آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

کارشناس هنرهای رزمی و سلامتی عنوان کرد:

کارشناس هنرهای رزمی و سلامتی عنوان کرد:

تای‌چی روشی موثر برای کاهش دردهای ترک اعتیاد

روش‌های درمانی بسیاری برای افراد مبتلا به اعتیاد در سطح کشور مشاهده می‌شود، تای چی و جی کونگ می‌تواند به عنوان یک روش مکمل در کنار درمان اعتیاد نقش قابل ملاحظه‌‌ای را در کاهش بسیاری از دردهای معتادان ایفا کند. 

 

جی کونگ باعث افزایش هوشیاری در بیماران و معتادان می‌شود
ادامه مطلب ...

روشی اعجاب انگیز برای خستگی چشم

روشی اعجاب انگیز برای خستگی چشم 

 

در طول روز با کارهای زیاد و طاقت فرسا،بیشترین خستگی را به چشم هایمان وارد می سازیم، روشی اعجاب انگیز برای از بین بردن خستگی چشم وجود دارد.

 

استفاده از چای کیسه‌ای می‌تواند خستگی چشم را برطرف کند.بدین منظور چای کیسه‌ای را کمی خیس کرده و در یخچال قرار دهید.سپس دراز کشیده و به آرامی آنها را روی چشم‌ها بگذارید و اجازه دهید تا جادوی خود را در از بین بردن پف دور چشم، تورم ناشی از کار زیاد یا گریه نشان دهد.چای کیسه‌ای پس از چند دقیقه که روی چشم قرار می‌گیرد،با گرمای بدن و همچنین گرمای محیط،سردی خود را از دست داده و گرم می‌شود.
از این رو توصیه می‌شود تعدادی چای کیسه‌ای را در یک کیسه فریزر و در یخچال قرار دهید.هنگام استفاده از این مرهم،کیسه را کنار خود گذاشته و هر چند دقیقه یکبار آنها را عوض کنید

مرگ بی صدای چشم

 

مرگ بی صدای بینایی

 

 

گلوکوم یا آب سیاه یک بیماری چشمی است که مشخصه آن آسیب بینایی است،گفته می‌شود علت این آسیب در بیشتر موارد بالا ‌رفتن فشار مایع داخل چشم است که بتدریج و بدون هیچ‌گونه نشانه‌ای می‌تواند بینایی را از بین ببرد. دکتر میرمحمدصادقی،جراح و متخصص بیماری ‌های چشم و فلوشیپ جراحی پلاستیک درباره این آسیب می‌گوید:گلوکوم یک بیماری عصب بینایی است که در اثر بالا رفتن فشار داخل چشم ایجاد می‌شود و به ‌دلیل این که رشته‌های عصب بینایی بشدت نسبت به بالا رفتن فشار حساسند،بر اثر اندکی افزایش فشار داخل چشمی این الیاف به مرور زمان از بین می ‌روند و موجب از بین رفتن دید می‌شوند.این جراح و متخصص بیماری‌های چشم اظهار می‌کند:در ابتدای بیماری الیاف مربوط به کناره‌های میدان بینایی از بین می‌روند و بتدریج به طرف مرکز بینایی پیشرفت می‌کند،به طوری که در مراحل اولیه بیماری،فرد طرفین میدان بینایی را از دست می‌دهد و با پیشرفت آن میدان بینایی محدود و محدودتر می‌شود تا در مراحل پیشرفته،دید به صورتی است که گویی فرد از درون یک لوله نگاه می‌کند یعنی دید محدودی به اندازه قطر یک لوله دارد که پس از این مرحله دید مرکزی هم از دست می ‌رود و تاریکی مطلق فرا می ‌رسد و به همین دلیل است که از قدیم به ‌این بیماری آب سیاه گفته‌اند چرا که بیماری بتدریج تبدیل به سیاهی مطلق می‌شود

ادامه مطلب ...

سکتـه قلبـی Myocardial Infarction

سکته قلبی یا انفارکتوس میوکارد (MI ) همچنین تحت عنوان حمله قلبی نیز نامیده میشود. حمله قلبی زمانی اتفاق می افتد که یک شریان شاخص و مهم بطور کامل مسدود شود و یک اورژانس پزشکی محسوب میگردد. اگر شما یا هر شخص دیگر دارای نشانه های زیر باشید،  مراقبتهای فوری پزشکی مورد پیگیری قرار می گیرد.

علایم و نشانه ها :

·         درد، سنگینی، فشار، سوزش در سینه، پشت، بازوی چپ، فک، گردن

·         دشواری تنفس

·         گیجی، ضعف و بیحالی

·         تهوع، استفراغ

·         ضربان قلب نامنظم

ادامه مطلب ...

ارتباط بین چاقی و بیماری قلبی عروقی

محققان دانشگاه تگزاس دریافته اند که سلولهای چربی انسان پروتئینی را تولید می کند که با التهاب و افزایش احتمال بیماری قلبی و سکته مغزی ارتباط دارد. این یافته نشان می دهد چرا افرادی که دچار اضافه وزن هستند ، معمولا سطوح بیشتری از پروتئین واکنشگر – سی ( CRP ) را دارند. این پروتئین از لحاظ تشخیصی برای پیش بینی وقوع بیماری های قلبی عروقی بکار می رود. به گزارش مدیکال نیوز محققان می گویند آسپرین و داروهای استاتین که اکنون برای درمان بیماری های قلبی مورد استفاده قرار می گیرند، بطور موثر تولید سی – آر – پی را از سلولهای چربی کاهش می دهند. این اولین مطالعه ای است که نشان می دهد چگونه بدن در پاسخ التهابی که منجر به بیماری قلبی عروقی می شود شرکت می کند. بافت آدیپوز (چربی بدن) بعنوان یک اندام مجزا که می تواند ملکولهای فعال بیولوژیک مختلف (مانند سایتوکاین ها که با التهاب ارتباط دارند، و هورمون رزیستین که با مقاومت انسولینی و ایجاد بیماری تیپ دو مرتبط است) را تولید کند، در نظر گرفته شده است. سطح سی – آر – پی در افراد چاق و دارای بافت چربی بیشتر است حتی اگر این افراد سالم باشند. بیمارانی که دچار سندرم متابولیک هستند سطوح بیشتری سی – آر – پی دارند همانطور که احتمال بیماری های قلبی عروقی در آنان بیشتر است. این مسئله که سلولهای چربی خود ، سیگنال های التهابی تولید می کنند که سلولها را به تولید سی – آر – پی تحریک می نماید، و سی – آر – پی اثرات بیولوژیک بر دیواره عروق می گذارد، افزایش احتمال بیماری قلبی عروقی را توجیه می کند

زنان باردار مبتلا به تنگی دریچه قلب بیش از سایرین دچار سنکوپ و ت

ما که ماما شدیم رفت... گفتیم از این به بعد تو حوزه کاریمون مطلب بذاریم


زنان بارداری که دچار تنگی دریچه قلب هستند به دلیل کاهش میزان برون ده قلب (میزان خونی که قلب در هر دقیقه پمپ می‌کند) بیش از سایرین در معرض خطر ابتلا به سنکوپ، تنگی نفس و مرگ ناگهانی خود و جنین قرار می‌گیرند.

دکتر «مصطفی داستانی»، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و فوق تخصص قلب و عروق ضمن بیان مطلب فوق در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) واحد علوم پزشکی ایران، افزود: همچنین، زنان مبتلا به بیماری عضله قلب و نارسایی آن به دلیل اینکه در دوران بارداری به پمپاژ خون بیشتری نیازمندند هر گونه اختلال در پمپاژ خون آنها، عوارضی همچون تنگی نفس، تجمع سرم در بافت بینابینی قلب و تظاهر آن بصورت تورم را افزایش می‌دهد و در نهایت موجب ضعف، بی‌حالی و خستگی می‌شود.
وی گفت: بارداری در زنانی که به بیماری‌های مادرزادی قلبی دچار بوده و جهت جریان خون آنها تغییر کرده باشد، مضر است و گاهی می‌تواند باعث مرگ آنها شود.
وی تصریح کرد: با توجه به اینکه بیشتر بیماری‌های قلبی در طی دوران بارداری ناشناخته‌اند و خطرات جانبی زیادی را برای مادر و جنین به همراه خواهند داشت،‌ بنابراین بهتر است آنها قبل از باردار شدن به پزشک معالج مراجعه کرده و طی انجام آزمایشاتی مشکلات قلبی خود را با دارو و اعمال جراحی برطرف سازند.
دکتر داستانی نقش تغذیه در سلامت قلب را طی دوران بارداری ضروری ذکر کرد و افزود: مواد غذایی حاوی ریز مغذی‌ها و سرشار از یون برای کارکرد طبیعی قلب خصوصا در دوران بارداری ضروری است؛ به طوری که در صورت کمبود این مواد، اختلالاتی نظیر تپش قلب، بی‌حالی، ضعف، سرگیجه و خستگی ظاهر می‌شود.

ورزش درمانی بیماری های قلب و مفاصل

ورزش درمانی بیماری های قلب و مفاصل

ورزش درمانی


همانطور که می دانید ورزش بیماری های زیادی را درمان می کند. دو مورد از مهم ترین آنها، بیماری های مفاصل و استخوان و بیماری های قلب و عروق است.


بیماری های مفاصل و استخوان

یک مفصل، محل تقاطع دو استخوان است. استخوان ها در محل مفصل یک روکش غضروفی دارند. گاهی هم یک روکش اسفنج مانند دارند که از صدمه به استخوان جلوگیری می کند. باید ماهیچه ها (که مفصل را می پوشانند) قوی باشند تا دو استخوان همیشه در کنار هم باشند و دررفتگی رخ ندهد.

اگر ماهیچه ضعیف باشد، زود خسته می شویم و مفاصل هم دچار سائیدگی بیشتر می شوند. این عارضه، همان آرتروز است. آرتروز، درمانی بهتر از ورزش ندارد. فردی که ورزش نمی کند، خون کمتری به غضروف هایش می رسد، غضروف هایش تحلیل می روند و در نتیجه باعث کم تحرکی مفاصل می گردند. در این صورت زاویه انحنای مفاصل کمتر می شود و به اصطلاح مفاصل خشک می گردند.

ادامه مطلب ...

تای چی چوان یا تای جی چوان (Tai Chi Chuan / Tai ji Quan) (تلفظ چینی آن "تای جی چوان" می باشد) نوعی هنر رزمی چینی است که برای بهبود سلامتی، افزایش طول عمر و آرامش روحی انجام می‌شود.

این ورزش در رده ورزشهای رزمی ملایم قرار دارد و باعث می‌شود تا عضلات بدن با انجام تمرینات نرم و ساده، انعطاف‌پذیر و قوی شوند. درست برعکس ورزشهای رزمی سخت که با فشار و شدت تمرین عضلات را تقویت می‌کنند.

ادامه مطلب ...

تایچی

تای‌چی چیست؟

تای‌چی یک تکیک قدیمی چینی است که ذهن، بدن و روح را با یکدیگر هماهنگ می‌کند.  در تای‌چی، افراد یک سری حرکات پیوسته را که "forms" نامیده می‌شوند، به همراه مراقبه و تنفس عمیق انجام می‌دهند. با وجود اینکه تای‌چی به عنوان یک ورزش رزمی شناخته می‌شود، امروزه بیشتر بخاطر فواید درمانی از آن استفاده می‌گردد، از جمله کاهش استرس، افزایش تعادل، انعطاف‌پذیری و حتی تخفیف دردهای مفاصل.

ادامه مطلب ...

اگر کسی عاشق شما بود اما شما عاشق او نبودید !؟

برخی از افراد در مقابل موج محبت و عشق دیگری، عقب نشینی می کنند و دچار ترس می شوند. محبت دیگری و صمیمیت دیگری، آنها را می ترساند و فراری می دهد. عشق، آنها را می ترساند. عشق برای این افراد ترسناک و مخوف ظاهر می شود. این افراد معمولاً وقتی متوجه عشق دیگری می شوند از او دوری می کنند، اجتناب می کنند و به صورت غیرکلامی به او پیام می دهند که «نزدیک نشو من تو را دوست ندارم». عشق آنها را به یاد خطر می اندازد، خطری که باید از آن اجتناب کرد و از آن دور شد. عشق و صمیمیت آنها را به یاد سوء استفاده، رهاشدگی، بی اعتمادی، آسیب و... می اندازد برای همین از آن می گریزند و از آن دوری می کنند. بسیاری از ما در کودکی کسی را دوست داشته ایم که بعدها به ما آسیب زده است؛ کسی را دوست داشته ایم که از ما سوء استفاده کرده است و... همه این خاطرات در ترس از صمیمت تأثیر به سزایی دارند. یکی از راه حل های اصلی برای رفع این ترس ها، روان درمانی است. نزدیک شدن به ترس های کودکی توسط درمانگر، راه را برای کاهش این گونه از ترس ها باز می کند.

برخی دیگر در مقابل محبت و عشق دیگری فرار نمی کنند و نمی ترسند بلکه با پذیرش برخورد می کنند، آنها از اینکه معشوق واقع شده اند و مورد عشق دیگری هستند بدون آن که به او احساس خاصی داشته باشند، شادمان می شوند، گویا نیاز آنها به دوست داشته شدن ارضا می شود.

این افراد معمولاً وقتی متوجه عشق دیگری می شوند اجازه می دهند که او نزدیک شود تا بیشتر و بیشتر عشق او را ببینند و به خودشان و دیگران ثابت کنند که دوست داشتنی هستند. پیام غیرکلامی آنها این است: «نزدیک شو و مرا دوست بدار اما از من نخواه که با تو ازدواج کنم». در برابر این پیام، فرد عاشق پیام «نزدیک شو و مرا دوست بدار» را حمل بر تمایل فرد به ازدواج و رابطه ی صمیمانه می کند. به همین دلیل پس از مدتی پای پیش می گذارد و بحث ازدواج را پیش می کشد و امید کامل دارد که هیچ مشکلی نخواهد بود اما دربرابر خواستگاری صریح عاشق، قسمت دوم پیام معشوق تازه به گوش می رسد که بنا نشد که سراغ این صحبت ها بروی.

تو فقط مرا دوست داری و این هم مشکلی نیست اما من با تو ازدواج نمی کنم، اینجاست که فرد عاشق گیج می شود و نمی تواند این دو پیام را از هم تفکیک کند پیام «نزدیک شو» برای عاشق به این معناست که من هم تو را دوست دارم و پیام این که «از من نخواه که با تو ازدواج کنم» کاملاً در تناقض با پیام «نزدیک شو» می باشد. معمولاً افراد در این زمان احساس می کنند که بازیچه قرار گرفته اند و مورد سوء استفاده واقع شده اند. برخی از افراد پیام «از من نخواه که با تو ازدواج کنم» را حمل بر شرایط روحی و شرایط فعلی فرد می دانند و با خود می گویند، اگر صبر کنم ز قوره حلوا سازم.

آنها بر این اعتقادند که او فعلاً این نظر را دارد اما بعداً نظرش تغییر خواهد کرد چرا که مرا دوست دارد. شاهد این مدعا هم پیام های غیرکلامی «نزدیک شو» است. پس از این معمولاً یک رابطه ی دوستانه ی طولانی مدت برقرار می شود که یکی به فکر ازدواج است و دیگری به ازدواج فکر نمی کند و اگر با درخواست ازدواج هم رو به رو شود با صراحت و اطمینان می گوید که «من گفته بودم که با تو ازدواج نخواهم کرد». روابط دوستانه ی طولانی مدت و بی سرانجام تاحدودی حاصل یک چنین ارتباطی است.

برخی دیگر در برابر ابراز غیرکلامی عواطف عاشقانه، بی تفاوت نشان می دهند، خود را به نادیدن می زنند، گویا که هیچ اتفاقی نیفتاده است. این افراد نمی خواهند خود را درگیر چنین فضاهایی بکنند. چنین افرادی واکنش های غیرکلامی را نادیده می گیرند، ابرازهای غیرکلامی را انکار می کنند و بی تفاوت از کنار آن می گذرند. چنین افرادی معمولاً در پس این بی تفاوتی رابطه را تنظیم می کنند.

در صورتی که فرد عاشق بخواهد نزدیک شود به او پیام های «دور باش!» می دهند و هرگاه که دور می شود به او پیام می دهند که: « حالا ناراحت نشو می توانی کمی به من نزدیک شوی! پسر (دختر) خوب!» این افراد معمولاً عاشق را سر در گم می کنند. عاشق وقتی به آنها نزدیک می شود پیام «دور باش» دریافت می کند و زمانی که دور می شود پیام « می توانی کمی نزدیک شوی» دریافت می کند. عاشق در مقابل چنین فردی با تردید بسیار مواجه می شود، نمی داند که پیام صریح فرد چیست؟! وقتی می خواهد برود به یاد پیام های «نزدیک شو» می افتد و زمانی که می خواهد نزدیک شود و خواستگاری کند، به یاد پیام های «دور باش» می افتد. بهترین راه حل برای مواجهه با چنین افرادی بیان کلامی عواطف و درخواست پاسخ صریح از آنهاست.

به هر حال ما جزو هرکدام از دسته های سه گانة بالا هم که باشیم، سؤال اساسی این است که اگر کسی عاشق من بود اما من عاشق او نبودم با او چگونه برخورد کنم؟! آیا از او فرار کنم؟ یا اینکه او را بپذیرم اما با او ازدواج نکنم؟ و یا اینکه بی تفاوت نشان دهم، بدون طرد کامل و بدون پذیرش کامل؟!

اگر براساس تئوری روابط اصلی بخواهیم عشق را توضیح دهیم، وقتی یک نفر عاشق ماست، ما برای او یادآور تصویر یکی از افراد اصلی زندگی او هستیم و او به این دلیل به ما عشق می ورزد که «کودک درون» او در آن ارتباط به نحوی ناکام شده است و اکنون می خواهد که مشابه آن رابطه را با ما که یادآور آن فرد اصلی هستیم، شروع کند تا شاید این بار مشکلات و مسایل قبلی تکرار نشود. اگر یک کودک در یک بازی ببازد رفتار طبیعی او چیست؟ معمولاً کودکان اصرار می کنند که یکبار دیگر بازی کنند تا شاید این بار برنده شوند اما اگر یکبار دیگر با آنها بازی کنید و باز ببازند چه می کنند؟! معمولاً دوباره اصرار می کنند که «فقط یکبار دیگر!» و سعی می کنند که دوباره بازی کنند و اگر دوباره ببازند معمولاً بازهم با التماس می خواهند که یکبار دیگر بازی کنند.

این دور، ادامه دارد تا زمانی که برنده شوند، آنگاه آرام می گیرند و بازی تمام است. همین مسأله برای کودکانی اتفاق می افتد که در رابطه با پدر، مادر، برادر و خواهر احساس باخت کرده اند، احساس کرده اند که در این رابطه چیزی کم بود و به همین خاطر کودک درون سعی می کند دوباره بازی کند تا شاید این بار آن کمبود نباشد و اگر بازهم کم باشد دوباره بازی را تکرار می کند و دوباره و دوباره تا وقتی که احساس کند آن رابطه به تعادل رسیده است و دیگر مسأله ای نیست و مسأله حل شده است. اینک کودک درون احساس می کند که بالاخره برنده شد و بازی تمام می شود.

وقتی کسی عاشق ماست با عشق خود به ما این پیام را می دهد که «من تو را سالهاست که می شناسم تو یادآور یکی از افراد اصلی در کودکی من هستی امیدوارم در رابطه با تو که یادآور او هستی، مشکلات قبلی تکرار نشود و من به تعادل روانی برسم». و زمانی که شما هیچ حس خاصی نسبت به او که عاشق شماست ندارید به او این پیام را می دهید که «من تو را نمی شناسم، تو یادآور هیچ یک از افراد اصلی در کودکی من نیستی، من نیازی به تو ندارم پس لطفاً تعادل روانی مرا برهم نزن» وقتی کسی را که عاشق ماست طرد می کنیم، یعنی از همان اول به او گفته ایم که «تو درست فکر کردی من همانند آن فرد هستم، طرد کننده، پس تلاش کن تا بازی را ببری!» و او هم تلاش خواهد کرد و بازی ادامه خواهد یافت.

اما اگر او را به طور کامل بپذیریم یعنی به او این پیام را داده ایم که «چه فرد بدی بوده است اما من مثل او نخواهم بود، تو خواهی دید که من چقدر با او متفاوتم و چقدر از او بهترم پس بیا و پذیرش مرا دریاب و آن را احساس کن و آرام گیر» اما وقتی به او احساس خاصی نداریم طبیعتاً در برابر او نمی توانیم عواطف راستینی را از خود بروز دهیم بنابراین دروغین بودن پذیرش ما آشکار خواهد شد و آن فرد این بار با زخم هایی جدید بر پیکره زخم های کهنه قدیمی بازی را خواهد باخت، حتی اگر هم با او ازدواج کرده باشیم.

اما اگر طرد نکنیم و به دروغ هم نپذیریم و تلاش کنیم که توضیح دهیم به نظر می رسد بازی چندان ادامه نخواهد یافت و در آخر نیز احساس باخت نخواهد بود. همانند زمانی که کودکی اصرار به بازی دارد اما شما برای او توضیح می دهید که نمی توانید بازی کنید و بازی هم نمی کنید. درست است که او ناکام می شود اما ناکامی او از این خواهد بود که چرا بازی شروع نشد و او به دنبال یک نفر دیگر خواهد رفت که با او بازی کند. «بازی نکردن» بهتر از این است که به دروغ بازی کنید اما بازی نکردن هم آدابی دارد شما ممکن است بازی نکنید اما بدون توهین، بدون طرد و بدون اینکه احساس بدی ایجاد کنید.

اما ممکن است بازی نکنید اما بازی نکردن شما به گونه ای باشد که فرد، احساس توهین کند، احساس طرد کند و با احساس بد از شما جدا شود. انسان ها را محترم بداریم چه وارد زندگی ما بشوند و چه نشوند. آنها را به گونه ای پس نزنیم که احساس بی احترامی، حقارت و خواری در آنها ایجاد کنیم. که البته اگر کسی چنین کند توهین و تحقیر و طرد او بدون دلیل روانی در خود او نخواهد بود. زمانی که دیگری را طرد می کنیم این پیام را می دهیم که «از من دور شوید ای همه ی آنهایی که ارزش مرا ندانستید و سال ها پیش مرا از خود دور کردید».

انسان ها را محترم بداریم چه وارد زندگی ما بشوند و چه نشوند. رابطه با دیگران همیشه راهی است برای خودشناسی، در رابطه با انسانهاست که می توانیم در آیینه ی دیگران، خودمان را و زندگی خودمان را ببینیم. وقتی از کسی بدم می آید می توانم در آیینه ی او به جستجوی آن باشم که چه چیزی در او هست که از آن بَدَم می آید و آنچه از آن بدم می آید مثلاً کجا مرا آزار داده است؟ این ویژگی در چه کسی بوده است که من از آن بدم می آید؟! در گذشته این ویژگی را و یا مشابه این فرد را من کجا دیده ام و در گذشته چه بر من رفته است که از این ویژگی متنفر شده ام؟

رابطه همیشه بابی است برای آشنایی بیشتر با روابط اصلی که در کودکی شکل گرفته است و مبنا و پایه ی سایر ارتباطها و روابط انسانی است. اگر من از یک فرد مستبد و خودرأی بدم می آید درست است که استبداد و خودرأیی بد است اما در کجای زندگی من، استبداد و خودرأیی بوده است؟ چه کسی در گذشته ی من مستبد و خودرأی بوده است؟! اگر پدرم مستبد و خودرأی بوده است کجا و چرا از او بدم آمده است؟ از کدام رفتار او متنفرم و... همان گونه که به عشق و عواطف مثبت خود توجه می کنید به طرد و نفرت خود نیز توجه کنید و سعی کنید ریشه های آن را درک کنید که این نفرت و این طرد از یادآوری و تداعی کدامین طرد و نفرت در گذشته ی من می آید. طرد و نفرت را وسیله ای کنید برای شناختن خود و خودشناسی. اما به اختصار اگر کسی عاشق شما بود و شما عاشق او نبودید سعی کنید مطابق جدول زیر عمل کنید تا هم به دیگری آسیب کمتری برسد و هم به شما.

ادامه مطلب ...