اینکه از زحماتتان انتقاد کنند، دردآور است. وقتی دیگران رفتارهای غلط شما را گوشزد میکنند و میخواهند که آنها را اصلاح کنید، ممکن است ناراحت شوید. قبول کردن انتقادات در مورد ظاهر هم که دیگر جای خود دارد!
انتقاد سازنده و
نحوه کنار آمدن با آن
من به عنوان یک دانشگاهی، باید با انتقاد کنار بیایم.
اساتید راهنمای من مقالاتم را با رنگهای مختلف تصحیح
میکنند و تک تک نقاط ضعف آن را نشان میدهند. پس از
انتشار آنها نوبت منتقدین میرسد تا نقاط ضعف و تک تک
خطاها را آشکار کنند و برخی از آنها حتی از این کار لذت هم
میبرند.
اینکه از زحماتتان انتقاد کنند، دردآور است. وقتی دیگران
رفتارهای غلط شما را گوشزد میکنند و میخواهند که آنها را
اصلاح کنید، ممکن است ناراحت شوید. قبول کردن انتقادات در
مورد ظاهر هم که دیگر جای خود دارد!
در حالی که تصمیمات خوب به فرصت ها و منافع تازته منتهی می شوند، تصمیم های بد اغلب مشکلات جدی را در پی دارند. اگر نمی خواهید افسوس بخورید، باید با شرایط و عواملی که منجر به تصمیم گیری های ضعیف می شوند، آشنا شوید تا بتوانید در آینده از آنها پیشگیری کنید.
«کاش این رو قبلا می دونستم.» جمله ای است که اغلب ما زمانی که می فهمیم تصمیم اشتباهی گرفته ایم به زبان می آوریم. اگر می دانستیم کدام عوامل منجر به تصمیم گیری های بد می شوند، بهتر می توانستیم تصمیمات دقیق بگیریم و این امر کمک می کرد تا دور تصمیم گیری های اشتباه را خط بکشیم و به نفع تصمیمات خوب رأی بدهیم. ادامه مطلب ...
((مشاوره تلفنی با محمد جانبلاغی))
دوستان عزیزی که برای مشاوره اقدام می کنند، تعرفه های مشاوره به این شرح است :
هزینه 45 دقیقه مشاوره : 21 هزار تومان می باشد.
1.جهت مشاوره تلفنی: 27 22 239 0939
2. مشاوره پیش از ازدواج ، مشاوره خانواده، مشاوره تحصیلی، مشاوره مقابله با اضطراب، استرس، افسردگی و...
3 : لطفا بدونه وقت قبلی تماس نگیرید. جهت گرفتن وقت قبلی نام خود را به شماره بالا ارسال نمایید.تا روز و ساعت مشاوره برای شما ارسال گردد.
نکته 1 : برای عزیزانی که برای کنکور کارشناسی ارشد روانشناسی میخونند، بزودی جزوه هایی را به صورت رایگان به انتشار خواهیم گذاشت.
نکته 2 : اگر سوالی دارید می تونید در قسمت نظرات سایت بنویسید.حتما جواب خواهیم داد .
موفق باشید.
محمد جانبلاغی
در حال حاضر، در جامعه بین افراد روابطی وجود دارد که به قول دکتر شریعتی با جرقه ای آغاز و اکنون به صاعقه تبدیل شده است. طرفین به این نتیجه رسیده اند که اصلا با هم وجه مشترکی ندارند و مدت هاست روزمرگی را تجربه می کنند. اکنون مانده اند چگونه این رابطه بی ارزش را تمام کنند.
این راهکارها شما را در راستای خاتمه دان به این نوع روابط کمک خواهد کرد
قطع رابطه عاطفی واقعا سخت است چون شامل دادن یا گرفتن خبر بدی است که عمیق ترین نقطه ضعف آدم ها به حساب می آید: ترس از اینکه دیگران نمی توانند دوستمان داشته باشند.
ادامه مطلب ...
راحت نیست جدا شدن از فردی که دوستش دارید و به دلایل مختلف مجبور به نبودن در کنارش هستید. این جدایی می تواند پس از نامزدی و چند سال در کنار هم بودن باشد، یا پس از چندین سال زندگی مشترک زیر یک سقف روی دهد. هر چه هست، درد و عوارض روحی بسیاری به دنبال دارد. افرادی که در این شرایط قرار دارند باید کارهای بسیاری انجام دهند تا روند عادی زندگیشان به هم نریزد. باید در عین انجام کارهای همیشگی، سختی های ناشی از جدایی را نیز به دوش بکشند و زیر این بار خم نشوند، که حتی پیشرفت کنند و بالا بروند.
برای این منظور باید از مشاور، بزرگ ترهای عاقل یا دوستان کارشناس کمک گرفت. مطالعه در این زمینه نیز کمک کننده است. به همین منظور، برخی راهکارها را برایتان نوشته ایم، بلکه کمک حالتان باشند.
بسیاری از مشکلاتی که زوج ها در زندگی شان با آن ها رو به رو می شوند، به خاطر تناسب نداشتن خود و خانواده های شان با یکدیگر است؛ بنابراین دختر و پسرها باید در مراحل خواستگاری، درباره همه معیارهایی که برای شان از اهمیت ویژه ای برخوردار است گفت و گو کنند و هیچ گاه برای این که هرچه سریع تر ازدواج کنند و به فرد مورد علاقه شان برسند، بدون آگاهی چیزی را قبول نکنند و فکر نکنند که بعد از ازدواج می توانند خودشان یا طرف مقابل را متحول کنند و به معیارهای ایده آل شان نزدیک شوند.
«اگر ترکش کنم از تنهایی دق میکند»، «درست است که جلوی دیگران تحقیرم میکند اما اشکالی ندارد، حداقل کتکم نمیزند»، «برایش مهم نیست که من شاد و راضی هستم یا نه و اصلا سعی هم نمیکند خوشحالم کند. ولی چه کار میشود کرد، پدر بچههاست»، «از وقتی مادر شده، دیگر به من توجهی نمیکند»، «زن گرفتهام که تروخشکم کند»… آیا تا به حال این جملات به گوشتان خورده است؟
برای بسیاری از ما رابطه عاشقانه یا زناشویی بخشی مهم از زندگی است. رضایت از زندگی عاشقانه باعث میشود با آرامش بیشتری ابعاد دیگر وجود و زندگیمان را شکوفا کنیم.
پاک کردن صورت مسئله، نادیده گرفتن خواستههای خود، یا فرو رفتن در نقش قربانی، استراتژیهایی هستند که ما دررودررویی با روابط ناخوشایند به کار میبندیم.
ادامه مطلب ...زنان عمدتاً مجذوب مردانی میشوند که قدری از لحاظ احساسی غیر قابل دسترس، تودار و خوددار میباشند، چرا که آنها غیر قابل پیش بینی بوده، زنان را به چالش کشانده، و با نیازمند جلوه دادن بی اندازه خود زنان را تحت فشار قرار نمیدهند.
1 - در یک رابطه، هر یک از دو طرف که کمتر عاشق باشد، بیشترین کنترل را بر رابطه دارد.
2 - روابط موفق با یافتن یک فرد مناسب و شایسته آغاز نمیشوند، بلکه با مناسب و شایسته بودن خود فرد آغاز میشوند.
3 - فردی که در آینده مجذوب وی میشویم، عمدتاً بر پایه ی چیزی است که ما در رابطه گذشته خود قادر به حل، کنار آمدن و یا دستیابی به آن نبوده ایم.
4 - تنهایی و عزت نفس پایین دو عامل بسیار تاثیر گذار میباشند، که بسیاری را بر آن میدارد که در یک رابطه ناسالم وارد گردند. چراکه این افراد تصور میکنند یک رابطه ناسالم بهتراز فقدان رابطه و تنهایی است.
5 - پول، قدرت، رابطه جنسی، مذهب، سیاست، مصرف سیگار و الکل، بستگان و خانواده از جمله مباحثی میباشند که مطرح کردنشان جنجال آفرین بوده و معمولاً به کشمکش و مشاجره می انجامند.
آدمهای زیادی را هر روز میبینید که به شکلهای مختلف میگویند نمیدانند چرا رابطهشان خوب پیش نمیرود. وقتی ابتدای رابطه همه چیز عالی و ایدآل به نظر میرسد، درک این وضعیت سختتر میشود. ممکن است شکست در رابطه را درونمان بریزیم و مشکل اصلی را فراموش کنیم و به همین علت آن اشتباهات را دوباره در روابط جدیدمان تکرار کنیم و بعد متعجب باشیم که چرا باز رابطهمان دچار مشکل شده است.
روابط چیزهای زیادی درمورد خودمان به ما یاد میدهند و ما یک درس را آنقدر تکرار میکنیم تا یاد بگیریم چه باید بکنیم. همیشه کسانی هستند که برای شما مناسباند به همین دلیل نباید با شکست خوردن یک رابطه، خودتان یا زندگیتان را تمامشده بدانید.اگر بتوانید بفهمید که چرا رابطهتان خوب پیش نرفته است، میتوانید بعضی از علتهای آن را در روابط آیندهتان کمتر کنید.
شکلگیری یک رابطه عاشقانه جدید برای کسی که قبلاً آسیب دیده، بسیار دشوار است.
اینکه کاری کنید دختری دوستتان داشته باشد به نوبه خود کار سختی است، چه برسد به اینکه قبلاً شکست عشقی هم خورده باشد. چه قبلاً به او خیانت شده باشد، چه مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشد یا به هر طریقی با او بدرفتاری شده باشد، وقتی در روابط گذشته برای دخترها مشکلاتی پیش آمده باشد، از وارد شدن به یک رابطه جدید بیزار خواهند شد. وقتی بخواهید در چنین شرایط سختی با دختری ایجاد رابطه کنید، به دست آوردن اعتماد او حرف اصلی را میزند.
دستورالعمل
ادامه مطلب ...
جان کاچیپو استاد دانشکده روانشناسی دانشگاه شیکاگو، تنهایی را اینطور تعریف میکند: نشانه آزارندهای که هدف آن ترغیب ما به برقراری ارتباط است." زنان متاهلی که احساس تنهایی میکنند باید به این نشانه توجه کنند و برای برطرف کردن این وضعیت اقدام کنند. تنهایی اگر برخورد نشود، قدرت این را دارد که ازدواج را برهم بزند و میتواند بر سلامت جسمی شما هم تاثیر منفی بگذارد. ادامه مطلب ...
زن و مرد ندارد، این کلمه برای همه یک تابو شده است. معمولاً از به زبان آوردن این کلمه بخاطر محرمانه بودن و طبیعتی که دارد خودداری میشود. وقتی درمورد این موضوع در جمع صحبت شود، بخاطر حالت خصوصی بودنی که دارد احساس شرم به شما دست میدهد.
نمیتوانیم انکار کنیم که برای همه ما همینطور است.
ادامه مطلب ...
بدترین دروغ دروغی است که ناخودآگاهانه به خودمان می گوییم، در ذهنمان ریشه می دواند و تأثیرات بیرونی بد و تفکرات منفی بر جای می گذارد. پس دفعه بعدی که تصمیم گرفتید زندگیتان را خانه تکانی و دور و برتان را خلوت کنید از ذهن شروع کنید ، دروغ های قدیمی و حدیث نفس های منفی را که با خود می گفتید از فکرتان بیرون کنید.
دروغ گفتن اشتباه است اما دروغ گفتن به خود گناهی است نابخشودنی!
در ادامه به ۱۲ مورد از این دروغ های مخرب که هر چه زودتر باید ترک شود اشاره می کنیم ادامه مطلب ...
۱)وقتی به جای زندگی در زمان حال در گذشته سیر می کنی! آیا در حال تکرار لحظات قدیمی خوش رابطه ات هستی تا حس خوبی نسبت به آن پیدا کنی! آیا به خاطر همین خاطرات است که این رابطه را تا این جا ادامه داده ای!؟ اگر پاسخ مثبت است یعنی این رابطه دیگر آن چیزی نیست که می خواهی. هرچه بیشتر در گذشته یا در یک آینده ی دست سازت زندگی کنی بیشتر در واقعیتی غیر واقعی غرق می شوی و این بسیار خطرناک است چون این موارد انعکاس وضعیت فعلی رابطه ات نیستند. باید با کسی که الان در زندگی ات است باشی نه کسی که در گذشته ات حضور داشته! خاطرات گذشته فقط خاطره اند نباید دلیلی شود برای ادامه ی رابطه ات. تصمیمت برای ادامه یا قطع رابطه باید بر اساس احساسات امروزت نسبت به او باشد یعنی وضعیت فعلی ارتباط و چشم انداز آینده ای که با او در پیش رو خواهی داشت. ادامه مطلب ...
معمولا بیشتر ما آدمها دوست نداریم کسی از خودمان یا اخلاق و رفتارمان ایراد بگیرد. همیشه دوست داریم موردتأیید و تعریف و تمجید دیگران باشیم. وقتی کسی به ما انتقاد میکند در همان لحظه اول خشمگین میشویم و به هر شکلی که میتوانیم تلاش میکنیم که انتقاد و ضربه آن فرد را خنثی کنیم اما معمولا این کار به درستی انجام نمیشود.
وقتی فرد مورد انتقاد نتواند خشم و عصبانیت خودش را کنترل کند و بر احساسات آنی مسلط شود، هرعکسالعملی در آن شرایط میتواند منجر به ضربهزدن به شخصیت و روح و روان طرفین بشود. حتما همه ما مکررا در این شرایط بودهایم اما چند نفر از آدمهای اطراف ما این قدرت را دارند که خشم و عصبانیت و احساسات ناخوشایندشان را در این شرایط کنترل و آنها را دفع کنند؟
- هر روز ۱۰ تا ۳۰ دقیقه پیادهروى کنید و به هنگام راه رفتن، لبخند بزنید. این بهترین داروى ضدافسردگى است.
۲- هر روز حداقل ۱۰ دقیقه در یک مکان کاملاً ساکت و بىسر و صدا بنشینید.
۳- هرگز از خوابتان نزنید. یک دستگاه ضبط فیلم بخرید و برنامههاى تلویزیونى مورد علاقهتان که شبها دیروقت پخش مىشوند را ضبط کنید و روز بعد ببینید.
ما می توانیم انتخاب کنیم تا سفت و سخت باقی بمانیم ، با تغییر مبارزه کنیم و مثل گذشته باشیم . ویا ما می توانیم چشم خود را باز کنیم و واقعیت را ببینیم و به سوی افق های جدیدی قدم برداریم .
هر یک از ما دارای پتانسیل لازم برای یک تحول در زندگی خود هستیم و این تنها به یک چیز نیاز دارد : توجه !!! این پروسه توجه به چیزهای جدید است که به شما احساس زنده بودن می دهد .
آگاهی از رفتارهای محدودکننده خودمان ، اولین چیزیست که باید از آن عبور کنیم . کم کم شروع کنید . هیچ دستورالعملی برای هوشیاری وجود ندارد . این به سادگی تغییرتوجه از روال روزمره روی چیزهای متفاوت است .
چطور زندگیتان را متحول کنید ؟
در اینجا تمریناتی را برای گسترش زندگی خلاق می بینید که می توانید همیشه از آنها استفاده کنید و تاثیرات شگفت آنها را ببینید :
تا به حال به قاب گوشیهای آدمهای مختلف توجه کردهاید؟هر کدام رنگ و مدلی مخصوص به خود دارد. برخی پر زرق وبرق و با رنگهای تند و برخی ساده و با رنگهای تیره و خنثی. آیا این نوع انتخاب قاب گوشی میتواند نشاندهنده ویژگیهای شخصیتی خاصی در فرد باشد؟
به طور حتم جواب مثبت است چرا که هر کدام از انتخابهای آدمها نشاندهنده موردی در ناخودآگاه و یک ویژگی شخصیت است. با خواندن این مطلب میتوانید از این به بعد با دقت به قاب گوشی دیگران یا حتی خودتان متوجه شوید که پشت چنین انتخابی چه چیزهایی نهفته است و بدون شک شناخت بهتر خود و دیگران ارتباطها را آسانتر و موثرتر میکند.
اگر در همسر خود از یک سو، شاهد نواقص و نقاط ضعفی هستیم باید تذکرات خود را در
قالب مودّت و رحمت به او هدیه دهیم.
تذکر دادن به
همسر
مردی را تصور کنید که بعد از مشکلات و تشنجات محیط کار خود،
ناراحت و خسته وارد منزل می شود. او با مشاهده کوچکترین نابسامانی در منزل، مثلا
دعوای بچه ها و یا شور بودن غذا، شروع به داد و فریاد می کند. و یا خانمی را در نظر
بگیرید که وقتی وارد خانه می شود ، مشاهده می کند که همسرش آشپزخانه را شلوغ و به
هم ریخته کرده ، پوست تخمه ها را روی فرش ریخته ، لباسهایش را روی مبل انداخته و
کلا منزل را به بازار شام تبدیل کرده است، نا خود آگاه یک جیغ بنفش می زند. حال
همسر وی چه واکنشی می تواند داشته باشد؟
ادامه مطلب ...
«ما به هم محتاجیم، هیچ شمعی با روشن کردن شمع دیگر خاموش نمیشود.» جیمز کلر
در نور کم غروب، زن سالخورده ای را دید که کنار جاده، درمانده و منتظر است. در آن نور کم متوجه شد که او نیاز به کمک دارد. جلوی مرسدس زن ایستاد. مرد از اتومبیلش پیاده شد. در یک ساعت گذشته هیچ کس توقف نکرده بود تا کمکش کند. زن با خود گفت مبادا مرد بخواهد به من صدمه ای بزند؟ ظاهرش که بی خطر نبود، فقیر و گرسنه هم به نظر میرسد.
مرد، زن را که بیرون از ماشینش در سرما ایستاده بود دید و متوجه آثار ترس در او شد. گفت : «خانم من آمدهام تا به شما کمک کنم. بهتر است شما بروید داخل اتومبیل که گرمتر است. ضمناً اسم من برایان اندرسون است.». ادامه مطلب ...
اسب و الاغی با هم سفر می کردند.الاغ به اسب گفت : “اگر دلت می خواهد من زنده بمانم، کمی از بار من را بردار.” اما اسب به او اعتنایی نکرد. الاغ که نمی توانست سنگینی آن همه بار را تحمل کند، به زمین افتاد و جان داد. آن گاه صاحب اسب تمام بارها ، به اضافهی پوست الاغ را پشت اسب گذاشت. اسب همچنان که زیر بار کمر خم کرده بود، ناله می کرد و با خود می گفت : ” افسوس! چه حماقتی کردم.من حاضر نشدم اندکی از بار الاغ را به دوش بکشم. حالا نه تنها مجبورم باری را که بردوش او بود، بلکه پوست او را هم به دوش بکشم.”
«مهمترین مساله در یک رابطه، شنیدن چیزهایی است که گفته نمی شود. پیتر دراکر»
متن زیر منتخبی از کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم نوشته زنده یاد نادر ابراهیمی است.توصیه می کنم که فرازهای نامه سی و چهارم را حتما تا انتها بخوانید:
همسفر! در این راه طولانی – که ما بی خبریم و چون باد می گذرد – بگذار خرده اختلاف های مان با هم باقی بماند.خواهش میکنم!
مخواه که یکی شویم، مطلقا یکی.
مخواه که هر چه تو دوست داری ، من همان را ، به همان شدت دوست داشته باشم.و هرچه من دوست دارم ،به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد. ادامه مطلب ...
در عصر بلاتکلیفی و بی ثباتی زندگی میکنیم، سقوط اقتصاد جهانی، تغییر سریع صنایع، بازارهای نوظهور، ناآرامیهای سیاسی و شتاب بالای دگرگونیهای عصر اطلاعات. در کل میتوان گفت همهٔ چیزهایی که امروز دربارهٔ آنها مطمئن هستیم فردا ممکن است کاملاً متفاوت باشند.
دوره، دورهٔ انعطاف ناپذیری و خشکی نیست. کاری که امروز در حال انجام آن هستی ممکن سال دیگر اصلاً به کار نیاید و برعکس ممکن است کاری که امروز تصورش را هم نمیکنی دو سال دیگر جزء مشاغل پر طرفدار باشد. با وجود بازارهای بی ثبات و ناپایدار و کارخانههایی که در سراشیبی سقوط هستند نشانه های اندکی برای پیش بینی شرایط آینده در دست است. حتی شرکتهای بزرگ و قدرتمند نیم نگاهی به کاهش هزینهها و تعدیل نیروهایشان دارند تا بتوانند خودشان را برای آن چه پیش خواهد آمد آماده کنند.
از همین امروز ، وقتی بچه هایمان به مدرسه می روند ،به ایشان می گوییم :
عزیزم ! من نمی خواهم تو بهترین باشی ، فقط می خواهم تو خوشحال و خوشبخت باشی .
اصلا مهم نیست که همیشه نمره ی ۲۰ بگیری ،جای ۲۰ می توانی ۱۶ بگیری اما از دوران مدرسه و کودکیت لذت ببر.
عزیزم :از “ترین” پرهیز کن ، چرا که خوشبختی جایی هست که خودت را با کسی مقایسه نکنی.
حتی نخواه خوشبخت ترین باشی .
بخواه که خوشبخت باشی و برای این خواستت تلاش کن.همین.
یادمان هست که از وقتی به دنبال پسوند “ترین” رفتیم، خوشبختی از ما گریخت. از ۱۹/۷۵ لذت نبردیم چون یکی ۲۰ شده بود.
از رانندگی با پرایدو … لذت نبردیم چون ماشین های مدل بالاتری در خیابان ، در حال خود نمایی بود.
از بودن کنار عشقمان لذت نبردیم چون مدرک تحصیلی و پول توی جیب او ، کمتر از بسیاری دیگر بود.
همچنین ، از خانه مان ، از شغلمان ، از درآمدمان ، از خانواده و دوستانمان و….
می خوام بگویم تحت تاثیر آموزه های غلط ، بسیاری از ما فقط به “بهترین،بیشترین و بالاترین” چسبیدیم ، در نتیجه تبدیل به انسان هایی افسرده و همیشه نالان شدیم.
شاید لازم است یا بهتر بگویم وقت ان است که در آموزه های غلط تجدید نظر کنیم و تغییر جهت بد هیم ، تا حداقل اجازه ندهیم که نحسیِ “ترین” دامن بچه هایمان رو بگیرد
بزرگترین اشتباه شما در زندگی چه بوده است؟ اگر زمان به عقب برمی گشت کدامیک از کارهایتان را دیگر انجام نمیدادید؟ و کدام کارهایی را که انجام ندادید و از آن غفلت کردید انجام میدادید؟ اینها از جمله سوالاتی است که همیشه ذهن مرا به خود مشغول میکند. هر وقت فرصت میشود این سوال را از بزرگترها، میانسالها، کهنسالها، دوستان و آشنایانم میپرسم. همیشه به جوابهای جالبی برخورد میکنم. جوابهایی که گاه بسیار دردناکند. برخی از این جوابها شخصیاند و برخی عمومیترند. یعنی عموم هم میتوانند از این جوابها استفاده کنند. اما مهمتر از جوابها، دلایلی است که افراد برای اشتباهاتشان ارائه میدهند.
من توجه شما را به برخی از این جوابها و علتهایی که افراد مختلف ذکر کردهاند جلب میکنم. تقریبا در همه این جوابها افسوس و حسرتهایی نهفته است که نفس شنونده را بند میآورد. افسوس و حسرت بر زمانی که بیهوده گذشته، کارهایی که نباید انجام میشده یا کارهایی که باید انجام میشده و انجام نشدهاند! گاهی افراد آرزو دارند که ای کاش زمان به عقب بر میگشت تا آنها میتوانستند جلوی اشتباهات بزرگ خود را بگیرند و طور دیگری عمل کنند. اما متاسفانه زمان به عقب برنمیگردد و جبران اشتباهات به ناچار باید از جای دیگری شروع شود. البته اگر هنوز فرصتی باقی باشد.
ادامه مطلب ...چند وقت پیش برای پیدا کردن کار به موسسهای رفتم. شرایط، حقوق و ساعت کاری آنها خیلی خوب بود اما کارم با یک نرم افزار بود که من به روش کار با آن آشنایی نداشتم. به آنها نگفتم کار با آن را بلد نیستم چون یک هفته تا زمان شرکت در آزمایش عملی زمان داشتم و میتوانستم روش کار با آن را یاد بگیرم.
در این یک هفته نزد دوستی رفتم و کاملا کار با آن نرمافزار اداری را یاد گرفتم اما هرچه روز مصاحبه نزدیک میشد اضطرابم بیشتر میشد؛ تا جایی که روز مصاحبه احساس بیماری کردم و تصمیم گرفتم قید شرکت در آزمون عملی را بزنم و به آنجا نروم!
این اولین بار نبود که چنین کاری با خودم میکردم. انگار من آخرین کسی هستم که خودم را دوست دارد! گویی کسی درون من است که با یک قدرت خارقالعاده سعی میکند به من سرکوفت بزند و جلوی موفقیتهای مرا بگیرد. هر وقت قصد بروز تواناییهایم را دارم این اتفاق میافتد.
ادامه مطلب ...
هر انسانی به طور طبیعی از اینکه مورد محبت، علاقه و احترام دیگران قرار گیرد، استقبال نموده و در این راه گاهی از راهها و روش های نامطلوب استفاده می کند. در این مقاله اصلی ترین راههای رسیدن به مقام مذکور را مورد تاکید و توجه قرار می دهیم:
ادامه مطلب ...
به طور طبیعی اغلب ما به هر زبانی که صحبت میکنیم در به کار بردن تشکر و عذرخواهی حساسیت به خرج میدهیم. همه ما وقتی به این کلمات میرسیم به گونه ای رفتار میکنیم که انگار مسئول جیره بندی انها هستیم! با وجود این، ما از آنها به عنوان ابزار کاهش استرس یاد میکنیم. استفاده عاقلانه از تشکر کردن و عذرخواهی کردن فقط نیازمند منطق هست. یکی از تعابیر منطق، خود را جای دیگران گذاشتن است.
ادامه مطلب ...
بـرخـی تـصورات غـلــط در بدو آشنایی و شکل گیری رابطه می تـواند منجر به شکست و ناکامی گردد از جـمـله آنـهـا می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- شمـا تـصـور می کنـیـد تنها به صرف آنکه شریک خود را دوست دارید می توانیـد وی را به دلخواه خودتان تغییر دهید.
2- شما تصور می کنید خواسته و امیال شما همان خواسته و امیال شریک جدیدتان میباشد.
3- شما تصور می کـنـیـد عشـق و رابــــطه جاودانه است: مادامی که من عاشـق شریک زندگی خود باشم و انـرژی، پول و وقت خود را برای وی مصروف دارم، او نیز همیشـه درکنار من خواهد ماند.
4- شما تصور می کنید همواره شریک زندگیتان می باید در دسترس و فریاد رس شما باشد. حتی اگر شما در بدترین شرایط و سطح در زندگی باشید. چون فداکاریهای بسیاری در حق وی روا داشته اید.
5- شما تصور می کنید شریک زندگی شما مسئول شادی، خوشبختی و آرامش در زندگی شما میباشد.
تمام تصورات فوق اشتباه می باشد. اکنون به نکات زیر برای هر چه موفقیت آمیز گشتن رابطه جدیدتان به دقت توجه کنید:
با پاسخ دادن به این سوالات علایق، تواناییها، ارزشها، امیال و انگیزههای خاص خودتان را پیدا میکنید. شما یک هدف خاص دارید. پیدا کردن پاسخ به این سوالات به شما این امکان را میدهد خودتان را با این هدف هماهنگ کنید و جادوی واقعی را وارد زندگیتان کنید.
شناخت خود بالاترین دانشی است که میتوانید به دست آورید. چرا؟ زیرا توانایی شما برای برآوردن امیال خاص درونیتان، توانایی شما برای برآوردن قدرت خود را تعیین میکند و این درمقابل کیفیت زندگی شما را مشخص میکند.
ادامه مطلب ...
نقش پدران در دوران بلوغ دختران
نیاز های دخترونه
همه میدانیم که دوره بلوغ بسیار حساس است. یک سری نگرشها در همین سن میتواند مشخص شود و حتی آینده کودکان از همین سن رقم بخورد اما معمولاً در زمانی که بخواهیم عمل کنیم نمیدانیم چه طور میتوانیم از این دوره حساس بهترین استفاده را بکنیم. این موضوع شاید برای پدران حیاتیتر باشد…
هرچه میگذرد پژوهشهای بیشتری در رابطه با تاثیرات مثبت تقویت رابطه پدر و دختر انجام میشود. پژوهش ها نشان می دهد هر چه رابطه پدر با دختر بهتر و صمیمانهتر باشد، دختران احتمال کمتری دارد که مرتکب خلاف شوند، نمرات درسی بهتری میگیرند و میتوانند دوستیهای بهتری با دیگران برقرار کنند اما این رابطه علاوه بر این تاثیرات در کوتاه مدت، تاثیرات طولانیمدت دیگری نیز دربردارد. خانمهایی که روابط بهتری با همسرانشان دارند و از نظر روانی و جسمی از سلامت بهتری برخوردارند، در سنین نوجوانی رفتار بهتری با پدرانشان داشتهاند.
ادامه مطلب ...
یک تست ساده و جذاب که باید با صداقت به سوالات ان پاسخ دهید
سوال اول:
شما به طرف خانه کسی که دوست دارید می روید.
دو راه برای رسیدن به انجا وجود دارد:
ـ یکی کوتاه و مستقیم است که شما را سریع به مقصد می رساند ولی خیلی ساده و خسته کننده است
ـ اما راه دوم به طور قابل ملاحظه ای طولانی تر است ولی پر از مناظر زیبا و جالب است.
حال شما کدام راه را برای رسیدن به خانه محبوبتان انتخاب می کنید؟راه کوتاه یا بلند؟
ادامه مطلب ...
بعضی افراد به سرعت با اطرافیان وارد صحبت می شوند و حرف خود را می زنند و بعضی ها بدلیل خجالتی بودن نمی توانند به راحتی صحبت کنند. اگر شما جز آن دسته افرادی هستیدکه در اجتماعات بزرگ زبانتان بند می آید و یا نمی دانید چطور می توانید در یک مهمانی بزرگ با کسی سر صحبت را باز کنید نگران نباشید چون این مشکل، درمان دارد. با مجله دلگرم همراه باشید تا به شما بگوییم که چگونه می توان با کمی تمرین و اراده بر خجالتی بودن غلبه کرد.
آموخته ام که با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب
خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام
خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو
خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره می
توان قلب خرید، ولی عشق را نه.
آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی
است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی.
آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن
است.
آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت
آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به
کمک کردنش نیستم دعا کنم.
آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی
بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای
با وی به دور از جدی بودن باشیم.
ادامه مطلب ...