آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

جملاتی زیبا

*اگرروزی خیانت دیدی ،بدان که قیمتت بالاست .  

*حتی بهترین فرزندان نیز دشمن جان پدرومادرانند. 

*ازدشمن خودیکباربترس وازدوست خودهزاربار.  

*نقاش کامل آنست که ازهیچ برای خود سوژه بسازد.

*حتی تظاهربه شادی برای دیگران شادی بخش است. 

*خوشبختی فاصله بین این بدبختی تا بدبختی دیگر است . 

*ازدواج مثل بازاررفتن است ،تا پول واحتیاج واراده نداری به بازار نرو. 

*انسان اگر فقیر وگرسنه باشد،بهتر از آن است که پست و بی عاطفه باشد. 

*بزرگترین الماس جهان آفتاب است که خوشبختانه بر گردن همه می درخشد. 

*درخشانترین تاجی که مردم بر سر می نهند درآتش کوره ها ساخته شده است. 

ادامه مطلب ...

فرق بین پسرها ودختر ها

سلام بازم محمدهستم - امروز اومدم براتون فرق بین دختر ها وپسر ها رو بگم - چرا تو ذهن ما اینجور تدایی شده که دخترها همه مظلوم هستن وپسر ها همه گناه کار - اگه یه جا یه پسر و دختری رو با هم بگیرن فکر می کنین مردم چی می گن؟ می گن دختره مظلوم دیدی اقفالش کردن پسر چشم سفید رو دیدی ؟ وای وای وای - چرا همهشه این پسر ها هستند که باید جستجو کننده باشند و دختر ها یافت شونده ما پسرها بیشتر عمر مون تو جستجو هستیم حالا تو خیابون ها شده تا کلاس های زبان انگلیسی تا سر کلاس دانشگاه - تا حالا شده یه دختر بیاد جلو و بگه از شما خوشش میاد نه !! خوب معلومه نه ؟ چون همیشه دختر ها مظهر زیبایی و وقار هستند . آره این درسته اما دیگه این تو کشور ما زیاد از حد شده -البته بماند که شهر های بالا مثل اصفهان و تهران این موضوع رو فهمیدن و دست به کار شدن و تو فکر راه حل هستند -یه پسر رو می بینی تو بوکان که اینقدر 3 هست که همه پسر و دختر ها می شناسنش یکی رو می بینی (مثل ما ) اگه به یکی بگم ایستگاه 6 می شینیم میگه ! اها تو کوچه علیرضا بهوندی اینا ! این دختر ها رو می بینی هیچ کدم قدر نمی دودن نمی دونن که دل پسر ها چقدر حساسه خداییش اگه یه دختر اگه غریبه هم باشه تو خیابون از ما پسر ها چیزی بخواد حتی جون هم شده !! حاضریم با کمال میل انجام بدیم چون می ترسیم ! از چی؟ از اینکه مبادا خانوم خانوما ناراحت بشه و حسرت یه عمر تنهایی به دل ما بمونه - این قضیه همه جا حتی تو اینترنت هم صدق می کنه می گین چطور؟ شما دقت کنید یه وبلاگ مثل وبلاگ یلدا و رها خانوم که خاطره می نویسن چقدر بازدید داره ! حالا اگه اینا پسر بودن فکر نکنم 5 تا بازدید کننده هم داشته باشه ! آخه خاطرات بی مزه 2 تا دختر به چه درد پسر هایی مثل ما می خوره ؟ آیا این نسیت که ما پسرها دوست داریم با خوندن خاطرات دختر ها خودمون رو به اونا نزدیک کنیم و شاید از اونا اطلاعاتی کسب کنیم و شاید با گزاشتن نظر و تعریف از اونا به قولی خودمون رو جول کنیم شاید با زره ای توجه رو به رو شویم ! آری شما دختر خانوم اگه داری تو خیابون راه می ری می بینی عده ای پسر به شما متلک می ندازن (تیکه) این برای این است که اینجور پسر ها نحوه ایجاد ارتباط رو بلد نیست و امید دارن با همان متلک شما را به خودشون علاقه مند کنند و بدونید که هیچ پسری بیکار نیست سر ایستگاه ها و خیابون ها پاتوق بزنه ؟ ! این فقط امیدی است که هر پسری در دل خودش داره که شاید روزی عشق زندگی خودش رو پیدا کنه همین !! پسر ها انواع متفاوتی دارن بعضی ها اونقدر رو دارن که تو خیابون با شما صحبت کنند و در بعضی از آنان که نحوه ارتباط رو بلد نیست به شما تنه بزنن و تیکه بندازن و بعضی دیگر که فقط با دیدن شما رویای بودن با شما را در ذهنشون پرورش می دن و بدونید هیچ پسری نیست در دنیا که دل نداشته باشه همشون اسیر و تلسم شده دست شمان پس قدرشون رو بدونید .!! شاید روزی برسه که پسر ها ما هم این روش رو کنار بزارن و روزی با دیدن شما حتی نگاهی بیش به شما نندازن اونوقت شما باید پاشید برید دانشگاه آزاد رشته روانپزشکی !! دنبال شوهر آره عزیر بیدار شو که فردا دیره ......

اگر ها

اگر دروغ رنگ داشت ؛

هر روز شاید ؛

ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست

و بیرنگی کمیاب ترین چیزها بود

   

اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت؛

عاشقان سکوت شب را ویران میکردند

 

اگر براستی خواستن توانستن بود ؛

محال نبود وصال !

و عاشقان که همیشه خواهانند؛

همیشه میتوانستند تنها نباشند

ادامه مطلب ...

اگر ها

اگر دروغ رنگ داشت ؛

هر روز شاید ؛

ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست

و بیرنگی کمیاب ترین چیزها بود

   

اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت؛

عاشقان سکوت شب را ویران میکردند

 

اگر براستی خواستن توانستن بود ؛

محال نبود وصال !

و عاشقان که همیشه خواهانند؛

همیشه میتوانستند تنها نباشند

ادامه مطلب ...

10 درس مهم که باید از شکست بگیرید





وقتی جوان‌تر بودم، وقتی اوضاع خوب و آنطور که دوست داشتم پیش نمی‌رفت واقعاً نمی‌توانستم درسی از آن بگیرم. نمی‌توانستم به تصویر بزرگ نگاه کنم و بتوانم از پیشامدهای بدی که برایم اتفاق افتاده درس بگیرم.
اما، هر بار که اوضاع زندگی آنطور که می‌خواهید پیش نمی‌رود، می‌توانید چیزهایی زیادی از آن یاد بگیرید.
یکی از بهترین کارهایی که می‌توانیم بکنیم این است که وقتی اوضاع طبق برنامه‌های ما پیش نمی‌رود، به همه ماجراهایی که اتفاق افتاده خوب فکر کنیم و تا جاییکه می‌تونیم از همه تجربیاتمان درس بگیریم و خودمان را برای موفقیت در آینده آماده کنیم.

10 درسی که باید از شکست بگیریم:

1.
واقعاً چیزی به اسم شکست وجود ندارد. بله، ممکن است اوضاع بد پیش برود یا مطابق برنامه ما پیش نرود اما واقعاً چیزی به اسم شکست وجود ندارد زیرا همیشه یک دلیل خوب برای خوب پیش نرفتن اوضاع و درسی برای آموختن از آن وجود دارد. در طولانی مدت، هر اتفاقی که می‌افتد به صلاح شما خواهد بود.

2.
اگر به دلایلی اشتباه چیزی را می‌خواهید، هیچوقت آنطور که شما دوست دارید انجام نخواهد شد.

3.
می‌توانید از این واقعیت بعنوان یکی از قوی‌ترین انگیزه‌ها برای موفقیت در آینده استفاده کنید که اول کار، اوضاع آنطور که شما دوست دارید پیش نرفته است. اگر تصمیم بگیرید که به همه چیز درست نگاه کنید، اشتیاقتان برخواهد گشت.

4.
همیشه و در همه جا پشتکار، تعهد و تلاش نتیجه می‌دهد.

ادامه مطلب ...

امید

چهار شمع به آهستگی می‌سوختند، در آن محیط آرام صدای صحبت آنها به گوش می‌رسید.شمع اول گفت: من صلح و آرامش هستم، هیچ کسی نمی‌تواند شعله مرا روشن نگه دارد من باور دارم که به زودی می‌میرم....... سپس شعله صلح و آرامش ضعیف شد تا به کلی خاموش شد شمع دوم گفت: من ایمان و اعتقاد هستم، ولی برای بیشتر آدمها دیگر چیز ضروری در زندگی نیستم پس دلیلی وجود ندارد که دیگر روشن بمانم......... سپس با وزش نسیم ملایمی ایمان نیز خاموش گشت.

شمع سوم با ناراحتی گفت: من عشق هستم ولی توانایی آن را ندارم که دیگر روشن بمانم، انسانها من را در حاشیه زندگی خود قرار داده‌اند و اهمیت مرا درک نمی‌کنند، آنها حتی فراموش کرده‌اند که به نزدیکترین کسان خود عشق بورزند .............. طولی نکشید که عشق نیز خاموش شد.

ناگهان کودکی وارد اتاق شد و سه شمع خاموش را دید، گفت: چرا شما خاموش شده‌اید، همه انتظار دارند که شما تا آخرین لحظه روشن بمانید ......... سپس شروع به گریستن کرد........... پــــــــس...شمع چهارم گفت: نگران نباش تا زمانیکه من وجود دارم ما می‌توانیم بقیه شمع‌ها را دوباره روشن کنیم، مـن امـــید هستم.

با چشمانی که از اشک و شوق می‌درخشید ..... کودک شمع امید را برداشت و بقیه شمع‌ها را روشن کرد.

نور امید هرگز نباید از زندگی شما محو شود ...

 

نشانه های عدم آمادگی برای ازدواج

گروه اینترنتی
 پرشین استار | www.Persian-Star.org


به نظر می‌رسد که این روزها وقتی اخبار مربوط به طلاق گرفتن بعضی و ازدواج یا نامزد کردن بعضی دیگر را می‌شنوید، تعجب می کنید. واقعیت این است که ازدواج برای همه آدمها مناسب نیست. گاهی‌اوقات زمان آن هنوز نرسیده است؛ خیلی وقت‌ها هم فرد موردنظرتان فرد مناسبی نیست. برای خیلی‌ها قبول کردن این مسئله سخت است. اما اگر واقعیت را نپذیریم و کورکورانه وارد زندگی زناشویی شویم، اثرات آن به جز خودتان خیلی‌های دیگر را هم درگیر خواهد کرد (در بسیاری از موارد شکست یک ازدواج موجب شکست بچه‌ها و شکست کل جامعه می‌شود). یکی از دلایل مهم برای بالا رفتن میزان طلاق یک دلیل بسیار ساده است: خیلی از ما زمانی ازدواج می‌کنیم که اصلاً برای آن آمادگی نداریم. ادامه مطلب ...

اسرار زندگی مجردی مان را به نامزدمان بگوییم یا نه؟

یکی از نکات بسیار مهم در جلسات خواستگاری این است که فرد تا چه حد می تواند اسرار زندگی خود را به فرد مقابل بیان نماید؟


 اسرار زندگی مجردی مان را به نامزدمان بگوییم یا نه؟


آیا اگر خطا و اشتباهی یا مسئله ای در زندگی اش رخ داده است، اجازه دارد آن را با نامزدش مطرح کند یا نه؟ مبادا بیان این اسرار دست مایه ای برای سرکوب وی توسط همسرش در زندگی زناشویی آینده گردد؟


اسرار زندگی را می توان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه ( بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه ) تقسیم نمود. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید.


1 - در جلسات اول خواستگاری می توانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بی اطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه می دانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بوده اید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر می کند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.

ادامه مطلب ...

بعد از جدایی چگونه به احساساتم خاتمه دهم؟!


"من تو را ترک می کنم " کلمات کمی وجود دارد که کمتر از این سه نوع قابل درک هستند. وقتی آنها از زندگی ما با خشم و یا در قالب یک پیامک و یا نوشته یاداشت با بی تفاوتی و هوشیارانه خارج میشوند. او از خودش نامهربانی برجای گذاشته است سپس ما در یک بحران جدایی سقوط می کنیم ، سپس برای ما مدت طولانی لازم تا بر این بحران غلبه بکنیم. فقط کسی که در هنگام استوار بودن زندگی زناشویی میتواند جدایی همسر را تحمل کند ،که قلبا" خودش از او خداحافظی کرده است. به وسیله جدایی دچار هیجان و التهاب سختی نمیشود.

مراحل جدایی

تمام انسانها و خود همسرمان بعداز شوک جدایی از مراحل متفاوت عبور میکنند. وقتی که ازجدایی فروکش نمود این مرحله را پشت سرنمود دیگه او زمان رو به جلو دارد. او اغلب درهنگام زمان زناشویی شروع کرده که دوست داشتن در رفاقت را تغییر بدهد و جدا کند. مرحله ای که بعد از اتمام زندگی زناشویی می گذرد .مساوی است با مرحله ازدست دادن یک انسان توسط مردن که تجربه میشود. مراحل مختلف با این چهار منطقه اخلال علامت گذاری میشود. درافکار، احساس، رفتار عکس العمل جسمی . این چهارمرحله متفاوت امکان دارد.

ادامه مطلب ...

دامادهای همیشه در حال تحول!

من سه سال است ازدواج کرده ام و فکر می کردم با ازدواج خیلی پیشرفت می کنم اما زنم دائم در همه کار من نظر می دهد و وقتی می بیند من جز گوش کردن هیچ کار خاص دیگری نمی کنم ، بهم می ریزد و به من می گوید تو دوستم نداری ! بعد هی کار من می شود منت کشی و ناز کشیدن

معمولا سرزنش و مواخذه ام می کند، به کار کردن من حساسیت نشان می دهد  و  مدام به من این حس را القاء می کند که قبل از ازدواج چهره ای دیگر از خودم به او نشان داده بودم...

واقعا خودم هم سردرگم شده ام که ایا ازدواجم کار درستی بوده یا اشتباه ؟!!!

و این سوال، خود پرسش بسیاری از مردان جوان و حتی میانسالی است که علیرغم گذشت چند سالی از زندگی و  تجربه زندگی مشترک ؛ هر از چند گاهی از خود می پرسند؟!!

به راستی چرا  این چنین است؟

به سیطره زنان در آمدن،ترس از زن ذلیلی، ترس از عدم پیشرفت در کار و پول به خاطر مسائل زندگی مشترک،پیر شدن زیر فشار کار و مسوولیتهای زندگی، رابطه بد خانواده با همسر و... باعث می شوندبه محض پایان هیجانات مقدمات و مراسم ازدواج، افکار و نگرانی های مبهم در ذهن داماد، برای چگونگی شروع زندگی مشترک خود، موج زند؛ افکاری چون، "خوب، از حالا به بعد من و همسرم باید با هم باشیم و بچه دار شویم و تا دم مرگ با هم زندگی کنیم؟! "  و متعاقب آن اندیشه هایی چون " اگر در این راه نتوانیم همسفران خوبی باشیم چه؟! اگر از هم رضایت نداشته باشیم چه؟! ، و ...ذهن مرد جوان را بیش از پیش به خود مشغول و حتی  مغشوش می کند و لاجرم تازه داماد را آشفته!

ادامه مطلب ...