آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

علت شناسی اختلال ADHD

عوامل سببی بسیار متنوعی برای ADHD مطرح شده است با وجود این هیچ متغیری را به تنهایی نمی توان عامل تکوین و پیدایش آن دانست . در حقیقت ممکن است محتاط ترین راه آن باشد که ADHD را مسیر مشترک و نهایی برخی رویدادهای سبب شناسی احتمالی دانست که بیشتر شبیه به عقب ماندگی ذهنی یا دیگر ناتواناییهای رشدی است. بطور کلی متغیرهای عمده سبب را که شناسایی شده اند می توان تحت عنوان عوامل عصبی واکنشهای سمی , عوامل زیستی و عوامل محیطی مقوله بندی کرد.

در مورد نقش سبب شناسی متغیر های عصبی طی سالهای متمادی تحقیقات وسیعی انجام شده است . در ابتدا صدمات مغزی ناشی از ضربات وارد شده به سر و یا بیماریهای عصبی علت عمده ADHD فرض می شد. در واقع زمانی این طور فرض می شد که تمامی کودکان مبتلا به ADHD حتی در فقدان قراین صدمات مغزی دارای سطحی از اختلال ساختی مغز هستند از این رو اصطلا حات , صدمه خفیف مغزی , یا بدکارکردی خفیف MBD , برای کودکانی که دارای آسیب شناسی ADHD بودند استفاده می شد . تحقیقات اخیر این فرض را رد کرد زیرا کمتر از 5 درصد کودکان ADHD به دشواری قراین حاکی از صدمه عصبی را نشان می دهند. و اکثر کودکانی که صدمات مغزی دیده اند نیز نشانه های ADHD ظاهر نمی سازند . با وجود فقدان قراین آسیب های ساختی شواهد بغرنجی وجود دارد مبتنی بر اینکه کودکان مبتلا به ADHD نسبت به کودکان زبان پریش , دارای جریان خون مغزی کمتر در قسمت پیشانی ماده سفید و قسمت پیشانی مجاری مغز میانی هستند. احتمالا این موضوع دلالت بر آن دارد که کودکان مبتلا به ADHD دارای کاهش فعالیت یا تحریک مربوط به این مناطق هستند.

به همین شیوه مطالعات متعددی بر نابهنجاریهای بالقوه در انتقال دهنده های عصبی در کودکان ADHD اشاره داشته اند. اما نتایج آنها اغلب ابهام آمیز است . بنابراین شواهد قوی وجود دارد مبنی بر اینکه بدکارکردی عصبی که احتمالا ناشی از عدم تعادل انتقال دهنده های عصبی است با ADHD ارتباط دارد با این حال بیان نقش سببی آن تحقیقات اختصاصی وسیعی را می طلبد.
بر روی افزودنیهای غذایی قند و سرب به عنوان سم یا حساسیتهای محیطی موثر در ایجاد ADHD تحقیقات گسترده ای انجام شده است . در واقع فینگلد فرض را بر آن دانست که تعداد زیادی از کودکان متبلا به ADHD در اثر حساسیت به افزودنیهای غذایی ( مثلا رنگهای مصنوعی ) این اختلال را ظاهر می سازند. به اعتقاد او و دیگران حذف این افزودنیهای از برنامه غذایی کودک به طور موثری آسیب شناسی ADHD ر ا در این کودکان کاهش می دهد. برخی مطالعات کنترل شده این موضوع را مورد بررسی قرار داده اند , این مطالعات حاکی از آن بودند که برنامه های غذایی در بیشتر موارد بی اثر بوده اند . تعداد کمی ( 5 درصد ) از کودکان مبتلا به ADHD به این درمانها پاسخ مثبت می دهند تغییرات رفتاری کمی دارند و نوعا سن آنها زیر 6 سال است همین طور خوردن قند علت ایجاد ADHD فرض شده است. اما در مطالعات کنترل شده به دنبال خوردن ساکاروز افزایش قابل ملاحظه بالینی در رفتارهای مرتبط با ADHD گزارش نشد.
سرانجام نتایج ضد و نقیضی درباره نقش سرب در ایجاد ADHD به دست آمده است و ظاهرا ارتباط بین این دو عامل خیلی ضعیف است . اکنون نیز روند موثری در تحقیقات سبب شناسی به وجود آمده است که بر عوامل ارثی یا ژنتیک احتمالی در ایجاد ADHD اشاره دارد. مدارک کافی وجود دارد مبنی بر اینکه بروز اختلالات روان پزشکی ( مثلا شخصیت ضد اجتماعی , افسردگی ) در میان بستگان زیستی کودکان ADHD به طور بارز بیشتر از جمعیت عمومی است . به ویژه در میان بستگان زیستی و خواهران و برادران کودکان مبتلا به ADHD بروز بالای ADHD دیده شده است . مطالعات انجام شده دیگر برروی دوقلوهای یک تخمکی حاکی از میزان همنوایی نسبتا بالای سطح فعالیت در آنهاست . روی هم رفته این موضوع به نقش کلی دو عامل احتمالا مربوط به هم اشاره دارد: تنوع طبیعی در خصوصیات زیستی بعضی شیوه های غیراختصاصی وراثتی نشانه شناسی آسیب شناختی روانی.

به علل رفتاری یا محیطی  ADHD کمتر توجه شده است با وجود این مدارک موجود معدود حاکی از نقش محدود این عوامل است . مثلا ویلیس و لوداس 1997 , فرض کردند که ADHD نتیجه کنترل ضعیف محرک رفتار به وسیله امر و نهی های والدین است که ریشه در تکنیکهای ناهمسان کنترل کودک دارد. مطمعنا مادران کودکان مبتلا به ADHD امر و نهی ها و عبارات منفی بیشتری به کار می برند هرچند که به نظر می رسد این امر تاحدی به لحاظ ماهیت تکلیف و سن کودکان باشد.
علاوه بر این به دلیل اینکه تعاملات منفی مادر- کودک هنگامی که کودکان داروهای محرک مصرف می کند کاهش می یابد . به نظر می رسد که رفتارهای مادر احتمالا واکنش در مقابل مشکلات رفتاری مرتبط با ADHD است  نه اینکه علت عمده آن باشد . در مقابل عوامل محیطی نقش مهمی در تعدیل شدت مشکلات کنترل رفتاری دارند. براساس مدارک موجود به نظر می رسد ADHD با عوامل متعدد ارتباط دارد که ممکن است به طور مجزا و یا در ترکیب با یکدیگر باعث شروع نشانه ها شوند به نظر می رسد عوامل زیستی در شروع این اختلال در تعداد زیادی از کودکن مبتلا ADHD که مورد مطالعه قرار گرفته اند نقش مهمی داشته است شاید بهتر باشد که به شیوه مشابه عقب ماندگی ذهنی به ADHD نگاه کنیم به این معنی که اختلال نمود نهایی و مشترک رویدادهای سبب شناسی متعدد است.

 

 

 

الگوی ژنتیکی اختلال ADHD

اختلال کاستی توجه بیش فعالی در بین بستگان بیولوژیک درجه اول کودکانی که این اختلال را دارند بیشتر از جمعیت کلی یافت می شود شواهد قابل توجه حاکی از تاثیر زیاد عوامل ژنتیکی بر سطوح بیش فعالی تکانشگری و فقدان توجه است که به صورت ابعادی اندازه گیری می شوند با وجود این تاثیرات خانوادگی مدرسه و همسالان نیز در تعیین اندازه آسیبها و اختلالهای توام اهمیت دارند. همچنین بررسیها نشان داده است که درمیان اعضای خانواده چنین افرادی اختلالهای خلقی و اضطرابی اختلالهای یادگیری اختلالهای مرتبط با مصرف مواد و اختلال شخصیت ضد اجتماعی شیوع بیشتری دارند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد