عکاس سرکلاس درس آومده بودتا از بچههاى کلاس عکس یادگارى بگیره.
معلم هم داشت همه
بچهها را تشویق میکرد که دور هم جمع بشن
معلم گفت:ببینید چقدر قشنگه که سالها بعد وقتى همه تون بزرگ شدید به
این عکس نگاه کنید و بگید:
این احمده ،الان دکتره. یااون مهرداده، الان وکیله
یکى از بچهها ازته کلاس گفت : اینم آقا معلمه، الان مـــــــــــــرده
رییس شرکت به منشی گفت کارهات و بکن میخواییم 1 هفته بریم مسافرت منشی زنگ زد به شوهرش گفت : 1 هفته باید برم ماموریت کاری شوهرش زنگ زد به دوست دخترش گفت خودت و آماده کن 1 هفته باید بیایی پیشم خونمون دوست دخترش : زنگ زد به شاگردش چون معلم خصوصی بود گفت 1 هفته مرخصی شاگرد زنگ زد به پدر بزرگش گفت این هفته من کلاس ندارم بریم بیرون بگردیم و هوا خوری پدربزرگ : زنگ زد قرارش با منشی شرکتش واسه مسافرت کنسل کرد
فقط یه ایرانی میتونه چند روز خونه یه بدبختی تلپ کنه و حسابی بریزه و بپاشه و یارو رو تا مرز ورشکستگی پیش ببره و وقتی برگشت خونه بگه
"آخیییییش هیچ جا مثل خونه خود آدم نمیشه"
دیروز تو اتوبوس دوتا دهه هشتادی داشتن راجع به تهاجم فرهنگی با هم بحث میکردن !! منم زود صحنه رو ترک کردم! میترسیدم از من نظر بخوان :)))
کیا برنامه عروسکی هادی و هدی یادشونه؟
دهه پنجاه و پایین تر لایک بزنن آمار بیاد دستمون
مریض :
خانم دکتر دارم از درد میمیرم منو بکش راحت بشم
دکتر :
من خودم کارم رو خوب بلدم نیاز به تذکر شما نیست
رفتم کافه قهوه سفارش دادم. بعد اینکه خوردم به صاب کافه گفتم قهوهتون یخ کرده بود. عذرخواهی کرد و یکی دیگه آورد و پول هم نگرفت!
یک آینه حس کردم در بلاد کفر زندگی میکنم :|
امروز فهمیدم معلم شیمی مون خیلی خنگه :) ))
امتحان داشتیم یه سوال بود آیا میدانید منیزیم چیست ؟؟
منم نوشتم بله میدانم :)
حالا این هیچ…
سوال بعدی نوشته اگر چوب داخل دریا بیفتد چه اتفاقی رخ میدهد؟
منم نوشتم خیس میشود :)
به این جواب هم نمره نداده بود:|
لعنت به هرچی ستمکار و خدا نشناس ! :|