درباره دوگانگی شخصیت و نفاق، روایات بسیاری وارد شده؛ چون چهره نشانه درون است و زبان هم حاکی از درون است و معنای این روایات هم این است که انسانی که دارای دوگانگی شخصیت باشد آن هم دو شخصیت متضاد، منافق است. چون منافق هم دو چهره دارد. اساس اسلام توحید است و لذا در شخصیت هم سراغ وحدت شخصیت می رود. در یک جمله انسان باید همانی باشد که هست، نه این که هر زمانی و لحظه ای خودش را در چهره ای و لباسی و زبانی نشان بدهد بلکه باید یگانگی و وحدت، حاکم بر وجود انسان باشد،یعنی دارای یک چهره و یک شخصیت . از نظر اجتماعی هم بزرگترین دردسرها و بدبختی ها از ناحیه همین افراد دامنگیر جامعه می شود. چون با هر دسته ای که نشست و برخاست نمایند، همرنگ همان دسته می شوند. این گونه انسانهای منافق سبب می شوند. که وضع جامعه به هم ریخته و وضع خطرناک و ناپایداری را بوجود آورند. چرا انسان دو چهره می شود؟
اختلاف های اول زندگی، به خصوص در دوره نامزدی و عقد خیلی رایج و البته خیلی استراتژیک هستند. چون می توانند آینده رابطه شما را تعیین کنند. می توانند مشخص کنند شما در تنظیم روابط بالغانه رفتار خواهید کرد یا با همین فرمان تا آخر پیش می روید و زندگی پرتنشی می سازید.
شاید بگویید بعد از مدتی برخی از رفتارهای همسرتان آزاردهنده به نظر می رسد. در چنین شرایطی به کمک چند توصیه می توانید شرایط موجود را بهتر بپذیرید و خودتان را با زندگی مشترک تطبیق دهید.
ادامه مطلب ...
ویژگیهاى مادر نمونه:1ـ نیازهاى عاطفى کودک،2ـ نیازهاى جسمى،3ـ نیازهاى علمى،4ـ نیازهاى تربیتى،5ـ مدیریت خوب
از زمره صفات ثبوتى و فعل خداوند «خالقیّت» و «ربوبیت» است. یعنى هم آفریدگار است و هم پروردگار. جریان این دو صفت الهى در مورد انسان به توسط پدر و مادر انجام مىشود و این دو هستند که وسیله پیدایش او در حیات مادى و رشد و تربیت او به ویژه در ایام کودکى اند.
خداوند عشق والدین و به خصوص مادر به فرزند را به ویژه در دوران کودکى و نیاز او به آنان را به صورت غریزى در نهادشان قرار داده و مراقبت از او را به توصیه و دستور واگذار نفرموده است، زیرا تخلف از دستور و فرمان مولى به وفور ممکن است، ولى سرپیچى از حکم غریزه بسیار نادر و مشکل است و او با این تدبیر خود از تلف شدن و دور انداختن کودک به جهت رنج زیاد آن به وسیله والدین، جلوگیرى و پیشگیرى کرده است.
در صورتى که علاقه و توجه فرزند در دوران پس از کودکى به پدر و مادر به طور غریزى نیست و بیشتر به عواطف، تعهد و احساس مسؤولیت او بستگى دارد و بدین لحاظ در خصوص مراقبت والدین از کودک خردسال خود نیازى به دستور و تأکید نیست ولى در مورد احسان و رعایت احترام به پدر و مادر از سوى فرزند، فرمان و توصیه الهى است که مىتواند فرزند را تا آخر عمر خود به پاس داشت حقوق والدین وادار کند. ادامه مطلب ...