آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

مکانیزم فراموشی – یادگیری سریع و بدون فراموشی

فراموشی همانند دیگر پدیده های طبیعی دارای مکانیزمی است که با شناخت درست آن می توان به مقابله با آن پرداخت. جدای علل مختلف فراموشی، هر انسانی با گذشت زمان مطالب را از خاطر می برد. تکرار به موقع می تواند در به یاد سپاری این مطالب کمک بسیاری کند. در این مقاله قصد داریم ابتدا مکانیزم فراموشی را توضیح داده و با توجه به این مکانیزم، راه حل یادگیری در سریع ترین زمان و با کمترین فراموشی را بررسی کنیم.

منحنی فراموشی و تاثیر یادآوری های تاخیری

منحنی فراموشی و تاثیر یادآوری های تاخیری

اول به توضیحاتی در مورد شکل بالا می پردازیم. در این شکل دایره آبی اولین یادگیری یک مطلب است. در این زمان شما مطلب را برای اولین بار یاد می گیرید و اگر آن را تا مدتی مرور نکنید به کلی فراموش می شود. در واقع مهم ترین مرحله فراموشی یک مطلب در ۲۴ ساعت اول پس از اولین یادگیری آن است. شیب فراموشی پس از اولین یادگیری بسیار زیاد است و می بایست هر چه سریع تر اولین مرور انجام شود تا مطلب به کلی فراموشی نشود. پس از دومین یادگیری سطح به یاد آوری مطلب به سطح ۱۰۰% اولیه می رسد و در ادامه با شیب کمتر نسب به بار اول شروع به فراموش شدن می کند. هر دایره سبز علامت یک مرور جدید است. همانطور که مشاهده می کنید شیب فراموشی مطلب پس از هر مرور کمتر می شود تا جایی که پس از ۶-۷ مرور شیب به صورت خط افقی درآمده و مطلب به حافظه بلند مدت شما منتقل می شود و به این راحتی ها آن را فراموش نخواهید کرد!

ادامه مطلب ...

چگونه سر کلاس بهتر گوش کنیم؟

گوش کردن یکی از مهمترین مهارتهایی است که با پرورش آن می‌‌توانید کارآیی خود را در مدرسه افزایش دهید. این مهارت بعد از مهارت خواندن، یکی از مشکل ترین مهارتهاست. در این مقاله سعی داریم تا با راههای پرورش این مهارت آشنا شویم.

کلاس مکانی برای یادگیری و گوش کردن است. ویلیام آرمسترانگ

خوب گوش کردن در کلاس:

* در کلاس مطالب درسی را دنبال کنید و به رویا فرونروید. ( خیالبافی نکنید. )
* اگر حرف بزنید، مطمئنا نمی توانید گوش کنید.
* در هنگام گوش کردن قلم به دست باشید و نکات مهم را یادداشت کنید.

قبل از کلاس:

* راجع به مطالب درسی جدید فکر کنید.
* نکات مهم جلسه گذشته را به یاد آورید. ( دوره کنید. )
* تکالیف خود را انجام دهید.

در کلاس:

* آنچه را که قبلا یاد گرفته اید با مطالب جدید ارتباط دهید.
* آیا شما راجع به موضوع درس اطلاعات اضافی دارید؟
* در طی درس چه چیزی به ذهن شما می‌‌آید؟
* برروی موضوع درس تمرکز کنید.
* نکات مهم درس را یادداشت کنید.
* در صورت امکان روی نیمکتهای جلوی کلاس بنشینید. اگر جلوتر باشید بهتر می‌‌توانید گوش کنید.

بعد از کلاس:

* مطالب درسی و یادداشتهایتان را دوره کنید.
* بعضی‌ها دوست دارند که یادداشتهایشان را پاکنویس کنند، اما سعی کنید برای اینکار وقت زیادی اختصاص ندهید.
* هنگام دوره زیر نکات مهم خط بکشید.

ادامه مطلب ...

بهداشت خواب؛ بی خوابی و روش های درمان آن

وقتی شما دچار بی‌خوابی می‌شوید، چه کار می‌کنید؟ بعضی‌ها با اینکه نکات کلیدی بهداشت خواب را رعایت می‌کنند، باز به دلیل برخی ناآگاهی‌ها، اختلال خواب می‌گیرند
ثابت شده است کسانی که خواب خوبی ندارند دوران بیداری خوبی هم ندارند و عملکرد روزانه‌شان دچار اختلال می‌شود؛ یعنی در فراگیری و آموزش نیز دچار افت عملکرد می‌شوند. همین امر، ضرورت خواب را در حد نیاز به غذا و هوا به اثبات می‌رساند.
هر یک از این افراد  به راه‌حل‌هایی از قبیل مطالعه در رخت‌خواب، گوش دادن موسیقی با هدفون، تماشای تلویزیون و غیره اشاره کرده‌اند که البته همه این موارد از نظر علمی، مطرودند.
این نکته را رعایت کنید که اگر بعد از ۲۰ دقیقه دراز کشیدن در رخت‌خواب خواب‌تان نبرد، بهتر است از اتاق خواب خارج شوید و در فضای دیگری به تماشای تلویزیون یا مطالعه بپردازید و اگر خواب‌تان گرفت، دوباره به اتاق خواب برگردید.
در اتاق خواب شما نباید رادیو، تلویزیون، میز نقشه‌کشی و غیره باشد. در واقع، نباید استفاده‌ای غیر از خواب از آنجا کرد. مغز شما باید شرطی شود و بداند که در اینجا فقط باید خوابید. داشتن فعالیت‌های شغلی در اتاق خواب، استفاده از کامپیوتر و گذراندن دقایق قبل از خواب در پای آن را برای خودتان ممنوع کنید.
بدترین روش این است که شما به خاطر اینکه خواب‌تان نمی‌برد، تلویزیون‌ را به اتاق خواب ببرید. اگر می‌بینید که به رغم رعایت نکات بهداشت خواب باز هم ساعتی در رخت‌خواب می‌غلتید تا خوابتان ببرد به روان‌پزشک مراجعه کنید.

ادامه مطلب ...

نفوذ درقلب دیگران

دیدن، شنیدن و گفتن 3 وسیله مهم برای برقراری ارتباط با اطرافیان است. در نگاه اول همه چیز بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر می‌رسد، اما شاید تعجب کنید اگر بدانید ده‌ها و احیانا صدها کتاب در زمینه ی چگونگی به‌کارگیری این حواس برای ایجاد ارتباطی موثر نوشته شده است.

در این مقاله ده پیشنهاد برای بهتر وراحت تر ارتباط برقرار کردن را مطالعه می کنید :
مدیریت احساسات خود را به دست گیرید

«اگر می‌خواهید شاد باشید، شادمانه رفتار کنید».
احساسات هر فرد قبل از هر چیز روی خود او تاثیر خواهد گذاشت. شما می‌توانید از این خاصیت به نفع خود بهره ببرید. اگر احساسات منفی شما را اذیت می‌کنند، با مدیریت و کنترل آنها می‌توانید از شر آنها رهایی پیدا کنید. وضعیت بدن خود را تغییر دهید (اگر حرکت می‌کنید، بنشینید و بلند شوید)‌ و مطابق با احساسی که دوست دارید رفتار کنید. اگر با اطرافیان خود با روحیه‌ای شاد و مثبت برخورد کنید، تاثیر بهتری روی آنها خواهید داشت.

کمی از منطق فاصله بگیرید

«در برخورد با مردم به خاطر داشته باشید آنها بیش از آن که منطقی باشند، احساساتی‌اند».
این یک نکته کلیدی است. منطق بسیار خوب است، اما در برخوردها و در زندگی روزمره، ما موجوداتی احساساتی هستیم. ما احساسات خود را به اطرافیان خود انتقال می‌دهیم و متقابلا احساسات آنها را دریافت می‌کنیم. این یکی از دلایلی است که گفته می‌شود در ارتباط با مردم زبان بدن (حالت‌های چهره و وضعیت بدن) و تن صدا بیش از 93 درصد کار را انجام می‌دهد.
معانی عمیقی در زیر کلماتی که به کار می‌بریم نهفته‌اند ،اما زبان، بدن و تن صدا، احساسات و افکار واقعی ما را آشکار می‌سازند. به این دلیل است که توانایی تغییر و کنترل احساسات و داشتن روحیه‌ای مثبت در حین برقراری ارتباط اهمیت پیدا می‌کند. روحیه و احساسات شما تاثیر بسزایی بر نحوه گفتار و حالت‌های چهره و در نهایت بر روابط شما با اطرافیان دارد.

ادامه مطلب ...

همسرتان پرخاشگراست؟؟

ابتدا باید مطمین شوید که مشکل ساز اصلی خودتان نیستید. باید یقین کنید که اشتباه نمی کنید. سپس سعی کنید خود را از این گمان که او شما را نالایق، بی عاطفه، بی اعتنا و بی شعور می داند رها سازید و باور کنید که طغیان فرد پرخاشگر، ریشه در مشکلات خودش دارد و رفتار شما سبب پرخاشگری وی نیست.

 

هر روز این موضوع را به خود یادآوری کنید. شاید باور این موضوع، در ابتدا برایتان مشکل باشد؛ ولی با تصمیم گیری مجدانه و ثبات قدم پیروز خواهید شد.برای موفقیت در معاشرت با همسر پرخاشگرتان شاید استفاده از تدبیر همدری کردن مؤثر واقع شود؛ اما مطمیناً بسیار دشوار و پردردسر خواهد بود.

اگر مطمین شوید که پرخاشگری شریک زندگیتان ریشه در زندگی سخت گذشته ی او دارد و یا به مسایل ژنتیکی و وراثتی مربوط است، آرامش بیشتری خواهید یافت و آگاهی شما به اینکه عامل به وجود آمدن پرخاشگری همسرتان نبوده اید، سبب آرامش شما خواهد شد.

اما ممکن است وقتی به این نتیجه رسیدید که تقصیر با شما نیست، دیگر نتوانید تمام رفتارهای پرخاشگرانه ی او را به راحتی بپذیرید. زمانی که کشف کنید مشکل کجاست، همدردیتان تا حدی کاهش می یابد و دیگر همه ی بدرفتاری های او را قابل قبول نمی دانید، حتی اگر پرخاشگری او دلیل بیولوژیکی داشته باشد.

راه دیگر نجات، از خود دفاع کردن است. آگاهی دقیق از میزان پرخاشگری همسرتان نسبت به خودتان به شما کمک می کند از تهاجم او آسیب کمتری ببینید. همیشه آماده روبرویی با یک حادثه یا مشکل جدید باشید.

ادامه مطلب ...

چگونه باشیم

آدم ها غالبا غیر معقول ، غیر منطقی و خود محورند،

اما تو .... به هر تقدیر از اشتباهات آنها بگذر و کمتر خرده بگیر.

 اگر مهربان باشی ،ممکن است که آدمها تو را متهم به خود پسندی کنند و به تو کم توجهی

کنند اما تو ..... به هر حال با آنها مهربان باش.

اگر فرد موفقی باشی ،حتما در بین آدمها تعدادی دوست غیر واقعی و نیز تعدادی دشمن

واقعی خواهی داشت . اما تو .... به هر حال در پی کسب موفقیت باش.

  اگر صادق و رو راست باشی ، ممکن است آدمها با تو فریب کاری کنند .

اما تو .... همواره صادق و رو راست باش.

 آنچه را سال ها مشغول ساختنش هستی ، ممکن است عده ای از آدمها تلاش کنند یک

شبه تخریبش کنند.

ادامه مطلب ...

بکار بندیم

سازنده‌ترین کلمه گذشت است، آن را تمرین کن. پرمعنی‌ترین کلمه «ما» است، آن را به کار ببر. عمیق‌ترین کلمه «عشق» است، به آن ارج بنه. بی‌رحم‌ترین کلمه "تنفر" است، از بین ببرش. خودخواهانه‌ترین کلمه "من" است، از آن حذر کن. ناپایدارترین کلمه "خشم" است، آن را فرو ببر. بازدارنده‌ترین کلمه "ترس" است، با آن مقابله کن. با نشاط ترین کلمه "کار" است، به آن بپرداز. پوچ‌ترین کلمه "طمع" است، آن را بکش. سازنده‌ترین کلمه "صبر" است، برای داشتنش دعا کن. روشن‌ترین کلمه " امید" است، به آن امیدوار باش. ضعیف‌ترین کلمه "حسرت" است، آن را نخور. تواناترین کلمه " دانش " است، آن را فراگیر. محکم‌ترین کلمه "پشتکار" است، آن را داشته باش. سمی‌ترین کلمه "شانس" است، به امید آن نباش. لطیف‌ترین کلمه "لبخند" است، آن را حفظ کن. ضروری‌ترین کلمه "تفاهم" است، آن را ایجاد کن. سالم‌ترین کلمه "سلامتی" است، به آن اهمیت بده. اصلی‌ترین کلمه اعتماد است، به آن اعتماد کن. دوستانه‌ترین کلمه "رفاقت" است، از آن سوءاستفاده نکن. زیباترین کلمه "راستی" است، با آن رو راست باش. زشت‌ترین کلمه "دورویی"است، یک رنگ باش. ویرانگرترین کلمه "تمسخر" است، دوست داری با تو چنین شود؟ موقرترین کلمه "احترام" است، برایش ارزش قایل شو. آرام‌ترین کلمه " آرامش" است، به آن برس. عاقلانه‌ترین کلمه "احتیاط" است، حواست را جمع کن. دست و پاگیرترین کلمه "محدودیت" است، اجازه نده مانع پیشرفت بشود. سخت‌ترین کلمه "غیر ممکن" است، وجود ندارد. مخرب‌ترین کلمه "شتابزدگی" است، مواظب پُل‌های پشت سرت باش. تاریک‌ترین کلمه "نادانی" است، آن را با نور علم روشن کن. کشنده‌ترین کلمه "اضطراب" است، آن را نادیده بگیر. صبورترین کلمه "انتظار" است، منتظرش بمان. قشنگ‌ترین کلمه "خوشرویی" است، راز زیبایی در آن نهفته است. تمیزترین کلمه "پاکیزگی" است... رساترین کلمه "وفاداری" است، سر عهدت بمان. تنهاترین کلمه "گوشه‌گیری" است، بدان که جمع همیشه بهتر از فرد بودن است. هدفمندترین کلمه "موفقیت" است، پس پیش به سوی آن

راز سعادت

روزی مردی به قصد ملاقات با دانای راز و پرسیدن راز سعادت جاودان رهسپار س فری طولانی شد . او
شنیده بود که در محل زندگی دانای راز برای هر آسی باغچه ای وجود دارد که اگر بتوانی آن باغچه را
آبیاری کنی به سعادت جاودان دست یافته ای. او سفر خود را اغاز کرد و همین طور که در راه می رفت
به گرگی رسید. ابتدا از آن گرگ ترسید و خواست پا به فرار بگذارد و ولی با ناله های گرگ باز گشت و
دریافت که گرگ بسیار نحیف و رنجور بود و از درد به خود می پیچید . سبب را پرسید و گرگ گ ف ت که
مدتهاست نتوانسته ام غذای مناسبی بخورم زیرا دردی در دندانم دارم که امانم را بریده ولی نمی دانم
علت آن چیست. مرد گفت من به ملاقات دانای راز می روم اگر بخواهی پاسخ مشکل تو را نیز از او
خواهم پرسید. گرگ موافقت کرد و مرد به راه افتاد .
و همینطور که می رفت در راه توان فرسای سفر به درختی رسید که می دید ب ا آن که در باغ سر
سبزی قرار دارد و همه ی اطرافش گل و چمن و طراوت است باز آن درخت خشکیده و بی ثمر اس ت .
کنجکاو شد و از او سبب را پرسید. درخت با ناراحتی گفت ای مرد من هم نمی دانم چرا این گونه
است. مرد گفت من به ملاقات دانای راز می روم اگر بخواهی پاسخ مشکل تو را نیز از او خواهم
پرسید. درخت موافقت کرد و مرد به راه افتاد.
در نهایت پس از پشت سر گذاشتن راهی طولانی و سخت مرد به محل زندگی دانای راز رسید و
همانطور که گفته بودند باغچه های آدمیان را در آن پیدا کرد. سپس از دانای راز خواست تا به او اجازه
دهد برای رسیدن به سعادت جاودان باغچه ی خودش را آبیاری کند . دانای راز باغچه ی مرد را به او
نشان داد و مرد آن را آبیاری کرد و در هنگام بازگشت پاسخ مشکل درخت و گرگ را نیز از دانای راز
پرسید .
مرد آهنگ بازگشت کرد.
ادامه مطلب ...

یک داستان آموزنده

مدت زمانی پیش در یکی از اتاق های بیمارستانی دو مرد که هر دو حال وخیمی داشتند بستری بودند . یکی از آنها اجازه داشت هر روز بعداز ظهر به مدت یک ساعت به منظور تخلیه شش هایش از مایعات روی تختخواب
کنارتنها پنجره اتاق بنشیند.اما مرد دیگر اجازه تکان خوردن نداشت و باید تمام اوقات به حالت دراز کش روی تخت قرار گرفته باشد.دو مرد برای ساعاتی طولانی با هم حرف می زدند، از همسرانشان ، خانه وخانواده شان ، شغل و دوران خدمتسربازی و تعطیلاتشان خاطراتی برای هم نقل می کردند.هر روز بعد از ظهر مرد کنار پنجره که اجازه داشت یک ساعت بنشیند ، برای مرد دیگر تمام مناظر بیرون را همانطور که می دید تشریح می کرد و آن مرد هر روز به امید آن یک ساعت که می توانست دنیای بیرون و رنگ هایشرا در فکر خود تجسم کند به سر می برد.پنجره مشرف به یک پارک سرسبز است با دریاچه ای طبیعی که چند قو و اردک در آن شنا می کنند و بچه ها نیزقایق های اسباب بازی خود را در آب شناور کرده و بازی می کنند. چند زوج جوان دست در دست هم از میان گلهای زیبا و رنگارنگ عبور می کنند. منظره زیبای شهر زیر آسمان آبی در دور دست به چشم می خورد و........در تمام مدتی که مرد کنار پنجره این مناظر را توصیف می کرد ، مرد دیگر با چشمان بسته در ذهن خود آنطبیعت زیب ا را تجسم می کرد . در یک بعد از ظهر گرم مرد کنار پنجره رژه سربازانی که از پایین پنجره عبور می
کردند را برای مرد دیگر شرح دادو مرد دیگر با باز سازی آن صحنه ها در ذهن خ ود، انگار که واقعا آن اتفاقات و
مناظر را می دید.
روزها وهفته ها گذشت.........................
ادامه مطلب ...

یک داستان کوتاه و آموزنده

روزی دانشمندى آزمایش جالبى انجام داد. او یک اکواریوم ساخت و با قراردادن یک دیوار شیشه  اى در وسط اکواریوم آن را به دو بخش تقسیم کرد.در یک بخش، ماهى بزرگى قرار داد و در بخش دیگر ماهى کوچکى که  غذاى مورد علاقه ماهى بزرگتر بود..ماهى کوچک، تنها غذاى ماهى بزرگ بود و دانشمند به او غذاى دیگرى نمى داد.او براى شکار ماهى کوچک، بارها و بارها به سویش حمله برد ولى هر باربا دیوار نامریی که وجود داشت برخورد مى کرد، همان دیوار شیشه  اى که  او را از غذاى مورد علاقه  اش جدا مى کرد…پس از مدتى، ماهى بزرگ ازحمله و یورش به ماهى کوچک دست  برداشت. او باور کرده بود که رفتن به آن سوى آکواریوم و شکار ماهى  کوچک، امرى محال و غیر ممکن است!در پایان، دانشمند شیشه ی وسط آکواریوم را برداشت و راه ماهی بزرگ  را باز گذاشت.. ولى دیگر هیچگاه ماهى بزرگ به ماهى کوچک حمله   نکرد و به آن سوی آکواریوم نیز نرفت!می دانید چرا ؟دیوار شیشه اى دیگر وجود نداشت، اما ماهى بزرگ در ذهنش دیوارى   ساخته بود که از دیوار واقعى سخت  تر و بلندتر مى نمود و آن دیوار، دیواربلند باور خود بود ! باوری از جنس محدودیت ! باوری به وجود دیواری بلند وغیر قابل عبور ! باوری از ناتوانی خویش …