خیلیها اعتقاد دارند که عشق فقط یک افسانه است و در دنیایی که بهقول آدمهای پرمشغله، حتی وقت کافی برای انجام کارهای ضروری و شخصی وجود ندارد، آیا هنوز میشود کسانی را پیدا کرد که عاشق باشند؟
وقتی به کسی علاقه داری حتما دوست داری او هم مثل شما همان حس را داشته باشد اما گاهی با همه علاقه و اشتیاقی که به همسر زندگیات داری متوجه میشوی آن طرف سکه خیلی خوشایند شما نیست. نه تنها او را به سمت خودت جذب نمیکنی بلکه از میزان عشق و علاقه او نسبت بهخودت آگاهی نداری اما نترس چون اگر واقعا تصمیم بگیری که دوباره همراه زندگیات را عاشق خودت کنی، میتوانی این کار را انجام دهی. در همین لحظه همه مشکلات ارتباطت را فراموش کن و با تمرکز، کارهایی که برایت میگوییم را انجام بده. معطل نکن!
وقتی عشق همه زندگیات میشود
مردان حتی آنهایی که واقعا عاشق یک زن میشوند تنها بخشی از ذهن و زندگی خود را درگیر یک ارتباط میکنند اما زنی که عاشق شد همه زندگیاش صرف عشقی میشود که درگیرش شده است. مگر نمیخواهی همراه و همسرت را عاشق خودت کنی؟ پس برای شروع یاد بگیر که کمتر در مورد احساست با یک مرد صحبت کنی و اصلا لازم نیست هر احساس و واکنشی که نسبت به ارتباطت داری را بیپرده برایش بیان کنی. شما کارهای دیگری هم داری که در کنار عشق به همسرت باید انجام دهی. شاید این یک حقیقت تلخ برای خانمها باشد اما تحقیقات روانشناسان نشان داده، که هرقدر زنان بیشتر حرف بزنند و از احساسهایشان صحبت کنند و از همه بدتر همه زندگیشان را وقف عشق به همسرشان کنند، به همان میزان یک مرد را بیشتر از خودشان دور کردهاند.
ادامه مطلب ...
برایتان موقعیت ازدواجی پیش آمده که فکر می کنید همه شرایطش مناسب است. تحصیلاتتان، خانواده هایتان، روحیات و اعتقادات تان با هم همخوانی دارد اما یک مشکل بزرگ، دل چرکینتان می کند. صورتش را نمی پسندید! زیادی لاغر یا زیادی چاق است. از تیپ و پوشش اش خوشتان نمی آید و... باید به ازدواج با او فکر کنید یا به نه گفتن؟
پسندیدن ظاهر اولین شرط ازدواج است. قرار نیست داماد شبیه فلان هنرپیشه هالیوود باشد و عروس ملکه زیبایی دنیا. همین که علف به دهن بزی شیرین بیاید، همین که از ظاهر و چهره اش احساس خوبی پیدا کنید، به دلتان بنشیند و کششی نسبت به او داشته باشید، از مرحله اول انتخاب به سلامت عبور کرده اید.
همیشه شنیده ایم که ظاهر عادی می شود. بنابراین معیار زیبایی و ظاهر برای خیلی ها در اولویت های آخر انتخابشان قرار می گیرد. اما واقعیت این است که ظاهر قبل از آنکه عادی شود باید مورد تایید شما باشد. از الهه های زیبایی و مانکن ها صحبت نمی کنیم. صحبت مان سر چهره هایی است که با سلیقه شما جور در می آیند. شاید این چهره از نظر خواهر یا برادر شما زیبا یا جذاب نباشد اما برای شما باید جذابیت داشته باشد.
ادامه مطلب ...
ازدواج گاهی وقت ها شما را بر سر یک دو راهی بزرگ قرار می دهد: به احساستان توجه کنید یا خواسته خانواده تان؟
مخالفت خانواده در ازدواج
بسیار پیش می آید که دختر و پسری قصد ازدواج با یکدیگر را دارند اما یکی از خانواده ها یا هر دو آنها مخالفت می کنند. دلیل مخالفت گاهی نپسندیدن فرد و گاهی هم کفو نبودن خانواده ها است. به عبارت دیگر، خانواده ها فکر می کنند برای هم مناسب نیستند و قواعد و چهارچوب هایشان با هم جور در نمی آید. در چنین شرایطی شما هر انتخابی داشته باشید، تبعاتی دارد.
اگر با خانواده تان مخالفت کنید و به خواست خودتان عمل کنید، یک عمر تنش و نارضایتی خانواده ها را در پی خواهد داشت و اگر از عشقتان بگذرید ممکن است علاوه بر آن که شانس تجربه یک زندگی خوب را از دست داده اید، همیشه با خاطره این عشق و نارضایتی از خانواده تان سر کنید.
اصولاً زمانی یک شخص میتواند کاری را بهدرستی انجام دهد که بتواند بر روی آن کار تمرکز کند و توانایی آن را داشته باشد که تمام جزئیات مربوط به آن کار را ببیند.
حتماً برای شما هم پیش آمده که بخواهید کاری را انجام بدهید ولی تمرکز کافی را برای انجام آن کار نداشته و نتوانستهاید آن کار را بهدرستی انجام دهید، اصولاً زمانی یک شخص میتواند کاری را بهدرستی انجام دهد که بتواند بر روی آن کار تمرکز کند و توانایی آن را داشته باشد که تمام جزئیات مربوط به آن کار را ببیند، زیرا انجام یک کار بدون توجه به تمام زوایای پیدا و پنهان آن کار بدون شک نتیجه مطلوب را برای شما به ارمغان نخواهد آورد، لذا توانایی تمرکز بر روی یک کار درآنواحد یکی از ویژگیهای مثبت هر شخص محسوب میشود پس در این مقاله ما با یکدیگر راههای افزایش این توانایی را با یکدیگر بررسی میکنیم.
تمرکز چیست؟
اینیک سؤال بنیادی است که بایستی بهدرستی موشکافی شود زیرا بدون دانستن تعریفی جامع و شامل از تمرکز نمیتوانیم به اهداف تعیینشده خود دستیابیم، تمرکز تعاریف مختلفی دارد ولی بهترین آنها میگوید که تمرکز یعنی اینکه ذهن خود را بجای فکر کردن و درگیر شدن درباره چند موضوع، بر روی یک موضوع خاص متمرکز کنیم. یعنی اینکه زمانی که میخواهید کاری را انجام دهید لازم است که به دیگر امور فکر نکنیم تا بتوانیم با حداکثر توانایی ذهنمان گوشههای نهان آن موضوع خاص را واکاوی کنیم، زیرا ذهن هر شخص توان خاص و البته محدودی دارد و نمیتواند تا هراندازه بخواهد بر روی چند موضوع و یا حتی یک موضوع تمرکز کند پس با فکر کردن به یک موضوع درآنواحد میتوان تمرکز خود را بالا برد که هرچند این قضیه به یک سری دستورالعملها نیاز دارد که آن دستورالعملها را یکبهیک با همدیگر مرور میکنیم.
اگرچه نمی توان درباره عدد دقیق فاصله سنی زوجین و نقش آن در موفقیت و شکست زندگی زناشویی قانون یکسانی برای همه افراد صادر کرد اما یقینا تناسب سنی از جمله موازین زیربنایی و اساسی در ازدواج است که بی توجهی به آن،زمینه ساز بسیاری از کج خلقی ها و ناسازگاری ها در زندگی زناشویی خواهد شد. در واقع تفاوت سنی عاملی است که در کنار تفاوت های اخلاقی، شخصیتی و ظاهری اختلافات زناشویی را تشدید می کند.
آنچه در این میان اهمیت دارد این است که اختلاف سنی زن و مرد نباید آنقدر زیاد باشد که در مسائل اساسی زندگی شان نظیر عقاید و ارزش ها، ارتباط با اقوام و دوستان، تفریحات و سرگرمی ها شکاف زیادی را ایجاد کند چرا که تفاوت فاحش نگرش در این حوزه ها باعث بروز اختلافات و یا دلسردی هایی در زندگی زناشویی می شود.
در ادامه نقل قول هایی از زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره را که اختلاف سنی زیاد با همسرشان برایشان مشکلاتی ایجاد کرده است. می خوانید:
برای این که زندگی زناشویی خوبی داشته باشیم، لازم نیست که بی خودی به دنبال راه های معجزهآسا باشیم. ضمن این که باید بدانید که خوشبختی در زندگی زناشویی و داشتن یک زندگی زناشویی موفق بعد از ازدواج، هیچ ارتباطی به رویاپردازی و ایدهآل نگری نداشته و در عین حال چیزی نیست که بدون هیچ گونه تلاش و اراده ای، تحقق بپذیرد. پس لازم است بدانید که اگر واقعا قصد بهبود شرایط زندگی زناشویی خودتان را دارید، یکی از بهترین اقداماتی که می توانید انجام بدهید، شناسایی عوامل مخرب در زندگی است که ما در این مطلب از آنها با نام دشمن زندگی زناشویی یاد می کنیم و قصد داریم تا ۹ مورد از آن ها را در ادامه مطلب بیاوریم. البته هر کدام از شما ممکن است به فراخور شرایط زندگی خودش، بخواهد به این موارد، مورد دیگری نیز بیفزاید.
۱) تلویزیون
تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شکی نداشته باشید! حتی کاملا توصیه می شود که شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن کنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمی گذارد حواستان به همسرتان و فرزندانتان باشد، از آن گذشته آن قدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بوده اید که وقتی به رختخواب می روید ، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یکدیگر باخبر شوید. تنها چاره کار این است که این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آن که در این کار زیاد سخت گیری نکرده باشید ، می توانید موافقت کنید که در هفته ، بعضی از شب ها تلویزیون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلویزیون در رابطه میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد.
مرد دیگری آرام و آهسته به وادی زندگی شخصیاش راهیافته است تا تنهایی و نیازهای جنسیاش و در مواردی درخواستهای مالیاش را تامین کند. نتیجه این رفتار فاصله گرفتن بیشتر وی از همسر و تبدیل شدن رفتارهای زناشویی به صحنه تئاتر گونهای شده است که تنها قرار است وی و مردی که روزگاری پای سفره عقد نشسته و عسل به کام وی ریخته است، در آن، نقش بازی کنند.
این روزها اگرچه سخن از انواع آسیبهایی است که در زیر پوست شهر جان میگیرند و گاه و بیگاه به تیتر رسانههای خبری تبدیل میشوند، مواردی مانند کودکان خیابانی، تکدیگری، اعتیاد و... اما عرف و هنجار موجب شده تا بروز رفتاری که حکم تیشه به ریشه یکی از قدیمیترین نهادهای اجتماعی در جهان را دارد اهسته و بیصدا در تار و پود زندگی مردمان رخنه کند، بدون اینکه از آن حرفی به میان آید.
چرا زن و شوهرها اعتمادشان به هم را از دست میدهند؟
شاید دروغ گفتن عادت بسیاری از ما شده باشد اما باید بدانید در مورد زندگی مشترک دروغ گفتن سم است و هیچ صحبت و کلامی مانند دروغ، شما را در نظر همسرتان بدبین نمیکند. بسیاری از ما زمانی به دروغ متوسل میشویم که بخواهیم نزد شریک زندگیمان دوستداشتنی و خواستنیتر شویم اما استفاده از آن برای پایداری روابط زناشویی باعث ایجاد شکاف عمیقی میشود تا جایی که ممکن است حتی باعث از هم پاشیده شدن زندگی شود. این را باید دانست که شرط بقای یک رابطه دوستانه میان زن و شوهر صداقت است.
زوجها به 10 دلیل دروغ میگویند
عدم شناخت مناسب همسر: این مورد به آشنایی دوران قبل از ازدواج بازمیگردد. زمانی که شما همسر آیندهتان را در موقعیت و شرایط مختلف نسنجیدهاید، در واقع از واکنش و عکسالعملهای وی با خبر نیستید و بعد از ازدواج گاه به دروغگویی متوسل میشوید.
دلیل اصلی و عمده اختلافات و جروبحث های زناشویی را باید در اختلافات فرهنگی دانست و اینکه تعریف ارزش ها از دید هر کدام از زن و شوهرها متفاوت است. بسیار زیاد شاهد هستیم که سردرگمی بین سنت و مدرنیته، محل اختلاف در زندگی زناشویی است.
یکی دیگر از علل مشاجره و دعوا بین همسران، تلاش برای تغییر دادن رفتارهای یکدیگر است، وقتی یکی از همسران درصدد تغییر رفتار شریک زندگی اش برمی آید، ناخودآگاه باعث می شود که شریکش از خود مقاومت نشان دهد که این مقاومت و سپر دفاعی در دست گرفتن باعث جرو بحث در زندگی می شود. از دیگر عواملی که می توان به آن اشاره کرد، نداشتن مهارت های ارتباطی و حل مسئله در زن و شوهر است. با دانستن مهارت های زندگی، همسران می توانند یکدیگر را به راحتی درک کنند.
اگر شما هم جزء آن گروه از زوجین می باشید که عدم مهارت را علت و ریشه اصلی مشکلاتتان می دانید، بهتر است ادامه این یادداشت را از نظر بگذارنید. ما به شما پیشنهاد می کنیم بعد از این که در بحث و دعوایی ناخواسته با همسر خود قرار گرفتید، توصیههای ارائه شده در این مقاله را به کار بگیرید تا بتوانید سریعتر آشتی کرده و آرامش را دوباره به روابطتان بازگردانید.
هر روز چند دروغ میگویید؟ یک بار از صبح تا شب تعداد این دروغها را یادداشت کنید، قطعا از تعداد آنها متعجب خواهید شد. اما چرا دروغ میگویید؟ اصلا دروغگویی آنطوری که فکر میکنید به نفع شما هست یا نه؟
وقتی اسم اپیدمی (یا همان همهگیری) میآید، حتما به فکر ویروس و میکروب میافتید و حتی ممکن است بترسید اما گاهی بعضی چیزها که اپیدمی میشود ظاهرا کسی را به تب و لرز نمیاندازد و کسی هم نگران آنها نمیشود اما واقعیت این است که خطر آنها حتی از اپیدمیهای میکروبی هم بیشتر است. مثلا «اپیدمی دروغ» یکی از این همهگیریهای خطرناک است. دقت کردهاید که این روزها دروغ گفتن همهگیر شده؟ انگار این یک عادت اجتماعی شده است و حالا همه به راحتی دروغ میگویند و حتی حس نمیکنند که دروغی گفتهاند. دروغ گفتن برای برخی افراد مثل غذا خوردن و آب نوشیدن شده است و این اتفاق علتهای متعددی دارد اما شاید یک مسئله مهم این است که این همه دروغ شاید یکی از علتهای بدحال بودن ما باشد. در این مطلب به علتهای اصلی دروغگویی میپردازیم. با مرور این حالتها شاید اتفاقهای بهتری در زندگی ما بیفتددروغ میگوییم تا خودمان را خوب جلوه دهیم
تقریبا همه انسانها دوست دارند «خوب» به نظر برسند. در واقع انسانها ذاتا دوست دارند مقبول همه باشند، برای همین است که در بسیاری از مواقع به جای راست گفتن، دروغهای مهربانانهای به دیگران میگوییم تا آنها حس خوبی داشته باشند یا حداقل دچار حس بدی نشوند. برای مثال شما پس از مدتها با دوستتان قراری میگذارید تا با هم ناهار بخورید، وقتی او را میبینید در ذهنتان این فکر میگذرد: خدای من! چقدر پیر شده، حداقل 01 کیلوگرم به وزنش اضافه شده است، اما چه به او میگویید؟« خدای من، تو اصلا فرقی نکردهای، چقدر جوان و زیبایی.» در واقع دروغ گفتهاید تا به احساسات او صدمه نزنید. اما خب مشکل اینجاست که کل این دیالوگ تصنعی و غیرواقعی است. اگر رفیق خوبی باشید باید بدانید چه بر سر او آمده که باعث تغییر حالت چهره و شکسته شدن صورت او شده است. شما باید به عنوان یک دوست بدانید چرا او این همه افزایش وزن پیدا کرده و در صورت امکان به او کمک کنید تا به وزن سابقش برگردد، اگر صحبت را با دروغ شروع کنید شاید هیچگاه نتوانید به او نزدیک شوید تا دوستش باشید. ب
خیلی از ما میترسیم که افکار و عقاید واقعیمان را بیان کنیم، چرا؟ به این دلیل ساده که از واکنشها و برخوردهای دیگران میترسیم. برای مثال خواستگار شما، شما را به شام دعوت میکند، همراه او به یک رستوران چینی میروید که انتخاب اوست، اما مسئله این است که شما اصلا غذاهای چینی دوست ندارید ولی از او پنهان میکنید و تظاهر میکنید که همه چیز خوب است. مشکل اینجاست که اگر رابطهتان با او پیشرفت کند و حتی اگر با او ازدواج کنید هم دیگر بسیاری از چیزهایی را که دوست ندارید را میپذیرید و در مقابل آنها واکنش نشان نمیدهید فقط به این دلیل ساده که از این میترسید که او از شما ناراحت شود. اگر از همان اول به او بگویید که غذاهای چینی دوست ندارید یک رابطه مناسب را با او شروع کردهاید که در آن نیازی به دروغ گفتن و نقش بازی کردن نیست.
این نوع دروغها برای پنهان کردن چیزی بیان میشود. در واقع این دروغها قرار است مانع از گیر افتادن شما در یک وضعیت سخت یا ایجاد یک مشکل باشد. معمولا این نوع دروغها اینگونه شروع میشود «معذرت میخوام»... و سپس چیزی گفته میشود که معمولا یک بهانه یا یک عذر است. معمولا انسانهای جوان در این نوع دروغ گفتن تبحر دارند، برای مثال وقتی برای یک قرار کاری دیر میرسند میگویند: ببخشید که من دیر رسیدم، ترافیک وحشتناک و تمام خیابانها پر از اتومبیل بود یا اینکه مثلا میگویند: ببخشید که دیر آمدم، فرزندم مریض بود و من کسی را پیدا نکردم که مواظب او باشد. اما دلیل واقعی تاخیر در رسیدن به جلسهها چیست؟ دیر بیدار شدن یا دیر راه افتادن و تعلل و عدم برنامهریزی.
به طور معمول باید گفت که این دروغها برخلاف ظاهر پنهانکاری
رازها و دروغها
خیلی از انسانها در مقطعی از زندگی خود دروغهای بزرگی گفتهاند که به «راز» آنها بدل شده است و اینگونه رازها آرامآرام آنها را از درون میخورد، اما خب همیشه از فاش کردن این رازها و گفتن حقیقت میترسند. این افراد با دروغشان زندگی میکنند و سعی میکنند خودشان را متقاعد کنند که این دروغها مسئله مهمی نیستند و باید آنها را فراموش کنند. فرض کنید شما با یکی از دوستان خودتان شریک هستید، در یک معامله شما سود بیشتری برای خودتان برمیدارید و واقعیت را به دوستتان نمیگویید، سعی میکنید همه چیز مثل قبل باشد اما آیا این امکانپذیر است؟ شاید فکر کنید وقتی کس دیگری راز شما را نداند مشکلی نخواهید داشت اما این واقعیت نیست شما دیگر نمیتوانید رابطه قبلیتان را با دوستتان و
دروغ گفتن به خود
تقریبا همه ما در طول زندگیمان تئوریهای منفی میسازیم که در واقع بر اثر یک دروغ، یا یک ایده نادرست یا بر اساس یک پنهانکاری شکل گرفتهاند اما آرامآرام این تئوریهای منفی و نادرست را به عنوان واقعیت و حقیقت معتبر باور میکنیم. برای مثال هر بار که رژیم غذایی میگیریم پس از مدتی احساس میکنیم که مشکل داریم و نمیتوانیم رژیم غذایی را ادامه دهیم، آرامآرام به خودمان میگوییم که نمیتوانیم رژیم بگیریم، آرامآرام هم این باور را قبول میکنیم و حتی به این یقین میرسیم که پزشکان رژیم غذایی را برای ما ممنوع کردهاند یا اینکه در درس ریاضی موفق نیستیم و در نهایت به این باور میرسیم که ضعف ما ریشه ژنتیک دارد و باور میکنیم که تقصیری در این مورد نداریم اما این واقعیت نیست. اینها تنها بهانههایی است که ضعفهای خود را بپوشانیم و تنها دروغهایی است که در مورد خودمان به خودمان میگوییم. این دروغها ما را ضعیف، پنهانکار، محافظهکار و ترسو میکند و مانع از تغییر و تحول و رشد و پیشرفت در زندگی ما میشود.
تا کنون شنیدهاید که میگویند: "ترک عادت موجب مرض است"!اصلا با این گفته موافق هستید یا خیر؟ چند بار از کلمه "عادت" در محاورات روزانه استفاده میکنید؟ مثلا میگویید: عادت دارم با زنگ موبایل از خواب بیدار شوم. عادت دارم چای را با پولکی بخورم. عادت دارم شبها زود بخوابم. عادت دارم هر روز کتاب بخوانم.عادت دارم با وضو بروم بیرون. عادت دارم هر روز بروم حمام و هزاران عادت دیگر.
ادامه مطلب ...در رابطه جنسی، دو قطب مخالف وجود دارد: لذت بخشیدن و لذت بردن، وقتی یکی لذت میبخشد و دیگری لذت میبرد، لذت جنسی به سادگی ایجاد میشود. در رابطه جنسی دو قطبی، طرفین به نوبت و به طور آگاهانه در قطبهای مخالف جابهجا میشوند تا خواهش و لذت را به اوج برسانند. در حالی که یکی لذت میدهد، دیگری لذت میبرد؛ و سپس چرخه عوض میشود: اولی باز میایستد تا دومی لذت دریافت کند.
سالهاست که علم در حال کاوش منشأ عصبی- زیستی احساسات ماست. داستان پریان پر است از عشق در اولین نگاه، ازدواج، بچهدار شدن، خوشبخت زندگی کردن و مرگ.
این تصور که رسیدن همزمان زن و مرد به اُرگاسم خوب است، کاملاً اشتباه است.
دریافت رابطه جنسی که مرد در ازدواج به آن نیاز دارد مشکلی است که امروز هم به اندازه دو هزار سال پیش متداول بوده است. در این مورد هم مثل سایر مشکلاتی که زمان و مکان ندارند، موضوع بسیار پیچیده است. اما از دیدگاه بیشتر مردان نباید اینطور باشد. چه چیز لذت بردن از رابطه جنسی یک مرد و زن پیچیده است؟
اکثر مردها در زمان ازدواج تصور رابطه جنسی مکرر و راضی کننده با همسر خود دارند و آن را یکی از نعمتهای خدادادی ازدواج تصور میکنند. در آن لحظه بیشتر خانمها هم با شوهرانشان هم عقیده هستند. اما با گذشت زمان این مردها متوجه میشوند که دیدگاه خانمهایشان با آنها یکی نیست. آنها میفهمند که رابطه جنسی مکرر نیاز به صحبت و مذاکره دارد که آنها هیچ مهارتی در آن ندارند. در این مقاله، سعی داریم به مردها کمک کنیم این مهارت را در خود تقویت کنند تا کمبود و محرومیت از رابطه جنسی برایشان به اتمام برسد. . نکته ای که بیشتر خانمها متذکر میشوند این است که همه آن محبتها و آماده سازیهای احساسی با یک دعوا از بین خواهد رفت زیرا مشاجره دقیقاً متضاد محبت و گفتگوی صمیمانه است. بااینکه این به نظر بیشتر خانمها منطقی میرسد، مردها چندان آن را درک نمیکنند. آنها از همسر خود انتظار دارند که صرفنظر از آنچه قبلاً بین آنها اتفاق افتاده است، از نظر جنسی واکنش پذیر باشند. مشاجره و دعوا میل جنسی مرد را پایین نمی آورد اما مطمئناً برای زن به اندازه کافی فاصله احساسی ایجاد میکند که میل او به رابطه جنسی را از بین ببرد. پس اگر قصد بیشتر کردن رابطه جنسی بین خود و همسرتان را دارید، باید تا میتوانید از بروز دعوا و مشاجرات جلوگیری کنید.
هر ازدواج خاص است به همین دلیل ممکن است خیلی از راهنماییهایی که در این مقاله مطرح کرده ایم برای شما کاربرد نداشته باشد. اما اگر یکی از شما به دنبال رابطه جنسی بیشتر در ازدواج است، بهتر است با بیان علت و نحوه رابطه جنسی برای همدیگر شروع کنید. این روش به شما کمک میکند بتوانید با توافق متقابل رابطه جنسی بیشتری در ازدواجتان داشته باشید.
لازم است بدانید که سریعترین روش برای رسیدن به هرچه که در ازدواجتان میخواهید این است که دیدگاه های همدیگر را درک کرده و به آن احترام بگذارید
میترا هفده ساله، با اسم یک گل وارد اتاق چت می شود. این جا دیگر از دعواهای والدین با برادرش خبری نیست. همه چیز با صحبتی ساده و بدون بار هیجانی و عاطفی شروع می شود. بعد ورود به PM و تماس تلفنی ... او تاکنون چندین ارتباط عاطفی و جنسی را از این طریق تجربه کرده است.
-
میخواهم در این جا برایتان از بزرگ ترین اقتدار انسان بگویم. قدرتی که میتواند زندگی ما را دگرگون کند. اما پیش از آن به داستان زیر توجه کنید:
پادشاهی بزرگ در سرزمینی پهناور فرمانروایی میکرد، او به شدت شیفته قدرت بود و به همین جهت سپاهیان بسیاری تعلیم داده و نتیجتاً سپاه بزرگی آراسته بود. هر روز به عشق بزرگتر کردن سپاه خود از خواب برمیخاست، از آنها بازدید میکرد و به فرماندهان سپاه میگفت آنها را سرشماری کنند و فنون جدید جنگاوری را به آنها بیاموزند. این روند ادامه داشت تا اینکه فرماندهان سپاه متوجه یک اتفاق عجیب شدند. اینکه هر روز از تعداد سربازان سپاه یکی کم میشود یا بهتر بگویم ناپدید میگردد، اولش جرأت نداشتند این موضوع را با پادشاه در میان بگذارند اما سرانجام این کار را کردند. پادشاه از شنیدن این خبر آشفته شد، خواب و خوراکش مختل شد و فرماندهان را تحت فشار قرار داد تا علت ناپدید شدن سربازان را کشف کنند.قدرتی که انسان در اختیار دارد چه قدرتی است؟ا
قبلا درباره این قدرت بزرگ با شما سخن گفتهام. این قدرت، قدرت «کلام» شماست. شاید شما هم مثل زمانی که خود من از قدرت کلام اطلاعی نداشتم، هنوز قدرتهای دیگری را در تصور خود داشته باشید، قدرتهایی مثل پول، مقام، تحصیلات یا دانش بالا، شهرت و محبوبیت و …. البته این قدرتها، میتوانند کارایی مربوط به خود را داشته باشند و هرکدام به تناسب خود اقتداری ایجاد کنند امّا هیچیک مطلق نیستند. مثلاً با پول خیلی چیزها را میتوان خرید اما مثلاً سلامتی، آبرو یا اصالت را نمیتوان! با مقام و دانش و شهرت و محبوبیت هم همین طور. اینها کلیدهایی هستند که بعضی درها را باز میکنند نه همه آنها را. امّا قدرت واقعی، قدرتی است که بتواند همه چیز را به صاحب خود بدهد، سلامتی، آبرو، ثروت، مقام و هر چیز دیگری را که صاحب آن خواهان آن است.
در اینجا یکبار دیگر میخواهم فرمول اولیه کلام را برایتان توضیح دهم. این فرمول ساده است و سه گام اصلی دارد:
اول: آرزوی خود را مشخص کنید. هر چه باشد اشکالی ندارد. مادی یا عاطفی یا معنوی یا هر چه که شما میخواهید. فقط مطمئن باشید که آرزویتان، واقعاً آرزوی خودتان است! تعجب نکنید بسیاری از آرزوهای ما مال خودمان نیستند. یا تحمیلی اند یا تقلیدی یا تحت شرایط خاصی اشتباها گمان میکنیم آرزوی ما هستند. اما آرزوی اصیل و حقیقی، خودجوش و ماندگار است و با تغییر شرایط به راحتی تغییر نمیکند.
دوم: یک قصد محکم داشته باشید. قصد و نیت محکمی که معنایش این باشد که با تمام وجود، با تمام قلب و روحتان میخواهید به آرزو و خواستهتان دست پیدا کنید. از اعماق دل و جان قصد کنید. بدون قصد محکم، هیچ کاری نکنید.
سوم: از کلام خلاق بهره ببرید. نه به شکل عبارات تاکیدی یا تصدیقهای مثبت که در همه کتابهای موفقیت دیده میشود. بلکه با انرژی گرفتن از منبع انرژی جهانی. یعنی انرژی گرفتن از آفریدگار جهانیان و اتکا به قدرت الهی. قدرتی که هر کاری را ممکن میکند.
یعنی: آنچه را که میخواهید و آرزویش را دارید، در قالب یک جمله یا عبارت مثبت تنظیم کنید. بهطوری که گویی همین حالا چیزی را که طالب آنید، دارید و سپس کلمه آسمانی را به جملهتان اضافه کنید. حواستان باشد بدون کلمه آسمانی، به آرزویتان نمیرسید چون آرزویتان نمیتواند انرژی لازم را کسب کند و محقق شود. کلمه آسمانی چیزی نیست جز نام خداوند بزرگ. نام بزرگ خداوند.
مثلا اگر میخواهید در آزمون دانشگاه موفق شوید بگویید: من به قدرت الهی در دانشگاه قبول شدم.
یا اگر میخواهید همسر خوبی داشته باشید بگویید: من به لطف خداوند همسر بسیار خوبی دارم.
اگر ایمانتان قوی باشد یک بار گفتن این عبارات (در زمان حال)، برای رسیدن به نتیجه کافی است. اما اگر هنوز باور ندارید که به همین سادگی به آرزوهایتان میرسید ناچارید در قدمهای اولیه، روزی چند بار این جملات را تکرار کنید. بهتر است این تکرار صبحها به محض بیدار شدن و شبها قبل از خوابیدن انجام شود. در قدم اول، از آرزوهای کوچک شروع کنید. مثلا برای تاکسی گیر آوردن، برای اینکه یک دوست از شما یاد کند. برای پیدا کردن جای پارک ماشین، یا دریافت چیز کوچکی که بدان نیاز دارید و … اگر در این زمینهها موفق شدید، تجربه موفق خود را بگویید. جالب این جاست که اکثر افراد برای رسیدن به ثروت، شهرت، مقام، تحصیلات و … حاضرند برنامه ریزیهای بیشمار داشته باشند، از انواع روشها استفاده کنند، فکر خود را در کانال رسیدن به آنها فعال و کانالیزه کنند، دورهها و کلاسهایی بگذرانند، وقت و انرژی و امکانات خود را صرف رسیدن به آن کنند اما بزرگترین قدرتی را که دارند نادیده میگیرند و آن را مهار نمیکنند، آن را تحت اختیار نمیگیرند، حتی آن را نمیشناسند و برای شناختنش کوششی نمیکنند، اجازه میدهند اژدها با آن قدرت افسانهای که دارد در سرزمین وجودشان رها باشد و فقط برای خود قربانی بگیرد و در عوض تمام امکانات را صرف آراستن سپاه میکنند. سپاهی که دریک چشم بر هم زدن میتواند توسط اژدها نابود شود!!! آرزوها منتظر ما هستند! پس زودتر شروع کنید.
اگر میخواهید استرسها و نگرانیها را از خودتان دور کنید، به آسانی تحتتأثیر عوامل و شرایط محیطی قرار نگیرید و با استفاده از استعدادها و خلاقیتهای خود به ابراز وجود و مقابله با شرایط نامطلوب بپردازید. خودتان را همانطور که هستید بپذیرید.
فراموش نکنید شما با هر نقص و کمبودی که داشته باشید، باز هم دوست داشتنی و ارزشمندید. نقص عضو، معلولیت، فقر، مشکلات مالی و هر کمبود یا نقص دیگری نمیتواند چیزی از ارزش شما کم کند. پذیرفتن خود با تمام نقصها، ضعفها و کمبودها نشاندهنده عزت نفس و اعتماد به نفس است.
ادامه مطلب ...رشد و پیشرفت نتیجه ایجاد تغییر و تحول در زندگیست. اگر همچنان در وضعیت فعلی خود باقی بمانید، هیچ گاه به رشد و تعالی نمی رسید. شیوه ی تفکر و عملکرد خود را تغییر دهید تا بتوانید به کلیه اهداف خود دست پیدا کنید. باید توجه داشت که تغییر و تحول از یک روند ممتد پیروی کرده و هیچ گاه متوقف نمی شود. به محض متوقف شدن تغییر و تحول، رشد و پیشرفت شما هم متوقف می گردد.
ما قصد داریم تا مهم ترین تکنیک های موجود در زمینه ایجاد تغییر و تحول در زندگی را به شما معرفی کنیم.
ادامه مطلب ...خیلیها در زندگی خود خواهان آرامش هستند اما اغلب این آرامش دستنیافتنی به نظر میرسد. حتی کسانی که در زندگی خود به ثروت وموفقیتهای مادی میاندیشند و درنهایت هم به آن دست مییابند، احساس میکنند که واقعاً شاد نیستند. آنها هنوز مضطرب، عصبی و در حال رقابت با دیگران هستند. حال آنکه تجربه خوب در زندگی در حقیقت به عوامل بیرونی مانند موفقیت مالی بستگی ندارد.
هیچ چیز وهیچ کسی نمیتواند شادی، اطمینان خاطر و موفقیت را به ما ارزانی دهد، زیرا آنچه ما به دنبالش هستیم، تنها به احساس درونی خودمان و نگرشی که نسبت به پیرامون خود داریم، بستگی دارد و این موضوع است که تعیین میکند آیا واقعاً سعادتمند هستیم یانه، در واقع غیر ممکن است که بتوان شاد بود، به آرامش رسید، اطمینان خاطر داشت و موفق بود مگر آنکه نخست در وجود خود شادی، اطمینان خاطر، آرامش وموفقیت را حس کنیم. آنچه در زندگی برای ما رخ میدهد، آن قدر تعیین کننده شادی و آرامش ما نیست بلکه بیشتر نوع واکنش نسبت به آن رخدادهاست که نقش تعیین کنندهای دارد.
ادامه مطلب ...به نظر شما نگاه به چه معناست؟ آیا همان چیزی است که در اشعار و غزل ها و در نثر و داستانها درباره آن بسیار گفته و نوشتهاند؟ همان که با یکی از آنها انسان ناگهان عاشق و دلباخته میشود؟ یا چیزی است که باعث میشود دست و دل انسان بلرزد یا روحش به پرواز در آید؟ شاید هم مقولهای است روانشناسانه که با آن میتوان نیمی از لیوان را پر یا خالی تلقی کرد؟! نگاه، از نوع مولاناییاش هم وجود دارد و آن نگاهی است که میتواند موجودی به بزرگی فیل را فقط یک ناودان یا یک بادبزن یا حتی یک ستون بداند. نگاه، چه بدانیم و چه ندانیم تعیینکننده بسیاری از برداشت ها و احساسات ماست. شما ممکن است از یک زاویه به یک ساختمان یا یک کوه یا یک خیابان نگاه کنید و نمایی از آنها را ببینید؛ اما اگر جای خود را عوض کنید و از زاویه دیگری به همان مکان نگاه کنید چیزهای دیگری را خواهید دید. به همین ترتیب اگر دور بزنید و نگاه خود را چرخش دهید و از زوایای بیشتر و متفاوتتری نگاه کنید؛ چیزهای بیشتر و متفاوتتری خواهید دید؛ چیزهایی که نظر و حتی احساستان را تغییر میدهند.
ممکن است در سمت دیگر کوه، یک تکه ابر، لانه پرندگان، یک کوهپایه سرسبز یا هر چیز دیگری ببینید که اصلا انتظارش را نداشتهاید.
ادامه مطلب ...چه مقدار یا چه شدتی از شکست لازم است؟مایکل لبوتیز، استاد دانشگاه کلمبیا، میگوید: بدون وجود آزمون و خطا بچه ها بسیار آسیبپذیر خواهند شد؛ ولی در عین حال شکستهای بسیار شدید و بیرحمانه نیز آسیب روحی شدیدی به آنها میزند. پس کار والدین این است که کودکان را در معرض شکستهای متعادل قرار دهند.
مایکل آنجر، مسؤول پروژه بین المللی «بهبودی بعد از شکست» در دانشگاه دالاس میگوید: همیشه مراحل حساسی وجود دارند که ما باید خود را در آن بالا بکشیم که چندان هم دور از ذهن نیستند. ما نمی توانیم به یک کودک بگوییم که خودت به تنهایی شنا یاد بگیر؛ اما میتوان رفتهرفته او را وارد مراحل یادگیری شنا کرد. به کودکان اجازه دهید که حس شادی را تجربه کنند؛ همچنین تجربه لحظات استرسزای قابل کنترل و معمول نیز لازم است. همین جاست که ما یاد میگیریم چگونه مشکلات را حل کنیم و در مقابل استرسهای بزرگ بایستیم. کمی تفکر در این زمینه میتواند تغییرات زیادی در ما ایجاد کند. اگر این مطلب برای ما روشن نشود، شکست، کمکی به ما نخواهد کرد.
گاهی شکست بارها تکرار میشود و علی رغم نیت خوب و راهحلهای مطمئن به شکستهای متمادی منجر میگردد. اما بهترین نتیجهگیری از این شکستها این است که به ما شانس دیگری برای شروع مجدد میدهند. افزون بر این، شکست باعث میشود که ما از غار بیرون آمده و وارد دنیای سایر آدمها شویم و برنامهریزی کنیم که چطور شادی کمتری را از دست دهیم.
ادامه مطلب ...
گاهی اوقات لازم است تغییراتی در زندگی خود به وجود آوریم و برای یک بار هم که شده کاری کنیم کیفیت زندگیمان بهبود یابد. برای این منظور، نیاز به یک جهش داریم و بعد از آن میتوانیم از منافع بیشمار حرکت خود بهرهمند شویم. وقتی که نخستین گامها را برای پیشرفت و رشد زندگی برمیداریم، درمییابیم که باید کنترل بیشتری روی زندگی حال و آینده خود داشته باشیم و به این ترتیب، تصمیمات بزرگتر و بهتری خواهیم گرفت و احساس شادمانی بیشتری خواهیم کرد. نتیجه تمام این اقدامات سلامت بیشتر و توانایی لازم برای تحمل و مقابله با سختیها خواهد بود. برای آنکه شروع محکمتر و باثباتتری داشته باشیم، باید همواره نکات زیر را مدنظر قرار دهیم:
شادکامی، حالتی است که با آن احساس خرسندی، رضایت، عشق و لذت به انسان دست میدهد. شادی و خوشبختی از ابعاد مختلف (بیولوژیکی، روانی، مذهبی، روانشناسی و فلسفی) تعاریف خاص خود را دارد. برخی روانشناسان، از الگوهای تئوری برای توصیف شادی بهره گرفتهاند و در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که شادی مجموعهای از افکار و افعال مثبت است.
براساس این تعریف سه نوع شادی داریم:
لذت و خوشی، کاری و مفهومی. برخی دیگر شادی را با داشتن زندگی خوب و راحت یا ترقی کردن یکی میدانند.
پژوهشها نشان داده است خنده سبب تقویت سیستم ایمنی بدن، کاهش ولع در خوردن غذا و همچنین افزایش تحمل درد میشود. از این رو یکی از روشهای درمانی جدید «خنده درمانی» است که میتواند همراه با سایر درمانهای پزشکی صورت گیرد. خنده همچنین استرس را کاهش میدهد. هر چه شادتر باشید، کمتر دچار استرس خواهید شد.
اثرات خنده
تأثیر بر هورمونهای بدن:
خنده موجب کاهش سطح هورمونهای استرس مانند: کورتیزول، آدرنالین، دوپامین و هورمون رشد و از طرفی، خنده باعث افزایش سطح هورمونهای تقویت کننده سلامت بدن، از قبیل «اِندورفین» میگردد. خنده تعداد گلبولهای سفید خون (نقش محافظتی دارند) و همچنین سلولهای T شکل را افزایش میدهد و در نتیجه سیستم ایمنی بدن را تقویت و اثرات منفی استرس بر بدن را کم میکند.
ادامه مطلب ...
چند روز پیش مطلبی علمی، تحت این عنوان خواندم که بزودی قرصی به بازار خواهد آمد که خاطرات بد را پاک میکند! موضوع از این قرار بود که دانشمندان در آمریکا موفق شدهاند به طور انتخابی بخشهایی از حافظه ناآرام و ناخوشایند موش های آزمایشگاهی را پاک کنند. با توجه به این دستاورد جدید دانشمندان امیدوارند روزی بتوانند قرصی تولید کنند که قادر باشد خاطرههای دردناک را از ذهن انسانها نیز پاک کند. در این آزمایشها که روی موشها انجام شده، پژوهشگران کالج پزشکی جورجیا توانستند خاطرات را بدون آسیب رساندن به مغز موشها، پاک کنند.
چنان چه انواع میوه ها به شما تعارف شود کدام میوه را انتخاب می کنید؟
ـ پرتقال ؟
ـ سیب ؟
ـ آناناس ؟
ـ موز ؟
ـ نارگیل ؟
ـ انبه ؟
ـ گیلاس ؟
ـ انگور سیاه ؟
ـ هلو ؟
ـ گلابی ؟آیا می دانید که می توانید از روی میوه انتخاب شده شخصیت آدم ها را بشناسید و بر اساس میوه های مورد نظر بگویید که شرایط روحی روانی اشخاص مختلف چگونه است؟پس میوه دلخواه خود را انتخاب کنید و به راز های شخصیتی خود و دوستانتان پی ببرید.
خودتان بهتر میدانید که زن ومرد با هم تفاوت دارند و هیچ گاه نباید توقع داشته باشید رفتار و عکسالعملهای خانمها و آقایان مثل هم باشد؛ البته باید گفت همین تفاوتها هم هست که این دو را برای هم جذاب میکند.
برای داشتن یک رابطه عاشقانه باید از خودتان بیرون بیایید و هوشمندانه متوجه تفاوتها باشید و بیاموزید که چگونه رفتار کنید. قرار نیست همانگونه که با خواهرتان صحبت میکنید با شوهرتان نیز حرف بزنید؛ خواهر شما همجنس خودتان است و در نتیجه ساختار مغزی او شبیه شماست پس به راحتی حرکات و رفتارهایتان را درک میکند اما برای همسرتان بسیاری از حرفها و رفتارها گنگ و مبهم است.
کسانى که خطى نامرتب دارنداحتمالاً در زندگى بسیار فعال هستندو به همین دلیل برایشان مشکل است که بتوانند ثابت و بى تحرک بمانند و برخى از کارهایشان حساب شده و سنجیده نیست. به همین دلیل گاهى اوقات براى دوستان و افراد خانواده غیرقابل پیش بینى هستند. آزادى شخصیتى براى آن ها خیلى مهم است و اهمیت زیادى به استقلال خود مى دهند و ممکن است گاهى خیلى احساساتى رفتار کنند
کسانى دست خط مرتب و خوانایى داشته باشند
مى توان این طور برداشت کرد که آن ها خودشان را بسیار کنترل مى کنند و دوست ندارند به راحتى شخصیت خود را لو بدهند. حتى گاهى اوقات برایشان مشکل است که احساساتشان را بروز دهند و آن را سرکوب مى کنند.
▪ گام۱: فهرستی از موفقیت هایی را که تا کنون نصیبتان شده را تهیه کنید.
▪ گام۲: هر چند وقت یک بار به میان طبیعت بروید و در محیطی سبز و سرشار از آرامش قدم بزنید.
▪ گام۳:وان حمام را پر از آب گرم و صابون کنی! د ، داخل وان بنشینید و تمام تنش ها را با تنفس عمیق و استراحت از خود دور کنید.
گام۴: هر روز به جمله های زیر و جملاتی از این قبیل فکر کنید. · تا زمانی که خودتان نخواهید ، هیچ کس نمی تواند تحقیرتان کند.(تئودور روزولت) · روزی شخصی بودایی را فحش و ناسزا میداد ، بودا به وی گفت:از تو به خاطر این هدیه عالی تشکر میکنم!اما متاسفم که نمی توانم هدیه ات را بپذیرم ، راستی اگر کسی به من هدیه ای دهد و من هدیه را قبول نکنم به چه کسی تعلق خواهد داشت؟ · خواه فکر کنید کاری را میتوانید انجام دهید ، خواه فکر کنید که از انجام کاری ناتوان هستید ، همیشه حق با شماست.(هنری فورد) · عشق از آن جهت در ما به ودیعه گذاشته شده که آن را به دیگران ببخشیم. · قلمرو خداوند درون ما انسانهاست. · هر کاری را که دوست داری انجام بده پول خود به دنبال آن می آید. · به دنبال رستگاری و سعادت خود باش. · از صمیم قلب خودت را دوست داشته باش.
ما انسانها در دنیای واقعی زندگی میکنیم، دنیایی که مملو از مسائل و مشکلات است که روزانه با آنها مواجه میشویم و بر کیفیت زندگی ما و لحظههای عمرمان اثر گذارند. مسائل و مشکلات زندگی ما واقعیتهای تلخی هستند که از آنها گریزی نیست. مهم این نیست که مسئله و مشکلی نداشته باشیم زیرا برای ایجاد هیچ مشکلی و مسئلهای ما کارت دعوت نمیفرستیم بلکه مشکلات و مسائل طبیعی بوده و جزء جدائی ناپذیر زندگی ما هستند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم با مشکلات و مسائل دست به گریبان خواهیم بود.
اگر خدا میخواست که ما بدون مشکل و مسئله زندگی کنیم هیچ مشکلی را سرراهمان قرار نمیداد. و نباید انرژی خود را معطوف به این کنیم که چرا مشکلات و مسائل وجود دارند؟ مهم این است که چگونه با مسائل و مشکلات ،زندگی مسالمت آمیزی داشته باشیم و از لحظههای حل مسائل ایجاد شده لذت ببریم.
انسانهای موفق در هنگام بروز مشکلات و مسائل در زندگی شخصی، کاری و اجتماعی با بهرهگیری از نکات ذیل علاوه بر اینکه اسیر آنها نمیشوند بلکه بصورت مدبرانه و مقتدرانه در حل آنها تلاش مینمایند:
▪ قانون علت و معلول:
هر چیز به دلیلی رخ می دهد. برای هر علتی معلولی است و برای هر معلولی ، علت یا علت های به خصوصی وجود دارد ، چه از آن ها اطلاع داشته باشید چه نداشته باشید . چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد. در زندگی هر کاری را که بخواهید می توانید انجام دهید به شرط آن که تصمیم بگیرید که دقیقا چه می خواهید و سپس عمل کنید.
▪ قانون ذهن:
شما تبدیل به همان چیزی می شوید که درباره آن بیشتر فکر می کنید . پس همیشه درباره چیزهایی فکر کنید که واقعا طالب آن هستید .
▪ قانون عینیت یافتن ذهنیات :
دنیای پیرامون شما تجلی فیزیکی دنیای درون شماست . کار اصلی شما در زندگی این است که زندگی مورد علاقه خود را در درون خود خلق کنید. زندگی ایده آل خود را با تمام جزییات آن مجسم کنید و این تصویر ذهنی را تا زمانی که در دنیای پیرامون شما تحقق پیدا کند حفظ کنید .
یکی از نیازهای اساسی انسان شادی و نشاط است. شادی به زندگی معنا می بخشد و موجب نشاط روحی و سلامتی و افزایش توانایی می شود. انسان شاد می تواند قدم های موفقیت را تند طی کند و در مدرسه و اجتماع نقش سازنده ای داشته باشد.
شادی احساسی زودگذر و ناپایدار است که خیلی از چیزها از وضعیت هوا گرفته تا حساب بانکی تان روی آن تاپیر می گذارد.هیچ کس نمی تواند راهی را به شما پیشنهاد کند که فقط با ایجاد یک تغییر جرئی در زندگی کنونی تان به شادی دائمی برسید و در آن حالت باقی بمانید. ولی راههای زیادی وجود دارد که به کمک آنها می توانید از حالت نگرانی بیش از حد، ناامیدی و ناراحتی درآیید و شاد شوید.
این مقاله راههایی را به شما پیشنهاد می کند
ادامه مطلب ...عده ای از روانشناسان بر این عقیده اند که شماره تولد، شما را از آن چیزی که می خواهید باشید دور نمی کند، بلکه مانند رنگی است که نوع آن و زیبایی اش برای افراد مختلف متفاوت است. به مثال زیر توجه کنید: فرض می کنیم که یک نفر متولد ۸ مهر ۱۳۵۵ می باشد. مهر، ماه هفتم(۷) سال است پس:
۸+۷+۱۳۵۵=۱۳۷۰=۱+۳+۷+۰=۱۱=۱+۱=۲
بنابراین شماره تولد این فرد عدد ۲ است. اکنون می توانید با توجه به مثال بالا عدد روز تولدتان را پیدا کرده و آنچه را که مربوط به این شماره است با خود مطابقت دهید.
مهارتهای زندگی، مهارتهایی هستند که برای افزایش تواناییهای روانی- اجتماعی افراد، آموزش داده می شوند و فرد را قادر می سازند که به طور مؤثر، با کشمکشهای زندگی رو به رو شود.
هدف از آموزش مهارتهای زندگی، افزایش تواناییهای روانی- اجتماعی و در نهایت پیشگیری از ایجاد رفتارهای آسیب زننده به بهداشت و سلامت و ارتقای سطح سلامت روانی افراد است. به طور کلی هدف از آموزش مهارتهای زندگی،ایجاد روابط بین فردی مناسب و موثر، انجام مسئولیتهای اجتماعی به بهترین شکل، گرفتن تصمیمهای صحیح، حل تعارضها و کشمکشها بدون توسل به اعمالی که به خود و یا دیگران صدمه می زنند، می باشد.
تا به حال شده که در پذیرش تعریف و تمجید دیگران از خودتان با مشکل روبه رو شوید؟ در درون خود احساس خلأ و پوچی کنید؟ دچار نوعی هراس اجتماعی شوید و از رفتن در میان جمع بترسید؟ یا خودتان را مورد انتقاد و سرزنش قرار دهید؟ اگر به یکی از این حالت ها دچار شده اید، بدانید که اعتماد به نفس شما بسیار پایین است و اینکه خود را باور ندارید.
اعتماد به نفس یک ضرورت حیاتی و مطلق برای هر فرد است که از اعتقاد و باوری که فرد نسبت به خود دارد نشان می گیرد و به بیان دیگر اعتماد به نفس، قبول داشتن و تکیه بر توانایی و استعدادهاست. برخلاف تصور عامه اعتماد به نفس در درون هر فرد تولید می شود نه از محیط جهان خارج. روان شناسان برای افزایش و تقویت اعتماد به نفس راهکارهایی را پیشنهاد داده اند که در زیر آنها را بیان می کنیم:
ادامه مطلب ...
در تمام کشورها برای اینکه عاشق و معشوق بتوانند احساسات خود را به یکدیگر منتقل کنند از راههای زیادی استفاده می کنند با صحبت کردن ، نامه نوشتن ، نگاه کردن …. اما
معمولترین روش استفاده از گل است .خود واژه ی گل سمبل عاشقی می باشد .
اما بد نیست با نشانه های تمام گل ها قدری آشنا بشویدتا اگر موقعی خواستید احساس
خود را به عاشق یا معشوق خود عرضه کنید بدانید تا چه گلی را هدیه کنید یا گلی را که
هدیه گرفته اید چه معنا و مفهومی دارد:
گل مریم:
نشانه نجابت و پاکی معشوق است و اگر عاشقی آن را تقدیم معشوق نماید، می خواهد بگوید
که به عفت و عشق او اطمینان کافی دارد
کلمات میتوانند ذهن فرزندانتان را تغییر دهند. یاد بگیرید بهترین کلمات را استفاده کنید.پدر یا مادر بودن یکی از سختترین و در عینحال معنادارترین کارهاست. متاسفانه، تصورات متداول در مورد طریقه بزرگ کردن بچههایی مسئولیتپذیر ممکن است منجر به ارتباط نادرست و بیتاثیر شود. بعضی والدین از روشهای اجازه دادن استفاده میکنند که زبان مستقل و حس تاثیرگذاری را از او میگیرد. بعضی والدین هم بیش از اندازه در اجازه دادنها آسان میگیرند تاجایی که کودک محدودیت و کنترل فردی را یاد نمیگیرد.
تحقیقات نشان میدهد که هر دوی این روشها در توانایی کودک برای تعدیل احساسات خود و ایجاد روابط سالم در بزرگسالی اخلال ایجاد میکند. بهترین روش تربیتی روشی عادلانه و محترمانه است که هدف آن به جای تسلیم کودک، یادگیری او باشد. شنیدن و احترام گذاشتن به احساسات کودک، دادن حق انتخاب به او و ایجاد محدودیتهای مشخص و عادلانه درمورد رفتارهای غیرقابلقبول، تعادلی سالم ایجاد میکند. در این مقاله به شما آموزش میدهیم چطور از روشهای بیاثر و بینتیجه برای ارتباط با فرزندانتان اجتناب کنید.
ادامه مطلب ...علل بسیاری از رفتارهای آسیبزای یک کودک و دانشآموز در خانه و یا در مدرسه مخصوصاً افت تحصیلی آنان، ریشه در کمبود و یا ضعف عاملی است به نام خودباوری.
فاصله خواستن تا توانستن تنها یک گام است و این گام فقط و زمانی طی میشود که ما در باورمان قدرت برداشتن این گام را بیابیم.
خانواده و والدین اولین جایگاه و مدرسه دومین جایگاهی است که نقش غیرقابل انکار در ایجاد و تقویت خودباوری در کودکان را دارند.
خودباوری یعنی احساس ارزشمند بودن، این احساس از طریق مجموعهای از عواطف، احساسات و تجربیات به دست میآید، به نحوی که فرد خود را با کفایت و موفق میداند.
هسته اولیه خودباوری از کودکی آرام آرام توسط والدین و اطرافیان در اطراف فرد مورد نظر شکل میگیرد و ایجاد میشود.
در محیطی پر از ترس، کودک میآموزد که دائماً بترسد و احساس ناامنی کند.
در محیطی پر از شادی او میآموزد که شاید باشد و در محیطی پر از تشویق او میآموزد که بزرگ باشد.