از دیدگاه اسلام، موجودات در همین موجوداتی که ما با چشم میبینیم منحصر نمیباشد بلکه علاوه بر این موجودات عادی مانند انسان، حیوانات، گیاهان، کوهها و ... یک سری موجوداتی هستند مانند خدا، فرشتگان، عالم برزخ و جنها که به دلیل جسمانی نبودنشان ما توانایی دیدنشان را نداریم امابر اساس آیه ۲۷ سوره اعراف آنها ما را میبینند و ما آنها را نمی بینیم، یعنی در عالم هستی موجوداتی زندگی میکنند که با چشم دیده نمیشوند. اما به لحاظ اینکه قرآن نیز به وجود چنین موجوداتی گواهی میدهد، نگاهی هر چند کوتاه در مورد یکی از این موجودات جنجال برانگیز در بین انسانها یعنی جنها خواهیم انداخت به امید آنکه پارهای از مجهولات ما را در مورد این موجود معلوم نماید.
● دلایل وجود جن
جنها موجوداتی حقیقی و واقعی بوده و دارای جنس مذکر و مونثند. و دارای قدرت عجیبی میباشند چنانچه در داستان حضرت سلیمان عفریتی از جن گفت قادر است تخت بلقیس را قبل از برخاستن از جایش، نزدش حاضر کند. اما با وجود این در حالات عادی دیده نمیشوند و محکمترین دلیل برای اثبات وجود آنان، آیات نورانی قرآن و روایات معصومین علیهم السلام است که نمیتوان به آنها خدشهای وارد نمود و علاوه بر آنها برخی افراد نیز در شرایط مختلف آنها را دیده و حتی عدهای آنها را احضار نمودهاند که این نیز دلیل بر وجود این موجودات است.
● مشخصات دنیای جنها
ایشان از آتش خلق شده و طبق آیه ۲۷ سوره حجر جنها قبل از انسانها به دنیا آمدهاند و از آیات سوره جن مشخص است که جنها موجوداتی مختار، با شعور و فهم و درکند و به این دلیل مانند انسانها مکلف اعمالند. بر این اساس برخی از آنها با شنیدن آیات الهی، به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ایمان آوردند. آنها نیز مثل انسانها (میمیرند و گروهی جای گروهی را میگیرند و بین آنها تناسل هم جاری است و نر و مادگی در تمام اشیا از جنیان را شامل برقرار میباشد.در (روز قیامت نیز همانند انسان به آنها گفته میشود آیا پیامبران نیامدند؟ آیا شما را از این روز بیم ندادند؟ هر دو آنه به شهادت آیه ۱۳۰ سوره انعام بر کفر خود گواهی میدهند. در آیات سوره الرحمن که بیش از سی بار به صورت "فبای الا ربکما تکذبان" جن و انس را مخاطب قرار داده، این مطلب را روشنتر میکند و در آن سوره که بارها بعد از ذکر نعمتها و عذابهای دنیا و آخرت آیه فوق تکرار شده، بیانگر این است که دنیا و آخرت، برای هر دو (انس و جن) است.
گرت بدبینی بود در سرشت -- نبینی ز طاووس جز پای زشت
- انسان بدبین در هر فرصتی گرفتاری می بیند و انسان خوش بین در هر گرفتاری فرصتی
- کلیه مشکلات برای کسی که آن ها را آسان می شمارد سهل و آسان است
- لازمه ی شاد زیستن جستجوی شادی ها، خوبی ها و زیبایی ها است. یکی زیبایی منظره ی پشت شیشه را می بیند و دیگری کثیفی پنجره را. این شمائید که تصمیم می گیرید چه چیز را ببینید.
- افکار منفی در مغز آندروفین بیماری زا و افکار مثبت در مغز آندروفین شفابخش ترشح می کند
"خلق را تقلیدشان بر باد داد
ای دوصد لعنت بر این تقلید باد"
حقایق طاقت فرسای زندگی روزمره، فضای کمی برای خوش بینی باقی می گذارد. خبرهای متفاوت به این دلیل بر سر زبان ها می افتند که نشانه هایی از اعمال خشونت، و خون و خونریزی در آنها وجود دارد. در مورد بحران غذایی در آفریقا میشنویم، همه روزه افرادی بدون هیچ دلیل خاصی در خیابان های کشورهای مختلف کشته میشوند، سوء استفاده های جنسی از کودکان هر روز افزایش پیدا می کند، و فاجعه های هواشناسی با گرم شدن جهانی کره زمین وخیم تر می شوند. هزینه های درمانی با سرعتی بیش از یک جت بالا می روند و در صحبت های روزمره کودکان شاهد بی حرمتی ها و دشنام دادن های بیشتری هستیم. با چنین وضعیت منفی که ایجاد شده، تعجبی ندارد که سازمان آمارگیری آمریکا اعلام می کند از هر ۱۰ نفر یک نفر به افسردگی مبتلاست.
خود شما هم ممکن است با خواندن پاراگراف اول دچار یاس و افسردگی شوید. اما صبر کنید! هنوز جای امیدواری باقی است؛ در این دنیا چیزی به نام "هوش خوش بینی" نیز وجود دارد. این نوع خوش بینی هیچ یک از حقایق تلخ دنیای امروزی را انکار نمی کند، بلکه به دنبال یافتن راهی برای مقابله با مشکلات است. "مارتین سلیگمن" که کار اصلی زندگی خود را بررسی و مطالعه بر روی خوش بینی و شادی قرار داده، معتقد است که می توان هنر خوش بینی را آموزش دید و یاد گرفت.
این مراحل پایه ای را در نظر بگیرید:
۱- بر روی چیزی تمرکز کنید که قدرت کنترل آنرا داشته باشید. خود را درگیر مسائلی که از عهده تان خارج است نکنید. شاید نتوانید گرم شدن کره زمین را کنترل کنید، اما میتوانید در مصرف انرژی صرفه جویی کنید. شاید نتوانید کل سیستم شرکت را کامپیوتری کنید، اما می توانید خودتان را با مهارت های عرضه و تقاضا مدرن مجهز کنید.
ادامه مطلب ...
زندگی را نخواهیم فهمید اگر از همه گلهای سرخ دنیا متنفر باشیم فقط چون در کودکی وقتی خواستیم گلسرخی را بچینیم خاری در دستمان فرو رفته است؟
زندگی را نخواهیم فهمید اگر دیگر آرزو کردن و رویا دیدن را از یاد ببریم و جرات زندگی بهتر داشتن را لب تاقچه به فراموشی بسپاریم فقط به این خاطر که در گذشته یک یا چند تا از آرزوهایمان اجابت نشدند.
زندگی را نخواهیم فهمید اگرعزیزی را برای همیشه ترک کنیم فقط به این خاطر که در یک لحظه خطایی از او سر زد و حرکت اشتباهی انجام داد.
زندگی را نخواهیم فهمید اگر دیگر درس و مشق را رها کنیم و به سراغ کتاب نرویم فقط چون در یک آزمون نمره خوبی به دست نیاوردیم و نتوانستیم یک سال قبول شویم.
زندگی را نخواهیم فهمید اگر دست از تلاش و کوشش برداریم فقط به این دلیل که یک بار در زندگی سماجت و پیگیری ما بینتیجه ماند.
زندگی را نخواهیم فهمید اگر همه دستهایی را که برای دوستی به سمت ما دراز میشوند، پس بزنیم فقط به این دلیل که یک روز، یک دوست غافل به ما خیانت کرد و از اعتماد ما سوءاستفاده کرد.
زندگی را هرگز نخواهیم فهمید اگر فقط چون یکبار در عشق شکست خوردیم دیگر جرات عاشق شدن را از دست بدهیم و از دلبستن بهراسیم.
زندگی را نخواهیم فهمید اگر همه شانسها و فرصتهای طلایی همین الان را نادیده بگیریم فقط به این خاطر که در یک یا چند تا از فرصتها موفق نبودهایم.
فراموش نکنیم که بسیاریاوقات در زندگی وقتی به در بستهای میرسیم و یکصد کلید در دستمان است، هرگز نباید انتظار داشته باشیم که کلید در بسته همان کلید اول باشد. شاید مجبور باشیم صبر کنیم و همه صد کلید را امتحان کنیم تا یکی از آنها در را باز کند. گاهی اوقات کلید صدم کلیدی است که در را باز میکند و شرط رسیدن به این کلید امتحان کردن نود و نه کلید دیگر است.. یادمان باشد که زندگی را هرگز نخواهیم فهمید اگر کلید صدم را امتحان نکنیم فقط به این خاطر که نود و نه کلید قبلی جواب ندادند.
از روی همین زمین خوردنها و دوباره بلندشدنهاست که معنای زندگی فهمیده میشود و ما با تواناییها و قدرتهای درون خود بیشتر آشنا میشویم.
زندگی را نخواهیم فهمید
وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمیدهد،
دلیلش آن است که شما هم چیز زیادی از او نخواستهاید.
پرسش روشن شاگرد از پاسخ استاد ارزشمندتر است.
نشاط و شادمانی، درمانی است که طبیعت به طور مجانی برای مداوای دردهای ما در اختیارمان گذاشته است.
ما به ندرت درباره آنچه که داریم فکر میکنیم، در حالیکه پیوسته در اندیشه چیزهایی هستیم که نداریم.
اگر کودک همان نخستین بار که به زمین میخورد از راه رفتن دست میکشید، هرگز به راه نمیافتاد.
برای اینکه از تو انتقاد نکنند نه کاری کن، نه حرفی بزن و نه کسی باش.
از نظر گاندی هفت موردی که بدون هفت مورد دیگر خطرناک هستند:
1-ثروت، بدون زحمت
2-لذت، بدون وجدان
3-دانش، بدون شخصیت
4-تجارت، بدون اخلاق
5-علم، بدون انسانیت
6-عبادت، بدون ایثار
7-سیاست، بدون شرافت
حتما شما هم دوست دارید در سطح قابل قبولی جذاب و دوست داشتنی باشید، ماهم در این نوشتار سعی میکنیم تا شما را با شیوه های موثری که میتوانید بوسیله آنها بیش از گذشته جذاب باشید، آشنا میکنیم.
۱٫ اصلی ترین اولویت ما چیست؟
اولین چیزی که باید همیشه بیاد داشته باشیم این است که بدنیا آمده ایم تا انسانی با ویژگی ها و صفات والای انسانی و اخلاقی باشیم، پس هیچ چیز بر انسانیت و ویژگی های اخلاقی انسانی ما اولویت ندارد و تنها این صفات برجسته انسانی است که میتواند ما را بعنوان فردی جذاب و دوست داشتنی معرفی کند، شاید بارها در خیابان و مهمانی و محل کار با افراد زیادی برخورد داشتید که سعی میکنند تا با پوشیدن لباس های گرانقیمت و شیک و یا انواع آرایش ها خود را دوست داشتنی نشان دهند اما نهایتا موفقیتی را بدست نمی آورند و یا در حالی که متوهم کسب موفقیت هستند بیشتر وسیله ای برای سود جویی دیگران هستند. این افراد همان گروهی هستند که اولویت های خود را از دست داده و یا فراموش کرده اند، بخاطر همین اقداماتشان طبق یک اصل تکرار پذیر به قیمت نابودی شان به بهای کسب علاقه دیگران تمام میشود.
۲٫ با کسی باشیم که صد عالم است
ادامه مطلب ...کمرویی ، محدوده ای از خجالت معمولی و اشکال در برقراری ارتباط
صمیمانه ، تا کمرویی شدید ( یا ناتوانی حاد در برقراری روابط اجتماعی )
را شامل میشود. به طوریکه در کمرویی شدید زندگی و فعالیت فرد
فلج شده و این مشکل، عملاً او را از فعالیتهای عادی روزمره باز میدارد.
انسان کمرو و خجول کسی است که نزدیک شدن به او، به علت ترس،
احتیاط یا عدم اعتماد ، مشکل باشد. به طور خلاصه کمرو شخصی است
که در حضور دیگران احساس ناراحتی میکند.
در چنین شرایطی شخص کمرو خودش را کنار میکشد. در بیان خواستهها
و عقاید یا ابراز وجود با مشکل مواجه میشود؛ در حرف زدن یا فعالیت
کردن خیلی محتاط میشود و به صورت مشهودی از روابط اجتماعی
می ترسد.
ادامه مطلب ...