عقد کرده اید و همه چیز را مادر همسرتان را برای شما مشخص می کند. این که کجا زندگی کنید، کی یکدیگر را ببینید، چطور برای مراسم عروسی برنامه ریزی کنید، چی بخرید و... نگرانید که این دخالت ها بعد از ازدواج شما هم ادامه پیدا کند و نمی دانید باید چه کنید. ما به شما خواهیم گفت چطور روابطتان را با خانواده همسرتان تنظیم کنید که نه سیخ بسوزد نه کباب!
ادامه مطلب ...
بر روی آینه حمام با صابون برای همسرتان بنویسید:
(( دوستت دارم…))
شکلاتهایی به شکل قلب بخرید, کیف مدارک , کیف پول, جیب لباسها و جعبه خوراکیهایش را با آنها پر کنید.
یک دو جین گل رز برای عاشقتان بفرستید. حتما در میان دسته گلها یازره گل قرمز و یک رز سفید بگذارید بر روی
آن یادداشتی بچسبانید و روی آن بنویسید:
همانطور که در میان این دسته گل یکی با بقیه فرق دارد تو هم با همه عشق ها فرق داری….
چهارده کارت تبریک والنتاین برایش بخرید و از نخستین روز ماه فوریه روزی یک عدد برایش بفرستید.
معشوقتان را هر روز و هر ساعت صدا بزنید و فقط به او بگویید:
(( دوستت دارم))
ادامه مطلب ...
خیلی وقت است که میدانیم محتوای احساسی فیلمها و برنامههای تلویزیونی میتواند بر سلامت روانی ما تاثیر بگذارد. این تاثیرات مستقیم بر روحیه ما اثر گذاشته و روحیهمان هم بر جنبههای مختلف تفکر و رفتار ما اثر میگذارد. اگر برنامه تلویزیونی تجربیات روحی منفی (مثل اضطراب، ناراحتی، عصبانیت و تنفر) عنوان کند، این تجربیات بر تعبیر شما از رویدادهای زندگی خودتان، نوع خاطراتی که به یاد میآورید و میزانی نگرانیتان برای مسائل روزمره زندگی اثر خواهد گذاشت.
ادامه مطلب ...این یک اصل کلی است که برآوردن نیازهای درونی و ذاتی هر فرد مانند نیاز به آب، غذا، محبت و.. موجب آرامش فرد می گردد. در غیر این صورت فرد برای تأمین این نیازها دست به اقدام، حتی اقدامات ناخوشایند می زند و اگر هم نتواند، از نظر روحی و جسمی دچار آسیب های شدیدی خواهد شد.
نیاز به محبت، از نیازهای درونی هر زن می باشد. که در صورت برآورده نشدن، زن دچار آسیبهای روحی وجسمی شدید شده و نتایج منفی آن به خانواده بر می گردد. از جمله این آسیبها میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
الف) نمود این کمبود محبت در همسر و فرزندان ظاهر شده و زن خانه نمی تواند محبت لازم برای همسرداری و تربیت فرزندان را اعمال نماید.
تمایلات طبیعی زنها و مردها به کامل کردن همدیگر، آنها را برای مقابله با چالشهای زندگی آماده میکند. البته هرکسی متفاوت است و هر زوج داستان خاص خود را دارد اما بین همه آنها اشتراکاتی وجود دارد.
بااینکه هرکدام از این جنسیتها حرفی برای گفتن دارند اما مردها معمولاً فایده بیشتری از روابط میبرند، درمقابل حساسیت و درک خانمها، خصوصیاتی مردانه مثل جدی بودن و قدرت بدنی از خود نشان میدهند. دلایل متعددی وجود دارد که نشان میدهد مردان باید به خانمها، چه مادرشان باشد، چه همسرشان، چه دخترشان و چه خانمهای دیگر احترام بگذارند:
ادامه مطلب ...
میدانید راه را اشتباه میروید اما نمیتوانید قلبتان را مهار کنید؟ میدانید این عشق به شما آسیب میزند، حسرت آرامش عاشقانه دوستانتان را میخورید اما توان دل کندن ندارید؟ دیگران شما را به ضعیف بودن متهم میکنند.
میگویند زنها خودآزارند، میگویند اگر میخواهی یک زن را همیشه در زندگیات داشته باشی، باید زجرش دهی. باید زندگیاش را سخت کنی تا بهخاطر یک لبخندت بال دربیاورد و قدر کوچکترین قدمهایی که به سمتش برمیداری را بداند. میگویند اگر زنها را به رابطهای امن و برابر وارد کنی، قدرت را نمیدانند و رهایت میکنند. شما چه فکر میکنید؟ شما هم با ادعاهای کلیشهای مردهای شکستخورده موافقید و تصور میکنید زجر کشیدن اصلیترین عنصری است که یک زن را در رابطهای عاشقانه ماندگار میکند؟ محققان با این ادعا موافق نیستند. از نظر آنها ماندن در رابطه آزاردهنده دلایل زیادی دارد اما اگر پای یک زن بیمار در میان نباشد، میل به زجر کشیدن در میان این دلایل جایی ندارد.
شاید به جرات بتوان گفت، اکثر زنان و مردانی که در حال تجربه زندگی مشترک هستند، نسبت به همسر خود حساسیتهای ویژه ای دارند و صد البته تمایل دارند که در این روابط تنها خودشان دو نفر سهیم باشند و نفر سومی وجود نداشته باشد.
این مساله کاملاً طبیعی است و در اصطلاح نوعی حساسیت زناشویی قلمداد می شود که بطور قطع باعث حفظ هر چه بیشتر ارتباطات مثبت زن و شوهر می گردد چرا که باعث می شود هر یک از طرفین، احساس کند که برای همسرش قابل اهمیت و ارزش است و نقش اول را در زندگی او ایفا می کند.اما گاهی اوقات این حساسیت زناشویی بیش از حد شدید و حتی غیرمنطقی و مخرب به نظر می رسد و در اینجاست که دیگر نمی توان اصطلاح «حساسیت زناشویی» را نام برد چرا که رابطه زن و مرد وارد ابعاد بیمار گونه گشته است و یکی از طرفین (چه زن و چه مرد، که البته این مشکل در مردان بسیار فراگیرتر است) قصد دارد همسرش را منحصر به خود کرده و حتی حقوق طبیعی او را نایده می گیرد.در اینجا اصطلاحی که متخصصان و روان شناسان برای این مشکل عنوان می کنند «حسادت جنسی» است.
جدایی دردناک است و این یک حقیقت تلخ است، مگر این که شخص از نظر احساسی بسیار سرد و غیرصمیمی باشد. شخص دوست دارد در چنین شرایطی به گوشه ای برود و با خودش تنها باشد و تمام اینها پس از گریه کردن است.
شاید گریه کردن ساده ترین کاری باشد که در چنین مواقعی می توان انجام داد، اما فرد به زمان نیاز دارد. زمانی برای سپری کردن و غلبه بر سختی و التیام نسبی زخم ها. در این مدت ممکن است شما دست به انجام کارهایی بزنید که بعد متوجه شوید درست نبوده و فقط برای فرار از این بحران بوده است.
واقعیت این است که برخی افراد خود را در کارشان غرق می کنند، بعضی در خانه می مانند و غصه می خورند و برخی دیگر نیز به افراط و تفریط در کارها می پردازند. اما بهترین راه علاج چیزی است که به جایگزین درمانی معروف است. به این معنا که فقدان یا کمبود عشق و محبت را با فعالیت یا کار دوست داشتنی دیگر جایگزین کنیم. برای مثال، با تغذیه مناسب و فعالیت های ورزشی به جسم خود محبت کنیم. اما این که چگونه کار را آغاز کنیم، مهم است. بیشتر زنان ایرانی پس از گذراندن دوره سوگ نمی توانند بسرعت به جامعه بازگردند.
فاصله لازم است