نظریه پردازان شخصیت، همگی بر این عقیده اند که داشتن خود ارزشمندی نقش اساسی در رشد سالم شخص دارد و اظهار می دارند که زندگی سالم روانی تنها در سایه احساس ارزش خود مثبت شکل می گیرد.
خود ارزشمندی تجربه توانا بودن برای مقابله با مسائل اساسی زندگی و احساس شایستگی و خودباوری است. خود ارزشمندی از دو مقوله تشکیل یافته:
راههای فراموش کردن خاطرات بد گذشته:همه ما تجربه های ناخوشایندی داشته ایم که در گوشه ای از ذهن ما ثبت شده و هر ازگاهی مرور آن برای مان عذاب آور است.عده ای آن را به سرنوشت نسبت می دهند و عده ای همه اتفاقات را بازتاب رفتار خود انسان ها می دانند اما چیزی که مهم است نحوه نگرش و برخورد ما با خاطرات بد گذشته است.
با جرات میشود گفت در همه جای دنیا کسی وجود ندارد که تا به حال اتفاق و خاطرهای بد را تجربه نکرده باشد. همه ما تجربههای ناخوشایندی داشتهایم که در گوشهای از ذهن ما ثبت شده و هر ازگاهی مرور آن برایمان عذاب آور است.عدهای آن را به سرنوشت نسبت میدهند و عدهای همه اتفاقات را بازتاب رفتار خود انسانها میدانند اما چیزی که مهم است نحوه نگرش و برخورد ما با خاطرههای تلخ است.
ادامه مطلب ...
اگر چه به دلیل مسائل فرهنگی و اجتماعی نمی توان آمار مناسبی از مبتلایان به ناتوانی جنسی در مردان و زنان ارائه کرد، اما این روزها بسیاری از این اختلال شایع رنج می برند بی آن که بتوانند راه علاجی برای آن پیدا کنند. در این میان اگر بخواهیم تعریفی خلاصه از ناتوانی جنسی بگوییم، شاید این جمله کافی باشد که ناتوانی های جنسی به مجموعه ی وسیعی از اختلالات عملکرد جنسی گفته می شود که به دنبال آن ها رضایت مرد و زن از رابطه زناشویی کاهش می یابد. آن چه در این میان اهمیت می یابد این است که گفته می شود شایع ترین بیماری درمان شده در جوامع مختلف، ناتوانی جنسی است، این در حالی است که متاسفانه به دلیل نداشتن اطلاعات کافی درمورد روش های درمانی مطمئن و بدون خطر تنها یک درصد مبتلایان به این مشکل درمان می شوند.
ادامه مطلب ...«دوست تو آدم خیلی با شخصیتی است.» «دیدی چطوری رفتار کرد، واقعا که آدم بی شخصیتی است!» استفاده از چنین عباراتی یا شنیدن این موارد اتفاقی شایع برای همه ماست. راستی کدام یک از ما می تواند ادعا کند که در مورد شخصیت دیگران تا به حال نظری نداده است.
واژه «شخصیت» برای همه ما آشناست اما آیا واقعا دیدی که ما از این واژه داریم منطبق بر یافته های روانشناسی است؟
«دوست تو آدم خیلی با شخصیتی است.» «دیدی چطوری رفتار کرد، واقعا که آدم بی شخصیتی است!» استفاده از چنین عباراتی یا شنیدن این موارد اتفاقی شایع برای همه ماست. راستی کدام یک از ما می تواند ادعا کند که در مورد شخصیت دیگران تا به حال نظری نداده است و از عبارت با شخصیت یا بی شخصیت در مکالمات روزمره خود استفاده نکرده است؟