادامه مطلب ...
بعد از هرشکست و زمین خوردنی بلند شویم ، به همه ماجراهایی که اتفاق افتاده خوب فکر کنیم و تا جایی که میتوانیم از همه تجربیاتمان درس بگیریم و خودمان را برای موفقیت در آینده آماده کنیم.
تمامی انسانها در طول زندگیشان بارها به نحوی دچار شکست و عدم موفقیت شدهاند و لحظات سخت و دشوار شکست را تجربه کردهاند و آن را پشت سر گذاشتهاند و یا مزه تلخ آن را چشیدهاند.
هر کس تلاش بکند و شکست بخورد غمگین می شود. شکست معمولا مساوی با از دست رفتن یک موقعیت است . اگر کسی تلاش نکرده باشد طبعاً حس نمی کند چیزی را از دست داده است، برای ایجاد حس شکست باید امتحانی که گرفته شده منطقی باشد مثلا اگر کسی درس ریاضی جدید را نخوانده باشد و در امتحانش رد شود ، احساس شکست خواهد کرد.
ادامه مطلب ...روزی چند بار می خندید؟ چند بار گریه می کنید؟ چقدر خوشحال هستید و چقدر احساس غم و اندوه به شما دست می دهد؟ البته قرار نیست هر کسی به طور دقیق بداند چقدر در طول روز می خندد یا چقدر ممکن است گریه کند، اما همین که هر فرد بتواند بموقع ناراحت شود و بموقع هم شاد باشد، یعنی از سلامت روانی برخوردار است.
بله، ناراحت شدن هم اگر درست و بموقع باشد، خوب است و می تواند تبعات مثبتی داشته باشد. آنها که می گویند گریه کردن و غمگین بودن نشانه بیماری و اختلالات روانی است هم باید بدانند متخصصان با چنین نظری موافق نیستند. البته موضوع وقتی خطرناک می شود که فردی همیشه شاد و خوشحال باشد و در هیچ شرایطی به فکر ناراحتی هایش نیفتد. این شادی های بی دلیل و دائم هم نه تنها خوب نیست و ویژگی مثبتی به حساب نمی آید که حتی می تواند نشانه ای از یک بیماری روانی باشد.
در صورتی که از آن دسته افرادی هستید که اعتماد به نفس کمی دارند و یا نسبت به خیلی چیزها بدبین هستند بهتر از با تمرین این جمله ها به خود روحیه دهید و از آن برای زندگی بهتر استفاده کنید.
1- در وجود من عظمت و بزرگی نهفته است
2-من یک نابغه هستم و از نبوغ خود استفاده میکنم
3-من ایده های بزرگی در سر دارم و انها را به واقعیت تبدیل میکنم
4- من هر روز سلامت تر و تندرست تر هستم
محمد جانبلاغی روانشناس بالینی تاکید کرد: مرور ذهنی اتفاقات بدی که در طول روز برایمان به وقوع می پیوندند، آرامشمان را مختل میکند.
با تاکید بر اینکه باید مسایلی که باب میلمان نبوده و قدرتی برای تغییر دادن آنها نداریم را به حال خود رها کنیم، گفت: یکی از مواردی که آرامش ما را مختل میکند فکر و ذهن ما است و در واقع ما باید بتوانیم با کنترل ذهن خود در راه آرامش گام برداریم.
این روانشناس ادامه داد: در واقع وقتی اتفاق ناخوشایندی برایمان رخ میدهد و ما در ذهنمان چندین و چند بار آن را مرور میکنیم، با هر بار مرور تلخی آن پیشامد را یادآوری کرده و تیشه به ریشه آرامشمان میزنیم که همین امر موجب میشود یک پیشامد کوچک یک آشفتگی بزرگ به بار بیاورد.
وی در ادامه افزود: همچنین برای دستیابی به آرامش لازم است که در مورد خودمان و تواناییهایی که داریم واقعبین بوده و انتظاراتی که از خود داریم و برنامهریزیهایی که بر آن اساس انجام میدهیم نیز با منطق سازگار باشد.
جانبلاغی تصریح کرد: شناخت منطقی تواناییها و نقاط ضعفی که داریم موجب میشود از خود توقع نامعقول نداشته و زمینه را برای دستیابی به آرامش فراهم کنیم.
این روانشناس همچنین در خصوص دستیابی به آرامش، تاکید کرد: بهتر است عشق و علاقه خود را بیقید و شرط نثار دیگران کنیم. یعنی از هیچکس توقع نداشته باشیم آنطور که باب میل ما است رفتار کنند و به همان میزان که از ما محبت دریافت میکنند جبران کنند، چرا که ما تنها مسوول رفتار خودمان هستیم.
وی یادآور شد: در واقع ما میتوانیم با بازسازی افکار به باورهای غلط خود جامه جدید بپوشانیم. تصور اینکه میتوانیم همه اطرافیانمان را تغییر دهیم تصور غلطی است، چرا که ما تنها میتوانیم روی دیگران تاثیرگذار باشیم. پس بهتر است تنها در مورد افکار و نوع رفتار خود تجدید نظر کنیم، چرا که این امر موجب میشود اطرافیانمان هم خودشان را با رفتار جدید ما سازگار کنند.
در صورت تمایل با محمد جانبلاغی مشورت کنید.
تلفن مشاوره: 27 22 239 0939
به نقل از محمد جانبلاغی(کارشناس روانشناسی):فردی که با افسردگی پنهان درگیر است از روزمرگی رنج برده و توانایی ایجاد تحول در برنامههای روزانه خود را ندارد. به علاوه از پیشرفتهایی که در زندگی عایدش میشود خوشحال نمیشود، به شکل بارزی در خواب و خوراک دچار اختلال میشود و به خرید، مهمانی رفتن و مرتب کردن محیط زندگی خود تمایلی ندارد.
این کارشناس با تأکید بر این موضوع که شخص دچار افسردگی پنهان از اختلال خود آگاه نیست، ادامهداد: در واقع اطرافیان و خانواده وقتی چنین علائمی را در کسی مشاهده میکنند باید به فکر راه چاره بوده و محیط شادی را برای وی فراهم کنند. در واقع برخی بیماریهای روحی و روانی نیز مثل بسیاری از بیماریهای جسمی خاموش بوده و در ظاهر شخص بروز نمیکند. اینگونه اختلالها افسردگی پنهان نیز جزوی از آنها است شخص را به شدت آزار میدهد، در حالی که خودش خبر ندارد. از اینرو اطرافیان بهتر میتوانند این علائم را تشخیص داده و جهت رفع و درمان آن اقدام کنند.
وی همچنین افزود: غافلگیر کردن یکی از اقدامات تاثیرگزار برای بهبود کسانی است که از افسردگی پنهان رنج میبرند. به عنوان مثال میتوان هدیه گرفتن، برپا کردن جشنهای تولد و مهمانی را نام برد. در واقع اطرافیان باید فرد را به شرکت در محیطهای شاد و پرانرژی مجبور کنند و از تنها گذاشتن زیاد او اجتناب کنند.
محمد جانبلاغی خاطرنشان کرد: گوش سپردن به موسیقی شاد، مطالعه مطالب طنز و فکاهی، حضور در مراکز خرید، رانندگی، ورزشهایی از قبیل شنا و آببازی و از همه مهمتر مراجعه به مشاور مجرب از جمله راهکاری درمان این نوع از افسردگی محسوب میشوند.
در صورت تمایل با محمد جانبلاغی مشورت کنید.
تلفن مشاوره: 27 22 239 0939
آیامی خواهید به آرامش دورن برسید؟ اگر می خواهید به رازهای آرامش درون خود پی ببرید باماهمراه باشید:
۱- راز آرامش درون خویشتنداری است، انرژیهای خود را پراکنده نکن، بلکه آنها را تحت نظر داشته باش و به طرز مفیدی هدایتشان کن.
۲- راز آرامش درون در این است که هرکاری را با حواس جمع و علاقه انجام دهی.
۳- راز آرامش درون در زمان حال زندگی کردن است، …گذشته و آینده را در چرخه ذهنی ابدیت رها کن.
۴- راز آرامش درون در آسایش درون است، یعنی آسایش جسمانی ، عاطفی ذهنی و معنوی.
خنده، موجب باز شدن گره های عضلانی، کاهش درد، سفتی ماهیچه ها و تقویت دستگاه ایمنی می شود. خنده سبب می شود مواد شیمیایی تقویت کننده خلق و خو، موسوم به اندروفین ها، از درون مغز رها شده، دل و دماغ انسان را نیکو سازند و احساس سلامت، تن آرامی و رضایت خاطر به فرد دست دهد.
پژوهش هایی که درباره «پیامدهای خنده» صورت گرفته، نشان می دهد خنده در تامین سلامتی جسمی و روانی، نقش مهمی را ایفا می کند. خنده های ریز و قهقهه های بلند، سلامت تن، ذهن و روح را افزایش می دهند. خنده بر مغز و غده های درون ریز اثری مستقیم می گذارد و به آزادکردن مواد شیمیایی تنش زدا و کاهش اثرات هورمون های آدرنالین و نورآدرنالینی که به جریان خون انتقال یافته اند، کمک می کند.
ادامه مطلب ...
دختری ۱۷ ساله و مجردم. بعضی اوقات به چیزهایی فکر میکنم که آزارم میدهد و عصبی میشوم و فکرم آزاد نمیشود. چند راه حل بگویید که فکرم را آزاد کند.
پاسخ مشاور: به طور کلی آمدن افکار مزاحم در ذهن انسان یکی از نشانههای اضطراب است و چنانچه این افکار تکرار شونده باشد، به آن وسواس فکری گفته میشود. برای حذف افکار مزاحم از ذهن لازم، است منشاء و زمان آمدن آن را به درستی بشناسید.
منشاء افکار مزاحم منشاء افکار مزاحمدر دو دسته قابل تقسیم است: الف- افکاری که مربوط به اتفاقات روزمره میشود؛ ب- افکاری که از احساسات یعنی حس ترس، گناه، خشم و مواردی از این قبیل نشأت میگیرد. برای رفع این افکار ابتدا باید منشاء آن را پیدا کنید؛ برای اینکه بفهمید، زیربنای این افکار کدام حس شما است، بهتر است از یک مشاور کمک بگیرید.
در اولین گام باید این سوال را پرسید که زندگیدر جهان کنونی، در قیاس با صدسال گذشته، چه اندازه تغییر کرده است؟
واقعیت این است که زندگی و چگونه زندگیکردن یکی از مفاهیمی است که هم عموم مردم و هم نخبگان درباره آن سخنان زیادی گفتهاند. سوالی که دانشمندان علوم انسانی را به خود مشغول کرده، این بوده که زندگی خوب، سالم و سازنده، چگونه است و برای رسیدن به آن، چه باید کرد؟ زمانی هم که ما از مهارتهای زندگی حرف میزنیم، درواقع از راههایی صحبت به میان میآید که میتواند انسان را به این نوع زندگی نزدیک کند و خوشبختی به همراه بیاورد.