معاون وزیر آموزش و پرورش گفت: برنامه درسی شامل تولید محتوا، توانمندسازی معلمان، شیوههای ارزشیابی و روشهای یاددهی و یادگیری است و نبود هر کدام از اینها به ناتوانی دانشآموزان در زبان انگلیسی میانجامد.
ابراهیم سحرخیز، معاون آموزش متوسطه وزیر آموزش و پرورش در گفتوگو با فارس در پاسخ به این پرسش که «چرا به رغم گستردگی دایره لغات در دروس زبان انگلیسی اما اغلب دانشآموزان در استفاده عملی از آن با مشکل مواجه هستند؟»، اظهار داشت: علاوه بر توجه ویژه به محتوای کتابهای درسی باید به توانمندی معلمان و استفاده از روشهای نوین یاددهی و یادگیری توجه کرد برنامه درسی شامل تولید محتوا، توانمندسازی معلمان، شیوههای ارزشیابی و روشهای یاددهی و یادگیری است؛ اینها مثل حلقههای زنجیر به هم متصل است.
سعی کنید از برچسب زدن های ناروا اجتناب داشته باشید . البته در این زمینه با موارد استثنایی مواجه خواهیم بود. ما تاکنون به انواع مختلف ناروانی های کلامی طبیعی ، ولو این که با فراوانی بیشتری ظاهر شوند ، اشاره کرده ایم . فقط زمانی که شکل این ناروانی ها تغییر پیدا می کند و با خودآگاهی ، ترس و تقلا از طرف کودک توأم می گردد ، به لکنت واقعی تبدیل می شود. بعد از این است که شما می توانید مشکل گویایی کودک خود را « لکنت زبان» بنامید. اما اگر واکنش های هیجانی زاید که بدان اشاره کردیم در کودک ظاهر نشود، از لکنت نامیدن ناروانی های کودک سودی نخواهید برد.
ادامه مطلب ...براساس گزارش طرح آمارگیری از نیروی کار تابستان 91 که از سوی مرکز آمار ایران انتشار یافته، نرخ بیکاری مردان و زنان در گروه سنی یاد شده به ترتیب 24.8 و 48.5 درصد است.
بی تردید، سنین یاد شده بیشترین مراجعان به بازار کار را به خود تخصیص می دهند زیرا بیشترین فارغ التحصیلان دانشگاهی در این سنین قرار دارند.
نرخ بیکاری برای زنان در سنین یاد شده در نقاط شهری 56.2 درصد گزارش شده است.
همچنین نرخ بیکاری جوانان در سنین 25 تا 29 سال نیز بالا است ، به طوری نرخ بیکاری برای این گروه سنی 22.5درصد گزارش شده است.
هم اکنون نرخ بیکاری جوانان در جهان بیش از سایر گروههای سنی است، زیرا بیشترین متقاضیان کار در این سنین قرار دارند. نمی توان اذعان داشت که بیکاری برای جوانان در ایران طبیعی است زیرا ساختارهای اقتصادی متناسب با زاد و ولدی که در دهه 60رخ داده است ، باید خود را تغییر می داد به طوری که این جوانان هم اکنون بازوان توانمندی برای اقتصاد کشور محسوب می شدند.
فرار دختران در واقع تعرض به قاعده کهن و مرسوم زمانهای دیروز و امروز است که نه خانه را محل امن وآرامش و آسایش می داند نه محلی که باید از آن گریخت . این تعرض و جدال جامعه را تحریک کرده و آشفتگیهای خاصی را دامن می زند . هنگامی که دختری به طور غیر منطقی فرار می کند ، خود و پیرامونش یعنی خانواده و جامعه را تا شعاعی وسیع به طرق مختلف در معرض آسیبها و خطرات زیادی قرار می دهد . این پیامدها در بعد فردی ، خانوادگی و اجتماعی قابل بررسی است .
پیامدهای فردی:
فرار آغاز بی خانمانی و بی پناهی است و همین امر زمینه ارتکاب بسیاری از جرایم را فراهم می کند . دختران فراری برای امرار معاش به سرقت، تکدی گری ، توزیع مواد مخدر ، مشروبات الکلی و کالاهای غیر مجاز ، روسپیگری ، عضویت در باندهای مخوف و کثیف اغفال و فحشاء اقدام می کنند. برخی از این دختران پس از فرار در ساختمانهای متروکه ، پارک و خانه های فساد، شب را به صبح می رسانند و از مکانی به مکان دیگر در حرکت هستند فقط برای آنکه بتوانند زنده بمانند . دختران فراری تمام پلهای پشت سر خود را خراب و ویران می کنند . ارتکاب به نوع جرایم و فساد اخلاقی موجب می شود که دچار انواع بیماریها و اختلالات روحی و روانی شوند و برخی از آنها به دلیل سر افکندگی ناشی از تجاوزات دست به خود کشی می زنند .
از دیدگاه راجرز رسیدن به خود شکوفایی به معنای رسیدن به بالاترین سطح سلامت روانی است. پذیرش همه تجارب ، گرایش به زندگی کامل در هر لحظه از هستی ، داشتن توانایی هدایت خود بجای هدایت شدن بر اساس منطق ، عقاید و خواستهای دیگران ، احساس آزادی در عمل و تفکر و برخورداری از خلاقیت سطح بالا از ویژگیهای افراد خود شکوفاست. چنین شخصی از دید راجرز همواره از رعایت مثبت غیر شرطی اشخاص مهم و مورد اعتماد بهرهمند بوده است. به عبارتی همواره او را برای خودش خواستهاند، نه برای کارهایش. چنین فردی قادر است دائما بطور سازنده و به صورت فزایندهای بسوی رشد و کمال گام بردارد. او در برابر شرایط ناموفق و ناراضی زندگی تسلیم نمیشود و تلاش میکند برای کامل شدن و به حد کمال عمل کردن ، روابط با دیگران را در بهترین و مناسب ترین شکل جهت میدهد. آنها آمادگی کسب هر گونه تجربه را دارند، همه عوامل مربوط را سبک و سنگین میکنند و سعی میکند ارتباط یکپارچهای با تمامی زمینهها داشته باشد.
یکی از دلایل پرخوری فشارهای عصبی و استرس است وقتی شما بطور مزمن استرس داشته باشید بدن تان هورمون هایی مانند کورتیزول را به مقدار زیاد ترشح می کند که به مرور باعث افزایش اشتها و در نتیجه پرخوری می شود دکتر الیسااپل دانشیار دانشگاه کانیفرنیا در سافرانسیسکو ود1ارتمان روانپزشکی می گوید : " کورتیزول باعث می شود ما به غذاهایی که چربی ، قند ونمک آنها زیاد است تمایل پیدا کنیم " سلول های چربی هم کورتیزول تولید می کنند اگر هم چاق باشید و هم زندگی پر استرس داشته باشید سطح خونی این هورمون در بدن تان بالا خواهد رفت براساس پژوهش ها ، زنان دارای اضافه وزن وقتی در معرض عوامل استرس زای روزانه ( مانند مشکلات شغلی یا خانوادگی و پرداخت هزینه ها ) قرار می گیرند دچار اضافه وزن می شوند کورتیزول در کنار انسولین باعث می شود بدن چربی احشابی بیشتری ذخیره کند که احتمال سکته قلبی و مغزی را افزایش میدهد از طرفی کسی که استرس دارد به سختی می تواند به یک رژیم غذایی درست و سالم پایبند باشد این یکی از دلایل مهمی است که نشان می دهد چرا بسیاری از افراد نمی توانند از رژیم غذایی سالمی پیروی کنند دیده شده کسانی که معمولا مواظب خوردن شان هستند زمانی که زیر فشار عصبی قرار می گیرند پرخوری می کنند .