هروز همه وقتش را به درس خواندن می گذراند. دوستانش بعد از مدرسه برای بازی فوتبال میرفتند اما او صاف به خانه برمی گشت و درسهایش را دوباره و دوباره می خواند. بااینکه اینقدر سخت تلاش می کرد اما نمی توانست چیزی را به خاطر بسپرد و نمره هایش همیشه در حد متوسط بودند. این درحالی بود که دوستش احسان، که به نظر می رسید هیچوقت درس نمی خواند، همیشه بهترین نمره ها را می گرفت. این به نظر عادلانه نبود.
چون دیگر از این وضعیت خسته شده بود، پدرش و معلمانش از روانشناس مدرسه برایش وقت گرفتند. روانشناس تشخیص داد که بهروز ناتوانی یادگیری دارد. بهروز بااینکه چون فهمیده بود موضوع از چه قرار است کمی خیالش راحت شده بود اما هنوز هم نگران بود. اصلاً از آن اصطلاح “ناتوانی” که بهش چسبانده بودند خوشش نمی آمد. نمی دانست که این مشکل چه بلایی سر آینده اش می آورد. آیا می توانست به دانشگاه برود و رشته مورد علاقه اش مهندسی را دنبال کند؟
ناتوانی های یادگیری به چه مشکلاتی گفته می شود؟
آنهایی که تشخیص داده شده دچار مشکل ناتوانی یادگیری هستند، ممکن است درابتدا دچار ترس و واهمه شوند. اما ناتوانی یادگیری هیچ ارتباطی با هوش فرد ندارد—از این گذشته، افراد بسیار موفقی مثل والت دیزنی، الکساندر گراهام بل، وینستون چرچیل، همه دچار ناتوانی یادگیری بوده اند.
ناتوانی یادگیری مشکلاتی هستند که بر توانایی مغز در دریافت، پردازش، آنالیز و ذخیره اطلاعات تاثیر می گذارد. این مشکلات باعث می شود یک دانش آموز بسیار کندتر از فردی که این مشکل را ندارد، مطالب را یاد بگیرد. ناتوانی یادگیری انواع و اقسام مختلف دارد. اکثر دانش آموزانی که دچار این مشکل هستند، به بیش از یک نوع از آن مبتلا هستند. برخی از انواع خاص آن می تواند در توانایی فرد در تمرکز کردن نیز اخلال ایجاد کند و درنتیجه باعث پریشانی و سردرگمی فکر فرد شود. سایر انواع ناتوانی های یادگیری می تواند خواندن، نوشتن، تلفظ کردن، یا حل مسئله های ریاضی را برای فرد مشکل کند.
ادامه مطلب ...آدم ها غالبا غیر معقول ، غیر منطقی و خود محورند،
اما تو .... به هر تقدیر از اشتباهات آنها بگذر و کمتر خرده بگیر.
اگر مهربان باشی ،ممکن است که آدمها تو را متهم به خود پسندی کنند و به تو کم توجهی
کنند اما تو ..... به هر حال با آنها مهربان باش.
اگر فرد موفقی باشی ،حتما در بین آدمها تعدادی دوست غیر واقعی و نیز تعدادی دشمن
واقعی خواهی داشت . اما تو .... به هر حال در پی کسب موفقیت باش.
اگر صادق و رو راست باشی ، ممکن است آدمها با تو فریب کاری کنند .
اما تو .... همواره صادق و رو راست باش.
آنچه را سال ها مشغول ساختنش هستی ، ممکن است عده ای از آدمها تلاش کنند یک
شبه تخریبش کنند.
ادامه مطلب ...زمستان است و یخبندان رسم همیشه جاودان فصل سرماست. دما که پایین میآید، هر قطره آبی که روی زمین سرد چشم به آسمان دوخته، بلوری میشود و در جا یخ میزند. و انسانهایی که ناچار از قدم زدن در جادههای زندگی هستند گاهی پایشان روی این تودههای بلورین یخ سُر میخورد و کمی جلوتر زمین خوردن را تجربه میکنند. اما نکته اینجاست که هیچکس به محل سُر خوردن خود دقت نمیکند بلکه همیشه نگاهها به جایی دوخته میشود که سر به زمین اصابت کرده است.
بچهها وقتی سُر میخورند و سقوط میکنند، جایی را که زمین خوردهاند به بزرگترها نشان میدهند و برایشان محلی که سُر خوردن از آنجا شروع شده و مکان لغزیدن هیچ اهمیتی ندارد. انگار این نشانگیری اشتباه از همان زمان کودکی در ذهن ما جا افتاده و طبق عادت یاد گرفتهایم که در مکان وقوع اتفاق دنبال مقصر بگردیم و همیشه نسبت به شرایطی که این اتفاق به خاطر آن رخ داده بیتوجه باشیم. اما این روش کاملا اشتباه است و به خاطر همین اشتباه است که میبینیم یک نفر دایم خطای یکسانی را بارها و بارها در زندگی خود تکرار میکند و باز درس عبرت نمیگیرد. به خاطر همین شیوه غلط برخورد با مشکل است که میبینم همیشه یک عضو از هر خانواده در هر نسل خطای یکسانی را تجربه میکند و همواره در هر محله اتفاقات ناخوشایند مشابهی میافتد. در هر شهر، هر روز عده خاصی حرکات غلط یکسانی را انجام میدهند و به شکلی مشابه مجازات میشوند و باز روز بعد و روزهای بعد آدمهایی شبیه همان قبلیها دوباره همان رفتار غلط را تکرار میکنند و مثل روزهای قبل به همان شکل تاوان پس میدهند و این شیوه غلط هر روز تکرار میشود.
اشتباه همیشه اینجاست که آسیبشناسی را جدی نمیگیریم و کسی به مکان لغزیدن توجه نمیکند و درست بعد از زمین خوردن، به محلی که زمین را لمس کرده زل میزند و آن مکان را مقصر میداند.
بعد از یک ارتباط دور و نزدیک طولانی به شما پیشنهاد ازدواج می شود یا خانواده تشخیص می دهد آنقدر بزرگ شده اید که ازدواج کنید. ناگهان دلتان می ریزد پایین و اضطراب شما را فرامی گیرد:
اگر نتوانم زندگی ام را خودم اداره کنم چه؟
اگر شخصی که با او ازدواج می کنم، خوب از آب درنیاید چه؟
اگر در دوران آشنایی واقعیت خودش را نشان نداده باشد چه؟
اگر بلافاصله بچه دار شویم چه یا اگر رفیق باز و معتاد از کار دربیاید چه؟
اگر اهل کار و زندگی نباشد و هزار و یک سوال و اگر و مگر دیگر.
بعد از ازدواج نیز معمولا از شر اضطراب خلاص نمی شوید. وقتی هنگام بچه دار شدن می شود، اضطراب دوباره می تواند دور شما چنبره بزند: