برای این که زندگی زناشویی خوبی داشته باشیم، لازم نیست که بی خودی به دنبال راه های معجزهآسا باشیم. ضمن این که باید بدانید که خوشبختی در زندگی زناشویی و داشتن یک زندگی زناشویی موفق بعد از ازدواج، هیچ ارتباطی به رویاپردازی و ایدهآل نگری نداشته و در عین حال چیزی نیست که بدون هیچ گونه تلاش و اراده ای، تحقق بپذیرد. پس لازم است بدانید که اگر واقعا قصد بهبود شرایط زندگی زناشویی خودتان را دارید، یکی از بهترین اقداماتی که می توانید انجام بدهید، شناسایی عوامل مخرب در زندگی است که ما در این مطلب از آنها با نام دشمن زندگی زناشویی یاد می کنیم و قصد داریم تا ۹ مورد از آن ها را در ادامه مطلب بیاوریم. البته هر کدام از شما ممکن است به فراخور شرایط زندگی خودش، بخواهد به این موارد، مورد دیگری نیز بیفزاید.
۱) تلویزیون
تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شکی نداشته باشید! حتی کاملا توصیه می شود که شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن کنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمی گذارد حواستان به همسرتان و فرزندانتان باشد، از آن گذشته آن قدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بوده اید که وقتی به رختخواب می روید ، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یکدیگر باخبر شوید. تنها چاره کار این است که این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آن که در این کار زیاد سخت گیری نکرده باشید ، می توانید موافقت کنید که در هفته ، بعضی از شب ها تلویزیون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلویزیون در رابطه میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد.
ش
وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمیدهد،
دلیلش آن است که شما هم چیز زیادی از او نخواستهاید.
پرسش روشن شاگرد از پاسخ استاد ارزشمندتر است.
نشاط و شادمانی، درمانی است که طبیعت به طور مجانی برای مداوای دردهای ما در اختیارمان گذاشته است.
ما به ندرت درباره آنچه که داریم فکر میکنیم، در حالیکه پیوسته در اندیشه چیزهایی هستیم که نداریم.
اگر کودک همان نخستین بار که به زمین میخورد از راه رفتن دست میکشید، هرگز به راه نمیافتاد.
برای اینکه از تو انتقاد نکنند نه کاری کن، نه حرفی بزن و نه کسی باش.
بگو که هستی، بگو
به این تست شک نکنید. این آخرین و استانداردترین تست شخصیت شناسی است که این روزها در اروپا بین روانشناسان در جریان است.پاسخهایش هم اصلا کار دشواری نیست. کافی است کمی به خودتان رجوع کنید. یک کاغذ و قلم هم کنار دستتان باشد که بتوانید امتیازهایی که گرفته اید را جمع بزنید. حاضرید؟ پس شروع کنید:
1) چه موقع از روز بهترین و آرام ترین احساس را دارید؟
الف) صبح ب) عصر ج) شب
2) معمولا چگونه راه می روید؟
الف) نسبتا سریع، با قدمهای بلند
ب) نسبتا سریع، با قدمهای کوتاه ولی تند و پشت سر هم
ج) آهسته تر، با سری صاف روبرو
د) آهسته و سربه زیر
ه) خیلی آهسته
3) وقتی با دیگران صحبت می کنید
الف) می ایستید و دست به سینه حرف می زنید
ب) دستها را در هم قلاب می کنید
ج) یک یا هر دو دست را در پهلو می گذارید
د) دست به شخصی که با او صحبت می کنید می زنید
ه) با گوش خوب بازی می کنید، به چانه تان دست می زنید یا موهایتان را صاف می کنید.
4) وقتی آرام هستید چگونه می نشینید؟
الف) زانوها خم و پاها تقریبا کنار هم
ب) چهار زانو
ج) پاهای صاف و دراز به بیرون
د) یک پا زیر دیگری خم
5) وقتی چیزی واقعا برای شما جالب است چگونه واکنش نشان می دهید؟
الف) خنده ای بلند که نشان دهد چقدر موضوع جالب بوده
ب) خنده اما نه بلند
ج) با پوزخند کوچک
د) لبخند بزرگ
ه) لبخند کوچک
این یک تست خودشناسی است که شما می توانید با پاسخ دادن به سوالات خود را محک زده وبدانید که چقدر جسارت دارید؟
جسارت به معنای پر رویی وگستاخی نیست وحتی به معنی اعتماد به نفس بالا هم نیست! بلکه جسارت به معنی بهترین عملکرد در وضعیت بحرانی است واین رفتار باید به نحوی باشد که انسان متضرر نشود
در اینجا پنج سوال وجود دارد که هر کدام دارای پنج گزینه است وشما دوستان خوبم باید هر یک از سوالات رابر حسب عملکرد خودتان پاسخ دهید وبرای هر سوال یک گزینه را انتخاب نمایید:
1- تصور کنید که در صف ایستگاه اتوبوس هستید ،زمانی که اتوبوس می رسد شخصی بدون نوبت ،خودش را جلوی شما جا می دهد ومی خواهد وارد اتوبوس شود در این جور مواقع شما معمولاً کدام یک از این اقدامات را انجام می دهید(فقط یک مورد)
A- با او برخورد جدی می کنم ومعمولا بسیار عصبانی وناراحت می شوم.
B- به اونگاه تذکر دهنده ای می کنم وحداکثر سری به حالت تاسف برای کار زشت او تکان می دهم ولی در هر صورت اجازه می دهم سوار شود.
C- از پشت سر به شانه او می زم وبا ارامش به او میگویم : ببخشید آخر صف این جا نیست!
D- در این جور مواقع احتمال دارد با عصبانیت وتندی با او درگیر شوم در هر صورت به هیچ وجه نمی گذرم که جلوتر از من سوار شود.
E- معمولا در این جور موارد به این افراد بی فرهنگ جیزی نمی گویم چون مطمئنم این افراد درست بشو نیستند.
2- در مواقعی که نمی خواهید با کسی درگیری ومشاجره داشته باشید وبه اصطلاح کوتاه می آیید چه احساسی دارید؟
A- نمی خواهم به خاطر مساله کوچکی درگیر شوم ووقت خود را تلف کنم.
B- می ترسم به خاطر یک مساله کوچک مورد ضرب وشتم قرار گرفته وآسیب جدی ببینم .
C- درگیری را کار درستی نمی دانم ولی اگر مجبور شوم این کار را می کنم .
D- هرگز کوتاه نمی آیم ، به هر قیمتی که برایم تمام شود.
E- در مواقع درگیری احساس خوبی ندارم برای همین درگیر نمی شوم .
این مطلب را به دختر خاله خوبم فرناز که چند روز پیش پدر عزیزش را در غربت از دست داد تقدیم میکنم
در حوزه روانشناسی ، فشارهای روانی و مشکلات به دسته های مختلف تقسیم می شوند که در بعضی مواقع آدمی با استفاده از توان و استعداد خود یا دیگری ، می تواند آنها را حل کرده یا تغییر دهد و بعضی مسائل نیز هست که صرفاً باید آنها را تحمل کرد. مرگ از مقوله دوم است. یعنی ما نمی توانیم آن را حذف کنیم. بهتر است بگوئیم که سهم هر کس از مرگ عادلانه بوده و سهم هیچ کس ضایع نمی شود ! پس می توان گفت که مرگ حتمی است و چون به « وجود» ما مربوط می شود ، اساسی و بیشتر اوقات تنش زاست.
برترین ها: با خودتان فکر میکنید که با همسرتان رابطهای ناموفق دارید چون بین شما و همسرتان قواعد مشترکی یا چیز ثابت و استانداردی وجود ندارد، چون شما مثل خیلی از زوجهایی که فکر میکنید خوشبختند نیستید، چون رابطه شما با زوجهای رویایی که در فیلمها میبینید، متفاوت است. همه اینها باعث میشود، دیگر احساس خوشبختی نکنید و همین بهمرور روی رفتارهایتان تاثیر بگذارد و روزبهروز از همسرتان دورتر شوید اما اگر بدانید تمام رازهای خوشبختی و داشتن یک زندگی مشترک ایدهآل در دسترس هستند، دیگر نه تنها حسرتی نخواهید داشتبلکه روزبهروز بیشتر هم عاشق هم میشوید.
هیچوقت نمیتوانید به مسائل، از چشم همسرتان نگاه کنید چون شما 2 نفر کاملا آدمهای متفاوتی هستید، شما 2 نفر به لحاظ ژنتیک، فیزیولوژیکی، روانی و گذشته خانوادگی کاملا متفاوت هستید. اگر هم کاملا شبیه هم فکر کنید، مشکلات رابطهایتان حل نخواهد شد. زنها و مردها از 2 دنیای متفاوت هستند، شما نمیتوانید تفاوتهای اساسی بین دیدگاههایتان را محو کنید یا بپوشانید، چون این کار هم غیرطبیعی است و هم در بعضی مواقع خطرناک. بهتر است بدانید زندگی با فردی که متفاوت فکر میکند و شما را تکمیل میکند، خیلی لذتبخشتر از کسی است که کاملا شبیه شماست. به همین دلیل تفاوتها را با روی باز قبول کنید و آنها را باورکننده زندگیتان بدانید.
اگر علائق مشترک یا فعالیتهای مشترکی نداشته باشید، هیچ اشکالی در رابطه شما وجود ندارد. اگر شما و همسرتان خود را مجبور کنید که با هم فعالیتهای مشترک داشته باشید، نتیجهای نخواهد داشت جز استرس، فشار و تضاد، پس چیزی را را به زور وارد رابطه نکنید.
زندگی را مثل یک پازل و جورچین که فرض کنی، باید هر قطعه ای را درست بگذاری سرجایش تا آخر سر، یک شکل درست و درمان از کار در بیاید. قطعه های زندگی، آدم ها و اتفاق ها و دوراهی ها هستند که با تصمیم ها و انتخاب های تو تعیین می شوند. به هرکدامشان که می رسی باید بدانی متعلق به کجای پازل است. مواظب باش آدم ها را در جاهای اشتباهی از زندگی ات قرار ندهی. بعضی از آدم ها مال بالای صفحه اند، بعضی ها مال پایین آن. بعضی ها را همان طوری که هستند باید بخواهی و بعضی ها را باید برعکس کنی تا درست دربیایند. بعضی ها خوش آب و رنگ و خوش فرمند، اما اگر سرجایشان نباشند کل زندگی را بدترکیب می کنند و به هم می ریزند.
اتفاق ها هم همین طور. بالا و پایین دارند، پررنگ و کمرنگ دارند، کوچک و بزرگ دارند، اما مهم ترین نکته شان همین است که درست سرجای خودشان قرار بگیرند، درست سر موقع خودشان اتفاق بیفتند.
اگر حواست به همه این چیزها باشد، بالاخره روزی می رسد که بتوانی کمی دورتر بایستی و به خودت نگاه کنی... و بعد لبخند رضایت از آنچه می بینی روی لب هایت نقش ببندد.