برای بیشتر انسانها، تصمیم قاطع برای ازدواج با فرد مبتلا به اسکیزوئید، تصمیم عاقلانهای نیست، بویژه اگر شما به دنبال همسری باشید که بخواهید او نیز قلبش برای ازدواج با شما بتپد. با این همه ممکن است برخی از شما که این مطلب را میخوانید، با یک فرد مبتلا به اسکیزوئید ازدواج کرده باشید. حتی ممکن است که شما با چنین فردی ازدواج کرده و دارای فرزندانی نیز باشید. در این صورت همچنان که شما برای بهبود رابطة خود یا همسرتان تلاش میکنید، بایستی که چند چیز را به خاطر داشته باشید:
1.توقعات واقعی داشته باشید.
جدا از مواقعی که هرکدام از ما دچار مشکل شده و احساس می کنیم تا باید با روانشناس یا مشاور تماس گرفته و از کمک های تخصصی او بهره مند شویم، موقعیت هایی وجود دارد که بهتر است در راستای پیشگیری از بروز مشکلات، قرار ملاقاتی با روانشناس داشته و یا با شرکت در کارگاه آموزشی سطح اطلاعات خود را بالا ببریم.
در این مطلب قصد داریم تا ده موقعیتی را که به صورت معمول مراجه به روانشناس می تواند از بروز مشکلات تا حد زیادی جلوگیری کند و در رابطه با این موضوعات کمک کند و یا داشتن مسائل را کاهش دهد، به شما معرفی کنیم. با ذکر این نکته که این موقعیت ها به خودی خود آسیب رسان نیستند و مراجعه به روانشناس در این شرایط بیش از همه به منظور پیشگیری از بروز مشکلات بعدی است.
1- بلوغ و دوران نوجوانی
اینکه شما فرزندتان در سن بلوغ باشد و یا خودتان در حال طی کردن این دوران حساس هستید، تفاوتی ندارد، کسب اطلاعات درست و کامل در رابطه با این دوران می تواند کمک بزرگی برای شما بوده و احتمال بروز مشکل را کاهش دهد.
2- شکست در روابط صمیمانه
به صورت کلی در زمانی که ما در زندگی در هر زمینه ای دچار شکست می شویم، نیاز به کمک داریم تا بتوانیم خودمان را پیدا کنیم و به بازسازی دوباره زندگی خود بپردازیم. اما شاید شکست در روابط صمیمانه و به اصطلاح شکست عشقی حساسیت بیشتری دارد. نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشیم یادگیری مهارت هایی است که بتواند احتمال بروز شکست را برای ما کاهش داده و یا در صورت بروز چنین اتفاقاتی آسیب پذیری ما را کم کند.
زندگی مشترک پیچ و خم های زیاد و خاصی دارد که اگر آنها را نشناسید ممکن است در تله ای بیفتید که خیلی ها در آن افتاده اند. یعنی خراب شدن رابطه دو نفره تان و در نهایت طلاق.
رسولُ اللّه (ص) می فرمایند: ما أحَلَّ اللّه شیئا أبغَضَ إلَیهِ مِن الطَّلاق. خداوند چیزی را که نزد او منفورتر از طلاق باشد، حلال نکرده است. (میزان الحکمه)
اگر می خواهید ازدواج شما به طلاق منجر نشود، این اصول ساده اما ضروری را از همین امروز یاد بگیرید و در زندگی مشترک فردایتان به کار ببندید. نکته مهم این است که هر دو نفر شما باید برای به کار بستن این اصول تلاش کنید وگرنه تلاش یک نفره شما حتما با شکست همراه خواهد شد:
- اول باید هنگام انتخاب فردی را انتخاب کنید که هم کفو شما باشد تا پس از سپری شدن ایام پرهیجان ابتدای زندگی، ناچار به تحمل همسرتان نشده و در ضمن گرفتار طلاق عاطفی نشوید. لازم است همسرتان را از فردی که در طبقه اجتماعی، مالی و فرهنگی خودتان است، انتخاب کنید. نه بالاتر و نه پایین تر. نکته بعدی این است که سعی کنید عشق به همسرتان را حفظ کنید.
«شخصیت» به چه معناست؟
شخصیت مجموعه خصوصیات اخلاقی فردی است که با شناخت آنها فرد قابلپیشبینی میشود؛ از خصوصیات فردی گرفته تا خصوصیات اجتماعی و نحوه تعامل فرد با خود و دنیای اطراف برای دستیابی به اهدافش. مثلا وقتی ناکامی پیش میآید، بعضیها سعی میکنند نقاط ضعفشان را جبران و از آن بهعنوان پله استفاده کنند اما در مقابل بعضیهای دیگر سرخورده و بدبین میشوند و حتی ممکن است روابطشان را با اطرافیان قطع کنند و… همه این انتخابها به شخصیت افراد بستگی دارد.
اگر در دوران عقد متوجه شدید که همسرتان درگیر یکی از بیماریهای جسمی یا روانی است، قبل از جداشدن یا ادامه زندگی با همسرتان، حتما با پزشک یا یک مشاور و روانشناس در مورد نوع بیماری و علائم آن، نحوه زندگی با او، اقداماتی که میتوان برای بهبود شرایط انجام داد و عوارضی که در آینده با آن روبهرو خواهید شد و ..، صحبت کنید.
بعضی از بیماریها بسیار هشداردهندهاند و برای زندگی با مبتلایان به این بیماریها باید همه چیز را در نظر بگیرید. برخی از این بیماریها عبارتند از: ایدز، هپاتیتC، تومور و سرطانهای کشنده پیشرونده.
کسی که قرار است با یک فرد مبتلا به بیماریهای سخت ازدواج کند، باید بداند که زندگی زناشوییاش ممکن است چندان طولانی نباشد و همسرش بعد از مدتی فوت کند. وقتی طرف مقابل قرار نیست مدت زیادی زنده بماند، همسرش قبل از اینکه وارد فاز سوگواری شود، باید مرحله پیش سوگواری را بگذارند که اصلا کار سادهای نیست. ضمن اینکه بیماریهایی مانند ایدز و هپاتیت C به شدت مسریاند و فرد باید احتمال آلودهشدن خودش به این بیماریها را بدهد.
مراقب باشید! اگر این بهانه ها را به دست همسرتان بدهید، زندگی مشترک تان از هم می پاشد.
آمار طلاق این سال های اخیر را هر کسی به شیوه ای تفسیر می کند. گروهی نبود دوره های آموزشی فراگیر قبل و بعد از ازدواج را دلیل انتخاب های نادرست و ازدواج های نافرجام می دانند و گروهی دیگر، می گویند جوان های امروزی ناسازگار شده اند و با افتادن به اولین سراشیبی زندگی مشترک، به فکر جدایی می افتند. ثبت بیش از ۱۵۰ هزار طلاق در سال ۹۱ و نگرانی مسئولان از رشد این آمار بهانه ای شد تا موضوع را با ۲ روانشناس خانم و آقا در میان بگذاریم و نظر متخصصان این حوزه را جویا شویم. فاطمه فدایی با نگاهی به پرونده های مراجعانش از دلایل اصلی طلاق خانم ها می گوید و محمود هندی پور هم دلایلی که آقایان را به جدایی وا می دارد، مطرح می کند.
چرا خانم ها از شوهران شان طلاق می گیرند
حرف دلش را نمی شنوید؟
در ابتدا ممکن است بچه ها چیز زیادی ندانند و نمی دانند واقعاً جدایی برای آنها چه معنایی خواهد داشت، والدین باید راجع به طلاق با بچه ها صحبت کنند
عوامل استرس زای متعدد،عدم توانایی برای مدارا با موقعیتهای مختلف، مشکلات و بیماری های روانپزشکی معمولاً عمده ترین دلایل طلاق هستند.
آنچه از نظر یک درمانگر و روانپزشک کودک و نوجوان برای مداخله اهمیت دارد این است که:
* بچه ها باید مراقبت شوند.
*نباید بچه ها قربانی اختلاف والدین شوند و به عنوان گره یا وسیله ای جهت رسیدن به اهداف واالدین استفاده شوند.
مسائل و مشکلات پس از طلاق:
ادامه مطلب ...شاید به نظرتان عجیب برسد اما جر و بحث کردن در مقابل فرزندانتان برای سلامتی آنها و ازدواج شما بهتر است، حتما می پرسید چطور ؟
آیا چیزی ضایعتر از جر و بحثی که سعی در مخفی کردنش دارید وجود دارد؟ مثلا زمانی که به دیدن زوجی می روید و ناگهان بحثی ایجاد میشود و آنها معذرتخواهی میکنند و از اتاق خارج می شوند تا با هم جرو بحث کنند.
ایده این است که جر و بحث آرام و یواشکی که شما قرار است نشان دهید در حال رخ دادن نیست، از یک جروبحث پر سر و صدا بهتر است، اما چطور؟ همه میدانند که شما در حال جرو بحث هستید. همه حس غریبی نسبت به این قضیه دارند. قرار نیست اسرارتان را جلوی همه بیان کنید، اما به نظرم بهتر است که مانند زمانهای قدیم جر و بحثی آزاد و جلوی دیگران به خصوص فرزندانمان داشته باشیم.
ادامه مطلب ...
گاهی ممکن است گزینه ای که برای ازدواج به شما معرفی شده یا شناخته اید، نه بیش از حد خوب است و نه بیش از حد بد. مثل خودتان فرد معمولی است. در یک کلام، نسبت به او حس خنثایی دارید. در این شرایط باید چه کار کرد؟ چطور می توانید بفهمید با هم خوشبخت می شوید یا نه؟
ازدواج اگر چه نیاز به تناسب و کفویت منطقی دارد. اما همه چیز این پیوند، بر اساس منطق ریاضیات جلو نمی رود. اگر فهرست ویژگی های طرف مقابل را جلویتان گذاشته اید و به هر کدام نمره خوبی داده اید، باز این دلیل نمی شود که او همسر ایده آل شما باشد. چیزی که ازدواج را از یک رابطه ریاضی یا همزیستی اجتماعی به یک رابطه انسانی تبدیل می کند، کشش و تمایل است. تمایلی که می تواند شما دو نفر را مثل قطعه های پازل با هم چفت کند و عاطفه میان تان را قوی تر سازد.
اگر درباره همسر آینده تان مردد هستید یا حس خنثایی به گزینه ازدواج تان دارید، یا حتی اگر خیلی داغید و فکر می کنید همسرتان را یافته اید و با وجود همه مشکلات، عاشقش هستید، این سوال ها را از خود بپرسید و به آنها جواب دهید. جواب شما به این سوال ها نشان می دهد که عاطفه تان کجای این قصه است.
آیا تصور می کنید همسرتان فیلم های مستهجن تماشا می کند یا دیدن این فیلم ها را به بودن با شما ترجیح می دهد؟ در این مورد شما تنها نیستید. این مسئله می تواند بسیار ناراحت کننده باشد، اما دانستن اینکه چرا همسر شما به تماشای این فیلم ها روی آورده است و اینکه چگونه باید در مورد این مسئله با او صحبت کنید می تواند مفید باشد.
چرا شریک زندگی شما به فیلم های مستهجن روی آورده است؟
رابطه جنسی در زندگی مشترک فراز و نشیب های زیادی دارد. گاهی تمایلات و نیازهای جنسی شما و همسرتان با یکدیگر مطابقت ندارند. در چنین موقعیتی یکی از طرفین ممکن است برای رفع نیاز های جنسی تامین نشده خود به این دسته از فیلم ها روی بیاورد.