همان قدر که ازدواج با مردان کوچکتر رواج یافته، ازدواج با مردانی که بزرگتر هستند هم شایع است. مردانی که بعضاً پانزده سال یا حتی بیشتر از فرد مورد علاقهشان بزرگترند. اگر آن فرد شمایید و صرفنظر از موارد دیگر، سن و سال خواستگارتان بزرگتر از شماست، در چنین شرایطی به عنوان کسی که مورد خواستگاری قرار گرفته، باید سه سوال اساسی را از خودتان بپرسید و پس از بررسی منطقی و جواب عاقلانه و آیندهنگرانه به آن، بله یا نه بگویید.
پیشنهاد میکنیم احساسات را موقتاً کنار بگذارید و تنها در صورتی که جواب این سوالها مثبت است به بقیه موارد فکر کنید:
۱)وقتی به جای زندگی در زمان حال در گذشته سیر می کنی! آیا در حال تکرار لحظات قدیمی خوش رابطه ات هستی تا حس خوبی نسبت به آن پیدا کنی! آیا به خاطر همین خاطرات است که این رابطه را تا این جا ادامه داده ای!؟ اگر پاسخ مثبت است یعنی این رابطه دیگر آن چیزی نیست که می خواهی. هرچه بیشتر در گذشته یا در یک آینده ی دست سازت زندگی کنی بیشتر در واقعیتی غیر واقعی غرق می شوی و این بسیار خطرناک است چون این موارد انعکاس وضعیت فعلی رابطه ات نیستند. باید با کسی که الان در زندگی ات است باشی نه کسی که در گذشته ات حضور داشته! خاطرات گذشته فقط خاطره اند نباید دلیلی شود برای ادامه ی رابطه ات. تصمیمت برای ادامه یا قطع رابطه باید بر اساس احساسات امروزت نسبت به او باشد یعنی وضعیت فعلی ارتباط و چشم انداز آینده ای که با او در پیش رو خواهی داشت. ادامه مطلب ...
اگر در همسر خود از یک سو، شاهد نواقص و نقاط ضعفی هستیم باید تذکرات خود را در
قالب مودّت و رحمت به او هدیه دهیم.
تذکر دادن به
همسر
مردی را تصور کنید که بعد از مشکلات و تشنجات محیط کار خود،
ناراحت و خسته وارد منزل می شود. او با مشاهده کوچکترین نابسامانی در منزل، مثلا
دعوای بچه ها و یا شور بودن غذا، شروع به داد و فریاد می کند. و یا خانمی را در نظر
بگیرید که وقتی وارد خانه می شود ، مشاهده می کند که همسرش آشپزخانه را شلوغ و به
هم ریخته کرده ، پوست تخمه ها را روی فرش ریخته ، لباسهایش را روی مبل انداخته و
کلا منزل را به بازار شام تبدیل کرده است، نا خود آگاه یک جیغ بنفش می زند. حال
همسر وی چه واکنشی می تواند داشته باشد؟
ادامه مطلب ...
«مهمترین مساله در یک رابطه، شنیدن چیزهایی است که گفته نمی شود. پیتر دراکر»
متن زیر منتخبی از کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم نوشته زنده یاد نادر ابراهیمی است.توصیه می کنم که فرازهای نامه سی و چهارم را حتما تا انتها بخوانید:
همسفر! در این راه طولانی – که ما بی خبریم و چون باد می گذرد – بگذار خرده اختلاف های مان با هم باقی بماند.خواهش میکنم!
مخواه که یکی شویم، مطلقا یکی.
مخواه که هر چه تو دوست داری ، من همان را ، به همان شدت دوست داشته باشم.و هرچه من دوست دارم ،به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد. ادامه مطلب ...
خواستگاری
اما امروزه نظریه سومی با عنوان «نظریه صافی» نیز به این مجموعه اضافه شده است.
·نظریه «همسان همسری» بر این فرض استوار است که هر چه شباهت ها و همانندی های میان دو طرف بیشتر باشد، آنها بیشتر مایل به آشنایی با یکدیگر هستند. همانندی های قومی، فرهنگی، طبقه اجتماعی، مذهب و ارزش های مشترک، سن و سال نزدیک به هم، سطح تحصیلاتی مشابه و علایق مشترک، بنیان و پایه استواری برای ایجاد زندگی مشترک است. البته آنچه گفته شد به این معنی نیست که اگر افراد در برخی حوزه ها با هم تفاوت داشتند، حتماً روابطشان ناموفق و ناپایدار است. زیرا افرادی هستندکه علی رغم تفاوت در برخی زمینه ها، ازدواج موفقی داشته اند. با این وجود به طور عام هر چه مشترکات بیشتر باشد زندگی و ارتباط راحتتر و آسانتر خواهد بود.
ادامه مطلب ...بزرگترین اشتباه شما در زندگی چه بوده است؟ اگر زمان به عقب برمی گشت کدامیک از کارهایتان را دیگر انجام نمیدادید؟ و کدام کارهایی را که انجام ندادید و از آن غفلت کردید انجام میدادید؟ اینها از جمله سوالاتی است که همیشه ذهن مرا به خود مشغول میکند. هر وقت فرصت میشود این سوال را از بزرگترها، میانسالها، کهنسالها، دوستان و آشنایانم میپرسم. همیشه به جوابهای جالبی برخورد میکنم. جوابهایی که گاه بسیار دردناکند. برخی از این جوابها شخصیاند و برخی عمومیترند. یعنی عموم هم میتوانند از این جوابها استفاده کنند. اما مهمتر از جوابها، دلایلی است که افراد برای اشتباهاتشان ارائه میدهند.
من توجه شما را به برخی از این جوابها و علتهایی که افراد مختلف ذکر کردهاند جلب میکنم. تقریبا در همه این جوابها افسوس و حسرتهایی نهفته است که نفس شنونده را بند میآورد. افسوس و حسرت بر زمانی که بیهوده گذشته، کارهایی که نباید انجام میشده یا کارهایی که باید انجام میشده و انجام نشدهاند! گاهی افراد آرزو دارند که ای کاش زمان به عقب بر میگشت تا آنها میتوانستند جلوی اشتباهات بزرگ خود را بگیرند و طور دیگری عمل کنند. اما متاسفانه زمان به عقب برنمیگردد و جبران اشتباهات به ناچار باید از جای دیگری شروع شود. البته اگر هنوز فرصتی باقی باشد.
ادامه مطلب ...در تجربهِ این دوستیها، فرصتی برای انتخاب و شناخت صحیح یکدیگر به وجود نمی آید، زیرا در اوج هیجانات ناشی از غرایز جنسی، افراد نمی توانند عاقلانه و آگاهانه یکدیگر را بشناسند و انتخاب کنند. اگر هم اجباراً ازدواجی صورت گیرد، پس از مدتی کوتاه به جدایی و طلاق منتهی میشود.
متأسفانه این دوستی ها بدون شناخت واقعی جنس مخالف و براساس هیجانات و احساسات سطحی و زودگذر شکل می گیرد و حاصل آنها بروز رفتارهای نادرست و روابط نامشروع است که در این روابط، بازنده اصلی و همیشگی غالباً دختران جوان هستند؛ دخترانی که با نهایت سادگی، زیبایی، لطافت و ظرافتی را که خدا به آنها امانت داده، در اختیار کسی می گذارند که در خیانت کردن به امانت مهارت دارد.
دختران جوان باور نمی کنند که چنین پسرانی معمولاً تنوع طلب هستند. و پس از مدتی کوتاه، سراغ طعمه ای دیگر می روند و همه وعدههای به ظاهر عاشقانه را فراموش می کنند.
ادامه مطلب ...
هر جدایی ای مانند از دست دادن یک عزیر دردناک و سخت است؛ به خصوص اگر این جدایی از کسی باشد که شما با اشتیاق و علاقه، آینده ایده آل خود را با او ترسیم کرده بودید. بنابراین عجیب نیست اگر بعد از بهم خوردن یک نامزدی، ببینیم که فرد برای کاهش درد و رنجش، رفتارهای خاصی را انجام می دهد. رفتارهایی که طبیعی هستند اما در دراز مدت می توانند خطرآفرین شوند.
به این رفتارها که برای کاهش درد هر فردی به آنها روی می آورد، مکانیزم دفاعی گفته می شود. مکانیزم های دفاعی اگر از شش ماه بیشتر استفاده شوند ممکن از مشکلات فراوانی را برای فرد ایجاد کند. این مکانیزم ها عبارتند از:
ادامه مطلب ...