شاید مهمترین اتفاق زندگی هر فرد ازدواج او باشد. زمانی که یک زندگی مشترک شروع میشود، زن و شوهر در موقعیت خاصی قرار میگیرند که قبلاً آن را هرگز تجربه نکردهاند و هر دو در ابتدای کار بیتجربه و مبتدی هستند. بسیاری اوقات همین بیتجربگی باعث بروز تنشها و اختلافهای بین همسران میشود. متاسفانه خیلی از زوجها پس از گذشت چند سال و با داشتن فرزند باز هم با هم اختلاف دارند و زندگی پرتنش و آزار دهندهای را سپری میکنند. در ابتدا آنها یکدیگر را دوست داشتند، قول و قرارهایی با هم گذاشتند و عهد کردند که به آنها پایبند بمانند. حالا مدام تحت استرس و فشار عصبی هستند و زیر این فشار فرسوده و خسته و درمانده شدهاند. مسأله اینجاست که آنها حتی نمیدانند مشکلی که پیش آمده چیست و چرا همسری که عاشقانه دوستش داشتند، حالا به موجودی ناراحتکننده تبدیل شده که حتی گذراندن روزی با او هم آزاردهنده است.
مرد بودن یعنی چه؟ آیا مردها باید در تصمیمگیریهای خود مستقل و خودرای باشند یا اینکه از شخص دیگری خط بگیرند؟ آیا باید از احساسات و ناراحتیهای خود با همسرشان حرف بزنند و درد و دل کنند یا حرفی نزنند که احساساتی به نظر برسند؟ برخی از خصوصیات، مردانه به نظر میرسند؛ یعنی به اشتباه به مردها ربط داده شدهاند مثلا:
مردها احساساتی نیستند
شاید تعجب کنید، ولی مردها بسیار احساساتیتر از زنان هستند؛ اما چطور ممکن است؟ باید آنها را تشویق کرد تا احساسات واقعی خود را بروز دهند. بروز دادن عواطف و احساسات به سلامت و شادمانی آنها کمک بیشتری میکند.
قبل از ازدواج باید چند سوال مهم از خودتان بپرسید:آیا به مفهوم عشق و ازدواج اعتقاد دارید؟
برای داشتن یک رابطه موفق لازم است هم خودتان و هم شریک زندگیتان به عشق و ازدواج اعتقاد داشته باشید. این سوال را از خودتان بپرسید و به آن پاسخ منطقی دهید.
آیا واقعا آماده ازدواج هستید؟
این سوال یکی از مهمترین سوالات قبل از ازدواج است. برای داشتن یک زندگی موفق و طولانی و البته باثبات، بسیار ضروری است که هر دو نفر به یک اندازه از نظر روحی و ذهنی آماده پذیرش این مساله باشند. ازدواج برای زوجهایی که هنوز آماده انجام این کار نشدهاند، تبدیل به یک معضل بزرگ خواهد شد.
عشق و علاقه مهمترین عامل داشتن یک رابطه بادوام و پایدار است؛ اما برای داشتن یک زندگی محترمانه پول نیز اهمیت بسیار زیادی دارد؛ پس بهتر است راجع به درآمد و دارایی خود بدون پرده و پنهان کاری با همسرتان صحبت کنید. به هر حال مسوولیت پرداخت قبوض، مالیاتها و کلیه مخارج بعد از ازدواج فقط با شما دو نفر است و شما باید برای هر کدام برنامهریزی کنید.
در مورد کودکان؟
این سوال نیز اهمیت بسیاری دارد. بزرگ کردن کودک یک مسوولیت بزرگ و مهم است که نیاز به مشارکت و رفتارهای مسوولانه دارد؛ بنابراین لازم است قبل از ازدواج راجع به آن با هم حرف بزنید و به یک نتیجه شفاف برسید.
انتخاب همسر از مهمترین تصمیمات فرد در زندگی است، زیرا می تواند آینده فرد را رقم بزند. تشکیل خانواده سالم، متعادل و پایدار مانند هر امر مهم دیگری به تفکر منطقی و تلاش و کوشش نیازمند است. جوان باید بر اساس معیارهای اصولی، منطقی همسر آینده خود را شناسایی و انتخاب نماید و آنگاه به انجام پیوند زناشویی اقدام کند. بصورت کلی اصالت خانوادگی به عنوان اساسیترین معیار انتخاب همسر شناخته میشود. ایمان، اخلاق نیکو و روان سالم، و تناسب زوجین در ویژگیهای ظاهری، سنی، تحصیلی، فرهنگی، تربیتی و اعتقادی از موارد اساسی در انتخاب همسر است هر یک از زوجین باید با دید باز اقدام به تشکیل خانواده نمایند. ازدواج نباید به عنوان راهحلی برای دوری از مشکلات خانوادگی جوان در خانواده در نظر گرفته شود، بلکه ازدواج زمانی موفق خواهد بود که با هدف تشکیل خانواده و تعالی روحی زوجین در نظر گرفته شود.
با وجودی که والدین در راهنمایی جوانان در انتخاب همسر نقش تعیین کنندهای دارند، این نقش باید به صورت مشاورهای باشد و نباید بصورت تحمیلی و سلب اختیار جوان در تعیین شریک زندگی آیندهاش باشد. در اینجا به چند عامل برای یک ازدواج موفق اشاره میشود.
ادامه مطلب ...
زنان و مردان روشهای اخلاقی خاص خود را دارند خصوصیاتی ارثی و اکتسابی که به مرور زمان آن را درونی و بر طبق آن رفتار و عمل میکنند. برخی آموختهاند در زندگی مشترک در برابر هر واقعهای سریع عکسالعمل نشان دهند و برخی دیگر با آرامش و قدم به قدم پیش میروند. تفاوت در نوع واکنشها و عملکردها تاثیر بسیاری بر روابط زوجین میگذارد. عدهای برای تصمیمگیری نیاز به زمان بیشتری جهت تجزیه و تحلیل مسائل داردند و در مقابل برخی سریعتر عمل می کنند .
وقتی بچه بودیم، عشقها کمی افسانهایتر بودند. یعنی یا کسی عاشق نمیشد یا اگر عاشق میشد، گویی در آسمانها زندگی میکرد و خیلی زود زبانزد همگان میشد. عاشق شدن، موضوع پیش پا افتاده و عادی نبود و اگر عشقی بین دو نفر شکل میگرفت مقدس و رویایی بود. نمیدانم چه اتفاقی افتاد که آن عشقهای افسانهای در زمانه ما رنگ باختند و شکلهای دیگری به خود گرفتند، اما در روزگار ما، موضوع عاشق شدن، دیگر موضوع آسمانی و نادری تلقی نمیشود. نه از آن جهت که خود عشق، نادر و آسمانی نیست، بلکه از این نظر که عشقهای کاذب و غیر اصیل، بسادگی با عشق حقیقی مشتبه گرفته میشوند.
فرمان اول:علاقه ات را مخفی نکن
ما همگی نیاز به دوست داشتن داریم وزنان بیشتر از مردان به دوست داشتن نیاز دارند.نمی خواهد با کادو یا هدیه یا جشن ابراز علاقه کنید شما میتوانید با چند جمله ساده وکوتاه این علاقه را ابراز کنید ودل همسرتان را نزدیکتر کنید.ولی مواظب باشید که حرفتون درغ نباشد چون زنان پلیس خوبی در تشخیص مرد دروغگو هستند پس علاقه ات را مخفی نکن.
فرمان دوم:بگذر
هیچ انسانی کامل نیست و حتما روزی باشد که ناراحت باشد دلتنگ باشد حوصله نداشته باشدوحق دارد که از درک وگذشت شما بهره مند شود.چه وقت وکی وبرای چه کسی میخواهید گذشتتان را خرج کنید؟این را بدانید که هیچ رابطه ای بدون گذشت ودرک متقابل پایدار نمی ماند؟بگذرید.
ادامه مطلب ...
گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر
با اعتماد، زمان حالت را بگذران
و بدون ترس برای آینده آماده شو
ایمانت را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز
شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
زندگی شگفت انگیز است
فقط در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی
مهم این نیست که قشنگ باشی
قشنگ این است که مهم باشی !
حتی برای یک نفر
کوچک باش و عاشق ... که عشق، خود میداند آئین بزرگ دانستنت را
بگذار عشق خاصیت تو باشد، نه رابطه خاص تو با کسیدو چیز را همیشه فراموش کن:خوبی که به کسی می کنی
بدی که کسی به تو می کند
همیشه به یاد داشته باش:
در مجلسی وارد شدی زبانت را نگه دار
در سفره ای نشستی شکمت را نگه دار
در خانه ای وارد شدی چشمانت را نگه دار
در نماز ایستادی دلت را نگهدار
دنیا دو روز است:
یک روز با تو و یک روز علیه تو
روزی که با توست مغرور مشو و روزی که علیه توست مایوس نشو
چرا که هر دو پایان پذیرند
به چشمانت بیاموز که هر شخصی ارزش نگاه ندارد
به دستانت بیاموز که هر گلی ارزش چیدن ندارد
دو چیز را از هم جدا کن:عشق و هوس
چون اولی مقدس است و دومی شیطانی
اولی تو را به پاکی می برد و دومی به پلیدی
چشم و زبان، دو سلاح بزرگ در نزد تواند
چگونه از آنها استفاده میکنی؟
مانند تیری زهرآلود یا آفتابی جهانتاب؟
زندگی گیر یا زندگی بخش؟
بدان که قلبت کوچک است پس نمیتوانی تقسیمش کنی
هرگاه خواستی آنرا ببخشی با تمام وجودت ببخش که کوچکیش جبران شود
هیچگاه عشق را با محبت، دلسوزی، ترحم و دوست داشتن یکی ندان
همه اینها اجزاء کوچکتر عشق هستند نه خود عشق
همیشه با خدا درد دل کن نه با خلق خدا و فقط به یگانه عالم توکل کن
آنگاه می بینی که چگونه قبل از اینکه خودت دست به کار شوی، کارها به خوبی پیش می روند
میدانی که:
از خدا خواستن عزت است
اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حکمت است
از خلق خدا خواستن خفت است
اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است
پس هر چه می خواهی از خدا بخواه
و در نظر داشته باش که
برای او غیر ممکن وجود ندارد و تمام غیر ممکن ها فقط برای توست
صحنه زندگی قصه عجیبی دارد، با فرازو نشیب هایش از آدم های صحنه اش داستانهای مختلفی می سازد. قصه گوی داستانها، نخ زندگی را در دست گرفته و سعی می کند آدم های بی چهره قصه، با خوبیها و بدیهای زندگی بسازند و ساز ناکوک نزنند.
آدم ها در کنار هم زندگی می کنند، از هم خسته می شوند گاهی با هم شاد می شوند. صحنه زندگی که به آنها سخت می گیرد به زمین و زمان بد وبیراه می گویند. آدم ها در زندگی نقابی بر چهره دارند و در هر موقعیتی مانند یک جعبه مداد رنگی عمل می کنند. آنها گاهی آدم های اطرافشان را با دروغ هایشان رنگ می کنند، گاهی رنگ سفید در زندگی شان گم می شود و کم کم یادشان می رود که صادق باشند. آنها گاهی در صحنه آدم های خوب داستان می شوند و گاهی آدم بد قصه می شوند.