کنار آمدن با نوجوانهایی که میخواهند خود رادر گروه بزرگترها ببینند و با همین تصور، گاهی سختگیر و خود رای میشوند آسان نیست. سالهای نوجوانی، پرچالشترین سالهای زندگی است و وقت آن رسیده که شما هم نیازهای تازه فرزندتان در این دوره را بشناسید.
ادامه مطلب ...
روزی که در دفترخانه طلاق، امضا می کنید و از همسرتان جدا می شوید طلاق تمام نمی شود. از این روز است که طلاق تازه در شما شروع می شود. هر روز احساسات تازه منفی یا مثبتی را تجربه می کنید که گاهی خودتان هم در رنگ رنگ بودن و متناقض بودن شان می مانید. اگر به هر شیوه ای طلاق حقوقی را ساده انجام داده اید این طلاق درونی دیگر ساده نیست. نویسندگان کتاب پرفروش و کاربردی بازسازی زندگی بعد از طلاق می گویند باید از هجده گام بگذریم تا بتوانیم دوباره آدم اول قبل از ازدواج و حتی بهتر از او شویم. آنها این گام ها را به خشت هایی تشبیه کرده اند که باید روی هم بگذاریم تا زنتدگی مان را از نو بسازیم. در این شماره می خواهیم این هجده گام را به صورت خلاصه معرفی کنیم و در شماره های بعد مفصل تر به هر کدام از آنها بپردازیم. البته اگر یادتان باشد بسیاری از این احساسات منفی بعد از طلاق در شماره های قبلی معرفی شده اند؛ مانند احساس طرد یا گناه.
ادامه مطلب ...
در این مطلب می خواهیم به دلایل درست و نادرست ازدواج یا همان ازدواج شناسی بپردازیم اما قبل از پرداختن به دلایل درست ازدواج، به دلایل نادرست آن می پردازیم.
شورش علیه والدین
برای بسیاری از ما راحت نیست اقرار کنیم که با والدین خود در تعارض هستیم. تعارض با والدین می تواند یکی از دلایلی باشد که فرد جوان را به سوی ازدواج سوق می دهد. وقتی فردی در خانواده ای زندگی می کند که والدین به او اهانت و او را تحقیر می کنند، به نظر می رسد که ازدواج انتخاب موجهی باشد.
ادامه مطلب ...
لطفا قبل از خواندن این مطلب این جمله را چندبار با خودتان تکرار کنید و به خاطر بسپارید: «هیچ قانون کلیای که شامل همه انسانها بشود، درمورد ارتباطات شخصی وجود ندارد.» درواقع این مطلب و تمام موارد مشابه براساس قوانین و یافتهها و اطلاعات درمورد اکثریت اقلیت نوشته میشوند.
7 میلیارد نفر انسان روی این کره خاکی زندگی میکنند که هرکدام خصوصیات شخصی خود و تفاوتهای ریز و درشتی با بقیه انسانها دارند و برای همین هم نمیشود درمورد همه آنها نسخههای کلی داد و حرف از قوانینی زد که در مورد همه صادق باشد. مطلبی که میخوانید- از دید من- درمورد اکثریت مردان ایرانی، صادق است و قطعا درمورد «همه» صادق نیست. بهتر است استثناها را همیشه در نظر داشته باشید اما به کلیات بیشتر اهمیت بدهید.
ادامه مطلب ...
مرزها خطوطی خیالی هستند که به شما کمک میکنند از خودتان هم از نظر فیزیکی و هم احساسی محافظت کنید. این خطوط اعمال و رفتارهای دیگران را طوری کنترل میکنند که به شما آسیبی نرسد، اذیتتان نکند و به چیزی وادارتان نکند. مرزها محدودیتهایی هستند که برای طریقه برخورد دیگران با خودتان قائل میشوید. دیگران طوری با شما رفتار میکنند که خودتان اجازه میدهید؛ اما با قوی یا ضعیف بودن مرزهایتان میتوانید به دیگران یاد دهید چطور با شما رفتار کنند.
داشتن مرزهای قوی برای محافظت از بدن، ذهن و روحتان خیلی مهم است. مرز گذاشتن میتواند تاثیر شگرفی بر کیفیت زندگی شما داشته باشد. این قدم مهمی برای به دست گرفتن کنترل زندگیتان و قبول کردن مسئولیت خودتان و زندگیتان است. این مهارتی است که برای ایجاد آن زندگی که میخواهید لازم دارید. اما معمولاً همه در این حیطه مشکل دارند.
ایجاد مرزهای قوی به شما کمک میکند روی پای خودتان بایستید، دیگر به زور کارهایی که دوست ندارید را انجام ندهید و از اولویت دادن به نیازهای خودتان احساس گناه نکنید. این بخشی از فرایند تعریف خودتان و چیزهایی که برایتان قابلقبول است، میباشد. وقتی مرزی تعیین نکنید، دیگران ممکن است بدون اینکه بدانند پا را از خط فراتر بگذارند.
اصلاً بدون در نظر گرفتن اینکه چرا اینهمه ازدواج به طلاق منجر میشود، نمیشود جواب این سؤال را پیدا کرد که چرا طلاقگرفته از ازدواج مجدد میترسند.
امروزه، مهمترین دلیل شخصی طلاق به جز مسائل اقتصادی و اجتماعی، که زندگی را به بنبست میرساند، انتخاب ناآگاهانه و سریع در امر ازدواج است. این افراد با دنیایی امید و آرزو اما بدون تفکر و تعقل- حتی تفکری یکماهه- برای شروع یک زندگی تصمیم میگیرند. بعد از آن هم کارناوالهای رنگووارنگ و پرزرقوبرقی به اسم عروسی راه میاندازند و درست از فردای روز عروسی دیگر نمیدانند چه باید کنند. بنابراین خیلی زود به بنبست میرسند و خیلی زود هم جدا میشوند. حالا این آدمها وقتی به ازدواج دوم فکر میکنند اصلاً افق روشنی از زندگی مشترک در ذهنشان نیست و نمیدانند کجای مسیر را اشتباه پیمودهاند و همین نداشتن آگاهی از زندگی قبل سبب میشود هر زندگی را با دیدهی ترس و ابهام بنگرند.
خوشبختی موضوعی نسبی است. بعضی از ما اگر در غار زندگی کنیم راضی هستیم و برخی دیگر اگر در قصر باشیم باز هم ناراحت هستیم.
دکتر فرناز عطائی متخصص روانپزشکی گفت: در تمام اعصار، اندیشمندان درباره معنای خوشبختی بررسی کرده اند. راستی خوشبختی چیست؟
وی با طرح سوالات زیر میزان رضایت شما را از زندگی ارزیابی می کند.
اگر می خواهید بدانید که نسبت به دیگران چقدر خوشبخت هستید، پرسشنامه زیر را تکمیل کنید .
پیمان شکنی زناشویی یکی از واقعیتهای تلخ هر زمان و به خصوص دوران معاصر و متأسفانه یک پدیده کم و بیش رایج است.
میگنا- پیمان شکنی زناشویی یکی از واقعیتهای تلخ هر زمان و به خصوص دوران معاصر و متأسفانه یک پدیده کم و بیش رایج است. بسیاری از مردم نتیجه ی پیمان شکنیِ همسر را بدتر از مرگ وی می دانند چرا وقتی که یکی از زوجین می میرد، دیگری علیرغم احساس ناراحتی و تنهایی با اشتیاق خاطراتِ با او بودن را مرور می کند و از این طریق به عشق خود ادامه می دهد، به عبارت دیگر روابط بعد از مرگ همسر همچنان باقی می مانند، ولی بعد از پیمان شکنی همیشه این طور نیست و در اغلب موارد، اولین راهِ حلی که بعد از آگاهی از خیانت همسر به ذهن زوج آسیب دیده خطور می کند، طلاق است.
در اینجا این سۆال مطرح می شود که آیا پیمان شکنی به واقع مرگ ارتباط زوجین است؟ آیا خیانت، یک بیماری لاعلاج است که چاره ای به جز طلاق ندارد؟ آیا پیمان شکنی درمان هم دارد؟
از طرفی وقـتـی شرایط زندگی در خانه پدری آزار دهنده و مایوس کننده باشد مسلما ازدواج یک راه گریز محسوب میشـود. به عنوان مثال ممکن است ازدواج اول شما مخاطب محترم نیز با انگیزه ای نادرست و به خاطر رهایی از چالش هایی که در خانواده و خصوصا در ارتباط با برادرتان تجربه کرده اید، صورت گرفته باشد که نتیجه آن نیز چیزی جز شکست و جدایی نبوده است.
ناگفته پیداست که این بار نیز در شرایطی بحرانی و تا حدودی مشابه موقعیت قبلی تان قرار گرفته اید و قطعا تصمیم گیری در شرایط بحرانی نه تنها به حل مسئله ای کارآمد منتهی نمیشود بلکه این بار هم گزینه و انتخابی را پیش روی شما قرار میدهد که به احتمال زیاد به شکست می انجامد.
اگر جزو زنانی هستید که تصور می کنند همه رابطه های عاشقانه و زن و شوهری همانند فیلم ها باید باشند، از شما تقاضا می کنیم از هماکنون این دیدگاه را در خود از بین ببرید. داستان عاشق و معشوق هایی که یکدیگر را می بینند و برای رسیدن به هم سر از پا نمی شناسند و فورا ازدواج می کنند و ازدواجشان سرشار از عشق و محبت و آسودگی است را فقط در داستان های خیالی و فیلم های هالیوودی می توان پیدا کرد. واقعیت زندگی فراتر از این خیالات است. منظورمان این نیست که عشقی وجود ندارد؛ عشق هست اما واقعیت های زندگی هم هستند. باید بدانید حتی دونفر عاشق هم در طول سال ها تغییر می کنند. اصلا تغییر جزو ذات آدمی است و گاهی رویدادهای محیط باعث تسریع این روند می شوند.
ادامه مطلب ...