آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

هیچ تکه سیبی مزه پرتقال نخواهد داد؟

دختربچه کوچکی سیبی را به چهار قسمت برید و یک قسمت آن را در دهان خود گذاشت و جوید. بعد با تعجب از مادرش پرسید چرا این سیب مزه پرتقال نمی‌دهد؟ بعد تکه‌ای دیگر برداشت و مقابل خود گرفت و صد بار با صدای بلند گفت: "تو یک پرتقال هستی؟"
اما باز هم مزه سیب را در دهانش حس کرد و با اعتراض به مادرش گفت: "چرا این سیب مزه پرتقال نمی‌دهد؟ نکند به جای صد بار باید ده میلیون بار به او بگویم تو پرتقال هستی؟"
و بعد تکه سوم رامقابل خود گرفت و ده میلیون بار با صدای بلند گفت: "تو پرتقالی بیش نیستی؟" سال‌های زیادی گذشت تا ده میلیون بار شمارش به اتمام رسید. سیب ترشید و خشکید و پودر شد و باد ذرات آن را برد. مادر دخترک هم از دنیا رفت و آن کودک به زن پیر و کهن‌سالی تبدیل شد. وقتی برای ده میلیونیم بار او گفت که تو پرتقالی بیش نیستی متوجه شد دیگر نه از سیب خبری هست و نه از مادری که کنارش بود و نه خودش دیگر توانایی تشخیص مزه سیب از پرتقال را دارد. برای همین نفس عمیقی کشید و گفت: "حق با من بود! اگر سیب باقی می‌ماند و از بین نمی‌رفت حتما مزه پرتقال را می‌داد!"
ولی حقیقت این است که دخترک عمر خود را روی سوالی هدر داد که جواب آن از قبل کاملا مشخص بود. سیب هیچ وقت مزه پرتقال نخواهد داد. به همین سادگی!

مشابه داستان فوق می‌توان حقایق غیرقابل انکار زیادی را برشمرد. حقایقی که بسیاری گمان می‌کنند با تکرار زیاد جملات بی‌معنی قابل تغییرند. اما کاینات با گذر زمان اشتباه آنها را به روشنی برملا می‌سازد. هر چند شاید این افراد هرگز متوجه خطای خود و فرصت ارزشمندی که از دست می‌دهند نشوند. بعضی از این حقایق به سادگی عنوان این سرمقاله‌اند: "هیچ تکه سیبی مزه پرتقال نخواهد داد!
اما بعضی از حقایق پیچیده‌تر و در نتیجه خطای ناشی از ندیدن آنها پیچیده‌تر است. مثل این‌که با رتبه ضعیف می‌توان رشته‌های خوب و قوی در دانشگاه قبول شد و یا با تلف کردن وقت خود با تماشای فیلم و سرگرمی‌های وقت‌گیر می‌توان هم‌پای دانش‌آموزان مصمم و منظم درس‌ها را فهمید و رتبه‌های عالی در کنکور به دست آورد.
بسیاری را سراغ داریم که مجموعه تحت مسوولیت خود را به امان خدا رها کرده‌اند و شب و روز مشغول تکرار این جمله هستند که من بهترین مدیر قوی‌ترین شرکت دنیا هستم و آن‌قدر خود را در توهم درست بودن این جمله غرق کرده‌اند که اصلا متوجه نیستند با سوزاندن فرصت‌های معدود و طلایی مشغول از بین بردن شرکت و موسسه خود هستند.
بعضی را می‌شناسیم که مسوولیت زندگی و خانواده خود را فراموش کرده‌اند و مشغول عیش و تفریح خود هستند و با وجود این دایم به خود و دیگران می‌گویند که بهترین پدر و مادر دنیا هستند و امکان ندارد که فرزندان آنها انسان‌هایی صالح و موفق از آب درنیایند. غافل از آن‌که سیب هرگز مزه پرتقال نخواهد داد و با تکرار لفظی و کلامی واژه‌ها و جملات زیبا هیچ اتفاقی در دنیای واقعی رخ نخواهد داد و هیچ واقعیتی به خاطر کلام آدم‌ها معلق نمی‌ماند و تغییر نمی‌کند. برای داشتن فرزندان صالح باید برای آنها وقت گذاشت و به صورت دایم و پیوسته از آنها مواظبت کرد و نیازهای اساسی‌شان را برطرف ساخت. وگرنه اگر بزرگ شدن و رشد بچه‌ها را به خودشان واگذار کنید هیچ تضمینی وجود ندارد که طبق میل شما و آن‌گونه که انتظار دارید آنها تربیت شوند.
منتظر پرتقال شدن سیب‌ها بودن و دست روی دست گذاشتن و آرزو کردن خشک و خالی و بدون تلاش هرگز هیچ سیبی را به پرتقال تبدیل نمی‌کند.
اگر کسی مزه پرتقال می‌خواهد کافی است به جای سیب سراغ پرتقال برود. اگر کسی شرکت موفق و رو به رشد می‌خواهد باید سراغ مدیر توانا و باتدبیر برود که می‌داند چه می‌خواهد و برای رسیدن به خواسته‌هایش چه ابزارهایی نیاز دارد و از این ابزارها چگونه استفاده کند. مدیر بی‌لیاقت شرکت را بر زمین می‌زند و علت ناکامی بسیاری از پیوندهای زناشویی، ناوارد بودن و عدم تسلط یکی از زوج‌ها به مسوولیت‌ها و وظایف ازدواج و همسری است. تنها حقیقت است که همیشه به واقعیت تبدیل می‌شود و توهم حتی اگر ده‌ها میلیون بار هم تکرار شود هرگز حقیقی نخواهد شد. فرمول موفقیت بسیار ساده است: "مزه پرتقال می‌خواهی به سراغ پرتقال برو! بی‌جهت از سیب انتظار مزه پرتقال نداشته باش!"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد