آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

فتیشیسم(fetishism)

 

در چنددهه اخیر درباره رفتار جنسی انسان و نارساییها و انحرافات آن پژوهشهای نسبتا مفصلی انجام شده است که تا اندازه ای از ابهامات گذشته در مورد این جنبه از خصوصیات انسان کاسته است. در گذشته اعتقاد بر این بود که واکنش جنسی بشر مرحله ای است که از شهوت آغاز می شود و به ارضا ختم می گردد. اما در سالهای اخیر نظریه سه مرحله ای جنسیت بیشتر مورد قبول واقع شده است 

نظریه اخیر بر اساس این کشف استوار است که واکنش جنسی زن و مرد از سه مرحله مرتبط با هم که از لحاظ نوع و فیزیولوژی ازیکدیگر جدا هستند، تشکیل یافته است. این سه مرحله عبارتند از میل، تهییج و ارضا.جدا انگاشتن این سه مرحله نه تنها از جنبه نظری اهمیت دارد بلکه از لحاظ علمی نیزمهم است زیرا اختلال و یا بازداری شدید و غیر عادی هریک از این مراحل ممکن است موجبپیدایش اختلالات و نابهنجاریهای خاصی شود که درمان ویژه ای را بطلبد.

اما اگر این خیالپردازیهابرگشت کننده و شدید نباشد و اگر فرد بر اساس آن تمدر D.S.MIV

انحرافهای جنسی شامل گروهی از اختلالهاست که در آن جاذبه جنسی معطوف به اشیا نامعمول و فعالیتهای جنسی است که ماهیتی نامتداول دارند. به طور خلاصه نوعی انحراف در آنچه فرد بدانگرایش پیدا می کند وجود دارد. این گرایش باید شدید باشد و دست کم شش ماه طول بکشد.تشخیص اختلال تنها زمانی صورت می پذیرد که فرد بر اساس این گرایشها عمل کند یا به طور معنا داری از داشتن آنها احساس پریشانی کند. یاد آوری این نکته اهمیت دارد که افراد ممکن است خیال پردازیها و میلهایی شبیه به یک فرد مبتلا به انحراف جنسی داشته باشند

ایلات هیچگاه اقدام به عمل نکندو یا به خاطر آنها به طور چشمگیری پریشان نباشد این تشخیص درباره آنها صورت نمی گیرد.

انحرافهایجنسی اغلب چند گانه هستند و نیز می توانند جنبه ای از اختلالهای روانی دیگر ماننداسکیزوفرنی یا اختلال شخصیت باشد. آمارهای مربوط به شیوع این اختلالها نشانگر آناست که انحرافهای جنسی، از هر نوع گرایش، اغلب در مردها دیده می شود و تنها درمازوخیسم است که می توان شمار بیشتری از زنان را یافت که نسبت آن به مردان بیشتراست. سرانجام این واقعیت که برخی از افراد مبتلا به انحرافهای جنسی در پی جفتهایی هستند که هیچگونه تمایل یا رضایتی در این زمینه ندارند نشانگر پیامدهای غیر قانونی است که اغلب در اثر این اختلالها پیش می آیند.

کلمه فتیش(fetish) در زمانهای قدیم به وسیله اقوام اولیه، به اشیا بیجانی اطلاق می شد که این افراد معتقد بودند دارای صفات و خصوصیات سحر آمیز و یا مافوقعادی هستند لذا این کلمه بعدها به اشیایی که بدون علت مورد احترام افراد و مردمقرار می گرفتند، به کار می رفت.

شخصیکه به فرد دیگری عشق و علاقه دارد و فکر می کند که او دارای بعضی صفات و خصوصیات فوق العاده و سحرآمیز است و به نحو غیر منطقی برای او ارزش و اعتبار قایل است رانمی توان گفت که دچار انحراف فتیشیسم است

زیرا اصطلاح فتیشیسم یک انحراف جنسی است و نسبت به افرادی اطلاق می شود که تنها به یک انسان عشق و علاقه ندارند بلکه به بعضی از اعضا بدن او یا شی ای که به او وابسته است علاقه می ورزند. شخصی که به انحراف فتیشیسم مبتلا باشد به یک شی بی جان از قبیل دستکش یا کفش و... علاقه و یاتمایل هیجان انگیز و غیر قابل کنترل دارد و یا به بعضی اعضای بدن معشوق خود ازقبیل مو و یا دست و...عشق و علاقه شدید و غیر معمولی را احساس می کند. افراد مبتلابه انحراف فتیشیسم به جای تماس عادی جنسی با جنس مخالف به یکی از اعضا بدن یامتعلقات او دل می بندند و بدین وسیله رضایت خاطر جنسی خود را تامین می کنند. فردیکه به انحراف فتیشیسم مبتلاست معمولا به در اختیار داشتن یک جفت جنسی میل و علاقه ای ندارد بلکه این میل را نسبت به شی ای خاص یا عضوی از اعضای بدن احساس می کند.

 

بعضی اوقات افرادی که به انحراف فتیشیسم مبتلاهستند احساس می کنند که تمایل دارند به شخص مورد نظر خود لطمه یا ضربه ای واردکنند و یا آسیبی به شکل بدن او وارد سازند.

فتیشیسم انحرافی است که به مردان اختصاص دارد و موقعی به شخص عارض خواهد شد که شی بتواندبرای او جای انسان را بگیرد. بیشتر مبتلایان به این انحراف اگر با فردی رابطه داشته باشند بیشتر جنس مخالف را انتخاب می کنند اما در بین آنها افراد همجنس بازنیز وجود دارد. فتیشیسم در همه افراد به صورت خفیف وجود دارد بطوری که تشخیص افرادعادی از منحرفان واقعی فتیشیسم کار نسبتا آسانی نخواهد بود.

"بینست"اولین دانشمندی است که درباره انحراف فتیشیسم مطالعه و تحقیق کرده است. به عقیدهاو دو نوع فتیشیسم وجود دارد. یکی فتیشیسم کوچک و دیگری فتیشیسم واقعی؛ در فتیشیسم کوچک شخص مبتلا به شی خاصی علاقه و میل شدید و زیاده از حد احساس می کند اما اینمیل جانشین معشوق او نمی شود. در فتیشیسم واقعی میل و علاقه شخص منحرف به شی خاصی به حدی است که جانشین معشوق او می شود و منحرف در برابر میل و علاقه شدید و غیرقابل کنترلی که نسبت به شی مذکور احساس می کند معشوق خود را از یاد می برد.

افرادمبتلا به فتیشیسم گاهی اوقات برای به دست آوردن شی مورد پرستش خود ممکن است به دزدی یا غارت و حمله دست بزنند. در چنین مواردی هیجان ناشی از انجام جرم خود عامل تحریک جنسی است و گاه این هیجان جانشین موضوع مورد پرستش قرار می گیرد و شی دزدیدهشده اهمیت کمتری دارد. این مورد که جنون دزدی نام دارد نوعی فتیشیسم است.

نوع دیگری از فتیشیسم جنون آتش سوزی است. علت این جنون علاوه بر تداعی قوی به آتش که موجب تحریک جنسی است مانند بسیاری دیگر از انحرافات جنسی در اثر ترس و بی کفایتی شخص برای وصول به جنس مخالف است. این افراد غالبا از راهی ایجاد حریق می کنند و به تماشای آن مشغول می شوند و این تماشا کردن غالبا با لذت شهوانی و تهییج جنسی وسرانجام با احساس گناه همراه است و معمولا موجب پشیمانی می گردد.

"فروید"روانشناس برجسته که هم اکنون بسیاری از نظرات او مورد تحلیل و بررسی است ، علت اصلی بروز و ایجاد انحراف فتیشیسم

را به عقده اختگی نسبت می دهد و مکانیسم آن را در ایجاد انحراف فتیشیسم به این صورت بیان می کند که : "طفل ذکور در دوره ای که به آلت تناسلی خود توجه پیدا می کند وپیوسته با آن بازی می کند برای این عضو اهمیت زیادی قایل است و از اینکه مبادامادر و پدرش از توجه فوق العاده ای که او به این عضو دارد آگاه شوند و به اصطلاحاو را از دارا بودن این عضو محروم کنند، در ترس و وحشت به سر می برد و هنگامی که طفل ذکور متوجه می شود که افراد مونث فاقد این عضو هستند نگرانی او در این بارهبیشتر می شود زیرا طفل مذکر نمی داند که اختلافات آلت تناسلی بین جنس مذکر و مونثن شانه تفاوت جنسی بین زن و مرد است بلکه فکر می کند که افراد مونث به دلایلی که اونمی داند از داشتن این عضو محروم شده اند و این طرز فکر که مبادا او هم از این عضوحیاتی محروم شود، اضطراب روانی اش را تشدید می کند. به عقیده فروید اگر طفل مراحلتکامل و سیر بلوغ را به طور عادی طی کند به زودی از این عقیده موهوم روی می گرداندو سیر متعارف رشد خود را ادامه می دهد. اما اگر عقده اختگی در او نگه داشته شود ویا تایید شود، عشق به جنس مخالف به کلی در انسان فراموش می شود و میل و رغبت به نزدیکی و تولید نسل در او از بین می رود و فرد به انحراف فتیشیسم مبتلا می شود.

امروزه دلایل فروید برای انحراف فتیشیسم مورد تحلیل و بازنگری قرار گرفته و دانشمندان معتقدند که علت ایجاد انحراف فتیشیسم را نمی توان تنها به عقده اختگی نسبت داد ودلایل دیگری نیز در بروز این بیماری موثر هستند.

به طورکلی علت ایجاد انحراف فتیشیسم را در مفهوم وسیعتر می توان به ترس و وحشت از عجز وناتوانی نیروی جنسی مربوط دانست. به این ترتیب که منحرف فنیشیست مانند تمام افرادبشر از اینکه فاقد توانایی عمل جنسی باشد وحشت دارد اما این هراس و نگرانی در اوچندین برابر افراد عادی است. بنابر این منحرف فنیشیست به وسیله ای که در گذشتهیعنی در طفولیت باعث تحریک جنسی او می شده و آن وسیله آلت تناسلی او بوده توجه فوقالعاده ای پیدا می کند زیرا این توجه او را از وحشت فاقد بودن از این عضو نرینهجنسی در امان نگه می دارد.

اشیایی که مورد توجه و علاقه افراد مبتلا به انحراف فتیشیسم قرار می گیرد منحصرا به زنان تعلق دارد و این اشیا معمولا پوشاکی هستند که اختصاص به زنان دارد و حامل ویژگیهای زنانه می باشد از قبیل دامن، کفش پاشنه بلند، دستکشهای زنانه و... . افرادمبتلا به انحراف فتیشیسم گاهی اوقات به زنان مورد علاقه خود فشار و اصرار می ورزندکه لباس خاصی را به تن کرده و یا با اشیا خاصی خود را زینت کنند. علت روانی اینامر آن است که منحرف فتیشیسم با این عمل می خواهد ثابت کند که دارای ناتوانی یاخلا جنسی نیست و می تواند به جنس مخالف خود تحکم کند و این نشانه و علامت نیرو وقدرت مردانگی است.

معمولامنحرفان فتیشیسم مردانی خجالتی، کمرو و احساساتی هستند و از زنان فرار می کنند وبه محض رویت یک زن از خجالت سرخ می شوند و اگر چند زن در محلی اجتماع کرده باشندمنحرفان فتیشیسم جرات نزدیک شدن به آن محل را در خود نمی بینند. اگر گذر آنان برحسب اتفاق به میان زنان بیافتد برای این که خود را از محل دور کنند به زنان توهینو آنها را تحقیر می کنند و اگر زن اختیار کرده باشند از زنان خود وحشت دارند ونسبت به آنها بی اعتنا هستند.

نا آگاهی و یا به علت ترس از رفتار غیر عادی خود به دنبال درمان نمی روند. در یک بیمارستان بزرگ در لندن در طول 20 سال تنها 60 موردمبتلا به فتیشیسم تشخیص داده شده است که این تعداد در مقایسه با کل افرادی که درجهان به این بیماری مبتلا هستند بسیار کم است

آن چه بیش از هر چیزی در دنیای امروز ضروری به نظر می رسد توجه به این مطلب است که لازمهرشد طبیعی امور جنسی در هر صورت آگاهی از واقعیت است و باید دانست که هدف نیرویجنسی، دیگرجویی است نه لذت جویی محض. علت تمام انحرافات جنسی نداشتن اطلاعات لازمدرباره امور جنسی در دوره نوجوانی است و سنت مخفی نگه داشتن نیروی جنسی و آگاهیندادن والدین به فرزندان درباره این مساله یکی از عوامل عمده ایجاد انحراف است

بایدروزی پیش آید که این مساله هم مانند بسیاری از مسایل زندگی که زمانی ما مردم آنهارا در نتیجه جهل و نا آگاهی، اسرار آمیز تصور می کردیم و دانستن آنها را مخصوص عدهای به خصوص در جامعه می دانستیم و امروزه آن مسایل برای همه آشکار گردیده است،برای همه واضح و مشخص گردد. این امر نشانه خودخواهی بزرگسالان است که از ترس اینکه مبادا نتوانند حقیقت را درست به نوجوانان بفهمانند آن را از آنها مخفی می کنند وآگاهی از مسایل مختلف و حقایق مهم را به خود آنها و تجربیات آنها واگذار می کنند.

روزی می رسد که پدران و مادران آگاه می شوند که فرزندان آنها در کنار سایر صفات واستعدادها از قدرتهای جنسی نیز برخوردارند و آنها مجبورند که به این قدرت نیز توجهکنند نه اینکه رشد و ثمر رسیدن آن را نادیده بگیرند و پرورش صحیح آن را به تصادفاتواگذار کنند و بگویند که: "خودش خواهد آموخت" زیرا این آموختن بدونآگاهی ممکن است به انحراف برود، انحرافی که لطمات جبران ناپذیری به زندگی افرادوارد می کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد