آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

قابل تـوجه تـازه ازدواج کـرده ها ...

 

 


1. به‌ یاد خدا باشید و از او کمک بخواهید

با یاد خدا، دل‌ها آرام می‌گیرد و مطمئن باشید خداوند به شما کمک خواهد کرد.

2.
هدفی مشترک را در نظر بگیرید
با هم‌فکری برای خود و همسرتان، هدف مشترکی داشته باشید و برای رسیدن به آن، یکدیگر را کمک کنید.

3. خودخواه و خودرای نباشید
خودخواهی و خودرأیی آسیب های متعدی را بهمراه دارد گذشته از اینکه با این خصلت کمتر موفق خواهید شد تا لذت‌های معنوی را درک کنید.

4.
عیب‌های خود را ببینید
فقط به‌دنبال عیب‌جویی از همسرتان نباشید، عیوب خود را نیز رفع کنید.

5.
قدرشناس باشید
قدر محبت‌های پدر، مادر، همسر و دوستان‌تان را بدانید و سپاس‌گزار الطاف خداوند باشید تا به تقدیرهای او راضی شوید. آن‌چه مورد رضایت خداوند نیست را انجام ندهید تا اطمینان و عزت‌نفس بیش‌تری بیابید.

6.
اهل عمل و مسۆولیت‌پذیر باشید
به‌جای توقع‌داشتن از دیگران، به فکر انجام مسۆولیت‌ها و وظایف خود باشید.

7.
به ارزش‌های اعتقادی و فرهنگی یکدیگر احترام بگذارید
اعتقادات و ارزش های فرهنگی هر شخص قابل احترام است و این یکی از عوامل احترام به شخصیت وجودی اوست.

8.
مثبت بیندیشید و اضطراب را از خود دور سازید
اگر بپذیرید هرکاری از جانب خداوند خیر است، در زندگی اضطراب نخواهید داشت.

9.
هرگز دشنام ندهید و جدال نکنید
بحث و جدل، تش کینه را در دل شعله‌ور ساخته و حرمت میان زن و شوهر را خدشه‌دار می‌کند.

10.
دلی آرام و نیک‌خواه داشته باشید
دل‌آرامی، یکی از راه‌های برقراری صلح و صفا بین شما و همسرتان است. برای رسیدن به آرامش، باید به خداوند نزدیک شد. از ویژگی‌های همسر دل‌آرام، مثبت‌اندیشی، ایمان، جاذبه‌ی فکری و امیدواری‌است.

11.
عاشقانه زندگی کنید
برای رسیدن به عشق، از انجام هیچ‌کاری کوتاهی نکنید.

12.
معناجو باشید
حساسیت‌های رفتاری همسرتان را بشناسید تا موجب بروز اختلال در روابط‌تان نشود.

13.
پیش از صحبت، تفکر کنید
هرگاه حرفی می‌‌زنید، از قبل، به عواقب آن فکرکنید تا بعد، شرمنده و پشیمان نشوید. با توجه به شرایط روحی و جسمی همسرتان حرف بزنید و از پرحرفی بپرهیزید.

14.
تا جایی‌که می‌توانید، با یکدیگر غذا بخورید
جمع‌شدن افراد خانواده دور میز یا سفره‌ی غذا، موجب افزایش روابط عاطفی و احساس نزدیکی بیش‌تر آنان خواهد شد.

15.
شبکه‌ی ارتباطی خود را گسترش دهید
یکی از علت‌های ایجاد افسردگی در خانواده‌ها، قطع ارتباط با محیط بیرون از خانه است. اگر شما و همسرتان، نظرات متفاوتی در مورد نوع تفریح و ارتباطات دارید، چیزی را انتخاب کنید که تا حد ممکن، هر دو، آن‌را ترجیح می‌دهید.

16.
به رشد یکدیگر کمک کنید
زن و شوهر باید به‌منظور رسیدن به درجات معنوی والاتر، ادامه‌ی تحصیل، اشتغال و... شرایط رشد و پیشرفت یکدیگر را فراهم کنند.

17.
به یکدیگر هدیه دهید
به همسرتان هدیه بدهید چون نشان‌می‌دهد به او توجه دارید.

18.
خوش اخلاق باشید.
خوش خلقی نه تنها در روابط زناشویی بلکه بطور کلی در تمام مراحل زندگی از برگزیده ترین صفات است.

19.
بی‌ریا و صادق باشید
اگر با اطرافیان خود صادقانه برخورد کنید، علاوه‌بر راحتی خودتان، آنان هم شما را آسان‌تر می‌پذیرند.

20.
به‌عهد خود وفا کنید
اگر قولی به همسرتان می‌دهید، تمام تلاش خود را برای عمل‌کردن به آن، به‌کار گیرید.

21.
از نصایح و تجربیات پدر و مادرتان استفاده کنید
استفاده از نصایح دیگران، به این معنا نیست که به آنان اجازه‌ی دخالت در زندگی خصوصی خود را بدهید، بلکه از تجربیات آنان استفاده کنید.

22.
همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید
اگرچه افراد نقایصی دارند اما خوبی‌هایی هم دارند. سعی‌کنید به نکات مثبت همسر خود فکر کنید.

23.
عیب‌پوشی کنید
همیشه اول، خوبی‌های همسرتان را به او بگویید و بعد با ظرافت، انتقاد کنید و سعی‌ نمایید معیار نقدهای‌تان، منطقی و قابل ‌قبول باشد. هم‌چنین هرگز نزد دیگران، عیب همسرخود را بازگو نکنید.

24.
خانواده‌گرا باشید
همیشه برای خانواده‌تان اعتبار قائل شوید و به ‌رشد و پیشرفت هم کمک کنید.

25.
عذرخواه باشید و خود نیز عذر دیگران را بپذیرید.
تواضع و صداقت پیشگی در رفتار راه های ایجاد کدورت را مسدود می کند.

26.
رازدار باشید
هم اسرار همسرتان را نزد دیگران و هم اسرار دیگران را نزد همسرتان فاش نکنید.

27.
صبور و باگذشت باشید
صبر و گذشت موجب می‌شود دوستی صمیمی برای همسرتان باشید.

28.
همسرتان را از وضعیت اقتصادی موجود، آگاه کنید
از درآمد هم، مطلع باشید تا با هم‌فکری، برنامه‌ریزی بهتری انجام دهید.

29.
به خلوت یکدیگر احترام بگذارید
گاهی‌اوقات افراد نیاز دارند با خود خلوت و تفکر کنند؛ در این‌صورت، آرامش همسرتان را به‌هم نزنید.

30.
به‌ فکر ایجاد تغییرهای مثبت در خود و همسرتان باشید
سعی‌کنید تغییر در حرکت به‌سمت تعالی و بالندگی باشد و پیش از تغییر، راه‌های درست ایجاد آن‌را بدانید.

منبع:پرشین استار

زبان بدن نشان دهنده شخصیت شما می باشد و بعضی از حرکات درصورت، دست‌ها، پاها و دیگر اعضای بدن می‌تواند به فاش‌شدن افکار و روحیات مخاطب کمک کند. آیا می‌دانستید حتی زمانی که یک شخص با شما صحبت نمی‌کند، نشانه‌هایی درصورت، بدن، پاها و دست‌های او وجود دارد که می‌تواند بدون آن‌که خود او متوجه شود به شما در خواندن فکر او کمک کند. در حقیقت همه انسان‌ها به‌طور ناخودآگاه حرکاتی از بدن خود نشان می‌دهند که از آن به‌عنوان زبان بدن یاد می‌شود. آشنایی با این حرکات و نشانه‌ها می‌تواند به شما کمک کند، در ملاقات با دیگران بهتر بتوانید به آنچه در ذهن آن‌ها می‌گذرد پی ببرید و به این ترتیب تصمیمات منطقی‌تری بگیرید. برای مثال در بسیاری از موارد، زمانی که یک فرد هنگام صحبت با شما سرش را پایین نگه می‌دارد، با موهایش بازی می‌کند یا وزن بدن خود را روی یکی از پاهایش می اندازد به‌طور ناخودآگاه در حال انتقال پیامی به شماست. 

 

zabane badan زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد 

zabane badan زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد

او تحت تاثیر شما ست

کنار زدن موها از روی صورت
این حرکت نشانه‌ای از عصبی بودن و در عین حال جلب شدن نظر شخص است. شخص سعی می‌کند با این کار حالت واقعی چهره خود را مخفی کند و نشان ندهد که تحت تاثیر قرار گرفته است.

لبخند فقط ۵ ثانیه است

لبخند زدن

 

zabane badan2 زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد 

 


حتما شما هم هنگام صحبت‌کردن با دیگران به فردی برخورد کردید که مرتب لبخند می‌زند و با این تصور که مخاطب‌تان نسبت به موضوع مورد بحث علاقه‌مند است به گفت‌وگو ادامه داده‌اید اما آنیتا باربی از دانشگاه لوئیسوایل در این زمینه نظر متفاوتی دارد.او می‌گوید یک لبخند درصورتی واقعی است که در آن عضلات چشم‌ها هم درگیر شوند و خیلی هم طول نکشد. در حقیقت افرادی که لبخند آن‌ها بیش از ۵ ثانیه طول می‌کشد و این لبخند فقط در لب‌های آن‌ها مشاهده می‌شود در حال تظاهر‌کردن هستند. برای مدیران هم لبخند زدن‌های مداوم در محیط کار توصیه نمی شود، زیرا این کار باعث می‌شود آن‌ها در نگاه کارمندان چندان جدی به‌نظر نیایند. 

zabane badan3 زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد 

 

zabane badan3 زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد

استرس دارد
پلک زدن بیش از حد
هر فرد در حالت طبیعی بین ۶ تا ۸ مرتبه در یک دقیقه پلک می‌زند اما هنگام استرس تعداد این پلک‌زدن‌ها بیشتر می‌شود و به همین دلیل توجه مخاطب را بیشتر به‌خود جلب می‌کند. اگر شما هم هنگام سخنرانی یک فرد در میان جمع به چشمان او توجه کنید، به‌طور حتم متوجه پلک زدن‌های مداوم او می‌شوید. این یک نشانه است که به شما اعلام می‌کند، فردی که در حال گفت‌وگو با شماست از لحاظ روانی چندان در آرامش قرار ندارد.

یا اشتباه کرده یا می‌ترسد!
گزیدن لب‌ها
«کارول کینسی» که یکی از روان‌شناسان معروف و متخصص در زبان بدن است، گزیدن لب‌ها را یکی از مهم‌ترین نشانه‌ها از قرار داشتن فرد در وضعیت استرس‌زا می‌داند. در بسیاری از مواقع زمانی که انسان‌ها اشتباهی را مرتکب می‌شوند بی‌اختیار لب‌های خود را می‌گزند. در این مواقع انسان سعی می‌کند، به‌طور ناخودآگاه با گزیدن لب‌ها، فرو بردن آن‌ها به داخل دهان و تماس زبان با آن‌ها خود را از زیر بار روانی خارج کند.

 

 zabane badan4 زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد 

 

zabane badan4 زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد

بینی پینوکیو
خاراندن بینی
سعی کنید هنگام دروغ گفتن هرگز بینی خود را لمس نکنید، زیرا می‌تواند شما را در مقابل مخاطبان‌تان لو بدهد. «مایکل کانینگهام»، استاد ارتباطات از دانشگاه «لوئیسوایل» در این باره می‌گوید: «زمانی که فردی دروغ می‌گوید، ترشح هورمون آدرنالین در بدنش افزایش پیدا می‌کند. این عامل باعث انبساط رگ‌های خونی بسیار ریز در داخل بینی می‌شوند و در این هنگام شما در این نقطه از صورت‌تان احساس خارش می‌کنید.» نگاه ممتد ولی کوتاه مدت به‌صورت فرد طرف مقابل یکی دیگر از نشانه‌هایی است که فرد دروغگو را رسوا می‌کند. هنگام دروغ گفتن فرد خطاکار سعی می‌کند با نگاه‌کردن به‌صورت طرف مقابل متوجه شود که آیا حرف او مورد قبول واقع شده یا خیر. به همین علت است که هنگام دروغ گفتن یا بعد از آن نگاه‌های فرد دروغگو طولانی‌تر و دقیق‌تر از حالات عادی می‌شود.

سانسور خطرناک‌ها
بستن چشم‌ها
با مالیدن چشم‌ها، پوشاندن آن‌ها با دست یا بستن آن‌ها در زمانی طولانی‌تر از پلک زدن، مغز می‌خواهد از دیدن بعضی از عواملی که در مقابل چشمان ما قرار دارد جلوگیری کند. حتی در بسیاری موارد زمانی که صدایی ما را آزار می‌دهد، ما به‌طور ناخودآگاه برای لحظه‌ای دستان‌مان را روی چشمان خود می‌گذاریم. این یک مکانیسم دفاعی برای مغز است تا بتواند خود را از پردازش رویدادهای ناخوشایند یا تهدید‌کننده رهایی ببخشد.

 

zabane badan5 زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد 

 

zabane badan5 زبان بدن شخصیت شما را لو می دهد

کمک می‌خواهد
نگاه کردن به سمت پایین به‌مدت طولانی
با این حرکت فرد از دیگران حمایت را درخواست می‌کند. این تاکتیکی است که بسیاری از کودکان کم سن و سال هنگام مواجه شدن با دیگران در انجام یک کار اشتباه از خود بروز می‌دهند تا به این ترتیب بتوانند حمایت والدین یا اطرافیان را به سمت خود بکشانند. اگر شخصی این حالت را از خود نشان می‌دهد احتمالا انتظار همدردی دارد، پس سعی کنید در این مواقع او را درک کنید.

گذشته را به یاد بیاورید
نگاه کردن به بالا یا اطراف
آیا می‌خواهید بفهمید چه زمانی فردی در حال تلاش است تا خاطرات گذشته را به یاد بیاورد، پس به جهت نگاه کردن او توجه کنید. زمانی که فردی سعی می‌کند چیزی را به یاد بیاورد چشمان خود را به سمت آسمان می‌گیرد، زیرا در تلاش است تا آن را در ذهن‌ خود تصویر کند. زمانی هم که تلاش می‌کند یک حرف را به یاد بیاورد به سمت یکی از گوش‌های خود نگاه می کند، به این شکل که گویا تلاش می‌کند دوباره آن را بشنود.

خطر در کمین شماست
لمس‌کردن پیشانی یا لاله گوش
این کار نشان‌دهنده آن است که شما احساس تهدید می‌کنید یا خونسرد نیستید. برای مثال زمانی که شما در ردیف اول کلاس نشسته‌اید و امیدوارید که معلم نام شما را صدا نزند. بسیاری از مواقع اگر انسان‌ها در حالت نشسته باشند در این حالت دست خود را به آرامی روی پاهای خود می‌زنند. ضربه زدن به عصب‌هایی که در قسمت‌های انتهایی بدن مانند پاها یا گوش‌ها قرار دارند به بدن کمک می‌کند ضربان قلب یا فشار خون خود را پایین بیاورد.

خواندن زبان بدن
مخالفت ایستادن در حالتی که پاها کنار هم هستند
این وضعیت نشان‌دهنده آن است که فرد حالت دفاعی به‌خود گرفته و شاید بیان‌کننده آن باشد که چندان با گفته‌ها یا کارهای شما موافق نیست.
خوش‌آمدگویی چرخیدن به یک سمت
تقریبا بسیاری از مردم در حالت ایستاده یا نشسته بدن خود را اندکی به سمت کسی که توجه آن‌ها را به‌خود جلب کرده است می‌چرخانند. در این بین، شاید توجه به یک نکته بتواند به بهتر شدن رابطه شما با دیگران کمک کند. زمانی که در حال صحبت کردن با فردی هستید و یک شخص سوم تصمیم دارد به جمع شما نزدیک شود، سعی کنید زاویه خود را تا ۴۵ درجه به سمت او بچرخانید. این یک علامت است که نشان می‌دهد به طرف مقابل خوش‌آمد می‌گویید و او را به جمع خود دعوت می‌کنید.

فرق راه رفتن زنانه و مردانه
راه رفتن
شیوه راه رفتن شما هم اطلاعات خاصی را به دیگران منتقل می‌کند. افرادی که سریع راه می‌روند در نگاه دیگران خلاق و شایسته به‌نظر می‌آیند. این‌طور به‌نظر می‌رسد، آن‌ها باید به جای مهمی بروند و در زندگی خود هدف دارند. برای آن‌که راه رفتن‌تان در نگاه دیگران تاثیرگذار به‌نظر بیاید سعی کنید ابتدا پاشنه پا را روی زمین بگذارید و سپس به سمت نوک انگشتان بروید. جالب است که بسیاری از مردان ابتدا پاشنه پای خود را روی زمین گذاشته اما اکثر زنان میانه کف پا را روی زمین می‌گذارند.

باورتان نمی‌کنند
تکان‌دادن دست‌ها
تحقیقات نشان داده است، افرادی که مرتب دست‌های خود را حین صحبت کردن تکان می‌دهند شخصیت باانرژی، منطقی و گرمی دارند اما در عوض افرادی که حرکات دست کمتری دارند منطقی‌تر و تحلیلگرتر به‌نظر می‌رسند. به یاد داشته باشید که حفظ تعادل کلید موفقیت در تاثیرگذاشتن روی دیگران است. افرادی که بیش‌ از‌ اندازه دست‌های خود را تکان می‌دهند در نگاه دیگران باورپذیری کمتری دارند و ضعیف‌تر نشان داده می‌شوند. اگر فکر می‌کنید در موقعیت‌هایی مانند مصاحبه شغلی ممکن است دستان خود را بیش از حد تکان بدهید، بهتر است چیزی مانند یک کتاب یا پوشه در دستان خود بگیرید.

احساس برتری
ایستادن با پاهای باز
ایستادن در حالتی که پاهای شما به اندازه عرض شانه‌ها باز است، نشان از اقتدار، تسلط و نفوذ دارد. هنگام بحث کردن با دیگران یا اختلاف نظر، این شکل از ایستادن به طرف مقابل القا می‌کند که شما در این بین احساس برتری دارید. قرار دادن دست‌ها روی ران‌ها هم یکی از نشانه‌های سنتی قدرت و اقتدار است.
عوض کردن پاها
شکلی که شما بدن خود را حرکت می‌دهید نشان‌دهنده علاقه، نگرش و گرایش شماست. اگر به‌طور مرتب وزن خود را روی یکی از پاهای خود قرار می‌دهید یکی از نشانه‌های آن است که شما ناراحت و عصبی هستید و به این شکل می‌خواهید به‌خود آرامش بدهید. در این وضعیت فرد مرتب در حال فکر کردن در مورد موضوعات متعدد در ذهن خود است و این تغییر فکر خود را به شکل عوض کردن پایی نشان می‌دهد که بیشتر وزن بدن را تحمل می‌کند.

منعطف نیست
باز‌کردن دست‌ها
اگر شخصی دستانش را در مقابل شما باز کند به شکلی که گویا یک سینی برای تعارف کردن در مقابل شما گرفته است، نشان می‌دهد که از نظرات شما استقبال می‌کند و منتظر شنیدن آن است. قرار دادن کف دست‌ها به سمت پایین یا گره کردن آن‌ها به شکل مشت نشان می‌دهد، فرد مقابل شما در آن لحظه شخصیت انعطاف‌پذیری ندارد.

متقلب
پنهان‌کردن دست‌ها
اگر فردی در حال صحبت‌کردن با شما دستانش را در جیبش می‌گذارد یا در پشت خود پنهان می‌کند، این احتمال را بدهید که چیزی را از شما پنهان می‌کند یا قصد تقلب دارد. شاید فردی در حال تعریف کردن ماجرایی برای شماست اما این احتمال وجود دارد که او تمام داستان را نمی‌گوید و بخشی از آن را مخفی می‌کند.

فرار سریع
تکان دادن مداوم پاها
آیا دقت کرده‌اید در حالتی که یکی از پاهای خود را روی پای دیگر انداخته و نشسته‌اید، مرتب یکی از آن‌ها را مرتب تکان می‌دهید. تحقیقات نشان می‌دهد، این نوع حرکات می‌تواند به آرام شدن تنش در انسان کمک کند و هر چه شدت این حرکات بیشتر باشد به همان اندازه هم میزان این تنش‌ها بیشتر است. همچنین تکان‌دادن مرتب پاها نشان می‌دهد که شما هرچه سریع‌تر می‌خواهید خود را از وضعیتی که در آن قرار دارید رهایی ببخشید و پاهای شما کاملا برای این موضوع آماده‌اند. دقیقا به همین دلیل است که در مطب‌های پزشکان، در اکثر مواقع بیماران منتظر پاهای خود را تکان می‌دهند.

آماده برای فرار از دست شما
قرار دادن نوک پاها به سمت در خروجی
زمانی که با یک فرد در حال گفت‌وگو هستید، اگر متوجه شدید که آن فرد نوک انگشتان پایش را به سمت در خروجی چرخانده است، بدانید که آن فرد به‌طور ناخودآگاه اعلام می‌کند که آماده است تا گفت‌وگو را تمام کند و به سمت بیرون حرکت کند.

 

هفـت راز و کلیـد طلایـی جذابیـت


حتما شما هم دوست دارید در سطح قابل قبولی جذاب و دوست داشتنی باشید، ماهم در این نوشتار سعی میکنیم تا شما دوستان پرشین استاری را با شیوه های موثری که میتوانید بوسیله آنها بیش از گذشته جذاب باشید، آشنا میکنیم.
1. اصلی ترین اولویت ما چیست؟
اولین چیزی که باید همیشه بیاد داشته باشیم این است که بدنیا آمده ایم تا انسانی با ویژگی ها و صفات والای انسانی و اخلاقی باشیم، پس هیچ چیز بر انسانیت و ویژگی های اخلاقی انسانی ما اولویت ندارد و تنها این صفات برجسته انسانی است که میتواند ما را بعنوان فردی جذاب و دوست داشتنی معرفی کند، شاید بارها در خیابان و مهمانی و محل کار با افراد زیادی برخورد داشتید که سعی میکنند تا با پوشیدن لباس های گرانقیمت و شیک و یا انواع آرایش ها خود را دوست داشتنی نشان دهند اما نهایتا موفقیتی را بدست نمی آورند و یا در حالی که متوهم کسب موفقیت هستند بیشتر وسیله ای برای سود جویی دیگران هستند. این افراد همان گروهی هستند که اولویت های خود را از دست داده و یا فراموش کرده اند، بخاطر همین اقداماتشان طبق یک اصل تکرار پذیر به قیمت نابودی شان به بهای کسب علاقه دیگران تمام میشود.

2. با کسی باشیم که صد عالم است

خداوند عالم عدد صد به معنای تکامل در صفات و ویژگی های عالی است که بنابر این هرکسی که تلاش کند عدد 100 را بدست بیاورد طبیعتا در این مسیر اعداد پایینتر و ویژگی های ابتدایی تر را نیز بدست می آورد، پس فراموش نکنید که با خدا باش و پادشاهی کن و غیر آن هر چه میخواهی باش و گدایی کن که این گدایی شامل جلب و جذب محبت و احترام دیگران هم میشود که انگیزه ای است برای بدست آوردن جذابیت های بیشتر و سطح وسیع تری از نگاه دیگران. ضمن اینکه با خدا بودن یعنی آرامش و اگر تنها اندکی به خدا فکر کنیم و یادمان نرود که او سرچشمه همه زیبایی های عالم است خداوند زیبایی را در سیما، صدا و افکار ما تزریق میکند و حتی اگر زشت ترین صورت دنیا را هم داشته باشیم یا نازیباترین صدای شنیده شده را؛ باز خداوند جاذبه هایی را در وجود ما قرار میدهد که افرادی برای نزدیک شدن به ما ثانیه شماری میکنند، بنابر این برای بدست آوردن دل ها خدا را بدست بیاوریم و بدانیم هرکس رابطه بین خود و خدایش را اصلاح کند و دوستی برقرار کند خداوند بین او و عموم مردم دوستی و محبت را برای همیشه و با شکلی ماندگار برقرار خواهد کرد. حتما فراموش نکنیم که آدم های دلنشین دوستان و بندگان خوب خدا هستند و به این واسطه در یک لحظه دلربایی کرده و برای همیشه در حافظه ما خواهند ماند.

3. بدنبال نگاه کسی نباشید

اغلب انسان هایی که تباه میشوند کسانی هستند که بدنبال جذب نگاههای دیگران هستند، این نگاهها مثل یک رسانه و مثل یک پدیده پیش رونده کم کم شما را برنامه ریزی میکند، اجازه ندهید نگاه دیگران شما را برنامه ریزی کند چرا که ممکن است روزی جذابیت را غرق شدن شما در دریاچه ای از لجن یا مواد متعفن تعریف کند، حال آنکه اگر بدنبال خوبی های واقعی و کمال حقیقی باشیم همیشه مسیر ترقی روحی و اجتماعی را طی خواهیم کرد.

با تمام توان اعتماد به نفس مفید و سازنده را در خود تقویت کنید و بدانید تنها زمانی دوست داشتنی خواهید بود که خودتان باشید و برای خودتان بپوشید، بگویید، بشنوید و ببینید و بعد برای دیگران اندکی ملاحظه کنید تا فقط حقوقشان ازین هایی که شما را مشغول کرده است، ضایع نشود. اینطور شما جذابیتی ادبی، منطقی و متعادل را سبب میشوید که با هر بادی ویران شدنی و نابود شدنی نیست و به نگاه کسی هم بند نیست.

4. متعادل باشیم

تعادل در پوشش، گفتار، روابط و تفکر مجموعه ای است که باعث میشود تا طیف کسانی که میتوانند دوست داشتن شما را باور کنند، گسترش میدهد به این معنا که دایره افرادی که میتوانند با شما تعامل داشته باشند شعاع بیشتری می یابد و شخصیت مطلوب تری را برای معاشران شما به نمایش میگذارد. استفاده از طیف های کلمات آرام تر، رنگ های آرام و لحن ساده تر و آرام باعث میشود تا رنج و هزینه های احتمالی ناشی از معاشرت با شما به اقل ترین سطح ممکن کاهش پیدا کند، بنابراین همواره سعی کنید در یک محیط تعادلی حرکت و برنامه ریزی کنید.

5. خوب باشیم

خوب بودن ساده ترین کاری است که از یک انسان متعادل و دارای شخصیت توسعه یافته برمی آید، حتی ساده ترین و کم اطلاع ترین افراد هم میدانند خوب بودن یعنی چه. مثلا میدانند خوب بودن یعنی زندگی سالم داشتن، حق کسی را پایمال نکردن، به دیگران احترام گذاشتن، دروغ نگفتن، صداقت و تعامل بجا و غیر افراطی، طبیعی است که رعایت این ویژگی ها باعث میشود که تا دیگران وقتی درباره شما سخن میگویند، شما را خوب معرفی کنند و بگویند فلانی آدم خوبی است و همین خوب بودن میزان قابل توجهی جذابیت راستین شما را افزایش میدهد.

بسیاری از موفقیت های واقعی و معادلاتی که برای کسب موفقیت تعریف میشود تنها در گرو راه حل های بسیار ساده ای مثل خوب بودن است که در اغلب موارد خوب بودن با مومن بودن و پرهیزگاری و البته بدرستی تعریف میشود.

6. صبور باشید

کمی به عقب برگردید و درباره شخصیت های صبوری که در زندگی با شما برخورد داشته اند اندکی فکر کنید. آیا تصویر خوب و دوست داشتنی از آنها در ذهن شما نقش بسته است؟ اگر اینطور هست بنابر این همین راز را کشف کنید و در زندگی بکار ببندید و در حد توان صبور باشید و سعی کنید از یاد نبرید که عجول بودن یا زود عصبانی شدن میتواند حاصل موفقیت های شما و کامیابی شما را به زیر صفر کاهش دهد.
شما اگر شخص صبوری باشید عملا این امکان را در اختیار دیگران قرار میدهید که از واکنش های شما نترسند و برای گفتگو یا معاشرت با شما نگرانی نداشته باشند در واقع صبور بودن نوعی مقدمه در هر نوع رابطه ای است که قرار است پایدار و ماندگار باشد.

7. هدف از جذب دیگران را بدانید

بسیاری از ما مدت زیادی را صرف جذب افرادی میکنیم که بدلیل عدم هدفمندی و برنامه ریزی اساسا جذب شدن آنها جز دردسر و حاشیه هایی غیر مفید برای ما بهره ای ندارد، بنابر این هدفگذاری کنید. همین زمان فرصت و انگیزه های بعدی شما را برای دوست داشته شدن توسط دیگران در سطح غیر قابل تصوری کاهش میدهد، شما نیاز به این دارید تا زمانی که زنده هستید دیگران دوستتان داشته باشند و باید بدانیم صرفا جذاب بودن یک هدف نیست و چه بسا میتواند این تمنای دائمی برای کسب جذابیت زندگی شما را با مخاطرات زیادی دست به گریبان کند.

این 5 دلیل مانع اصلی برای ازدواج شما خواهند بود

نمی‌توانیم یک حکم کلی صادر کنیم و بگوییم که ازدواج آرزوی هر کسی است. اما در میان تعداد زیادی از مرد و زن مجردی که در اطراف‌مان هستند، تنها گروه کوچکی را می‌بینیم که با دلایل منطقی و محکمشان از عالم مجردی لذت می‌برند و باقی این افراد، به خاطر دلایلی تنهایی را به جان می‌خرند که یا موقتا شاد‌شان می‌کند یا تنها یک سد دروغین را در برابرشان ایجاد کرده‌است.


بسیاری از دلایل این افراد برای «نه» گفتن به فرصت‌هایشان، تنها از عادت‌ها یا ترس‌هایی ایجاد می‌شود که از وجود‌شان بیرون نمی‌رود. اگر شما هم به دلیل‌های مشابه به ازدواج فکر نمی‌کنید، بهتر است یک‌بار دیگر به زندگی‌تان و انتظاری که از آینده‌تان دارید نگاه کنید و با دلایل منطقی‌تر در این مورد تصمیم بگیرید.

زیاد از حد عشق کارید؟

شاید شما آنقدر غرق مناسبات شغلی‌تان شده‌اید که نمی‌توانید فکری اساسی برای زندگی عاطفی‌تان کنید. ممکن است فکر کنید هیچ چیز در دنیا شما را به اندازه پیشرفت کاری راضی نمی‌کند و البته احتمالا آنقدر غرق این تفکر شده‌اید، که حتی فکر تغییر هم در سرتان چرخ نمی‌زند. نگاهی به محیط کارتان بیندازید. افرادی که مثل شما عشق کارند کم نیستند. کسانی که حتی در چهارمین و پنجمین دهه زندگی‌شان، تنها با پرونده‌های روی میز‌شان زندگی می‌کنند. حالا کمی دقیق‌تر به آنها نگاه کنید. آیا واقعا این افراد خوشبخت و راضی هستند؟


راه حل

شمایی که کارتان همه زندگی‌تان بوده، قرار نیست یک شبه خانه‌دار شوید. پس باید مردی را انتخاب کنید که توان پذیرش محدودیت‌های شما را داشته باشد. او باید با نوع کار شما و شرایطی که دارید آشنایی داشته باشد تا بتواند تصویر دقیقی نسبت به مشکلات احتمالی که در این مسیر پیش می‌آید را در ذهنش شکل دهد. اگر شما هم نمی‌خواهید که در میانه راه هم خودتان و هم او را ناامید کنید پس سعی کنید تصویری دقیق از اهداف و شرایط‌تان را برای خواستگارتان شکل دهید و قبل از هر تصمیمی، ببینید که چقدر اهداف‌تان در یک راستا هستند و تا چه حد می‌توانید با محدودیت‌های یکدیگر کنار بیایید. البته این تمام ماجرا نیست. شما نمی‌توانید بدون ‌هیچ تغییری پیش بروید و تنها انتظار داشته‌باشید که همسر آینده‌تان شما را درک کند. شما باید بپذیرید که بعد از ازدواج، شرایط کاری‌تان هم شکل دیگری به‌خود می‌گیرد و شما دیگر نمی‌توانید تمام لحظه‌های زندگی‌تان را با پرونده‌های کاری‌تان بگذرانید.



استانداردهای غیر قابل عبوری دارید؟

شاید معیار‌های سفت و سخت شما در مورد همسر آینده‌تان دلیل این تنهایی باشد؛ حق هم دارید. پای یک عمر زندگی در میان است و نمی‌خواهید که بی‌گدار به آب بزنید. احتمالا شما با دیدن مردهای اطرافتان و همسر دوستان‌تان فورا ایرادهایشان را می‌بینید و در دلتان می‌گویید اگر من بودم، با مردی که این ویژگی را داشته باشد ازدواج نمی‌کردم و از آنجا که خواستگارهایتان هم یکی از مردهای همین کره خاکی هستند و از همین دسته عیب و نقص‌ها را در خود دارند،پس شما نمی‌توانید دلتان را راضی کنید و به مردی که چنین عیب‌هایی داشته باشد «بله» بگویید. از آنجایی که خودتان سال‌ها در مورد ازدواج‌های دیگران قضاوت کرده‌اید، احتمالا در دلتان می‌گویید، مردم در مورد انتخاب من چه می‌گویند... .

راه حل

وقتی پای یک عمر زندگی در میان است، قطعا نمی‌توانید به مردی که هیچ کدام از معیارهایتان را ندارد «بله» بگویید. اما قبل از اینکه با این قضاوت تنهایی را به جان بخرید، نگاهی به خودتان و معیارهایتان بیندازید.

 در درجه اول بهتر است نقاط ضعف و ایراد‌های خودتان را ببینید. آیا شما یک فرد بی‌عیب و نقصید که به دنبال یک مرد بی‌عیب و نقص هستید؟ در درجه دوم، باید فهرستی از این معیارها که عمری شما را تنها نگه‌داشته‌ است بنویسید. آنها را به ترتیب اهمیت فهرست کنید.
حالا دوباره مرورشان کنید، از کدام ویژگی‌هایی که نوشته‌اید می‌توانید بگذرید و کدامشان غیرقابل چشم‌پوشی هستند.

حالا که این فهرست را پاکسازی کردید، نگاهی به گزینه‌هایی که برای ازدواج دارید بیندازید. شاید یکی از این افراد، چند نمونه از این ویژگی‌های منفی را داشته باشد اما این ویژگی‌ها ممکن است جزء اصلی شخصیت او نباشد. اگر این خصوصیات در او کمرنگ هستند و در مقابل خصوصیات بسیار مطلوب دیگری دارد که می‌توانید به آنها تکیه کنید، بهتر است کمی بیشتر در مورد این گزینه فکر کنید.



بودن با دوستان‌تان برای شما کافی‌است؟

ازدواج به چشم افرادی که یک لحظه هم بدون دوستان‌شان زندگی نمی‌کنند، یعنی محدودیت. این افراد گروه‌های متفاوتی از دوستان را در کنار خود دارند و برایشان تنهایی معنایی ندارد. آنها نمی‌توانند بپذیرند که بعد از ازدواج، باید دور خیلی از این لحظه‌ها را خط بکشند.

دوستان نزدیک و صمیمی، نمی‌گذارند که این افراد هیچ خلأ عاطفی‌ای را در زندگی‌شان احساس کنند و به همین دلیل خود را وارد زندگی‌ای بکنند‌ که باعث می‌شود در ظاهر تنها تر از قبل شوند.

راه‌حل

اگر شما در گروه این افراد هستید، ازدواج برایتان تصمیم سختی است. اما بهتر است به‌جای این سختگیری، چند قدم جلوتر را هم ببینید و به آینده نگاه کنید. این دوستان صمیمی تا کجا با شما پیش می‌آیند؟ تجربه دیگران می‌گوید، احتمالا آنها هم یکی یکی ازدواج می‌کنند و این گروه‌های سرشار از صمیمیت هم روز به روز کوچک‌تر می‌شوند. اگر مراقب نباشید، این ماجرا خیلی زود از شما یک فرد همیشه تنها می‌سازد. فردی که در گروه متاهل‌ها احساس خوشبختی نمی‌کند و البته دیگر دوستانی ندارد که هر لحظه برای بودن در کنار او حاضر باشند. گذشته از این، ازدواج قرار نیست به معنای از دست دادن دوستان و تنها شدنتان باشد. شما می‌توانید با کسی ازدواج کنید که از بودن در کنار گروه دوستان‌تان هم لذت ببرد و بعد از شکل دادن زندگی‌تان، با پذیرش محدودیت‌هایی که یک زندگی متاهلی دارد، تلاش کنید تا از این دوستان هم فاصله نگیرید.



به دنبال موقعیت‌های بهترید؟

فکر می‌کنید که «بله» گفتن به یک گزینه، یعنی «نه» گفتن به باقی گزینه‌ها و به همین دلیل نمی‌توانید خودتان را برای تصمیم‌گرفتن راضی کنید؟ شاید گمان می‌کنید همیشه فرصت‌های بهتری در مقابل‌تان قرار خواهند داشت و لیاقت شما بیشتر از مواردی است که تا امروز به شما پیشنهاد شده. اگر شما گرفتار چنین تفکراتی هستید، احتمالا نمی‌توانید به گزینه‌هایی که تا چند وقت پیش به نظر‌تان ایده‌آل می‌آمدند هم «بله» بگویید و به همین دلیل فرصت‌هایی که روزی برایتان آرزو بوده‌اند را هم رد می‌کنید.


راه‌حل

در مورد گزینه‌های بهتر، نمی‌توان حکم قطعی‌ صادر کرد. شاید حق با شما باشد و کسانی شایسته‌تر از خواستگاران فعلی‌تان هم روزی به شما پیشنهاد ازدواج دهند. اما نگاهی به خودتان بیندازید؛ احتمالا در آن زمان هم شما برای رسیدن یک پیشنهاد بهتر به آنها «نه» می‌گویید. فکر بهترین بودن را از سرتان بیرون کنید. سری به همان فهرست اولویت‌ها بزنید و خواستگارتان را با آن اولویت‌های اساسی بسنجید. اگر فکر می‌کنید مهم‌ترین ویژگی‌هایی که برایتان مطرح بوده را در خود دارد، مته به خشخاش نگذارید. بپذیرید که بهترینی وجود ندارد و همه افراد ضعف‌های خاص خودشان را دارند. ضعف‌هایی که در همه وجود دارد اما نوعشان از فردی به فرد دیگر فرق می‌کند. پس به‌جای این آرمان گرایی، تلاش کنید سراغ کسی که ویژگی‌هایش با خط قرمز‌های شما هماهنگی ندارد، نروید.



از اینکه کسی واقعیت را بفهمد می‌ترسید؟

ممکن است شما و خانواده‌تان، تفاوت‌های زیادی داشته باشید. از عقاید شخصی‌تان گرفته تا سبک زندگی اجتماعی شما که می‌تواند متفاوت یا حتی متضاد با خانواده‌تان باشد. شمایی که به سن ازدواج رسیده‌اید و نسبت به این اتفاق بی‌میل هم نیستید، به‌خاطر این تفاوت‌ها به خواستگارهایتان «نه» می‌گویید. از طرفی کسانی‌که خانواده به شما پیشنهاد می‌کنند، مرد رؤیاهای شما نیستند و از طرف دیگر نمی‌توانید مردی که در مقابلش خود را به شکل دیگری معرفی کرده‌اید را، با خانواده‌تان آشنا کنید. شما گمان می‌کنید که «بله» گفتن به انتخاب خانواده‌تان؛ یعنی یک عمر زندگی سرد و «بله» گفتن به خواستگاری که هنوز خانواده‌تان را ندیده، یعنی یک زندگی شکست خورده یا جدایی از همه عزیزان‌تان.

راه‌حل

اشتباه نکنید. ازدواج یک جعبه کامل است که نمی‌توانید هیچ کدام از محتویاتش را گل‌چین کنید. خانواده و دوستان شما، خانواده و دوستان او و تمام محدودیت‌ها و شرایط‌تان در این جعبه قرار می‌گیرند و اگر بخواهید زندگی موفقی داشته باشید باید با همه آن شرایط روبه‌رو شوید. برای شمایی که در مورد ازدواج بی‌میل نیستید، چنین دلیلی نباید مانع بزرگی تلقی شود. کافی است خودتان باشید؛ همانطور که هستید نه آنطور که خانواده‌تان می‌خواهد. از طرف دیگر، باید پنهان کاری را کنار بگذارید. با خواستگارتان در مورد شرایط خانوادگی‌تان صحبت کنید و تفاوت‌ها را روشن کنید. به او بگویید که حفظ خانواده و ارتباط‌تان برای شما یک اولویت اساسی است و اگر می‌خواهد که در کنار شما خوشبخت باشد، باید این موضوع را بپذیرد و در کمال احترام با این تفاوت‌ها کنار بیاید. فکر نکنید با این خط و نشان کشیدن‌ها خودتان را بی‌ارزش کرده‌اید. اهمیتی که شما به عزیزان‌تان و شرایطی که دارید می‌دهید، می‌تواند ارزش شما را در نظر او چند برابر کند. شاید روبه‌رو کردن این 2‌گروه با هم آسان نباشد اما اگر منطقی پیش بروید و از مسیری مناسب با خانواده‌تان وارد مذاکره شوید که برایشان قابل پذیرش باشد، می‌توانید خیلی زود و با کمترین تنش، به نتیجه برسید.


چگونـه پاسـخ منـاسب به خـواستـگارم بدهـم ؟


"چگونه پاسخ مناسب به خواستگارم بدهم؟!" این موقعیتی است که خیلی از دختر خانم ها با آن مواجه می‌شوند که در این ایمیل تنها می‌خواهیم نکته‌هایی را گوشزد کنیم که با به‌ کار بستن‌شان، در تصمیم گیری شما دختر خانم دم بخت موثر خواهد بود.

● با عشق شوخی نکنید

با ادای احترام به همه خانم های جوان، باید قبول کنیم در سال های اخیر، بعضی باورهای نادرست و "عوامانه" به عنوان اصول زندگی درست و "عاقلانه" در ذهن خانم های جوان جا گرفته است. البته این را هم قبول داریم که شکل گیری این ذهنیت ها، ناشی از برخوردهای نادرست جامعه و به خصوص برخی رفتارهای نادرست آقایان در قبال خانم ها بوده است اما چیزی که اشتباه است، اشتباه است و اینکه چه زمینه های قبلی باعث آن شده، از اشتباه بودن آن کم نمی کند.

یکی از این گزاره های غلط در ذهن خانم های جوان، راهبرد "در آب نمک خواباندن" آقا پسرهاست. گاهی خانم ها، وقتی با پیشنهاد خواستگاری روبه رو می شوند، هرچه سبک و سنگین می کنند، نمی توانند به این نتیجه برسند که بله را بگویند یا نه. این طبیعی است. گریزی هم از آن نیست اما رفتار خانم ها در این دوره تردید، باید رفتار استانداردی باشد، با رعایت ۳ اصل: اول اینکه باید صریح و شفاف به طرف مقابلشان بگویند که هنوز تصمیمی نگرفته اند و نیاز به زمان دارند. دوم اینکه باید زمانی را برای خود مشخص کنند و به خودشان تکلیف کنند تا آن زمان، تصمیم قطعی شان را بگیرند و آن را به خواستگارشان اعلام کنند. سوم اینکه در طول این مدت باید تلاش کنند به شناختی برسند که بتوانند بر مبنای آن، تردیدهایشان را برطرف کرده و به نتیجه قطعی برسند.

متاسفانه بعضی خانم ها، حتی وقتی جمع بندی نسبی شان این می شود که به خواستگارشان نه بگویند، بازهم این را اعلام نمی کنند. گاهی نمی دانند چطور نه بگویند (به خصوص اگر خواستگارشان خیلی علاقه نشان بدهد) و گاهی هم پیش خودشان فکر می کنند بهتر است چیزی نگویند و این مورد را از دست ندهند، شاید مرد بهتری پیدا نشد! توضیح اینکه این رفتار چقدر خطرناک است، بحث مفصلی می طلبد اما کافی است به حادثه تلخی که در همین صفحه به آن اشاره شده، توجه کنید. همین کافی نیست؟
● بگویم بله؟ بگویم نه؟

اگر هنوز نتوانسته اید تصمیم بگـیرید، ایــن۴ نکته را فراموش نکنید
▪ شهر را خبر نکنید

اگر گیج شوید هم حق دارید. پای یک عمر زندگی در میان است و به سادگی نمی توانید در موردش تصمیم بگیرید. اما با تمامی این اوصاف، می توانید راه را کوتاه تر کنید و انتخابی بهتر و منطقی تر داشته باشید. قرار نیست به تنهایی تصمیم بگیرید اما کمی راز دار بودن، می تواند شما را در داشتن انتخابی مناسب تر کمک کند.

اگر می خواهید با آرامش بیشتری به این موضوع فکر کنید، باید از ورود هر عامل مزاحمی جلوگیری کنید. رودربایستی های اجتماعی، ترس از اینکه فرصت دیگری برایتان فراهم نشود و تحریک های دیگران، بزرگ ترین مشکلاتی هستند که می توانند شما را در تصمیم گیری به اشتباه بیندازند، پس قدم اول شما برای داشتن یک انتخاب خوب، این است که موضوع را با هرکسی در میان نگذارید. از میان آدم های اطرافتان، می توانید چند نفر که اعتماد بیشتری به آنها دارید و فکر می کنید خودشان به دلیل داشتن یک زندگی موفق می توانند راهنمایتان باشند را انتخاب کنید و راز کوچک تان را برایشان فاش کنید. این افراد به شما کمک می کنند که واقعیت را بدون توجه کردن به احساسات تان ببینید و با نگاهی منطقی در مورد آینده تان تصمیم بگیرید.
▪ تند نروید

عجله نکنید. به خودتان و او فرصت دهید تا شرایط را بررسی کرده و باتوجه به تمامی مسائل در مورد آینده تان تصمیم بگیرید. خانواده ها را به طور کامل به این روند وارد کنید. برای تفریح های خانوادگی برنامه ریزی کرده و با خانواده ها و دوستان تان بیرون بروید. فکر نکنید حالا که خیلی ها از این موضوع خبردار شده اند، هیچ راه برگشتی ندارید. این دوره کوتاه نامزدی، فقط و فقط برای شناخت بیشتر است، پس اگر فکر می کنید به هزار و یک دلیل نمی توانید کنارش احساس خوشبختی کنید، با خانواده تان در این مورد صحبت کنید و از آنها بخواهید برای گرفتن تصمیمی درست شما را همراهی کنند. اگر هم جواب تان مثبت است، به دلیل بهانه های کوچک ماجرا را کش ندهید. اجازه ندهید که نامزدی تان کمتر از ۶ ماه و بیشتر از دو سال باشد چراکه روانشناسان معتقدند نامزدی بیشتر و کمتر از این زمان، می تواند زندگی مشترک تان را دچار آسیب کند.▪ وقت را تلف نکنید

قطعا هر کدام از شما برای آینده تان برنامه هایی دارید، پس با تلف کردن وقت و ناتوانی در تصمیم گیری، همدیگر را بازی ندهید. حالا که دید دقیق تری در مورد او و توانایی هایش به دست آورده اید و نظرهای علمی و بی طرف مشاور را هم در اختیار دارید، وقت را تلف نکنید. دو دو تا چهار تا کنید و با دادن پاسخ تان، او را هم از این تعلیق بیرون بیاورید. اگر جواب تان مثبت است، می توانید فاز بعدی را شروع کنید و برای ساختن یک زندگی موفق، از همین حالا تلاش کنید و اگر جواب تان منفی است، می توانید از راه هایی که در ادامه گفته شده، برای قطع این ارتباط کمک بگیرید. مهم نیست چه جوابی می دهید، مهم این است که با کش دادن این موضوع، زندگی او و خودتان را تلف نکنید.▪ تعارف نکنید؛ حرف دلتان را بگویید

درست است که تا قبل از ازدواج خیلی چیزها را در مورد زندگی مشترک و فراز و فرود هایش نمی دانید، اما حتی قبل از این مرحله هم، موضوعاتی برایتان اهمیت دارند. احتمالا شما هم فکر می کنید بدون برخی معیارها نمی توانید زندگی کنید و البته در ذهن تان شرایط خاصی را برای ساختن و ادامه این زندگی تصور می کنید. این موضوع ها را بدون پرده با خواستگار تان درمیان بگذارید. شاید از برخی مسائل بتوانید بگذرید و او هم بتواند خودش را تاحدودی با نیازهای شما تطبیق دهد. اما اگر در مورد موضوعات اساسی اختلاف دارید و فکر می کنید سبک زندگی و نیازهایتان زمین تا آسمان با هم فرق می کند، قید این گزینه را بزنید.● چطـــوری بگویــم نه؟



بالاخره تصمیم تان را گرفتید؟ حالا به این نکته ها توجه کنید :
▪ راستش را بگویید

اگر بعد از بررسی تمام موارد بالا و درست تحلیل کردن شرایط تان، باز هم فکر می کنید برای هم ساخته نشده اید، باید هرچه زودتر حرف دل تان را به او هم بگویید. حستان را در دلتان نگه ندارید و سعی نکنید با تحقیر و کم محلی، به او پاسخ منفی تان را نشان دهید. دلایل تان را بیان کنید و مقابلش اعتراف کنید که علاقه ای به او ندارید. از شکستن دلش نترسید و نگذارید که بیشتر از این امیدوار باشد و در دلش برای ازدواج کردن با شما برنامه بریزد. پرده پوشی را کنار بگذارید. اگر قرار بود منظور شما را به زبان بی زبانی بفهمد تا حالا فهمیده بود، پس وقت آن است که با صراحت تمام و بدون ترس، تکلیف را روشن کنید. ممکن است حرف شما دلش را بشکند. اشکالی ندارد. اگر بدون توهین و او نشانه گرفتن نقاط ضعفش، تنها واقعیت را روشن کنید، دیگر مسئولیتی متوجه شما نخواهد بود، پس کاملا منطقی و بدون اینکه هیجان بی موردی به این روند تزریق کنید، بگویید که برای خودتان و او آینده خوبی نمی بینید یا اینکه احساسی که به او دارید از این جنس نیست و هیچ وقت هم نخواهد بود.▪ چشم در چشم حرف بزنید

اگر هنوز جواب منفی تان را قاطعانه به او نداده اید، بجنبید. در نخستین فرصت یک قرار دونفره با او بگذارید و بدون گوشه و کنایه یا در لفافه حرف زدن، برایش همه چیز را توضیح دهید. احترام گذاشتن به او پذیرش این موضوع را برایش آسان تر می کند و تنظیم کردن چنین قراری یکی از نشانه های این احترام است. قرار نیست این ملاقات را دوباره تکرار و ده ها بار موضعتان را بیان کنید. چه قانع شود و چه نه، شما تنها باید یک بار و برای همیشه تکلیف این ماجرا را روشن کنید.▪ غرورش را نشکنید

هیچ وقت او را به دلیل علاقه ای که به شما دارد، تحقیر نکنید. شما هر راهی را برای رد کردن درخواستش می توانید بروید؛ اما حق ندارید به او حمله و توهین کنید یا به دلیل حسی که دارد او را سرزنش کنید. اگر او با درخواست های مکررش شما را آزار می دهد، تنها جریان ارتباط تان را قطع کرده و تلاش کنید تاجایی که می توانید از او فاصله بگیرید.▪ مراقب واژه ها باشید

موضعتان را طوری بیان کنید که امکان هیچ برداشت دیگری وجود نداشته باشد و مهم تر اینکه، هیچ امیدی برای آینده به او ندهید. جملاتی مثل "فعلا قصد ازدواج ندارم"، "بگذار بازهم فکر کنم"، "به دلیل مخالفت خانواده ام نمی توانم" و… نه تنها کمکی به پیشبرد این ماجرا نمی کند بلکه او را هم معلق و بلاتکلیف گذاشته و آینده اش را تحت تاثیر قرار می دهند. به دلیل ناتوانی در نه گفتن، با او بازی نکنید.● علمی تصمیم بگیرید، نه احساسی

قبل از آنکه موضوع را علنی کنید، باید یک قدم دیگر هم بردارید. یک روانشناس خبره پیدا کنید و برای مشاوره و البته دادن یک تست از او وقت بگیرید. تست های شخصیت که از هر دو شما گرفته می شوند، می توانند تاحدودی آینده ازدواج تان را پیش بینی کنند. مشاور با تحلیل تستی که از شما می گیرد، می تواند بگوید که چقدر با هم تفاهم دارید و در چه مواردی ممکن است دچار مشکل شوید.● بگذارید از احساسش حرف بزند

متکلم وحده نباشید و به او هم اجازه دهید که حرف هایش را بزند و از خودش دفاع کند. بدون آنکه حرفش را قطع کنید یا با لحنی تند و شتاب زده به او جواب دهید، بگذارید خودش را خالی کند. او به عنوان خواستگار شما، حق دارد تمام تلاشش را بکند و هر راهی که گمان می کند برای رسیدن به شما منتهی می شود را برود. پس به او این فرصت را بدهید اما در تمام مراحل، قاطعانه روی موضع اولی تان پافشاری کنید.● با اقتدار حرف بزنید

اینجا هم اعتماد به نفس حرف اول را می زند مثل آدم های ضعیف رفتار نکنید و با اعتماد به نفس حرف دلتان را بزنید. این حق شماست که تنها با کسی که دوستش دارید زیر یک سقف زندگی کنید و علاقه فرد دیگری به شما، نمی تواند این حق را از بین ببرد. هر کسی مسئول احساسات خودش است و اگر شما کاری نکرده اید که به او آسیب بزند، پس دیگر نباید نگران چیزی باشید. او باید آنقدر منطقی باشد که بتواند با این موضوع کنار بیاید و اگر در این مورد ناتوان است، شما نمی توانید کمکی به او بکنید.● بگویید دیگران عاشقش می شوند اما شما نه !

اگر می خواهید یک پایان بندی خوب ایجاد کنید و مثل یک فرشته به او نه بگویید، کمی او را تحسین کنید. در ذهن تان فهرستی از نقاط قوت او را بچینید و وقت نه گفتن، با اشاره به همه آنها برایش توضیح دهید که باز هم می تواند شانس عاشق شدن و دوست داشته شدن را داشته باشد. فقط برایش توضیح دهید که او را به چشم مرد زندگی تان ببینید و این به معنای بد بودن یا ناتوان بودن او نیست.● رابطه را کش ندهید

اگر پیشنهاد ازدواجش را رد کرده اید، باید تا آب ها از آسیاب نیفتاده از او فاصله بگیرید. به هیچ بهانه ای به او زنگ نزنید. شاید برای شما که به او احساسی ندارید، این اتفاق کاملا عادی به نظر برسد و بخواهید کاملا دوستانه با او حرف بزنید یا ببینیدش، اما اشتباه می کنید، حتی باوجود پایان گرفتن این ارتباط، ماجرا در او تمام نشده، پس آتشی که سعی کردید خاموشش کنید را دوباره روشن نکنید.● وقت مشاوره

اگر می بینید که بعد از گفتن حرف دلتان، شرایط زندگی برای او روز به روز سخت تر می شود یا اینکه با نپذیرفتن حرف شما، همچنان برای برقراری این ارتباط تلاش می کند، یک راه دیگر را امتحان کنید. با او به جلسه های مشاوره بروید و حل کردن این ماجرا را به علم روانشناسی بسپارید. به او نگویید که برای قانع کردنش نیاز به کمک روانشناس دارید، بلکه موضوع مشاوره پیش از ازدواج را مطرح کنید و بگویید اگر واقعا با شما بودن را می خواهد، باید این شرط، یعنی شرکت در جلسات مشاوره را بپذیرد. شاید او در کنترل و شناخت احساساتش دچار مشکل شده و نیاز به کمک های یک متخصص داشته باشد.● با زندگی تان بازی نکنید

هرگز به دلیل ترحم وارد یک ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید به دلیل اینکه دلش را بشکنید به او وعده ای بدهید که در مورد ادامه دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشترک تان امیدی ندارید، قبل از آنکه چیزی شروع شود، تمامش کنید. شما نمی توانید یک عمر با ترحم زندگی کنید، پس با کش دادن این ماجرا با احساسات و آینده او بازی نکنید و خودتان را هم به بازی نگیرید.● تصمیم تان را بگیرید، بالاخره او را می خواهید یا نه؟

قبل از آنکه حجت را برای این خواستگار تان تمام کنید، به پیشنهاد خواستگار دیگری فکر نکنید. درست است که رابطه ای میان شما و هیچ کدام از آنها نیست اما تا زمانی که پاسخ قطعی تان را نداده اید، در قبال فکری که این خواستگار در مورد آینده مشترک تان می کند، مسئولید، پس با گفتن جواب تان به این مسئولیت پایان دهید. شاید هم پاسخ ندادن شما به دلیل تردید باشد، اما اگر فکر می کنید که اول باید موقعیت بهتری پیدا کنید و بعد باید به این خواستگار جواب منفی بدهید در اشتباه هستید. شما حق ندارید به دلیل منافع خودتان، دیگران را معلق نگه دارید.

منبع:پرشین استار

مادرنمونه

 

 

 مـــــــــــــــــــــــن هــــــــــــــــــمــــــــــــین الان زن میخوام  

 

 

بیـــا بغلــــــم کصـــافـــــط  

 

اثرات و ضررهای خود ارضایی

اموئل اون ویر، فیلسوف، انسان شناس، و محقق امور جنسی و روانشناس بخش مطالعات جنسی، در کتاب خود با عنوان “یادگیری علوم فردی” در مورد این هوای سرد جذب شده تصریح می دارد که: ” در خصوص افرادی که به شخصه استمناء می کنند، به راحتی می توان گفت که چه ایرادی می تواند بوجود آید. زمانی که آنها خود ارضایی می کنند، در حال ارتکاب به جرم در برابر طبیعت هستند. وقتی انزال به واسطه خود ارضایی پدید می آید، حرکات کرم وار جذب ایجاد می شوند که این حرکات برای هر مردی کاملاً قابل درک و تشخیص است و به واسطه ی تاثیر خالی بودن کیسه های منی، این کیسه ها سعی می کنند تا خود را پر کنند و به همین دلیل هوای مرطوب از طریق آلت تناسلی مرد با همان حرکات کرمی شکل، جذب می شود. این سیگنال ها به مغز فرستاده می شوند، به همین دلیل مایع مغزی زیادی در این میان از بین می رود، و در نتیجه فرد از نظر ذهنی خسته می شود. بد نیست بدانید که تعداد بیشماری از مردها به دلیل عمل منفور خودارضایی دیوانه شده اند. مغزی که پر از هوا شود دیگر توانایی تفکر ندارد و قابلیت های ذهنی خود را به طور ۱۰۰% از دست خواهد داد. به همین دلیل ما هم این عمل نادرست را ۱۰۰% محکوم می کنیم …

 

اثرات و ضررهای خود ارضایی 

 

به همین دلیل هم هست که فروید خود ارضایی را یک نقص فردی نـامگـذاری مـی کند (بـه این دلیل که طرف دوم در این ارتباط وجود ندارد مگر در خیال). در حین خود ارضایی فرد اگر مرد بـاشــد، یک زن را در ذهن خود مجسم می کند و اگر زن بـاشد یک مرد را در ذهن خود مجسم کرده و با او وارد رابـطـه جنسی می شود. در این حال خستگی چند برابر می شود، چرا که فرد هم از نظر جنسی از خود کار می کشد و هم از نظر ذهنی. تصویر شریک جنسی خیالی، مانند یک لوح در ضمیر ناخودآگاه فرد حک می شود و سبب بروز انزال های شبانه ناخواسته می شود. به این ترتیب که فرد هر چقدر بیشتر خود ارضایی کند، میزان این انزال های شبانه افزایش می یابد.

دمای خارجی بدن انسان ۹۸ درجه فارنهایت است و دمای درونی آن ۱۰۰ درجه فارنهایت. این دما در زمان خود ارضایی افزایش پیدا می کند. زمانیکه انزال به واسطه خود ارضایی پدید می آید، حرکات کرم وار جذب در کیسه ی منی ایجاد می شوند، اما به دلیل خود ارضایی، کیسه ی حاوی منی خیلی زودتر از زمان مقرر تخلیه گردیده است. فرایند طبیعی بدین گونه است که کیسه های منی سعی می کنند تا خود را پر کنند، اما از آنجایی که منی خیلی زودتر از بدن خارج شده، چیزی جز هوای مرطوب از طریق آلت تناسلی مرد جذب نخواهد شد. این هوا بعداً از طریق کیسه منی به سیستم لنفاوی انتقال داده می شود، سپس به مغز انتقال پیدا کرده و باعث ایجاد شک دمایی شده و فضای سردی را میان ماده ی مغزی و سلول ها ایجاد می کند و این امر واکنش نرمال ماده مغزی، سیستم عصبی و جسمانی را مختل می سازد.

کیسه منی می بایست به جای جذب هوا، اسپرم جذب کند، اما این امر مقدور نخواهد بود چراکه اسپرم ها قبلاً آزاد شده اند. علاوه بر این جذب هوا از جذب مایع خیلی ساده تر است.

ساموئل اون ویر، فیلسوف، انسان شناس، و محقق امور جنسی و روانشناس بخش مطالعات جنسی، در کتاب خود با عنوان “یادگیری علوم فردی” در مورد این هوای سرد جذب شده تصریح می دارد که: ” در خصوص افرادی که به شخصه استمناء می کنند، به راحتی می توان گفت که چه ایرادی می تواند بوجود آید. زمانی که آنها خود ارضایی می کنند، در حال ارتکاب به جرم در برابر طبیعت هستند. وقتی انزال به واسطه خود ارضایی پدید می آید، حرکات کرم وار جذب ایجاد می شوند که این حرکات برای هر مردی کاملاً قابل درک و تشخیص است و به واسطه ی تاثیر خالی بودن کیسه های منی، این کیسه ها سعی می کنند تا خود را پر کنند و به همین دلیل هوای مرطوب از طریق آلت تناسلی مرد با همان حرکات کرمی شکل، جذب می شود. این سیگنال ها به مغز فرستاده می شوند، به همین دلیل مایع مغزی زیادی در این میان از بین می رود، و در نتیجه فرد از نظر ذهنی خسته می شود. بد نیست بدانید که تعداد بیشماری از مردها به دلیل عمل منفور خودارضایی دیوانه شده اند. مغزی که پر از هوا شود دیگر توانایی تفکر ندارد و قابلیت های ذهنی خود را به طور ۱۰۰% از دست خواهد داد. به همین دلیل ما هم این عمل نادرست را ۱۰۰% محکوم می کنیم.

اسپرم ها حاوی رمز ژنتیکی DNA (اسید دی اکسی ریبونوکلئیکDeoxyribonucleic Acid)، RNA یا اسید ریبونوکلویک (Ribonucleic Acid)، آنزیم ها، کلسیم، فسفر، نمک های بیولوژیک، و تستوسترون می باشند. زمانیکه استمناء صورت می پذیرد، کلیه ی این اجزای حیاتی از بدن فرد بیرون کشیده می شوند و اگر فرد در دوران بلوغ قرار داشته باشد، امکان رشد کافی را پیدا نمی کند و نیرویی که در این مواد وجود دارد، جذب نشده و از بدن او خارج می شوند.

از آنجایی که میزان زیادی کلسیم به همراه منی از بدن خارج می شود، فرد احساس خستگی شدید در استخوان ها می کند و ممکن است دچار کوفتگی پا شود. لازم به ذکر است که استخوان های تنومند نشان دهنده ی میزان قدرت فرد هستند. همانطور که می دانید گلبول های قرمز خونی و پلاکت ها در مغز استخوان تولید می شوند. فرد جوانی که خودارضایی می کند، اجازه نمی دهد که مایع مغز استخوان به خوبی شکل بگیرد و باید تا آخر عمر خود شاهد عواقب آن باشد. زمانیکه فسفر بیش از حد طبیعی به واسطه خودارضایی از بدن خارج می شود، مشکلات عصبی از قبیل رعشه برای فرد ایجاد می شود. در زمان خود ارضایی لسیتین نیز از بدن خارج می شود که این امر سبب فرسودگی سیستم عصبی می شود و به مرور زمان موجبات بیحالی، ضعف اعصاب و نهایتاٌ مرگ تدریجی سلول های عصبی را فراهم خواهد آورد.

منبع : www.patogh98.com

لبانت

 

 

به ظرافت شعر
شهوانی ترین بوسه ها را به چنان شرمی مبدل می کند
که جاندار غار نشین از آن سود می جوید
تا به صورت انسان دراید
و گونه هایت
با دو شیار مّورب
که غرور تو را هدایت می کنند و
سرنوشت مرا
که شب را تحمل کرده ام
بی آن که به انتظار صبح
مسلح بوده باشم،
و بکارتی سر بلند را
از رو سپیخانه های داد و ستد
سر به مهر باز آورده ام
هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست
که من به زندگی نشستم!
و چشمانت از آتش است
و عشقت پیروزی آدمی ست
هنگامی که به جنگ تقدیر می شتابد
و آغوشت
اندک جائی برای زیستن
اندک جائی برای مردن
و گریز از شهر
که به هزار انگشت
به وقاحت
پاکی آسمان را متهم می کند
کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود
و انسان با نخستین درد
در من زندانی ستمگری بود
که به آواز زنجیرش خو نمی کرد -
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم
توفان ها
در رقص عظیم تو
به شکوهمندی
نی لبکی می نوازند،
و ترانه رگ هایت
آفتاب همیشه را طالع می کند
بگذار چنان از خواب بر ایم
که کوچه های شهر
حضور مرا دریابند
دستانت آشتی است
ودوستانی که یاری می دهند
تا دشمنی
از یاد برده شود
پیشانیت ایینه ای بلند است
تابنک و بلند،
که خواهران هفتگانه در آن می نگرند
تا به زیبایی خویش دست یابند
دو پرنده بی طاقت در سینه ات آوازمی خوانند
تابستان از کدامین راه فرا خواهد رسید
تا عطش
آب ها را گوارا تر کند؟
تا آ یینه پدیدار آئی
عمری دراز در آن نگریستم
من برکه ها ودریا ها را گریستم
ای پری وار درقالب آدمی
که پیکرت جزدر خلواره ناراستی نمی سوزد!
حضور بهشتی است
که گریز از جهنم را توجیه می کند،
دریائی که مرا در خود غرق می کند
تا از همه گناهان ودروغ
شسته شوم
وسپیده دم با دستهایت بیدارمی شود
 

http://www.kocholo.ir/img/images/vrfhlz6xzlf4dmgypn33.jpg 

 

 
خورشید که سر باز زد از تابیدن
درختی شدم
بی ریشه بی برگ
که نمی دانست
چگونه ایستاده است

زمان گذشت
تا بال های تو را دیدم
و هنوز حیرانم
چگونه یک پروانه
درختی را
نگاه داشته است...
 

مثبت اندیش باشید

 

 


شما با کلام خود می توانید روند حوادث را تغییر دهید. آیا هیچوقت به این موضوع فکر کرده اید که ارادهٔ شما، تولید کننده افکارتان است نه اتفاقات روزمره؟ افکار و تصاویر ذهنی خود را کنترل کنید و اراده خود را بر آنها تحمیل کنید. هرگز اجازه ندهید فردی یا موضوعی افکار شما را دستخوش نوسان کند یا تصویر ذهنی نامطلوبی برای شما بسازد. به جای تصاویر درهم و منفی، تصاویری زیبا از ذهنتان بسازید آنگاه خواهید دید که ذهن شما چه پیشگوی قابلی است.
● آینده را تصاویر ذهنی انسان می سازد

وقتی به چیزی فکر می کنید، در واقع برایش کارت دعوت می فرستید. آیا هرگز برایتان پیش آمده که به دوستی که مدت ها از او بی خبر بوده اید فکر کنید و او ناگهان پس از سال ها، به شما تلفن بزند؟ آیا می دانید این اتفاق چگونه رخ می دهد؟ فکر شما امواجی تولید می کند که باعث جذب ذهن و فکر دوست شما می شود و او با شما تماس می گیرد. در مورد آینده نیز همین قانون صدق می کند. وقتی شما شرایطی را برای آینده در نظر می گیرید و به آن فکر می کنید امکان وقوع آن را به طرز چشمگیری قطعی می کنید.
● تصاویر ذهنی شما، به سوی شما باز می گردند.

زندگی مانند آینه ای است که همیشه تصویر ذهن خودتان را منعکس می کند. افراد مثبت، مهربان، شاد و باگذشت، دنیا را مانند خودشان شاد و دلنشین می بینند و افراد منفی، غمگین، ناراضی و کینه جو تصاویر سخت و تاریکی در آن خواهند دید.
● همیشه انتظار بهترین رویدادها را داشته باشید

امیدوار باشید (امید، همان ایمان است) امید یکی از زیباترین وجوه ذهن شماست و ناامیدی بدترین جنبه آن است. هنگامی که از رویدادی ناامید می شوید در واقع درهای ارتباط خود را با خداوند می بندید، در حالی که وقتی به آینده امیدوارید و دعا می کنید، رحمت خداوند را به سوی خود می کشید.

اگر می خواهید در این آینه کروی، آنچه به سویتان می آید زیبا و شادی بخش باشد، همان طور بیندیشید.

اگر انتظارات منفی و بدبینانه داشته باشید به طرف بدبختی و اتفاقات نامطلوب خواهید رفت ولی اگر انتظار بهترین ها را داشته باشید و ذهن خود را مملو از تصاویر و اتفاقات مثبت و زیبا از آینده نمائید برای شما همان اتفاق مثبت رخ خواهد داد.


ناامیدی دیواری است محکم، که پشت آن یک پرتگاه است.

و امید جاده ای است روشن که به مقصود نهایی، منتهی می شود.


دربارهٔ آینده صحبت کنید. سعی کنید در استفاده از کلمات، آنهائی را انتخاب کنید که در آن علامتی از تحقق آرزوهای شما وجود داشته باشد. سعی کنید قالب های فکری نادرست کلمات منفی را درون خود ویران کنید و هنگام سخن گفتن از قدرت نفوذ کلام خود، نهایت بهره را ببرید. با کلمات امیدوار کننده، در خود شور و شوق ایجاد کنید. شما هم حتماً در اطراف خود به افرادی برخورد کرده اید که معروف به منفی بافی هستند؟ آیا هرگز دقت کرده اید که همین افراد تا چه میزان (نسبت به دیگران) بیشتر دچار بدشانسی و بد بیاری می شوند؟ فکر می کنید علت چیست؟

مسلماً علت این امر، منفی بافی درونی خود آنهاست. در گذشته وقتی قصد انجام کاری را داشتند می گفتند: نفوس بد نزنید یا نفوس خوب بزنید. این اصطلاح نیر دقیقاً به همین اصل باز می گردد که شما با کلام خود می توانید روند حوادث را به میل خودتان تغییر دهید.