آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

چگونه از زندگی خود احساس رضایت کنیم؟

   یکی از دغدغه‌های هر انسانی در زندگی داشتن احساس رضایت و خوشبختی است. به عبارت دیگر رضایتمندی از زندگی


  یکی از رازهای ناشناخته زندگی انسانهای موفق است که اگرچه با مشکلات گوناگونی دست‌و‌پنجه


 نرم می‌کنند و احساس نارضایتی از زندگی خود نمی‌کنند.


                       بسیار دیده‌ایم کسانی را که فاقد امکانات زندگی اند اما از احساس رضایت برخوردارند و برعکس بسیاری از افرادی که 


با داشتن امکانات فراوان در زندگی احساس خوشبختی را تجربه نمی‌کنند.


                     باید توجه داشته باشید که رضایت از زندگی یک احساس درونی است که می‌تواند تحت تأثیر واقعیتهای بیرونی باشد اما 

وابسته به آن نیست؛ به طوری که می‌توان در بدترین شرایط ، از زندگی احساس رضایت داشت


                     تغییر در تفکرات اولین گام جهت رسیدن به احساس رضایت در زندگی است و در این مسیر ابتدا باید تصور خود را از 

دنیا تصوری  واقع‌بینانه کنیم.

               شناخت واقعیت‌ها و گریز از تخیلات و توهمات یکی از مهارتهای رضا مندی و راز شاد زیستن در زندگی است. 

اما بدانید که رضایت از زندگی را با بازنگری در تفکرات و اصلاح آنها می‌توان بدست آورد.

             یکی از عواملی که باعث نارضایتی از زندگی می‌شود عامل مقایسه در زندگی است ، یعنی سنجش موقعیت خود با وضعیت 

                  دیگران که ره‌آورد آن یا شادمانی و رضایت از زندگی همراه با امید و پویایی است و یا ناخرسندی و نارضایتی از زندگی 

همراه با نا امیدی و ناتوانی.

          به عبارت دیگر مقایسه‌ی اجتماعی مانند شمشیر دولبه‌ای است که می‌تواند باعث آرامش و یا اضطراب شود.

               اما همواره به یاد داشته باشید، که رضایت از زندگی یک هنر است و برای زندگی بهتر باید در این عرصه هنرمند شد.

چه کار کنیم با شریک‌مان دعوامان نشود؟

قدیمی‌ها می‌گفتند حساب حساب است و کاکا برادر. شاید خیلی از آدم‌ها برای معاشرت مناسب باشند، اما شراکت کردن با دیگران رسم و رسوم خودش را دارد. اگر شراکت اصولی باشد می‌تواند سودهای احتمالی کار را شما را افزایش دهد؛ اما یک شراکت بد ممکن است هزینه‌های بسیار زیادی داشته باشد. شاید خیلی‌ها برای جلوگیری از این مشکلات قید شراکت را بزنند و تنهایی کار کنند. اما فراموش نکنید که یک شراکت خوب به معنای استفاده از پتانسیل‌های دیگران است و می‌تواند باعث رسیدن به ایده‌های بهتری برای رونق کسب و کارتان شود. اگر می‌خواهید شریک خوبی باشید و دوستی‌های چندساله را با چند ماه شراکت خراب نکنید حواس‌تان به این توصیه‌ها باشد.

۱) اصول پایه را نادیده نگیرید
قبل از این‌که شراکت را شروع کنید باید بنشینید و اهداف و ارزش‌ها را مشخص کنید. اگر بازار هدف خودتان را بشناسید خیلی راحت‌تر می‌توانید یک شریک خوش‌فکر و هم‌نظر پیدا کنید. در غیر این صورت احتمال بروز مشکل زیاد است. سعی کنید این شما باشید که با داشتن نقشه راه دیگری را انتخاب می‌کند. البته قبول کردن پیشنهاد شراکت از سوی دیگران نیز نقطه ضعف محسوب نمی‌شود؛ اما در چنین شرایطی هم ابتدا باید اهداف شراکت را به خوبی بشناسید.

ادامه مطلب ...

در جستجوی خوشبختی

انسانها همیشه در زندگی تلاش می کنند تا خوشبخت باشند و طعم خوشبختی واقعی را بچشند ولی


          باور خیلی از انسانها در زندگی نسبت به خوشبختی واقعی غلط است خیلی از انسانها نگرش شان نسبت به 


            خوشبختی این است که اگر ثروت زیاد یا امکانات بیشتری در زندگی داشته باشند خوشبخت خواهند بود و دسته ی 


            دیگر از انسانها نگرش شان نسبت به خوشبختی این است که خودشان را با دیگران مقایسه می کنند و حسرت 


می خورند. 


       به دلیل اینکه باور خیلی ما از انسانها درباره معنی خوشبختی متفاوت است نمی توانیم به خوشبختی واقعی دست


 یابیم خوشبختی واقعی زمانی اتفاق می افتد که ما نگرش درستی از معنی خوشبختی داشته باشیم.


           توصیه من به شما دوستان گرامی این است که اگر می خواهیم معنی خوشبختی واقعی را درک کنیم باید سعی


     کنیم تا تمام نعمتهایی که خداوند به ما انسانها داده است را قدر بدانیم و شکرگزار نعمتهای خداوند باشیم خداوند در 


     زندگی هر کدام از ما انسانها نعمتهایی قرار داده است مثل پدر و مادر،همسر،فرزند و .....اگر سعی 


کنیم قدر تمام نعمتهای خداوند را بدانیم می توانیم به خوشبختی واقعی دست یابیم.  

حضور خدا

مردی با خود زمزمه کرد:خدایا با من حرف بزن!


یه سار شروع به خواندن کرد...


اما مرد نشنید!


مرد فریاد برآورد


خدایا با من حرف بزن......


آذرخش در آسمان غرید


اما مرد، اعتنایی نکرد!


مرد به اطراف خود نگاه کرد


و گفت:پس تو کجایی؟؟؟


بگذار تو را ببینم.......


ستاره ای درخشید


اما مرد ندید!


مرد فریاد کشید:"خدایا یک معجزه به من نشان بده"......


کودکی متولد شد،اما مرد،باز توجهی نکرد!


ما خدا را گم می کنیم.........


در حالی که او در کنار نفسهای ما جریان دارد.........


خدا اغلب در شادیهای ما سهیم نیست......


تا به حال چندبار خوشی هایت را آرام و بی بهانه به او گفته ای؟؟


تا به حال به او گفته ای که چه قدر خوشبختی؟؟؟؟؟


که چه قدر همه چیز خوب است؟؟؟؟


که چه خوب که او هست؟؟؟


خدا همراه همیشگیه سختیها و خستگی های ماست


اما.............


گاهی بی پاسخ گذاشتن برخی از خواسته های ما نشانگر لطف بی اندازه ی او به ماست


تا خدا هست


جایی برای ناامیدی نیست

آرام رو به مردن می نهی

وقتی سفر نمی کنی


وقتی چیزی نمی خواهی،


آرام رو به مردن می نهی


وقتی به اصوات زندگی گوش نمی دهی،


وقتی قدر خودت را نمی دانی.


آرام روی به مردن می نهی 


وقتی خودباوری در  را در خودت می کشی،


وقتی نمی گذاری دیگران به تو کمک کنند


آرام روی به مردن می نهی


وقتی برده ی عادات خود می شوی،


وقتی همیشه از یک راه تکراری میروی...


اگر روز مرگی را تغییر ندهی


اگر رنگ های گوناگون برتن نکنی،


آرام رو به مردن می نهی


اگر وقتی از شغلت،یا عشقت خرسند نیستی،آن را عوض نکنی


اگر برای یافتن مطمئن در نامطمئن خطر نکنی


اگر به خودت اجازه ندهی


که حداقل یک بار در تمام زندگیت از مصلحت اندیشی گذر کنی...


امروز زندگی را آغاز کن!


   امروز مخاطره کن!


امروز کاری بکن!


نگذار آرام بمیری...


شادی را فراموش نکن!


گفتو گو با خدا ...

گفتگو با خدا

همه ما پنهانی و در نهان، دل گفته هایی با خدا داریم، کسی از آن خبر ندارد و خود می گوییم و خدا شنونده است. آنچه می خوانید بخشی هایی از گفتگوهای “من وشما”، با خداست:
همان خدا، همان خدای فراموش شده ای که به گاه بی کسی و درماندگی سراغش را می گیریم …
همان که هیچگاه ما را از یاد نمی‌برد! 

                                                                 

 گفتم: خسته‌ام
گفت: “لاتقنطوا من رحمة الله” از رحمت خدا ناامید نشید (زمر/۵۳)

گفتم: انگار، مرا فراموش کرده ای!
گفت: “فاذکرونی اذکرکم” منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/۱۵۲)

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟

ادامه مطلب ...

کاش ...

کاش قلبم درد تنهایی نداشت!
 
چهره ام هرگز پریشا نی نداشت!

 کاش برگ های آخر تقویم عشق،
 
حرفی از یک روز بارانی نداشت!
 
کاش می شد راه سخت عشق را،

 بی خطر پیمود و قربانی نداشت!

تربیت فرزند (خلاصه ای از کتاب چگونه فرزندان بهتری تربیت کنیم؟)


اگر مضطرب هستیم ، توقع فرزند آرام نداشته باشیم.

اگر بی برنامه و ناهماهنگ هستیم، امید بچه منظم نداشته باشیم.

اگر اختلاف زناشویی و جر و بحث خانوادگی داریم ، منتظر آشفتگی های تربیتی در فرزندمان باشیم.

  ادامه مطلب ...

باور خود را درباره مشکل تغییر دهید

اغلب مردم به مشکلات به شکل درگیری های فرساینده ای نگاه می کنند که هر روز جسم وروح آنها را می آزارد.


در واقع دست و  پنجه نرم کردن با مشکلات تفریح بسیار خوبی است.درست مثل یک بازی است.فقط باید مراقب راه هایی 


که می رویم باشیم تا از دور بازی کنار نرویم.بهتر است شما نیز مفهوم مشکل را در ذهن خود تغییر دهید و بدانید مشکلات 


دریچه هایی به سوی  رشد  و تعالی انسان ها هستند.فرصت هایی که به شما امکان شناخت خود و توانایی های تان را


 می بخشد.


هدف زندگی رشد و تعالی است.هدفی که بدون وجود مشکلات راهی برای بدست یافتن به آن نخواهیم یافت.مشکلات به 


شما  انگیزه پیشرفت و رشد می دهند.در واقع باید کلمه "مشکل"در ذهن شما به معنای  "پیشرفت"باشد، به 


 طوری که  هر زمان به مشکلی برمی خورید بلافاصله به جای احساس نا امیدی و ترس،از اینکه می توانید ظرفیت وجود خود


را گسترش دهید تا شاد شوید.


هدف از زندگی رشد و مشکلی را که اکنون برایتان رخ داده است دلیل رشد شماست و اگر رشد نکنید نمی توانید خوشحال


 باشید.


اگر تصمیم بگیرید که زندگی شما را نه شرایط محیط بلکه تصمیم شما شکل می دهد در آن لحظه است که زندگی شما برای


 همیشه دگرگون می شود و بر نیروهایی که زندگی شما راشکل می دهد مسلط می شوید.

مروارید های دوستی

هر چیزی جایگاهی دارد و درک جایگاه خود یک هنر است.


منفی شدن جزئی از ماست اما باید اتوماتیک باشد پس "منفی نشو".


همیشه از خود بپرسید که "آرام بودن یعنی چه و آرام راه رفتن چه اثر دارد؟".


تایید دیگران لازم نیست شما باید خودتان را پذیرش کنید و تایید کنید.


اگر از فاکتورهای متغیر رنج می بری،بر فاکتورهای ثابت و روشن متمرکز شو.


وقتی به دیگران توجه می کنی یعنی به خودت توجه می کنی.


تغییرات ظاهری ارزش کمتری نسبت به تغییرات دورنی دارد.


قدر بعضی از چیزها را باید دانست چون ممکن است تکرار نشود.


دیگران در مورد اعمالت چه فکری می کنند مهم نیست نتیجه آن در درون تو مهم است.


با آدمها معامله نکن و انتظاری از آنها نداشته باش فقط به آنها عشق بورز و همه چیزهایت را از خدا طلب کن.