آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

لکنت زبان

لکنت زباننگاه اجمالی
لکنت زبان عمدتا و بطور کلی جز در موارد استثنایی در دوران خردسالی آغاز شده و یک پدیده خاص دوران کودکی است. معمولا از سنین 2 تا 4 سالگی شروع میشود. لکنت زبان از مهمترین و متداولترین اختلالات تکلمی است. در سنین 6 تا 7 سالگی نیز که مصادف با زمان آغاز مدرسه میباشد به لحاظ ویژگیهای عاطفی و سازگاری اجتماعی خاص این دوره موقعیت مناسبی است برای بروز لکنت زبان در میان کودکانی که بیشتر مستعد چنین اختلالی میباشند. گاهی از موارد در دوران بلوغ نیز افرادی که قبلا به نحوی لکنت زبان داشتهاند دچار لکنت زبان میشوند.


در واقع سن ، شرایط و ویژگیهای بلوغ نیز احتمالا در تغییر شکل یا تشدید لکنت موثر است. لکنت زبان در میان پسران بیشتر از دختران است و در بررسیها و تحقیقات مختلف نسبتی در حدود 70 درصد برای پسران و 30 درصد برای دختران ذکر گردیده است. بسیار دیدهایم که بعضیها به هنگام صحبت ، لکنت زبان دارند؛ یعنی زبانشان بر سر برخی از حروف گیر میکند. با چنین افرادی باید با ملایمت رفتار کرد؛ ولی متاسفانه عدهای هستند که کند زبانی را دستاویز شوخی و ریشخند میپندارند. کندی زبان در جایی پیش میآید که دستگاههای تکلم انسان دچار پارهای از تشنجهاست؛ از اینرو ادای کلمات ناگهان به مانع برخورد میکند و پیوسته مکثی در میان صحبت روی میدهد. به هنگام چنین رویدادی معمولا انسان حرفی را که روی آن مکث ایجاد شده است، چندبار تکرار میکند.
انواع لکنت
لکنت کلونیک یا حالت تکراری در بیان کلمه
در این نوع از لکنت زبان کودک یک سیلاب از کلمهای را (که معمولا اولین سیلاب کلمه را) با سرعت و تشنج تکرار میکند. مثلا کلمه پدر را چنین بیان میکند : پ پ پ پدر.
لکنت تونیک یا توقف در تلفظ
در این حالت در فعالیت عضلات تلفظی چند ثانیه توقف و سکون بوجود میآید و کودک دچار وقفه در تلفظ و ادای کلمه همراه با فشار ، کوشش و حرکات خاصی است. کودک مبتلا به این لکنت برای ادای کلمه شدیدا به خودش فشار میآورد و پس از لحظاتی سکون بطور ناگهانی و با تشنج کلمه را ادا میکند.
مراحل مختلف لکنت
کودکانی که دچار لکنت زبان هستند معمولا و از بدو پیدایش لکنت تا مرحله نهایی مراحل مختلفی را به شرح زیر میگذراند.
لکنتی که کودک پذیرفته است.

ادامه مطلب ...

فــــرزانه کیست؟

فــــرزانه کیست؟

 

هـمه رود ها بــه دریـــا می ریـــزند.

 

زیــرا دریــا از آن ها فــروتــراست

 

فــروتـنـی بـــه دریــا قــدرت مــی بــخــشـد.

 

اگــر مــی خـواهـیـد بــه زنــدگی مــردم سـامـان بـبـخـشـیـد.

 

فـــروتــر از آن هـا قـرار گیرید.

 

اگــر مـی خــواهید مـــردم را رهــبــری کـنـیـد.

 

یــاد بگـــیرید کـــه چــگـــــونه از آن ها پـیـروی کنید.

 

فــرزانه بالاتــــر از دیگــــــران است.

 

در حـــــالی کــه کســـی احســـاس کوچـکـــی نمــی کند.

 

او جلــــوتر از دیگــــران است.

 

در حــالـــی کــه کســـــی احســـاس زیـــر دست بـــودن نمی کند.

 

دنـیا از او سپــــاسگـــذار است.

 

بــا کســـی رقابـــــت نمی کند.

 

وکســـی نیز بـــا او به رقـــابت نمــی پردازد.

 

این مطب به قلم محمد جانبلاغی نوشته شده است.از هیچ گونه سایت یا منبعی کپی برداری نشده است.به خاطر احترام به حقوق نویسنده منبع آن را درج کنید.

از اینکه به حقوق دیگران احترام می گذارید متشکریم.

فاویسم را بهتر بشناسیم...


فاویسم             

فاویسم (ریشه گرفته از کلمه یونانی VICIA FAVA: باقلا) یک بیماری تخریبی خون و یک نوع کم خونی حاد است که در اثر تماس با مواد اکسیدان ایجاد می‌شود و دراثر کمبود آنزیم گلوکز ۶ فسفات دهیدروژناز رخ می دهد.

گلبولهای قرمز برای سلامتی و فعالیت طبیعی احتیاج به آنزیم‌های مختلف دارند که یکی از آنها گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز می‌باشد. این آنزیم گلبولهای قرمز را در برابر صدمات حاصل از مواد اکسید کننده و سمی محافظت می‌کند. در صورتی که این آنزیم در گلبولهای قرمز خون وجود نداشته باشد یا میزان آن کمتر از حد طبیعی باشد فرد در مقابل مواد اکسید کننده مثل باقلا و بعضی داروهای خاص حساس می‌شود و ممکن است در صورت مصرف این مواد گلبولهای قزمز خون شکسته و تخریب شوند که به این پدیده فاویسم می‌گویند.

.

ادامه مطلب ...

جمعیت وتنظیم خانواده

با سلام خدمت شما کاربران عزیز محترم ودوست داشتنی.

این مطالب سایت مخصوص زوج های جوان و دانشجویان می باشد.

دوستان عزیز جهت دریافت مقاله کاملا علمی, تشریحی "جمعیت وتنظیم خانواده"لطفا به آدرس زیر مراجعه فرمایید.

لطفا توجه فرمایید:این مقاله برای کاربران زیر19 سال ارسال نمی شود.

با تشکر از شما کاربران محترم جانبلاغی.

لینک دریافت مقاله

شعر زیبا

 کوچه از فریدون مشیری

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

 همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

 شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،

 شدم آن عاشق دیوانه که بودم

  ***

در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید

باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید

  ***

 یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم

 پرگشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

 ساعتی بر لب آن جوی نشستیم

 تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

 من همه محو تماشای نگاهت

  ***

آسمان صاف و شب آرام

 بخت خندان و زمان رام

 خوشه ماه فرو ریخته در آب

 شاخه ها دست برآورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ

 همه دل داده به آواز شباهنگ

  ***

یادم آید : تو به من گفتی :

 از این عشق حذر کن!

 لحظه ای چند بر این آب نظر کن آب ،

 آئینه عشق گذران است

 تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است

باش فردا ،‌ که دلت با دگران است!

 تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!

  ***

 با تو گفتم :‌

"حذر از عشق؟ ندانم!

سفر از پیش تو؟‌ هرگز نتوانم!

 روز اول که دل من به تمنای تو پر زد

چون کبوتر لب بام تو نشستم،

تو به من سنگ زدی من نه رمیدم، نه گسستم"

 باز گفتم که: " تو صیادی و من آهوی دشتم

 تا به دام تو درافتم، همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم

سفر از پیش تو هرگز نتوانم، نتوانم...!

  ***

 اشکی ازشاخه فرو ریخت

 مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت!

 اشک در چشم تو لرزید ماه بر عشق تو خندید،

 یادم آید که از تو جوابی نشنیدم

 پای در دامن اندوه کشیدم نگسستم ،

 نرمیدم رفت در ظلمت غم،

آن شب و شب های دگر هم نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم

نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم!

 بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم

  ***

لطفا توجه فرمایید(مخصوص عاشقان):کاربرانی که مایل به دریافت شعر های عاشقانه ورمانتیک و... هستند به کلبه شعر جانبلاغی به آدرس زیر وارد شوید.

نام سایت:**http://mohammad1.blogsky.com**

سرخک

به نام خدا

*                   سرخک

*                   بیماری سرخک دارای سه مرحله است

دورانی که ویروس وارد بدن می‌شود و در بدن تکثیر پیدا می‌کند و 10 تا 12 روز طول می‌کشد و کودک نشانه‌ای از بیماری ندارد.

دوران آبریزش

ادامه مطلب ...

اینترنت

به نام خدا

اینترنت چیست؟

هنگامی که دو و یا چند کامپیوتر را بوسیله دستگاهی به یکدیگر متصل کنند و این کامپیوتر‌ها بتوانند به یکدیگر اطلاعات ارسال کنند، در اصطلاح به آن یک شبکه کامپیوتری می‌گویند. ساده‌ترین شبکه کامپیوتری را می‌توان بوسیله متصل کردن یک کابل مخصوص  به  دو کامپیوتر که در کنار یکدیگر قرار دارند تشکیل داد. اگر فاصله این کامپیوتر‌ها زیادتر

ادامه مطلب ...

DR.m.janblagi

لطفا توجه کنید!

آقای دکتر محمد جانبلاغی به زودی تحقیقات خود را در مورد موضوعات زیر که نتیجه دو سال ونیم تحقیق ایشان بوده است رابه زودی تکمیل و منتشر می نمایید.

بهترین دوست من کیست؟

آیا تو نیمه گمشده من هستی؟

چگونه دوست دختر یا دوست پسرمون را بشناسیم؟

چگونه با انسان ها برخورد کنیم؟

 

دکتر محمد جانبلاغی DR.m.janblagi

لطفا جهت دریافت مقالات به آدرس زیر مراجعه کنید.

http://jmp.blogsky.com/pages/dosti/

لطفا جهت دریافت پیامک های آموزشی ما از طریق ایمیل یاsms در سایت عضو شوید.

موضوع: پذیرش

موضوع: پذیرش

موضوعات مرتبط در این زمینه که توسط دکتر جانبلاغی نوشته شده است:

استاندارد - موفقیت - ارتباط صحیح - انسان های قدیم -  داوری کردن  -  کشف وجودپذیرششکر کردن - آدرس دادن - زخم کهنه - احترام

با سلام خدمت شما کاربران عزیز محترم ودوست داشتنی.محمد جانبلاغی هستم و می خواهم در مورد پذیرش با هم بحث وگفتو گو کنیم.

 

کاربر عزیز من در کامپیوترم دیکشنری که نصب کرده بودم و متعلق به دو سال قبل بوده وبعضی از کلمات را مانند آیت االه و...را که جستو جو می کنم پیدا نمی شود ولی حالا با یک دیکشنری جدید چنین چیزی امکانی دارد!چــرا؟

 

چون این زبان زندست نمی ترسد از پذیرش.و دلیل دیگرش این است که خودش مولد و کلمات را ایجاد می کند.اگر تعصبی عمل کنیم اگر کلمه هر قدر هم که زیبا باشد جا نمی افتد ولی اگر واقع بینانه عمل کنیم عکس می شود.

 

ادم های زنده زبان های زنده تغیرات را داوطلبانه می پذیرند. احساس حقارت نمی کنند.که چیزی از کسی یاد بگیرند تازه بار معنای وزندگی خودش را هم تقویت می کند.

 

شما اگر علاقه مند باشید دیکشنری ها را نگاه کنید می بینید که سال به سال متغیر می شوند.چرا؟چون این فرهنگ زنده است.

 

در این دیکشنری کلماتی مثل آیت الله را بدونه ترجمه انگلیسی به کار می برند.چرا؟واین یک دلیل بیشتر نداره اینکه این زبان پذیراست نمی ترسه از پذیرفتن.

 

هر چه ما بیشتر احساس حقارت بکنیم میزان پذیرشمون کم می شود چون می ترسیم از یاد گرفتن.بیشتر میترسیم از تغییر.برای اینکه می ترسیم من محو می شوم از بین می روم در حالی که اینطور نیست.درست برعکس.

 

ما در تغییر رشد می کنیم ما در آموختن زنده می مانیم

مثلا ما همینطور که گفتیم کورش به آزاد منشی مشهور است

 

ولی عزیزان من آیا آقای محمد جانبلاغی در قرن 21 به همسرش اجازه می دهد اون جوری که دلش می خواهدویا اونجوری فکر می کند فقط فکر می کند زندگی کند آیا به بچش اجازه می دهد  به همسایش اجازه می دهد. یا نه از همه ایراد می گیرد که چرا شبیه خودش نیستند!

 

اعتقاد به آزاد منشی باید در من تجلی پیدا کند.اصلا احتیاجی نباشد من مطلبی بگوییم!

چـــــرا تحمل نمی کنیم؟

 

یکی لباسش یا زبانش با من فرق می کند من فکر می کنم دشمنم هستش.آقا ایشون ایرانی!من همونقدر ایرانیم که ایشان هستند.همسایه من همانقدر آریایی که من آریایی هستم.

 

هرچند این سوال ها همش کل سوال رفتن است.آریایی وایرانی و... نباشه اصلا همه انسانیم.از یک واحدیم.نوع بشریم اومدیم رو کره زمین زندگی کنیم .البته منافع من در این است که دینم ومرزم را حفظ بکنم یا کردی حرف بزنم لباس بپوشم و.... و این چیز طبیعی هستش.

 

ولی اگر من دیگری را نقض بکنم به خاطر اینکه شبیه من نیست اون کجاش باعث افتخار؟

 

ویاد می کنند از حضرت رسول که موذنش یک سیاه پوست بوده.ساه پوستی که1400 سال پیش برده بوده.اصلا1400 سال چیه همین200 سالش هم برده بوده.وایشئن میاد واذان میگویید.وجالب این است که صداش هم خوب نبوده.این نشانه چیست؟نشانه آزتد منشی است.نشانه تفکر روشن است.

 

ما هم الان آزاد نیستم اسیریم؟! اسیر تبلیغات اسیر باور های غلطیم اسیر رفتار های غلطمون هستیم

مثلا من بگم این کارگر اهل فلان جاست!!؟ اهل فلان جاست یعنی چه؟یعنی مسلمان نیست؟تازه اون کارگر به زبان شما صحبت می کند؟تازه همسایته!تازه داره بهت خدمت می کند.

 

ما چه جوری می تونیم خودمون رو تبلیغ کنیم؟چه جوری خودمون آزاد کنیم؟ با پذیرش ایده های تازه – پذیرش عقاید تازه  باورهای نو

نه اینکه این عقیده بیاد من محو می شوم این از عدم اعتماد به نفس من است وگرنه من رشد می کنم تعالی می یابم.

 

من دیدیم که دیگری را منهدم کرده به خاطر خدا؟؟؟؟؟ خداوند که اونم آفریده شماهم آفریده به هردوتاتونم حق حیاط داده.من چه جوری می تونم در راه خدا بنده ای را منهدم کنم؟ چه جوری؟

n من چه جوری می توانم به نام خداوند که خالق همه جهان بگم بنده ای را نابود می کنم؟

مثل اینه که من برم نزد پدر مادم و بگم خواهر من را یا داداش من را از بین ببر.!!

 

آیا پدر ماد من خوشحال می شوند؟ قهرشون می گیرد.

اگر من واقعا ایران را دوست دارم اگر من واقعا عقیدم را دوست دارم اگر من باورهام را دوست دارم

باید آن را در عمل نشان دهم باید یاد بگیرم به ارزش ها احترام بگذارم. هر چند من در سی دی های خوشبختی و یاد گرفتن از فلسفه حیوانات به طور واضع در این باره حرف زدم.

 

بیایید نحوه تفکرمون را تغیر بدهیم ترس را از خودمون دور کنیم با اعتماد به نفس بشیم نترسیم از اینکه ترد بشیم نترسیم از اینکه بپذیریم هر چی هست از تغییر هر چی هست از بقاست  وهرچی هست از زندگی

همه زندگی آن است که خاموش نمی شود

 

با تشکر از شما دکتر محمد جانبلاغی