با وجود آنکه از زمان تولد تا بلوغ ، تغییرات زیادی در رشد جنسی - جسمی وجود ندارد ، اما رشد روانی - جنسی از همان نوزادی آغاز می شود..
یک نوزاد بدن خودش را جستجو می کند و کشف مناطق خاص لذت بخش بدن می تواند کودک را مجذوب خود کند و منجر به خودارضایی شود،زیرا یک کودک تحت تأثیر تمایلات غریزی اش است و در جستجوی لذت است.
ادامه مطلب ...
اغلب مردهایی که در معرض استرس شدید[کمبودویتامین ب وکمبودکلسیم] قرار دارند در خود فرومیروند، سکوت میکنند و بیاحساس میشوند تا مسئله خود را به شکلی حل کنند.
از آن جایی که طبیعت اصلی مرد ، مردانه و مذکر است، برای مبارزه با استرس به این نیاز دارد که خود را از معرکه عقب بکشد و مدتی را به تنهایی بگذراند.
ادامه مطلب ...
جوانی که انتظار دارد که زندگی او سرشار ازعشق و محبت و آرامش باشد اگر در گذشته دوستی هایی داشته، همیشه نگران است که مبادا روابط گذشته او آثار بدی در زندگی اش بگذارد...
آنچه در این مقاله می خوانید آثار رابطه ی اشتباه با جنس مخالف است و شرایط برقراری ارتباط سالم.
ادامه مطلب ...
۱۷. اجازه ندهید دیگران برایتان تصمیم
بگیرند. گاهی اوقات باید طوری
زندگی کنید که برایتان مهم نباشد دیگران درموردتان چه فکری میکنند و به خودتان
ثابت کنید که بهتر از آن چیزی هستید که آنها تصور میکنند.
1۸. خشم شما را از بین میبرد، نه آنها را. دیگران را ببخشید و بگذرید، حتی
اگر به دنبال طلب بخشش از شما نباشند. این کار را برای آنها انجام ندهید، برای
خودتان انجام دهید. کینهورزی از بین برنده خوشبختی است. این استرس اضافی را از
زندگیتان بیرون بیندازید.
۱۹. شما تنها نیستید. همه مشکلاتی دارند. از نگرانی برای یکی از دوستانتان
نتوانید بخوابید. مشکل برای جمع و جور کردن خودتان بعد از اینکه کسی ناراحتتان میکند.
احساس کمبود بخاطر اینکه کسی آنقدر دوستتان نداشته که با شما بماند. ترس امتحان
کردن چیزی جدید به خاطر ترس از شکست. هیچکدام از اینها به معنی دیوانه یا ناکارآمد
بودن شما نیست. فقط به این معنی است که شما یک انسان هستید و مثل بقیه انسانها
برای درست کردن خودتان به کمی زمان نیاز دارید. شما تنها نیستید. هرچقدر هم که
درمورد موقعیتی که در آن گرفتار شدهاید احساس ترس و ناراحتی کنید، خیلیهای دیگر
هم آن بیرون وضعیتی مشابه شما دارند.
۲۰. هنوز خیلی چیزها دارید که باید برای آنها قدردان باشید. بااینکه دنیا پر از درد و ناراحتی است اما پر از آدمهای شجاعی هم هست که بر آنها غلبه میکنند. گاهیاوقات باید اتفاقاتی که افتاده را فراموش کنید و قدردان آن چیزهایی باشید که هنوز وجود دارند و به آینده بنگرید که چه چیزهایی برایتان به ارمغان خواهد آورد. حتی اگر شرایط سخت شود، باید به آینده نگاه کنید. همین دیشب گرسنه نخوابیدهاید، جایی برای خوابیدن داشتهاید، لباس امروز صبحتان را خودتان انتخاب کردهاید، به آب آشامیدنی سالم، امکانات پزشکی و به اینترنت دسترسی دارید، میتوانید بخوانید و ...باید یادتان بیندازد که برای چیزهایی که دارید شکرگزار باشید.
رابطه مادر و دختری پیچیده تر از آن چیزی است که در ظاهر دیده می شود. مادرها حرف ها و اسراری را با دخترهایشان در میان می گذارند که فقط بین خودشان می ماند و کسی از آن باخبر نمی شود.
شاید این روزها بعضی از دخترها، مادرهایشان را متعلق به گذشته بدانند و حرف هایشان را قدیمی ارزیابی کنند اما حرف مادرها همیشه پر از حقایقی است که با گذشت زمان به آن پی می بریم، برای همین نباید دانایی و تجربیات و نصیحت های مادرانه را دست کم گرفت. فرقی نمی کند چه سن و سال یا موقعیت اجتماعی دارید، یادتان باشد این توصیه های مادرانه را همیشه و همه جا آویزه گوشتان کنید.
خودشیفتگی یک بیماری روانی و ناشی از عدم تعادل روان است. اصولا وقتی بیماری عارض می شود که تعادل امور جسم و روح بر هم بخورد. در مقابل خودشیفتگی وقتی ازخودمان بیزار باشیم دچار خود کم بینی و عدم اعتماد به نفس خواهیم شد.
نوجوانی دوره شکل گیری هویت، خودمختاری و فاصله گرفتن از والدین، گرایش به دوستان و تعصب نسبت به آنها، بیداری میل جنسی و بروز مشکلات روانی و اجتماعی است. غریزه جنسی، این کشش مقدس و پرتوان در آغاز دوره شکوهمند و پرهیجان نوجوانی بیدار می شود. نوجوان به مسائل جنسی حساسیت نشان می دهد و در تماس با یک نفر از جنس مخالف و البته در محدوده سنی خود او، در هاله ای از شورمندی قرار می گیرد و ژاله های شوق و شهوت آزرم بر رخسار لطیفش می نشیند.
تمام انسانها نیازمند به احساس ارزشمندی هستند و میخواهند تا خود، ارزشها و تواناییهایشان را باور داشته باشند.مازلو نیازهای احترام را به دو گروه فرعی طبقهبندی کرده است: نخست، میل به توانایی، موفقیت و کاردانی، یعنی اطمینان از مهارتها و شایستگیهای خود؛ و دوم، نیاز به برخورداری از اعتبار در جامعه و اینکه دیگران قدر ارزش ما را بدانند و بپذیرند.
ایران جزو جوانترین کشورهای دنیاست. بیش از 20 درصد جمعیت این سرزمیندر گروه سنی 25-15 سال قرار دارند. عده دانشجویان ما نزدیک چهار و نیم میلیون نفر است. بیشتر افراد مجرد هستند و در دانشگاه های مختلف در کنار هم به تحصیل می پردازند.
خانمها یک سری عادت هایی دارند که به مونث بودنشان بر می گردد. یعنی تقریبا در بیشتر زنان عمومیت دارد و به ندرت پیدا می کنید زنی را که این روحیات و طرزفکرها را نداشته باشد. اینها خیلی مهم نیست، مهم این است که به هیچ وجه نمی توانید نظر آنها را در مورد این فکرها تغییر دهید! اگر خانم تشخیص می دهد باید شلوار جین بپوشد، لطفا خودتان را خسته نکنید که دامن بپوشد، زیرا هرگز این کار را نمی کند.
۱۳. دلسرد شدن و پیش رفتن دو چیز
متفاوت هستند. زمانی
میرسد که از دنبال کردن آدمها یا تلاش برای حل مسائل خسته میشوید اما این دلسرد
شدن نیست، این انتهای کار نیست. این یک آغاز تازه است. این درک این مسئله است که
شما به افراد خاص و چیزهای خاص و مشکلاتی که برایتان به وجود میآورند نیاز
ندارید.
۱۴. خودتان را از افراد منفی دور نگه دارید. هر زمان که منفیهای زندگی را
از خودتان دور کنید، جا برای مثبتها باز خواهد شد. زندگی بسیار کوتاه است که
بخواهید وقتتان را با آدمهایی بگذرانید که خوشبختی و شادی را از شما میگیرند. از
افراد منفی دوری کنید زیرا آنها اعتمادبهنفس و عزتنفس شما را از بین خواهند برد.
خودتان را با افراد مثبتی مشغول کنید که بهترینها را در شما میبینند.
۱۵. هیچ رابطه کاملی وجود ندارد. چیزی به اسم یک رابطه کامل و ایدآل وجود
ندارد. مسئله طریقه برخورد دو طرف با نواقص و عیبهای دیگری در رابطه است که آن را
ایدآل میسازد.
۱۶. خودتان را هم باید دوست داشته باشید. یکی از دردناکترین مسائل زندگی
گم کردن خودتان در فرایند دوست داشتن یک نفر دیگر و فراموش کردن این است که خودتان
هم فردی خاص هستید. آخرین باری که کسی به شما گفت شما را برای همانی که هستید دوست
دارد چه زمان بوده است؟ آخرین باری که کسی به شما گفت که کاری را خوب انجام دادهاید
چه زمان بوده است؟ یا آخرین باری که کسی شما را جایی برده است که میداند آنجا
بودن خوشحالتان میکند؟ آخرین باری که آن «کس» خودتان بودهاید چه زمان بوده؟
اگر روزتان را خوب شروع نکنید، تمام روز شما خراب می شود و اگر روز را خوب شروع کنید، آرام تر هستید؟ اما چگونه می توانیم همیشه روزمان را خوب شروع کنیم؟
ادامه مطلب ...«خیلی خسته ام»! جمله ای آشنا و البته آزاردهنده است که در طول روز بارها و بارها تکرارش می کنید و احتمالا دنبال باعث و بانی اش می گردید. البته همیشه کاسه و کوزه ها سر کوتاهی شب ها، استرس های کاری، دشواری کارهای خانه، بی خوابی و درگیری های روزمره شکسته می شود اما خستگی زیاد همیشه از بی خوابی ناشی نمی شود بلکه عوامل دیگری هم هستند که ناگهان باک انرژی تان را به صفر می رسانند. اینگونه می شود که همیشه از خستگی و بیحالی گله می کنید بدون اینکه دلیل واقعی آن را بدانید. با اینحال نگران نباشید، ما به شما کمک می کنیم تا 7 عامل خستگی را بهتر بشناسید.
ادامه مطلب ...چشمهایتان را ببندید و خود را همانجایی که آرزویش را دارید و همانطور که در رؤیاهایتان است، تصور کنید. همین شمایی که حالا خستهاید و در لباسهای خانهتان این مطلب را میخوانید، در رؤیاهای شما کیست و کجای این دنیا قرار دارد؟ مهماندار هواپیماست و دور دنیا را میگردد؟ در رشته تحصیلیاش دکترا گرفته و مشغول نجات جهان است؟ تاجر شده و زندگی مرفهی دارد یا شاید هم یک مادر آرام خانهدار است که هر روز با لبخند فرزندش را از خواب بیدار میکند؟ شاید بهتر باشد پیش از خواندن این مطلب حسابی رؤیاپردازی کنید و سپس با کمک ما به آرزوهایی که در ذهنتان بافتهاید، برسید. نمیخواهیم به شما امید بیهوده دهیم، اما اگر به خودتان اعتماد داشته باشید، میتوانید از خود امروزیتان چند قدم فاصله بگیرید.
ادامه مطلب ...
پدر و دختر
همه ما مطالب زیادی درباره اهمیت نقش مرد در زندگی پسرها شنیده ایم و البته در این قضیه هیچ شکی نیست اما آنچه که اغلب در این گفتگوها فراموش می شود اهمیت پدر در زندگی دختر است. کودکان باید طرز زندگی را از والدین شان بیاموزند. کودکان آنچه را که خانواده شان انجام می دهند به عنوان معیار می پذیرند. از کودکی دختران با توجه به مردان خانواده خود به خصوص نوع شخصیت پدرشان، به یک جمع بندی کلی درباره جنس مذکرمی رسند. این تصویر ذهنی آمیزه ای است از بازنمایی ذهنی والدین دختر به خصوص پدر او و به ویژه خصلتها و ویژگی های منفی که بیشترین صدمات روحی را به وی وارد کرده است و جنبه های اصلی و اولیه وجود خود دختر که در فرآیند تطابق و سازگاری با انتظارات اجتماعی گم شده است و حلقه ای مفقود در این ارتباط به شمار می رود.
با سلام و نیک کامی همه ی شما عزیزان و دوست داران مکتب زندگی
امیدوارم ایام به کام همگی بوده باشه و در زیر رحم و الفت و مهربانی حق تعالی قرار گرفته باشید
دوستان بحث این هفته ی ما در مورد پارانویای عشقی می باشد .
دلیل انتخاب بحث این هفته ی بنده این بود که در طول هفته ای که گذشت ، چند مورد با این قضیه برخورد داشتم و خودم مفید دونستم که چونکه این (پارانویا) در روابط بین دوستی های (دوست دختر پسری ) ، تازه زوج ها و حتی در بعضی موارد هم همسران ،رو داشتم که این قضیه آزار کننده و ناراحتی های بی شماری هم برای این افراد و شاید هم در بعضی موارد
برای بقیه ی افراد نزدیک ،این مشکلات گریبانگیر بوده باشد.
من نمی خوام بحث رو خیلی تخصصی کنم ،بلکه فقط چند حرف خودمونی هست به زبان خیلی ساده که امیدوارم راه گشای بیشتر عزیزان قرار بگیره .
همون طور هم در عنوان عرض کردم ،پارانویا به زبان ساده می شود : شک و گمان
این شک و گمان هم دلایل و منشع های زیادی دارید ولی باز می گم ،که فقط می خوام به زیان ساده عرضتون کنم .
من یکی از دلایل این شک و گمان رو می گم .
همه ی دختر و پسرای مجرد که در وجود خود در مواقعی از زندگی شخصی خود احساس می کنند که نیاز به گرفتن و انتخاب جنس مخالف دارن . این برداشت ها کاملا شخصی ،متغییر و نسبی می باشد ،زیرا نسبی که همه ی ما می دانیم عشق یک فاکتوری هست که در تمام دنیا ثابت است ،نسبی و متغییر بودن به این معناست که هر کسی باتوجه به شناخت ها و تعاریفی که یا خود یا با توجه به منابع و کتب و حتی یا از برداشت های شخص دوم ، به یک شناختی در مورد عشق دست پیدا کند . شاید شخصی که به این نتیجه می رسد ،طرز فکر و اعتقادات و باورهایی که در مورد عشق برای خودش درست کرده ،حتی برای نزدیک ترین افراد ی که باهاش صمیمی و احساس ارامش می کند ،شاید به صورت غیر مستقیم و ناگفته خنده دارد به نظر برسد . ولی این چیزی است که واقعیت این شخص می باشد و به شدت بهش پای بند می باشد و باور وی می باشد .
*در مورد واقعیت هم من یک نکته عرضتون کنم ،به نظر من واقعیت وجود ندارد بلکه فقط این باورهای خود ما تک تک اشخاص می باشد که به صورت های گوناگون به قضیه ای ثابت دست پیدا می کنیم . شاید این به حساب واقعیت من، باشد ولی در عوض برای شما یا بقیه ی مردم چیزی بی پایه و اساس و خنده دارد به نظر برسد .(نظری کاملا شخصی بود)
به ادامه بحث بر می گردیم ...
هرکسی (افراد مجرد)می تواند برای خود دوست از جنس مخالف برگزیند که البته این دوستی کاملا طبیعی و حق هر انسان مجرد می باشد .
البته انتخاب دوست از جنس مخالف برای بار اول و تجربه ی اول طبیعی می باشد ، در این بین هر دو طرف که عاشق هم می شوند و زندگی اونها فقط در عشق خلاصه می شود به حساب عشق چشمان اونها را کور کرده ،هیچ چیز غیر معمولی از یکدیگر نمیبینند و یا حتی می تواند دیده نشود ،شاید به هر دلیلی مثلا چه دروغ چه ناخواسته چه خواسته و...
خلاصه... در این گونه روابط هم شخصین شاید بنا به دلایلی وابسته ی هم شوند. در این گونه روابط انتظارات طرفین از فردی به فردی دیگرد متفاوت می باشد . مثلا بعضی افراد عشق را فقط میل جنسی (حرف زدن در این باره ،بوسیدن صورت ،دست تو دست همدیگه گذاشتن ،دست (زدن به اعضای تحریک کننده)بازی کردن ، هم بستر شدن با هم و....) تعریف کرده و فقط این را ملاک قرار می دهند شاید بدون اینکه کس دیگه ای از این موضوع خبردار شود و مخفیانه باقی بماند و این رابطه ادامه پیدا کند حتی اگر اشخاصی از انتخاب دوست از جنس مخالف این شخص اگاه باشند اما از روابط نزدیک این شخصین هیچ گونه آگاهی ند اشته باشند.
انجام این عمل هم طبیعی میباشد زیرا خود این دو طرف اینگونه خواسته اند و می خوان این طور بشود .
بحث میل جنسی زناشویی رو دیگه همه حتی بچه ها هم میدونن و بنده این موضوع را کش نمیدهم .
**در این رابطه هم اگر مثلث عشق (عشق ، تعهد و صمیمیت ، شهوت) به طور کامل برای طرفین معلوم نشود . این رابطه می تواند مشکلات زیادی در پی داشته باشد .
در زندگی اتفاقاتی برای همه ی ما پیش میاد که میشه متحول شویم . بر میگردیم به بحث قبلی (دو شخصی که با هم دوست بودن) . حالا بنا به هر دلایلی این اشخاص که رابطه ی جنسی (در بالا مثال زدم)رو هم داشته اند ،حالا از هم جدا میشوند و هر یک از این طرفین به زندگی خودش می رسد و کاملا در طول زمان هم دیگه رو به کلی فراموش می کنند .
بعد از گذشت مدتی دوباره این اشخاص ؛ عشق های متعددی پیدا می کنند و وضع به همین منوال پیش می رود دوباره هر کدام از این اشخاص شاید دوباره عشق را میل جنسی تعریف کرده باشند .
این خوشی ها همه زود گذر و آنی هستند . تاثیرات خیلی منفی که داره بعدا وقتی که این شخص ازدواج می کند ، خودش را نشان می دهد ، که ما بهش می گوییم پارانویای عشقی . و چون که این شخص خودش در زمان جوانی و مجردی میل جنسی را به دوستانش تجربه داشته است . بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک ، به شریک زندگیش (که این شریک شاید از ته دلش همسر خودش را دوست داشته باشد و هر کاری برایش انجام دهد و همه جوره مورد قبولش باشد)که هر کاری انجام می دهد شک و گمان میکند زیرا خودش این گونه اعمال را در گذشته انجام داده است فکر و گمان و بارو دارد که این شریک زندگی اش ، اون کاراها را انجام میدهد و احساس می کند که این شریک داره به این شخص خیانت می کند و با پسر دیگری دوست شده و....
شاید دلیل این همه شکاکی بودن و گمانه زنی داشتن ،یکی از دلایل زیادی باشد که شخص می خواهد بگوید اما رویش نمی شود و جرات ندارد و نمی کند که به شخص زندگی اش که این شخص را الان برای زندگی کردن می خواهد و بهش کاملا ایمان دارد ، نتواند بگوید . شما بهتر خجالت نکشید اگه این شخص تازه رو دوست دارید و اون هم از روابط گذشته ی شما اطلاع یافته و فهمیده ، دلایل منطقی که با خود دارید برایش رو کنید و هم خودتون رو و هم این شخص رو از این همه سوال بی جوابی که برایش پیش اومده ،خلاص کنین و بگوید و بذارید که در ارامش و تنهایی خودش روی همه این موضوعات فکر کند و بتواند به نتایجی برسد .
امیدوارم که بحث این هفته موثر و تاثیر گذار بوده باشه . از اول هم گفتم به زبان خیلی ساده من برای شما عزیزان شرح دادم و همان گونه هم که گفتم لفظ "شاید" را در گفته هام به کار بسته ام . این گفته ها شاید برای بعضی افراد صدق داشته باشه ولی نباید به این موضوع بسنده کرد و سرسرکی و یک طرفانه قضاوت و تصمیم گرفت .
من پیشنهاد می دهم اگه این قضیه هم اگر صدق داشت . خیلی اروم و در کمال آرامشی و خون سردی کامل . از طرف مقابل دلایل این کار را بپرسید شاید که اون هم برای این کارا دلیلی قانع کننده و منطقی داشت . شما بهتر است که هیچ وقت قالبی فکر نکنید زیرا خانمان سوز می باشد . همیشه منطقی باشید و منطقی قبول کنید .
با تشکر که وقت گذاشتید و خوندید . به امید نیک کامی و منطقی شدن دوباره ی شما عزیزان و دوست داران مکتب زندگی
امیدوارم تونسته باشم مفهوم رو به شما عزیزان رسونده باشم . و بازم امیدوارم که در مورد این بحث هفته مون برداشت های بدی نکرده باشین . در هر بحث به جز حرف های منفی که زده می شود اگه کمی تامل داشته باشیم نکات کاملا کلیدی و مثبت نمیان می شود. این مواردی که عرضتون شد شاید یکی از دلالیل بی شماری باشد که وجود داره و روابط بعضی از اشخاص را تحت تاثیر قرار بدهد . . و لطفا برداشت بد ،نه فقط در مورد این بحث بلکه در تمام زندگی خودتون برداشت سطحی و ناقص انجام ندین .
با تشکر
(کمال مولودزاده)
اگر کودک شما در سن 5 سالگی به بالا قرار دارد و حاضر نمیشود به
اتاق خودش برود میتوانید با کمک روانشناس و بهرهگیری از مشاور او را به اتاق
شخصی خود بفرستید.قطعاً همه شما وابستگیهای بیشمار یک نوزاد به پدر و مادر و به خصوص مادر را درک
خواهید کرد. وابستگیهایی که پدر و مادر را به گونهای عاطفی وادار میسازد تا از
نوزاد مراقبت کرده و نیازهای او را مرتفع گردانند. اما گاهی اوقات با بکارگیری
روشهایی خارج از اسلوب صحیح رفتاری، کودکان بیش از آنچه که باید به پدر و مادر
وابسته میشوند و همین سبب میشوند تا آنها مدت بیشتری در حریم پدر و مادر خود
سکنی داشته باشند!
از بدو تولد تا چه سنی؟
آنچه که مسلم است؛ نوزاد در بدو تولد نیازهای بسیاری دارد که به طور ویژه ای مادر
مسئولیت رسیدگی به آنها را دارد. شاید دلیل عمده حضور نوزادان در اتاق والدین
رسیدگی به موقع به این دسته از نیازها باشد. تعویض به موقع و رفع گرسنگی نوزاد
توسط مادر از بارزترین دلایل حضور نوزاد در نزدیکترین مکان به مادر است. از طرف
دیگر نوع تنفس نوزاد و چگونگی خوابیدن او و بسیاری از مسائل دیگر هستند که نیازمند
دقت و رسیدگی میباشند.
پس با این حساب طبیعی است که نوزادی که تازه متولد شده تا چند ماه پس از تولدش در
نزدیکترین مکان به مادر و یا به بیان دیگر در اتاق پدر و مادر حضور داشته باشد.
مرز نوزادی تا هنگامی است که او بتواند واکنشهای اطرافیان را به خوبی متوجه شده و
تا حدی بتواند با توان خودش بنشیند یا چهار دست و پا حرکت کند. پس از این زمان میتوان
کودک را به اتاق دیگری منتقل کرد و هر چند ساعت یکبار به منظور سرکشی و بررسی
حالات و شرایط به او سر زد .
سنین یکسالگی تا دوسال بهترین زمانی است که میتوان کودک را از اتاق پدر و مادر
خارج و با اتاق مختص به خود آشنا کرد. در این سنین کودک به حدی رشد یافته که
بتواند خوب بخوابد و هنگام گرسنگی تحمل کافی داشته باشد تا مادر به او برسد و از
طرف دیگر هنوز وابسته به محیط پدر و مادر نشده و ترس از تنهایی و … برایش مفهومی
ندارد و خیلی راحت با محیط جدیدش مانوس خواهد شد بی آنکه پدر و مادر برای عادت
دادن او به محیط جدید متحمل دردسری بشوند !
راههایی برای جدا کردن محل خواب کودکان بالای سه سال
بسیاری از والدین را دیدهام که فرزندانشان را تا سنین بالاتر از 3سال هنوز در
اتاق شخصی خود نگهداری میکنند و مدام از سختیهای جدا کردن اتاق فرزندشان گله و
شکایت میکنند!
طبیعی است که وقتی کودک با محیطی انس بگیرد و مفهوم ترس و تاریک و … را متوجه شود
به سختی میشود او را به اتاقی فرستاد که در آن تنها باشد و تنها بخوابد!
کودکان بالای سه سال معمولاً در برابر جدا شدن جای خوابشان از کنار والدین واکنشهای
طولانی مدت نشان میدهند و به یکباره نمیشود جای آنها را از اتاق والدین جدا
ساخت!
* ابتدا سعی کنید به اتاق کودک برسید و وسایل و
اسباببازیهایی را که او دوست دارد در آن قرار دهید. ساعاتی در روز به همراه کودک
در اتاق او بنشینید و سعی کنید تمام قسمتهای اتاق را به او نشان دهید و با او در
اتاق بازی کنید. اگر اتاق کودک کمد دیواری یا قسمتهای ناشناختهای دارد، آنها را
به کودک نشان داده و سعی کنید علاقهای بین کودک و اتاق شخصیاش برقرار کنید.
* در طول روز برای بازی کردن فرزندتان را به اتاق
خودش هدایت کنید و به او بگویید که در همان اتاق میتواند بازی کند و نباید وسایل
بازیاش را به خارج از اتاق بیاورد. در میان بازی و هنگامی که کودک خسته میشود
او را در همان اتاق بخوابانید و در کنارش تا کامل به خواب رود. توجه داشته باشید
که اتاق کودک هرگز نباید تاریک و بدون نور باشد تا او بتواند به راحتی و بدون ترس
به اتاق شخصیاش علاقهمند شده و آنجا را بپذیرد.
* برای انتقال کودک از اتاق شما به اتاق خودش
هرگز از کلمات و عبارات امری مانند: باید به آنجا بروی و … استفاده نکنید!
کمی تحمل داشته باشید و با زبان رفتار او را قانع به حضور در اتاق خودش نمایید.
چند شب وقتی که کودک در اتاق شما و در کنار شما میخوابد سعی کنید به صورت هدفمند
آسایش او را از بین ببرید. به عنوان مثال:
* اگر کودک بر روی تخت شما ( والدین خود ) میخوابد،
میتوانید خود را به خواب زده و جای خواب او را تنگ کنید. در این هنگام اگر با
اعتراض کودک مبنی بر تنگ بودن جای خوابش مواجه شدید میتوانید با خونسردی به او
بگویید که یک تخت خالی در اتاقش منتظر اوست و او خودش این جای تنگ را انتخاب کرده
است!
* اگر کودک در اتاق شما به خواب رفته است برق را
روشن بگذارید و سعی کنید با صحبت کردن و سرو صداهای معمول او را بیدار کنید و
زمانی که اعتراض او مبنی بر سرو صدا و نور را شنیدید به او بگویید که اتاق او در
کمال آرامش و سکوت انتظارش را میکشد و میتواند بدون دغدغه آنجا راحت بخوابد!
* وقتی که کودک تا حدودی اتاق خود را پذیرفت و به
آنجا رفت سعی کنید شبها محیط اتاق را با یک چراغ خواب کوچک تا حدی روشن نگه دارید
که او از ترس تاریکی دوباره به حریم خصوصی شما وارد نشود.
* اگر کودک شما در سن 5 سالگی به بالا قرار دارد
و حاضر نمیشود به اتاق خودش برود میتوانید با کمک روانشناس و بهرهگیری از مشاور
او را به اتاق شخصی خود بفرستید.
بهانهگیریهای گاه و بیگاه برای حضور در کنار والدین
گاهی ممکن است کودک با اینکه به اتاق خود انس گرفته و جدا از پدر و مادر میخوابد
اما بعضی از شبها نا آرامی کند و بخواهد که در کنار والدین بخوابد. این رفتار تا
سن 8 سالگی میتواند طبیعی باشد. در این مواقع پدر و مادر باید با قرار دادن قانون
و قاعده او را در اتاق خود بپذیرند و از سویی دقت داشته باشند تا این بیقراریها
به هرهفته و هر شب تکرار پیدا نکند. به عنوان مثال اگر در ماه دو شب کودک نا آرامی
کند و به هر دلیلی بخواهد در کنار پدر و مادر باشد، آنها میتوانند با گفتن این
عبارات که: اتاق ما به زیبایی و راحتی اتاق تو نیست / ما صبحها زود بیدار میشویم
و تو نمیتوانی راحت بخوابی و … او را مجاب کنند که همین یکبار میتواند در جای
دیگری غیر از اتاق خودش بخوابد.
اگر درخواستهای کودک مبنی بر خوابیدن در کنار والدین بصورت مکرر و پشت سر هم
تکرار شود؛ قطعاً حاکی از علتی است که کودک را نا آرام ساخته. این عوامل میتواند
انوع ترسها مانند ترس از تنهایی و ترس از تاریکی و … باشد.
همچنین تماشای برخی از برنامهها و فیلمهایی که برای سن کودکان تعریف نشده است
باعث میشود که آنها در هنگام خواب شبانه دچار نگرانی و پریشانی شوند و از این رو
لازم است والدین دقت داشته باشند تا فرزندان آنچه را که مناسب با سن و شرایط روحیشان
نیست را تماشا نکنند. در نظر داشته باشید که جداسازی محل خواب کودکان یک نیاز دو
طرفه است هم برای والدین و هم برای کودک! به همین دلیل لازم است تا والدین توجه
کافی داشته باشند تا محل خواب کودک خود را از سن زیرسه سال جدا کنند.
اگر دخترکوچولوی شما رفتارهای پسرانه دارد، یا برعکس، اگر پسرکوچولوی شما عاشق عروسک بازی است چه باید بکنید؟
1- مراقب رفتار خودتان بوده اید؟
هیچ پدر و مادری نمی تواند نقشش را بی عیب و نقص ایفا کند اما شمایی که این مسئولیت سنگین را پذیرفته اید، باید بیشتر از دوران تنهایی تان مراقب قدم هایی که برمی دارید، باشید!
چگونه شبها بهتر بخوابیم؟
بسیاری از ما شب هنگام بسیار با خود کلنجار میرویم تا بتوانیم چشم بر روی هم گذاشته و اندکی استراحت کنیم و به خواب برویم، در این مقاله که نتیجه جمعبندی مطالب متخصصان خوابشناسی و انبوهی از تحقیقات علمی است به بررسی علل این پدیده و راهحلهای آن میپردازیم و مطالبی هم چون کیفیت و کمیت خواب را مورد بررسی قرار میدهیم.
۹. مشکلتان را بزرگتر از چیزی که هست
نکنید. نباید بگذارید یک ابر
سیاه همه آسمانتان را بپوشاند. خورشید همیشه در حال تابیدن روی قسمتی از زندگیتان
است. گاهیاوقات باید احساستان را فراموش کرده و به این فکر کنید که لایق چه
چیزهایی هستید.
۱۰. هر اتفاقی که میافتد، یک درس زندگی است. هر آدمی که با او برخورد میکنید،
هر چیزی که میبینید، همه، بخشی از تجربیات آموزنده شما از زندگی هستند. یادتان
نرود که درس بگیرید، مخصوصاً وقتی اوضاع آنطور که شما میخواهید پیش نمیرود. اگر
کاری که میخواستید را پیدا نکردهاید یا رابطهتان آنطور که میخواهید نیست، فقط
به این معنی است که چیزی بهتر از آن، بیرون منتظر شماست. و درسی که گرفتهاید
اولین قدم برای پیش رفتنتان است.
۱۱. به هر مشکل مثل یک تکلیف مدرسه نگاه کنید. از خودتان بپرسید، «این
موقعیت چه درسی میخواهد به من بدهد؟» هر موقعیتی در زندگی ما درسی برای آموختن
دارد. بعضی از این درسها اینها هستند: قویتر شوید. شفافتر ارتباط برقرار کنید.
به غریزهتان اعتماد کنید. عشقتان را ابراز کنید. ببخشید. بدانید چه زمان فراموش
کنید. چیزی جدید را امتحان کنید.
۱۲. همه چیز تغییر میکند اما فردا دوباره خورشید از همان جای قدیمی طلوع خواهد
کرد. خبر بد: هیچ چیز دائمی و ماندگار نیست. خبر خوب: هیچ چیز دائمی و ماندگار
نیست.
وقتی در آمارهای رسمی کشور اعلام می شود که در سه ماه آغاز سال گذشته، 24 هزار و 967 پسر با دخترانی که یک تا 20 سال از خودشان بزرگتر بودهاند ازدواج کردند باید کمی نگران شد. دلایل زیادی برای این وضع وجود دارد که بی مسئولیتی و بی پولی پسران جوان از یک طرف و افزایش تعداد دختران سن بالا در مقایسه با پسران در شرف ازدواج، ازعلت های آن عنوان شده است.
یکی از مسائلی که باعث افزایش آسیبها در حوزه حجاب و عفاف میشود، دشواری در شکلگیری ازدواج است چون همسرگزینی در جامعه ما یکطرفه شکل میگیرد.
ازدواج و تشکیـل زندگی مشترک یکی از مسائلی است که ممکن است برخی را به وحشـت بیندازد. با این وجود اگر بدانید ازدواج مستـلـزم چه مواردی بـوده و هـمـچنین انتظارات شخصی خودتان رانیز معین نمایید، میتوانـیـد بـه راحـتــی به ترس از ازدواج غلبه کرده و با درک کامل تصمیم بگیرید کـه چه زمانی ازدواج کنید.
آنچه که اغلب آقایان به دنبالش هستند، یک سری علائم و نشانه هایی اسـت که بوسیله آنها متوجه علاقمندی حقیقی طرف مقابلشان شوند...
نیازهای مردان و زنان در بعضی جهات مشابهند ولی از آنجا که نیازهای آنها متفاوت هستند روش رفتار با آنها هم تفاوت می کند.
در گذشته بزرگترها نقش مهمی در ازدواج فرزندان و بهخصوص
در انتخاب همسری ایدهآل البته بهزعم خودشان، ایفا میکردند و فرزندان هم معمولاً
بدون هیچ مخالفتی می پذیرفتند.
معیارها و ملاکهای مشترک
-ایمان، دینداری و باورهای صحیح
قران کریم نیز صراحتاً ایمان را از اصول اولیه انتخاب همسر بیان میکند. همانطور
که در سوره مبارکه بقره میخوانیم: «زنان مشرک را تا ایمان نیاوردهاند به زنی
مگیرید و کنیز مومن بهتر از زن آزاد مشرک است، هرچند زیبایی او شما را به شگفت
آورد، و به مردان مشرک تا ایمان نیاوردهاند زن مومن ندهید و برده مومن بهتر از
مرد آزاد مشرک است، هرچند شما را به شگفت آورد. آنان شما را به سوی آتش فرامیخوانند.»
از این آیه چنین استنباط میشود که داشتن ایمانی محکم مهمتر از برخورداری از طبقهای
بالاست. پایبندی به دین انسان را از انجام گناه و اعمال خلاف باز میدارد.
-اصالت خانوادگی
یکی از مهمترین معیارهای انتخاب همسر اصالت خانوادگی است. اصالت بهمعنای واقعی
یعنی شخص از خانوادهای باشد که واقعا در تربیت و رشد معنوی او تلاش کرده باشند و
الگوهای اخلاقی و رفتاری صحیحی در اختیار آنها قرار داده باشند و به آن پایبند
باشند.
-حُسن خلق
اساس زندگی زناشویی، سازگاری، تفاهم و همکاری است که تنها در سایه اخلاق نیکو تحقق
مییابد. رسول اکرم (ص) میفرماید: «همانا برانگیخته شدم تا مکارم اخلاق را بین
مردم زنده کنم.»
برخی از مصادیق خوشاخلاقی چنین ذکر شدهاند: تواضع عاقلانه، انعطافپذیری، صلهرحم،
بخشش، حیا، عفت و پاکدامنی، سازگاری، نیکی به پدر و مادر، صبر و راستگویی.
-سلامت جسم و روان
ابتلا به بیماریهای لاعلاج یا بیماریهای روانی باعث میشود که کارکردها و اهداف
موردنظر ازدواج بهطور شایسته تامین نگردند.
-کفویت و همانندی
بنیادیترین اصل در ازدواج که باعث آرامش انسان میشود، اصل همتایی و همکفو بودن
است. آرامش در سایه ازدواج با فردی حاصل میشود که همتای ماست نه فراتر یا فروتر
از ما. بنابراین در نظر گرفتن همه ابعاد سنی، جسمی، روحی و روانی، فرهنگی و علمی
برای رسیدن به ازدواجی استوار و پا برجا لازم و ضروری است.
اینها معیارهای مشترکی است که هر دختر و پسری برای رسیدن به خوشبختی و آرامش
واقعی، که هدف اصلی هر ازدواجی به حساب میآید، در نظر میگیرند و همسر آینده خود
را بر مبنای آنها انتخاب میکنند. البته معیارهای دیگری هم وجود دارند که جنبه
اختصاصیتری دارند و جزء ملاکهای مشترک محسوب نمیشوند و به تفاوت سلیقه و طرز
فکر افراد بستگی دارند و باعث میشوند «مناسب» بودن از نظر افراد مختلف تعابیر
مختلفی داشته باشد.
تامین نیاز جنسی همسر لطف نیست وظیفه است
آموزشهای نزدیکی با همسر و اسرار تحریک همسر
قبل از نزدیکی با همسر چکار کنیم
رابطه جنسی یا نزدیکی با همسر ، فرآیندی ست دو جانبه که طی آن دو طرف ضمن تامین نیاز جنسی باعث حس آرامش به یکدیگر میشوند آنچه برای زنان و مردان لذت بخش است استفاده از تمام اجزای بدن جهت لذت بیشتر است و ارتباط کلامی - فیزیکی و روحی.
اگر دوست دارید بدانید خانم ها چه خواسته ها و توقعاتی دارند و چگونه می توان آن ها راضی نگه داشت این مطلب را بخوانید.
بسیاری از خواسته های خانم ها شبیه مردهاست و مشترک است. آن ها نیز طالب موفقیت، قدرت، موقعیت اجتماعی خوب، پول، محبت، ازدواج، بچه داشتن و شادی و خوشبختی هستند. در عین حال خواسته هایی زنانه هم دارند.
سری دوم روز نو ، افکار نو
5.زندگی شکننده، ناگهانی و کوتاهتر از آن چیزی است که تصور میکنید. ممکن است فردایی نباشد. همین الان یک نفر مشغول
ریختن برنامهای برای فردای خود است بدون اینکه بداند همین امروز میمیرد. ناراحتکننده
است اما واقعیت دارد. پس سعی کنید از زمانتان هوشمندانه استفاده کنید و قدر زندگی
را بدانید. هر لحظه از زندگی هدیهای است از جانب خداوند برای شما. سعی نکنید با
مشغول کردن خود به مسائل ناراحتکننده آن را هدر دهید. وقتتان را صرف چیزهایی کنید
که شما را به سمت مقصدی که در نظر دارید پیش میبرد.
۶. گاهی اوقات شکست خواهید خورد. هرچه سریعتر این مسئله را قبول کنید، سریعتر میتوانید
در زندگی پیش بروید. هیچوقت نمیتوانید ۱۰۰٪ مطمئن شوید که کاری موثر خواهد بود
اما میتوانید ۱۰۰٪ مطمئن باشید که هیچ کاری نکردن هیچ تاثیری نخواهد داشت. کاری
انجام دادن حتی اگر اشتباه باشد بسیار کارامدتر از هیچ کاری نکردن است. پس، از
منطقه امنتان بیرون بیایید و امتحان کنید. یا موفق میشوید و یا یک درس زندگی میگیرید.
در هر دو حال برنده خواهید بود.
۷. شما ظرفیت ساختن خوشبختی خود را دارید. احساسات تغییر میکنند، آدمها تغییر میکنند، و زمان
پیش میرود. میتوانید به اشتباهات گذشتهتان بچسبید یا اینکه آنها را رها کرده و
خوشبختی خود را بسازید. لبخند یک انتخاب است نه معجزه. اشتباه نکنید و صبر نکنید
تا کسی یا چیزی به سراغتان بیاید و شادتان کند. خوشبختی واقعی از درون شما به وجود
میآید.
۸. خودتان را از نظر احساسی از مشکلاتتان جدا کنید. شما بسیار بزرگتر از مشکلاتتان هستید. شما یک موجود
زنده هستید که بسیار پیچیدهتر از همه مشکلات شخصیتان در کنار هم است. و این یعنی
شما بسیار قویتر از آن هستید. شما توانایی تغییر دادن آنها را دارید.
صفحه اصلی شخصیت بچهها در دوران کودکی نوشته و پرداخت میشود. رفتارهای درست، صفحه زیباتری میسازند و رفتارهای غلط بالعکس. در مورد مسایل جنسی هم قضیه از همین قرار است .
تفاوتهای بیولوژیکی:
نـه تـنـها سـاخـتـار مغز زنان و مردان با یکدیگر متفاوت می باشد، بلکه مـردان و زنان از مغزشان بطـرز مــتفاوتی استفاده می کنند. در مغز زنان اتصالات و ارتباطات بیشتری بین دو نیمکره چپ و راست وجود داشـته کـه بـه آنــها این توانایی را می دهد تا از مهارت گفتاری بهتری نسبت به مردان برخوردار باشند. از طرف دیگر در مردان ارتبـاط کمتری بین دو نیمکره مغزشان وجود داشته و به آنها این قابلیت را میدهد تا دارای مهارت بیشتری در استدلالهای انتزاعی و هوش دیداری-فضایی باشند.
من یک دختر هستم اما احساس می کنم به عنوان یک دختر جذابیتی برای جنس مخالف ندارم. رفتارهایم پسرانه است و همیشه به فعالیت هایی علاقه دارم که در میان دختران جاذبه ندارد. از وقتی یادم می آید در دوران کودکی به بازی با پسران علاقه داشتم و بازی های پسرانه را می پسندیدم. از موی بلند و ظاهری دخترانه خوشم نمی آمد و همیشه از مادرم می خواستم که لباس هایی شبیه به لباس پسران برایم تهیه کند.
کنترل دخل و خرج و آیندهنگری اصلاً صفت بدی نیست اما بعضی از ما مثل میرزا نوروز - که به کفشهای پاره و زهواردررفتهاش چسبیده بود - چنان به پول میچسبیم که جداشدن از آن محال است.
وقتی که کودک راه رفتن و تکلم را بیاموزد روشهای بیان مشکلات هیجانی او هم توسعه
مییابد. در این حال ممکن است مشکلات هیجانی خود را از راه تخریب و عدم تحرک و
مخالفتجویی و منفیکاری و مانند اینها ابراز کند.
ادامه مطلب ...
زنان برای فهم روحیات و خصوصیات مردان باید به هزار حیله متوسل شوند و شش دانگ حواسشان را جمع کنند تا بتوانند شناخت کافی نسبت به مرد زندگیشان به دست بیاورند. شما هم اگر جزو خانمهایی هستید که میخواهید همسر یا نامزدتان را بهتر بشناسید، میتوانید از نوع لباس پوشیدنش به ویژگیهای اخلاقی او پی ببرید و بهترین و درستترین عکسالعمل را در مقابل او انجام دهید.
بهخاطر داشته باشید هرچه شناخت شما کاملتر و درستتر باشد و انتخاب بهتری داشته باشید، زندگی مشترک شیرینتری را تجربه خواهید کرد.
ادامه مطلب ...چون او را دوست دارم می خواهم تغییر کند! من از این که او مبادی آداب نیست خجالت می کشم! همسر همکارم چنان متشخص و با وقار است که نگو... حسرت می خورم که چرا همسر من مثل او نیست!
به هر حال هر یک از ما در زندگی به نوعی گرفتار این قرار های ملاقات هستیم. سوال اینجاست که چگونه می توانیم پیروز میدان باشیم؟ آیا باید خوبی هایمان را در حد مبالغه بالا ببریم و یا صرفا حقیقت را باز گو کنیم؟ چه چیزهایی برنده و بازنده را مشخص می کنند؟
ادامه مطلب ...
آیا تابحال شده که یک رژیم غذایی و یا برنامه ورزشی را شروع کرده
اما نیمه کاره رهایش کنید؟ اگر شما هم مثل میلیونها مردم دیگر هستید که بهترین
تصمیم ها را می گیرند اما برای عملی کردن آنها با شکست روبرو می شوند ، ما به شما
نشان می دهیم که چرا نمی توانید روی اراده و انگیزه خود محکم بایستید و بعلاوه چه
کاری باید انجام دهید.
کودک در نقاشیهای ابتدایی خود که اغلب بهصورت خطنگاری عرضه میشوند، با حرکات خودبهخودی و غیرقابل پیشبینی دست و بازو، جوشش و طغیان حیاتی و تحریکات طبیعیاش را بیان میکند. با افزایش سن، کودک شروع به کشیدن اشکال میکند تا عواطف و نوع دید شخصی خود را نسبت به اشخاص و اشیا دوروبرش نشان دهد. سرانجام نقاشیهای کودکان در 9-8 سالگی در اثر استحکام افکار منطقی و تحت قواعد و انتظامات مدرسه و قوانین اجتماعی خانوادگی و وسایل ارتباط جمعی، حالتی بیش از پیش معمولی و همگانی به خود میگیرد و کمتر تحت تاثیر احساسات خود به خودی قرار دارد.
ادامه مطلب ...
* سخت ترین کلمه غیرممکن است.....اصلا وجود ندارد
* مخرب ترین کلمه شتابزدگی است .... مواظب پل های پشت سرت باش
* تاریک ترین کلمه نادانی است .... آن را با نور علم روشن کن
* صبورترین کلمه انتظار است .... همیشه منتظرش بمان
* با ارزش ترین کلمه بخشش است .... سعی خود را بکن
* سازنده ترین کلمه گذشت است .... آن را تمرین کن
* قشنگ ترین کلمه خوشرویی است .... راز زیبایی در آن نهفته است
* بی رحم ترین کلمه تنفر است.... با آن بازی نکن
* پر معنی ترین کلمه ما است.... آن را به کار ببند
* خودخواهانه ترین کلمه من است.... از آن حذر کن
با آغاز نوجوانی، علاوه بر تغییرات جسمی و بروز علایم ظاهری، روح و
روان نوجوان نیز دستخوش تغییرات جدی میشود
ادامه مطلب ...
بلوغ زودرس به تغییرهای ناشی از بلوغ پیش از 8 سالگی
در دخترها و پیش از 9 سالگی در پسرها گفته میشود. این تغییرها شامل صفتهای
ثانویه جنسی، افزایش سرعت رشد در عین کوتاهی قد نهایی و اختلالهای روانپزشکی در
کودکان میشود...
صفتهای ثانویه جنس عبارتند از:
درباره ازدواج از پیامبر نقل شده که بهتر است زن در چهار چیز از مرد پایینتر باشد. خصوصیاتی که شاید در نگاه اول قابل چشمپوشی باشند اما قطعا در طولانی مدت می توانند روی زندگی زوجها سایه بیندازند.
ادامه مطلب ...با این نحوه گفتگو، نه تنها تغییری در طرف مقابل ایجاد نمی شود، بلکه گاهی اوقات اوضاع حتّی بدتر از این شده، زوجین از یکدیگر دورتر و دورتر می شوند و گاهی نیز سرِ همین مسائل بچگانه ، کار به جدایی می انجامد.
ادامه مطلب ...
عشق آتشین روزهای اول آشنایی، بعد از گذشت چند ماه یا چند سال جایش را به رابطه ای آرام و حتی کسالت آور می دهد. در احساسی که با چاشنی عادت و روزمرگی همراه می شود، دیگر از تپش های قلب و غافلگیری های هیجان انگیز خبری نیست و زن و شوهرهایی که به این روزها وارد می شوند، به دنبال دیدن نشانه ای برای اثبات عشق شریک زندگی شان می گردند. اگر ارتباط عاشقانه شما هم گرفتار روزمرگی شده، باید بیشتر از قبل مراقب آسیب دیدنش باشید. محک زدن احساسات همسرتان با شیوه های تاریخ گذشته و عجیبی که در ادامه آورده ایم، کمکی به برگردان این رابطه به روزهای عاشقانه اول نمی کند.
ادامه مطلب ...هشدارهای زیادی درباره ازدواج به شما می شود. اما شما استثنا هستید. قرار نیست سرنوشت دیگران برای شما تکرار شود و به همین دلیل، این توصیه ها را با وجود آن که درست می دانید، درباره خودتان صادق نمی بینید. شما و نامزدتان، عشقی اسطوره ای دارید که حلال همه مشکلات است و از آن گذشته، با درکی که از یکدیگر دارید، می توانید تفاوت هایتان را حل کنید. اگر این چیزی است که شما درباره رابطه تان فکر می کنید، کمی دست نگه دارید. این مطلب درست مختص شماست.
ادامه مطلب ...
بخشی از اشتباهاتی که در این دوران اتفاق می افتد و گاهی تا آخر
عمر گریبانگیر دو طرف می شود، به خاطر همین هیجان زدگی هاست. بخش دیگر این
اشتباهات فرهنگی است.بلاتکلیف بودن یا اختلاف نظر فرهنگی دو خانواده در مورد دوران
نامزدی بخشی از این عوامل فرهنگی را تشکیل می دهد. شاید شما در مقابل اشتباه بودن
بعضی از این موارد جبهه داشته باشید، فقط با این پیش زمینه این مطلب را بخوانید که
هر کدام از این اشتباه ها بعدها منجر به یک مشکل جدی در رابطه همسران شده که حالا
در این لیست قرار گرفته است.- خانواده ها محدودیت نگذارید!
حالا درست است که این مجله مال جوان هاست اما این قسمت را می توانید راست بگذارید
جلوی پدر و مادرهایی که نامزدها را بیش از حد محدود می کنند؛ جوری که دو طرف حتی
برای یک حرف زدن ساده خصوصی هم فرصت نداشته باشند.
محدودیت بیش از حد ایجاد کردن خانواده ها در دوران نامزدی باعث می شود که دو طرف
نتوانند نسبت به یکدیگر شناخت کافی پیدا کنند.ضمن اینکه احترام به بلوغ فکری جوان
ها ایجاب می کند خانواده ها در این مورد کمی بازتر عمل کنند. البته دخالت خانواده
ها در این مرحله اشتباه ترین اتفاقی است که می تواند بیفتد.
- رابطه جنسی نداشته باشید
مهمترین حریم و مرز دوران نامزدی رابطه جنسی است. تجربه نکردن رابطه جنسی به این
دلیل توصیه می شود که در صورتی که افراد احساس کردند مناسب یکدیگر نیستند و لازم
شد از هم جدا شوند، این جدایی به راحتی انجام شود.در صورت برقراری رابطه جنسی هم
پسر بیشتر احساس تعهد می کند و هم دختر ناتوانی بیشتری برای جدایی احساس می کند.
این در فرهنگ کشور ما بسیار مهم است. ضمن اینکه تفاوت های جنسیتی هم در این مورد
مهم هستند.
معمولا پسرها دوست دارند که هر چه سریعتر رابطه جنسی با نامزدشان را تجربه کنند.
برای آنها رابطه جنسی بیشتر فیزیولوژیک است تا عاطفی اما دخترها به محض اینکه با
کسی رابطه جنسی برقرار کردند، به او از لحاظ عاطفی هم وابسته می شوند. در واقع در
رابطه جنسی دخترها رگه های عاطفی بسیار پررنگ هستند. همین تفاوت هم باعث می شود که
جدایی بعد از رابطه جنسی برای دخترها بسیار سخت تر باشد.
- رابطه نامزدی را جار نزنید
یادتان باشد که هر چه رابطه نامزدی پنهان تر باشد و افراد کمتری از اقوام و
آشنایان شما یا همسرتان از آن خبر داشته باشند، راحت تر می توان از یکدیگر جدا شد.
هر چه این رابطه بیشتر در چشم باشد، شما تعهد ناخواسته بیشتری به ادامه دادن آن
دارید؛ مخصوصا در فرهنگ ما «من اجتماعی» پررنگ تر از «من فردی» است.
سوال :
دختری هستم ۲۰ساله، پسر جوانی حدود ۶ماه به دنبالم بود ولی من اعتنایی به او نمی
کردم. ولی عاقبت با او دوست شدم و تازه فهمیدم متاهل است، غرورم شکسته شد. چون
دیگر دوستش نداشتم. بلافاصله قطع رابطه کردم و شماره ام را عوض کردم ولی نمی دانم
چه شد که بعد از یک ماه خودم با او تماس گرفتم که ای کاش این کار را نمی کردم چون
زشت ترین و بدترین حرف ها را از او درباره خودم شنیدم، چرا؟ حالا چه کار کنم؟
خیلی عصبی هستم، لطفا کمکم کنید.
ادامه مطلب ...
محققان دریافتهاند که افراد دارای مقادیر بالای این هورمون برای دستیابی به منافع خود، بیشتر و سادهتر دروغ میگویند.