آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

جذابیت دود و دم برای دانشجویان ایرانی

دودهای حلقه شده پشت‌سر هم به آسمان می‌رفت و پک‌های عمیق ثانیه‌ای متوقف نمی‌شد. بساط دود و دم آنچنان چشم را کور کرده بود که کسی تصور نمی‌کرد که حلقه دوستان، جوانانی باشند که در پک زدن از یکدیگر گوی سبقت را می‌ربایند. ..بساط دود و دم اگر تا پیش از این به مردان و زنان مسن‌تر خلاصه می‌شد، امروزه به سنین زیر 18 سال رسیده است.

اگر تا پیش از این افراد ضعیف ، برای گرم کردن محفل‌های دوستی خود دست به دامان دود و دم می‌شدند. امروزه می‌توان در پس دودهای به هوا برخاسته، جوانان تحصیلکرده‌ای را دید که همچون عوام دست به دامان دود و دم شده‌اند. بدتر اینکه در میان این افراد، می‌توان افرادی ازجامعه پزشکی را دید که با وجود آگاهی نسبت به مضرات موادمخدر در استفاده گروهی، از یکدیگر پیشی می‌گیرند.

زمزمه‌های درگوشی در مورد موج اعتیاد بین نخبگان زمانی نگران‌کننده شد که حمید صرامی، مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با موادمخدر اعلام کرد که 6/2 درصد دانشجویان دانشگاه‌های دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و 6/1 دانشجویان دانشگاه‌های وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مصرف‌کننده مواد هستند که متاسفانه این میزان در مقایسه با گذشته رشد داشته است.

بعد از اعلام این خبر بود که نگرانی‌ها قوت گرفت. به‌خصوص اینکه هیچ مقامی باور نداشت قشر فرهیخته جامعه پزشکی که حداقل انتظار این است که با توجه به آگاهی نسبت به مضرات موادمخدر از این حوزه دوری کند، خود به دام اعتیاد گرفتار شده باشد.

آمار مستند هستند؟

به محض انتشار آماری از این دست موج تکذیب واصلاح خبر آغاز می‌شود. از یک سو فرد مسئول به‌دلیل انتشار اخباری که به جامعه شوک وارد کرده، مورد بازخواست قرار می‌گیرد و از سوی دیگر دانشگاه‌های علوم پزشکی این مسئله را ساخته و پرداخته ذهن گوینده دانسته و آمار را غیرواقعی می‌دانند. دکتر سعید صفاتیان، رئیس کارگروه کاهش تقاضای مبارزه با موادمخدر تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگویی به این آمار تشکیک وارد کرد و گفت: «نمی‌دانم که منبع آمار دکتر صرامی کجاست؟ به همین دلیل نمی‌توان به راحتی به این آمار اعتماد کرد.

موج اعتیـاد در میـان دانشجویـان

این عدم اعتماد به این دلیل است که افراد به راحتی اعتیاد خودرا اعلام نمی‌کنند. مگر اینکه ظاهر بسیار بدی داشته باشند. به همین دلیل من بر این باورم که میزان مصرف‌کنندگان موادمخدر در دانشگاه‌های علوم پزشکی بیش از اینهاست.»

وی در ادامه افزود: «کدام دانشجوی پزشکی را سراغ دارید که در برابر این سوال که آیا شما موادمخدر استفاده می‌کنید، واکنش منفی نشان نداده و واقعیت را بیان کند.»

وی پزشکان را به‌دلیل وضعیت کاری سخت بیشتر نیازمند توجه دانست و گفت: «پزشکان به‌دلیل درس سخت و ناامیدی نسبت به وضعیت اجتماعی خود خیلی زود دچار سرخوردگی اجتماعی و افسردگی می‌شوند به همین دلیل باید آنها را تحت آموزش‌های لازم قرار داد تا مبادا دچار اعتیاد شوند.»

چرا اعتیاد ؟

دکتر جهانی، قائم مقام پیشین ستاد مبازه با موادمخدر در گفت‌وگویی همچون دکتر صفاتیان، با دیده شک به این آمار نگاه کرد و گفت: «نمی‌دانم که براساس چه معیاری این آمار جمع‌آوری شده است، به هرحال بسیاری از خانواده‌ها بعد از 5 سال متوجه اعتیاد می‌شوند.»

وی در ادامه افزود: «بسیاری از دانشجویان رشته علوم پزشکی به‌دلیل امتحانات سخت از ریتالین استفاده می‌کنند که می‌تواند بستر ساز شروع اعتیاد باشد. هر چند در نظرسنجی بیش از نیمی از افرادی که سوالات را پاسخ می‌دهند، این موضع را کتمان می‌کنند.»

مهدی طالبی، جانشین شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر استان گلستان در گفت‌وگویی با بیان اینکه نمی‌توانید منکر احساس لذت شوید، اظهار داشت: «به‌هرحال استفاده از موادمخدر لذت به‌دنبال دارد، اگر قرار بود صرف آگاهی عضوی از جامعه پزشکی موادمخدر استفاده نکند پس پزشکان اصلا نباید سیگار می‌کشیدند.»

این نکته مورد تایید دکتر فداحسین مالکی نیز قرار گرفت. دبیر پیشین ستاد مبارزه با موادمخدر گفت: «اگر قرار باشد که آمار مصرف‌کنندگان موادمخدر در دانشگاه‌های کشور و از جمله دانشگاه علوم پزشکی کاسته شود، باید موضوع موادمخدر و مصرف آن در جامعه جدی گرفته شود. به نظر من مهمترین کاری که دانشگاه‌های علوم‌پزشکی می‌توانند انجام دهند این است دانشجویان رشته پزشکی را با معضلی به نام اعتیاد آشنا کنند.»

وی در ادامه افزود: «به نظر من دیگر زمان کار پژوهشی به پایان رسیده است، اگر باز وقت خود را صرف کار پژوهشی کنیم این فرصت را از دست می‌دهیم. دیگر زمان آن فرا رسیده که حساسیت معضلی به نام موادمخدر به‌خصوص بین اقشار فرهیخته و دانشگاهی و حتی پزشکان لمس شود. اگر این حساسیت در اولویت کاری قرار گیرد ضمن برگزاری نشست‌های متعدد بستری فراهم شود تا دانشجویان بیشتر با عواقب مصرف موادمخدر آشنا شوند می‌توان امیدوار بود که این معضل در بین دانشجویان پزشکی جدی گرفته شود و میزان اقبال به موادمخدر کاهش یابد .

ضرورت آشنا‌سازی

ضرورت آشنا‌سازی دانشجویان با مقوله‌ای به نام اعتیاد مورد تایید دکتر فاطمه رخشانی، معاونت سابق بهداشت وزارت بهداشت هم قرار گرفت. دکتر رخشانی در گفت‌وگویی ضمن بیان اینکه اشتباه بسیاری از افراد این است که صرف برخورداری از اطلاعات، بسیاری از افراد از اعتیاد پرهیز می‌کنند، گفت: «یادتان باشد که آگاهی نمی‌تواند تغییر رفتار را رقم بزند. اگر این اتفاق می‌افتاد پس دیگر معضلات اجتماعی مانند اعتیاد معنا و مفهوم پیدا نمی‌کرد.»

وی در ادامه افزود: «متاسفانه این تصور در جامعه ما شکل گرفته صرف دادن اطلاعات، رفتار افراد نهادینه می‌شود. البته دانش یک فاکتور است، اما شرایط اجتماعی و عوامل دیگر هم در این تغییر رفتار نقش دارند. اگر قرار باشد که در محیطی موادمخدر در دسترس باشد، شما نمی‌توانید به راحتی رفتار را کنترل کنید به‌خصوص اینکه مشخص نیست افراد در برخوردهای اجتماعی خود از چه میزان اعتماد به نفسی برخوردارند!»

استاد دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با بیان اینکه دانشجویان با موادمخدر آشنایی ندارند، گفت: «من سال پیش که در معاونت بهداشت وزارتخانه مسئولیت داشتم، انواع موادمخدر را در ماکتی در برابر دید دانشجویان قرار دادم. جالب اینجاست که بسیاری از دانشجویان برای اولین‌بار این موادمخدر را دیده بودند.  بدتر اینکه در زمان حضور در دانشگاه سیستان و بلوچستان یکی از دانشجویان من روی آدامس پان و تاثیرات آن روی دانش‌آموزان کار کرده بود و در آمار مشخص شد که 10 درصد از دانش‌آموزان یک بار از پان استفاده کرده‌اند، حتی در سمیناری که این مقاله ارائه شد و پان را نمایش دادند بسیاری از افراد اعلام کردند که این آدامس در جیب بسیاری از این افراد پیدا شده و به راحتی در خوابگاه استفاده می‌شود!»

وی در ادامه افزود : متاسفانه ما قشر فرهیخته پزشک را به حال خود رها کردیم و بدون هیچ گونه آموزشی از او انتظار داریم که به سمت مواد مخدر گرایش پیدا نکند در حالی که قشر پزشک با انواع مخدر ها در تماس مستقیم است .

معاونت سابق بهداشت وزارت بهداشت تصریح کرد : اگر مسولان مربوطه تدابیر جدی نیندیشند بیم آن میرود که آمار معتادان در بین پزشکان افزایش پیدا کند هر چند عده ای می گویند این آمار متعلق به کسانی است که یک بار مصرف را تجربه کردند اما در پاسخ به این دوستان باید گفت فردی که یک بار لذت مصرف مواد را تجربه کرده باشد بار دیگر نیز به این سمت گرایش پیدا خواهد کرد .

سخن آخر

به نظر می‌رسد که استفاده از موادمخدر در بین دانشجویان و از جمله دانشجویان دانشکده‌های پزشکی مسئله‌ای نیست که بتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد. اگر قرار باشد که جلوی گسترش جمعیت پزشکان معتاد گرفته شود، باید در این زمانه بستری را فراهم کرد که به هیچ عنوان افراد برای استفاده تفریحی تحریک نشوند. درصورت تحقق این مهم می‌توان امیدوار بود که بحرانی که جامعه پزشکی در این روزگار با آن دست به گریبان است، در آینده‌ای نه چندان دور عمیق‌تر نخواهد شد.

پس لازم است که تا فرصت از دست نرفته است، متولیان امر حساسیت امر را دریابند و برنامه‌هایی کارشناسی شده با مشارکت دانشجویان تدارک ببینند تا شاید پزشکان فردا از این معضل به دور بمانند. به هرحال حداقل انتظار از جامعه پزشک این است که از این معضلات دور بماند وگرنه می‌توان این سوال را مطرح کرد که چرا رطب خورده منع رطب می‌کند؟

وقتی مهارت‌های زندگی به فراموشی سپرده می‌شود

رئیس اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد مخدر وزارت بهداشت

دکتر علیرضا نوروزی - درگیر بودن عده‌‌ای از دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی با مصرف مواد مخدر نشان می‌دهد که اتفاقا صرف آگاهی داشتن و مطلع بودن از خطرات مصرف، زمینه‌‌ای را فراهم نمی‌کند که افراد به سمت موادمخدر گرایش پیدا نکنند. شما باید به این نکته توجه کنید که عوامل پیچیده‌‌ای در تجربه مصرف مواد مخدر و تداوم آن نقش ایفا می‌کنند. بسیاری از این عوامل ریشه در سنین کودکی دارد و بسترهای شکل‌گیری و رشد و نمو شخصیت روانی و تاثیرپذیری فرد از محیط افراد می‌تواند در میزان گرایش فرد نسبت به مواد مخدر موثر باشد.

اگر در سال‌های اولیه رشد و نمو کودک، شرایط به گونه‌‌ای فراهم شود تا هیجانات کودک به خوبی کنترل شود و خانواده بتواند این هیجانات را در مسیر درست هدایت کند، در آینده این احتمال تقویت می‌شود که فرد کمتر به سمت موادمخدر تمایل نشان بدهد. خانواده به موازات این اقدام باید شرایطی را فراهم کند که میزان ارتباط اعضای خانواده افزایش یابد و تعلق خاطر بین اعضا تقویت شود. در کنار افزایش تعلق خاطر، باید نظارت کامل و دقیقی روی رفتار فرزندان از سوی والدین صورت بگیرد تا فرزندان به سمت موادمخدر، گرایش پیدا نکنند. بحث دیگر پس‌زمینه‌های اجتماعی است که فرد در آن قرار می‌گیرد. به همان میزانی که محیط اجتماعی بتواند امکان نشاط را برای فرد فراهم کند یا اینکه محیطی فراهم شود که فرد در تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی مشارکت داشته باشد، به همان میزان می‌توان امیدوار بود که از تمایل آنها نسبت به استفاده از موادمخدر کاسته می‌شود و می‌تواند به عنوان یک عامل پیشگیری عمل کند.

برخی از کارشناسان در سخنان خود بارها به این مساله اشاره کرده اند که اگر دانشجویان با موادمخدر از نزدیک آشنایی پیدا کنند و همان زمان در مورد مضرات آن آموزش‌های لازم داده شود، می‌توان امیدوار بود که میزان مصرف کاهش چشمگیری پیدا کند اما نظر من کاملا در نقطه مقابل این دوستان قرار می‌گیرد. من بر این باورم که دیدن این مواد نه‌تنها اثرات پیشگیرانه ندارد بلکه در بسیاری از موارد اثر معکوس به همراه دارد. به‌گونه‌‌ای که افراد با دیدن موادمخدر تحریک می‌شوند که حداقل یک بار آن را تجربه کنند که خود این مساله، بستر مصرف دائم را فراهم می‌کند. اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف موادمخدر وزارت بهداشت برنامه‌‌ای را به منظور ارتقای سلامت روان دانشجویان در نظر گرفته است. این برنامه‌ها تلاش دارد تا از حالت تک‌بعدی خارج شود و بستر مشارکت دانشجویان را فراهم کند.

یادتان باشد که این برنامه‌ها نباید به صورت مستقیم عنوان پیشگیری از اعتیاد را داشته باشد. وقتی برنامه‌‌ای این نام را به خود می‌گیرد دانشجویان از مشارکت در برنامه خودداری و این مساله را عنوان می‌کنند که مگر ما معتاد هستیم که در این برنامه شرکت کنیم؟ اگر قرار باشد که انتخاب عناوینی به جز این موثر باشد پس شما می‌توانید در یک اداره برنامه پیشگیری از اختلاس تدارک ببینید و به کارمندان اعلام کنید که شما باید در این برنامه مشارکت داشته باشید. قطعا کارمندان استقبال نمی‌کنند و همان زمان می‌گویند مگر ما می‌خواهیم اختلاس کنیم که باید در این برنامه شرکت کنیم!

به نظر می‌رسد که وجه مثبت ارتقای سلامت و مهارت و کاهش آسیب‌های اجتماعی در گرو مشارکت فعال دانشجویان است. برنامه‌‌ای از چند سال گذشته به‌منظور پیشگیری از مصرف موادمخدر در خوابگاه‌ها اجرایی شد که در طول این برنامه مقرر شده تا به دانشجویان مهارت‌های زندگی از جمله مهارت حل مساله و نه گفتن و جرات‌مندی آموزش داده شود. البته تلاش ما این است که به جای آموزش دادن، فرصتی را فراهم کنیم که دانشجو در برنامه مشارکت داشته باشد. از سوی دیگر تلاش ما این است که نگاه فردمحوری به نگاه جمع‌محوری تغییر وضعیت بدهد. برای تحقق این امر یک جلسه 15 نفره تدارک دیده شده و افراد به عوامل خطرساز اشاره می‌کنند. مبنای کار کلاس بر training یعنی آموزش مهارت و نه education یعنی انتقال اطلاعات .

چرا جامعه علمی درگیر اعتیاد می‌شود؟

دکتر محمدباقر صابری‌زفرقندی، مدیرکل سابق درمان و حمایت‌های اجتماعی دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر:

پرسشی مطرح شد که چرا باید اعتیاد در بین دانشجویان شایع باشد و احیانا مقصر این معضل ملی کیست و در این مورد چه باید کرد؟

فارغ از صحت و سقم آماری که در مورد میزان مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان اعلام می‌شود آنچه در این زمینه شاید بیشتر از میزان شیوع اهمیت داشته باشد این مطلب مهم است که ظاهرا سوءمصرف مواد مثل سایر بیماری‌ها بخشی جدایی‌ناپذیر از وجود انسان است. به عبارتی افراد مستعد که همیشه وجود دارند و احتمالا خواهند داشت، وقتی در محیط مناسب قرار گیرند، دیر یا زود به این بیماری دچار خواهند شد.

مانند همه بیماری‌ها، می‌توان ادعا کرد که در طول تاریخ مواد مخدر به اشکال مختلف تولید، توزیع و مصرف شده است چراکه تقاضا برای مصرف همواره وجود داشته است. آنچه معضل اعتیاد را در مقایسه با سایر بیماری‌ها پیچیده‌تر می‌کند موضوع سودهای کلانی است که نه در قبال بهبود مبتلایان که در سایر بیماری‌ها وجود دارد بلکه در ابتلا و آلودگی هرچه بیشتر آنها عاید سوداگران می‌شود.

اعتیاد به مواد مخدر برخلاف اعتقاد عامیانه در همه نژادها و در هر 2 جنس و فارغ از میزان تحصیلات یا برخورداری از مناصب اجتماعی و اقتصادی وجود دارد. به عبارتی هیچ‌کس به اندازه فرد معتاد از مضرات و آسیب‌های مصرف مواد آگاهی ندارد. معتادان نه‌تنها در تئوری بلکه به صورت عملی و عینی عواقب مصرف مواد را با پوست و گوشت خود لمس کرده‌اند و با وجود همه این نکات، به سمت مصرف سوق پیدا می‌کنند.

شاید نظر یکی از کارشناسان اروپایی که تاثیر مداخلات و اقدامات پلیسی و قضایی در کاهش شیوع اعتیاد و ممانعت از گرایش افراد مستعد به مواد مخدر را به اندازه آب و هوا می‌دانست، خیلی هم سخن بیجا و ناثوابی نباشد. تجربه نیز این‌گونه نشان می‌دهد که دخالت حکومت‌ها در سیر عادی سوءمصرف مواد چه له یا علیه آن نه‌تنها کاهشی در میزان مصرف و شیوع اعتیاد نداشته بلکه صرفا منجر به پیچیدگی و معضل شدن پدیده اعتیاد شده است. نمود واضح مداخلات سختگیرانه به جای کاهش مصرف، تغییر الگوی مصرف از روش کم‌خطر به پرخطر بوده است.

از جمله اقداماتی که مورد توجه افراد و سازمان‌هایی که در حوزه آنچه پیشگیری از اعتیاد می‌نامند بوده و بسیار پرطرفدار است و با صرف هزینه‌های بی‌حساب و کتابی در همه جا و خصوصا در کشور ما رونق دارد تلاش برای افزایش آگاهی‌های جامعه در مورد مضرات اعتیاد است به این امید که با افزایش آگاهی از زیان‌ها و عاقبت اعتیاد، افراد کمتری به سمت اعتیاد بروند. شاید تعداد قابل‌توجهی از دانشجویان و دانش‌آموختگان دانشگاهی و حتی حوزوی که با مشکل مصرف مواد مخدر دست به گریبان هستند پایه‌های این تئوری را سست کند تا علل اعتیاد را در عوامل دیگری جستجو کرد.

بسیاری از کارشناسان بر این عقیده‌اند که افزایش آگاهی الزاما به تغییر رفتار نمی‌انجامد و اگر این‌گونه بود ما باید برخلاف انتظار، کمترین مصرف‌کننده سیگار یا الکل یا مواد مخدر را در بین جامعه علمی می‌داشتیم همچنانکه اعتیاد و سوءمصرف مواد یا سیگار و الکل در بین گروه‌های پزشکی -که قاعدتا بیشترین آگاهی از مضرات مصرف مواد را دارند - با جمعیت عمومی تفاوت چندانی نمی‌کند. در کارا نبودن صرف هزینه، صرفا برای افزایش آگاهی نباید دچار تردید شد. از طرفی برخی بر این عقیده‌اند که دادن اطلاعات غیرضروری برای مخاطبان به صورت نامناسب خود می‌تواند نقض‌غرض نیز باشد.

این مهم در مورد اصرار برخی از دست‌اندرکاران بر گنجاندن موضوع اعتیاد در کتب درسی یا بردن موضوع اعتیاد در مدارس نیز صادق است و تحقیقا باید مستندات غیرقابل‌خدشه‌ای - که در حال حاضر وجود ندارد - بر موفقیت این‌گونه اقدامات صحه بگذارد. برای پاسخ به سوال چرایی ابتلای دانشجویان به مصرف مواد مخدر از طرفی باید به وجود زمینه‌های ژنتیکی و استعداد فردی افراد توجه کرد و از طرف دیگر به عوامل مستعدکننده که استرس‌ها در راس آن است.

منشا استرس می‌تواند در سبک زندگی فرد، ساختار خانواده، وضعیت اقتصادی کشور و به تبع آن وضعیت معیشتی فرد، وضعیت فرهنگی و تعلق‌خاطر به ملیت، نظام آموزشی و در مراتب پایین‌تری حس کنجکاوی یا اغوای ناشی از دیگران باشد.

در پاسخ به سوال چه باید کرد نیز بر حسب ماهیت بیماری وجود مشاوران قوی و مورد اعتماد و آگاه در بین دانشجویان که عوامل خطر اعتیاد را به خوبی و به درستی بشناسند، افراد مستعد را به سرعت شناسایی کنند، با مداخلات به‌موقع و مستمر بتوانند اعتیاد فرد را به تاخیر اندازند یا حداکثر در مصرف به صورت کم‌خطر از حیث میزان، نوع مواد و الگوی مصرف افراد را نگه دارند ضروری است.

برخوردهای تبلیغاتی و غلوگونه در مورد اعتیاد دانش‌آموزان و دانشجویان خود آسیبی است که باید بیش از پیش مورد توجه نخبگان دانشگاهی قرار گیرد و این امر زمانی قابل‌تحقق است که موضوع تخصصی کاهش تقاضا اعم از پیشگیری و درمان با تولیت دانشگاه‌ها و مراکز علمی باشد. اجتماعی کردن موضوع اعتیاد نیز اگر مراد ارتقای سلامت اجتماعی و توجه به عوامل اجتماعی موثر بر اعتیاد باشد البته راهکار مناسبی خواهد بود که این مهم نیز به جز از بستر دانشگاهی امکان ظهور و حضور نخواهد داشت.

تحقیقا آنچه امروز مردم شاهد هستند که هر صنف و گروهی خصوصا اهل منبر و مداحان محترم یا هنرمندان و سینماگران عزیز از اعتیاد سخن می‌گویند و هر کدام نیز به زعم و تفسیر خود به موضوع تخصصی اعتیاد ورود پیدا می‌کنند نشانی از مفهوم اجتماعی کردن ندارد بلکه شاید ایجاد التهاب و غلیان احساسات اجتماعی برای موضوعی است که علت آن باید در عوامل و جاهای دیگری جستجو شود.

دکتر نارنجی‌ها در گفت‌وگویی به دلایل اعتیاد جامعه پزشکی اشاره کرد:

در دسترس بودن مخدرها عامل خطر است

واکسن پیشگیری از اعتیاد، مهارت‌های زندگی و آموزش مقابله با مواد مخدر، تغییر نگرش‌های غلط مصرف و تربیت صحیح در محیط خوب خانوادگی است. واکسنی که دکتر هومان نارنجی‌ها، مدیر سابق فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر و کارشناس ترک اعتیاد بر این باور است که این واکسن از دانشجویان پزشکی دریغ شده. البته دکتر نارنجی‌ها این سوال را مطرح می‌کند که اگر به دانشجو واکسن نمی‌دهید چطور انتظار دارید که معتاد نشود؟

در اخبار آمده بود که 6/1 درصد از دانشجویان پزشکی به مواد مخدر اعتیاد دارند. اصولا می‌توان به این آمار اعتماد کرد؟

این عدد آمار بالایی است. اول باید این نکته روشن شود که این آمار اعتیاد و اجبار به مصرف روزانه است یا مصرف تفننی، چون در آمار چند معیار مورد توجه قرار می‌گیرد. مصرف در طول عمر، مصرف در طول سال گذشته، مصرف ماه گذشته و مصرف هر روزه. حالا باید دید این گزارش مربوط به کدام روش محاسبه بوده اما به نظر من این برای اعتیاد دانشجویان پزشکی عدد بالایی است چون در جامعه، این عدد حداکثر 3 درصد گزارش می‌شود. اگر هم روزی این عدد محاسبه‌شده ثابت شود باید گفت برای دانشجویان پزشکی و همکاران آینده‌ام بسیار متاسفم به‌طوری که رقم شیوع در آنان نباید به عنوان یک گروه فرهیخته در جامعه به اینجا می‌رسید.

مگر دانشجویان پزشکی با مواد مخدر و عواقب آن آشنایی ندارند که به سمت استفاده از این مواد می‌روند؟

معمولا دانشجویان به‌ویژه پزشکان از عوارض دارویی و ... اطلاعات بیشتری دارند اما مشکل همان مسیری است که عوام را هم معتاد می‌کند، این باور که من معتاد نمی‌شوم. من برای اعتیاد مصرف نمی‌کنم. به‌خاطر همین مصرف لذت‌آور مواد آنها را نیز گرفتار می‌کند. در زمینه پیشگیری از اعتیاد ما واکسن اعتیاد می‌خواهیم اما دانشجویان پزشکی ما هم این واکسن‌ها را دریافت نمی‌کنند. مگر نمی‌شود یک پزشک که واکسن کزاز نزده به صرف پزشک بودن، کزاز نگیرد؟ در مورد اعتیاد نیز وضع به همین منوال است.

واکسن اعتیاد، مهارت‌های زندگی و آموزش مواد مخدر، تغییر نگرش‌های غلط مصرف و تربیت صحیح در محیط خوب خانوادگی است. اگر دانشجوی پزشکی ما نگرش مثبتی به مواد داشته باشد احتمال مصرف در او کمتر از یک فرد عادی در سطح جامعه نیست. ما در حال حاضر در کلینیک شاهد مراجعان پزشک، دندان‌پزشک، جراح و سایر متخصصان هستیم. چرا باید این قشر را بدون دریافت واکسن در امان بدانیم؟ البته این نکته نیز وجود دارد که در دسترس بودن خودش عامل خطر است. پزشکان در بخش‌ها با دسترسی به مورفین و پتیدین و در داروخانه‌ها با داشتن ارتباطات خود قادر به تامین اکثر این داروها هستند.

بنابراین خود مساله دسترسی می‌تواند زمینه‌ساز مصرف در این گروه از جامعه شود. افسردگی‌ها، اضطراب و بیش‌فعالی دوران کودکی نیز زمینه‌ساز است. برای غربالگری دانشجویان از نظر بهداشت روانی طرحی در دانشگاه اجرا نمی‌شود.

اگر دانشجویان پزشکی از مواد مخدر استفاده می‌کنند این مواد مخدر سنتی است یا مدرن؟

در گذشته آمارها بیشتر در کل کشور مواد سنتی بود اما در حال حاضر آمار مصرف بیشتر در بین دانشجویان پزشکی متمرکز بر قرص‌های ترامادول و ریتالین است. در مراحل بعد مصرف تریاک و آمپول‌های مورفین و پتیدین تزریقی نیز وجود دارد. مصرف هروئین و شیشه در این گروه از سطح کل جامعه کمتر است. ترامادول در دوز بالای 600 میلی‌گرم تشنج می‌دهد. مقاله‌ای را مطالعه می‌کردم نوشته بود: خیلی از همکاران نمی‌دانند که ترامادول همان کپسول تریاک محسوب می‌شود.

من تا به حال برای هیچ بیماری ترامادول تجویز نکرده‌ام. برخی از همکاران برای سرماخوردگی و بدن‌درد بیمار ترامادول توصیه کرده‌اند. افسردگی‌های منجر به خودکشی در ریتالین نیز باید مدنظر قرار گیرد. امروزه موارد توصیه به ریتالین باید به دقت بررسی شود.

این مساله را قبول دارید که دانشجویان پزشکی به دلیل افسردگی ناشی از امتحانات سخت و کار مداوم به سمت مواد مخدر کشیده می‌شوند؟

من معتقدم مواد مصرفی دانشجویان جهت کسب لذت و بی‌برنامگی برای سرگرمی‌های سالم مصرف می‌شود. ممکن است شب‌های امتحان برای بیدار ماندن یا برای شب‌های بعد امتحان برای برگزاری جشن و دور هم بودن، قرص مصرف شود اما دلیل مصرف افسردگی بعد امتحان یا آزمون‌های سخت رشته پزشکی نیست. در بالین، وقتی یک معتاد پزشک مراجعه می‌کند می‌فهمیم که کارکردهای مختل اعتیاد در ایشان نیز به چشم می‌خورد و اعتیاد مسیرهای درست رفتاری و زندگی‌اش را مختل کرده است یا شاید بهتر باشد بگوییم مختل بوده که اعتیاد بر این سیستم مسلط شده است.

دانشجوی پزشکی نمی‌داند که او هم معتاد خواهد شد و مصونیتی بیش از افراد جامعه برایش وجود ندارد. دوستان مصرف‌کننده‌اش به او تعارف می‌کنند و فشار جمع او را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد و در نهایت استمرار لذت و مصرف منجر به اعتیاد وی می‌شود.

راهکار کاهش میزان استفاده از مواد مخدر در بین دانشجویان پزشکی چیست؟ آیا این مساله را توصیه می‌کنید؟

روش‌های پیشگیری از اعتیاد در دانشجویان پزشکی مبتنی بر افزایش دانش اعتیاد، تقویت مهارت‌های زندگی، تغییر نگرش مثبت به مصرف و داشتن نگاه منفی، قدرتمندسازی روانی و رفتاری آنان، اخذ مشاوره در بزنگاه‌های زندگی، تقویت امکانات رفاهی و تفریحی و غربالگری بیماری‌های روان‌پزشکی است. البته لازم است که برنامه هر دانشگاه با توجه به بافت فرهنگی هر دانشگاه و محیط شهری همان منطقه تغییراتی کند.

در یک منطقه خوابگاه وجود دارد، در جای دیگر خانه‌های مجردی دانشجویی شایع‌تر است، در یک منطقه شهر کوچک و امکانات تفریحی محدود است، جای دیگر دانشجویان غیربومی غلبه دارند و در منطقه‌ای اعتیاد در همان شهر بین مردم بسیار شایع است بنابراین با توجه به این گوناگونی‌ها لازم است تا برنامه نیز متفاوت و مبتنی بر شرایط موجود طراحی و اجرا شود.

روش‌های عملیاتی شما چیست؟

طرحی از سوی وزارت بهداشت در کشور در این مورد در حال تدوین است. در این طرح که دکتر حاجبی و دکتر نوروزی آن را سفارش داده‌اند و به لزوم اجرای آن در کشور معتقدند، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با مدیریت و اجرای عملیاتی دکتر حسن رفیعی، روان‌پزشک در حال اجراست. به‌طوری که تیم‌های متخصص از کل کشور گرد هم آمده‌اند تا برنامه عملیاتی پیگیری از اعتیاد در دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور به مرحله اجرا درآید.

کارگاه‌هایی به‌صورت عملیاتی برگزار و مدل‌های مداخله برگرفته از تجربیات کشورهای موفق به بحث و تبادل‌نظر گذاشته شده است. مقرر شده که این طرح تا پایان شهریور آماده شود تا در اجراهای آزمایشی در طول سال تحصیلی در دانشگاه‌های کشور روند اجرایی آن و رفع عیوب و شکاف‌های اجرایی در عملیات مشخص شود.

مصرف مواد با اعتیاد فرق دارد

دکتر فرهاد طارمیان، استادیار روان‌شناسی بالینی، مدیر گروه روان‌شناسی بالینی دانشگاه علوم‌پزشکی زنجان:

مصرف مواد (مخدر) به یکی از آسیب‌های جدی روانی و اجتماعی سال‌های اخیر ما تبدیل شده است. اگر در گذشته‌ای نه‌چندان دور تنوع مواد، کم بود و گروه‌های خاصی از افراد اجتماع مواد مصرف می‌کردند هم‌اکنون چهره‌ای پیچیده به خود گرفته و گسترش قابل‌توجهی نیز در بین افراد اجتماع یافته است. دانشجویان نیز در کنار سایر گروه‌های در معرض خطر از این آسیب دور نیستند. دوران دانشجویی با تغییرات بسیار فراوانی برای دانشجو همراه است، تغییراتی که مقابله با آنها نیازمند توانایی‌های مقابله‌ای و مهارت‌های فردی و اجتماعی ظریف و متعدد است.

اعلام مصرف 6/1 درصدی مصرف مواد در دانشجویان پزشکی برای نگارنده این سطور تعجب‌آور نیست چراکه تاکنون در چند برنامه پژوهشی تعیین شیوع مصرف مواد در بین دانشجویان به صورت مجری اصلی یا همکار مشارکت داشته‌ام و مضامین دقیق این اعداد را به خوبی می‌شناسم.

آنچه که سبب تعجب من می‌شود یکسان گرفتن مصرف مواد با اعتیاد به مواد است. وابستگی به مواد یا همان اعتیاد، فرایندی تدریجی است که با مصرف تفننی و اجتماعی (همراه با دوستان) شروع می‌شود، با مصرف منظم‌تر ادامه می‌یابد و در نهایت با اجبار به مصرف و اعتیاد به انتها می‌رسد بنابراین عدد ارائه شده از سوی جناب آقای صرامی درصد دانشجویان معتاد نیست بلکه بیانگر کسانی است که مواد مصرف می‌کنند.

نکته دوم به نوع ماده برمی‌گردد. در حیطه تخصصی نگارنده یعنی روان‌شناسی بالینی، مواد دامنه بسیار گسترده‌ای دارند که از چای و قهوه شروع می‌شوند، با سیگار و مشروب الکلی ادامه می‌یابند و به گروه مواد سخت و بسیار اعتیادآوری نظیر حشیش، تریاک و شیشه می‌رسند. از این رو باید به شمول و دربرگیرندگی بسیار وسیع کلمه مواد (مخدر) نیز توجه داشت. حال سوالی که پیش می‌آید این است که در عدد اعلام شده دامنه مواد از چه ماده‌ای شروع شده و به چه ماده‌ای ختم شده است. بدیهی است که چای و قهوه در این عدد قرار ندارند ولی گنجاندن سیگار یا مشروبات الکلی در عدد 6/1 سبب برجستگی و چشمگیر شدن آمار می‌شود.

نکته سوم مربوط به زمان شروع مصرف مواد است. یکی از اطلاعات منحصربفرد برخاسته از پژوهش‌های اخیری که در بین دانشجویان انجام داده‌ایم پرسش درباره زمان شروع مصرف مواد بوده که قبل از ورود به دانشگاه بوده است یا پس از ورود به دانشگاه. نکته جالب آن است، بین 40 تا 60 درصد دانشجویان اعلام می‌دارند زمان شروع مصرف مواد در آنها قبل از ورود به دانشگاه بوده است. نکته‌ای که تفسیر آن را به عهده خوانندگان هوشمند این بحث وامی‌گذارم.

نکته چهارم مصرف مواد در بین دانشجویان دانشگاه‌های علوم‌پزشکی است و نه دانشجویان رشته پزشکی. در این دانشگاه‌ها دانشجویان در رشته‌های متعددی مشغول به تحصیل هستند برای مثال پرستاری، میکروب‌شناسی، روان‌شناسی بالینی، بیوشیمی، دندان‌پزشکی، آموزش بهداشت، هوشبری، داروسازی، پزشکی و... بنابراین نسبت دادن این عدد به دانشجویان رشته پزشکی اشتباهی فاحش است.

در تمام پژوهش‌های شیوع‌شناسی مصرف مواد در بین دانشجویان همواره تلاش شده است تا در گروه نمونه تحقیق از تمام گروه‌ها و رشته‌های تحصیلی مشارکت داشته باشند تا نتایج دچار سوگیری و انحراف نشود. موضوع دیگر این است کدام برنامه پیشگیرانه دنباله‌دار و علمی در دانشگاه‌های علوم‌پزشکی در حال انجام است که نباید انتظار مصرف مواد را در بین دانشجویان آن دانشگاه‌ها داشت.

نکته پنجم درستی و صحت اعداد و ارقام ارائه شده است. بدیهی است که برآورد کمتر از واقعیت شیوع اولین سوالی است که ذهن هر خواننده‌ای را می‌آزارد. محققان این پ‍ژوهش‌ها نیز خود به این امر واقف بوده‌اند. از این رو با به کار بردن روش‌های متفاوت سعی کرده‌اند تا صحت اطلاعات به دست آمده حداکثر ممکن باشد. در این قبیل پژوهش‌ها نمونه‌های مورد تحقیق نیازی به نوشتن نام خود ندارند. اجرای پرسشنامه‌ها در کلاس‌های بزرگ انجام می‌شود.

دانشجویان مختارند در تحقیق شرکت داشته باشند یا جلسه را ترک کنند و می‌توانند پاسخ‌ها را با خودکار یا مداد علامت بگذارند. بدیهی است که محققان این رشته بر این باور نیستند که اعداد به دست آمده کاملا درست و عاری از خطا هستند ولی بر این باورند که این ارقام با رعایت اصول پژوهش در موضوعات حساس، نزدیک‌ترین ارقام به واقعیت‌های موجودند.
 
محمد جانبلاغی کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد