انسانها به شیوه هندیان بر سطح زمین راه مىروند. با یک سبد در جلو و یک سبد در پشت. در سبد جلو, صفات نیک خود را مىگذاریم. در سبد پشتی, عیبهاى خود را نگه مىداریم. به همین دلیل در طول زندگى چشمانمان فقط صفات نیک خودمان را مىبیند و عیوب همسفرى که جلوى ما حرکت مىکند. بدین گونه است که درباره خود بهتر از او داورى مىکنیم، غافل از آن که نفر پشت سرى ما هم به همین شیوه درباره ما مىاندیشد.
پائولو کوئیلو
انسان های بزرگ در باره عقاید سخن می گویند
انسان های متوسط در باره وقایع سخن می گویند
انسان های کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند
انسان های بزرگ درد دیگران را دارند
انسان های متوسط درد خودشان را دارند
انسان های کوچک بی دردند
انسان های بزرگ عظمت دیگران را می بینند
انسان های متوسط به دنبال عظمت خود هستند
انسان های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند
دوستان عزیزم با سلام و آرزوی شروع روزی خوش و توام با موفقیت و با این امید که دستیابی به تمام آرزوهای خوبتون ، هر چند ممکنه که هر روز یک مقاله با عنوانی مشابه در این موارد مطالعه کرده باشید ولی تمرین این روشی که در ذیل مرور خواهید کرد ضرر نداره چون در عین حال که ساده هست نتیجه بخش هم هست بدین ترتیب که با ایجاد حس خودباوری و تقویت اعتماد به نفس در مدتی کمتر از یکماه (چهار هفته) اسرار موفقیت های زندگی برای شما دست یافتنی خواهد شد.
شما هم می توانید هر روز یک صفت مثبت و موثر را برای تقویت اعتماد به نفس در خودتان پرورش دهید.
هفته اول :
روز اول : باور کنید که موجودی بی نظیر در عالم هستید.
روز دوم : دیگران را همینطوری که هستند بپذیرید.
روز سوم : به هنر و استعداد دیگران حسادت نورزید.
روز چهارم : هیچگاه خشمگین نشوید و همواره خونسردی خود را حفظ کنید.
روز پنجم : به دیگران احترام بگذارید.
روز ششم : با انسانهای ژرف اندیش معاشرت کنید و از انسانهای عیبجو و بدبین دوری کنید.
روز هفتم : دیگران را دوست بدارید.
یکی از قدیمی ترین و پر طرفدارترین شیوه های پناه بردن به آرامش، مدی تیشن است که حجم آمادگی مربوط به برگزاری کلاس های آن خود بیانگر همین مساله است. زندگی ماشینی و مدرن امروز و افزایش انواع استرس ها فرد را همواره طالب ارامشی می کند که می خواهد در پناه آن روز خود را سپری کند در مقاله ای که پیش رو دارید سعی شده تا با استفاده از منابع مختلف همه چیز را درباره مدی تیشن بگوئیم. هزاران سال است که مدی تیشن به عنوان روشی برای رسیدن به تعادل جسمی، روانی و ذهنی در جوامع مختلف بشری سابقه و کاربرد دارد.
مدی تیشن یا مراقبه در کشور ما ایران از سابقه ای طولانی برخوردار است. جملاتی مانند «درویشی را دیدم که سر به جیب مراقبه فرو برده و در دامن مکاشفه غوطه ور شده بود.»، در کتب قدیم ما زیاد به چشم می خورد. طبق تعریف «فرهنگ نامه پزشکی جایگزین» اثر دکتر سگن، مدی تیشن واژه ای عمومی است که به هر روشی که شخص برای رهایی از افکار مزاحم به منظور ارتقا» ذهنش به سطحی بالاتر و متفاوت یا رهایی از افکار دنیوی انجام می دهد، اطلاق می گردد. مدی تیشن، بودنی است با شادمانی و سر زندگی. زیرا هسته هستی شادمانی است. مدی تیشن روشی است برای رسیدن به کل هستی، مدی تیشن یعنی شاد بودن در حضور خویشتن و در وجود خویشتن. مدی تیشن کار است که شرقی ها در برابر روانکاوی غربی ها انجام می دهند. آنها تلاش می کنند که انسانی در برابر انسانی دیگر بنشیند و درون خود را برای او باز کند، در حالیکه در مدی تیشن شما درون خود را در برابر خودتان می گشایید نه دیگری. و این تنها راهی است که می توان شجاعانه و کاملا با حقیقت در آن قدم برداشت. در مراقبه نشینی و در تنهایی، روزی به ارزش های موجود در تنهایی پی خواهید برد. این تنهایی گریز از مردم و انزوا و تک روی نیست، بلکه خلوت نشینی پر برکتی است برای رسیدن به آرامش موجود در عمیق ترین قسمت های وجودی خودتان.
● آیا برای مدی تیشن زمان و مکان معینی لازم است؟
در اکثر روش ها پیشنهاد می کنند که دوبار مدی تیشن، هر بار به مدت ۱۵-۲۰ دقیقه در روز مناسب و کافی است. در سیستم های عرفانی به ساعات قبل از طلوع خورشید بسیار اهمیت داده می شود. بسیار خوب است که بتوانید مکان خاصی را برای انجام مدی تیشن اختصاص دهید. زیرا در این مکان به مدی تیشن عمیق تر و آرام تری دست پیدا خواهید کرد.
خوشبختی واژه ای زیبا و دلپذیر است و در فرهنگ و تمدن آرمانی، ارزشمند و محبوب شمرده می شود. انسان ها با دو دیدگاه و دو نظریه به خوشبختی می نگرند؛ عده ای زندگی را دامنه ای سرسبز، باصفا و ساحلی دلپسند و دلربا می بینند که در آن باید خوب نوشید، خوب پوشید و خوب گشت...
نها خوشبختی را در زیبایی، دارایی و توانایی و تن آسایی خلاصه و زندگی را فقط در خوشی و راحتی معنا می کنند اما برای عده ای دیگر که به دنیای آفرینش به دیده یک آموزشگاه شایسته برای آموزه های آسمانی می نگرند، زندگی مانند معبری حساس و سرنوشت ساز است که فقط فرصت یکبار حضور در آن فراهم می شود و جلوه هایی زیبا و فراتر از جلوه های ظاهری و دنیایی دارد. آنها با این دید، انسان را موجودی ارزشمند و خودشان را متعهد و مکلف و موظف به عمل به وظایف می دانند.
تفسیر «خوشبختی» نیز برای این دو دیدگاه متفاوت است؛ خوشبختی در دیدگاه اول مادی گرا، رویایی و دست نیافتنی است. در واقع مادی گرایان معتقدند که نمی توانند به خوشبختی برسند زیرا در جهان وجود ندارد. آنها در دستیابی به جلوه ها و مصداق های مادی زودگذر و کاذب، ناکام هستند یا به همه آرزوهایشان نرسیده اند یا اگر رسیده اند، دست و پا شکسته رسیده اند، بنابراین اعتقادی به وجود خوشبختی و در نتیجه آرامش لذتبخش در سایه همین خوشبختی ندارند و زندگی پردردسر و پردغدغه ای را با بی قراری ها و دغدغه خاطر سپری می کنند. اما نگاه گروه دوم به زندگی زیباست زیرا با عینک حقیقت و دیدی منطقی به آن نگاه می کنند. آنها خوشبختی را خیالی، ماورایی و رویایی نمی بینند. نگاهی زیباشناسانه و زیبابینانه دارند و معتقدند خوشبختی هم در این دنیا وجود دارد و هم در عالم دیگر. با این تفاوت که در این دنیا، گذراست و لحظه ای و در عالم دیگر جاودانه و همیشگی. گرچه خداوند انسان را برای زندگی در این جهان در رنج و زحمت آفریده است اما لحظه هایی وجود دارد که می تواند در آنها خوشبختی را به چشم ببیند، حس و لمس کند و حتی هنگام رنج کشیدن هم اگر سختی ها را لطف و عنایت از جانب خدا بداند، می تواند مزه خوشبختی را بچشد. انسان باید این حقیقت را بپذیرد که هر شرایطی و هر موقعیتی، خوشی های خاص خود را دارد. در سنین مختلف هم خوشی ها متفاوت و متغیر است. نباید خوشبختی را در دوردست ها جستجو کرد.
در سراسر تاریخ، مناطق خاصی به عنوان راهنما، خصوصاً به سوی حالاتی از آگاهی به ثبت رسیده است. معمولاً این مناطق دارای خصوصیات بسیار ویژهٔ طبیعیاند. مثلاً اینکه همیشه به طرزی وصفناپذیر زیبا هستند. این مکانها ممکن است آبشار یا جنگلهای وسیع و سرسبز با درختان سر به فلک کشیده و یا ممکن است از ویرانههای باستانی تشکیل شده باشد. اغلب ما با محلهای مشهور و اسرارآمیزی چون ستونهای سنگی در انگلستان، اهرام بزرگ مصر، ماچو پیکچو، گراند کانیون Grand canyon (درهٔ عمیق رود کلرادو در شمال غربی آریزونا)، آشنا هستیم. آنچه که به این مکانها ویژگی عرفانی میبخشد وجود کانالهای انرژی است. در واقع کانال انرژی با جریانهای انرژی بزرگ و کوچک خود به ما الهام، سکوت، روح و انرژی بزرگ و کوچک خود به ما الهام، سکوت، روح و انرژی میبخشد. اما این طور نیست که کانالهای انرژی فقط در مکانهای مشهور باشند. آنها در همهجا وجود دارند. ممکن است این کانالها از میان شهرتان و یا حتی حیاط خانهتان بگذرند.
● کانال انرژی چیست؟
کانال انرژی، مکانی با نیرو و انرژی متمرکز است که در هماهنگی با آگاهی انسان عمل میکند. انرژی الکتریکی، مغناطیسی و معنوی در نقطهای بر سطح زمین کانونی شده و میدان الکتریکی، شما را به میدان زمین و کل کیهان متصل میکند. این جریانهای انرژی ممکن است قوی باشند همانند انرژیهای عظیم مکانهای مقدس و یا ضعیف باشند همانند جریانی که ممکن است در پارک محل سکونت شما جاری باشد.
جریانهای انرژی مذکر و مؤنث باعث ایجاد حسهای متفاوتی میشوند. کانالهای انرژی مذکر، در تفکر متمرکز و تصمیمگیری به شخص کمک میکند. کانالهای انرژی مؤنث، روح و ذهن را آرامش بخشیده و به شما کمک میکند تا پیامها را از دنیای بیرونی و از جهان درون، دریافت کنید.
تاریخ هیپنوتیزمدرمانی و انرژیدرمانی در کشورهای غربی به حدود ۳۰۰ سال پیش و دوران ”دکتر آنتوان مسمر“ برمیگردد. در آغاز نتیجههای درمانی سریع و شگرفی که توسط ”مسمر“ پدید میآمد، به دخالت انرژیهای کیهانی با مغناطیس حیوانی ارتباط داده میشد ولی خیلی زود ”مسمر“ به این نتیجهگیری رسید که انرژی انسانی - نه مغناطیس حیوانی یا کیهانی - در تشریفاتی که به نوعی به هیپنوتیزمدرمانی اولیه یا مقدماتی نسبت داده میشود، دخالت دارد.
برخی از شاگردها یا افراد پیرو ”دکتر مسمر“ مانند ”پوئی سگور“ در جریان کارهای خود به این موضوع پی بردند که در شرایط خلسه، برخی از بیماریهای آنها که افرادی کشاورز یا چوپان بودند، مطالب مهمی را در زمینههای اجتماعی یا پزشکی مطرح میکنند که با سطح دانش و فرهنگ آنها تناسبی ندارد، بلکه خیلی بالاتر است. در همین زمان در آمریکا یک کشاورز کمسواد بهنام ”ادگار کیس“ در ایالت ”ویرجینیا“ پیدا شد که در شرایط عادی، کمترین اطلاعی از مسائل تشخیصی و درمانی نداشت، ولی پس از اینکه در شرایط خلسه خودهیپنوتیزمی قرار میگرفت، میتوانست نه تنها بیماریهای سخت و مشکلی که به او مراجعه داده میشد، به دقت تشخیص دهد، بلکه روشهای درستی را هم برای درمان آنها معرفی میکرد. برای تفسیر و توجیه این پدیدهٔ جالب، نظریهها و تئوریهای زیادی مطرح گردید، مهمترین و منطقیترین پاسخی که به این مضمون داده شد، این بود که در این شرایط خلسه و تمرکز ذهنی که بر مجلس حاکم است، هاله یا حوزهٔ آگاهی بیمار و درمانگر که در اطراف بدن آنها تشکیل شده، با یکدیگر تداخل پیدا کرده و برخی از اطلاعات از ذهن درمانگر به ذهن بیمار وارد میشود. این ارتباط ذهن، در سطح ناخودآگاه و بهصورت غیرکلامی ظاهر میشود.
1- قانون توانائی مطلق ـ منشاء همه آفرینش، آگاهی مطلق وتوانائی مطلق است و راه پیوستن به توانائی مطلق مراقبه سرشار از سکوت، اتصال با طبیعت و عدم داوری است.
· تمرین سکوت یعنی اینکه با خود عهد ببندید مدت زمان معینی فقط باشید. تجربه سکوت یعنی مدت معینی از گفتگو، از تماشای تلویزیون، گوش دادن به رادیو ، خواندن کتاب و انجام هرکار دیگری خودداری کنید. فاصله میان اندیشهها، وسیله اتصال شما به حیطه توانائی مطلق است.
· داوری، ارزیابی مدام امور به صورت درست و نادرست یا نیک و بد است. وقتی مدام سرگرم ارزیابی و طبقهبندی و برچسب زدن و تجزیه و تحلیل باشید، در گفتگوی درونتان تلاطم بسیار ایجاد میکنید. این تلاطم موجب بند آمدن جریان نیرو میان شما و حیطه توانائی مطلق میشود.
· هر روز مدتی را در ارتباط با طبیعت و نظاره خاموش هوشمندی درون موجودات زنده سپری کنید. خاموش به تماشای غروب بنشینید، به صدای اقیانوس یا جویبار گوش فرادهید یا از بوئیدن عطر گلی سرمست شوید.
2- قانون بخشایش ـ با اشتیاق به بخشیدن آنچه میجوئیم، فراوانی کائنات را در طول زندگیمان به جریان میاندازیم.
و راه آن این است: ببخشید، دریافت کنید، به جریان اندازید.
· هرچه بیشتر ببخشید، بیشتر دریافت میکنید. زیرا فراوانی کائنات را در زندگیتان در جریان نگاه میدارید. اگر شادی میخواهید، به دیگران شادی بدهید، اگر محبت میخواهید، بیاموزید که محبت کنید. اگر توجه و قدردانی میخواهید، بیاموزید که توجه و قدردانی نشان بدهید. اگر وفور مادی میخواهید، به دیگران کمک کنید تا از نظر مادی غنی شوند. چنانچه با عمل بخشیدن، احساس میکنید که چیزی را از دست دادهاید، واقعاً آن هدیه را ندادهاید و موجب افزایش نخواهد شد. اگر با اکراه ببخشایید، نیروئی در پس آن بخشایش وجود ندارد.
بسیاری از سخنرانان موفق به خصوص در حوزه قانون جذب نظیر ایسترهیکس نظریه جالبی دارند. آنها می گویند اگر انسان بتواند فقط ۱۸ ثانیه روی چیزی که واقعاً می خواهد تمرکز کند یک زنگ بزرگ در کاینات به صدا در می آید که توجه کل هستی را به سمت این شخص جلب می کند.
اگر آرزوست برآورده اش کند و اگر سوال است برایش جوابی بیابد.
در نگاه اول شاید این عدد ۶۸ ثانیه خیلی کم و ناچیز به نظر برسد.
۶۸ ثانیه یعنی فقط یک دقیقه و هشت ثانیه و بسیاری از افراد می گویند که تمرکز به مدت ۶۸ ثانیه هیچ کاری ندارد!؟
مسافری خسته که از راهی دور می آمد ، به درختی رسید و تصمیم گرفت که در سایه آن قدری اسـتراحت کند غافـل از این که آن درخت جـادویی بود ، درختی که می توانست آن چه که بر دلش می گذرد برآورده سازد...! وقتی مسافر روی زمین سخت نشست با خودش فکر کرد که چه خوب می شد اگـر تخت خواب نـرمی در آن جا بود و او می تـوانست قـدری روی آن بیارامد. فـوراً تختی که آرزویـش را کرده بود در کنـارش پدیـدار شـد !!! مسافر با خود گفت : چقدر گـرسـنه هستم. کاش غذای لذیـذی داشتم... ناگهان میـزی مملو از غذاهای رنگارنگ و دلپذیـر در برابرش آشـکار شد. پس مـرد با خوشحالی خورد و نوشید... بعـد از سیر شدن ، کمی سـرش گیج رفت و پلـک هایش به خاطـر خستگی و غذایی که خورده بود سنگین شدند. خودش را روی آن تخت رهـا کرد و در حالـی که به اتفـاق های شـگفت انگیـز آن روز عجیب فکـر می کرد با خودش گفت : قدری می خوابم. ولی اگر یک ببر گرسنه از این جا بگـذرد چه؟ و ناگهان ببـری ظاهـر شـد و او را درید...
ادامه مطلب ...