تعصب و غیرت دینى
تعصب و عصبیت، به معناى حمایت و دفاع کردن است. از دیدگاه امام خمینى (ره): «عصبیت یکى از اخلاق باطنه نفسانیه است که آثار آن مدافعه و حمایت کردن از خویشاوندان و مطلق متعلّقان است، چه تعلّق دینى و مذهبى و مسلکى باشد یا تعلق وطنى و آب و خاک یا غیره آن، مثل تعلق شغلى و».(1) از دیدگاه آموزههاى اسلامى تعصب به دو بخش تقسیم مىشود:
1. تعصب مذموم و ناپسند
اگر حمایت همه جانبه از خود یا متعلقات خود، به گونه اى باشد که او را از درک حقیقت و رسیدن به واقعیات دور کند و تنها معیار انسان در حمایت و دفاع از چیزى، حب و بغض نفسانى باشد نه معیارهاى منطقى و دینى چنین تعصبى، مذموم و ناپسند بوده و قرآن مجید از آن به عنوان تعصب جاهلانه نام برده است.(2)
شدت علاقه به افراد و آیین خاص و بغض و دشمنى با دسته اى و آیین دیگر، و نیز سودجویى و ریاست طلبى و نداشتن تقواى لازم، از ریشههاى چنین تعصبى به حساب مىآید.
2. تعصب ممدوح و پسندیده
در صورتى که حمایت انسان و تعصب او، فقط به جهت دفاع از حق بوده و هیچ گونه حب و بغض نفسانى نداشته باشد، چنین تعصبى ممدوح بوده و از بهترین صفات کمال انسانى و اخلاق پیامبران و اولیاى الهى به حساب مى آید.
امام خمینى در این رابطه مى فرماید: «دو علامت آن این است که حق با هر طرف هست، از آن طرف حمایت کند گرچه از متعلقان او نباشد، بلکه از دشمنان او باشد. چنین شخصى از حمایت کنندگان حقیقت و در زمره طرفداران فضیلت و حامیان مدینه فاضله به شمار آید و عضو صالح جامعه و مصلح مفاسد جمعیت است».
در روایتى از رسول خدا (ص) آمده است: «تعصب حرام آن است که خویشان و نزدیکان را کارهاى ناروا و ستم کمک نمایى»،(3) ولى «چنانچه کسى از قوم و عشیره خود بدون ارتکاب به خلاف دفاع کند بهترین انسان ها است».(4) امام على (ع) ضمن تقبیح تعصبات باطل مىفرماید: «فلیکن تعصبکم لمکارم الخصال و محامد الافعال و محاسن الامور»(5) «تعصب شما باید در صفات شایسته و کارهاى نیک و پسندیده باشد».
اسامی 124000 پیامبر در کدام کتابها و کجاها آمده است؟ آیا تمام آنها معجزه داشتند؟
در بحار الانوار روایاتی نقل شده است که تعداد پیامبران را 124 هزار نفر ذکر کرده است . شماری از این روایات عبارت است از:
1 . حضرت رسول میفرماید: «خداوند 124 هزار پیامبر آفریده و من گرامیترین آنان نزد خداوند هستم . . . و 124 هزار وصی آفریده که علی (علیه السلام) گرامیترین آنها نزد خداوند و بهترین ایشان است .» (27)
2 . امام زین العابدین (علیه السلام) فرمود: «هر کس دوست دارد 124 هزار پیامبر با او مصافحه کنند، امام حسین (علیه السلام) رادر نیمه شعبان زیارت کند; چرا که ارواح پیامبران از خداوند برای زیارت حضرتش اذن میگیرند و به آنان اجازه داده میشود و پنج نفر از ایشان اولوالعزم هستند» . (28)
3 . ابوذر (ره) از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال کرد: پیامبران چند نفرند؟ حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «124 هزار پیامبر . . . .» (29)
4 . شیخ صدوق (ره) در کتاب اعتقادات میفرماید: «عقیده ما (شیعه امامیه) در تعداد انبیا این است که آنان 124 هزار نفرند و هر کدامشان وصیای دارند .» (30)
مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر «المیزان» ، بعد از ذکر روایت ابوذر (ره) در تعداد انبیا، میفرماید: «قسمت اول این حدیث که مشتمل بر تعداد پیامبران است، از مشهورات است که شیعه و سنی در کتبشان نقل کردهاند . صدوق در «خصال» و «امالی» از حضرت رضا (علیه السلام) از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و از زید بن علی از اجدادش از امیرالمؤمنین (علیه السلام) و ابن قولویه در «کامل الزیارة» و سید در «اقبال» از امام سجاد (علیه السلام) و در «بصایر الدرجات» از امامباقر (علیه السلام) روایت کردهاند . (31)
معنای عالم ذر و تعهد انسان به خداپرستی در این عالم چیست؟
در این باره توجه به چند نکته لازم است:
الف) هیچ موجودی در وجود یافتنش دارای اختیار نیست و وجود انسان نیز از این قبیل است و عالم ذر، ربطی به آن ندارد.
ب) در مورد عالم «ذر» در میان دانشمندان، مفسران، متکلمان و محدثان، گفت و گوهای زیادی واقع شده است و این، نشانگر پیچیدگی موضوع (عالم ذر) می باشد.
خدای سبحان در قرآن کریم می فرماید: « به خاطر بیاور زمانی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، «ذریه ی» آنها را برگرفت و آنان را گواه بر خودشان گرفت و از آنها پرسید: « آیا من پروردگار شما نیستم؟ آنان همگی گفتند: آری، ما گواهی دادیم. این کار را خداوند به خاطر آن انجام داد که در روز قیامت نگویید ما از این موضوع –توحید و معرفه الله – غافل بودیم». 1
حال، این ظهور و بروز ( در عالم ذر) که واقع شده، به چه صورت انجام گرفته است و منظوراز عالم ذر چیست؟
1. محدثان در پاسخ می گویند: در بعضی از احادیث آمده است : فرزندان آدم تا پایان دنیا به صورت ذرات کوچکی از پشت آدم خارج شدند و فضا را پر کردند؛ در حالی که دارای عقل و شعور بودند و قادر بر سخن و تکلم بودند. خداوند از آنان پرسید: آیا من پروردگار شما نیستم؟ همگی در پاسخ گفتند. آری و به این ترتیب ، پیمان نخستین بر توحید گرفته شد.
2. گروهی از مفسران چنین می گویند: منظور از «ذر» ذرات نخستین وجود انسان (نطفه) است که از پشت پدران به رحم مادران انتقال یافت و به تدریح در عالم جنین، به صورت انسان کاملی درآمد و در همان حال، خداوند استعدادهایی به او داد تا بتواند حقیقت توحید را درک کند. از این رو، عالم ذر، عالم جنین است و سوؤال و پاسخ، به زبان حال صورت گرفته است.
3. منظور از عالم «ذر»، عالم ارواح است؛ یعنی، خداوند در آغاز، ارواح انسان ها را آفرید و مخاطب ساخت و از آنان اقرار بر توحید گرفت.
مفهوم طرب و موسیقی لهوی چیست؟ و چگونه می توان موسیقی های مجاز از غیر مجاز را تشخیص داد؟پاسخ:درباره موسیقی لهوی دیدگاههای متفاوتی در میان بزرگان و فقهای ما وجود دارد که در اینجا به برخی منظرها که شاخص هایی را مطرح می کنند بسنده می کنیم.
طرب در لغت یعنی شاد شدن، اهتزاز و جنبش از شادی و نشاط و مطرب یعنی شادی آور، چیزی که ایجاد هیجان و نشاط کند. منظور از موسیقی مطرب با توجه به معنای لغوی و آنچه بزرگان گفته اند، این است که؛ «حالت غیرعادی از نظر وجد و نشاط به وجود آورد.»
آیت الله فاضل لنکرانی(ره) می نویسد: «مقصود از طرب، تحول غیر اختیاری است (که) در مستمع پیدا می شود.»
آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ این پرسش که؛ برخی حالت طرب را تشبیه به حالت مستی کرده اند، چه دلیلی براین تشبیه وجود دارد؟ آیا چنین حالتی را تاکنون کسی دیده است؟ نوشته اند: از این که بسیاری از انوع غنا مانند مواد مخدر عمل می کند، جای شک نیست؛ منتها در این جا تخدیر از طریق گوش حاصل می شود.»
لهو در لغت؛ یعنی بازی، آنچه مایه سرگرمی باشد و انسان خود را با آن سرگرم کند. و در موسیقی لهوی، به آن نواها و آوازهایی گفته می شود که مناسب مجالس خوش گذرانی و عیاشی است.
آیت الله تبریزی(ره) نوشته اند: «نواختن آلات مخصوصه که مناسب با مجالس خوش گذرانی باشد و گوش دادن به آن، جایز نیست.»
یکی از مشکلات نسل جوان و از جمله شخص شما مسئله¬ی کم رویی است که مانند بیماری¬های روحی دیگر به طور قطع قابل درمان و معالجه است. راه¬های عملی درمان کم¬رویی عبارت¬اند:
1. تلقین: به نظر روان شناسان، تلقین در درمان بسیاری از بیماری¬های جسمی و روحی مؤثر است. این جمله ر همواره با خود تکرار کنید که من از عهده¬ی سخن گفتن در برابر دیگران برمی¬آیم. کم رویی نشانه¬ی ترس از شکست و دلیل بر وحشت از برخورد با اشخاص است. این ضعف روحی را با فرار از معاشرت نمی¬توان رفع کرد بلکه باید خود را به حشر و معاشرت با مردم مجبور سازید و در مقابل انکار نفس از خود بپرسید که چرا ازاین شخص یا از این جمعیت می¬گریزم؟ ترس یا اضطراب، اساس تمام حرکات عصبی است. اگر نمی¬توانید در جمع سخن بگویید و یا دچار مشکل می¬شوید دلیلش ترس درونی است. علی(علیه السّلام) می¬فرماید: (( بیان الرجل ینبی عن قوة جنانه؛ سخن آدمی حاکی از درجه¬ی قدرت روحی او است.))1
ترس از روبه رو شدن با مردم، ترس مذموم و موهوم است. علی(علیه السّلام) می¬فرماید: (( کسی که می¬ترسد به مقصد نمی¬رسد.))2
با تلقین به قدرت و تظاهر به نترسیدن بخشی از مشکل حل می¬شود. یکی از گویندگان مشهور انگلیسی در قرن نوزدهم اقرار می¬کند که در طول چند هفته قبل از نخستین خطابه-ای که قرار بود ایراد کند چنان ناراحت بود که آرزو می¬کرد پیش از فرا رسیدن روز معقود پایش بشکند تا از حضور درمجلس معاف گردد، او موقعی که به طرف کرسی خطابه می¬رفت آن چنان از وحشت و اضطراب خود را می¬باخت که قیافه¬ی رقت باری پیدا می¬کرد. عاقبت روزی تصمیم گرفت در وضع خود به درستی تأمل کند، با خود گفت: هنگام سخنرانی چه خطری ممکن است برای من پیش بیاید؟ هیچ چیز مهمی اتفاق نخواهد افتاد. اضطراب شدید او با این جمله مرتفع شد و متوجه شد که خیلی سخن می¬گوید و در نتیجه یکی از بزرگ¬ترین گویندگان عصر خود گردید.
آیا دین میتواند شادی مورد نیاز انسان را تامین کند؟ آیا تعالیم مذهبی و دستورهای دینی مانع شادی و شادمانی انسان نمیگردد؟ برای مثال، آیا سفارش به گریه و عزاداری موجب غم و اندوه و افسردگی انسان نمیگردد؟ ترانه ترابیان/گرافیک |
ارمغان دین برای بشر شادی، بهجت و سرور به معنای واقعی و عمیق آن میباشد . دین هم بشر را با شادی واقعی آشنا کرده و هم راه رسیدن به آن و بهرهمندی کامل از آن را پیش روی او نهاده است . خواندن دعایی با شور و حال و نمازی با حضور قلب، نجوایی شبانه و زمزمهای عاشقانه، کمک به انسانی افتاده، نوازش یتیمی غمگین، سیر کردن گرسنهای بینوا، زیارت بارگاه انسانی پاک، دیدار وابستگان و گفتوگو با دوستی صمیمی که همگی از سفارشهای دین و تعالیم پرمحتوای آن است، همان سرور و نشاطی را به دنبال دارد که دیدن بهار طربانگیز و صبح پرلطافت و قطرهای شبنم بر رخسار گل سرخ و زمزمه جویبار و وزش نسیم روح فزا . هر دو نوع شادی برگرفته از یک حقیقت و هر دو جلوهای از زیبایی وعظمت و کمال خداوند بزرگ و کریم است . نگاهی گذرا به تعالیم دینی نشان میدهد، شادی و سرزندگی از آثار ایمان مذهبی است; چرا که مذهب بر زمینههای پیدایش شادی سفارش کرده و نشانههایش را ستوده است . نداشتن نگرانی و اضطراب و غم و اندوه و رسیدن به اطمینان قلبی اساس هر نوع شادی است و این ممکن نیست مگر با ایمان به قدرت مطلقی که سرچشمه همه نیکیها است . (1) به همین دلیل، عمیقترین و عالیترین شادیها و سرورها از آن مردان پاک سیرت و آشنا با خداوند است . در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میخوانیم: «رکعتان فی جوف اللیل احب الی من الدنیا و مافیها; دو رکعت نماز در دل شب نزد من از دنیا و آنچه در آن است، ارزندهتر و دوست داشتنیتر است .» (2) |
پاسخ :
معنای تکلیف:
تکلیف آن است که کسی را آگاه سازند که باید کاری انجام دهد یا ترک کند تکلیف در اصطلاح فقه عبارت است از: الزام خداوند بندگان را به انجام دادن و یا ترک عملی، این بعث و الزام را تکلیف گویند و شخص را مکلّف و آنچه را که مورد امر و یا نهی قرار گرفته است مکلّف به خوانند.
تکالیف الهی بر پنج نوع است: وجوب، حرمت، استجاب، کراهت، اباحه و آنها را احکام تکلیفیه نامند.[1]
تکلیف مداری یا حق محوری
ممکن است گفته شود آیا به جای تکلیف مداری بهتر نیست از حق خواهی سخن گفته میشد و ادیان حق محور میبودند؟ چرا در دین به جای حق از تکلیف سخن گفته میشود؟ آیا بهتر نیست بگوئیم تکلیف مداری مناسب انساهای قرون گذشته است نه متناسب با انسان معاصر؟ در پاسخ به این محور از مساله تکلیف باید دانست: حق و تکلیف از یکدیگر قابل تفکیک نیستند بلکه از مقولة تضایفند؛ یعنی تحقق یکی بدون دیگری امکانپذیر نیست کسی که از یک جهت نسبت به دیگران حق دارد، از جهت دیگر تکلیف و وظیفه دارد. اگر حکومت نسبت به مردم وظایفی دارد، حقوقی نیز بر آنان خواهد داشت. و اگر مردم بر حکومت حقوقی دارند، وظایفی نیز خواهند داشت.
امام علی ـ علیهالسلام ـ نیز دربارة تلازم حق و تکلیف میفرماید:
«حق به سود کسی جاری نمیشود، مگر اینکه علیه او نیز جاری خواهد شد، و علیه کسی جاری نمیشود، مگر این که له او هم جاری خواهد شد. این تنها خداوند است که حق در مورد او یک جانبه است؛ یعنی له او است و نه علیه او. با این حال خداوند نیز از باب تفضل در برابر حق عبادت خود بر بندگان، پاداش مضاعف اعمال نیک آنان را بر خود لازم نموده است.»[2] و سپس حقوق متقابل حکومت و مردم را بیان میکند.[3] از اینرو نمیتوان گفت حق محوری یا تکلیف مداری یعنی نمیتوان تکلیف را مخالف حق و ناسازگار با آن تلقی کرد و خواهان حذف آن بود زیرا همانگونه که گفتیم حق و تکلیف متضایف و متلازمند و وجود یکی مستلزم دیگری است یعنی هر جا حقی باشد تکلیفی آنجا وجود دارد و هر جا تکلیفی باشد در آنجا حقی وجود دارد.
مقصود از دنیای مذموم چیست؟ این که در حدیث میفرمایند: «حب الدنیا راس کل خطیئة» ; منظور چیست؟ اعظم شاکری |
در تبیین معنای «دنیا» باید گفت دنیای مذموم، «خود» انسان است . انسان «بد» خود دنیا است . آسمان، زمین، درخت، کوه، صحرا و دریا هیچ کدام دنیا نیست . اینها از «آیات الاهی» اند و خدای سبحان از همه آنها با تجلیل یاد کرده است (1) . در قرآن مجید و روایات اهلبیت (علیهم السلام) هرگز از آسمان و اختران به بدی یاد نشده، و از زمین، کوهها، معادن دل زمین، دریا و موجودات دریایی بدگویی نشده است، اینها دنیا نیستند . «دنیا» که ضمیر و قلب، متوجه او است، مجموعهای از «عناوین اعتباری» است که انسان تبهکار را به خود سرگرم و مشغول کرده است . مجموعه خود خواهیها است که دنیا را شکل داده است; و گرنه شما به آسمان یا زمین بروید، دنیا را پیدا نمیکنید; زیرا همه اینها «آیات الاهی» اند; موجوداتی که تسبیحگوی حقاند و مستقمیا برای عبادت خدای سبحان و به طور غیر مستقیم برای نفع ما خلق شدهاند . «دنیا» یعنی مجموعه عناوین اعتباری که انسان در نهان و نهاد خود بافته و میسازد; همین من و مایی که برخی به آن مبتلایند: نظر من این است، دلم میخواهد فلان کار را بکنم، دلم میخواهد این طور بپوشم و ... . البته میتوان از شر اینها نجات پیدا کرد، این کار شدنی و این راه رفتنی است و همه ما باید بکوشیم با «مراقبت مستمر» آن را طی کنیم . |
شکی نیست که محیط آرام و سرشار از محبت و انس و الفت، خواسته¬ی همه¬ی افراد جامعه است و وظیفه والدین است که این شرایط را در محیط خانواده حاکم کنند، ولی متأسفانه گاهی به دلیل عواملی که معمولاً ریشه در فرهنگ دارد، این خواسته¬ی فرزندان نادیده گرفته می¬شود و مشکلات روحی و روانی برای جوانان به وجود می¬آید. دراین وضعیت فرزندان چه باید بکنند؟
به طور کلی سه راه پیش روی فرزندان می¬باشد. 1- برخورد و مقابله با والدین؛ 2- فرار از خانه؛ 3- رفق و مدارا و سازگاری. بدیهی است که برخورد قهرآمیز با والدین جز پیچیده¬تر کردن اوضاع نتیجه¬ای ندارد، فرار از خانه نیز با وجود مشکلات اجتماعی به ویژه برای خواهران تصمیم عقلایی نیست، بنابراین تنها راه باقی مانده همان سازگاری با محیط خانواده است. هر چند انتخاب این روش برای فرزنان سخت است، اما مطمئن¬ترین راه است. در این میان خویشاوندان نقش بسزایی در تعادل و استحکام خانواده دارند که متأسفانه از آن محروم می¬باشید. با توجه به این که حضرت عالی خواهری تحصیل کرده و با شخصیت هستید و از نظر مالی تا حدودی مستغنی از دیگران می¬باشید می¬توانید با توکل به خدا و تدبیر و برنامه¬ریزی، زندگی خوبی برای خود و دیگر خواهرانتان ترسیم نمایید. در شرایط کنونی سعی کنید اوقات خود را در خارج از منزل در محیط مدرسه و یا کتاب خانه بگذرانید تا با والدین کم¬تر مواجه شوید. برخوردهای تند والدین حاکی از شرایط نا متعادل روحی آن ها و اعتیادی است که به آن مبتلا هستند. باید این واقعیت را بپذیرید و خود را با آن تطبیق دهید تا ان شاء الله زمینه¬ی ازدواج فراهم گردد.
آن چه مهم است، حفظ خون سردی و امیدواری است به جنبه¬های مثبت زندگی و به لطفی که خداوند در حق شما داشته تا با وجود شرایط سخت، تحصیل خود را به پایان رسانده و به شغل مقدس معلمی بپردازید. از این فرصت استفاده کنید و با استفاده از سخنان پیشوایان دین که همگان را به مدارا کردن با دیگران فرا خوانده¬اند، توان تحمل و مقاومت خود را بالا ببرید. امام باقر(علیه السّلام) می¬فرماید: ((صلاح و مصلحت کلی زندگی همانند ظرفی است که دو سوم آن هوش مندی و کیاست و یک سوم آن تغافل است.))1
تغافل به معنای نادیده گرفتن لغزشها و تحمل امور است. کسانی که تغافل نمی¬کنند همواره در رنج و عذاب به سر می¬برند. علی(علیه السّلام) می¬فرماید: (( کسی که تغافل نکند و از بسیاری از امور چشم¬ پوشی ننماید، زندگیش تیره و تار خواهد بود.))2
افسردگی (depression) حالتی احساسی است که مشخصهاش اندوه، بیاحساسی (apathy) ، بدبینی (pessimism) و احساس تنهایی است . این بیماری که امروزه از شیوع بالایی در میان مراجعه کنندگان به کلینیکهای روانپزشکی برخوردار است، دارای تظاهرات متنوع و زیادی بوده که از مهمترین آنها میتوان به اختلالات خواب اشاره نمود . تحقیقات نشان میدهد 75 درصد از بیماران افسرده مشکلی در خواب (چه به صورت بی خوابی و چه پرخوابی) دارند و همچنین علایم این بیماران در هنگام صبح تشدید میشود . نکته جالب و قابل توجه و مورد بحث ما این است که در این بیماران چگالی (rem حرکتسریع چشم) در نیمه اول خواب و همچنین کل زمان rem افزایش یافته و فاصله میان به خواب رفتن تا شروع اولین دوره rem یعنی ( latency - rem) کم شده و مرحله 4 خواب نیز کاهش مییابد . (1)
پس به عبارت سادهتر میتوان گفت، افراد افسرده زمان بیشتری را در مرحله خواب rem به سر میبرند . یعنی به میزان بیشتری نسبتبه سایرین خواب میبینند .
حال ببینیم، این موضوع چه ارتباطی با نماز صبح دارد، یعنی نماز صبح چه اثر درمانی میتواند در این بیماران داشته باشد؟
به طور متوسط 20 - 15 دقیقه طول میکشد تا یک فرد معمولی به خواب رود . پس در عرض 45 دقیقه وارد مراحل 3و4 خواب شده که این مراحل عمیقترین مراحل خواباند . یعنی بیشترین تحریک برای بیدار کردن فرد در این مراحل لازم است . حدود 45 دقیقه پس از مرحله4 است که نخستین دوره حرکات سریع چشم (rem) فرا میرسید . هر چه از شب میگذرد، دورههای rem طولانیتر و مراحل 3و4 کوتاهتر میشود . بنابراین در اواخر شب، خواب شخص سبکتر شده و رؤیای بیشتری میبیند (یعنی خواب rem اش بیشتر میشود). پس قسمت اعظم خواب rem در ساعات نزدیک صبح بوقوع میپیوندد . و از طرفی دیدیم که یکی از مشکلات مهم بیماران افسرده، افزایش یافتن طول خواب rem و خواب دیدن زیاد است . از این جهتیک مبنای مهم در تولید داروهای ضد افسردگی ایجاد داروهایی است که کاهش دهنده مرحله rem خواب باشند (از جمله داروهای ضد افسردگی سه حلقهای) .
آیا احضار روح و ارتباط طرفین زنده و مرده امکان دارد؟ |
تلاش برای ارتباط با عالم ماورای ماده و احضار ارواح گذشتگان را حتی میتوان در مراسم مذهبی قبائل بدوی نیز مشاهده کرد. چنین باوری از سوی انسان دیروز و امروز، همواره دستآویز کسانی شده است که با باز کردن دکان عوامفریبی و استخدام ابزارآلات مخصوص با لطایفالحیل، مدعی ارتباط با عالم ارواح شده، مطامع خود را در این مسیر دنبال کردهاند. بیشک، ارتباط با عالم ارواح، امری ممکن است و سیره ائمه معصوم علیهمالسلام و تجربه تاریخی بشر، این امر را ممکن میسازد و این نوشتار در پی اثبات این نظریه، در راستای پاسخگویی به پرسش یک دانشجوی جستوجوگر است؛ اما این که ارتباط با عالم ارواح و احضار روح، چه گره ای از زندگی فردی و اجتماعی انسان میگشاید، حدیث دیگری است. در آموزههای دینی، احضارکننده روح، دارای جایگاه ویژهای نیست تا چه رسد به این که برای چنین ویژگی او، ثواب و پاداشی در نظر گرفته شود. اگر چنین ویژگی برای زندگی فردی و اجتماعی و حتی اُخروی افراد دستاوردی داشت، به یقین ائمه معصوم علیهمالسلام، شیعیان و یا حتی اصحاب خاص خود را به چنین رویکردی ترغیب میکردند و حال این که آن برگزیدگان الهی، شیعیان خود را به انجام تکالیف و پرهیز از گناه، ترغیب و آنان را از رفتار بیهودهای که فرصت عبادت خداوندی و تلاش در آبادانی دین و دنیا را از آنان میگیرد، بر حذر داشتهاند. |
آیا جنیان هم در بهشت و جهنم ما جزاى اعمالشان را مىبینند یا در جاى دیگر؟ |
در این باب جز استناد به ظواهر آیات و روایات راهى دیگر نداریم . اما در مساله دوزخ آیات قرآن قائل به اشتراک دوزخ براى جنیان و انسانهاى کافر است . همچون آیه 13 سوره سجده: «و لکن حق القول منى لاملئن جهنم من الجنة و الناس اجمعین; و لیکن وعده حق و حتمى من است که دوزخ را البته از (کافران) جن و انس پرسازم .» یا در سوره جن آیات 14 و15 چنین آمده است: «و انا منا المسلمون و منا القاسطون فمن اسلم فاولئک تحروا رشدا و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا .» در این آیه از زبان جنیان آمده است: «و برخى از ما مسلمانان و برخى قاسط (منحرف از راه دین و حق - کافر) هستند . پس آنان که مسلمانند رستگارى را پى جستند و اما منحرفین هیزم دوزخاند .» اما درباره بهشت از امام (ع) پرسیدند: آیا مؤمنین از جن به بهشت داخل مىشوند . امام (ع) فرمود: نه، ولى براى خداوند باغهایى بین بهشت و جهنم است که ایشان و فساق شیعه در آن جا خواهند بود . (1) |
در مقاله حاضر پیرامون تمسک به ریسمان محکم الهی، تشریح معنی ریسمان الهی، نکوهش عرض حاجت به دیگران و انواع تمسک به حبل الله سخن گفته شده که با هم آن را از نظر می گذرانیم.
گفتنی است این مطلب از ماهنامه معرفت، شماره 106 انتخاب شده است.
در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فرماید: یا موسی، اذا انقطع حبلک منی لم یتصل بحبل غیری. فاعبدنی و قم بین یدی مقام العبد الحقیر الفقیر. ذم نفسک فهی اولی بالذم، و لا تتطاول بکتابی علی بنی اسراییل، فکفی بهذا واعظا لقلبک و منیرا و هو کلام رب العالمین- جل و تعالی. (1) ترجمه تحت اللفظی عبارت این است که خداوند خطاب به حضرت موسی(ع) می فرماید: هنگامی که ارتباط تو با من قطع شود با هیچ کس دیگری ارتباطی نخواهی داشت. هنگامی که ریسمان تو با من بریده شود هیچ ریسمانی نخواهی یافت. مرا پرستش کن و در مقابل من، مثل بنده ای حقیر و فقیر بایست و خودت را نکوهش کن که نفس از دیگران، اولی به نکوهش است. و به وسیله کتاب من، که تورات است، بر بنی اسراییل برتری نفروش. این کتاب برای موعظه و روشنگری کافی است؛ زیرا کلام خدای متعال است.
ادامه مطلب ...علت لذت نبردن از نماز چیست؟ |
عواملی که میتواند نمازها و عبادات انسان را لذت بخش کند، عبارتند از: الف) قبل از عبادت، انسان خود را مستعد و مهیا سازد؛ یعنی، به خود تلقین کند که من در صدد نیایش و نماز هستم و سعی کند افکار متفرق را از ذهنش دور کند. ب) سعی کند در بهترین وقت عبادت کند؛ مثلاً، با کسالت - خستگی و خواب آلودگی - وارد نماز نشود؛ «لاتقربوا الصلوة و انتم کسالی». ج) در محیط پر سر و صدا به مناجات نایستد؛ بلکه محیط آرام و ساکتی را انتخاب کند. د) در حین نماز، مصمّم بر مراقبت باشد و اگر احیاناً افکار دیگری به او هجوم آورد، همین که متوجه شد، سعی کند خود را از دام آن افکار برهاند. یکی از عواملی که باعث صفای دل و زدودن حالت قساوت میشود، همین دعاها و نیایشها و نمازهای سازنده است، البته اگر با شرایط ادا شوند. 1. در حالت شادابی و نشاط عبادت انجام شود. 2. توجه کامل به خدا باشد. 3. در محیطی دور از سر و صدا و جنجال انجام شوند. 4. گریه از خوف خدا و اهوال قیامت عامل دیگری است که در صفای دل موءثر است. 5. نشست و برخاست با عالمان و شخصیتهای برجسته و وزینی که خود مظهر صفا و تقوا هستند. همچنین تلاوت قرآن با توجه به آیات الهی نیز موءثر است. |
ابتدا ضروری بودن اصل خلقت باید اثبات شود.وقتی که علت تامه ی چیزی محقق شد معلولش ضروری می شود.مثلاً وقتی که چوب،میخ، اره، نجار آماده به کار و ... بود وجود میز ضروری می شود و یا اگر شرایط دمای 100 درجه ی سانتی گراد و فشار یک اتمسفر فراهم شد آب به جوش می آید و مثال هایی از این قبیل.
یا به عبارت دیگر وقتی که در هر رشته و زمینه ای یک وجود کامل(استاد کامل) باشد عقلاً از او انتظار می رود که به نحو احسن به فعالیتش ادامه دهد، مثلاً از استاد فرشچیان انتظار می رود که تابلوهای نقاشی(اثر های هنری) بیافریند.اگر او کنج خانه ای بنشیند و هیچ کاری نکند این سوال پیش می آید که با وجود اینکه او مهارت بسیاری در نقاشی دارد چرا نقاشی نمی کشد و نه اینکه چرا نقاشی می کشد؟. این مثال را می توان در مراتب بالاتر به خدا نسبت داد(البته این مثال را برای تقرب ذهن به ضرورت اصل خلقت آورده ام.)آری وقتی که خدا علت وجود است باید حتماً مخلوقاتش باشند. هیچ وقت نبود و نیست و نخواهد بود زمانی که خدا در جایی باشد و مخلوقش نباشد.وقتی که خدا هست مخلوقش هم هست.(این جمله که یکی بود یکی نبود، غیر خدا هیچ کس نبود که در اغلب داستان های کودکانه می آید عقلاً یک جمله ی اشتباهی است!)
ادامه مطلب ...اموری هستند که غربیها بهتر از مسلمانان آنها را به انجام میرسانند. بدیهی است که بدون این اعتراف، مسلمانان بر دردهای خودشان غلبه نخواهند کرد و همان خطاهایی را که به دلایل مختلف آنان را پایینتر از غرب قرار داده، تکرار خواهند کرد. راستی چرا؟ وقتی یکی از باورهای بنیادین اسلام این است که خداوند، راه کامل زندگی را به ما هدیه کرده است که ثمرهاش سعادت است، چگونه ما میتوانیم از یک الگوی غیراسلامی یا غربی، بهره ببریم؟ پاسخ از میان بررسی تمایزهای راهی که خداوند آن را اسلام نامیده و آن چه مسلمانان را از این راه دور کرده است، به دست میآید. همچنین مشخص میشود که برخی اعمال غرب به اجرای اسلام، نزدیک تر است؛ تا مسلمانان؛ همان گونه که سید جمال الدین اسدآبادی، پس از بازگشت از اروپا، گفت: من اسلام را دیدم؛ گرچه در میان مسلمانان نبودم و وقتی بازگشتم، گرچه مسلمان میدیدم، اما اسلام نمیدیدم !
یک تصور نادرست این است که غرب، همه چیزهای خوب مسلمانان را از طریق تجاوز به دست آورده است و اگر روزی غرب محو شود، همه مسایل مسلمانان حل خواهد شد! این مسیله، تنها به خاطر غلبه این نگرش تاریخی شکل گرفته که جهان غرب، همواره در حکمرانی بر مسلمانان - که رهبری هیچ غیرمسلمانی را نمیپذیرند - شکست خورده است. ما به خوبی درک کردهایم که چگونه قدرت غرب صرف مقابله با اسلام و مسلمانان میشود؛ ولی در پس این مسایل، کمینهای دیگری نیز برای ضدیت با اسلام هست! ما دشمن را دیدهایم؛ دشمن خود ما هستیم!
ادامه مطلب ...عقلانیت، از جایی شکل می گیرد که انسان می خواهد داوری - judgment - کند. در هر حوزه ای داوری وجود دارد. داوری هایی از قبیل اینکه: این دین بهتر از آن دین است، این شعر بهتر از آن شعر است، این فیلم بهتر از آن فیلم است، این راه بهتر از آن راه است یا پرسش از اینکه کدام راه بهتر است. اینها نمونه هایی از مسیله ای است که به آن داوری می گوییم. داوری یک طیف است و نه یک ملاک صریح و واضح. طیفی متشکل از منتهی الیه سمت راست خود تا منتهی الیه سمت چپ آن. منتهی الیه سمت راست داوری، جزمیت و دگماتیسم dogmatism است. یعنی بدیهی و مسلم گرفتن اصول و مقدمات به عنوان پیش فرض هایی presuppositions برای استدلال، استنتاج و نهایتا داوری کردن. اصول و پیش فرض هایی چون، این است و جز این نیست، دین من کامل ترین دین است، ایدیولوژی من بهترین است، تعریف شعر همین است، بهترین منطق همین است و جز این نیست. و سپس خودمان را با انواع توجیهات کلامی، ایدیولوژیک، حسی، عاطفی و... قانع می کنیم تا بتوانیم با این جزمیات کنار بیاییم. اساس جزم گرایی بر تیوری دایمی باوری یا جاودان باوری یا نسخه کامل باوری perennialism استوار است. در این تیوری، علاقه به اثبات یک تیوری یا فرضیه یا باور، خیلی شدید است و همواره سعی می شود یک نظریه و باور یک بار برای همیشه اثبات شود. اما مشخص شده که اثبات امکانپذیر نیست چون معنایش این است که مقدمات استنتاج هم باید اثبات شده باشند. اگر سوال شود که این مقدمات اثبات شده ازکجا آمده اند؟ تنها پاسخ این است که اینها هم از مقدمات دیگری آمده اند. چون آن مقدمات هم باید با مقدمات دیگری اثبات شده باشند، به این ترتیب، فرآیند اثبات به تسلسل بی پایان دچار می شود. نسبیت گراها و بعدها پست مدرن ها، با توجه به نقطه ضعف جزم گرایی و نقطه ضعف نسخه کامل باوری به این نتیجه رسیدند که اساسا اثبات، تعقل، استدلال، منطق و حتی داوری اموری زایدند و باید کنار گذاشته شوند. و از اینجا بود که منتهی الیه سمت راست طیف داوری یعنی نسبیت گراییrelativism، تقویت شد. نسبیت گرایان چون به هیچ نوع استنتاج و استدلالی باور ندارند، مقابل جزمیت گرایان قرارمی گیرند. جزم گرا ، ابتدا اصولی را ثابت و بدیهی می گیرد،
ادامه مطلب ...بی تردید، یکی از زشت ترین جنبه های اجتماعی زندگی بشریت امروز، سوءاستفاده جنسی از کودکان می باشد که در چند دهه اخیر نیز گسترش دوچندان یافته است. آمار رسمی حکایت از آن دارد که همه ساله 4 میلیون زن و کودک برای استفاده هایی نظیر روسپی گری، بردگی، سوءاستفاده جنسی و یا ازدواج اجباری در سراسر دنیا خرید و فروش می گردند که درصد زیادی از این رقم را کودکان کم سن و سال و به ویژه دختران تشکیل می دهند. در آمریکا نیز که براساس آمار رسمی همه ساله 50000 زن و کودک به این کشور قاچاق می شوند، تنها برای 300 مورد از این افراد، پی گیری قضایی صورت می گیرد. نویسنده این مقاله با اشاره به دلایل شکل گیری و گسترش این تجارت شیطانی، خاطرنشان می کند که همدستی گروه های تبهکار با مأموران دولتی پلیس، گمرک و دستگاه قضایی کشورهای مقصد، باعث شده که ما شاهد مبارزه ای همه جانبه با این پدیده زشت در قرن بیست و یکم نباشیم.
ادامه مطلب ...آن چه پیش رو دارید گزیده ای از سخنان حضرت آیت الله مصباح یزدی در دفتر مقام معظم رهبری است که در تاریخ 16/02/88 ایراد شده است که رجانیوز آن را در ادامه سلسله مباحث اخلاقی هفتگی استاد منتشر می نماید:
در ادامه بحثمان از روایت نوف بکالی که بیان ویژگی های شیعیان از دیدگاه امیرالمؤمنین (ع) بود، به این جمله رسیدیم: بَخَعُوا لِلَّهِ تَعَالَی بِطَاعَتِهِ وَ خَضَعُوا لَهُ بِعِبَادَتِهِ فَمَضَوْا غَاضِّینَ أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَاقِفِینَ أَسْمَاعَهُمْ عَلَی الْعِلْمِ بِدِینِهِمْ در نهج البلاغه هم عبارتی آمده که از لحاظ مضمون شبیه به این است،1 ولی ما به همان روایت نوف تکیه می کنیم؛ چون کامل تر و پرمحتواتر است.
● تسلیم محض
حضرت می فرمایند: آنان (شیعیان) کسانی هستند که در مقام اطاعت خدا تسلیم کامل هستند. در این فراز از واژه بخع استفاده کرده است. این کلمه هم به صورت لازم و هم متعدی استعمال می شود. متعدی آن به معنای خراب کردن و کشتن است: در قرآن می فرماید: فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ عَلَی آثَارِهِمْ 2 ، گویا می خواهی خودت را از غصه این که چرا کفار ایمان نمی آورند، بکشی. بَاخِعٌ نَّفْسَکَ متعدی و به معنای کشتن و هلاک کردن است. ولی همین کلمه وقتی به صورت لازم استعمال می شود، به معنای تسلیم مطلق است. در عربی برای کسی که در مقابل دیگری هیچ نوع مقاومتی نشان ندهد، به طوری که اگر به او امر کند، دقیقاً خواسته هایش را عمل کند و به طور کامل تسلیم فرمان او باشد از کلمه بخع استفاده می شود.
ادامه مطلب ...نومید بودن به که تسلیم شدن! (نیچه)- داستایفسکی در نامه ای به برادرش میخاییل در شب نجاتش از مرگ (لغو حکم اعدام) می نویسد: ... من احساس دلمردگی نمی کنم و نومید: نیستم. زندگی در همه جا هست. زندگی در درون ماست و نه بیرون ما. دیگران هم با من خواهند بود و مهم این است که در هر بدبختی نومید نشویم و به زانو درنیاییم. همین است هدف زندگی ما، همین است مقصود زندگی. این را حالا می فهمم. این فکر در رگ و پی من نفوذ کرده است... سوگند می خورم که امید از کف نخواهم داد. (1) امید مسیله مرکزی و متافیزیکی داستایفسکی است. او با همین متافیزیک توانست چهار سال حبس را در زندان اومسک در غرب سیبری سپری کند و در آنجا با رانده شدگان، جنایتکاران و قدیسان، هیولای رذیلت و فضیلت محشور بود و تنها کتابی که در دوران زندان در اومسک مجاز بود که در اختیار داشته باشد، نسخه ای از عهد جدید (انجیل) بود او از این کتاب نیرو می گرفت و متاثر از آن رنج را تقدیس می کرد زیرا که مسیح نیز رنج کشید. او در همین باره می نویسد: من فرزند زمانه و عصر خود هستم، فرزند عدم ایمان و می دانم که چه رنج هایی را باید متحمل شوم تا ایمان واقعی را به دست آورم...
خداوند گاهی لحظاتی را در اختیار من می گذارد که آرامش کاملی به من دست می دهد و آن موقع برای خود نظام ایمانی موثر تالیف می کنم... این تصور را دارم که هیچ چیز زیباتر و عمیق تر از ایمان نیست و هیچ چیز معقول تر و انسانی تر و کامل تر از مسیح نیست... افزون بر این حتی اگر کسی ثابت کند که مسیح و تعالیمش فاقد هر نوع حقیقت است، باز ترجیح خواهم داد طرفدار مسیح باشم تا طرفدار حقیقت!(2) و همه اینها هم ممکن که به این دلیل نیز باشد که او به ناگزیر می بایستی رنج را امری آرمانی یا مقدس تصور کند تا بتواند دوران حبس را تحمل کند و مهم تر آنکه توجیهی برای آن داشته باشد و چه تصویری آرمانی بهتر از مسیح می توانست به او کمک کند تا ستایشگر رنج باشد؟ بنابراین داستایفسکی با امید به بخشش گناهانش رنج کشید. (ایده مسیحی). اما همچنین مسیله آن است که آیا امید به عنوان یک مقوله هستی شناسانه و متافیزیکی یک وهم یا خیال است یعنی ساخته ذهن است یا اینکه بر واقعیت ها و لوازمات عینی مبتنی است؟ علاوه بر آن امید چگونه شکل می گیرد؟ ممکن است امید مثلا به عنوان نیرویی آرامش بخش در وضعیتی مانند دوران حبس داستایفسکی به ناگزیر و متاثر از آن موقعیت ساخته شود، و این تخیلات و ناخودآگاه فرد محبوس است که به آن (امید) نیاز دارد زیرا که به هر حال یک انگیزه دهنده است که در اینجا صورت دیگر یک مقوله وجودی و متافیزیکی نمی تواند باشد. از طرف دیگر وجود دیگری برای شکل گیری امید در فرد تا چه اندازه اهمیت دارد؟ یعنی هرگاه دیگری وجود نداشته باشد آیا مسیله امید خودبه خود منتفی است؟
ادامه مطلب ...در یک نظر شک سه قسم است:
1) شک قانونی؛ عبارت است از تردّد و نوسان ذهن در باب ارتباط میان موضوع و محمول قضیه، برای تحقیق در مسیر واقع یابی. این شک، طبیعی بوده و موجب برطرف شدن احتمالات اضطراب آمیز است. بر این اساس گفته می شود: یقین های اصیل و مفید آن سوی پل، شک و تردید قانونی است. چنین شکی - که انسان را به یقین می رساند - به مراتب بهتر از ایمان ظاهری بی اساس است.
زلت او به زطاعت نزد حق پیش کفرش جمله ایمان ها خلق
مثنوی، دفتر اول، بیت 1579.
2) شک بیماری؛ این شک، ناشی از ناتوانی ذهن از رویارویی با مدعاها، دلایل، تجزیه، تحلیل و ... در باب واقعیات است. در واقع ملاک این بیماری، وحشت ذهن از بررسی واقعیات و تفکیک آنها از خیالات و حقیقت نماها است. یکی از اساسی ترین مختصات شک، بیماری جست و جوی آسایش فکری در فرار از فعالیت های مغزی است. این شک در واقع ضد معرفت می باشد.
3) شک حرفه ای؛ این برای نشان دادن اوج فکری افراد ضعیف النفس است که مدعی اند ما به مقامی از مراحل درک و شناخت رسیده ایم که جز شک و تردید راهی دیگر نمی بینیم. یا به دلیل عشق ورزیدن به شکاکان است تا عشق به یافتن حقیقت و واقعیت!
ادامه مطلب ...با توجه به این که امروزه عوامل فساد قوی ترند، آیا در جامعه کنونی می توان به طور کامل گناه را ترک کرد؟
بگذارید پاسخ خود را با دو مقدمه زیر آغاز کنم:
▪ انسان خصوصیاتی دارد که اختصاص به جامعه امروز یا دیروز ندارد و بر اساس همین ویژگی هاست که در دوران های مختلف، می تواند خود را در مسیر تکامل نگاه دارد؛ هر چند نمی توان انکار کرد که هر زمانی برای خود ویژگی هایی دارد که آدمی را وادار می کند تا برای خودسازی، راه حل های تازه ای بیندیشند. در حدیثی آمده است که زمانی خواهد رسید که نگاهداری دین، همانند نگاه داشتن ذغال افروخته در دست می باشد.1
مهم ترین راه حلی که به نظر می رسد، این است که همان راه های همیشگی دوری از گناه را که در ادامه می آید، با توجه و همت بیشتری انجام دهید؛ زیرا غرایز انسان که در اعمال او تأثیر می گذارند، همیشه ثابتند و بسیاری از تغییراتی که در زمان های مختلف به وجود می آیند، تفاوت باطنی با سایر زمان ها ندارند و راه مقابله با آن ها یکی است.
▪ برای به وجود آمدن هر چیزی، مقدماتی لازم است که باید حتماً فراهم گردد. برای اشتیاق به اعمال خیر و تنفر از گناهان هم شرایطی لازم است که بدون فراهم ساختن آنها، ترک گناهان بسیار دشوار و انجام واجبات هم بسیار سخت خواهد شد.
● راه های دوری و انزجار از گناه
ادامه مطلب ...هگل در نوشته ای با عنوان منطق صغیر در انتقاد به رهیافت کانت در نقادی عقل محض از استعاره ای سود می جوید که شاید کاراترین افزار برای نقد تفکر انتزاعی باشد. او می نویسد شناخت پیش از شناخت یافتن همان قدر باطل است که تصمیم خردمندانه اسکولاستیکوس [نماد حکیمان مدرسی] به خودداری از داخل شدن در آب پیش از شنا آموختن (پیتر سینگر، هگل ، عزت الله فولادوند، ص 104) خودداری از تن به آب زدن و در ضمن تلاش برای فراگیری شنا دقیقاً همان کاری است که ذهن در حین انتزاعی فکر کردن انجام می دهد، برای یادگیری شنا باید دلیرانه به آب زد، برای شناخت واقعیت (حقیقت) _ هدفی که تفکر دنبال می کند- باید با شهامت خود را در سیلان آگاهی غوطه ور ساخت. تفکر انتزاعی، به تعبیر هگل، نشانه نافرهیختگی است. اهمیت این نوشته زمانی روشن تر می شود که یادمان باشد در تاریخ فلسفه به ناحق، هگل را قله تفکر انتزاعی دانسته اند. به زعم هگل، بدترین آلودگی تن زدن از آلوده شدن به جریان واقعیت/ آگاهی یا همان جدایی ماده از صورت در منطق کلاسیک و حتی فلسفه نظری کانت است، کاری که ذهن های نافرهیخته هم برای گریز از آلودگی رویارویی با واقعیت می کنند.
فکر کردن؟ انتزاعی؟- بلبشو! هر که فکر می کند می تواند، این گوی و این میدان! از هم اکنون می توانم داد و فریاد آن خیانت پیشه خودفروش را بشنوم که با آب و تاب این کلمات را بر زبان جاری می کند و این نوشته را تقبیح، زیرا این جستار بی پرده با مابعدالطبیعه سروکار خواهد داشت. آخر مابعدالطبیعه هم چنان که انتزاعی و چه بسا خود تفکر نیز، کلمه ای است که هر که آن را می شنود پا به فرار می گذارد، تو گویی از آدمی مبتلا به طاعون می گریزد.
ادامه مطلب ...سوال: چرا گاهی دعا می کنیم، ولی اجابت نمی شود ؟
پاسخ: گاهی این سوال به ذهن انسان می رسد که اگر خداوند صدای ما را می شنود، به دعا و درخواست ما آگاه است، توانایی اجابت هم دارد و خودش فرموده: از من بخواهید تا اجابت کنم. (غافر 60) پس چرا برخی اوقات شاهد اجابت سریع دعاهای خود نیستیم؟
در پاسخ به این سوال متذکر می شویم
ـ اولا هیچ دعایی خالی از نوعی اجابت نیست، زیرا نوعی عبادت و پرستش است و درهر عبادتی که با قصد قربت انجام می شود ؛ یعنی عبادت کننده تصمیم دارد به خدای خود نزدیک شود و به کمالات ذات اقدس اله آراسته گردد، خالی از اثر قربی نیست. بنابر این، همین که دعا و عبادت با خلوص نیت و شرایط لازم انجام می شود، در همان لحظه به اجابت می رسد و اثر معنوی خود را بر روح و جان انسان می گذارد.
رسول گرامی اسلام فرمود: هنگامی که خداوند بخواهد نیازهای بنده اش را برآورد به او اذن و توفیق دعا کردن می دهد. (میزان الحکمه / حدیث 5583)
آن یکی اللّه می گفتی شبی
تا که شیرین می شد از ذکرش لبی
گفت شیطان: آخر ای بسیار گو
این همه اللّه را لبیک کو ؟
می نیاید یک جواب از پیش تخت
چند اللّه می زنی با روی سخت
ادامه مطلب ...روشنفکری چیست؟
مفهوم واژه ی روشنفکری چیست؟وآیا میتوان مقوله ای به نام روشنفکری دینی را جدی گرفت؟آیا روشنفکران دینی شخصیت و تشخص هویتی شان را از جامعه ی عقل محور گرفته اند؟از همه مهمترآیاما باید برای رسیدن به مدرنیته ای ایرانی "روشنفکری"ای از نوع ایرانی داشته باشیم؟وآیا لازمه ی این روشنفکری، سکولار بودن است؟(مقصود از سکولار بودن اینجا به معنی قوی کلمه است، نه به معنی ضعیف آن. سکولار ضعیف یعنی خواهان جدایی نهاد دین از نهاد سیاست و به این مفهوم خود من سکولار هستم. اما سکولاریته به این مفهوم که انسان ذهنش را از هر گونه موضوع مقدس پاکسازی کند، سکولاریته به مفهوم قوی است.) پرسشی هم که در پیاش می آید این است که آیا روشنفکر باید ذهنش را از دین پاک سازی کند؟که در این صورت مفهوم روشنفکری دینی مفهومی پارادوکسیکال میشود.بهتر است اول ببینیم اصلا تعریف مفهوم روشنفکری چیست؟
اندیشمندان مختلف تعاریف مختلفی از روشنفکری ارایه داده اند،گرامشی با نگاهی بدبینانه روشنفکران را کارشناسان مشروعیت بخشی میداند که ضرب آهنگ تحولات اجتماعی را کنترل و اقتدار سرآمدان حکومتی را حقانیت میبخشند.الوین گولدنز آنان را جمعیتی "گفتاری" میداند که یک فرهنگ گفتمان انتقادی را در جامعه رواج میدهند.مانهایم روشنفکران را ایدیولوگهای طبقات مختلف میداند که یک "طبقه ی در خود" به شمار نمیروند.ماکس وبر میگوید آنها کسانی اند که به سبب ویژگیهای شان دسترسی خاصی به دستاوردهای مشخصی که ارزشهای فرهنگی هستند دارند و رهبری جامعه ی فرهنگی را غصب کرده اند.ادوارد سعید میگوید :روشنفکر کسی است که در برابر قدرت از حقیقت دفاع میکند.
ادامه مطلب ...در چه صورت انسان میتواند در روحیات و اخلاقیات و معرفتشخص دیگر تاثیر بگذارد؟ |
مسأله تأثیرپذیری یا تأثیرگذاری به توانها و قابلیتهای انسان در ابعاد مختلف بستگی دارد . مهمترین اموری که در تاثیرگذاری دخالت دارد ویژگیهای روحی از قبیل اراده استوار، اخلاق نیکو، حسن معاشرت و توان علمی بالا است . تأثیر پذیری مثبت تا حدودی به این امور و نیز به میزان انعطاف پذیری و حقیقتطلبی شخص ارتباط دارد؛ چنان که تأثیرپذیری منفی از ضعف آگاهی و اراده برمیخیزد . بنابراین، هر اندازه در تقویت اراده و گسترش صفات حسنه و خلق و خوی پسندیده و افزونسازی آگاهیهای خود، به ویژه در زمینه مسائل دینی و فرهنگی و اجتماعی، تلاش کنید به تدریج توان تأثیرگذاری بیشتری خواهید یافت . تأثیرگذاری مهارتی است که به تدریجحاصل میشود و در تحقق آن باید تأثیرگذار و تأثیرپذیر ضمن برخورداری از آمادگی لازم و شرائط کافی در فضای روانی مناسب قرار گیرند . رعایت اصول و نکات زیر در افزایش میزان تأثیرگذاری شما سودمند مینماید: 1 . کار خود را با تحسین و قدردانی صمیمانه از طرف مقابل شروع کنید . 2 . با اندکی تفحص و جست و جو، برنامه خود را با برجسته کردن یک یا چند نکته مثبت و ارزشمند در طرف مقابل و تحسین صادقانه از وی به خاطر وجود آن امر مثبت آغاز کنید . 3 . چنانچه اشتباه و لغزشی در طرف مقابل مشاهده کردید، وی را مورد انتقاد و سرزنش مستقیم قرار ندهید . 4 . قبل از انتقاد از دیگران درباره اشتباهات خود حرف بزنید . 5 . بکوشید شنونده خوبی باشید و دیگران را تشویق کنید درباره خود برای شما حرف بزنند . 6 . صمیمانه دیگران را دوست داشته باشید و محبتباطنی خود را به آنها اعلام کنید . 7 . به دیگران اعتبار بدهید و کاری کنید احساس کنند مهم هستند . 8 . در خصوص کار مورد نظرتان میل شدید در طرف مقابل ایجاد کنید؛ به عبارت دیگر، فضای روانی لازم را برای انجام آن عمل فراهم آورید . |
بعضی معتقدند نکاح منقطع بر خلاف حیثیت و احترام زن است، زیرا نوعی کرایه دادن آدم و جواز شرعی آدم فروشی است؛ خلاف حیثیت انسانی زن است که در مقابل وجهی کهاز مردی میگیرد وجود خود را در اختیار او قرار دهد.
اگر قهرمان هزار و یک شب سر از خاک بردارد و امکانات وسیع عیش و عشرت و ارزانی و رایگانی زن امروز را ببیند، به هیچ وجه حاضر به تشکیل حرمسرا با آنهمه خرج و زحمت نخواهد شد و از مردم مغرب زمین که او را از زحمت حرمسراداری معاف کرده اند، تشکر خواهد کرد و بی درنگ اعلام خواهد کرد تعدد زوجات و ازدواج موقت ملغی، زیرا اینها برای مردان در برابر زنان تکلیف و مسؤولیت ایجاد می کند.
معایب و مفاسدی که برای نکاح منقطع ذکر شده از این قرار است:
▪ عدم دوام و استواری
پایه ازدواج باید بر دوام باشد. زوجین از اول که پیمان زناشویی می بندند بایدخود را برای همیشه متعلق به یکدیگر بدانند و تصور جدایی در مخیله آنها خطورنکند. علیهذا ازدواج موقت نمی تواند پیمان استواری میان زوجین باشد.
اینکه پایه ازدواج باید بر دوام باشد، بسیار مطلب درستی است ولی این ایراد وقتی وارد است که بخواهیم ازدواج موقت را جانشین ازدواج دایم کنیم و ازدواج دایم را منسوخ نماییم. بدون شک هنگامی که طرفین قادر به ازدواج دایم هستند و اطمینان کامل نسبت به یکدیگر پیدا کرده اند و تصمیم دارند برای همیشه متعلق به یکدیگر باشند پیمان ازدواج دایم می بندند.
ادامه مطلب ...موفقیت در هر کارى از امور زندگى، مرهون چند امر است:
پافشارى و استقامت میخ
سزد ار عبرت بشر گردد
برسرش هر چه بیشتر کوبى
پافشاریش بیشتر گردد
یکى از دانشمندان بزرگ مشهور به«ابو جعرانه» موفقیت خود را در درسآموزى، از حشرهاى(شبیه سوسک) به نام«جعرانه» مىداند. وى مىگوید: در مسجد جامع دمشق کنار ستونى نشسته بودم. جعرانهاى را دیدم که مىخواهد از ستون بالا برود و کنار شعلهاى که بالاى ستون مىسوخت، بنشیند. من از اول شب تا صبح کنار آن ستون بودم؛ حشره هفتصد بار سعى نمود بالا برود، ولى هر بار به پایین سقوط مىکرد؛ زیرا ستون صاف و لغزنده بود. از تلاش و همت آن حشره تعجب کردم و بعد برخاستم و وضو گرفتم و وقتى بازگشتم، دیدم حشره به بالاى ستون رفته و کنار شعله چراغ پىسوز آرمیده است.
زکوشش به هر چیز خواهى رسید
به هر چیز خواهى کماهى رسید
سکاکى یکى از دانشمندان بزرگ نیز در سن چهل سالگى به درس خواندن روى آورد. وى چنان کم استعداد بود که راه حجرهاش را گم مىکرد؛ اما با تلاش توانست به یکى از دانشمندان بزرگ تبدیل گردد. کتابهاى وى پس از 12 یا 13 قرن، هنوز به عنوان متن درسى مورد استفاده قرار مىگیرد.
با توجه به نمونههایى که در بالا ذکر شد، ملتزم بودن به راههاى زیر، نقش مؤثرى در موفقیتتان دارد:
1. باید باور کنید که شما چون دیگر انسانها از توانمندىهاى بسیار برخوردارید و از دیگران کمتر نیستید. فراموش نکنید نقاط قوت انسان از نقاط ضعفش بیشتر است و نباید خود را دست کم بگیرید. تصمیم خوب در پرتو تکیه برقوتها، جبران ضعفها و احساس توانمندى شکل مىگیرد.
شکلات را با شیر در ظرف کوچکی بریزید و روی اجاق گاز قرار دهید تا با حرارت ملایم گرم شود و شکلات در شیر ذوب شود. این مخلوط را کنار بگذارید...
شکلات را با شیر در ظرف کوچکی بریزید و روی اجاق گاز قرار دهید تا با حرارت ملایم گرم شود و شکلات در شیر ذوب شود. این مخلوط را کنار بگذارید..
بستنی ماستی ریواس و زنجبیل یکی از همین نمونههاست که هم چربی کمی دارد و هم سرشار از کلسیم و پتاسیم است؛ درضمن بهخاطر وجود زنجبیل در..
پیاز، فلفل، نمک، زعفران، روغن زیتون و جعفری را با یکدیگر مخلوط کنید، گوشت را مانند تصویر به تکههای کوچک، خرده کرده و در موادی که مخلوط...
ابتدا آرد را به دقت اندازه گرفته و با نمک مخلوط کرده و الک کنید. سپس سفیده و زرده تخممرغ را از هم جدا کنید، زرده را با نصف شکر مخلوط..
مواد لازم برای شش نفر
آرد: یک فنجان
تخممرغ: شش عدد
آبلیمو: یک قاشق سوپخوری
پوست لیموترش: نصف قاشق سوپخوری
شکر: یک فنجان
نمک: یک چهارم قاشق مرباخوری
آب سرد: دو قاشق سوپخوری
ابتدا یک عدد تخم مرغ را با یک لیوان شکر و هل وانیل مخلوط کرده کنار بگذارید، سپس یک لیوان شیر را با دو قاشق غذا خوری آرد سفید مخلوط...
روزی از میلتون ؛ شاعر معروف انگلیسی پرسیدند :چرا ولیعهد انگلستان می تواند در چهارده سالگی بر تخت سلطنت بنشیند و سلطنت کند ؛ اما تا هیجده سال نداشته باشد نمی تواند ازدواج کند ؟؟ |
برای ازدواج کردن لحظهای درنگ نکنید اگر زن خوبی نصیبتان شود، خوشبخت میگردید |
در اثر فکر و خیال قدرت تمرکز از بین رفته، شخص تعادل خود را از دست میدهد.زمانیکه تعادل شخص بهم میخورد، او با محیط بیگانه شده،و هیچ حرفی را قبول نمیکند. مجموعه : محرومیت ها، ناتوانی در برقراری ارتباط با دوستان و اطرافیان و استادان،کمک نخواستن از همکلاسی ها و خانواده، محدود کردن فعالیت های معمولی، احساس پوچی و شکست، قطع رابطه با دوستان نزدیک ،ناتوانی در بروز احساسات، تاثیر حرف های بیهوده دوستان بد، اجتناب از رقابت، زود رنجی، اختلال در غذا و خواب،پر خاشگری، ترس و نگرش های منفی. اینها فشارهایی هستند که محصلین و دانشجویان را از کار انداخته و حالت افسردگی را ظاهر میسازد. اگر شخص با فکر خوب و زیبا و آرام بخش ،مغز خود را ساکت نکند، و اطرافیان به کمک او نشتابند، کار به مشاوره و روانپزشک و درمان میکشد.........
ادامه مطلب ...
آنچه نور می افشاند خداست. .مابقی تاریکی و ظلمات است. برای درک این مطلب باید اندیشید. هدف زندگی هم، آگاه شدن است. وقتی شما همه راه های تاریک را، رها کنید در نتیجه آرزوهای بیهوده، ناپدید میشوند.دیگر جایی نمی ماند که به آنجا بروید. از بند زمان رها میشوید.بلی ذهن از راه تجسم حرکت میکند، و جسم هم از آن متابعت میکند.این لخظه بهترین شرایط را ایجاب میکند که، تمامی عقده های سرکوب شده و انبار شده را کاملا بیرون بریزید. پس از ریزش عقده ها سبک و رها میشوید.جنون و سرخوردگی ما، همین خشم ها، ترس ها، گریه ها و خنده های سرکوب شده است. این عمل را خانه تکانی میگویند. .اینرا احساس کنید، که ما در این جهان یک غریبه نیستیم، بلکه بخشی از هستی بزرگ می باشیم. .زمانیکه ذهن شما آرام بگیرد ، افکارتان منجمد میشود.این همان چیزی است که ما میخواهیم اتفاق بیفتد.
ادامه مطلب ...با فرا رسیدن ماه خرداد، دلهره دانش آموزان هم شروع می شود. آنان در هر سن و سالی که باشند بازهم چون نگرانی های مختلف مربوط به درس خواندن در ذهن شان شکل می گیرد دچار اضطراب و ترس از امتحان می شوند
ادامه مطلب ...دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است.
تقویمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود.
پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد و بیراه گفت. خدا سکوت کرد.
روزی مردی خواب عجیبی دید، اون دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند، هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تندتند نامه هائی را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند، وآنها را داخل جعبه می گذارند.
مرد از فرشته ای پرسید، شما چکار می کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد،گفت: این جا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.
مرد کمی جلوتر رفت، باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هائی به زمین می فرستند. مرد پرسید: شما ها چکار می کنید؟
یکی از فرشتگان با عجله گفت:این جا بخش ارسال است ، ما الطاف و رحمتهای خداوندی را برای بندگان می فرستیم .
مرد کمی جلوتر رفت و دید یک فرشته ای بیکار نشسته است
مرد با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟
فرشته جواب داد: این جا بخش تصدیق جواب است . مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند.
مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟
فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافی است بگویند: خدایا شکر!
شاد بودن و رضایت از زندگی عنصری است که میتواند شما را در تمام امورتان یاری کند و یک قدم مثبت در پیشرفت شما باشد اما واقعاً چرا برخی از افراد در زندگی خود به حوصله و افسرده هستند و نمی توانند کارها را بدرستی انجام دهند ؟
گاهی حتی بدون هیچ دلیلی بیحوصله و بدخلق هستیم. در این مطلب فهرستی از کارهایی که در این مواقع موثر است، برای شما آوردهایم. این بار که احساس بیحوصلگی کردید و دست و دلتان به هیچ کاری نرفت، یکی از این روشها را امتحان کنید. آنها میتوانند فقط ظرف چند دقیقه حال شما را بهتر کنند.
ادامه مطلب ...روانشناسان برای آنکه افراد بتوانند در موقعیتهای سخت و دشوار خشم خود را کنترل کنند، چندین راهکار توصیه کردهاند که در زیر به آنها اشاره میشود.از کلمات و جملاتی که باعث آرامش میشوند، مانند: «سخت نگیر»، «آرام باش»، «درست میشود» و… استفاده کنید.
همچنین سعی کنید همراه با نفسهایتان از قوه تخیلتان استفاده کنید. موقعیتی را که در آن احساس راحتی میکنید، مجسم کنید. ورزش یوگا را فراموش نکنید. تمرینهای یوگا باعث شل شدن ماهیچهها و عضلات میشود و در نتیجه به آرامش رسیدن شما کمک میکند. این تمرین را روزانه انجام دهید چراکه اثر آن تمام روز با شما میماند.
ادامه مطلب ...سالیان سال تصور میشد که تفاوت مغزی زنان و مردان در اثر هورمونهای جنسی تستوسترون (مردانه) و استروژن (زنانه) است. ولی اکنون دریافتهاند که بین چهار لوب مغز زنان و مردان از نظر عملکرد، تولید مواد شیمیایی و اندازه، تفاوت هایی وجود دارد.
وظایف نیمکره راست و چپ مغز
نیمکره راست مسئول تفکرات خیالی و تصورات و هنر است که در خلق ، استنباء احساس و شوخ طبعی نقش دارد.
نیمکره چپ مغز مسئول فعالیتهای منطقی و ظریف و موشکافانه است. خواندن، نوشتن، تجزیه و تحلیل و دانش و مهارت و مدیریت علوم برعهده این بخش از مغز میباشد.
ادامه مطلب ...
زنان و مردان هنگام خرید خودرو ویژگی های متفاوتی را در انتخاب خودرو در نظر می گیرند…
محققان انگلیسی بعد از مطالعه توانایی زبانی زنان و مردان به این نتیجه رسیدند که زنان در طول روز کمتر از مردان صحبت می کنند ولی توانایی برقراری ارتباط در آنها قویتر از مردان است.
بر اساس این تحقیق که گروهی از محققان دانشگاه منچستر انجام دادند مردان در طول روز کلمات بیشتری را نسبت به زنان به کار می برند با این حال تسلط کمتری بر کاربرد زبان در موقعیتهای اجتماعی دارند و کلمات را به صورت تکراری به کار می برند و از تعارفهایی استفاده می کنند که طرف مقابل را قانع نمی کند.
این تحقیق نشان داد زنان و مردان زمانی که درباره امور جاری صحبت می کنند، زبان مشابهی را به کار می برند ولی در زمان صحبت در موقعیتهای اجتماعی، از زبان متفاوتی بهره می برند.
جفری بِتی، استاد دانشگاه منچستر گفت مردان در موقعیتهای اجتماعی بیشتر از زنان به استفاده از زبان حشو و جملات تکراری روی می آورند.
نتایج این تحقیق باورهای قدیمی را درباره اینکه زنان بیشتر از مردان صحبت می کنند، به چالش می کشاند. از شصت و پنج تحقیقی که تا کنون درباره تفاوت های زبانی زنان و مردان صورت گرفته است، سی و یک مورد به این نتیجه رسیده اند که زنان بیشتر از مردان صحبت می کنند. نتیجه بیست و چهار تحقیق نیز نشان می دهد مردان بیشتر از زنان حرف می زنند.
مردان آرام، بدون صدا و با اندکی اشک گریه میکنند. بطوری که معمولا کاسه چشمان آنها از اشک پر میشود، اما بندرت…
تفاوت گریه در مردان و زنان!
۱-زنان ۴ تا ۵ برابر بیشتر از مردان گریه میکنند. ۵،۴ بار در ماه.
۲-دختران وپسران تا قبل از بلوغ به یک میزان گریه میکنند، چراکه ترشح هورمون پرولاکتین که باعث تحریک تولید اشک میشود به یک میزان در هر دو جنس تولید میشود.
۳-پس از بلوغ میزان ترشح پرولاکتین که در تولید و تناوب گریه موثر است در زنان ۶۰ درصد بیشتر از مردان میشود.
۴- غدد اشکی مردان از لحاظ ساختاری متفاوت و کوچکتر از غدد اشکی زنان میباشد. شاید یکی از دلایل بیشتر گریه کردن زنان نیزهمین مسئله باشد. مردان و زنان نمیتوانند یکدیگر را بخاطر چگونه گریه کردنشان مورد سرزنش قرار دهند.
۵-یکی دیگر از علل بیشتر گریه کردن زنان باورهای فرهنگی میباشند، که اجتماع گریه کردن زنان را بیشتر مورد پذیرش قرار میدهد.
۶-مردان آرام، بدون صدا و با اندکی اشک گریه میکنند. بطوری که معمولا کاسه چشمان آنها از اشک پر میشود، اما بندرت اشک به گونه ها سرازیر میگردد.
۷-اما زنان معمولا پر سرو صدا و با اشک های فراوان گریه میکنند.
۸-مردان اغلب در نتیجه احساسات مثبت و زنان پس از درگیری و مشاجره با دیگران و یا در نتیجه احساس بی کفایتی گریه میکنند.
نـه تـنـها سـاخـتـار مغز زنان و مردان با یکدیگر متفاوت می باشد، بلکه مـردان و زنان از مغزشان بطـرز مــتفاوتی استفاده میکنند. در مغز زنان اتصالات و ارتباطات بیشتری بین دو نیمکره چپ و راست وجود داشـته کـه بـه آنــها این توانایی را می دهد تا از مهارت گفتاری بهتری نسبت به مردان برخوردار باشند.
از طرف دیگر در مردان ارتبـاط کمتری بین دو نیمکره مغزشان وجود داشته و به آنها این قابلیت را میدهد تا دارای مهارت بیشتری در استدلالهای انتزاعی و هوش دیداری-فضایی باشند.۲- بیشتر عادات مردان و زنان را می توان توسط نقش آنها در روند تکامل توضیح داد. بـا وجود آنکه شرایط زندگی تغییر کرده باز هم زنان و مردان تمایل دارند از برنامه بیولوژیکی خـود پیـروی کننـد. مـردان قـادر هستـند تــا مسیر حرکت خود را بخاطر بسپارند. زیـرا در گذشته مردان می بـایـست شـکـار خـود را ردیـابـی کـرده و آن را گـرفتــه و بـه خـانــه باز میگرداندند در حالی که زنان دارای دید محیطی بهتری میباشند که بـه آنـها کمک میـکند اتفاقات پیرامون مـنـزل خـود را زیـر نـظـر گـرفـتـه و خـطـر در حـال نـزدیـک شدن به خانه را شنـاسایی کنند. مـغز مــردان برای شکار کردن برنامه ریزی شده که حـوزه دید محدود و بـاریـک آنـها را توجـیـه مـی کند امـا مـغـز زنـان قـادر اسـت دامـنـه اطـلاعات وسیـعتری را رمزگشایی کند.
۳- مـردان صداهای گوشخراش، دست دادن محکم و رنگ قرمز را ترجیح میدهند. مـردان در حل مسائل فنی بهتر می باشند. زنان دارای گوش تیزتری میباشند و هنـگام صحبت کردن از واژه های بیشتری استفاده می کنند و در تکمـیل و اتـمام وظـایف بطور مستقل بهتر از مردان می باشند.
۴- هنگامی که مردان وارد اطاق می شوند بدنبال راه خروج میگردند، خـطـر احـتمالی را برآورد کرده و راههای گریز را می سنجد. در حالیکه زنان به چهره میهمانان توجه میکنند تا پـی ببرند که میـهمانـان چه کسانی بوده و چه احساسی دارند. مردان قادر میباشند تا اطلاعات را طبقه بندی کرده و در مغزشان ذخیره کنند. زنـان تمایل دارند تا اطلاعات را بارها و بارها در مغزشان مرور کنند. هنگامی که زنان مشکلاتشان را بـا مـردان در میان می گذارند دنبال راه حل نمیگردند آنها تنها نیاز دارند تا فردی به حرفهایشان گوش دهد.
تفاوتهای روانشناسی
۱- مردان موقعیتها و اوضاع را بطور کلی درک میکنند و تفکر کلی و جـامع دارند در حالی که زنان موضعی می اندیشند و بروی جزئیات و نکات ظریف تمرکز می کنند.
پارسینه: ازدواج های امروزی، فرد محور تر است. یعنی دختر و پسر پیش از آنکه پای خانواده ها به میان بیاید، تصمیم به شناخت همدیگر می گیرند و وقتی مطمئن شدند اینآشنایی عاقبت خوبی در پی خواهد داشت، ماجرا را رسمی و علنی می کنند. اینآشنایی برای عده ای جدی است و برای عده ای بیشتر فرم دوستی های گذرا را دارد که شاید به ازدواج ختم شود و شاید هم نه!
قبل از هر چیز فراموش نکنید که شما و همسرتان با هم به صورت یک کل به نظر میرسید. نقاط ضعف و قوت شما مکمل یکدیگر میشود و همینهاست که شما را جذب یکدیگر میکند.