آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

وسواس

«هوای تازه» آرزو دارد تا با گام هایش، صدای پای آرامش را در کوچه های استرس و افسردگی، اندک اندک طنین انداز کند. صدایی که در شنیدنش، آرزوی میلیون ها نفر انسان پنهان شده است. میلیون ها بیمار روحی و مبتلا به ناراحتی های روانی که بر تخت بیمارستان های روانپزشکی یا در کنج عزلت منزل هایشان، آرام و ناآرام به آینده یی تاریک و مبهم می اندیشند و نیز میلیون ها انسان دیگری که به صورت بالقوه، آماده درگیر شدن با این سخت ترین و مهلک ترین نوع بیماری ها هستند یا در زندگی روزانه خود، آثار و نشانه هایی از آن را نشان می دهند.
قرار بر این بود که در آخرین سری از مجموعه بررسی بیماری اختلال وسواس اجباری، چند واقعیت مغفول و مهجور در مورد این بیماری را معرفی و بررسی کنیم و از هفته آینده، پرونده بیماری جدیدی را برای معرفی و بررسی بگشاییم.
واقعیت ها و اطلاعات این هفته ضمن اینکه برای خانواده های مبتلایان به OCD یا اختلال وسواس اجباری، کاربردی است و مورد استفاده قرار می گیرد، در افزایش شناخت خود مبتلایان نسبت به بیماری شان نیز موثر خواهد بود و آنان را برای درکی دقیق تر از مشکلی که با آن دست به گریبان هستند، یاری می کند.
۱) مبتلایان به اختلال وسواس اجباری، شدیداً به خوردن غذاها و خوردنی های حاوی شکر توصیه شده اند. «اینوسیتول» موجود در شکر می تواند تاثیر موثری روی سلول های دریافت کننده پیام های عصبی داشته باشد و با توجه به نشانه های تاثیر OCD بر ترشح هورمون ها در مغز، برای این بیماران مفید به فایده است.


۲) ممکن است نشانه هایی از سندرم بی اشتهایی anorexia nervosa، اختلال اضطراب و تشویش اجتماعی یا SAD، اختلال خواب آلودگی کسالت آمیز و سایر بیماری های عصبی در مبتلایان به اختلال وسواس اجباری دیده شود اما در واقع هیچ کدام از این نشانه ها را نباید جدی گرفت.
۳) اختلال وسواس اجباری احتمالاً در میان زنان، بیش از مردان رواج و شیوع دارد. مدت زمان عمر زنان مبتلا به این بیماری حدود ۹/۲ درصد کمتر از افراد عادی است در حالی که این رقم برای مردان مبتلا به OCD به دو درصد می رسد.
۴) میزان تحصیلات، عاملی در ایجاد تفاوت سطح ابتلا به وسواس است. طول عمر مبتلایان به وسواس اجباری در افرادی که تحصیلات دبیرستان را گذرانده اند ۹/۱ درصد کمتر از افراد طبیعی است در حالی که افراد بدون تحصیلات دوره دبیرستان به طور متوسط ۴/۳ درصد کمتر از افراد دیگر عمر می کنند.
۵) میزان جرم و جنایت در میان افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری بسیار نادر است. از سوی دیگر در مقایسه با مبتلایان به سایر بیماری های روحی، آنها بیشترین خودآگاهی نسبت به بیماری شان را دارند و معمولاً راحت تر از سایر بیماران، به درمان تن می دهند.
۶) بیش از ۲۰ نوع دارو در شکل های کپسول، داروی تزریقی و قرص برای درمان اختلال وسواس اجباری وجود دارد که با توجه به میزان درگیری افراد با بیماری و ویژگی های شخصیتی تشریح شده برای پزشک، به تناسب شرایط یکی از آنها تجویز می شود.
۷) روانپزشکان و روان شناسان به این نتیجه رسیده اند که در درمان این بیماری خاص (بدون توجه به بیماری های روحی دیگر)، درمان پزشکی در ترکیب با رفتاردرمانی به ویژه در محیط خانواده و با مشارکت اهالی پرحوصله و مهربان در خانه، تاثیر بسیار موثرتری برای بهبودی بیمار خواهد داشت در حالی که هر یک از این درمان ها یعنی رفتاردرمانی یا درمان پزشکی به تنهایی، تاثیرات کمتری خواهد داشت.
۸) شست وشوی مداوم دست ها، شمارش مداوم گروه های خاص (مانند شمردن پله های خانه برای رسیدن به در منزل، شمردن قدم های مورد نیاز برای رسیدن به ایستگاه اتوبوس در ابتدای صبح، مرتب کردن کتاب ها یا دفترچه ها در گروه های دوتایی یا چهارتایی و...)، ترس از آسیب رساندن به دیگران و افکار آزاردهنده دیگر از جمله نشانه های بارز و عمده ابتلای یک فرد به اختلال وسواس اجباری محسوب می شود.
۹) اکثر مبتلایان به اختلال وسواس اجباری، خود نیز می دانند که دغدغه ها و اضطراب های آنان، منطقی و عقلانی نیستند اما برای رسیدن به آرامش و دور کردن یک فکر آزاردهنده از خود، سعی می کنند کاری که از یک منبع ناشناخته به آنان دستور می رسد را انجام دهند. این منبع ناشناخته، عامل ایجاد بیماری است که در مورد آن، بین روانپزشکان اختلاف نظر وجود دارد.
۱۰) سروتونین، یک نوروترانسمیتر یا انتقال دهنده عصبی است که از انتهای بافت عصبی ترشح می شود و در انتقال محرک های دریافتی مغز به ماهیچه ها، عضلات و اعصاب دیگر نقش دارد. سروتونین در کنترل میزان استرس و نگرانی، عملکرد حافظه و خواب نقش دارد. این انتقال دهنده عصبی از یک سلول به سلول دیگر توسط سیناپس حرکت می کند و برای ارسال پیام های شیمیایی باید خود را به رسپتورهایی که در نزدیکی سلول های عصبی قرار دارند، بچسباند. این عقیده وجود دارد که مبتلایان به اختلال وسواس اجباری، دارای محل های آسیب دیده رسپتور هستند که اجازه عملکرد سالم و درست به سروتونین را نمی دهد.
قرص ها و داروهایی که برای درمان این بیماری تجویز می شوند، در واقع جای این رسپتورها را عوض می کنند هرچند که اکثر مبتلایان به این بیماری، به دلیل دارا بودن بازدارنده های عصبی که مدام جای رسپتورها در سلول های خاکستری مغز آنان را تغییر می دهد و باعث ایجاد تفاوت در کار سروتونین می شود، قابلیت استفاده از بخش های عمده حافظه خود را دارند و از همین رو افرادی باهوش تر هستند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد